مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
سریال های تلویزیونی
حوزه های تخصصی:
برنامه های تلویزیونی نه تنها آیینه ای برای بازنمایی شرایط موجود در یک جامعه هستند، بلکه می توانند به عنوان مدل رفتاری برای اعضای جامعه نیز عمل کنند. به ویژه زمانی که تماشاگر بین خویش و شخصیت های نمایش داده شده در برنامه ها شباهت هایی می یابد. سریال های ایرانی تلویزیون سراسری را می توان هم بازنماینده شرایط اجتماعی و هم یک مدل رفتاری برای اعضای آن محسوب نمود. مطالعه حاضر با هدف بررسی بازنمایی الگوهای روابط نسلی در سریال های ایرانی تلویزیون انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه سریال های پخش شده در سال 1385 از شبکه 1 (شبکه ملی) و شبکه 3 (شبکه جوان) می باشد. چهار سریال (دو سریال از هر شبکه) با ژانر خانوادگی- اجتماعی به صورت هدفمند انتخاب شده اند. روش تحلیل محتوا به عنوان روش تحقیق به کارگرفته شده و سه نوع روابط بین نسلی شامل تفاهم، تفاوت و تعارض در بین شخصیت های سه نسل جوانان، میان سالان و سالمندان در این سریال ها مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه حاضر نشان می دهد که تلویزیون و سریال های ایرانی آن بر الگوی تفاهمی در روابط بین نسل ها در جامعه تاکید داشته و الگوی غالب بازنمایی شده توسط آن الگوی تفاهمی ست در حالی که مطالعات نشان می دهد که الگوی غالب دیگری در روابط بین نسلی در جامعه امروز ایران وجود دارد.
نحوة بازنمایی روابط بین نسلی در سریال های ایرانی پربیننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله روایت پربیننده ترین سریال های ایرانی را، با محوریت مسائل جوانان در فاصلة سال های 1383 تا 1393 و روابط بین نسلی (روابط جوانان و افراد بزرگ سال با تأکید بر والدین)، با بهره گیری از عناصر مدل لابوف بررسی می کند. یافته های این بررسی حاکی از آن است که سه الگوی توافق نسلی، تغییر نسلی (تفاوت، تزاحم، و تعامل هم زمان)، و شکاف یا گسست نسلی به صورت پنهان یا آشکار در سریال های مورد بررسی بازنمایی شده است. در این میان، تنها الگویی که در آن هم نگرش و رفتار جوانان و هم نگرش و رفتار افراد بزرگ سال در همة موارد خوب نمایی شده الگوی توافق نسلی است. علاوه بر این، در سایر الگوها نیز رفتارهای حاکی از احترام جوانان به افراد بزرگ سال (به رغم تفاوت ارزش های بنیادین) و رفتارهای حاکی از خیرخواهی بزرگ سالان برای جوانان، که به شیوه ای مناسب بروز یافته اند، خوب نمایی شده است. در موارد بدنمایی شده نیز مسئله به اشتباهات فردی جوانان یا افراد بزرگ سال نسبت داده شده که با نصیحت یا کمک فرد بزرگی فیصله یافته و در غیر این صورت عواقب وخیمی داشته است. چنین رویکردی به روابط نسلی حاکی از آن است که صدا و سیما اهمیت این مسئلة اجتماعی را تا سطح مسئله ای فردی کاهش داده است. به نظر می رسد که این نحوة عمل در سریال های تلویزیونی تا حدی متأثر از سیاست های صدا و سیما در حوزة روابط بین نسلی باشد. سیاست هایی که با تأکید بر ممنوعیت «دسته بندی یا رودررو قراردادن نسل ها» و نیز «نمایش دعوا، مشاجرات، و اختلافات حاد خانوادگی (حتی در قالب طنز)» در سریال های تلویزیونی، بیشتر مایل به مسکوت گذاشتن این مسئله است تا پرداختن به ابعاد مختلف آن به عنوان یک مسئلة اجتماعی
شناسایی چارچوب کسب وکار رسانه های دیجیتال مبتنی بر اینترنت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه ها علاوه بر کارکردهای ذاتی اطلاع رسانی و آموزشی، در سال های اخیر، جنبه اقتصادی به خود گرفته اند و بویژه، انواع دیجیتال آنها، به عنوان یک منبع درآمد بزرگ و به عبارت دیگر، نوعی کسب و کار، مطرح شده اند. هدف از پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای کسب وکار رسانه های دیجیتال مبتنی بر اینترنت در ایران است. این پژوهش از نوع کیفی است و با به کارگیری روش نظریه داده بنیاد یا نظریه برخاسته از داده انجام گرفته است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته از میان 12 مؤسسه رسانه ای دیجیتال کشور شامل چهار دسته اصلی تولید کنندگان محتوا، فروش محصولات/ خدمات، پشتیبانی و نرم افزار و تبلیغات جمع آوری شده است. یافته ها نشان می دهد که در چارچوب کسب وکار رسانه ای، شش عامل رسانه دیجیتال، دولت، شرکت ها و سازمان ها، عموم (مشتریان)، شرکت های تبلیغاتی و سایر رسانه ها، بازیگران اصلی محسوب می شوند که توازن در تعاملات آنها، موجب دوام و استمرار کسب وکار رسانه ای خواهد شد.
فرهنگ تلویزیونی؛ بازنمایی روابط دختران و پسران جوان در سریال های ایرانی پربیننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط دختران و پسران جوان، یکی از مسائل و دغدغه های نهادها و مسئولان فرهنگی کشور و از درونمایه های اصلی آن دسته از سریال های صداوسیماست که با محوریت مسائل جوانان تولید و پخش شده اند. صدا و سیما در دهه اخیر توجه بیشتری به این مسئله نشان داده و بویژه در سریال هایش سعی در ارائه الگویی مبتنی بر مذهب و سنت از این روابط داشته است. در مقاله حاضر، نحوه بازنمایی روابط دختران و پسران جوان در پربیننده ترین سریال های پخش شده از صداوسیما با محوریت جوانان، در فاصله سال های 1393 1383، با استفاده از روش «تحلیل روایت» بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که روابط دختران و پسران جوان (پیش از ازدواج) در سریال های مورد بررسی در یکی از الگوهای زیر صورت بندی شده است: روابط عاشقانه دو طرفه، روابط عاشقانه یک طرفه، روابط عاقلانه دو طرفه (عقلانیت ارزشی) همراه با روابط عاطفی حداقلی و روابط اجتماعی (خواهر برادری). از میان این الگوها، فقط الگوی رابطه عاقلانه دو طرفه با قصد ازدواج و با اطلاع، هدایت و نظارت افراد بزرگسال (بویژه والدین)، خوب نمایی شده و سایر الگوها کم و بیش دچار بدنمایی یا غیاب بازنمایی بوده اند.
بازتاب مسائل اجتماعی در سریال فرانسوی «معلم» با تأکید بر مسئله بزهکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سریال های تلویزیونی یکی از مهم ترین و پرمخاطب ترین برنامه هایی هستند که در بسیاری از موارد، دستمایه و مضمون روایت داستانی آنها، یک یا چند مسئله اجتماعی است. پرداختن به مسائل اجتماعی خود مقوله ای است که ملاحظه ها و دغدغه های مهمی را در نحوه بازنمایی و برساخت مسائل اجتماعی، ساختار فنی و شیوه های داستان پردازی می طلبد. به نظر می رسد سریال داستانی «معلم» نمونه موفقی در نحوه بازتاب مسائل اجتماعی به شمار می رود که رویکرد حاکم بر آن، رویکردی جامعه گرایانه است. در این پژوهش، با روش تحلیل محتوای کیفی و بهره گیری از نظریه های اجتماعی شدن، نظریه کنترل اجتماعی و برساخت گرایی، دو قسمت از این سریال نمایشی با موضوع کجروی و بزهکاری تحلیل شده است زیرا به نظر می رسد موضوع کجروی و بزهکاری، یکی از مسائل مهم اجتماعی است که محیط های اجتماعی، بویژه فضاهای آموزشی را درگیر می سازد. شیوه بازنمایی مسائل اجتماعی در این سریال، به گونه ای است که در پایان هر قسمت، پنداشت های نادرست جای خود را به پنداشت های درست تر می دهد و در مجموع، مسئله حادث شده با روش منحصربه فرد شخصیت اصلی داستان، به گونه ای مرتفع می شود که حاصل کار تقویت «پیوندهای اجتماعی» باشد.
بازنمایی زنان چادری در سریال های تلویزیونی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
183 - 207
حوزه های تخصصی:
یکی از کارکردهای اساسی رسانه ها، بازنمایی واقعیت های جهان خارج برای مخاطبان است. تصویری که ما به مثابه یک مخاطب از پدیده های مختلف داریم، در موارد زیادی ناشی از تجربه مواجهه با گزارش ها و تصاویری است که به وسیله رسانه ها ارائه شده است. چادر به عنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیده فرهنگی در حوزه پوشش زنان است که در طول سال ها، در تلویزیون بازنمایی شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که چادر در سال های پس از انقلاب اسلامی چگونه در سریال های تلویزیونی بازنمایی شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، شخصیت های چادری 40 سریال از پربیننده ترین سریال های پخش شده از تلویزیون ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی مورد تحلیل قرار گرفته است. به این دلیل که واحد تحلیل در این پژوهش، «شخصیت» است، بر این اساس تعداد 107 شخصیت چادری این سریال ها، به صورت تمام شماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکور) استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در سال های پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از زنان چادری در تلویزیون ارائه نشده است، به طوری که زنان چادری یا اساساً حضور پررنگی در سریال های تلویزیونی ندارند یا اگر دارند اغلب دارای ضعف ها و مشکلات مختلفی هستند که در مقایسه با شخصیت های زن غیر چادری نمود پررنگ تری دارد. زنان چادری به گونه ای معنادار؛ مسن، بدون تحصیلات دانشگاهی، از طبقه متوسط و پایین جامعه، دارای مشکلات روحی و روانی و دارای چهره ای متوسط و زشت به تصویر کشیده شده اند. بر این اساس چادر، پوشش زنی معرفی می شود که احتمالاً کمتر مخاطبی تمایل به همذات پنداری و احیاناً الگوبرداری از او خواهد داشت.
بررسی شاخص های عفاف در زنان چادری سریال های تلویزیونی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
31 - 56
حوزه های تخصصی:
عفاف و حجاب از آموزه ها و دستورات دینی اند که آشنایی افراد با معیارها، الگوها و احکام مرتبط با آنها در فرایند جامعه پذیری دینی آنان صورت می پذیرد. در این فرایند، فرد با محتوا و معنای این آموزه ها آشنا می شود و آنها را در موقعیت ها و تعاملات زندگی روزمرّه خود بکار می گیرد. چادر به عنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیده فرهنگی در حوزه پوشش زنان است که در طول سالها در سیمای جمهوری اسلامی ایران به نمایش درآمده است. انتخاب این پوشش به طور معمول نشانه ای از تعهد و تقید فرد به موازین شرعی ازجمله در مراودات اجتماعی است. بنابراین، از زنان چادری به عنوان حاملان حجاب برتر بیش از دیگران انتظار می رود چارچوب های عرفی و شرعی پوشش و رفتار را در مواجهه با نامحرم رعایت کنند. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش است که شاخص های عفاف چگونه در زنان چادری سریال های تلویزیونی ایرانی بازنمایی شده است. به این منظور شاخص های مذکور، پس از استخراج از احکام اسلامی، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی، در شخصیت های چادری 40 سریال از پربیننده ترین سریال های پخش شده از تلویزیون ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی تحلیل شده اند. براین اساس، 107 شخصیت چادری این سریال ها، به صورت تمام شماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از نرم افزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکور) استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آنند که در سالهای پس از انقلاب اسلامی، زنان چادری نمایش داده شده در سریال های تلویزیونی، به رغم انتخاب حجاب برتر به عنوان پوشش بیرونی که خود معرّف سطحی از تعهد و تقید به مبانی دینی و اصول شرعی است، معیارهای عفاف اسلامی را در تعامل با افراد نامحرم رعایت نکرده اند و نحوه ارتباط، نگاه وگفت وگوی آنان با نامحرم و نیز زینت، مو و اندام آشکار آنها در برابر نامحرم، تفاوت معناداری با دارندگان سایر پوشش ها ندارد.
شاخص های عفاف و حجاب در شخصیت های زنان تحصیلکرده سریال های تلویزیونی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۳
31 - 52
حوزه های تخصصی:
عفاف و حجاب زنان یکی از بارزترین نشانه های حیات و سلامت جامعه اسلامی و یکی از مهم ترین وجوه تمایز آشکار میان جوامع اسلامی و دیگر جوامع است. بدیهی است عفاف و حجاب پیش از آنکه یک مسئله فقهی و شرعی باشد، یک فرهنگ است که گسترش آن نیازمند برنامه ریزی طولانی مدت می باشد. اگرچه این وظیفه برعهده تک تک نهادهای فرهنگی و اجتماعی بوده، ولی جایگاه رسانه ارزش و اهمیت بیشتری دارد. چرا که مطابق نظریات یادگیری مشاهده ای و جامعه پذیری، شخصیت ها و ستاره های فیلم ها و سریال ها، در شکل دهی نگرش و رفتار مخاطبان مؤثر هستند و با ارائه الگوهای مناسب درخصوص ترویج عفاف و حجاب می توانند به عنوان یکی از عوامل اصلی ترویج این فرهنگ ایفای نقش کنند. بنابراین در این پژوهش با توجه به جذابیت تحصیلات دانشگاهی برای افراد، به ویژه دختران جوان، پس از استخراج شاخص های عفاف و حجاب از احکام اسلامی، بخشی از این شاخص ها را با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، در شخصیت های زن تحصیلکرده 40 سریال از پربیننده ترین سریال های ایرانی تلویزیون بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در سال های پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از وضعیت عفاف و حجاب در شخصیت های زن تحصیلکرده ارائه نشده است و عمده زنان تحصیلکرده سریال های تلویزیونی، در پوشش و رفتار، از شاخص های مورد تأکید دین مبین اسلام فاصله دارند و نکته قابل تأمل این است که شاخص های عفاف و حجاب در افراد با تحصیلات دانشگاهی به گونه ای معنا دار ضعیف تر از افراد بدون تحصیلات دانشگاهی به نمایش درآمده است.
بازنمایی کلیشه های قومی در سریال های تلویزیون (بازه زمانی:1392-1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بازنمایی کلیشه های منتسب به اقوام در سریال های تلویزیونی می پردازد. سؤال اصلی عبارتست از این که شخصیت های قومی به لحاظ به ابعاد شخصیتی و اجتماعی چگونه به تصویر کشیده می شوند. روش تحلیل محتوای کیفی برای پاسخ به این سوال مورد استفاده قرار گرفت. مروری بر توصیف نمودهای متنی حاکی از آن است که بر خلاف ادعای برخی پیشینه های تجربی مبنی بر این که به نظر گروه های قومی بازنمایی کلیشه ای اقوام معمولاً بر تصورات قالبی موجود در فرهنگ عامیانه استوار است وهرکدام از اقوام به گونه ای خاص بازنمایی می شوند؛ در یافته های تحقیق حاضر، تفاوت چندانی در شخصیت پردازی این افراد به چشم نمی خورد. فقط در یک مورد این پیش فرض با نتایج منطبق بود؛ مردان قومیت کرد و عرب، در نمونه موردبررسی «متعصب» بازنمایی شده اند که این ویژگی با تصورات قالبی در فرهنگ عامه همسانی دارد. در سایر موارد، از ابعاد ظاهری گرفته تا اخلاقی وجوه تعمیمی شخصیت پردازی ها بسیار بالاست. ویژگی هایی نظیر ساده دل، فرودست، غیر متجدد از یک سو و کارکرد کمیک در مجموعه های مورد بررسی از اصلی ترین درون مایه متنی هستند. سپس براساس توصیفات چهارتیپ شخصیتی از هویت های قومی تعریف شدند که عبارتند از:تیپ مهاجر، تیپ مستحیل، تیپ مجاور و تیپ متعادل
بررسی روابط دختران وپسران مجرد در سریال های ایرانی با رویکرد معیار های اسلامی و سیاست های اجرایی افق رسانه
منبع:
رادیو تلویزیون سال هفتم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
125 - 162
حوزه های تخصصی:
این مقاله برگرفته از پژوهشی است که به بررسی روابط قبل از ازدواج دختران وپسران در سریال های تلویزیونی ایرانی پرداخته است.سوال اصلی در این پژوهش آن است که به نمایش در آمدن این روابط در سریال ها تا چه میزان با موازین شرعی و سیاست های اجرایی افق رسانه تطابق دارد؟ برای پاسخگویی به این پرسش از روش تحلیل محتوا استفاده کرده ایم. حجم نمونه آماری این پژوهش2676صحنه از سریال های نرگس، دلنوازان، ترانه مادری، راه بی پایان و اشک ها و لبخندهاست.
نتایج پژوهش نشان می دهد که در روابط پیش از ازدواج دختر و پسر در سریال های مورد بررسی، حضور دختران و پسران در مکان خلوت، لحن نامتعارف میان دختر و پسر، رفتارهای پرخاشگرانه بایکدیگر، تمسخر یکدیگر، صحبت با ناز و کرشمه، رفتارهای جلف، رفتارهای لات منشانه و لوازم زینتی آشکار دختر در برابر پسر، وجود داشته و احترام و ادب میان دختر و پسر، حجاب و پوشش اسلامی دختر در مقابل پسر، موازین شرعی در روابط دختر و پسرکاملا رعایت نشده است. درانتهای مقاله راه کارهایی برای رفع مشکلات موجود در رسانه ملی، که مؤثرترین رسانه داخلی کشوراست، پیشنهاد می گردد. در واقع سیمای جمهوری اسلامی می بایست با تهیه و ساخت فیلم هایی که ارائه دهنده ازدواج های اسلامی و متعادل هستند، درصدد مقابله با موج بی مبالاتی و آزادی ارتباطات نامشروع دختر و پسر باشند و با سیاست گذاری های مناسب در این زمینه، شرایط را برای بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی فراهم نمایند.
نمایش پوشش چادر در سریال های تلویزیون ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۵
147 - 171
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیل محتوا نمایش پوشش چادر و شناسایی تصویری که از زن چادری در سریال های تلویزیونی دیده می شود، را بررسی کرده است. برای بررسی این امر، از مجموع ۱۰۷سریالی که در سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ برای اولین بار در شبکه های اول، دوم و سوم سیما به نمایش درآمده بود، ۲۰سریال به صورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب و میزان و نحوه نمایش پوشش زنان با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی اندازه گیری شد. نتایج تحقیق حاکی است که پوشش چادر در مجموع ۵/۲۹درصد از کل نمایش های پوشش زنان در سیما را شامل می شود. همچنین نمایش پوشش چادر در میان زنان متأهل و بیوه، میانسال و مسن، دانشجو، خانه دار و یا مشاغل رده پایین بیش از سایر رده های متناظر بود. در مجموع به نظر می رسد، تلویزیون بیش از آنکه مروج پوشش چادر باشد، طبق عرف جامعه آن را به نمایش گذاشته است و این مطلب ناشی از لایه های مختلفی است که در برنامه سازی های تلویزیونی اثرگذارند.
تبیین نقش فرهنگ در ایجاد دانشگاه کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
265 - 286
حوزه های تخصصی:
سرعت تحولات از ویژگی های قرن بیست و یکم می باشد و گاه سرعت این تغییرات به قدری فزاینده است که بیشتر جوامع از درک آن غافل می شوند. فضای حاکم بر اقتصاد امروز، ریسک توأم با عدم اطمینان است و با حرکات اصلاحی نمی توان به مقابله و این تغییرات و همچنین ایجاد مزیت رقابتی پایدار پرداخت. نسل اول دانشگاه ها رسالت آموزش و نسل دوم علاوه بر وظیفه قبل، پژوهش را نیز عهده دار، اما نسل سوم آکادمیک که دانشگاه کارآفرین نام دارد علاوه بر وظیفه آموزش و پژوهش، بازیگر نقش اول در رشد و توسعه اقتصادی کشور است. با نگاهی به دانشگاه های برتر دنیا در نظام های بین المللی معتبر می توان دریافت، بین رتبه آکادمیک و قدرت سیاسی، اقتصادی و . . . جوامع رابطه معناداری وجود دارد. دانشگاه کارآفرین نه یک دانشگاه یا سازمان، بلکه یک ساختار یا فرهنگ است. فرهنگی که خلاقیت و رشد و توسعه نوآورانه را برای محیط پیرامون خود به ارمغان خواهد آورد. بر همین اساس در این نوشتار پس از مفهوم پردازی واژه کارآفرینی بابیان مسائل امروز دانشگاه های با رویکرد صنعتی و تحول در مأموریت دانشگاه ها، به ضرورت کارآفرینی در بستر دانشگاه و نقش دانشگاه در توسعه صنعتی پرداخته شده، سپس به نقش فرهنگ به عنوان یک مغز افزار آکادمیک در بسترسازی مفهوم دانشگاه کارآفرین اشاره گردید و همچنین روحیه و فرهنگ در محیط آکادمیک نیز موردبررسی قرار گرفت.
تحلیل گفتمان چگونگی بازنمایی خانواده در سریال زیر پای مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناخت نظم و ترجیح گفتمانی بازنمایی شده از خانواده ایرانی در سریال زیر پای مادر انجام شده است. در این پژوهش، واحد تحلیل، سریال و واحد مشاهده، مناسبات گفتمانی موجود در فیلم بوده است. اجزای این روش عبارت است از: شناسایی دال های محوری، مفصل بندی و تعیین گفتمان، شناسایی دال شناور، رابطه گفتمانی، فرجام تقابل گفتمانی و رابطه با متن (زمینه اجتماعی). یافته های این پژوهش نشان داد در این سریال، دو گفتمان خانواده در حال گذار و خانواده سنتی بازنمایی شده و فرجام گفتمانی با برتری گفتمان سنتی خاتمه یافته است. خانواده در حال گذار در این سریال، ویژگی هایی مانند خانواده هسته ای، عشق رمانتیک، سبک حل مسئله غیرسازنده، فرزندسالاری، بی سویه سازی رفتارهای ناهنجار و کینه توزی و نبخشیدن داشته است. در آن سو، خانواده سنتی قرار گفته است. ازجمله ویژگی های اصلی این خانواده می توان به ویژگی های مانند خانواده گسترده، مردسالاری، تعصبات شدید خانوادگی، سبک حل مسئله غیرسازنده، پشتیبانی و حمایتگری، جمع گرایی و خانواده گرایی اشاره کرد.
بازخورد های هیجانی و شناختی مخاطبان سریال های پربیننده تلویزیونی نسبت به قهرمانان «سفید و مثبت» سریال ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از الگوهای رمزگذاری پیام در سریال های صداوسیما، گنجاندن رمزگان مرجح سریال در قالب گفت وگوها و رفتار یک شخصیت «کاملاً سفید و مثبت» است. بررسی محتوای پربیننده ترین سریال های صداوسیما در 15 سال اخیر، رواج این الگو را در سریال های صداوسیما نشان می دهد. مقاله حاضر که برگرفته از پژوهش های نگارنده در حوزه مصرف سریال های پربیننده صداوسیماست، بر نحوه مواجهه مخاطبان با این الگو و شخصیت ها و نیز نحوه رمزگشایی آنان از این شیوه مرجح کردن رمزگان، تمرکز کرده است. یافته های ارائه شده، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته فردی و گروهی با 74 نفر از مخاطبان سریال های پربیننده صداوسیما استخراج شده و اظهارات آنان را در خصوص شخصیت های سفید و مثبت سریال ها و الگوی ذکر شده، در قالب بازخوردهای هیجانی و شناختی صورت بندی و ارائه کرده است. یافته ها، حاکی از آن است که بازخوردهای مشارکت کنندگان، عمدتاً در حوزه بازخوردهای هیجانی و شناختی منفی قرار می گیرند. بر اساس یافته ها و در توافق با دیدگاه های شناختی در خصوص هیجانات، مواجه مخاطبان با متون و سریال های تلویزیونی بسیار پیچیده تر از آن است که با گنجاندن پیام سریال در گفتار و رفتار «شخصیت های کاملاً سفید و مثبت» و ارائه پیام مستقیم، بتوان مخاطب را تحت تأثیر قرار داد.
بازنمایی جنسیتی سریال های تلویزیونی(مرگ تدریجی یک رویا – ترانه ی مادری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴
75-94
حوزه های تخصصی:
تلاش اصلی این مقاله، بررسی نحوه ی بازنمایی نقش های جنسیتی و چگونگی بهره گیری از رمزگان های اجتماعی و فنی در نمایش زن و مرد در قالب نقش های خانوادگی و اجتماعی است. برای نیل به این مقصود، از میان سریال های پربیننده ی سال 1387، دو سریال «ترانه ی مادری» و «مرگ تدریجی یک رویا» را با استفاده از روش نشانه شناسی مورد بررسی قرار دادیم. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تغییرات زاویه دوربین، نوع نما و نورپردازی به نفع مردان بوده است. بدین معنا که برای انتقال حس و حالت نقش های مردانه با تغییرات زاویه دوربین، نماهای نزدیک و بسیار نزدیک و نورپردازی مناسب با حال و هوای سریال مواجه هستیم و این در حالی است که در مورد نقش های زنانه یک نواختی زاویه ی دوربین، نمای متوسط و نور تیره و تار به چشم می خورد. این تفاوت ها در مورد رمزگان اجتماعی نیز مشهود است. دیالوگ های نامأنوس و نابه جای زنان و حالت های افراط و تفریط آنان در برابر دیالوگ های منطقی، مستدل و مناسب با روند داستان که در مورد مردان استفاده شده است موید ادعای فرضیه های تحقیق حاضر است. نوع لباس زنان نیز در اغلب موارد حالت های نامتعارف دارد.