مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
تالشی
حوزه های تخصصی:
تاتی خلخال و تالشی از هم متاثرند، اما مقدار این تاثیر در مناطق مختلف متفاوت است. شدت نزدیکی این دو گویش با یکدیگر عاملی برای مخفی ماندن حدود و ثغور جغرافیای زبانی این دو شده است، چنان که گاه گونه های تاتی در دل تالشی، و گونه هایی تالشی در دل تاتی یافت می شوند. دو روستای «اسکستان» و «اسبو»، از توابع شاهرود خلخال، از دیرباز در مسیر راه تالش و شاهرود قرار گرفته و ارتباط تنگاتنگی با تالش داشته اند، این دروازه در تحقیقات زبان شناسی تاتی و تالشی جدی گرفته نشده است.
این مقاله با توجه به دلایل مختلف زبان شناختی، اجتماعی و جغرافیایی در پی آن است که نشان دهد زبان دو گونه اسکستانی و اسبویی، برخلاف معروف، به نظر می رسد گونه ای از تالشی باشد. ویژگی ها و مؤلفه های مهم زبانی خاص تاتی و تالشی، سابقه ارتباط این دو منطقه با هم، ارائه شواهد و مثال هایی در چند بخش آوایی، ساختواژی، و واژگانی، و بررسی ملاحظات جغرافیایی منطقه مؤید این مدعاست.
نقش پس اضافه ها در اعطای حالت (مطالعه ای موردی در گویش تالشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هسته می تواند شکل وابسته ها را تعیین کند. به این امر حاکمیت می گویند. در بسیاری از زبان ها، هسته های فعلی و حروف اضافه ای، براساس این حاکمیت، می توانند، با اعطای نشانه های حالت به وابسته های خود، شکل صرفی آنها را تغییر دهند. وظیفه نشانه های حالت نشان دادن روابط دستوری میان هسته و وابسته ها و روشن نمودن نقش های معنایی است. گاهی حروف اضافه همه این نقش ها را به تنهایی به عهده می گیرند و از نشانه های حالت استفاده نمی گردد. با این حال، استفاده از نشانه های حالت در زبان هایی که تصریف غنی دارند امری طبیعی به شمار می رود. گویش تالشی در زمره چنین زبان هایی قرار می گیرد. این گویش از جمله زبان های ایرانی شمال غربی است که در قسمت هایی از استان گیلان و نیز جمهوری آذربایجان تکلم می گردد. در این تحقیق، گونه تالشی ماسال مورد بررسی قرار می گیرد. ما، در ابتدای این مقاله، دو سازوکار نشانه های حالت و حروف اضافه و نقش های آنها را مورد توجه قرار می دهیم. سپس نشان خواهیم داد که در بعضی زبان ها، هم زمان، از هر دو امکان برای بازنمودن روابط دستوری و نقش های معنایی استفاده می شود. در ادامه مقاله، نظام حالت گونه تالشی ماسال را به طور مختصر توصیف می کنیم و نشان می دهیم که این گونه، در زمان حال، دارای نظام حالت مفعولی و، در زمان گذشته، دارای نظام غیر فاعلی دوگانه است. این نظام مبیّن دستوری شدگی ترتیب کلمات و کم رنگ تر شدن تمایز دهندگی نشانه های حالت است. نکته حائز اهمیت در این گویش وجود پس اضافه هاست که، با توجه به حاکمیت خود بر اسم/ گروه های اسمی، موجب اعطای نشانه های غیرفاعلی به اسم/ گروه اسمیِ وابسته خود می شوند و، از این رهگذر، نقش های معنایی و روابط دستوری را مشخص می کنند. ازآنجاکه پس اضافه ها یکی از منابع اصلی به وجود آمدن پسوندهای نشانه حالت هستند، حتی با وجود نظام غیرکارآمدی مثل نظام غیرفاعلی دوگانه نمی توان انتظار داشت که نشانه های حالت به سرعت در این زبان از بین برود. تبدیل پس اضافه به پسوند حالت را هم اکنون نیز می توان دراین گونه مشاهده کرد.
بررسی ریشه شناختی چند واژه تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تالشی از زبان های ایرانی شمال غربی است که در کرانه های جنوب غربی دریای خزر، از سفیدرود در جنوب تا لنکران جمهوری آذربایجان در شمال، متداول است و به سه گویش شمالی، مرکزی و جنوبی طبقه بندی می شود. از منظر ریشه شناسی، زبان های ایرانی به ویژه تالشی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته اند. ارتباط تاریخی زبان ها از طریق پژوهش های ریشه شناسی بیشتر و بهتر درک می شود. در این مقاله تعدادی از واژه های تالشی ریشه شناسی شده اند. این واژه ها براساس تلفظ رایج آنها در گویش تالشی مرکزی طولارود - که یکی از نویسندگان این مقاله گویشور آن است- آورده شده اند. برابر واژه در دیگر گویش های تالشی نیز ذکر شده است. در ریشه شناسی سعی شده است هم ریشه واژه در دیگر گویش های ایرانی گروه شمال غربی، بهویژه تاتی یا آذری که بیشترین نزدیکی را با تالشی دارند نیز آورده شود.
درباره ساخت و ریشه شناسی چند فعل تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تالشی از گویش های ایرانی شمال غربی به شمار می آید که در حاشیه دریای خزر رواج دارد. جستارِ پیشِ روی پس از اشاره ای مختصر درباره ساختِ فعل در تالشی، به بررسی ریشه شناختیِ 14 فعل از تالشی مرکزی پرداخته است. داده های تحقیق و ضبط آنها براساس تلفظِ رایج در تالشی مرکزی است. در مدخلِ هر فعل، نخست ماده های مضارع و ماضی تالشی آورده شده، سپس برپایة برابر یا همریشة واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی و نیز زبان های هندواروپایی، به ریشه شناسی واژه و بازسازی صورت ایرانی باستان و هندواروپایی آغازین آن پرداخته شده است، سپس براساس شواهد موجود، ساختِ اشتقاقی فعل و دگرگونی های آواییِ انجام گرفته بر روی ماده های آن توضیح داده شده، همچنین روندِ تحول تاریخی واج های تالشی در برخی از افعال منتخبِ این مقاله، از دوره ایرانی باستان تا ریختِ امروزین بررسی شده است.
بررسی نگرش های زبانی در گویش تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش های زبانی، دلایل انتخاب یک زبان در یک موقعیّت یا وضعیّت را نشان می دهد. مطالعه نگرش های زبانی، در حفظ، مرمّت و بازسازی تخریب های زبانی و اجرای موفق توسعة برنامه ها و سیاست های گویش تالشی نقش و اهمیت اساسی دارد. به منظورِ مطالعه نگرش های زبانی، از هریک از دبیرستان های پسرانه و دخترانه منتخب در شهرهای ماسال و تالش و روستا های خاله سرا و کشلی، 30 دانش آموز به صورتِ تصادفی انتخاب شد و از آنها در قالب پرسش نامه نظرسنجی به عمل آمد. نگرش مثبت پاسخ دهنده ها در مورد فرهنگ و گویش تالشی، 70 درصد و درباره سایر گویشوران تالشی ، 42 درصد بوده است. درمورد برنامه های سواد تالشی، 36 درصد نگرش کاملاً مثبت و 34 درصد نگرش نسبتاً مثبت داشتند. نسبت به رسانه های توسعه دهندة زبان تالشی، 63 درصد از پاسخ گویان نگرش مثبت داشتند و تلویزیون و رادیو و روزنامه، به ترتیب، در ردیف اول و دوم و سوم اولویت آنها قرار داشت. در هریک از نگرش های زبانی، اختلاف معنی دار آماری در بین شهر و روستا وجود دارد ولی در بین پسر و دختر وجود ندارد.
نگاهی به کسره اضافه در ساخت ملکی زبان تالشی (گونه ریک) با رویکرد شناختی
در این پژوهش نگاهی به مقولات مربوط به کسره اضافه در زبان های گیلکی و مازندرانی و سپس به بررسی اضافه در زبان تالشی ریک (که تمرکز اصلی این پژوهش می باشد) پرداخته شده است. باتوجه به بررسی های انجام شده مشاهده شد که عنصر اضافه در زبان تالشی از نوع اضافه معکوس می باشد. در بخش دیگر مقاله نیز به نقش شناختی این عنصر در زبان تالشی (در ساخت مضاف˗ مضاف الیه) اشاره شده است. عنصر اضافه به نظر می رسد که در مفهوم سازی ذهنی نقشی را ایفا می کند. در بحث نتیجه گیری که انجام شده، نشان از این دارد که در زبان تالشی هنگام تغییر این سازه ها، ساخت مدنظر نادستوری نمی شود و همین عامل امکان تغییر نگرش در ذهن گویشور را ایجاد می کند. عنصر اضافه در زبان های ایرانی (غربی) وجود دارد که نقش ارتباط دهنده بین هسته اسمی و شناسه های آن را برعهده دارد. این عنصر پرکاربرد بنا به گفته بسیاری از زبان شناسان زایشی هیچگونه نقش معنایی در مفهوم سازی ذهنی ندارد، درحالیکه باتوجه به نظریه گشتالت، تصویر و زمینه، نشان داده ایم که با تغییر جای عناصر در سازه های ملکی که در آن عنصر اضافه بکار می رود چگونه مفهوم سازی در ذهن گویشور دچار تغییر می شود. و همچنین عنصر اضافه نقش تعیین کننده در تشخیص سازه ای که از نظر شناختی "تصویر" می باشد، را دارد.
بررسی تطبیقی توالی صفت/مبنای مقایسه و همبستگی آن با توالی مفعول/فعل در گونه های تالشی و گیلکی بر اساس نظریۀ سوی انشعاب درایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر مطالعه توصیفی-تحلیلی همبستگی احتمالی بین توالی صفت/ مبنای مقایسه و مفعول/فعل و بررسی توالی غالب صفت/مبنای مقایسه و مفعول/فعل در گونه های زبانی تالشی و گیلکی، از زبان های شمال غربی ایران، بر اساس نظریه سوی انشعاب درایر می باشد. به همین منظور پس از بررسی گرایش و همبستگی غالب توالی های فوق، نتایج با الگوهای مشاهده شده درایر مقایسه شد. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه ساختاریافته بر اساس پرسشنامه تدوین شده ای شامل 60 جمله و عبارت فارسی با 10 گویشور سالخورده بی سواد و کم سواد از هر یک از گونه های تالشی و گیلکی به ترتیب از اهالی شهرستان های هشتپر و بندرانزلی در استان گیلان گردآوری شد. نتایج نشان می دهد همبستگی آشکاری بین توالی مبنای مقایسه-صفت با توالی مفعول-فعل در گونه تالشی وجود دارد که به خوبی با یافته های درایر مطابقت دارد، ولی در گونه گیلکی هر دو توالی صفت-مبنای مقایسه و مبنای مقایسه-صفت با توالی مفعول-فعل بطور مساوی کاربرد دارد. بنابراین هیچ ادعای قطعی دال بر بسامد توالی مبنای مقایسه-صفت که با نظریه سوی انشعاب درایر مطابقت داشته باشد در گونه گیلکی وجود ندارد. گرچه هر دو گونه تالشی و گیلکی به گروه زبانهای فعل پایانی تعلق دارند اما گرایش توالی صفت/مبنای مقایسه می تواند وجه تمایزاین گونه های زبانی به شمار رود. این مطالعه می تواند بستر مناسبی در راستای بررسی بیشتر سطح گسترده ای از توالی واژه گونه های زبانی متعلق به یک خانواده زبانی باشد.
ردپای فعلی تالشی در دو زبان ایرانی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در متون پهلوی اشکانی ِمانوی و نیز سغدیِ بودایی و مانوی، فعلی مشترک با آوانویسی āžay_[1] بکار رفته است که پژوهشگرانِ زبان های ایرانی معنای آن را در متون پهلوی اشکانی "باز زاده شدن" و در متون سغدی "زاده شدن" در نظر گرفته اند. در مورد وجود همزمان این فعل با یک شکل و معنای بسیار نزدیک در زبان های پهلوی اشکانی و سغدی، پژوهشگران با تردید این موضوع را بیان می کنند که احتمالاً اصل واژه سغدی بوده و در پهلوی اشکانی به شکل وامواژه وارد شده است. در این پژوهش به وجود این فعل در زبان تالشی پی می بریم و معنا و گونه های این فعل را در تالشی و زبان های ایرانی میانه بازگو می کنیم.
تحول تاریخی برخی واج ها در تالشیِ مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تالشی در شمار زبان های حاشیه دریای خزر است که خود به شاخه غربی زبان های ایرانی تعلق دارد. این زبان بر اساس کاربرد جغرافیایی، دارای سه گویش اصلیِ شمالی، مرکزی و جنوبی است. این گویش ها در امتداد کرانه های دریای خزر، در منتهی الیه جنوب شرقی جمهوری آذربایجان، ماسالی، لریک، لنکُران و آستارا، شرق استان آذربایجان و غرب گیلان رایج است. در این پژوهش به تحول تاریخی واج های تالشیِ مرکزی با استفاده از منابع کتابخانه ای پرداخته می شود و تحول تاریخی برخی واج ها به ترتیب در زبان های ایرانی باستان، فارسی میانه و فارسی نو بررسی و مقایسه می گردد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیش تر واج ها در تالشی همان دگرگونی های واج های زبان فارسی را دارند اما برخی تحولات ویژه نیز در این گویش رخ داده اند. به عنوان نمونه، واج های /v/، /č/ ، /y/ و /j/ در گویش تالشی مرکزی از لحاظ تاریخی از ایرانی باستان تاکنون تغییری نکرده اند. بنابراین تالشی را می توان از لحاظ تحولات تاریخی واج ها در شمار گویش های محافظه کار قرار داد.
نسبت گونه های موسوم به تاتی خلخال با زبان تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیشِ رو، گونه های زبانی بخش شاهرود خلخال را که در استان اردبیل در روستاهای اسکستان، شال، درو، کرین، کلور، گیلوان و لرد رایج اند و در محل به تاتی موسوم اند با گویش های سه گانه تالشی در چند سطح زبان شناختی به صورت هم زمانی سنجیده ایم. این روستاها در غرب استان گیلان، آن سوی رشته کوه تالش جای دارند. سنجش برپایه ویژگی های آوایی، ساخت واژی، نحوی و نیز واژگانی است. داده ها افزون بر پژوهش کتابخانه های از پژوهش میدانی نیز به دست آمده است. گویش های تاتی برغم اشتراک لفظی چنان تنوع و پراکندگی دارند که در بررسی های هم زمانی نمی توان همه آنها را ذیل یک گروه یا زبان مشخص تعریف کرد. به همین خاطر زبان شناسان آنها را در دسته های مختلف طبقه بندی کرده، و در مواردی گویش های تالشی را هم به آنها افزوده اند. هدف مقاله پاسخ به این سؤال است که آیا گونه های زبانی رایج در شاهرود خلخال ذیل گویش های تالشی قابل تعریف اند یا گونه هایی مستقل اند. براساس داده های این مقاله زبان پنج روستا از هفت روستاهای بررسی شده در این مقاله؛ اسکستان، شال، درو، کلور و گیلوان را می توان ذیل تالشی جنوبی در یک دسته قرار داد اما زبان دو روستای کرین و لرد تفاوت هایی با پنج روستای دیگر شاهرود و نیز تالشی جنوبی دارد.