مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
سیاست رسانه ای
حوزههای تخصصی:
امروزه دولت ها تلاش می کنند در چهارچوب سیاست و دیپلماسی رسانه ای خود افکار عمومی را برای اهداف و سیاست های مورد نظرشان متقاعد کنند. در این راستا برنامه هسته ای ایران یکی از مهمترین مواردی است که نشان می دهد رسانه ها چگونه قادر به نقش آفرینی هستند و می توانند زمینه ساز اجرای سیاست ها شوند. نوشتار حاضر بر مبنای نظریه سازه انگاری و با بهره گیری از روش تحلیلی - مقایسه ای، عمدتا بر سیاست های رسانه ای دولت های احمدی نژاد و روحانی متمرکز است. بر این اساس سئوال اصلی این است که سیاست رسانه ای دولت های احمدی نژاد و روحانی در پیشبرد مذاکرات هسته ای چه تفاوت هایی با هم داشته است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد سیاست رسانه ای هسته ای دولت احمدی نژاد به دلیل تاکید یکسویه بر اقناع افکار عمومی داخلی، زمینه ساز اجماع جهانی علیه برنامه هسته ای ایران شد. در حالیکه دولت روحانی با تاکید هم زمان بر اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی، موجبات شکستن اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد.
اولویت یابی سیاست رسانه ای مد لباس مبتنی بر مسئله شناسی چرخه آن در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت مد لباس به عنوان یکی از صنایع فرهنگی فراگیر و سودآور جهان امروز، ماهیت پیچیده ای دارد که هر گونه سیاست گذاری در قبال آن ناگزیر از مطالعه نظام مند ساز و کار آن در جامعه است. در این پژوهش نظر به نقش جدی رسانه ها در شکل دهی به فرهنگ و سبک زندگی، سیاست رسانه ای مد لباس مبتنی بر مسئله شناسی چرخه مد لباس در جامعه ایران و همچنین مطالعه وضعیت موجود سیاست های این حوزه (پیشینه سیاستی)، مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه چرخه مد با بهره گیری از روش مصاحبه عمیق و مطالعات اسنادی و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون، ما را به هشت مسئله محوری همچون «مشکلات معرفتی و سردرگمی شناختی در حوزه مد اسلامی ایرانی»، «عدم وجود اقتصاد سیاسی مد لباس اسلامی ایرانی»، «دیده نشدن و عدم ظهور جدی الگوهای لباس بومی» و ... رساند؛ مسائلی که در ارتباط جدی با کلان مسئله «نبود برندهای جریان ساز بومی اسلامی ایرانی در حوزه مد لباس» قرار دارند. در نهایت بر اساس این هشت مسئله، هشت اولویت سیاست رسانه ای و 38 توصیه سیاستی متناظر با آن ارائه شد. از جمله این اولویت ها می توان به «کمک به رفع مشکلات معرفتی و مهارتی حوزه مد لباس»، «کمک به شکل گیری اقتصاد سیاسی مد لباس» و «کمک به دیده شدن هر چه بیشتر الگوهای بومی مد لباس در زندگی روزمره مردم» اشاره نمود.
سیاست رسانه ای شبکه پرس تی وی در ارائه تصویر ایران به مخاطبان انگلیسی زبان: مطالعه موردی برنامه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
27 - 52
حوزههای تخصصی:
شبکه انگلیسی زبان پرس تی وی به عنوان مهم ترین درگاه رسانه ای جمهوری اسلامی ایران به سوی مخاطبان انگلیسی نیازمند تدوین چارچوب های سیاستی متقن و مبتنی بر دانش و تخصص می باشد. آنچه مقاله پیش رو بدان می پردازد، ارزیابی و بررسی روند سیاستگذاری رسانه ای شبکه پرس تی وی در قبال بازنمایی تصویر ایران می باشد. اهمیت تصویر ایران با توجه به آرمان های رسانه ای جمهوری اسلامی در راستای معرفی صحیح و شفاف ایران به مخاطبان خارجی و مقابله با تصویر منفی ساخته شده توسط رسانه های غربی و جریان اصلی بر کسی پوشیده نیست. این پژوهش در مرحله گردآوری داده با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، برنامه ایران را به عنوان یکی از مهم ترین مصادیق تصویرسازی ایران در شبکه مذکور مورد مطالعه قرار داده و همین طور با مصاحبه نیمه ساخته مند با خبرگان این حوزه و تحلیل مضمون مصاحبه های مذکور چارچوب های حاکم بر سیاستگذاری رسانه ای این شبکه در قبال تصویر ایران را شناسایی و ارزیابی می کند. در پایان با تطبیق مدل مختار در زمینه سیاستگذاری با روند سیاستگذاری موجود در شبکه پرس تی وی و همین طور سنجش برنامه ایران، خلاءها و نقاط ضعف اصلی این فرایند درخصوص بازنمایی ایران تشریح شدند. عمده ترین نقاط محل اشکال درخصوص فرایند سیاستگذاری شبکه پرس تی وی درخصوص بازنمایی تصویر ایران مربوط به شیوه های مخاطب شناسی و نیازسنجی مخاطب برای تأمین محتوای در مرحله تبیین مسأله و همین طور نقص در سیستم دریافت بازخورد از اقدامات اجرایی و اصلاح فرایندهای عملیاتی براساس بازخوردهای دریافتی می باشد
بررسی انتقادی رویکرد تصویری به مناسک مذهبی و ارائه پیشنهادهای سیاستی (با تأکید بر برنامه های تلویزیون در ماه مبارک رمضان)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال اول تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
167 - 182
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل رویکرد تصویری به مناسک مذهبی با تأکید بر ماه مبارک رمضان، به عنوان یکی از طولانی ترین ایام برای ارائه پیام های مذهبی از طریق تلویزیون، موضوع اصلی مقاله حاضر است. این کارویژه، متأثر از تعاریف و امکان سنجی رابطه رسانه و دین، دارای اَشکال مختلفی از اِشکالات روشی یا مفهومی در فرآیند تولید محتواهای تصویری است. در این مقاله ضمن آن که کوشش شده تا اصلی ترین نکات ابهام زا در ذهن مدیران دست اندرکار تولید محتوای مذهبی مرور و تجربه های موفق یا ناموفق نیز بررسی و تحلیل شود و در نهایت پیشنهادهایی جهت بازخوانی تعریف رسانه و دین برای تسهیلِ بهره گیری از این فن آوری در راستای اهداف جمهوری اسلامی ارائه گردد. تضاد دین و رسانه، تأکید بر امر گفت وگویی، تنظیم میزان استفاده از جذابیت، پرهیز از کثرت گرایی و ایجاد مناسک رسانه ای از مباحثی اند که در این مقاله بررسی شده اند.
فهم دلالت های سیاستی قوانین و مقررات رسانه های پخش گسترده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
187 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله کشف دلالت های سیاستی مربوط به رسانه های پخش گسترده در ایران از زمان انقلاب تاکنون است. سیاست رسانه های پخش گسترده زیرمجموعه ای از سیاست رسانه ها در معنای موسع آن است و سیاست عمومی چتر مفهومی این حوزه محسوب می شود. از آنجا که قوانین، مقررات و اسناد قانونی ابزارهای اصلی اعمال سیاست های عمومی از سوی حکومت در مواجهه با انواعی از موضوعات و مسائل عمومی از جمله نظام های خدمات پخش گسترده عمومی است، در این پژوهش همه قانون های مصوب و بخش مهمی از اسناد سیاستی و مقررات مربوط به رسانه های پخش گسترده در ایران به عنوان مواد پژوهشی گردآوری شده است. به منظور تحلیل این داده های تجربی از تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری مضمونی استفاده شده تا مضمون های اصلی سیاستی در رسانه های پخش گسترده شناسایی شود. یافته ها نشان می دهد که در چهل سال گذشته، مالکیت متصلب دولت، ترویج گفتمان های سیاسی مسلط، یگانگی سامانه پخش، استفاده از بودجه های دولتی تضمین شده، تمرکز بر مخاطب عمومی و توسعه فناوری پخش گسترده هوایی مضمون های کلیدی سیاست های رسانه های پخش گسترده را تشکیل داده اند. با بحث درباره این مضمون ها، نتایج این پژوهش نشان می دهد که در دوره زمانی مطالعه شده، حکومت همواره سیاست هایی تنظیمی را تقویت کرده که دسترسی کنشگران مختلف به رسانه های پخش گسترده را محدود کرده است. با وجود آن که سابقه نخستین پارادایم سیاستی رایج در بسیاری از کشورها به پیش از دهه 1980 بازمی گردد که هدفش انحصار رسانه های پخش گسترده بین پخش کنندگان محدودی است که دولت در آنها سرمایه گذاری کرده، این مدل سیاستی با کمترین تغییرات همواره در ایران تقویت شده است.
نسبت سیاست رسانه ای با سیاست خارجی مطالعه موردی: بررسی مقابله ای روزنامه های انگلیسی زبان ایران و آمریکا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۸
153 - 178
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی نسبت سیاست رسانه ای با سیاست خارجی دولت های ایران و آمریکا، به مطالعه ی موردی گزارش های خبری چهار روزنامه ی انگلیسی زبان در این دو کشور پرداخته است که وابستگی واضحی به حاکمیت دارند. در این بررسی از روش تحلیل مقابله ای با ابزار تحلیل مقابله ای کلام و ژانر استفاده شد. نتایج نشان دهنده ی تفاوت مهمی در نسبت سنجی موردنظر در دو کشور ایران و آمریکا است. الگوی آمریکایی، مبتنی بر هم سازی خط مشی و سیاست رسانه ای با سیاست خارجی و رویکرد القاء محور آن است؛ درحالی که در ایران چنین رویکردی تقریبا دیده نمی شود. سبک حاکم بر عمده ی گزارش های خبری روزنامه های ایرانی عمدتا هرم وارونه هستند که صرفاً برای اطلاع رسانی و خبر دادن مورد استفاده قرار می گیرند و تاثیر قابل تاملی بر کاهش آزادی عمل سیاست خارجی کشور برجای می گذارند.
سیاست های اصلی رسانه ها در هنگامه بحران های ناشی از حوادث طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران کشوری است که همواره در معرض حوادث و بلایای طبیعی و بحران ناشی از آن است. در هنگامه بحران، رسانه نقش تعیین کننده ای دارند. روشن بودن سیاست های اصلی فعالیت رسانه ها در این شرایط می تواند موجبات هرچه بهتر کنترل و مدیریت بحران شود. فقد سیاست های رسانه ای هنگامه بحران موجب ایجاد هزینه بیشتر و تأخیر کنترل بحران می شود. تجربه سیل نوروز 98 ضرورت تعیین سیاست های مزبور را بیش از پیش نمود. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی، صورتجلسات کمیته هماهنگی اطلاع رسانی سیل مستقر در وزارت کشور مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل به صورت شش سیاست اصلی استخراج شده که با قضاوت کارشناسانم به تأیید رسیده است.
سیاست رسانه ای عربستان سعودی در قبال قطر (مطالعه موردی: دوره تحریم دوحه در سال های 2017 تا 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در 5 ژوئن سال 2017، با انتشار سخنان امیر قطر در تارنمای خبرگزاری الجزیره مبنی بر نقش مثبت ایران در غرب آسیا، مخالفت با تحریم جریان فلسطینی- اخوانی حماس و حزب الله تنش میان قطر و عربستان سعودی شعله ور شد. عدم عقب نشینی قطر از مواضع خود، بحران را تشدید و سرانجام به قطع روابط دیپلماتیک این دو کشور و محاصره قطر از سوی عربستان سعودی منجر گردید. این مقاله، با هدف شناخت سیاست رسانه ای عربستان سعودی در مورد قطر در دوره بحران و محاصره دوحه در سال های 2017 تا 2021 انجام شده است. برای دستیابی به این هدف با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، سیاست رسانه های عربستان سعودی از سال 2017 تا 2021 بررسی شده است. برای این منظور، محتوای وب سایت های شبکه های العربیه، حساب های توییتری وزیر اطلاع رسانی عربستان و عائض القرنی و العریفی به عنوان داعیه های معروف عربستان سعودی، وب سایت روزنامه های الحیاه و العکاظ به عنوان نمونه آماری در بازه زمانی 2017 تا 2021 بررسی شد. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که رسانه های سعودی با تبعیت از سیاست و خط مشی نظام سیاسی محمد بن سلمان و به کارگیری فنون تکنیک های مختلف پروپاگاندا مانند گواهی، دروغ، تکرار و ترور شخصیت، به طور گسترده، ترور شخصیت امیر قطر، توجیه دینی و سیاسی محاصره این کشور و معرفی دوحه به عنوان حامی تروریسم را اتخاذ کرده اند.
دلالت های سیاست گذاری رسانه؛ مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
بیانیه گام دوم انقلاب به عنوان یکی از برجسته ترین اسناد راهبردی انقلاب اسلامی به موضوعات مهمی همچون علم و فناوری، اخلاق و معنویت، اقتصاد و تولید، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و ... پرداخته و علاوه بر ترسیم آرمان ها و تعیین اهداف، به الزامات و چالش ها نیز توجه داشته و به عنوان عصاره چهار دهه تجربه ارزشمند، نه فقط سرشت و سرگذشت انقلاب، بلکه سرنوشت و آرمان نهایی آن را تبیین نموده است. ازاین رو می تواند مبنای سیاست گذاری در عرصه های مختلف و به ویژه رسانه قرار گیرد. این پژوهش با هدف شناسایی خطوط راهنمای سیاست گذاری رسانه، با تمرکز بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و به روش تحلیل مضمون انجام شده است. مضامین فراگیر در چهار گروه تعهد نگرشی، تعهد هنجاری، تعهد رفتاری و تعهد هیجانی قرار گرفته است. بر پایه این پژوهش، رسانه با متعهد دانستن خود به مفاد بیانیه و تأکید بر مضامینی همچون آرمان خواهی، ارزش مداری، تعالی جویی، خودباوری، عقلانیت، خلاقیت، هشیاری، امیدآفرینی، مطالبه و ... و ملاحظه آن در سیاست ها و به دنبال آن راهبردها و برنامه ها در مسیر تحقق بیانیه قرارگرفته و با توجه به کارکردهای متعدد و تأثیرات فراگیر خود، موجبات هم سویی تمامی نیروهای اجتماعی را فراهم خواهد آورد. به ویژه آن که در متن بیانیه به صراحت بر جایگاه کلیدی و نقش مؤثر رسانه تأکید شده است.
جهت گیری سیاست های رسانه ای دولت های احمدی نژاد و روحانی با تاکید بر مساله هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
دولت محمود احمدی نژاد و دولت حسن روحانی در زمینه های سیاسی اقتصادی و فرهنگی جهت گیری های متفاوتی داشته اند. این مقاله به جهت گیری کلی رسانه ای دوره احمدی نژاد و دوره روحانی پرداخته است و در این راستا این سوال را مطرح می کند که جهت کلی سیاست های رسانه ای دوره احمدی نژاد و دوره روحانی چه تفاوتی دارد؟ در پاسخ اسن فرضیه به آزمون گذاشته شده است که جهت کلی سیاس ت رسانه ای دولت احمدی نژاد بر اقناع اف کار عمومی داخلی پایه گذاری شد و اجماع جهانی علیه ب رنامه ه سته ای ایران را در پی آورد، ام ا دولت روح انی ب ا ت اکی د همزمان بر اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی، موجبات شکستن اجم اع جه انی علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد. در این مقاله بر مبنای نظریه سازه انگاری و با بهره گیری از روش تحلیلی - مقایسه ای، بر سیاست های رسانه ای دولت های احمدی نژاد و روحانی تمرکز شده است. و باتوجه به اهمیت و برجستگی مساله هسته ای جمهوری اسلامی ایران در این دو دوره بسیاست های رسانه ای دو دولت مذکور حول این مساله مورد توجه قرار گرفته است. یافته های این مقاله نشان می دهد که در موضوعات کلان ملی سیاست رسانه ای در جهت منافع ملی باید علاوه بر اقناع داخلی بر اقناع کنشگران ذی نفع خارجی نیز توجه داشته باشد.
واکاوی نسبت رسانه های محلی و حکمرانی مردمی در سیاست های رسانه ای فرادستی نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمرانی شایسته در کشوری مانند ایران با جغرافیای گسترده فرهنگی مستلزم فعال کردن ظرفیت مشارکت گروه ها و اجتماع های متنوع قومی و محلی به منظور توزیع هدفمند خدمات و توسعه عادلانه بوم مبنا است. این مهم گویای اهمیت حکمرانی مردمی و محلی است که رسانه های محلی نقش غیرقابل انکاری در تسهیل، تسریع و تقویت آن دارند. پژوهش حاضر با هدف فهم کیفیت بازتاب رسانه های محلی در نسبت با حکمرانی مردمی در سیاست های رسانه ای فرادستی پس از انقلاب اسلامی، به مطالعه این سیاست ها با روش اسنادی پرداخته است. گزینش هدفمند قوانین، سیاست ها و مصوبه های موجود از حیث ارتباط با حوزه رسانه و حکمرانی مردمی و مطالعه آن ها خلأ بازتاب صریح و مستقیم رسانه های محلی را در این سیاست ها آشکار نمود. اما در عین حال با مرور مضامین و مفاهیم محوری گزاره های مرتبط این اسناد سیاستی، کیفیت اهتمام آن ها را به مسئله رسانه و حکمرانی مردمی و محلی می توان در قالب مقولات و محورهای چهارگانه «آگاهی بخشی و معرفت افزایی مردم از طریق رسانه»، «مشارکت افزایی مردم و تسهیل فعالیت مردمی در حوزه رسانه»، «بسط پوشش جغرافیای متنوع فرهنگی و محلی» و «تعامل حاکمیت و مردم» خلاصه نمود.