مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شهودگرایی
حوزه های تخصصی:
معنای حسن و قبح اخلاقی، به عنوان کلیدی ترین مفاهیم اخلاقی، دیدگاههای متعددی را در میان اندیشمندان به میان آورده است. در این مقاله ضمن دسته بندی و توضیح انواع دیدگاه ها، به بررسی و نقد آنها می پردازیم. بر این اساس، ابتدا نظریه احساس گرایی را، به عنوان یکی از مشهورترین نظریات غیرشناختی، نقد کرده ایم و سپس به توضیح و نقد دیدگاه شهود گرایانه ج. ای.[173] مور، پرداخته ایم. در ادامه نظریات تعریف گرایانه در باب حسن و قبح را به دو دسته طبیعت گرایی و متافیزیکی تقسیم کرده و ضمن معرفی و نقد دیدگاه های طبیعت گرایانه، که طیف وسیعی از نظریات اندیشمندان مسلمان و غربی را شامل می شود، و همچنین ضمن نقد برخی از نظریات متافیزیکی، دیدگاه مورد قبول را ارائه کرده ایم.درنهایت طرح و نقد مغالطه طبیعت گرایانه می آید. طراح این مغالطه، ج. ای. مور، مدعی است که هرگونه تعریفی از حسن و قبح، اعم از تعاریف طبیعی یا متافیزیکی، تعریفی مغالطی است که وی آن را مغالطة طبیعت گرایانه می نامد.
شهودگرایی [اخلاقی]
منبع:
علامه ۱۳۸۵ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
واکاوی ضد واقع گرایی و رهیافت تحقیق گرایانه مایکل دامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «ضد واقع گرایی» نخستین بار توسط مایکل دامت، فیلسوف معاصر تحلیلی، معرفی شد. اما بحث وی نه در باب وجود یا عدم وجود طبقه ای خاص از اشیاء، بلکه پیرامون احکام و تصدیقات زبانی است. در نگاه او، برای حل منازعات متافیزیکی، به ویژه مناقشه میان واقع گرایی و ضد واقع گرایی، ابتدا باید نظریه معنایی باکفایت در باب معانی احکام، و نیز مفهوم مناسبی از صدق را انتخاب کرد. در این صورت، می توان نزاع میان این دو رهیافت را به منازعه ای در باب معنای احکام مذکور تبدیل کرد. دامت با انتقاد از موضع واقع گرایان معتقد است که نمی توان در باب معنا و نیز صدق و کذب احکام زبانی قضاوتی داشت مگر آنکه پیشاپیش، شواهد مناسبی برای این کار در دست داشته باشیم. فهم یک جمله، در نظر دامت، عبارت است از ظرفیت و توانایی تشخیص اینکه چه چیزی شاهدی له یا علیه آن جمله محسوب می شود. به همین دلیل، در رهیافت ضد واقع گرایانه، هیچ تضمینی وجود ندارد که هر جمله ای، به طور متعین، صادق یا کاذب باشد. به عبارتی، نمی توان تایید کرد که هر حکمی، مستقل از معرفت و توانایی های انسانی در وارسی شواهد، لزوماً یا صادق است یا کاذب، ادعایی که مدافعان واقع گرایی بر آن تاکید می کنند. در نگاه واقع گرایان، جهان یا به گونه ای است که حکمی مفروض بر آن اساس صادق است و یا نه، که در این صورت حکم مذکور کاذب خواهد بود، و این صادق یا کاذب بودن مستقل از معارف ما در این باره است. در این نوشته، پس از معرفی دو رهیافت واقع گرایی و نا-واقع گرایی، و نیز طرح موضع ضد واقع گرایانه دامت، رابطه آن را با نظریه معنای مورد نظر وی بررسی و تبیین خواهیم کرد.
بررسی ساختار عاملی و پایایی پرسش نامه سبک های پردازش اطلاعات شهودی- خردگرایانه در جامعه دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افراد در نحوه پردازش اطلاعات با همدیگر تفاوت دارند. سنجش چنین تفاوت هایی برای فهمیدن و پیش بینی رفتارهای افراد در موقعیت های مختلف مفید می باشد. یکی از مهم ترین ابزارهای سنجش تفاوت های فردی در پردازش اطلاعات پرسش نامه شهودی- خردگرایانه است و هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی این پرسش نامه در جامعه دانشجویان بود.
مواد و روش ها: ابتدا پرسش نامه به زبان فارسی ترجمه شد. سپس به زبان انگلیسی برگردانده شد و با نسخه اصلی جهت شناسایی و اصلاح شکاف های بین نسخه ترجمه شده و نسخه اصلی مقایسه شد. در نهایت پس از مطالعه مقدماتی و رفع اشکالات، پرسش نامه نهایی بر دانشجویان گروه نمونه شامل 335 نفر از دانشجویان علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در این پژوهش، تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس بر 40 سؤال پرسش نامه اجرا شد. بررسی نمودار اسکری کتل و تحلیل موازی هورن حاکی از آن بود که راه حل دو عاملی مناسب است. بررسی جدول اشتراکات 18 سؤال (9 سؤال در هر کدام از مقیاس های خردگرایی و تجربه گرایی) با همسانی درونی پایین را نشان داد. این سؤال ها حذف شدند و تحلیل عاملی مؤلفه های اصلی برای بار دوم بر روی 22 سؤال باقی مانده اجرا شد. نتایج به وضوح دو عامل را نشان دادند. عامل اول 18 درصد و عامل دوم در حدود 16 درصد واریانس مجموعه سؤال ها را تبیین می کردند. همانند مقیاس اصلی، این عوامل سبک های پردازش اطلاعات شهودگرایی و خردگرایی نام گذاری شدند. برای تعیین روایی آن، همبستگی سؤال ها با نمره کل خرده مقیاس ها و قدرت تمیز سؤال ها محاسبه شد. همچنین پایایی پرسش نامه از طریق روش های همسانی درونی (Cronbach's alpha) و بازآزمایی به دست آمد. ضریب Cronbach's alpha برای خرده مقیاس های شهودگرایی و خردگرایی به ترتیب برابر 80/0 و 77/0 و همچنین ضریب همبستگی بعد از چهار هفته بازآزمایی برای این خرده مقیاس ها به ترتیب برابر 94/0 و 90/0 بود. ضریب Cronbach's alpha و نتایج همبستگی بازآزمایی نشان داد که پایایی هر یک از عامل ها در سطح قابل قبول می باشد.
نتیجه گیری: پرسش نامه سبک های پردازش اطلاعات شهودی- خردگرایانه دارای ویژگی های روان سنجی مناسب برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی، تشخیص بالینی و مشاوره است.
مبانی فلسفی منطق شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطق شهودی، به عنوان منطقی فلسفی و غیر کلاسیک، بیش از همه بر فلسفه شهودگرایی براوئر (Brouwer) و نظریات فلسفی او در مورد ریاضیات و منطق بنا شده است. این نظریات، رویکردی کاملاً متفاوت را با رویکرد کلاسیک به منطق و ریاضیات عرضه می دارد. شهودگرایی براوئری، منطق را مقدم بر ریاضیات نمی شمرد و آن را نتیجه ای برساخته از روندهای ساخت هویات و براهین ریاضی می داند. در مقاله حاضر، به تبیین مبانی نظری منطق شهودی پرداخته خواهد شد. این نظریات شامل انتقادهای براوئر به ریاضیات و منطق کلاسیک و رویکرد خاص خود او به ریاضیات و منطق است.
تعارض دو نگرش در فلسفه تکنولوژی و پژواک آن در فضای فکری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی بنیان های روش شناختی رویارویی دو نحله فکری در باب فلسفه تکنولوژی و پژواک این رویارویی در فضای فکری ایران می پردازد. دو تن از متفکرانی که آرایشان در حوزه عقلانیت نقاد قرار می گیرد عبارت اند از: عبدالکریم سروش و علی پایا . در آن سوی، اندیشمندی که نظریاتش عمدتاً در چهارچوب فلسفه هایدگر قرار می گیرد، رضا داوری اردکانی است. سمت و سوی مقاله حاضر در جهت نقد اندیشه پیروان هایدگر است.
شهودگرایی و استدلال گرایی در فلسفه اخلاق و تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث جدی در نظریه های تربیت اخلاقی، مبنای فلسفی آنها درباره «شناخت اخلاقی» است که هریک براساس فلسفه اخلاق خاص خود، «مفاهیم و گزاره های اخلاقی» را تفسیر می کند و ماهیت شناخت اخلاقی انسان را نیز با ماهیت فلسفی این مفاهیم و گزاره ها مرتبط می داند. مقاله حاضر با مرور آرای دیوید راس و لارنس کلبرگ، نگاهی تطبیقی بین مبانی فلسفه اخلاق دو رویکرد شهودگرایی و استدلال گرایی و دلالت آن در تربیت اخلاقی دارد. شهودگرا معتقد است احکام اخلاقی، مستقل از یکدیگر اعتبار دارند و درک شهودی برای موجه بودن آنها کفایت می کند. استدلال گرا نیز احکام اخلاقی را وقتی معتبر می داند که استنتاج آنها از یکدیگر و ارتباطشان، مستدلّ ارائه شود. همچنین در تبیین شناخت اخلاقی انسان، شهودگرا معتقد است مفاهیم اخلاقی ماهیت شهودی دارند و گزاره های اخلاقی مستقل از یکدیگر نیز معتبر هستند و در نتیجه انسان با شهود خود، احکام اخلاقی را درک می کند، نه با قدرت تفکر و استدلال؛ اما استدلال گرا اعتبار احکام اخلاقی را به مستدل بودن ارتباط یک حکم با اصول عام اخلاقی می داند و درنتیجه تفکر استدلالی، ابزار شناخت اخلاقی است، نه شهود. با تطبیق شهودگرایی و استدلال گرایی، می توان به «شهودگرایی انتقادی» رسید که براساس آن، در هر موقعیت اخلاقی، ابتدا به صورت شهودی به قضاوتی می رسیم که باید اطلاعات و عواطف خود را نسبت به آن موقعیت سنجید. با پذیرش این مبنای فلسفی، باید از دو اصل در تربیت اخلاقی تبعیت کرد: ۱. متربی با شنیدن، دیدن و تجربه کردن تجربه های اخلاقی متذکر شود؛ ۲. متربی باید تفکر انتقادی نسبت به قضاوت های اخلاقی را یاد بگیرد.
واکاوی نظریه اخلاقی خواجه نصیر با رویکردی معرفت شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی، یکی از مهم ترین و قابل تأمل ترین نظریات در حوزه اخلاق فلسفی اسلامی است. در این نوشتار، نظریه اخلاقی وی را از منظر معرفت شناسی اخلاق که خود یکی از شاخه های اصلی فرااخلاق است بررسی می کنیم. مسئله ابتدایی، امکان معرفت اخلاقی در نظریه اوست. با توجه به اینکه وی حسن و قبح افعال را عقلی می داند، می توان نتیجه گرفت که معرفت به درستی یا نادرستی، احکام اخلاقی را امکان پذیر لحاظ می کند. دومین مسئله ، روش توجیه احکام اخلاقی است. بر مبنای یافته های این پژوهش، وی درباره توجیه گزاره های اخلاقی، تعریف گرای طبیعت گرا است. درنهایت نیز با توجه به اهمیت مسئله نسبی گرایی در معرفت شناسی اخلاق، مطلق یا نسبی بودن نظریه اخلاقی خواجه نصیر ارزیابی خواهد شد. بر اساس مبانی اصلی نظریه اخلاقی وی می توان نتیجه گرفت که وی نسبی گرایی اخلاقی را رد می کند و کلیت و جهان شمولی احکام اخلاقی را می پذیرد.
نقد و بررسی نسبی گرایی اخلاقی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
علامه طباطبایی در المیزان، روایتی از نسبی گرایی اخلاقی را مطرح کرده، به نقد و بررسی آن می پردازد؛ نسبی نگری ای که به هیچ اصل اخلاقی جهان شمولی باور ندارد و اخلاق را تابع اهداف و شرایط متغیر اجتماعی و فرهنگی می داند. پرسش پایة این جستار این است: علامه طباطبایی چگونه و بر پایة چه پایگاه فکری ای نسبی نگری اخلاقی را نقد می کند؟ دستاورد پژوهش حاضر این است که علامه سه نوع مغالطه را در ادعای نسبی گرایان تشخیص می دهد که عبارت اند از: 1. مغالطة خلط میان اصل اخلاقی و امور ناظر به واقع؛ 2. مغالطة خلط میان اطلاق مفهومی (=کلیت) و اطلاق وجودی (= دوام)؛ 3. مغالطة خلط میان امر عینی و فرضی. همچنین، به نظر می رسد: پایگاه فکری علامه طباطبایی در نقد نسبی گرایان اخلاقی، شهودگرایی اخلاقیِ مُستنَد به فطرت است؛ شهودگرایی ای که از سوی عقل و نقل، تأیید و تفسیر و تبیین شده است و نقل و عقل در حل تعارض میان شهودات متعارض به ما کمک می کنند.
مقدمه ای بر مفهوم روان شناختی مکاشفه های اخلاقی و بررسی تلویحات آن بر فلسفة اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مکاشفه های اخلاقی قواعد سردستی و شهودی اند که در گفت وگوهای اخلاقی روزمره مورد استفاده قرار می گیرند. هرچند این قواعد پاسخی سریع و اغلب درست به معماهای اخلاقی انسان می دهند، استفادة بدون تأمل و استدلال از آنها می تواند موجب خطاهایی در تصمیم گیری های اخلاقی شود. حال پرسش این است که خطاپذیری این مکاشفات چه تلویحات و محدودیت هایی را برای تفکر اخلاقی انسان فراهم می کند؟ هدف این پژوهش، معرفی مکاشفه های اخلاقی در روان شناسی و بررسی تلویحاتی است که این مکاشفه ها، برای رویکردهای مختلف فلسفة اخلاق دارد. از طریق روش کتابخانه ای ابتدا مکاشفه های اخلاقی به روشنی توضیح داده، و سپس به روش تحلیلی- منطقی پیامدهای این مکاشفات برای رویکردهای مختلف فلسفة اخلاق بررسی شد. مکاشفات اخلاقی، می تواند خطاپذیری تصمیمات اخلاقی را در صورت پذیرش صرف رویکرد عاطفه گرایی نشان دهد. افزون بر این، برخلاف توصیة فلاسفة اخلاق شهودگرا، مردم شهودهای خود را به جای استفادة صرف در مسائل بنیادی اخلاقی، در مسائل روزمره به کار می اندازند.
نقد و بررسی رویکردهای بی نیازی وجود خدا از استدلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت خدا، دغدغه اصلی انسان هاست و بشر از دوره های اولیه تاکنون، برای رسیدن به این هدف، راه های گوناگونی را رفته است؛ از شناخت شهودی و تزکیه دل تا معرفت عقلی و استدلالی. اما استدلال عقلی که یکی از راه های اساسی معرفت بشری است، همواره مورد نقد و نظر قرار گرفته است. برخی، باور به اثبات وجود خدا را نیازمند استدلال عقلی دانسته اند؛ در حالی که دیگران، وجود خدا را به خاطر فطری بودن و یا به دلایل دیگر، بی نیاز از استدلال عقلی دانسته اند؛ به طوری که مؤمنان در ایمان خود، بدون برهان نیز موجه و معقول خوانده شده اند. فرضیه بی نیازی خدا از استدلال را می توان در رویکرد های ایمان گرایی، معرفت شناسی اصلاح شده، شهودگرایی و فطرت گرایی جستجو کرد؛ اما با نگاهی توصیفی- تحلیلی، به این نتیجه می رسیم که: ایما ن گرایی با اشکالات متعددی مواجه است و نمی تواند بی نیازی وجود خدا از استدلال را موجه سازد. شهودگرایی تنها برای جمع خاصی مقبولیت دارد. معرفت شناسی اصلاح شده، مؤمنان را در اعتقادشان موجه می نماید. تنها بر مبنای فطرت گرایی از نوع معرفت پیشینی، می توان وجود خدا را بی نیاز از استدلال دانست.
اصالت نظریه فرا اخلاقی خوب و توجیه آن در فعل اخلاقی از دیدگاه راس در پرتو اندیشه های کانت و مور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
339-360
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم مورد بحث در فرا اخلاق مفهوم خوبی است که در سیاق های اخلاقی بسیار به کار می رود و نقش مهمی در صدور داوری اخلاقی دارد از فیلسوفانی که به این مفهوم پرداخت و آن را غیرقابل تقلیل به دیگر مفاهیم اخلاقی می دانست، ویلیام دیوید راس است. با این حال پیشینیان وی از جمله کانت و مور هم در باب خوبی نظریه پردازی کرده اند که نظرات آن ها بر او تأثیر داشته است. نوشتار حاضر در صدد است تا دیدگاه فرا اخلاقی او را در پرتو دو نظریه مور و کانت به روش تطبیقی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد مداقه قرار دهد که در چه مواردی راس از این دو فیلسوف تاثیر پذیرفته است و آیا می توان به رغم این تاثیرها نظر راس را دیدگاهی بدیع محسوب نمود. در نهایت تحقیق حاضر نتیجه گیری می نماید راس علیرغم تأثیری که از پیشینیان پذیرفته سعی کرده تا مشکلات آن ها را برطرف کند و با ترکیب نظرات کانت و مور و اضافه کردن عناصر دیگر به آن ها نظریه شخصیت خوب اخلاقی را ارائه نماید.
بررسی تطبیقی نظریه جی ای مور و ژان ژاک روسو در باب توجیه گزاره های اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل معرفت شناختی حوزه فلسفه اخلاق، مسئله توجیه گزاره های اخلاقی است. در باب توجیه گزاره های اخلاقی، نظریات متفاوتی از منظر فیلسوفان اخلاق ارائه شده است. از میان این نظریات، دو نظریه وجدان گرایی و شهودگرایی به صورت ظاهری بیشترین شباهت را به هم دارند. وجدان گرایان اخلاقی معتقدند: برای انجام امور اخلاقی نیاز به تفکر منطقی نیست؛ بلکه وجدان به تنهایی انسان ها را به اعمال اخلاقی دعوت می کند. از سوی دیگر، شهودگرایان نیز چنین ادعایی را با بیان دیگری مطرح می کنند. این دو نظریه، با تمام شباهت هایی که به هم دارند، به علت اختلاف در معناشناسی، اختلافاتی در معرفت شناسی گزاره های اخلاقی دارند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، نظریات ژان ژاک روسو سردمدار وجدان گرایی و جی ای مور سردمدار شهودگرایی را بررسی کرده و به نقد آن پرداخته است. حاصل این پژوهش این است که نظریات وجدان گرایی روسو و شهودگرایی مور در مسئله توجیه گزاره های اخلاقی، از سه منظر با یکدیگر اختلاف دارند. ابتدا آنکه اگرچه هر دو فیلسوف به عنوان درون گرایان معروف اند، روسو وجدان را یک حس درونی معرفی می کند، ولی مور شهود را مشاهده عقلانی می داند و تأکید دارد که شهود، حسی نیست. افزون براین، شهود و وجدان در دائمی بودن یا نبودن و طبیعی بودن یا نبودن، اختلافاتی نیز دارند.
تأثیر اندیشه های پریچارد بر دیدگاه فرااخلاقی راس در باب ماهیت و اصول الزام و ارتباط آن با خوب اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳
43 - 72
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم مورد بحث در فرااخلاق که در سیاق های اخلاقی بسیار به کار می رود و نقش مهمی در صدور داوری اخلاقی دارد، مفهوم الزام یا وظیفه است که از مفاهیم هنجاری محسوب می شود. از فیلسوفانی که به این مفهوم پرداخت و آن را غیر قابل تقلیل و متمایز از مفاهیم ارزشی می دانست، ویلیام دیوید راس است. او بسیاری از مباحث اخلاقی خود را تحت تأثیر اندیشه های پریچارد بیان داشت؛ از این جهت تبیین دقیق دیدگاه پریچارد در فهم نظریه اخلاقی راس دارای اهمیت بسیار است. لذا، نوشتار حاضر در صدد است تا دیدگاه فرااخلاقی و شهودگرایی راس را در پرتو اندیشه پریچارد به روش تطبیقی- توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد مدّاقه قرار دهد که در چه مواردی از او تأثیر پذیرفته و آیا می توان به رغم این تأثیرها نظر او را دیدگاهی بدیع محسوب نمود. در نهایت تحقیق حاضر نتیجه می گیرد راس علیرغم تأثیر زیادی که از پریچارد پذیرفته، سعی کرده مشکلات آن دیدگاه را برطرف کند و بر اساس مبانی فلسفی خود نظریه وظیفه در نگاه نخست را ارائه و تمایز میان الزام و خوب اخلاقی را توجیه کند.
چیستی شهود اخلاقی (بررسی معنا و انواع شهود و شهود اخلاقی در آثار فیلسوفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
119 - 146
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تبیین اصطلاح «شهود اخلاقی» در فلسفه می پردازد. پس از تبیین معنای لغوی شهود و سیر تطور معنای این واژه در انگلیسی و فارسی، چهار معنای متداول شهود در فلسفه توضیح داده می شود: 1. شهود افلاطونی یا عرفانی؛ 2. شهود مبادی معرفت؛ 3. شهود کانتی؛ و 4. شهود تجربی. سپس به بررسی اندیشه های متفکران شهودگرا در قرن بیستم پرداخته می شود. در این بررسی، تلاش شده با تتبع در آثار برخی از مهم ترین فیلسوفان اخلاق شهودگرا، دیدگاه آنان درباره شهود اخلاقی بررسی شود و از این رهگذر، نشان داده شود که «شهود اخلاقی» در قرن بیستم چه ویژگی هایی داشته است. با برشمردن این ویژگی ها مشخص می شود که شهود اخلاقی، نه شهود افلاطونی یا عرفانی است، نه شهود کانتی و نه شهود تجربی؛ بلکه «شهود اخلاقی» یکی از اقسام «شهود مبادی معرفت» است.
دستورگرایی بین المللی: ابزارهای شناخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
117 - 138
حوزه های تخصصی:
حقوق بین الملل مانند نظام های حقوقی داخلی ممکن است قانون اساسی مدونی نداشته باشد، اما می تواند از رویکرد دستورگرایانه در خوانش و تفسیر قواعد خویش بهره مند شود. مقاله حاضر در تلاش برای پاسخ به این پرسش که چگونه می توان این رویکرد، ارزش های نهفته در آن و پیامدهای حقوقی اش را شناخت، ابزارهای گوناگونی را معرفی می کند و نشان می دهد ضمن آنکه حقوق طبیعی، نقش مهمی در استحکام رویکرد دستوری دارد، محاکم قضایی بین المللی نیز می توانند از رهیافت های شهودگرایانه عقلانی در چارچوب نظم حقوقی، برای شناخت هنجارهای اساسی بهره ببرند. مقاله حاضر با روش تحقیق توصیفی نشان می دهد که ممکن است بتوان از بازخوانی هنجارهای قراردادی و عرفی، ارزش ها و قواعد اساسی را بازشناسی کرد که قرائت و فهم کلی از نظام حقوقی را تحت تأثیر قرار می دهند.
تحلیل شهودی هستی و استنباط وجود واجب نزد ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه های کسب معرفت خدا همواره از دغدغه های فیلسوفان بوده است. در فلسفه اسلامی ابن سینا در آثار خود معرفت خداوند را مورد بررسی قرار می دهد و بخصوص در کتاب اشارات شیوه متفاوتی را در باره معرفت خداوند ارائه می نماید به نحوی که خود در نمط چهارم فصل بیست و نهم بدان عنوان صدیقین می دهد. هدف پژوهش حاضر دفاع از شیوه صدیقین سینوی است که به اشتباه به برهان صدیقین معروف گشته است. پرسشی که در این پژوهش بدان پاسخ داده می شود این است آیا روش جدیدی را که ابن سینا درباره معرفت واجب در کتاب الاشارات و التنبیهات معرفی نموده است از خطای استنباط مصداق از مفهوم رنج می برد؟ در این رابطه نویسنده با تکیه بر آثار ابن سینا ضمن ارائه تقریری شهودگرایانه نشان خواهد داد که ابن سینا در تحلیل شهودی هستی ، وجود واجب را به عنوان نتیجه تحلیل خود نشان می دهد و در این طریق او دچار خطای استنباط مصداق شئ از مفهوم ، نمی گردد. همچنین آشکار می گردد که ابن سینا در تحلیل شهودی خود بی واسطه و بدون نیاز به مقدمات معرفت هستی واجب را نشان می دهد. نتیجه و دستاورد پژوهش حاضر، این است که ارزش فلسفی شیوه ای – شیوه صدیقین -که ابن سینا در کتاب اشارات در رابطه با معرفت واجب ارائه نموده است درقالب تفکر فلسفی که با تکیه بر مفاهیم نظری مدعیات ، مورد تحلیل قرار داده می شود شیوه ای معتبر است. و در چهارچوب مفاهیم نظری گامی موفق و رو به جلو بوده است.
بررسی انتقادی تزاحم های اخلاقی از منظر دیوید راس با تکیه بر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
57 - 88
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث اخلاق کاربردی و فلسفه اخلاق، بحث «تزاحم های اخلاقی» است؛ چراکه گاهی انسان در انجام وظایف اخلاقی یعنی فضایل یا رذایل دچار تزاحم می شود. با توجه به دیدگاه دیوید راس ، فاعل اخلاقی گاه با چندین وظیفه در نگاه نخست متفاوت و غیر قابل جمع روبه رو می شود که می تواند در تعیین وظیفه واقعی او در شرایط خاص نقش اساسی ایفا نماید. وظیفه در نگاه نخست در قیاس با سایر وظایف، وظیفه ای الزام آور است؛ یعنی زمانی که یک وظیفه در نگاه نخست وجود داشته باشد، فرض قوی بر این است که آن فعل انجام پذیرد مگر اینکه ملاحظات اخلاقی قوی تری برای ابطال آن وجود داشته باشد. از نظر بسیاری اعتقاد به وجود وظایف در نگاه نخست عام از مهم ترین ممیزات نظام اخلاقی راس است که البته مانند هر نظریهجدی دیگر نقدهای بسیاری نیز بر آن وارد آمده است. دیدگاه راس به دلیل نقص در تبیین سلسله وظایف و غیرمنطقی بودن ترتیب آن و عدم ارائه معیاری فراگیر برای ترجیح افعال متزاحم، در واقع راه مناسبی برای حلّ این مسأله نیست.
چیستی شهود و جایگاه آن در نظریه اخلاقی دیوید راس و ملاصدرا از منظر عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عمده ترین نظریاتی که در باب نحوه حصول معرفت اخلاقی مطرح گردیده است، نظریه «شهودگرایی اخلاقی» است. به دلیل اهمیت این مسئله و خلأ محسوس پژوهشی در زمینه وجود یک تحقیق جامع و تطبیقی پیرامون این موضوع، با سبکی نوین، سعی در کشف، استخراج و ارائه منسجم آرای پراکنده این دو اندیشمند، با استفاده از شیوه کتابخانه ای و روش توصیفی، تطبیقی و تحلیلی، شده است. در این پژوهش مفهوم شهود و شهودگرا بودن از منظر دیوید راس و ملاصدرا مورد بررسی قرار گرفته، در این مقاله به سوالات زیر پاسخگویی خواهد شد:
1. معنی و مفهوم کشف و شهود در مقایسه دیدگاه های ملاصدرا و دیوید راس چیست؟
2. مبانی معرفت شناسی شهود از منظر ملاصدرا و دیوید راس کدام است؟
از نتایج پژوهش، این است که می تواند با تبیین جایگاه رفیع کشف و شهود و تحلیل واقعیت معرفت زای آن، ساحت های جدیدی در معرفت شناسی گشوده و در بررسی تطبیقی بین حکمت متعالیه و دیوید راس، دیدگاه های قریب الافق مهمی را در این مسأله نشان داده و ابعاد آن را به صورتی روشن ارائه دهد.. و عنوان شده که شهودگرایی نظریه ای است که به موجب آن همه ابناء بشر، شخصاً به صورت بالقوه قادر به درک و کشف حقایق اصیل بنیادین اخلاقی آن هم از رهگذر جنبه ای دیگر از فعالیت شناخته شده و معروف قوه عقل یعنی جنبه غیراستنتاجی آن هستند.
مبانی معرفت شناختی تعریف ناپذیری خوب و بد اخلاقی از دیدگاه ابن سینا و مور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
7 - 25
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با تحلیل آراء ابن سینا و مور ضمن آنچه درباره تعریف ناپذیری خوب و بد اخلاقی مطرح است، نگرش آنها از جهت معرفت شناختی تبیین شده و آراء این دو متفکر بر اساس شیوه گفتگو مقایسه می شود. مسئله اصلی تحقیق نگرش ابن سینا و مور درباره نقد ملاک و معیار طبیعت گرایانه برای حمل خاصه های اخلاقی نظیر خوب و بد در موضوعات اخلاقی است. ابن سینا در آراء خویش بیان می دارد که اعتدال به عنوان امری مابعدالطبیعی و طبیعی نمی تواند در همه زمینه ها معیار و ملاک برای خوب یا بد بودن موضوعات اخلاقی باشد، مور نیز با تحلیل مغالطه طبیعت گرایانه لذت یا هماهنگی با طبیعت را ملاک و معیار حمل خوب و بد بر موضوعات اخلاقی نمی داند. نتایج تحقیق نشان می دهند که رویکرد این دو متفکر برای اثبات مدعای خویش توجه به ایراد منطقی ای است که در مساوق دانستن خوب و بد با اموری نظیر اعتدال، لذت و هماهنگی با طبیعت رخ می دهد. ابن سینا و مور برای پاسخ به مسئله، از واقع گرایی غیرطبیعت گرایانه گزاره های اخلاقی دفاع می کنند، در این میان تأکید بر شهودِ خاصه ها در شهودِ عقلای قوم برای یافتن ملاک و معیار برای صدق و کذب پذیری گزاره های اخلاقی امکان گفتگو در آراء این دو متفکر را میسر می سازد. روش انجام پژوهش تحلیل محتوای آراء این دو فیلسوف در جهتِ پدید آمدن نوعی گفتگو برای مقایسه آراء ایشان است.