زبان شناسی و گویش های خراسان
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ششم پاییز و زمستان 1393 شماره 11 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در دستور زایشی اخیر دو دیدگاه عمده راجع به چگونگی نظام حالت دهی وجود دارد. دیدگاه چامسکیایی استاندارد این است که حالت توسط هسته ی دستوری به نزدیکترین گروه اسمی از طریق یک رابطه ی مطابقه اعطا می شود (بیکر 2010). در این رویکرد حالت به عنوان تجویز کننده ی گروههای اسمی، مفهومی کاملاً نحوی دارد و ارتباط مستقیمی بین حالتهای ساختاری و روابط ساختاری گروههای اسمی پذیرنده حالت ها وجود دارد. در دیدگاه دوم، حالت-دهی توسط قواعد پیکره ای و در بخش آوایی صورت می گیرد. در این رویکرد ارتباط مستقیمی بین حالت دهی و مطابقه برقرار نیست و سلسه مراتب ساختواژی، حالت گروههای اسمی را تعیین می کند. در این مقاله بر اساس داده هایی از زبان کردی (سنندجی و بانه ای) و با مقایسه ی شباهت ها و تفاوت های این دو گونه-ی کردی از گویش کردی سورانی نشان خواهیم داد که در نظام حالت دهی گونه های مختلف از گویش سورانی از رویکردهای متفاوتی استفاده می شود.
ضمیر پوچ واژه ای پنهان در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضمیرانداز بودن از پارامترهای زبان ویژه ای است که در سنت دستور زایشی توجه بسیاری به آن شده و زبان شناسان کوشیده اند تا ویژگی های مشترکی در میان این زبان ها بیابند. از مهم ترین این ویژگی ها وجود پوچ واژه فاعلی پنهان در اغلب زبان های فاعل تهی است. بدین ترتیب، مقاله حاضر با توجه به این گرایش غالب و در چارچوب برنامه کمینه گرا، نشان می دهد که اگرچه فاعل های ارجاعی در زبان فارسی می توانند پنهان یا آشکار باشند، اما پوچ واژه فاعلی در این زبان الزاماً فاقد جوهر آوایی است. در این میان، استدلال می شود که ضمیر پوچ واژه ای در جایگاه فاعل همه محمول های صفرظرفیتی و نیز آن دسته از محمول های نامفعولی که موضوع درونی شان از مقوله گروه حرف اضافه ای یا متمم ساز است و لاجرم به حالت نیازی ندارد، حضور می یابد تا نیازهای ساختاری جمله و به ویژه اصل فرافکن گسترده را برآورده کند. شواهد تجربی ضمن حمایت از این رویکرد، نشان می دهند که ضمیر «این» در فارسی نمی تواند به نیابت از فاعل در نقش پوچ واژه به کار رود.
بررسی کاربرد فعل ""رفتن"" در گویش مشهدی و زبان انگلیسی: شباهت ها و تفاوت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت گویش مشهدی در مقایسه با دیگر گویش ها، این پژوهش به دنبال بررسی فعل ""رفتن"" به معنای ""شدن"" درگویش مشهدی زبان فارسی و زبان انگلیسی است و به مقایسه کاربرد این فعل با زبان انگلیسی می پردازد. از این رو، نگاهی به نظریه صورت و تحلیل نقش تجربی می اندازد. از دیگر اهداف این پژوهش می توان به بررسی تاثیر متغیرهایی از قبیل سن، جنسیت، سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی بر میزان استفاده از فعل رفتن در گویش مشهدی اشاره نمود. به منظور گردآوری داده،300 مکالمه در موقعیت های مختلف از خانم ها و آقایانی با سنین مختلف (13 تا 76 سال)، سطح تحصیلات و شرایط اجتماعی متفاوت (پایین، متوسط و بالا) جمع آوری شد و نتایج به صورت جدول ارائه شد. همچنین، جهت بررسی نگرش افراد به گویش مشهدی و شم زبانی آن ها، ده نفر از افراد مذکور به صورت تصادفی انتخاب شده و مصاحبه ای با آن ها انجام گرفت. مصاحبه شوندگان نیز همچون سایر افراد شرکت کننده، خانم ها و آقایانی از سنین، سطح تحصیلات و شرایط اجتماعی مختلف بودند. جهت گردآوری داده در بخش انگلیسی و بررسی پیکره زبانی از بانک های اطلاعاتی زبان و کتب مرجع استفاده شد.
اطلس گویشی و گویش سنجی کرانه جنوب شرقی دریای مازندران به روش بسامد واکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویش سنجی روشی کمّی برای اندازه گیری تفاوت های میان گویش های مختلف است که با محاسبه آماری مقدار این تمایزات در نمونه های گسترده ای از ویژگی های زبانی در یک منطقه گویشی به دست می آید. هدف پژوهش حاضر نیز ارائه نمونه ای از اطلس گویشی استان مازندران بر مبنای روش های گویش سنجی است. در پژوهش حاضر که مبتنی بر روش توصیفی هم زمانی و دادگان میدانی است، آوانگاشت معادل های محلّی 62 واژه مورد تحلیل انبوهه قرار گرفت و منطقه های گویشی کرانه های جنوبی دریای مازندران بر اساس بسامد واکه ها مکان یابی شده است. موادّ زبانی متشکل از 73 مصاحبه است. میانگین سنی گویشوران 36 سال، متوسط سواد آنها در حد آموزش ابتدایی و 38% آنها زن بودند. نقشه های تفسیری حاصل ضمن تعیین چهار منطقه گویشی شمال غربی، غربی، شمال شرقی، و جنوب مرکز با آلفای کرنباخ 84/0، نشان می دهد که واکه های پیشین /i/ و /a/، بیشترین شاخص تأثیر را در گوناگو نی های منطقه ای دارند.
بررسی ویژگیهای کهن ترین متن های فارسی به خط مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نیمه نخست قرن چهارم هجری، مانویان خط دینی خویش را برای نوشتن آثارخود به زبان فارسی به کار بردند. این متن ها بخشی از دست نوشته هایی است که در تورفان یافت-شده و هم اکنون در فرهنگستان علوم برلین- براندنبورگ نگهداری می شود. به عبارت دیگر این متن ها را باید از جمله کهن ترین آثار زبان فارسی به شمار آورد که به زبانی نوشته شده اند که آن را می توان فارسی نو آغازین خواند. هدف این مقاله معرفی و بررسی زبانی دست نوشته های فارسی نو آغازین است که شامل 15 متن دو برگی می شود. روال ارائه مطالب دراین تحقیق بدین صورت است که ابتدا نمونه هایی از متن های ذکر شده به صورت حرف نوشت، آوانوشت و ترجمه به همراه شماره ثبت قطعه مربوطه در اکادمی علوم برلین آمده است. سپس مهم ترین ویژگی های نگارشی، آوایی، و واژگانی این نمونه ها ذکر و با دوره های پیش و پس از آن مقایسه شده است. نتایج این بررسی نشان داد زبان متن های مورد نظر در برخی موارد به فارسی نو و در برخی موارد به فارسی میانه نزدیکتر است.
توصیفی فرازبانی از سرودهای ملی کشورهای جهان و ارتباط آن با توسعه یافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرودهای ملّی به عنوان متونی برساخته و نمادین از رویکردها و کانون های توجّه کشورها همواره از منظرهای مختلف قابل تأمل و بررسی هستند. این پژوهش برآن است تا به سرود ملّی در چارچوب الگوی لاکلاو و موفه، رویکرد وندایک و برخی ابزارهای زبان-شناختی بپردازد و می کوشد به پرسش های زیر پاسخ دهد: دال های مرکزی سرودهای ملّی کشورها کدامند؟ چه رابطه ا ی میان درجه ی توسعه یافتگی کشورها و مفاهیم مندرج در سرودهای ملّی وجود دارد؟ شباهت ها و تفاوت های یافته های زبانشناختی گفتمانی در متون سرودهای ملّی کشورهای مورد بررسی کدامند؟ به این منظور سرودهای ملّی 114 کشور از 5 قارّه ی جهان بررسی شد. از میان دال های مرکزی به کاررفته در سرودهای ملّی کشورهای توسعه یافته جنگ،مناجات با خدا،آزادی،آینده-گرایی،گذشته گرایی و وصف طبیعت سرزمین بیشترین فراوانی را دارند. در سرودهای ملّی کشورهای درحال توسعه،دال های مرکزی جنگ،آزادی،آینده گرایی،گذشته گرایی،اتّحاد،صلح و برقراری آشتی و وصف طبیعت سرزمین پرکاربردترین دال های مرکزی هستند. در سرودهای ملّی کشورهای کمترتوسعه یافته دال های مرکزی جنگ،آزادی،آینده گرایی،اتحّاد،صلح و برقراری آشتی،گذشته گرایی و نام بردن از خدا و مناجات با او بیشترین فراوانی را دارند. (%33) از کل کشورهای مورد بررسی بر تقابل و قطبیت «ما» در مقابل «آن ها» تأکید ویژه دارند و در مابقی سرودها قائل به غیریتی درمقابل آن نیستند.