مطالب مرتبط با کلیدواژه

فیلم داستانی


۱.

سبک ماکیومنتری؛ از دگرگونی فرم مستند تا واژگونی ادعای بازنمایی واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیلم مستند فیلم داستانی ماکیومنتری بازنمایی واقعیت انعکاسی بودن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۸ تعداد دانلود : ۱۹۹۳
نظریه پردازان مطالعات فیلم در مورد  فیلم «مستند» تعاریف و دیدگاه های مختلفی داشته اند. عوامل گوناگون فرهنگی و اجتماعی در دوره های مختلف تاریخی باعث به وجود آمدن پیش فرض های متفاوتی درباره فیلم مستند شده و انتظارات مختلفی از این فرم سینمایی و تلویزیونی پدید آورده و روند تحولات آن را تحت تأثیر قرار داده است. ازجمله این تحولات، دگرگونی شیوه بازنمایی واقعیت در فیلم مستند است. در نتیجه این تحولات، گونه های جدیدی به وجود آمده که تناقضات موجود در ماهیت فیلم مستند را برملا کرده و ادعاهای مستندنمایی را به چالش می کشند. ماکیومنتری یکی از همین گونه هاست که در سال های اخیر نمونه های آن در بخش های سینمایی و تلویزیونی جهان و ایران افزایش یافته اما درباره آن پژوهش های چندانی انجام نشده است. این مقاله با استفاده از یافته های یک پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش می پردازد که پیدایش سبک ماکیومنتری مبتنی بر چه ابعاد نظری و تاریخی بوده و این سبک چه تغییرات فرمی در بازنمایی واقعیت در فیلم مستند به وجود آورده است. مقاله استدلال می کند که ماکیومنتری با بهره مندی از تکنیک های رایج در هر دو قالب مستند و داستانی، مرزهای این دو را به چالش کشیده و جایی میان آن دو قرار می گیرد. علاوه بر این، ماکیومنتری با استفاده از تمهیداتی مانند انعکاسی بودن و پارودی، ادعای بازنمایی واقعیت در مستند را واژگون کرده و از این طریق واقعیت های پنهان دیگری را در قالبی دیگر آَشکار می کند. بدین ترتیب این مقاله جایگاه ماکیومنتری در تاریخ تحولات فیلم مستند را تبیین کرده و نشان می دهد که این سبک سینمایی چه دگرگونی های فرمی در بازنمایی واقعیت ایجاد کرده است.
۲.

شناخت رابطه میزانسن و تدوین در روایت فیلم داستانی

کلیدواژه‌ها: روایت میزانسن تدوین فیلم داستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۱ تعداد دانلود : ۵۵۱
در سینمای کلاسیک داستانی، تنها از تعامل منطقی و متناسب بین عناصر میزانسن و تدوین است که روایت فیلمیک مؤثری حاصل می شود. هر دو عنصر همزمان و در نسبتی با هم در نمایاندن کنش فیلمنامه فعالند اما گاه کنش در قالب ظرفیت های روایتی میزانسن و گاه ظرفیت های روایتی تدوین مؤثرتر جلوه می کند. این عناصر نه در مقابل هم، که در کنار هم و بلکه در تطابق با هم هستند. در صورتی که رابطه بین این دو عنصر منطقی باشد،  ظرفیت های بیانی یکدیگر را تقویت نموده و  در غیر این صورت به تضعیف یکدیگر منجر می شوند. دریافت کارگردان از کنش فیلمنامه، ویژگی های سبکی او و ژانر فیلم، در طراحی کارگردان نسبت به اجرا کردن نوع خاصی از رابطه بین میزانسن و تدوین در فیلم، اثرگذار است. بر اساس نظریه های حاکم بر سینمای داستانی کلاسیک، نمی توان عناصر میزانسن و تدوین را به صورت ماهوی یکی دانست زیرا میزانسن اساساً به تمامی آن چیزی که درون قاب دیده می شود اشاره دارد و تدوین با رابطه بین نماها شناخته می شود. هر یک از دو مفهوم میزانسن و تدوین دارای ظرفیت های بیانی منحصر به خود هستند. اما این را هم باید پذیرفت که حیات هر یک از این دو، در گرو وجود دیگری است. تنها در صورت وجود داشتن تعاملی منطقی و سازنده بین میزانسن و تدوین، می توان به روایت مؤثرتری در فیلم داستانی دست یافت.