مطالب مرتبط با کلیدواژه

صرف ساخت محور


۲.

وراثت و انگیختگی رابطه صورت و معنی در واژگان: نمونه هایی از واژه سازی زبان فارسی

کلیدواژه‌ها: انگیختگی صرف ساخت محور طرح واره ساختی وراثت پیش فرض نظریه مدخل انباشته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۵ تعداد دانلود : ۵۹۵
مفهوم وراثتِ پیش فرض از مفاهیم اساسی مورد استفاده در رویکردهای شبکه ای است که دانش زبانی را متشکل از گره های ساختی در سطوح مختلف انتزاع و روابط سلسله مراتبی بین آن ها در نظر می گیرد. بر اساس این سازوکار، مشخصات مربوط به هر ویژگی از گره بالاتر به گره پایین تر به ارث می رسد، مگر آنکه گره پایین تر خود دارای مشخصات دیگری برای آن ویژگی باشد. اهمیت چنین سازوکاری به هنگام توصیف آن دسته از ساخت های زبانی مشخص می شود که با وجود داشتن نقاط مشترک، دارای ویژگی های متفاوتی نیز هستند. به کمک وراثت پیش فرض می توان بدون از دست دادن تعمیم های کلی ناظر بر ساخت های مشابه، تمایزهای آن ها را نیز توجیه کرد و بدون نیاز به قائل شدن به موارد استثنا، مرتبط بودن چنین ساخت هایی را در شبکه زبانی نشان داد. نوشته حاضر با اتخاذ رویکرد صرف ساخت محور و تمرکز بر شیوه تعبیر مفهوم وراثت در این رویکرد تحت عنوان انگیختگی، درصدد تشریح نقش الگوهای واژه سازی در تولید و درک واژه های پیچیده ای برمی آید که لزوماً و در تمامی ویژگی های صوری و معنایی، با الگوی مربوط به خود مطابقت ندارند. به این منظور، نمونه هایی از سه الگوی واژه سازی « زار»، « ش» و «آمیز» در زبان فارسی مورد بررسی قرار می گیرند و با استفاده از سه مفهوم طرح واره ساختی، وراثت پیش فرض و انگیختگی مدرج، چگونگی امکان تولید نمونه های ظاهراً استثنا که مرتبط با این الگوها هستند، توجیه می شود.
۳.

نگاهی تاریخی به ساخت تکرار و افزوده های میانی و تبیین آن در چارچوب نظریه صرف ساخت محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت ناپایگانی صرف ساخت محور طرحواره های انتزاعی یکی سازی طرحواره ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
واژه های زیادی در زبان فارسی هستند که حاصل فرایند تکرار کامل و افزوده میانی و دارای ساخت ناپایگانی هستند، به این معنی که عمل تکرار پایه و کاربرد افزوده میانی به صورت مرحله به مرحله صورت نمی گیرد، بلکه واژه جدید حاصل عملکرد همزمان این دو فرایند است. این ساخت ناپایگانی در چارچوب نظری صرف ساخت محور قابل تبیین خواهد بود. صرف ساخت محور رویکردی شناختی و ساخت بنیاد به واژه سازی دارد که الگوهای واژه سازی را به صورت طرح واره های انتزاعی به صورت جفت هایی از صورت و معنا می داند. طبق این چارچوب نظری، این ساخت ناپایگانی حاصل فرایند یکی سازی طرحواره ذهنی تکرار و طرحواره کاربرد افزوده میانی است. برای نشان دادن زمان طرحوارگی این ساخت در ذهن فارسی زبانان، نگاهی تاریخی به سیر تکامل آن از فارسی باستان تا فارسی امروز داشته ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که شروع این ساخت در دوره فارسی میانه بوده که افزوده میانی تنها با حرف اضافه «به» برای رساندن معانی توالی و افزایش کمیت کاربرد داشته است، اما در دوران های بعدی فارسی به قیاس با این ساخت ناپایگانی و براساس طرحواره های ذهنی این ساخت، از دیگر حروف اضافه نیز به عنوان افزوده میانی استفاده شده است.
۴.

بررسی اسم های مرکب برون مرکز دوجزئی فاقد پایه فعلی زبان فارسی در چارچوب صرف ساخت محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسم مرکب برون مرکز مدل بوی (2010) روابط معنایی صرف ساخت محور طرحواره ساختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۵۶
ترکیب یکی از زایاترین فرایند های واژه سازی است. با توجه به وجود و یا نبود هسته، واژه های مرکب به دو طبقه واژه های مرکب درون مرکز و واژه های مرکب برون مرکز دسته بندی می شوند. این مقاله به بررسی اسم های مرکب برون مرکز فاقد پایه فعلی زبان فارسی در چارچوب صرف ساخت محور بوی (2010) و کشف روابط معنایی موجود در طرحواره های ساختی براساس انگاره های روابط معنایی جکندوف (2010) و گیرجو و همکاران (2005) می پردازد. داده های پژوهش از فرهنگ معاصر فارسی (1381)، رسانه ها و گفت وگوهای روزمره جمع آوری شده اند که حدود 450 واژه را شامل می شود. اسم های مرکب برون مرکز در دو طبقه بندی متفاوت بررسی شده اند. طبقه بندی اول براساس رابطه معنایی میان هسته معنایی و اجزای درونی واژه های مرکب انجام شده است که با توجه به داده های پژوهش، 9 رابطه معنایی میان هسته معنایی و اجزای درونی واژه های مرکب، و 11 رابطه معنایی میان اجزای درونی واژه ها یافت شد. طبقه بندی دیگر با توجه به هسته معنایی بیرونی صورت گرفته است تا بتوان با استفاده از آن، الگوهایی برای ساخت اسمِ «ابزار، گیاه، حیوان، مکان، خوردنی، جزئی از چیزی، شغل، تخصص، مقام اجتماعی، جایگاه شغلی، وضعیت شخص، بیماری، ماده، علامت، وزن موسیقی/شعر، شکل هندسی، شیء، دعا و بازی» در زبان فارسی به دست داد.