مطالب مرتبط با کلیدواژه

ثلاثی مزید


۱.

نقش سیاق درکشف معنای عبارت ﴿ولا تُطع مَن أغفلنا قلبه﴾ و نقد تفاسیر و ترجمه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاق ثلاثی مزید معانی باب افعال أغفل تفاسیر ترجمه های فارسی قران کریم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۶ تعداد دانلود : ۴۵۱
یکی از مسائلی که مترجمان و مفسران در فهم معانی آیات با آن روبه رو هستند تعدد معانی باب های ثلاثی مزید است که تشخیص معنای مدنظر در آیه را دشوار می سازد یکی از مصادیق مسأله فوق، عبارت ﴿ ولا تُطِع مَن أغفَلنَا قَلبَهُ ﴾ است که می توان برای فعل (اغفلنا)معانی متعددی را متصور شد، لذا هرکدام از مفسران و مترجمان براساس فهم خود، معنایی را برداشت کرده اند که برخی از این معانی با مفهوم اصلی آیه منطبق نیست. ضرورت پرداختن به این موضوع از آن جا ناشی می شود که برداشت معنای تعدیه از عبارت فوق به شبهه جبر دامن می زند، لذا جستار حاضر تلاش دارد این عبارت را با روش توصیفی- تحلیلی در تفاسیر گوناگون مورد بررسی قرار دهدتا با استفاده از سیاق ، معنای مراد از عبارت فوق را استخراج کرده و در نهایت ترجمه های فارسی را به بوته نقد بگذارد. برای این منظور بیش از بیست تفسیر و چهل ترجمه از قرآن کریم مورد بررسی قرارگرفت و در نهایت سیاق آیه(لفظی و غیرلفظی) نشان داد که از بین معانی مطرح شده ،معنای مصادفه (غافل یافتن قلب)، به مفهوم اصلی آیه نزدیک تر است. با این حال از بین مفسران، شریف رضی، ابن شهرآشوب، نیشابوری و ابن جنی و از بین ترجمه های بررسی شده تنها دو ترجمه فارسی تفسیر طبری و ترجمه کاظم ارفع تا حدودی به این مفهوم اشاره کرده اند.
۲.

آسیب شناسی معانی باب «افتعال» در کتب مشهور ادبی با رویکرد تطبیقی بر آیات قرآن

کلیدواژه‌ها: افتعال معنای باب افتعال آسیب شناسی معانی ابواب ثلاثی مزید وقوع اظهار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۴
مسئله این مقاله، آسیب شناسی معانی ذکر شده برای باب «افتعال» در کتاب های مشهور ادبی است. هدف از این کار، کمک به نویسندگان و پژوهشگران این دانش است تا بتوانند با درک صحیح تری از معانی باب «افتعال» و به طور کلی از تمامی ابواب ثلاثی مزید که در حوزه ادبیات عربی کاربرد فراوانی دارند، برخورد کنند. بدین ترتیب، صرفاً به ذکر یک معنا در کتاب ها بسنده نکنند و بدون بررسی دقیق، آن را نپذیرند و به آن استناد نکنند.در این مقاله، مباحث آسیب شناسی معانی در دو محور مورد بحث قرار می گیرند: ۱. ناپیدایی و وضوح؛ ۲. درستی و نادرستی. این مقاله اثبات می کند که از میان یازده معنای مورد بررسی، شش معنا (وقوع، خَطفه، استعمال، وجدان، اظهار و سلب) دارای ناپیدایی هستند و پنج معنا (تفعّل، قبول، لفعل الفاعل بنفسه، مجرد و اغناء) نادرست می باشند. این نگاشته، به روش توصیفی-تحلیلی، اسناد و اطلاعات کتابخانه ای و رایانه ای را گردآوری کرده و با استفاده از دیدگاه بزرگان اهل لغت و به روش استنباطی و اجتهادی، فرضیه خود را اثبات کرده است.