فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
منبع:
معرفت ۱۳۸۲ شماره ۶۷
حوزه های تخصصی:
اصل توحید محوری و تأثیر آن بر اخلاق فردی و اجتماعی در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با تکیه بر تفسیر المیزان به ارائه انواع تعریف از اخلاق و نیز تهذیب نفس در نگاه علامه طباطبائی پرداخته و با تأکید بر اصل توحید محوری در اخلاق، اثبات کرده است که نظام اخلاقی توحیدمحور مترقی ترین نظام اخلاقی است که با پایبندی بر روش رفع رذائل اخلاقی و نه دفع آن تمامی امور فردی و اجتماعی انسان را در طول یکدیگر برای رسیدن به یک هدف مشترک که توحید باشد، در نظر گرفته است.
موضوع شناسی گزاره های اخلاقی قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
گزاره های اخلاقی موجود در متون، که در قالب جمله یا جمله ها بیان شده اند، به لحاظ ساخت، از موضوع و محمول ترکیب یافته اند. محمول این گزاره ها، از مفاهیم اخلاقیِ خوب و بد، باید و نباید، درست و نادرست و «وظیفه» تشکیل یافته است. در خصوص موضوع این گزاره ها، با توجّه به اختلافات موجود در اخلاق فضیلت و اخلاق وظیفه، دیدگاه های متفاوتی ارایه شده است. پیروان اخلاق فضیلت، بر اساس اعتقاد به فضایل و رذایل نفسانی، بر صفات پایدار نفسانی به عنوان موضوع اخلاق و گزاره های اخلاقی تأکید دارند، در حالی که طرفداران اخلاق وظیفه، با نظر به اصول و قواعد رفتار، بر افعال اختیاری انسان اصرار می ورزند. در این جستار، دیدگاه قرآن را درباره ی موضوع گزاره های اخلاقی بررسی کرده و با ذکر شواهدی از آیات الهی، به این نتیجه دست یافته ایم که، احکام اخلاقی در قرآن، گستره ای فراتر از صفات و افعال اختیاری انسان را در بر می-گیرد و موضوع گزاره های اخلاقی عبارت است از انسان و ابعاد وجودی او. به بیان دیگر، در قرآن، مفاهیم هفت گانه یِ «خوب و بد»، «باید و نباید»، «درست و نادرست» و «وظیفه»، به ابعاد پنج گانه یِ «معرفتی»، «عاطفی»، «ارادی»، «فعلی» و «شخصیت و منش انسانی»، نسبت داده شده است.
شهودگرایی و استدلال گرایی در فلسفه اخلاق و تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث جدی در نظریه های تربیت اخلاقی، مبنای فلسفی آنها درباره «شناخت اخلاقی» است که هریک براساس فلسفه اخلاق خاص خود، «مفاهیم و گزاره های اخلاقی» را تفسیر می کند و ماهیت شناخت اخلاقی انسان را نیز با ماهیت فلسفی این مفاهیم و گزاره ها مرتبط می داند. مقاله حاضر با مرور آرای دیوید راس و لارنس کلبرگ، نگاهی تطبیقی بین مبانی فلسفه اخلاق دو رویکرد شهودگرایی و استدلال گرایی و دلالت آن در تربیت اخلاقی دارد. شهودگرا معتقد است احکام اخلاقی، مستقل از یکدیگر اعتبار دارند و درک شهودی برای موجه بودن آنها کفایت می کند. استدلال گرا نیز احکام اخلاقی را وقتی معتبر می داند که استنتاج آنها از یکدیگر و ارتباطشان، مستدلّ ارائه شود. همچنین در تبیین شناخت اخلاقی انسان، شهودگرا معتقد است مفاهیم اخلاقی ماهیت شهودی دارند و گزاره های اخلاقی مستقل از یکدیگر نیز معتبر هستند و در نتیجه انسان با شهود خود، احکام اخلاقی را درک می کند، نه با قدرت تفکر و استدلال؛ اما استدلال گرا اعتبار احکام اخلاقی را به مستدل بودن ارتباط یک حکم با اصول عام اخلاقی می داند و درنتیجه تفکر استدلالی، ابزار شناخت اخلاقی است، نه شهود. با تطبیق شهودگرایی و استدلال گرایی، می توان به «شهودگرایی انتقادی» رسید که براساس آن، در هر موقعیت اخلاقی، ابتدا به صورت شهودی به قضاوتی می رسیم که باید اطلاعات و عواطف خود را نسبت به آن موقعیت سنجید. با پذیرش این مبنای فلسفی، باید از دو اصل در تربیت اخلاقی تبعیت کرد: ۱. متربی با شنیدن، دیدن و تجربه کردن تجربه های اخلاقی متذکر شود؛ ۲. متربی باید تفکر انتقادی نسبت به قضاوت های اخلاقی را یاد بگیرد.
روش توجیه گزاره هاى اخلاقى; (رویکرد جزئى گرایى، اصول گرایى و تعادل بازتابى)
منبع:
معرفت ۱۳۸۵ شماره ۱۰۱
حوزه های تخصصی:
اعتدال مزاج در انسان کامل از منظر عرفان اسلامی
حوزه های تخصصی:
انسان با داشتن دو بُعد جسمانی و روحانی، که برآمده از نحوة تکوین برزخی اوست، از احکام مترتب بر هریک از عوالم روحانی و عالم اجسام برخوردار است. ترکیبِ عناصر، یکی از احکام عالم اجسام است. وجود عنصر هیولانی در مزاج، بستر سیر انسان به سوی کمال را فراهم کرده است. به هر میزان اجزای تشکیل دهندة انسان از تعادل بیشتری برخوردار باشند، کمال وجودی او بیشتر است. انسان در میان موجودات، از اعتدال مزاج بیشتری برخوردار است. در میان افراد انسانی نیز انسان کامل دارای اعدل مزاج هاست. نحوة هستی او در مراحل تنزلات در قوس نزول، در این اعتدال مزاج تأثیر بسزا دارد؛ زیرا سیر او در عالم عناصر، تا تشکیل بدن عنصری، گرفتار تعویقات و توقفات نبوده به اصطلاح احدی السیر است. آنچه وجود اعتدال مزاج در انسان کامل را ضروری می سازد آن است که تعدد نفوس انسانی و خساست و شرافت نفسِ انسان متأثر از شرافت و دنائت هیکل و بدن عنصری اوست که با تأمینِ قابلیت در جانب قابل، موجب تعدد نفوس گردیده است. تشکیل مزاج عنصری انسان کامل برگرفته از نورانیت او در عوالم بالاست. اعتدال در نشئة عنصری، نمونه ای از اعتدال در عالم امر است؛ زیرا در صقع ربوبی نیز به مظهر حَکم عادل نیاز است تا با عدالت میان اعیان ثابته حکم نماید و صاحب این مظهر حَکم، حقیقت محمدیه است. همچنین لازمة جمعیت در انسان کامل آن است که آثار تمام حقایق را به صورت متعادل، بدون غلبة هیچ اثری نسبت به اثر یا آثار دیگر، بروز دهد. برای عنصری انسان کامل نیز مشمول چنین قاعده ای بوده، مزاج عنصری انسان کامل را در بالاترین نقطه از اعتدال قرار می دهد.
مدرنیسم، اخلاق و عقلانیت
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۳ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
نقد دیدگاه فمینیسم لیبرال در زمینه برابری زن و مرد از منظر قرآن و روایات (مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیت اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات مکاتب تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
فمینیسم دارای نحله های مختلفی است که با فمینیسم لیبرال شروع شده و به فمینیسم سیاه و اکوفمینیست و پست مدرن و حتی فمینیسم اسلامی رسیده است. این نحله های مختلف، در مورد تفاوت و تساوی زن و مرد نیز دیدگاه های متفاوتی دارند. از جمله فمینیسم لیبرال بر برابری زن و مرد، فمینیسم رادیکال بر برتری زن بر مرد و فمینیسمِ پست مدرن بر تفاوت زن و مرد و ویژگی های خاص هر یک تأکید دارند. این مقاله با نگاه نقد بیرونی به بررسی مسئله برابری یا تفاوت از منظر آیات قرآن و روایات معصومان(ع) پرداخته و با تمسک به دوازده دسته دلیل نقلی، به تبیین تفاوت زن و مرد از نگاه اسلام پرداخته است.
طبّ انگاری اخلاق و لوازم آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تلقّّی مدیران و پژوهشگران از اخلاق نقش مهمی در ترویج علمی و توسعه ی معرفتی دانش اخلاق دارد. طبّ انگاری اخلاق آن را به مثابه ی برنامه ی تشخیص، پیشگیری و درمان رذایل اخلاقی به میان می آورد. تلقّّی در بُعد عملی، اثربخشی اخلاق را در توسعه ی منابع انسانی و کاهش تنش ها و نابسامانی های رفتاری در سازمان همراه می آورد و در بعُد نظری، سبب توسعه ی اخلاق کاربردی و نزدیکی این دانش به روان شناسی می شود. در این مقاله لوازم تلقّّی طبّ انگارانه ی اخلاق را بررسی می کنیم. دو عامل در رواج این تلقّّی مؤثّر بوده است: سازگاری آن با آموزه های اسلامی و رواج اخلاق پژوهی نزد طبیب فیلسوفان.
سعادت در فلسفه اخلاق
منبع:
معرفت ۱۳۷۴ شماره ۱۵
حوزه های تخصصی:
وظیفه گرایی اخلاقی کانت در بوته نقد و بررسی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
یکی از مباحث مطرح در فلسفة اخلاق، معیار ارزش گذاری افعال اخلاقی است. کانت، فیسلوف آلمانی، معتقد است تنها فعلی واجد ارزش اخلاقی است که مطابق با تکلیف باشد و فاعل هیچ گونه انگیزه دیگری غیر از عمل به وظیفه نداشته باشد. برای فهم اینکه چه عملی مطابق با وظیفه است، باید به امر مطلق مراجعه کرد. مراد از امر مطلق، که تمام وظایف اخلاقی ما را مشخص می کند، عبارت است از: بنابر آن قاعده ای عمل کنید که بتوانید همزمان اراده کنید که آن قاعده، قانونی جهان شمول گردد. وی امر مطلق را حکم بدیهی عقل عملی می داند. ازآنجاکه این امر مطلق است، احکام به دست آمده از آن نیز مطلق خواهد بود. این پژوهش، با رویکرد نظری و تحلیلی و با هدف معرفی و نقد مکتب اخلاقی کانت تدوین یافته است.
کانت و سکولاریسم اخلاقی
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۳ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
این نوشتار بر آن است تا به نقد اخلاقی سکولاریستی «ایمانوئل کانت» بپردازد. اخلاق کانت یک اخلاق وظیفهگرایانة سکولاریستی است که براساس آن، وظیفه و تکلیف اخلاقی را عقل عملی آدمی، بدون استعانت از دین مشخص میکند. او دراینباره پنج صورتبندی ارائه میدهد که اگر دستورالعملی بتواند در قالب این پنج صورتبندی درآید، اخلاقی و درغیراینصورت، غیراخلاقی خواهد بود آنها عبارتنداز:
1. صورتبندی قانون کلی.
2. صورتبندی قانون طبیعت.
3. صورتبندی غایت فینفسه بودن انسان.
4. صورتبندی خود مختاری اراده.
5. صورتبندی کشور غایات.
این پنج صورتبندی بهشکل مختصر مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند. در پایان به این نتیجه رسیدهایم که هیچ کدام از این صورتبندیها را نمیتوان معیار درستی برای اخلاقیبودن قرار داد.
ماهیت، اهداف، اصول و روش های معاد باوری در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین فلسفه ی معادباوری با نظر به وجه تربیتی آن، بر اساس آیات قرآنی ذیل سه محورماهیت، ضرورت، اهداف و اصول و روش ها است. برای دست یافتن به این هدف، از روش تحلیل فلسفی و روش استنتاجی استفاده شده است. تبیین مقدمه های لازم معادباوری با استفاده از تحلیل منطقی فرارونده مبتنی بر آیات قرآنی صورت گرفته و اصول معادباوری، با استفاده ازروش قیاس عملی استنتاج شده که نتیجه قیاس، دو گزاره مقدماتی توصیفی و تجویزی است که از پاسخ دو سؤال اول و دوم به دست آمده و روش ها نیزمبتنی بر اصول تربیتی استخراج گردیده اند. در مجموع عناصر اصلی ماهیت معادباوری عبارت اند از اندیشه ورزی، وابستگی به فطرت انسان، اطمینان و باور قلبی به پایان پذیر بودن دنیا، ادامه ای بر حیات انسان و اهداف معادباوری عبارت اند از متعالی شدن قوه عقل و نمود آن در همه ی امور، امنیت و آرامش روانی، پیدایش بینش درست نسبت به زندگی دنیایی و احساس مسئولیت و اصول آن، ایمان توأم با تعقل، بازگشت به خویشتن، معرفت بخشی، استمرار و امتناع و روش های آن نیز پرسشگری، حل مساله، بارش مغزی، تذکر، همیاری، اسوه سازی، عبرت آموزی، تذکر و موعظه بوده اند.
تبیین مبانی انسان شناختی اخلاق جنسی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین مبانی انسان شناختی اخلاق جنسی در اسلام، با روش توصیفی – تحلیلی است.
از دیدگاه اسلام، انسان غریزة صرف و حیوانی کامجو نیست تا همه چیز او را به کامجوئی از غریزة جنسی و آزادی در ارضاء آن فروبکاهیم، بلکه انسان در کنار غریزه جنسی که وجه مشترک انسان و حیوان است، از فطرت نیز برخوردار است.
بنابراین، در انسان شناسی اسلامی، انسان دارای سه روح نباتی، حیوانی و فطری است.
بر این اساس، مبانی انسان شناختی مؤثر در اخلاق جنسی عبارتند از: غریزة جنسی، فطرت الهی، کرامت، اندیشه ورزی، اصالت روح، قابلیت تکامل نفس، اختیار و انتخاب آگاهانه، حب ذات، چند ساحتی بودن انسان، هویت جمعی و ضعف.
به این ترتیب، اخلاق جنسی نیز ریشه در روح فطری و انسانی انسان دارد و به تبع همین فطرت است که ما می توانیم از اصول و ارزش های اخلاقی همچون سرکوب نکردن غریزة جنسی، اعتدال، شکوفایی فطرت الهی، حفظ کرامت ذاتی انسان، حفظ کرامت انسانی زنان، عمل به فرامین الهی، مصونیت اخلاقی، کسب بینش صحیح، رعایت اعتدال، تکامل روحی و روانی، اصالت روابط عاطفی، ارتقاء معنویت، رفتار جنسی مسئولانه، تدرج و تمکن، ازدواج آزادانه و آگاهانه، دگر خواهی، محبت، رشد متوازن و متعادل، تحکیم هویت جمعی، کنترل رفتار جنسی، به رسمیت شناختن هویت فردی، تخفیف حکم، مدارا و مسامحت صحبت کنیم.
نظریه فطرت و آرای جامعه شناختی و معرفت شناختی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی نظریه فطرت را براساس اصل هدایت عمومی بنا می نهد. وی در عین اعتقاد به نظریه سعادت و شقاوت ذاتی و ازلی انسان ها، آن را به گونه ای تقریر می کند که با نظریه فطرت خیرگرای انسان سازگار باشد.
علامه در اندیشه های اجتماعی خود به وفور به فطرت استناد می کند. غریزه استخدام و نقش آن در زندگی اجتماعی انسان، تحلیل رابطه فطرت و آزادی، رابطه دفاع و جهاد با فطرت، پیوند میان اصل مالکیت و فطرت، تحلیل رابطه عدالت و فطرت، از رئوس اندیشه های جامعه شناختی علامه در حوزه فطرت است. شاید مهم ترین کارکرد معرفتی نظریه در اندیشه علامه به حوزه معرفت شناسی مربوط باشد. علامه برای اثبات کارآیی عقل در حوزه مابعدالطبیعه، به فطری بودن جستجو از حقایق مابعدالطبیعی استناد می کند. او انسان را فطرتاً حقیقت جو، واقع گرا و تابع حق می داند. علامه در عین اعتقاد به نظریه فطرت، نظریه یادآوری را که میراثی افلاطونی است، مردود می شمارد. وی تفکر منطقی براساس تألیف مقدمات و استنتاج از آن را مقتضای فطرت انسان و مورد تأیید قرآن قلمداد کرده است و از این طریق مشروعیت آن را تضمین می نماید.
امام علی (ع) و مدیریت عواطف در خطبه های «شقشقیه» و «جهاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
هوش هیجانی یا «EQ» و به زبان عربی «الذکاء العاطفی» مبحثی روان شناختی است که به شناخت و کنترل عواطف و هیجان های انسان می پردازد. این اصطلاح برای اولین بار در دهة 1990 از سوی روان شناسی به نام «سالووی» برای بیان کیفیت و درک احساسات افراد، هم دردی با احساسات دیگران و توانایی کنترل صحیح خلق و خو به کار رفت. عاطفه، به منزلة پل ارتباطی میان روان شناسی و ادبیات، از مهم ترین عناصر چهارگانة ادبی به شمار می رود که در آثار ادبی نقشی حیاتی دارد. نهج البلاغه نیز یادگار امام علی (ع)، سرچشمه و آبشخور فصاحت و بلاغت است که به عنوان اثر علمی و ادبی بسیار مهم شناخته شده است. بررسی خطبه های نهج البلاغه نشان می دهد که علی (ع) از هر دو شایستگی فردی و اجتماعی هوش عاطفی برخوردار بوده است؛ زیرا شناخت و کنترل هیجانات و مدیریت آن برای پیش برد امور در تدابیر، اندرزها و شکوه های ایشان کاملاً مشهود است. بررسی هوش عاطفی و مدیریت هیجانات امام علی (ع) در دو خطبة «شقشقیه» و «جهاد»، به عنوان مشتی نمونه از خروار، نشان می دهد که ایشان تا چه اندازه در مدیریت هیجانات خویش و کنترل صحیح آن ها موفق بوده است
جایگاه اندیشه و اندیشیدن در نظام تربیتی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: یکی از محورهای مهم در نظام تربیتی اسلام، دعوت به خردورزی است. خردورزی پایه انسانیت و به تعبیری «فصل ممیز» انسان از دیگر حیوانات است. این قوه، سرچشمه معارف و مبدأ صدور تمامی افعال آدمی است. در نظام تربیتی اسلام، موضوع اندیشه به صورت مطلق رها نشده، بلکه همواره روشنگری های لازم در جهت اعتلای آن شده است.
هدف مقاله حاضر، تبیین موضوع هایی مانند توصیف مفهوم اندیشه، شرایط، منابع، فواید و موانع اندیشه و اندیشیدن، با استفاده از آیات و روایات معصومین: است. بنابراین، تلاش شده بر مبنای آموزه های اسلامی، موقعیت اندیشه را در نظام تربیتی اسلامی معلوم کنیم. برای این منظور، تبیین شده که در نظام تربیتی اسلام، اندیشیدن سه ویژگی برجسته رشدپذیری، وسعت عمل و آفت پذیری را دارد. شرایط رشدپذیری اندیشه عبارت است از تفرد، سیر در آفاق، دلیل جویی، سکوت معنی دار، توجه به دیدگاه های مختلف، اخلاق خوب و کنترل خوراک. موانع یا عوامل آسیب زای اندیشه ورزی نیز عبارت است از شتاب زدگی، تبعیت از گمان جاهلانه، تقلید کورکورانه، شخصیت زدگی، یک سونگری، غرور و هوای نفس. در پایان، علاوه بر بیان موضوع ها و منابعی برای پرورش اندیشه، پیشنهادهایی جهت رشد و تقویت اندیشه بر مبنای آموزه های دین اسلام برای مربیان و متربیان ارائه شده است.