فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
182 - 198
حوزههای تخصصی:
ما بعد الروایه أو السردیه الکبری أو المیتاقص أحد أبرز أنماط کتابه القصص قی ما بعد الحداثه. هذه الطریقه، استخدم من أجل اجتیاح مرحله الروایه الطبیعیه و المعتاد علیها إلی الروایه الإبداعیه و غیر المعیاریه. فی هذه الطریقه ما بعد الحداثه التی طرحت علی ید الکتاب بالعقود الأخیره من القرن العشرین لنفخ روح جدید فی الروایه، تستخدم عناصر داخلیه مختلفه و متعدده من أهمها و أبرزها الإتصال القصیر الذی یعنی إیجاد علاقه ذات ثلاثه أضلع و مثلثیه بین الکاتب/المتلقی، الکاتب/ القصه و الکاتب/ الشخصیه. نظرا للاستخدامات الواسعه لأسالیب ما بعد الحداثه فی الإنتاجات القصصیه لربیع جابر، یهدف هذا المقال لدراسه هذا الاسلوب فی روایه الفراشه الزرقاء لهذا الکاتب لیبین کیف یستخدم الکتاب العرب المعاصرین هذه الطریقه بشکل فنی و حدیث نظرا للمقتضیات الاسلوبیه و التیارات الأدبیه العصریه فی العالم. هذا المقال بالترکیز علی الطریقه الوصفیه- التحلیلیه یقوم بدراسه مصادیق هکذا طریقه فی روایه الفراشه الزرقاء لیبین ویحلل نسبه وطریقه تطبیقها لإثبات استفاده الکاتب من هذه الطریقه. النتیجه تبین أن ربیع جابر فی الروایه المذکوره استخدم هذا الاسلوب من أجل الإبداع، الحیویه و خلق روایه حدیثه و کذلک إلقاء المضامین الهامه و العصریه و کسر التابوهات القدیمه للروایه الکلاسیکیه والتصرفات الرائجی فی ذلک و دمج الحدود ما بین الخیال و الواقع.
الالتزام في الأدب العربي (الشريف الرضي وابن معتوق الحويزي دراسة موازنة)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹
145 - 166
حوزههای تخصصی:
یهدف هذا المقال بناءً على الأسلوب التوصیفی التحلیلی فحص جوانب الالتزام فی شعر الشریف الرضی وابن معتوق الموسوی لأنهما من الشعراء الذین عکسا الالتزام بعد أن عملا به فی حیاتهما، حیث یمکن العثور علیه بوضوح فی شعرهما وذلک لنشوئهما على ضوء التعالیم الدینیّه فی أسرتین ولائیتین، وتعرفهما على التعالیم الإسلامیّه والقرآنیّه منذ صغرهما، هذه التنمیه أدّت إلى ابتعادهما عن الفحشاء والمنکر حیث ترکا قصائد طاهره وصادقه بعیده عن الإبتذال والمجون، کما یستهدف هذا المقال تعرف المتلقّی ببعض أفکار هذین الشاعرین العظیمین. التعبیر عن هذه التعالیم یدلّ على تمسکهما بهذه القیم عملیّاً ودعوا الجمیع إلیها من أعماق قلبهما. یظهر هذا البحث أنّ الشاعرین قد رسما فی شعرهما قیّماً مثل الابتعاد عن التعلّقات الدنیویّه، والابتعاد عن الشّهوات، والتوکّل على الله، والصبر على المشقّات، وتیسیر الحیاه، والإیمان بأصول الدین، والإیمان بشفاعه الأئمه وخلاصهم والتّفکیر بالموت. کما یدلّ على أنّهما جمعا القیّم الروحیّه بالقرآن وکلام الإمام علی (ع) وحثّا القارئ بالتفکّر فی ضوء هذا الانصهار. استخدم ابن معتوق فن التجسید وبهذه الطریقه قد أعطى أبیاته حیویهً ونشاطا کثیراً. إنّه یشیر إلی واقعه غدیر خم ویستخدم عنصر الخیال ویقوم بوصف وقائع ذلک الیوم. کما أنه یشیر إلى آیه التطهیر فی بعض أبیاته. قد وظف ابن معتوق أسلوب النداء کثیرا حیث خاطب النبی(ص) مستخدما عباره(یا سیدی) وکلمه(مولای) الذی تقدیرها یکون یا مولای.
الشخصیة في مسرحیة "أنا أمک یا شاکر" لیوسف العاني(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۵ الشتاء ۱۴۴۵ شماره ۱۱
91 - 111
حوزههای تخصصی:
تعد الشخصیه من العناصر الرئیسه فی الروایه بشکل عام وفی النص المسرحی بشکل خاص؛ لأن الشخصیه تلعب دوراً مهما فی تطویر الأحداث داخل النص المسرحی، وکثیراً ما یعتمد المؤلف على أبعاد ومواصفات الشخصیه القصصیه فیتوصیل ما یرمی إلیه من أفکار لتکونبمثابه مدلولٍ مادی على الکثیر من الأفکار والمضامینالإنسانیه. یهدف هذا البحث الذی یعتمد علی المنهج الوصفی_ التحلیلی إلى دراسه الشخصیه فی مسرحیه "أنا أمک یا شاکر" لیوسف العانی، حیث سجلت هذهالمسرحیه أول تأثیر للأدب الاشتراکی فی المسرح العراقیلتناص شخصیه أم شاکر مع شخصیه الأُم عند "مکسیم غورکی". وأهم النتائج التی توصل إلیها البحث ما یلی: إن العانی هو أول کاتب عراقی یختار المرأه بطلاً للمسرحیه، وهی أم شاکر الأم ذات الإراده الحدیدیه والوعی السیاسی غیر العادی والإیمان الذی لا یتزعزع فی حتمیه الثوره الوطنیه وضروره انتصارها. وقد اختار العانی شخصیات المسرحیه من بین الناس العادیین کی یتواصل معها الجمهور بسرعه، إذ إنّ الحقیقه التی أراد العانی أن یوصلها للجمهور دفعته لاستخدام اللهجه الدارجه لإیصال خطابه المسرحی والفکری للأمیّین من المجتمع الذین لا یجیدون القراءه والکتابه. ویبدو أنّ العانی اهتم بالمونولوج ولم یلتفت إلی بعض أبعاد الشخصیات، حیث لا نجد تحولا فی الشخصیات، إذ بقیت کما هی طیله المسرحیه وظلّت رهینه الثوره الشعبیه والحدث المسرحی،فلم تکن غنیه فی ذاتها، لکنها کانت غنیه بالأفکار التی تؤدیها.
التحليل النفسي ليونس الخطاط بطل رواية هنا الوردة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
278 - 309
حوزههای تخصصی:
قدم سیغموند فروید من خلال عرض أفکاره حول مقولات الوعی وشبه الوعی واللاوعی، الأساس لتحلیل الأعمال الأدبیه بالاستعانه بأسالیب التحلیل النفسی. روایه هنا الورده للکاتب الأردنی أمجد ناصر، هی إحدى الروایات السیاسیه التی أولى فیها المؤلف اهتماماً خاصاً للقضایا النفسیه والصراع الخفی للقوى الداخلیه لدى بطل الروایه یونس الخطاط فی معالجه موضوعها. لذا یحاول البحث الحالی دراسه الصراع الداخلی عند یونس الخطاط بطل هذه الروایه معتمداً على نظریه فروید والبنیه الثلاثیه للشخصیه؛ أی الهو، والأنا والأنا العلیا، وتحلیل نتیجه المعرکه بین الهو والأنا والأنا العلیا على حیاته الفردیه والاجتماعیه. وتشیر نتائج البحث إلى أن العلاقات مع الأقران والأجواء السیاسیه والاجتماعیه المتوتره والدعایه للتنظیمات الفکریه والسیاسیه تلعب دوراً کبیراً فی تشکیل الصراع الداخلی لدى یونس. وقلقه الداخلی الشامل سببه ضغوط الهو على الأنا وعلى قدرته المنطقیه وإصراره على تلبیه مطالبه غیر العقلانیه والمادیه بسرعه، فضلاً عن مثالیات الأنا العلیا المدمره والکاذبه التی تقوده إلى العدید من المغامرات والطموحات والعمل الذی یؤدی إلى اغتیال الرئیس ویعرض حیاته وحیاه عائلته للخطر.
ارزیابی تطبیقی کیفیت خروجی ماشین های ترجمه برخط رایگان بین عربی و فارسی بر اساس مدل DQF-MQM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز بشر به اجرای فرآیند ترجمه با بازدهی هر چه بیشتر موجب تلاش وی برای دست یافتن به فناوری های پیشرفته ترجمه بوده است. بخش اعظم تلاش ها در این میدان صرف رسیدن به ترجمه ماشینی یا خودکار (بدون دخالت انسان) شده است که کیفیت ترجمه انسانی را ندارد، اما دارای مزیت های دیگری مانند سرعت و دسترسی بالا و هزینه پایین است. اوج این مزایا را می توان در ماشین های ترجمه برخط رایگان دید. بعضی از این ماشین ها (یعنی گوگل، بینگ، یاندکس، رورسو، مادرن ام تی و نیوترنس) از ترجمه عربی به فارسی و برعکس پشتیبانی می کنند. هدف این پژوهش مقایسه کیفیت خروجی این ماشین های ترجمه با همدیگر و یافتن بهترین گزینه برای ترجمه خودکار بین زبان های عربی و فارسی است. برای رسیدن به این هدف، ابتدا دو پیکره کوچک عربی و فارسی هر کدام شامل 60 جمله با انواع و موضوع های تصادفی از جملات موجود در دو کتاب فرهنگ بسامدی عربی و فارسی انتشارات راتلج انتخاب شد، سپس این جملات تک به تک در ماشین های ترجمه اشاره شده وارد شد و خروجی دریافت شده با روش ارزیابی انسانی بر اساس مدل تحلیل و طبقه بندی خطای DQF-MQM مورد بررسی قرار گرفت. ماشین های ترجمه به ترتیب از بیشترین به کمترین کیفیت خروجی از این قرار بودند: گوگل، بینگ، یاندکس، مادرن ام تی، رورسو، و نیوترنس. این نتیجه مطلق و همیشگی نیست، بلکه آماری و احتمالاتی است؛ ماشین های با رتبه پایین تر بعضی جملات را بهتر از ماشین های با رتبه بالاتر ترجمه می کنند.
ظاهرة القرآنيَّة فی الشعر العراقي الحديث شعر مهدی النَهيريّ أُنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
75 - 89
حوزههای تخصصی:
تمثلت أهمیّه "القرآنیَّه" فی أنها تقنیه من التقنیات التی یتوصل بها الشاعر إلى زخرفه نصوصه الإبداعیه وجعلها زاخره بالتصویر الجمالی والواقعی ونظراً للمکانه الهامّه والمقدّسه التی احتلّها القرآن الکریم فی حیاه البشر عامه والمسلمین خاصه، واندفاع المبدعین عامه والشعراء خاصه للتروی من هذا النص المقدس ولرفد أشعارهم منه، وبسبب الأهمیه الکبیره لهذا الموضوع والتی تبین التفاعل الکبیر بین النصّ القرآنیّ والنصّ الشعریّ؛ فقد وقع اختیارنا على هذا الموضوع.کما أنّ هذا البحث یهدف إلى إبراز القیمه الجمالیه والفنیه للقرآنیه "التناص القرآنیّ" فی الشعر العراقی المعاصر من خلال شعر مهدی النَهیریّ أنموذجاً، وکشف أبعادها لدى الشاعر، وقد اتبع الباحث المنهج الوصفی التحلیلی الذی یقوم بتحلیل الظواهر ومقارنتها بشکل أکثر تفصیلاً، من خلال عرض النصوص الشعریه التی تحمل ظاهرا أو باطناً ظاهره "القرآنیَّه" أو دلالاتها، وبیان فاعلیه "القرآنیَّه" فی تلک النصوص.وقد توصل البحث إلى عده نتائج أهمها: إنّ "القرآنیَّه" باتت تمثل ظاهرهً من ظواهر تولید النصّ الإبداعیّ لدى شاعرنا، وجعلت نصّه الشعریّ منفتحاً وذا دلالات وإیحاءات یستطیع المتلقی القارئ وغیر القارئ الإمساک بها، فضلاً عن أنها نمّت الذاکره الشعریه للشاعر ومخیلته وتقوّیها من خلال التناص مع معانی ومفردات وصور النصّ المقدّس وجعلت نصّه ملتصقاً بالماضی، فهی حبل متین بین الماضی والحاضر، وقد شکّلت "القرآنیَّه" قیمًا بمحاور تتراوح بین إبقاء بنیه النصّ القرآنیّ والمحافظه على علاقته الداخلیه لفظاً ومعنىً، أو محاوله انتزاعها والتعدیل علیها فی إطارها الأول، والمصاحبات الدلالیه المعنویه فی إقامه أنساق جدیده من العلاقات ضمن المنجز الشعریّ.
تقابل و ترادف های ایدئولوژیک قصیده «ارادة الحیاة» ابوالقاسم الشابی با تکیه بر دیدگاه لسلی جفریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
77 - 95
حوزههای تخصصی:
فرآیند های زبانی، همواره در راستای ایجاد مقوله های گفتمانی با دیدگاه هایی مبتنی بر جهان بینی، درگیر ساختن نوعی روایت از جهان هستند. فرآیندهای زبانی تقابل و ترادف نقش مهم و مؤثری در شکل دهی جهان بینی متون دارند. لسلی جفریز (2010) از معدود محققان زبان شناسی است که با شناخت تقابل و ترادف های متنی و چگونگی تنظیم این پدیده متنی در کنار ابزار های تثبیت شده تر تحلیل انتقادی گفتمان، الگویی را برای به دست آوردن بینش از تأثیر جهان بینانه بالقوه متون ترسیم کرده است. جفریز در راستای طرح مؤلفه های سبک شناسی انتقادی خود با هدف تحلیل انتقادی گفتمان به ارائه الگو های توسعه یافته تقابل و ترادف پرداخته است. انواع تقابل های سلبی، انتقالی، تفضیلی، جابه جایی، امتیازی، صریح، موازی و تباین و هم چنین ترادف های ربطی، بیانی و استعاری الگوهای پیشنهادی جفریز در جهت کشف ایدئولوژی پنهان متن است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تبیین جهان بینی حاکم بر متن در قصیده «اراده الحیاه» اثر ابوالقاسم الشابی به بررسی فرآیند ساختارهای تقابل و ترادف بر اساس این نظریه پرداخته است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که بررسی روابط مفهومی در ساختار متنی تقابل ها و ترادف های قصیده مذکور در پی ارائه مفاهیم جهان بینانه است. تقابل های شناختی در متن در صدد تبیین مفاهیم گفتمانی؛ از جمله بلندنظری و تنگ نظری، تعالی و پستی، امید و یأس، مبارزه و ایستادگی، زندگی و مُردگی است، هم چنین ترادف ها در پی شکل دهی به اندیشه های مشترک جامعه در مبارزه با ظلم و استعمار است.
تحليل السياق اللغوي والعاطفي والتناصي والثقافي والاجتماعي لقصة قتال الشعب اليهودي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
157 - 168
حوزههای تخصصی:
یتم سرد القصص القرآنیه بناءً على الواقع، ووفقاً لثقافه الشخصیات وسلوکها الاجتماعی. کما أن کلمات وجمل القصص القرآنیه تنقل للقارئ العبء العاطفی والحاله المزاجیه لشخص أو أشخاص. قد روت إحدى القصص القرآنیه توبه بنی إسرائیل واستغفارهم بعد ارتکابهم خطیئه عباده العجل؛ لکن المفسرین یعتبرون هذه التوبه نتیجه لقتل هؤلاء الناس بأیدی بعضهم البعض، ویرون أن آلاف الیهود قتلوا حتى قبلت توبتهم. قامت الدراسه الحالیه بدراسه السیاق اللغوی والعاطفی والثقافی والاجتماعی بأسلوب التحلیل النقدی وبحث السیاق التناصی لدراسه نص قصه العقاب والمذبحه التی تعرض لها بنو إسرائیل من أجل الإجابه عن سؤال، هو: هل یوافق قبول العقاب بالنسبه لمذبحه بنی إسرائیل على أیدی بعضهم البعض، مع البنیه الثقافیه والأفعال السلوکیه التی تحکم الشعب الیهودی، وکذلک الأدله داخل النص وخارج النص؟ وأخیراً، اتضح أن الادعاء الشهیر المبنی على مذبحه بنی إسرائیل، لا یوافق ثقافه بنی إسرائیل وتصرفاتهم السلوکیه والکلامیه، وأنه لیس هناک دلیل نصی وغیر نصی على إثبات ذلک المدعی. والدلیل الوحید على وجهه النظر هذه هو العبارات التی وردت فی وصف مذبحه بنی إسرائیل فی نص التوراه.
دراسة سيميائية في قصيدة إذا الشعب يوما أراد الحياة على ضوء نظرية مايكل ريفاتير(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
21 - 36
حوزههای تخصصی:
إن السیمیائیه بشکل عام منهج نقدی حدیث، یسعى لمعالجه فهم النص، من خلال إمعان النظر الواعی فی نظام العلامات النصیه. توجد فی هذا المجال نظریات عدیده، إلا أنّ منهجیه مایکل ریفاتیر تعد من أهمّها وأبرزها، حیث تهتم بدراسه النص الأدبی، لکشف الجمال والإبداع الکامن وراء العلامات، وذلک عبر تأویل الإیحاءات وفک الشَّفرات التی قد یتجاوزها القارئ غیر الملمّ باللغه. فی هذه الأثناء، یتمّ العثور على نوعین من القراءه لإعاده إنتاج النص ومشارکه المتلقی فی إیجاده: الأولی تسمى القراءه الخطیّه أو الاکتشافیه التی تهتمّ بالتشاکل والتباین والألفاظ؛ والثانیه تُدعَى القراءه الارتجاعیه التی یتمّ من خلالها دراسه عناصر النصیه، کالخروج عن القاعده والمألوف والمنظومات الوصفیه والتعابیر المتراکمه والهیبوغرام والماتریس. نظرا إلی أنّ قصیده إذا الشعب یوما أراد الحیاه، لأبی القاسم الشابی، تشتمل على الکثیر من السمات السیمائیه والشفرات التی تحتاج إلى التأویل والتحلیل، فتهدف هذه المقاربه، عبر اعتمادها على المنهج الوصفی التحلیلی، إلی دراسه هذه القصیده، وفق نظریّه مایکل ریفاتیر. توصّلت المقاله إلی أن التعابیر المتراکمه فی هذه القصیده تنقسم إلی مجموعتین، تکشفان عن وجوه القصیده ولبِّها: المجموعه الأولی تتعلّق بعناصر الطبیعه، کالریح، والفجاج، والجبال، والشجر؛ والغرض الرئیس الذی یتحرّاه الشاعر من وراء هذه المجموعه هو استنهاض الأمَّه من خلال جرّ انتباهها إلی هذه العناصر التی تمثل الحرکه والنشاط والحیویه فی الحیاه؛ والمجموعه الثانیه تتمثّل فی نبذ الخوف، حیث إنّ الشاعر یرید أن یرسم فی وعی الأمّه أنّ السبیل الوحید للحیاه الکریمه لیس سوی ترک الحذر فی مثل هذه الظروف. وتبین أیضا أن المنظومات الوصفیه فیها تتوزع إلی ثلاث: الإراده، والطموح، والخمول، وأن الماتریس البنیوی یکشف لنا عن توحّد الموضوع والدلاله فی القصیده، رغم تعدّد المظاهر فیها.
مبادئ الاستلزام الحواري في أشعار وليد سيف وفقاً لنظرية التداولية(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
53 - 66
حوزههای تخصصی:
إن التداولیه فرع من السیمیائیه، وهی تهت م بالتواصل کوظیفه لغویه. وبما أ ن السیاق له دور مهم فی التداولیه، فهی تتطرق إلی أنواع السیاق، ومنه: سیاق المخاطبین، وهذا یشمل المتکلم والمخاطب. فالمتکلم یختار المفردات ویر تبها حسب قصد یتابعه فی الکلام، وإفاده المخاطب من الأهداف المه مه التی لا یمکن إهمالها. ظهر مصطلح الاستلزام فی حقل الدرس الفلسفی المرتبط بدراسه الجوانب الدلالیه والتداولیه المتعلقه باللغات الطبیعیه؛ فمعنی الاستلزام فی اللغه یدور حول مصاحبه الشیء وعدم مفارقته؛ وأما فی اصطلاح الدارسین، فهو علاقه منطقیه تربط قضیه أو جمله أو عده جمل بمسار استدلالی حجاجی. یرجع الفضل فی طرح ظاهره الاستلزام إلی غرایس الذی اصطلح علیها بالاستلزام الحواری أو التخاطبی، وجعل ک ل همه إیضاح الاختلاف بین ما یقال وما یقصد. هذه الدراسه تتمحور حول مبادئ الاستلزام الحواری فی أشعار ولید سیف الشاعر الفلسطینی وفقاً لنظریه التداولیه اعتماداً علی المنهج الوصفی التحلیلی؛ وعزمنا أن یکون البحث فی أربعه محاور، هی: قاعده الکم، وقاعده الکیف، وقاعده المناسبه، وقاعده الطریقه. والدلیل الأساسی لاختیار هذا الشاعر أن قصائده قد اشتملت علی دلالات مستلزمه غیر مباشره، تُستنبط من خلال السیاق التداولی لهما. وتوصل البحث إلی أ ن الشاعر لم یستخدم الاستلزام النموذجی أو المعمم الذی یتطابق فیه معنی الخطاب مع قصد المرسل؛ إذ لم تسعفه المعانی الحرفیه فی التعبیر عن مکنون فؤاده؛ فخرج إلی المعانی الضمنیه المستلزمه، والتی خرق فیها قواعد مبدأ التعاون الأربع )الکم، والکیف، والمناسبه، والطریقه(.
تحول معنایی واژگان قرآنی (مطالعه موردی اللیل و النهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمده که تغییراتی در معنای واژگان قبل از نزول و بعد از نزول حاصل شده است، به گونه ای که بعضی واژگان قرآن، قبل از نزول و بعد از نزول معنای متفاوتی داشته اند اما در زمان نزول هریک دچار غرابت، قبض مفهومی، بسط مفهومی شده اند. در شهریور سال 1401 نیز مقاله ای تحت عنوان معناشناسی تاریخی و توصیفی واژه «تل» در قرآن کریم به نویسندگی حسن دهقان و همکاران منتشر شد که در این پژوهش به این نتیجه رسیده اند که در دوران قبل از نزول قرآن در زبان های سامی به معنای «علق» و «رفع» در عصر جاهلی، اسم های «تل، تلیل، مِتل» به معنای «تپه، گردن و نیزه» متضمن معنای مرکزی برافراشتگی بوده است. در عصر نزول نیز این نتیجه حاصل شد که واژه «تل» با رویکرد گسترش معنایی، به معنای زمین انداختن از بلندی، با آمیزه ای از مضامین قبل معنایی جامع را با خود به ارمغان داشته است. مقاله ای دیگر به معناشناسی تاریخی و توصیفی واژه سبیل در قرآن پرداخته است که سید ابوالفضل سجادی و سحر محبی در سال 1391 آنرا به رشته تحریر در آورده است. در این پژوهش این نتیجه حاصل شد که واژه سبیل یکی از پرکاربردترین واژه های قرآنی است که در قرآن کریم بارها به آن اشاره شده است سیر معنایی این واژه با توجه به بافت معنایی آیات قرآن، معانی متعددی چون راه، ستمگری، دین، طاعت خدا و... را دارد. پایان نامه ای تحت عنوان معناشناسی تاریخی- توصیفی واژه «ضرب» در قرآن کریم با راهنمایی دکتر علی نظری به نویسندگی معصومه ساعدی نیز نگاشته شده که به این نتایج دست یافته اند که معانی متعددی چون زدن، سفر کردن، پایکوبی، رویگردانی، مثالی برای بیان و توصیف و... دارد. شایان ذکر است که تمایز نوشته پیش رو با موارد بالا در این است که تحول معنایی واژه اللیل و النهار با تکیه بر معنای معجمی و تفسیری به صورت تحلیلی با عناوین فرعی چون توسیع، تخصیص، انتقال که باعث ایجاد تغییر و دگرگونی واژه می گردد، بررسی شده است و به همین دلیل با پژوهش هایی که در گذشته انجام شده است تفاوت ویژه ای دارد. جستجو و درک مدلول عبارات و واژگان قرآن کریم بر اساس دلالت متعارف زبانی و توجه به معنای باطنی، مجازی و حقیقی واژگان، تبیین خلود و جاودانگی قرآن کریم، ارائه ابعادی از شگفتی و اعجاز قرآن کریم، اهدافی است که این پژوهش به دنبال پرداختن به آن است؛ لذا برای تبیین تحول معنایی به مباحثی چون چند معنایی و اشتراک لفظی که تحول معنایی از دل آن سرچشمه می گیرد و اساس این فرآیند است، می پردازیم.2. ادبیات و مبانی نظری پژوهش دلالت و معنا از جمله مباحثی است در سالهای اخیر مورد توجه معناشناسان قرار گرفته است. دانش معناشناسی، مطالعه علمی معناست. به عبارت دیگر، معناشناسی مطالعه معنی کلمات، عبارات و جمله هاست و همیشه تلاش شده است که به معنای قراردادی واژه ها بیشتر تکیه شود تا آنچه گوینده می خواهد بگوید، واژه را در موقعیت خاصی معنا کند (صفوی، 1387: 22) بعدها مبحث تغییر معنایی مطرح شد و گفته شد تغییر معنایی دارای اشکالی چون مجاز، توسیع و تخصیص معنایی است (فهمی حجازی، بی تا: 134)2.1 چندمعناییاصطلاح چندمعنایی در نتیجه پیشرفت جانبی معناست یک کلمه واحد با معنای متعدد، یا لفظ مشترکی است که دارای تغییر معنایی است. این اصطلاح دلالت بر کلمه ای واحد دارد که بر بیش از یک معنا در نتیجه کسب معنای جدید دلالت دارد (جبل، 1997:291) به نظر زبان شناسان ایرانی مانند محمدرضا باطنی که زبان شناس، فرهنگ نویس، نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است این است که واژه با چندین تصویر ذهنی رابطه می دهد و بین این تصاویر ذهنی نیز رابطه متقارب برقرار است. او برخلاف کسانی که وجود چند معنایی را عیب زبان می دانند، بر آن است که پدیده چندمعنایی در اقتصاد زبانی نقش ارزنده ای دارد. (صفوی،1380 :55-53) کلمه ی polysemy از اصل یونانی poly (کثیر، متعدد)، و semy (معنا) ترکیب شده به معنای چند معنایی و در زبان انگلیسی به این صورت آمده که به معنی این است که اگر یک واحد واژگانی از چند معنای متفاوت برخوردار باشد، در مقوله ی چندمعنایی امکان طرح می یابند. (خلیل، 1998: 126) در چنین شرایطی، واژه چند معنا در فرهنگ لغت یک مدخل را به خود اختصاص خواهد داد و معانی متفاوتش زیر همان مدخل اصلی آورده می شود. (کامری و همکاران، 1384:123)با توجه به آنچه از چند معنایی بیان گردید، در این نوشتار با عنوان تحول معنایی مطرح می گردد و با چند معنایی ارتباط نزدیکتری دارد. زیرا واژگان متحول هر چند معنای جدا از معنای قدیمی می پذیرد ولی بی ارتباط با معنای اصلی نیست و این معنا در طول معنای اصلی است نه در عرض آن. 2.2 معنای مرکزی برخی زبان شناسان بر آنند که باید برای چند معنایی، باید به رابطه ی میان معانی یک واژه توجه داشت یا یک معنای مرکزی میان معانی واژه ی مشترک، وجود داشته باشد. در طرح چنین مسئله ای اگر میان معانی یک واژه، رابطه ی معنایی وجود داشته باشد، آن را چند معنا می نامیم و اگر چنین رابطه ای وجود نداشته باشد، هر یک از معانی واژه به کلمه ای مستقل برمی گردند که با گذشت زمان، دارای یک تلفظ و نوشتار گشته اند. مانند واژه ی «حجر» که هسته ی معنایی آن محفوظ بودن است، سپس به معانی مختلف در گذر زمان به کار رفته است: مثل «حجر»:( عقل)؛ زیرا انسان را از گمراهی حفظ می کند؛ «حجر»(سنگ)؛ زیرا به دلیل محکم بودن، محفوظ است؛ «حَجر الإنسان» (آغوش انسان)؛ زیرا وقتی کسی را در آغوش می گیرد، او را حفظ می کند؛ «حِجر»(حرام)؛ زیرا انسان را از حرام حفظ
التحقیق فی کلمات القرآن الکریم تحول در روش های مفرد شناسی کلمات قرآن در سده اخیر
حوزههای تخصصی:
بررسی معانی کلمات قرآن کریم همیشه یکی از دغدغه های جدی جامعه قرآنی بوده و در این میان گروههای مختلفی نقش آفرینی کرده اند: لغوی ها، مفسران، فقها و...، نگارش های ارزنده ای در این زمینه داشته اند. بی شک یکی از محوری ترین گروهها برای بررسی کلمات عربی، لغوی ها می باشند و در این میان ابن فارس که از مهمترین لغوی های قرن چهارم هجری به شمار میرود با طرح موضوع «اصل معنایی»، تحولی شگرف در موضوع لغت شناسی زبان عربی ایجاد کرد. «اصل معنایی» پس از ابن فارس به بوته فراموشی سپرده شد و بجز اندکی به این موضوع مهم نپرداختند. این اصل، هر چند به ظاهر تنها مورد توجه ابن فارس قرار گرفته اما دیگر لغوی ها نیز در کتب خود از اصل معنایی استفاده کرده و عملا بدان معتقد شدند. علاوه بر وجود شواهد گوناگون دال بر قبول اصل معنایی در کلام لغوی ها، دیگر دلیل برای اثبات این حقیقت لغوی در زبان عربی، پذیرش آن توسط لغت شناسی قوی با داشتن جایگاهی ممتاز همچون ابن فارس می باشد. قرنها پس از او، قرآن شناس قرن حاضر حسن مصطفوی با قبول «اصل معنایی» و تک اصل دانستن همه مواد عربی، به بررسی و شرح کلمات قرآن پرداخت. با مقایسه عملکرد ایشان در بررسی کلمات و محور قرار دادن «اصل معنایی» نسبت به دیگر کتاب هایی که به کلمات قرآن پرداخته اند، تغییرات و زیبایی های شگرفی در معانی کلمات قرآن دیده می شود،
بررسی شخصیت «ابوزید سروجی» براساس نظریه خودشکوفایی مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات داستانی تحلیل روان شناختی شخصیت، براساس نظریات روان شناسان انسانگرا، راهی برای شناخت عمیق تر آثار ادبی و نویسندگان آنهاست. روان شناسی انسان گرایانه با محور قرار دادن خودآگاه انسان، به رفتارهای اخلاقی و خودشکوفایی توجه دارد. ابراهام مزلو از نظریه پردازان این حوزه، با ارائه نظریه سلسله مراتب نیازهای انسانی و تبین ویژگی های افراد خودشکوفا کمک شایانی به علم روان شناسی انسان گرا کرده است. در این پژوهش ویژگی های روان شناسانه ابوزید سروجی، برپایه نظریه مزلو بررسی شده است. حریری در «مقامات» شخصیتی پیچیده و پویا به نام ابوزید آفریده است و با توجه به اهمیت ادبی و تاریخی اجتماعی این اثر بررسی روان شناختی قهرمان داستان اهمیت ویژه ای دارد. پژوهش پیشِ رو به روش توصیفی – تحلیلی برپایه داده های کتابخانه ای و نظرات ناقدان به بررسی نیازهای پنجگانه هرم مزلو و مؤلفه های خودشکوفایی و سیر آن در شخصیت ابوزید پرداخته است. در مقامات حریری، ابوزید در ظاهر شخصیتی گداپیشه، همواره مستمند و آشفته حال معرفی شده است که تنها در مقامه آخر دچار تحولی بنیادین می شود؛ حال آنکه با بررسی هر مقامه به صورت مجزا، نمونه های بارزی از آگاهی و زمینه های رسیدن او به خودشکوفایی به دست آمد و مشخص شد در طول مقامات نیازهای ابوزید، که پررنگ ترین آنها نیازهای فیزیولوژیک است، مرتفع می شود که مقدماتی برای ارائه شخصیت خودشکوفای او در مقامه آخر است. در نظریه مزلو ویژگی های متعددی برای افراد خودشکوفا مطرح شده است که تمام آنها در ابوزید نیز متبلور است؛ لذا می توان او را فردی خودشکوفا دانست.
عناصر الإيقاع ودلالاتها في ملحمة كربلاء الشعرية(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
51 - 68
حوزههای تخصصی:
لا شک أن الموسیقى جانب هامّ فی الشعر، بحیث إن خلا الشعر من الموسیقى والإیقاع فیخف تأثیره على المتلقی ویقترب من النثر العادی. فلذا عنی نقاد الشعر بموسیقى الکلام بوصفها عنصرا أصیلا فی البنیه الشعریه. «کربلاء» ملحمه شعریه تاریخیه تتناول بأسلوب أدبی خلاب سیره الإمام الحسین (g) منذ ولادته حتى استشهاده، والتی قام بإنشادها الشاعر اللبنانی المعاصر، سعید العسیلی (1929 1994م). ومن المیزات الأسلوبیه البارزه لهذه الملحمه الأدبیه هو أن العناصر الموسیقیه جاءت بصوره فنیه لتؤثر على المتلقی. ومن حیث أن الأدب الفنی یتمیز عن الکلام العادی باستخدام الموسیقى الساحره والجرس اللفظی الرنّان، ففی شعر العسیلی ساعدت موسیقى الحروف والکلمات والعبارات الشاعرَ على أن یلبس شعره رونقا وجمالا، بحیث أثر هذا الإیقاع على التعبیر الأحسن عن الوقائع والأحداث والمشاعر والأحاسیس. فی هذا المقال، تطرقنا بمنهج وصفی تحلیلی إلى أهم العناصر الموسیقیه فی ملحمه کربلاء وأثرها فی أداء المعانی ودورها فی إیصال المدلول إلى ذهن المتلقی. ففی نظره عابره، یمکننا القول إن العناصر الموسیقیه الخارجیه (مثل الوزن العروضی والقافیه) والداخلیه فی نوعیها الصوتی (مثل التکرار والتجنیس و...) والمعنوی (مثل التقابل والتناسب و...) زادت الأشعار إیقاعا وساهمت فی خلق فضاء موسیقی موحیه وساعدت على أداء المعانی بصوره أفضل.
تحليل الوظائف اللغوية في رواية "بقايا" لروشا داخاز في ضوء نظرية التواصل لرومان جاكوبسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۶ الخریف ۱۴۴۵ شماره ۱۴
۱۲۳-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
تُعدّ نظریه التواصل اللغوی من أهم النظریات الحدیثه، ویعدّ رومان جاكوبسون من روّاد مدرسه براغ. وهو الذی أدخل العناصر اللغویه ووظائف اللغه فی نظریته اللغویّه لیعبّر عن الوظیفه الأساسیه للغه وهی التواصل، التی تتمثّل فی ستّه عناصر (المرسل، المرسل إلیه، الإرسالیّه، السیاق، الشفره، الصله أو القناه) فی عملیّه الاتصال. اهتمّ هذا اللسانی بقضایا البنیّه اللسانیّه فی المسائل الشعریه، إذ قسّم البناء اللغوی والتواصل بین اللغه والأفراد على ستّه عناصر لعملیه اتصال وستّ وظائف للغه؛ وهی التعبیریه، والإفهامیه، والمرجعیه، والشعریه، والمیتالغویه؛ والانتباهیه. فالروایه الحدیثه من أحد المواضیع الأدبیّه لدراسه الباحثین والنقاد؛ لأنها متكونه من الحوار والسرد. نحاول فی هذا البحث معالجه بنیه اللغه ووظائفها الأساسیه التواصلیه فی روایه "بقایا" لروشا داخاز من خلال التركیز على بنیه اللغه والوظائف الأساسیّه لها وإحداث التواصل بین المبدع والمتلقی من منظر آراء جاكوبسون. نعتمد فی هذه الدراسه على المدرسه الإمریكیه فی الأدب المقارن بناءً على المنهج الوصفی – التحلیلی حیث نتطرق من خلاله إلى دراسه الروایه بعرض النماذج التی نشاهد فیها استخدامها الدقیق لتعبیر الوظائف. فلاحظنا من خلال هذا البحث أنّ المرجعیه الثقافیه والسیاسیه والاجتماعیه أكثر الوظائف اللغویّه استعمالاً فی روایه "بقایا" من حیث أنّ التطورات والتحولات مهیمنه على كلّ الروایه؛ تدور حول الأحداث فی عصر الحرب والتغییر السیاسی. أما الوظیفه التعبیریه فتأتی الكاتبه فیها باستخدام صیغ المتكلم وبیان العواطف والسیره الذاتیه لشخصیات الروایه. استعملت الكاتبه فی الوظیفه الإفهامیه ضمائر الخطاب وأسالیب الأمر والنهی والنداء والاستفهام لجذب انتباه المخاطب وهنا یمكن أن نقول بأنّ ضمیر الخطاب وصیغه النهی أكثر استخداماً بالنسبه للنداء والأمر. أصبحت الوظیفه الشعریه والمیتالغویه فی هذه الروایه أقلّ استعمالاً مقارنه بوظائف اللغه الأخرى؛ لأنّ التركیز فی هذا النص على الفكر وتحلیل الواقع.
فاعلية المسرحية في تنمية المتغير النحوي لمهارة المحادثة لدى الطلاب الإيرانيين في مرحلة البكالوريوس دراسة تطبيقية إحصائية لمسرحية صاحبة الجلالة لتوفيق الحكيم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
175 - 192
حوزههای تخصصی:
تسعى النظم التعلیمیه إلى توظیف الأدوات الحدیثه فی المواقف التعلیمیه بطرق متعدده لجعل الدروس أکثر فاعلیه وکفاءه، وأضحت مسایره هذه التطورات الهائله والسریعه ضروره لا یمکن التغافل عنها. ومن بین إستراتیجیات التعلیم لمواکبه رکب التحول المعرفی، برزت المسرحیه باعتبارها أداه معاصره لتنمیه المتغیر النحوی لمهاره المحادثه فی اللغه العربیه بسلاسه کبیره. وهدفت الدراسه إلى التعرف على فاعلیه توظیف المسرحیه فی تنمیه المتغیر النحوی لمهاره المحادثه لدى الطلاب الإیرانیین فی مرحله البکالوریوس، واستخدمت المنهج شبه التجریبی، وتم اختیار مجتمع الدراسه بطریقه قصدیه. فتکون مجتمع الدراسه من (30) طالبًا وطالبهً فی مرحله البکالوریوس، وتم تطبیق الدراسه على الفصل الخامس من العام الدراسی (2020 2021م)، بجامعه طهران، وتم توزیع مجتمع الدراسه عشوائیاً إلى مجموعتین: المجموعه التجریبیه تکونت من (15) طالبًا وطالبهً تم تدریسهم مسرحیه صاحبه الجلاله ، والمجموعه الضابطه تکونت من (15) طالبا وطالبه تم تدریسهم بالطریقه الاعتیادیه المنتهجه فی الجامعات الرسمیه الإیرانیه. واعتمد الباحث لجمع البیانات على مجموعه من الأدوات، بما یشمل الاختبار والمقابله والملاحظات. وللخروج بتحلیل تلک الأدوات، استعمل مجموعه من الأسالیب الإحصائیه ضمن برنامج (SPSS) تمثلت باستخدام الإحصاء الوصفی (مؤشر المتوسط والانحراف المعیاری) والإحصاء الاستدلالی (اختبار کولموجوروف سمیرنوف واختبار لیفین واختبار التغایر)، وتم إعداد الأدوات والتحقق من صدقها وثباتها. وأظهرت نتائج الدراسه وجود فروق ذات دلاله إحصائیه عند مستوى الدلاله (0.05) بین متوسطی درجات المجموعه التجریبیه والمجموعه الضابطه فی الاختبار البعدی لصالح المجموعه التجریبیه التی درست المسرحیه، وکشفت الدراسه عن فاعلیه استخدام المسرحیه فی تنمیه المتغیر النحوی لمهاره المحادثه لدى متعلمی اللغه العربیه من غیر الناطقین به.
تمظهرات الصراع الاجتماعي في رواية «أدركها النسیان» لسناء شعلان بناءً علی نظرية لويس كوزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
21 - 37
حوزههای تخصصی:
قد حاول العدید من الباحثین وعلماء الاجتماع البحث عن الصراع الاجتماعی وظواهره ونتائجه فی المجتمع البشری. وکان أحد هؤلاء العلماء والباحثین هو لویس کوزر الذی قدم نظریه ممنهجه ومتقنه عن هذه الظاهره. لقد تأثر کوزر بالفکر المارکسی وأکد علی أنّ الصراع الاجتماعی ینشأ عندما تتصادم الأهداف غیر المتوافقه، سواء کانت ملموسه أو غیر ملموسه. وقد یکون هذا الصراع نتیجه التنافس على الموارد المحدوده أو السلطه أو الأعراف. وبما أن هناک علاقه متجذّره ومتماسکه بین الأدب والمجتمع فیتأثر بسیاقه المجتمعی، ویمکن القول بأن کل نص أدبی هو تجربه اجتماعیه، وأداه تقویمیه للمجتمع تأخذ علی عاتقها تبیین الصراعات الاجتماعیه والحدّ منها، کما أنه مرآه صادقه تکشف عن مساوئ المجتمع ومهاویه وترسم اتجاهات الأشخاص والمجموعات المختلفه. وبما أنّ روایه «أدرکها النّسیان» هی روایه الطبقه المحرومه المضطهده فتُصوّر صراعهم مع أصحاب السلطه، فیسعی الباحثان دراستها مستخدمَینِ المنهجَ الوصفی التحلیلی، معتمدینِ علی المحاور المقترحه فی نظریه کوزر، من أجل تحلیل ودراسه التمثلات الصراعیه ودورها فی تشکیل العلاقات الاجتماعیه والأیدیولوجیه والخطاب السائد فی الروایه. وأما الذی دفع الباحثین إلی اختیار هذا الموضوع، فهو أنّ دراسه الأدب لاسیما الروایه من منظور علم الاجتماع وتوظیف الآلیات السوسیولوجیه تقدم رؤیه جدیده ودقیقه فی التحلیل والتأسیس. ومن أهم النتائج التی توصل إلیها البحث هی أنّ جمیع أنواع الصراعات کانت حاضره فی النص وفق نظریه کوزر حیث لعبت السلطه دورًا حاسمًا فی الصراع الواقعی، وعندما أدرک بطلا الروایه أنهما بعیدانِ عن القرارات السیاسیه والمصیریه زادت المشاحنات والتوترات مع السلطه ووضعت الصراع غیر واقعیّ، وکانت الصراعات الخارجیه نتیجه للنظره الدونیه والمحتقره للآخر/المرأه، وأما الصراع الداخلی فیتمثَّل غالبًا فی الأهداف والمعتقدات المتضاربه داخل مجتمع الروایه حیث تری المصالح الشخصیه هی الهدف الأساس.
نقد و ارزیابی برگردان عربی کتاب «آن بیست و سه نفر» اثر احمد یوسف زاده بر پایه سطح لغوی- معنایی الگوی ترجمه کارمن گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه را می توان پلی برای پیوند اندیشه ها و باورهای مردمان دو فرهنگ دانست. از دیرباز تاکنون آدمی در پرتو ترجمه با گفتارها، کردارها و دستاوردهای سرزمین های دیگر آشنا شده و از این رهگذر، بینش و نگرش خود را بارور کرده است. یکی از برجسته ترین نظریه های ترجمه که به سنجش سطح کیفی متون برگردان شده ادبی می پردازد و چهار سطح گوناگون را دربر می گیرد، نظریه کارمن گارسس (1994) است. پژوهش پیش رو که به روش توصیفی - تحلیلی است بر آن است تا برگردان عربی ایمان صالح با عنوان «أولئک الثلاثه والعشرون فتىً» از کتاب «آن بیست و سه نفر» نوشته احمد یوسف زاده را بر پایه سطح لغوی- معنایی الگوی ترجمه کارمن گارسس ارزیابی و برتری ها و کاستی های آن را بررسی کند. این پژوهش نشان می دهد که در این برگردان، بسط نحوی در پوشش مفاهیمی چون افزونی قید، صفت و ترکیب اضافی پدیدار شده و قبض نحوی در جلوه هایی مانند حذف صفت، مفعول، فعل و قید نمود یافته است. همچنین نشان می دهد که مترجم در فرآیند عام در برابر خاص از ابزارهایی مانند حذف صفت بهره گرفته و در فرآیند خاص در برابر عام با تکنیک بیان نوع در کنار جنس، دایره واژه را تنگ تر کرده است. یافته دیگر این پژوهش، آن است که ویژگی های مثبت، بخش چشم گیری را در این ترجمه به خود اختصاص داده و این برگردان از دو ویژگی کفایت و مقبولیت برخوردار شده و خرسندی خواننده را در پی داشته است.
خوانش پدیدارشناسانه قصیده شجرة القمر از نازک الملائکة براساس نظریه هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
1 - 19
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی توصیفی با هدف مبارزه با شک گرایی و نسبیت گرایی با شعار به سوی خود اشیاء و در جهت اثبات فلسفه به عنوان یک علم متقن، توسط ادموند هوسرل پایه گذاری شد. هدف از این روش رجوع به نمودها و توصیف بدون پیش داوری آنها بود. این رویکرد با انتقاداتی مواجه شد که هوسرل را برآن داشت تا برای پاسخ به مسئله وجود عالم و واقعیت آن، فلسفه استعلایی را بنا نهد. پدیدارشناسی استعلایی با معرفی مفاهیم پیچیده ای چون التفات، فروکاست، نوئما و نوئسیس، اگوی محض، زیست جهان و سطوح مختلف زمان از جمله زمان آگاهی مطلق همراه است. آموزه هایی کاملاً انتزاعی که به تفسیر و تبیین نیاز دارد. چنانچه خوانش فلسفی بعضی اشعار، امری محال فرض نشود، این عمل، علاوه بر تبیین آموزه های دشوار پدیدارشناسی برای مخاطبان، مقدمات آشکارساختن جنبه های زیبائی شناختی شعر را نیز فراهم می سازد. بنابراین پژوهش حاضر پس از بررسی ویژگی های شخصیت پسر در قصیده شجره القمر از نازک الملائکه و توجه به مفهوم انتزاعی درخت ماه از یکسو و انطباق تطور معنایی ابژه ماه در این شعر بر مراحل تغییر نظریه هوسرل از سوی دیگر، این قصیده را برای خوانش فلسفی با رویکرد پدیدارشناسی هوسرلی مناسب تشخیص داده و به واکاوی آن پرداخته است. نتایج نشان می دهد که طیف معنایی ابژه ماه برای پسر، مفاهیمی چون پرنده، کودک و سپس بذر را در برداشته است. به این ترتیب که اگوی محض(پسربچه) پس از مراحل مختلف فروکاست، نوئمای ماه را به صورت بذری که قابلیت رشد و نمو دارد، تقویم کرده است و در نهایت تصویر درخت ماه را پدیدآورده که اشاره بر سطح سوم زمان آگاهی از دیدگاه هوسرل دارد. علاوه بر این، خوانش فلسفی این قصیده، موضوع چرخش پدیدارشناسی استعلایی هوسرل را نیز در آثار متأخر او تبیین می کند.
تحلیل و مصورسازی تولیدات علمی نمایه شده مرتبط با حیطه موضوعی ادبیات عربی در پایگاه استنادی وب آو ساینس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل و مصورسازی تولیدات علمی نمایه شده مرتبط با حیطه موضوعی ادبیات عرب در پایگاه استنادی وب آو ساینس به منظور کمک به سیاست گذاری علمی در این حوزه است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با استفاده از روش های تحلیل هم واژگانی و تحلیل شبکه انجام شده است. جامعه پژوهش، شامل کلیه رکورد های اطلاعاتی نمایه شده مرتبط با ادبیات عرب در پایگاه وب آو ساینس از ابتدا تا سپتامبر سال 2023 می باشد که تعداد آن 881 رکورد اطلاعاتی شامل مقاله، کتاب، سخن ویراستار، چکیده همایش، یادداشت و ... است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از سه نرم افزار وزویوور، یوسینت و بایب اکسل انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که کلیدواژه های، arabic literature، translation و modern arabic literatureا به ترتیب کلیدواژه های پربسامد در حوزه ادبیات عرب بوده اند. همچنین کلیدواژه های «Asian Studies-Literature» «Literary Theory & Criticism -Literature» و «History-Religion» بیشترین هم رخدادی را در میان متون مورد مطالعه داشته اند. بررسی تحلیل خوشه ای کلیدواژه های مورد نظر نشان داد که این حوزه شامل 11 خوشه اصلی است. مهمترین خوشه های مبتنی بر تحلیل همواژگانی نشان داد که خوشه یک با 9 کلیدواژه عمدتا به موضوع ادبیات عرب مربوط می شود که با کلیدواژه های " pedagogy " و "nahda" ارتباط قوی تری دارد. . به لحاظ میزان تولیدات علمی در حوزه ادبیات عرب نیز، یالات متحده امریکا با 198 مدرک در صدر قرار دارد و کشور انگلیس تقریبا با اختلاف ۱34 مدرک رتبه دوم را کسب کرده است.زبان و ادبیات عرب یکی از رشته های آموزشی در نظام آموزش عالی ایران است که به آموزش دانشجویان در راستای ارتباط فرهنگی میان ایران و کشورهای عربی و تربیت پژوهشگرانی دغدغه مند با توجه بر درهم آمیختگی دو زبان فارسی و عربی می پردازد و پژوهشگران این حوزه در سال های اخیر روند رو به پیشرفتی در حوزه تولیدات علمی در سطح جهانی داشته اند.زبان و ادبیات عربی از عربستان نشات می گیرد اما همه کشور های مسلمان، در پرورش، تکامل و آماده کردن آن برای تعبیر عالی ترین مفاهیم دینی، علمی، فلسفی و عرفانی کوشیده اند. در این بین، دانشمندان، شاعران و ادیبان ایرانیانی همچون ابوالعباس، زیاد اعجم، ابونواس، مهیار دیلمی، ابوعلی سیرافی، زمخشری و... نقش مهمی در افزودن لطائف و دقایق فکر ایرانی به در قالب الفاظ عربی و منظم و مدون کردن قواعد زبان و ادبیات عربی نقش سازنده ای ایفا کردند (شهیدی، 1349).ادبیات عربیی همچنین از آن جهت که متون و نصوص سرچشمه تغذیه مبانی و مفاهیم اسلامی در بستر این زبان شکل گرفته است، نقش مهمی در حوزه دین پژوهی و به طور اخص اسلام پژوهی دارد؛ به گونه ای که نحوه قرائت یا طرز تلقی یک دین پژوه از یک متن یا نص دینی براساس تکنیک های زبانی یا ساختار های دستوری و نحوی شکل می گیرد یا دست کم به آن جهت می دهد. از سوی دیگر، ساختار های زبانی و ظرفیت های مندرج در آن، می تواند زمینه ساز نوعی گفتمان خاص دین پژوهی با تکیه بر اجتهاد برپایه اصول لغوی و زبانی شود؛ بر همین اساس می توان رابطه زبان و ادبیات عربی با اسلام پژوهی را رابطه ای دوسویه در دستیاری برای برداشت و فهم مبانی مندرج در نصوص دینی و عاملی برای ایجاد انگیزه دانست (صفایی،1386)با توجه به درهم آمیختگی دو زبان فارسی و عربی و اهمیت زبان و ادبیات عربی در اسلام پژوهی، پژوهشگران این حوزه جهت توفیق در انجام پژوهش های جدید، بیش از پیش نیاز دارند، تا از مجلات علمی که بیشترین مقالات این حوزه را چاپ کرده اند، آگاه شوند و با کشورها، موسسات و دانشگاه های پیشتاز در تولید علم این حوزه آشنا شوند و نویسندگانی را که بیشترین تولیدات علمی این حوزه را داشته اند، بشناسند. به همین خاطر نمایه ها و پایگاه های اطلاعاتی که در بردارنده بخش قابل توجهی از مجلات معتبر هستند، می توانند سریع ترین راه برای دسترسی به اطلاعات علمی هر حوزه خاص باشند (حمیدی و همکاران، 1387). این امر موجب شده تا محققان در اولین مراحل پژوهش خود به این پایگاه ها مراجعه کنند.بر همین اساس این پایگاه های اطلاعاتی مبنای تحقیقات متعددی قرار گرفته اند که با روش های کمّی، نظیر علم سنجی که یکی از رایج ترین روش های ارزیابی فعالیت های علمی است که بر پایه چهار متغیر اصلی نویسندگان، استنادات، مراجع و انتشارات پایه ریزی شده، میزان تولیدات علمی دانشمندان کشورهای مختلف در حوزه های موضوعی مختلف را بررسی و مقایسه نموده و میزان حضور علمی آنها را می سنجند (مردانی و همکاران، 1390). همچنین با تکیه بر اطلاعات این پایگاه های اطلاعاتی و با استفاده از ابزار های مصورسازی، می توان با ترسیم نقشه های علمی حوزه های مختلف، انتشارات یک حوزه از علم را با هدف کشف روابط پنهان و تجزیه و تحلیل ارتباط مفهومی موضوعات مختلف یک علم را مورد بررسی قرار داد.