مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
خضر
حوزههای تخصصی:
نگاه مولوى به موسى (ع) همان نگاه قرآنى است که در آیات الهى آمده است. موسى (ع) در مثنوى معنوى گاه چون مریدى است که از ولادت تا وفات با عنایت الهى رشد و نمو یافته، در مسیر شریعت ربانى گام نهاده، طریقت معنوى راکه آزموده وبه منزل حقیقت خلیفة اللهى واصل گردیده است. وگاه چون شیخ کاملى براى قوم بنى اسرائیل به مدد الهى معجزات نه گانهء خویش را آشکار مى سازد و وادیهاى خطرناک رهایى از فرعون و قارون ستمگر راکه مثل شیطان و نفس هستند پشت سرگذارده و به مقامات الهى نایل گردانیده است. با اینهمه مرسى (ع) در برابر خضر (ع) چون سالکى زانوى تأدب به زمین زده و در آزمون سخت صبر مردود گشته برمى گردد. موسى (ع) در نظر مولوى گاه مظهر عقل الهى است وگاه مظهر عقل بشر
انحراف از هنجار در شعر صائب تبریزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رمزگشایی از ماجرای خضر و موسی- علیهماالسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در بسیاری از موارد، آیات قرآن سرچشمه های سخنان بلند و ارزشمند اهل معرفت است؛ در این میان داستان های قرآنی از جمله داستان خضر و موسی- علیهماالسلام- نیز همواره مورد توجه و علاقه عرفا بوده و ژرف نگری به همراه درک معنوی- شهودی ایشان، این ماجرا را در سطوح گوناگون بخصوص در تطبیق انفسی، پذیرای ابعاد متعددی از معنی کرده است.
اهل معرفت، این داستان را داستانی رمزگونه و تمثیلی دانسته اند و با رمزگشایی از جزییات ماجرا، کوشیده اند راهی به افق های معنایی اصیل آن بیابند و معانی مکتوم آن را آشکار کنند.
در مباحثی که مطرح خواهد شد، سعی شده دیدگاه های متفاوت عرفا به این ماجرا بررسی و تا حد امکان تحلیل شود."
گرهی در داستان عاشق شدن پادشاه بر کنیزک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عاشق شدن پادشاه بر کنیزک، نخستین داستانی است که مولانا آن را حسب حال ما خوانده، و بعد از عشق نامه مثنوی (سی و پنج بیت نخست) سروده است، طرح داستان به گونه ای است که مولوی توانسته پاره ای از اصول عرفانی و عقاید خود را، به مناسبت هایی در ضمن آن بیان کند جز آن که در فرجام آن، در دفاع از کار پادشاه و حکیم در کشتن زرگری بی گناه، گرهی در کارش افتاده، و ناگزیر برای تاویل آن به استفاده از تمثیل و استناد بر آیات و روایات چنگ زده و با شدت و حدت از آن دفاع کرده است، با این همه، حالت بهت و حیرت خواننده را از کار حکیم الهی ترک نمی کند؛ به همین مناسبت نگارنده برآن شد که مستندات مولوی را در آن مورد، از دیدگاه های مختلف بررسی کند تا شاید توفیقات حق- تعالی- دستگیرش شود و راه به جایی ببرد، و یا حداقل طرح مساله خود انگیزه ای گردد بر مثنوی پژوهان، برای تحقیقات بیشتر در این زمینه.
مأموریت الیاسی در سنت اسلامی خضر و مهدی(علیهما السّلام) The Eliatic Function in the Islamic Tradition: Khiąr and the Mahdì1
حوزههای تخصصی:
این مقاله تحقیقی است در باب نقش خضر و مهدی(علیهما السّلام) در سنت اسلامی، با عنایت به جایگاه ایشان به عنوان رهبران معنوی و راویان معرفت الهی در تمهید شرایط آخر الزّمان. نگارنده در این مقاله از مفهوم ""مأموریت الیاسی"" که لئوشایا آن را مطرح کرده است، به عنوان یک اصل، استفاده میکند و مقالهٴ خود را با توضیح این مفهوم آغاز میکند. سپس فهم سنّتی از خضر و مهدی را مورد بررسی قرار میدهد. ضمن این تحلیل، نگارنده آیات و روایاتی را همراه با تفسیرهای شارحان سنتی و معاصر، با تأکید بر تشیّع و تصوّف ارائه میدهد.
صائب و بررسیِ طول و عرض زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر درباره ی مهلت چند روزه ی حیات، از دیرگاه دغدغه ی آدمی بوده است. اندیشمندان ایرانی نیز در قرون متمادی، درباره ی راز عمر، سخن ها گفته اند. صائب تبریزی، شاعر مضمون گرای قرن یازدهم هجری، نیز از این مضمون ناب، غافل نبوده و از زوایای گوناگون، چند و چون عمر آدمی را کاویده است. در این مقاله، نخست عواملی را که از دیدگاه صائب، سبب ساز عمر دراز تواند بود، در ده بند برشمرده ایم. سپس آن چه را که از نظرگاه او می تواند موجب کوتاهی عمر بشر باشد، در دوازده بند خلاصه کرده ایم. این که در غزلیات صائب و صور خیال او، عمر آدمی به چه چیزهایی تشبیه شده است و شاعر از هر مشبه به چه بهره هایی گرفته است، بخش دیگر این مقاله را شکل می دهد. هم چنین نگاه منتقدانه و طعنه خیز صائب به آرزوی عمر طولانی- که در حضرت خضر(ع) تمثل می یابد- او را به واکاوی عواقب طول عمر می کشاند و به خواننده، این آگاهی را می بخشد که باید به عرض حیات، بیش تر توجه کند و نه طول آن.
عناصر داستانی در قصه موسی و خضر با تکیه بر شخصیت و زمان (اصل مقاله به زبان عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان از عناصر گوناگون همچون شخصیت و زمان تشکیل شده است. ویژگی های شخصیت های داستان به ساختار داستان شکل می دهد و داستان بدون آنها وجود ندارد. از آن سو، برای پیشبرد و تکامل داستان ناگزیر باید عنصر زمان وجود داشته باشد؛ از این رو هر داستانی آغاز و پایان دارد.
در این پژوهش که عناصر داستان موسی و خضر W را با تکیه بر شخصیت و زمان بررسی می کند، نخست داستان از نگاه قرآن بررسی شده، سپس شخصیت های داستان تقسیم و معرفی شده اند و با به کارگیری نظریه های معاصر داستانی، برخی ویژگی های آنها بیان شده است.
این مقاله پیوند میان شخصیت های داستان و سرنوشت آنها را می کاود و در پی آن به بررسی عنصر زمان در داستان بر مبنای تأمل و دقت در واژگان و آیات و سبک بیانی آن می پردازد؛ و بر آن است که شیوه به کارگیری زمان و دلالت آن در این داستان را نشان دهد.
پرواز یک اسطوره از حماسه تا عرفان مقایسه داستان آب حیات، خضر و اسکندر در خوانش حماسی فردوسی در شاهنامه و خوانش عرفانی عطار در الاهی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرزوی بی مرگی و داشتن عمر جاوید از آغازِ زیستِ انسان بر پهنه هستی وجود داشته است. اهمیّت این موضوع تا بدان جاست که در کهن ترین متن ادبیِ جهان، گیل گمش، درباره این آرزو سخن گفته شده است. داستان اسکندر و خضر و
جست و جوی آنان برای یافتنِ آبِ زندگی نیز این مضمون را در برداشته است. البتّه در متن های مختلفِ ادبی، با توجّه به گونه آن اثر، این داستان جلوه ها و خوانش های متفاوت داشته است. نگارندگان در این پژوهش به بررسی خوانشِ حماسی در شاهنامه فردوسی و خوانشِ عرفانی در الاهی نامه عطّار پرداخته اند و تفاوت های آن را برشمرده اند.
بررسی چگونگی و چرایی نگاه متفاوت شاعران سبک اصفهانی به عناصر اسطوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره درتمام ادوار وسبک های شعر فارسی، براساس نطام فکری و اندیشگی هردوره، جلوه گاهِ جهان بینی مردمان آن عصربوده است و با اشکال وکارکردهای متفاوت ی در شعروارد شده است. درقرن دهم هجری،باروی کارآمدن دولت صفوی،تحولی اساسی در جامعه ایران وبه تبع آن در تمام حوزه های فکری وهنری آن رویداد. در این دوره،سبکی درشعرفارسی شکل گرفت که باسبک های قبل از آن دارای تمایزاتی آشکار بودوشعرفارسی چه از لحاظ صوری و چه معنایی دگرگون شد. یکی ازعناصری که بیشترین دگرگونی در آن حاصل شد،نحوه به کارگرفته شدن اسطوره ها در شعر شاعران این عصر است؛که با دوره های پیشین تمایز آشکار دارد.در توضیح این امربایدگفت،که شاعران سبک هندی اسطوره هایی چون خضر،آب حیات و مسیح را که بیشترین بسامد را در اشعار عرفانی دارند با نگاهی غیرقدسی به کار برده اند. امری که دلیل اصلی آنرا باید توجه شاعرعصرصفوی به زمین و واقعیات این جهانی و به تعبیری زمینی شدن شعر این دوره دانست.
نگاه فراهنجار صائب به داستان «خضر»در آیینة اشعارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خضر یکی از نام های آشنا در ادبیات فارسی است که در هیأت پیامبر، ممدوح، معشوق، پیر و ... در شعر فارسی ظاهر شد ه است. علیرغم تفاوت در رویکرد شاعران نسبت به داستان خضر، همة آنها در یک نکته مشترکند و آن دید مثبت آنها به خضر و زندگی جاوید اوست؛ اما این داستان در شعر صائب، مدخلی دیگر یافته است. صائب با دست بردن در این داستان، خضر را از هالة رازآمیز پیشین خود جدا کرده و با شگرد خاص خود در خدمت مضمون سازی های شاعرانه قرار داده است؛ علاوه بر آن، بایدگفت آنچه وی را در این زمینه از شاعران پیشین متمایز می کند، بار معنایی منفی داستان خضر در شعر وی است که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. در این مقاله، تمامی مضمون های شاعرانة عناصر داستان خضر در شعر صائب گردآوری و طبقه بندی شده و به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و بر این اساس، تفاوت نگاه صائب به شخصیت خضر و عناصر این داستان با نگاه پیشینیانش واکاوی و دلایل این نگرش منفی تحلیل شده است
جلوه های معنایی نماد «خضر» در اشعار حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حزین لاهیجی، شاعر برجسته سبک هندی، از شعر برای بیان احساسات و باورهای صوفیانه خود بهره برده است. از شگردهای این شاعر عرفان مشرب، ابراز عواطف ناب عارفانه به پشتوانه شخصیت های صوفی مسلک بوده است که در تبیین جهان بینی او اهمیّت بسزایی دارد. از بن مایه های نمادین شعر لاهیجی در این حوزه، می توان به «خضر» اشاره کرد که به سبب برخورداری از ویژگی انعطاف معنایی یا تأویل پذیری مفهومی، کارکردهای متنوع و گاه متناقض به خود گرفته است. در این پژوهش، مبنای کار نگارندگانْ پردازش توصیفی تحلیلی آن بخش از سروده های حزین است که با دگردیسی شخصیت خضر، قاموس واژگانی این کهن الگوی نمادین را با متغیرهای معناییِ متنوع گسترش داده است. یافته های تحقیق گویای آن است که کاربردهای نمادین خضر ماهیت دینی خود را حفظ کرده است؛ اما وقتی با افکار عاشقانه حزین درمی آمیزد، با جهش محسوس، از حدود متعارفِ باورهای مخاطب درمی گذرد و جلوه های گریز از معانی عُرفی را به نمایش می گذارد.
کهن نوشته هایی درباره ارتباط سعدی با خضر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هفتم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۲۹
185-196
حوزههای تخصصی:
درباره شخصیت پیچیده و پرابهام سعدی، برخی باورها و افسانه ها شکل گرفته است که بر اساس مدارک و منابع تاریخی، هسته شکل گیری برخی از آن ها را می توان در لایه ای شناخته شده و خاص از تاریخ، ردیابی و آن را به زمانی مشخص محدود کرد. یکی از این باورها که دست کم از نیمه سده هشتم هجری یا اواخر این قرن رواج داشته، ماجرای دیدار سعدی با خضر است. در اسناد سده نهم، به کسب زلال معنوی از خضر برای سعدی نیز اشاره شده است. در این نوشتار، دو سند بسیار کهن در این باره عرضه می شود که نشان می دهد این باور به زمانی کهن تر، احتمالاً اواخر عهد حیات سعدی و یا در حالتی بدبینانه، اوایل سده هشتم هجری تعلق دارد. یکی از این اسناد، شعری از یکی از معاصران همام تبریزی است که در آن به اینکه سعدی «قطره ای از کام خضر» را مزیده، تصریح شده و این، کهن ترین مأخذ برای باور اخیر است.
نقش عوامل اجتماعی در بهبود اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: کوی خضر)
حوزههای تخصصی:
اجتماع پذیری عاملی است که باعث پیوند ارتباط بیشتر افراد با یکدیگر می شود. ابعادی که مرتبط با اجتماع پذیری است و بر آن تأثیرگذار می گذارد به سه دسته تقسیم می شود: بعد کالبدی، بعد فعالیتی و بعد اجتماعی. سکونتگاه های خودرو ازجمله فضاهایی است که می تواند اجتماع پذیری در آن ها مهم تلقی شود. سکونتگاه های غیررسمی به مناطقی اتخاذ می شود که در محلات فقیرنشین شهرهای بزرگ به وجود می آید و افراد ساکن در این مناطق نمی توانند به علل مختلف (اجتماعی، اقتصادی و...) وارد فضای شهری شوند. منطقه موردبررسی کوی خضر استان همدان است و بعد اجتماعی در نمونه، موردبررسی قرارگرفته شده و مؤلفه امنیت، گذراندن اوقات فراغت و تعاملات اجتماعی بیشترین تأثیر را بر اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی دارا بوده است. هدف از این پژوهش به دست آوردن بیشترین میزان تأثیر فضایی سالم و اجتماع پذیر بوده است که باعث بهبود مشکلات مدیریت و برنامه ریزی برای این مناطق شود. روش تحقیق پژوهش حاضر روش کمی و نحوه به دست آوردن اطلاعات با ابزار پرسشنامه و تحلیل آن با نرم افزار SPSS انجام شده است.
بررسی و تحلیل تمثیل «آب حیات» (با نگاهی به غزلیات حافظ)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تمثیل را می توان متنی با مفاهیم متنوع تعریف کرد که مفاهیم آن با معنای تحت اللفظیش تفاوت دارند. «آب حیات» یا آب زندگانی از دیرباز، یکی از تمثیل های معروف و رایج در فرهنگ و ادبیات فارسی است که در ذهن و زبان بزرگان شعر و ادب، در مفاهیم گوناگونی تجلی یافته است. بررسی منشأ و اساس این تمثیل و استخراج مفاهیم گوناگون آن، هدف این جستار است؛ بدین منظور دیوان حافظ به عنوان منبع اصلی، انتخاب شد تا با شاهد مثال هایی از غزلیات وی، تنوع مفاهیم در این تمثیل باز نموده شود. حاصل این پژوهش نشان داد که حافظ به منظور آرایش کلام و تقویت معانی، 25 بار، ترکیب «آب حیات» و مترادف های آن را به کار برده است و در آن کاربردها، با استفاده از استدلال های خیالی، مفاهیمی چون «می»، «لب و دهان یار»، «قدرت بیان شاعر و شعر او»، «حالات عرفانی و واردات غیبی»، «شاهد» و «هوای منزل یار» را اراده کرده است.
بررسی نقش داستان حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) از منظر قرآن در آموزش تفکر مراقبتی مبتنی بر آموزه های فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
73 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی داستان موسیg و خضرg مبتنی بر آموزش تفکر مراقبتی براساس آموزه های فلسفه برای کودکان است تا بتواند کاربرد داستان های قرآنی را به منظور چگونگی آموزشِ تفکر از جنس مراقبتی بازگو نماید. روش پژوهش از نوع توص یفی-تحلیلی است. نمونه موردی شامل آیات 60 تا 82 سوره کهف و تفاسیر مربوطه می باشد که فاکتورهای تفکر مراقبتی از جمله تفکر ارزش گذاری، عاطفی، فعال، هنجاری و همدلانه را در خود دارد. یافته های تحقیق، داستان فوق که خود حاوی سه داستان پندآموز و تفکر برانگیز از نوع استاد-شاگردیست را در زمره داستان هایی با قابلیت حضور فاکتورهای تفکر مراقبتی و آموزش از طریق آن برشمرده است. همچنین دارا بودن ویژگی های پرسش و پاسخ در متن داستان و چالش های موجود در مسیر تجربه اندوزی، یادگیری و رشدِ تکاملیِ شخصیتِ حضرت موسیg در پایان داستان را برای آموزش کودکان مناسب می داند. به نظر می رسد بررسی چنین داستان هایی از جنس دیالوگ های احساسی و عقلانی که ارکان تشکیل دهنده تفکر مراقبتی از منظر فلسفه برای کودکان را در خود دارد، برای رشد و تکاملِ پرورش این جنس از تفکر در کودکان سودمند باشد. در نتیجه گیری حاصله از یافته ها، به دو معنا از تفکر مراقبتی می رسیم، نخست اینکه متوجه آنچه می اندیشیم باشیم و دیگر آنکه متوجه نحوه اندیشیدنمان باشیم.
تحلیل اخلاقی و کلامی داستان حضرت موسی (علیه السلام) و حضرت خضر نبی (علیه السلام)
حوزههای تخصصی:
داستان رویارویی حضرت موسی (ع) و جناب خضر(ع)، حکایتی واقعی همچون دیگر قصص قرآنی است که هدایتگر راه معرفت به خدا و انبیای الهی (ع) و شناخت طریق حق می باشد. مقاله حاضر با هدف شناخت نکات اخلاقی وکلامی و تحلیل برخی از نکات اخلاق و کلامی داستان موسی(ع) و خضر(ع) در قرآن تنظیم و تدوین شده است. نکات ارزنده تفسیری این داستان در تحلیل اخلاقی مبنی بر عدم صبر و فراموشی حضرت موسی(ع) نسبت به حضرت خضر (ع) و نیز در بحث کلامی کشتن جوان توسط حضرت خضر(ع) بر اساس نظام تکوین و تشریع پاسخ داده شده و هیچ شبهه ای بر این دو پیامبر وارد نیست و عصمت این دو پیامبر بر اساس شواهد و دلایل تفسیری و روایی ثابت شده است.
بررسی و پاسخ شبهات چهارگانه عصمت در همراهی موسی(ع) با خضر (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۰
۱۰۴-۸۵
در داستان همراهی حضرت موسی علیه السلام و جناب خضر نبی علیه السلام، ظاهر آیات قرآن چهار رفتار را به موسی نسبت می دهد که عبارتند از: خلف وعده، فراموش کاری، عدم برخورداری از فضیلت صبر و در آخر نسبت دادن فعل قبیح و زشت به خضر نبی(ع). این در حالی است که موسی(ع) از انبیاء معصوم الهی است و عصمت در تعریف متکلمان با چهار مورد پیش گفته منافات دارد و همین تنافی و ناسازگاری مسئله تحقیق حاضر است. در این نوشتار نگارنده با روش تحقیق کتابخانه ای تلاش می کند ابتدا پاسخ های متکلمان و علمای شیعه را در توجیه این چهار رفتار احصاء کند و آنگاه پاسخ های چهارگانه ای که حاصل تأملات خویش است را ارائه دهد. یافته های تحقیق شامل چهار دفاعیه است که عبارتند از انجام وظیفه نهی از منکر، خیرخواهی، تعارض عقل و وحی و سهو النبی، البته راه حل سهو النبی، با توجه به ضعف اسناد از قوت لازم برخوردار نیست.
مسئله برتری خضر بر موسی در سنت تفسیر عرفانی، با نظر به تفسیر آیات 62 تا 80 سوره کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۱۵۲-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
برخی از صوفیان داستان قرآنی موسی و خضر را، به دلیل برتری خضر بر موسی در ظاهر داستان، دلیل بر برتری ولایت بر نبوت دانسته اند. در مقابل برخی دیگر، از برتری مقام موسی بر خضر سخن گفته اند. برتری خضر بر موسی، مشکلاتی الهیاتی پدید می آورد و برای حل این مشکل در کلمات مفسران و به تبع آنان متصوفه مواردی طرح شده است که برخی ضعیف و برخی قوی است. برخی از این وجوه عبات اند از: (1) موسایی که به مصاحبت با خضر مأمور شد، موسای کلیم نیست؛ (2) خضر فرشته ای الهی بود و موسای کلیم مأمور به صحبت با فرشته ای بود؛ (3) برتری خضر بر موسی نسبی است نه مطلق؛ (4) خضر خود پیامبری الهی بوده است و تبعیت موسی از او تبعیت یک پیامبر از پیامبر دیگر است. این پاسخ آخر نزد اکثر مفسران رسمی نیز مقبول است. خضر خود پیامبر بوده است و استفاده موسی از خضر مانند استفاده او از محضر شعیب است. از نخستین تفاسیر اهل سنت و شیعیان تا روزگار ما این نظر مورد اشاره مفسران بزرگی چون طبری، سمرقندی، بیضاوی، ابوحیان اندلسی و صوفیانی چون بخاری، قشیری، هجویری، غزالی، سنایی، عین القضاه و علاءالدوله سمنانی است. به نظر می رسد از میان این اقوال که ما را در حل مسئله برتری خضر بر موسی یاری می کند، این قول رَوایی بیشتری داشته باشد، زیرا: اولاً مورد تأیید روایات فریقین است؛ و ثانیاً منافاتی با پیامبرشناسی اسلامی ندارد؛ و ثالثاً با سایر آیات قرآن کریم نیز هماهنگ است.