فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
149 - 180
حوزههای تخصصی:
به «تولّی وتبرّی» در علم فقه و کلام اسلامی اهتمام جدی شده اما در علم اخلاق کمتر مورد توجه قرار گرفته است. «تولّی و تبرّی» در لغت به معنای دوست داشتن خوبان و دشمنی با بدان است. مهم ترین اندیشمند اسلامی که آن را در اندیشه اخلاقی و عرفانی توضیح و تبیین کرده، خواجه نصیرالدین طوسی است. ایشان «تولّی و تبرّی» را به معنایی جدید به کار برده و معتقد است «تولّی و تبرّی» از معنایی باطنی - که حالتی نفسانی و فقط به معنای روی آوردن و دوست داشتن خدای متعال و بیزاری جستن از غیر اوست- به معنایی اخلاقی تبدّل یافته و لذا مقدمه تهذیب نفس و تربیت اخلاقی، معیار و زمینه ساز سعادت و تشکیل مدل مفهومی آن قرارگرفته است؛ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی دیدگاه خواجه طوسی را درباره رابطه حقیقت «تولّی وتبرّی» با الگوی مفهومی سعادت بررسی کرده و این نتایج به دست آمده است: 1. «تولّی وتبرّی» به مثابه نشانه دینداری، مقامی است که با کنترل قوای نفس حیوانی (یعنی شهوت و خشم) تحت نظر عقل به مثابه حجت باطنی الهی قابل دستیابی است؛ 2. «تولّی وتبرّی» ترکیبی از سه عنصر معرفتی، گرایشی و توانشی است؛ 3. حقیقت «تولّی وتبرّی» ذوب و استغراق وتبرّی در تولّی و تحصیل تولّی صرف است و این امر شرط دستیابی به مقام رضا و تسلیم است؛ 4. با استمداد از ابزار دستیابی به «تولّی وتبرّی» یعنی معرفت، محبت، هجرت و جهاد می توان به سعادت، یعنی زایش و رویش تمام فضائل اخلاقی و درجات و مقامات عرفانی مانند رضا، تسلیم، ایمان، یقین و در نهایت دستیابی به مقام اهل وحدت(فنا) دست یافت.
تربیت متعالی در دیدگاه امام محمد غزالی و آبراهام مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و به شیوه استقرایی کوشیده است با بررسی آراء و افکار امام محمد غزالی _اندیشمند و عارف مسلمان قرن پنجم هجری_ و آبراهام مازاو _روان شناس انسان گرای قرن بیستم_ مدل تربیتی آن دو را برای دستیابی به بالاترین مراتب تعالی بررسی و مقایسه نماید. جامعه آماری پژوهش، آثار دو اندیشمند شامل کتاب ها، مقالات و سخنرانی هاست. بررسی نشان می دهد که نظام تربیتی این دو، اشتراکات و نیز تفاوت هایی دارد. مهمترین تفاوت در تعیین هدف غایی از تربیت متعالی است که غزالی آن را هدفی اخروی می داند. در شیوه تربیتی غزالی، بر اعتدال، ایجاد عادت به عمل نیک، و حضور مربیان فرهیخته تأکید شده است؛ درحالی که مازلو بر ارضای سلسله مراتب پایین تر نیازها، و تکیه بر خلاقیت و آزادی فردی تأکید می کند. اگرچه ارزیابی نشان می دهد که نظام تربیتی غزالی از انسجام بیشتری برخوردار است اما تأکید بر خلاقیت و آزادی انتخاب _آن چنان که در دیدگاه مازلو وجود دارد_ همزمان با حضور مربیان متعالی به عنوان الگوی متربیان، می تواند به کارآمدتر شدن این نظام کمک کند.
واکاوی انگاره اجتماعی امام موسی صدر و دلالت های آن در تبیین ماهیت تربیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
278 - 312
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل مؤلفه ها و مقولات اجتماعی مورد نظر امام موسی صدر تصویر کلی ایشان از ماهیت اجتماعی شدن را شناسایی کرده و دلالت های آن را برای حوزه تربیت اجتماعی روشن سازد. در این تحقق از روش های توصیفی - تحلیلی و استنتاج عملی مورداستفاده قرار گرفته است. بر مبنای این پژوهش انگاره کلی امام موسی صدر از اجتماع، انگاره ای مبتنی بر تصویر ارگانیزمی جامعه و مبتنی بر نگرش توحیدی است که مؤلفه های اصلی آن در یازده مؤلفه؛ (وحدت، کنشگری انسان، اجتماعی بودن هویت انسان، تفکر تشکیلاتی و تمدنی، کیفیت رابطه فرد و جامعه، آزادی، تعامل و همزیستی، گشودگی و رواداری، گفت وگو، احترام متقابل، ارزش ها)، مورد بررسی قرار گرفته است. دلالت های این انگاره کلی و مؤلفه های تشکیل دهنده آن برای ماهیت تربیت اجتماعی نیز، در هشت دلالت کلی مشخص گردیده است. این دلالت ها عبارت اند از؛ اصل نگرش توحیدی، ا اصل انسان گرایی فطری، اصل نگاه مشفقانه به دیگری، اصل نگاه به دیگری به مثابه خویشتن، اصل باور به آزادی چون ارزش، اصل مبتنی ساختن رشد بر عمل، اصل برخورداری از اندیشه و منش تشکیلاتی، اصل ضرورت گفت وگو چون بینش، منش و روش، اصل هویت سازی بر محور انسانیت
جایگاه حسن فعلی و حسن فاعلی در ارزشمندی اخلاقی افعال از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های نظام ارزشی اسلام برخلاف بیشتر مکاتب اخلاقی، توجه به حسن فاعلی در ارزشمندی اخلاقی است؛ اما این به معنای نادیده گرفتن جایگاه حسن فعلی نیست. مقاله حاضر با هدف تدقیق در دیدگاه آیت الله مصباح یزدی در جایگاه هریک از حسن فعلی و حسن فاعلی در ارزشمندی فعل اخلاقی به رشته تحریر درآمده و به تحلیل دیدگاه ایشان در برخی مسائل جزئی در این بحث پرداخته است. از جمله مسائل مدنظر در این مقاله، رابطه حسن ذاتی با ارزشمندی افعال، حسن فعلی و ارزشمندی در فعل مباح، وجوه اصالت حسن فاعلی و ارتباط نیت خوب بدون عمل با ارزشمندی اخلاقی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی است. این نوشتار که با روش توصیفی و تحلیلی نگاشته شده، به این نتایج دست یافته که از منظر ایشان، «حسن ذاتی» به معنای حسن فعلی است، اما ارزشمندی اخلاقی فعل، مشروط به حسن فاعلی نیز هست. مباحات شرعی با توجه به معنای سلبی حسن (قبیح نبودن)، از مصادیق حسن فعلی محسوب می شود و با نیت الهی، ارزش اخلاقی پیدا می کنند. همچنین می توان وجوه اصالت حسن فاعلی را در وابستگی حسن فعلی به حسن فاعلی، جهت دهی ارزشی آن به فعل خنثا و تأثیر قبح فاعلی در سقوط انسان دانست. علاوه بر این، بررسی به دست آمده روشن کرد که نیت خوب بدون انجام فعل، فعل جوانحی محسوب می گردد و موضوع آن از بحث دخالت حسن فعلی و فاعلی در ارزشمندی اخلاقی خارج است.
راهکارهای خانواده در افزایش عزت نفس کودکان ازمنظر اسلام
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
93 - 107
حوزههای تخصصی:
چکیده
در نگرش اسلامی انسان موجودی شریف است. ازاین رو عزت نفس یکی از مهمترین شاخصه های انسان سالم (مؤمن) ازمنظر دینی است؛ زیرا او را در رسیدن به کمال و رستگاری یاری می کند. ازاین رو حفظ و تقویت این ویژگی مهم بر هر فردی لازم و ضرورت است. پایه های عزت نفس از کودکی بنا نهاده می شود و نوع ارتباط والدین و چگونگی رفتار آنها تأثیر زیادی بر خودارزشمندی کودکان دارد. پژوهش حاضر با پارادایم تفسیرگرایی به تحلیل محتوای متون دینی می پردازد و بااستناد به آیات و روایات باروش قیاسی و استقرایی ابعاد رفتاری و روان شناختی مرتبط با عزت نفس و راهکارهای ارتقای آن در فرزندان را استنتاج می کند. آنچه از این مطالعه به دست آمده این است که والدین با راهکارهایی مانند محبت، تکریم، توجه به تفاوت های فردی و واگذاری مسئولیت به کودکان می توانند عزت نفس و اعتمادبه نفس را در آنها افزایش دهند.
نسبت فضائل الهیات مسیحی و فلسفی در حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
97 - 118
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نسبت میان فضائل فلسفی و الهیاتی در حکمت متعالیه ملاصدرا می پردازد. اندیشمندان مسیحی سه فضیلت 1-ایمان، 2-عشق و 3-امید را به عنوان فضائل الهیاتی به فهرست چهار فضیلتِ اصلی فلاسفه یعنی 1-حکمت، 2-شجاعت، 3-اعتدال (عفت) و 4-عدالت افزودند. ملاصدرا فضیلت اصلی و غائی را ایمان و فضائل چهارگانه معروف را در حکم صراط و وسیله ای می داند که زمینه را برای معرفت و تقرب به خدا فراهم می کند. فضیلت ایمان در اصل از سنخ معرفت و بالاترین مرتبه آن یقین است اما ایمانی که در قلب رسوخ کند، همراه با عشق و اخلاص است. بدین سان فضیلت ایمان در ساحت احساسات به تحقق فضیلت محبت و در ساحت اراده به فضیلت امید (توکل، تسلیم، و در نهایت انقطاع الی الله) در انسان مومن می انجامد. نتیجه آن که ملاصدرا با تبیین نقش برتر و هدایت کننده فضیلت ایمان، از پیروی فیلسوفان یونان و پیروان آنان جدا می شود.
ابعاد خردمندی از دیدگاه قرآن کریم و اصول تربیتی منتج از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه اصول آموزش خردمندی بر مبنای ابعاد خرد در اندیشه ی اسلامی است. برای رسیدن به این هدف، دو گام برداشته شده است. در گام اول دیدگاه قرآن کریم (به عنوان منبع اصلی دین اسلام) در مورد خرد، از طریق روش تحلیل مفهومی مورد بررسی قرار گرفته است تا ابعاد خرد از دیدگاه قرآن کریم مشخص شوند. از جمله ابعاد خردمندی از دیدگاه قرآن «تفکر (در آیات تکوینی یا شگفتی های آفرینش)»، «علم گرایی (پشتوانه ی علمی) و دوری از پندارگرایی»، «ذکر (هوشیاری)»، «آزاداندیشی و پرهیز از تقلید»، «غربال گری و پیروی از بهترین»، «پندآموزی و عبرت پذیری»، «آینده نگری و عاقبت اندیشی»، «انسجام وجودی (هماهنگی علم و گفتار با عمل و رفتار)» و «تقوا (خویشتن داری)» است. در گام دوم، با روش تحلیل استنتاجی، از ترکیب هدف اساسی تربیت از دیدگاه قرآن، که عمل خردمندانه است (مقدمه هنجارین) با ابعاد خرد در قرآن (گزاره های واقع نگر)، اصول آموزش خردمندی (گزاره های تجویزی)، استنتاج و تدوین شدند. از جمله این اصول «آموزش تفکر هدفمند و هدایت شده (تعقل)»، «ترغیب به علم-آموزی و اقامه برهان (ذکر دلیل برای امور)»، «تذکر»، «پرورش تفکر نقاد»، «آموزش و زمینه سازی برای مقایسه و سنجش و انتخاب بهترین»، «عبرت آموزی»، « آموزش تدبیر (ژرف نگری و برنامه ریزی) و احتیاط»، «التزام عملی به دانش و سخن» و «تقویت اراده» است.
جلوه های ظهور جرم انگاری امنیت مدار در جرائم علیه امنیت در حقوق کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
137 - 158
حوزههای تخصصی:
امنیت گرایی یکی از برساخت های ناروایی است که بر پیکره ی سیاست جنایی تحمیل می گردد و به معنای روند انحرافی در تشکیل یک فرایند پاسخ دهی به پدیده ی مجرمانه است. امنیت گرایی سیاست جنایی می تواند معیاری برای تمیز یک سیاست جنایی کارآمد و مطلوب از یک سیاست جنایی ناکارآمد و نامطلوب باشد؛ در نتیجه سیاست جنایی هر جامعه می بایست برای جرم انگاری و خلاف قاعده دانستن اعمال و اقدامات افراد که تا پیش از این مباح تلقی می شدند، توجیه مناسب ارائه دهد. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. در این مقاله سعی شده است به این پرسش مهمترین مختصات جرم انگاری امنیت مدار در حقوق کیفری ایران کدام است؟ پاسخ مناسب داده شود. بنظر می رسد مهمترین مختصات جرم انگاری امنیت مدار در حقوق کیفری ایران شامل جرم انگاری اندیشه مجرمانه ، جرم انگاری اعمال مقدماتی،ابهام سازی تقنینی و جرم انگاری های نوین نیز می باشند. هدف از مقاله حاضر تشریح جلوه های گرایش به جرم انگاری تهاجمی در حقوق کیفری ایران می باشد.
تأثیرپذیری اخلاق و رفتار انسان از تغذیه (بر اساس آیات و روایات)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مورد تأکید در اسلام، تغذیه انسان است که حاکی از تأثیرگذاری عمیق تغذیه بر سرنوست انسان، سلامتی جسمی و روحی، به ویژه اخلاق و رفتار او است. این پژوهش مولفه های تأثیرپذیری اخلاق و رفتار انسان از تغذیه را از منظر آیات و روایات مورد بررسی قرار می دهد تا روشن شود نوع تغذیه و کمیت و کیفیت آن، چه تأثیرات مثبت یا منفی بر اخلاق و رفتار انسان می تواند داشته باشد. در این مطالعه با بررسی آیات و روایات وارده در این خصوص تأثیرپذیری اخلاق و رفتار انسان از کمیت، کیفیت و نوع تغذیه او بررسی شده است. یافته های پژوهش این است که کمیت و کیفیت تغذیه و چگونگی منابع تغذیه در اخلاق و رفتار انسان تأثیرگذار بوده و زمینه ساز بروز ویژگی های خوب یا زشت اخلاقی و رفتاری در انسان می گردد؛ به گونه ای که زمینه ساز انجام کارهای شایسته، مصونیت از وسوسه های شیطانی و اجابت دعای انسان گردیده، حتی بر نسل های بعدی نیز تأثیرگذار بوده و برخی ویژگی های اخلاقی از طریق تغذیه به آنها منتقل می شود.
پدیدارشناسی اخلاق محوری در دانشگاه: تسهیل گرها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
163 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، شناسایی عوامل تسهیل گر و بازدارنده گرایش دانشجویان به اخلاق محوری بود. مطالعه با رویکردی کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با 98 نفر از اعضای هیأت علمی، مدیران دانشگاهی، صاحب نظران، کارکنان و دانشجویان که با استفاده از نمونه گیری ملاکی انتخاب شده بودند، گردآوری شد. یافته ها درباره عوامل تسهیل گر به شناسایی هشت عامل شامل عوامل «ساختاری، کارکردی، اجتماعی، فرهنگی، فردی، دینی، مطالعاتی پژوهشی، آموزشی پرورشی» و در عوامل بازدارنده (موانع) به شناسایی 9 مورد شامل موانع «ساختاری، اجتماعی، عملکردی، سیاسی، فردی، کارکردی، مفهومی، اطلاع رسانی شناختی و فرهنگی» منجر شد. نتایج این مطالعه که برآمده از ادراک دامنه وسیعی از کُنشگران دانشگاهی بود به شناسایی ابعاد و مؤلفه های جدید و کامل تری از عوامل مرتبط در گرایش یا عدم گرایش به اخلاق محوری دانشجویان در محیط دانشگاهی منتج می شود و می توان براساس آن در توسعه اخلاق محوری در دانشگاه موفق تر عمل کرد.
تحلیل برداشت اساتید دانشگاه از مولفه های برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی و ارائه الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل برداشت اساتید دانشگاه از مؤلفه های برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی و ارائه الگوی مطلوب است.
روش: روش پژوهش، آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید حوزه تعلیم و تربیت و در بخش کمّی کلیه معلمان دوره دوم ابتدایی نواحی یک و دو شهر کرمان در سال تحصیلی 1401- 1402 است. نمونه مورد مطالعه در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدف مند، در بخش کمّی از روش تمام شماری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 20 نفر از صاحب نظران حوزه تعلیم و تربیت در دانشگاه شهید باهنر و دانشگاه فرهنگیان کرمان در سال 1401 و در بخش کمّی پرسش نامه استخراج شده از نتایج مصاحبه بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش سه مرحله ای (استراوس و کوربین (2006) و در بخش کمّی از تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. جهت تأمین روایی و پایایی بخش کیفی از روش لینکلن و گوبا (1985) که مشتمل بر شاخص های چهارگانه مقبول بودن، قابلیت انتقال، اطمینان پذیری و تأییدپذیری است، استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که 13 مقوله اصلی و 33 مقوله فرعی شناسایی شدند. سپس پرسش نامه ای جهت اعتبارسنجی الگو طراحی شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ (92/0) و روایی (صوری و محتوایی) بر اساس نظرات اساتید در حوزه تعلیم و تربیت و با استفاده از روش سیگمای شمارشی (85/0) محاسبه شد. در بخش کمّی نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری ضمن تأیید برازش مدل نشان داد که هر 33 مؤلفه مورد بررسی دارای تأثیر معناداری بر برنامه درسی تربیت اخلاقی هستند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی و با تمرکز بر الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی می توان به بهبود تربیت اخلاقی دانش آموزان ابتدایی کمک کرد.
پدیدارشناسی پرسش های دینی دانش آموزان و تحلیل کتب درسی دین و زندگی براساس آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش کیفی حاضر، پدیدارشناسی پرسش های دینی دانش آموزان و بررسی نسبت نوع پرسشها و دغدغه های دینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه با محتوای کتب درسی دین و زندگی آنها به این پرسش هاست.
روش پژوهش :بدین منظور از روش کیفی پدیدارشناسی برای پاسخگویی به سئوال بازیابی و تدوین نوع پرسشها و دغدغه های دینی دانش آموزان دوره دوم متوسط شهر کرمان استفاده گردیده است و از روش تحلیل محتوای مضمونی برای پاسخگویی به سئوال بررسی نسبت نوع پرسشها و دغدغه های دینی دانش آموزان با محتوای کتب درسی(کتب دین و زندگی) آنها استفاده شده است. در قسمت پدیدارشناسی، برای نمونه آماری پژوهش 44 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمان به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و گزارشهای خودنوشت دانش آموزان بود.
یافته ها : نتایج پژوهش در این قسمت نشان دهنده 87 کد پایه( مقوله فرعی ) و11کدسازماندهنده ( مقوله اصلی ) است. مقوله های اصلی پرسشها و دغدغه مندی دانش آموزان شامل مواردی چون: پرسش درباره خدا، جهان آخرت، ماهیت مرگ، فلسفه عبادات، امام زمان(عج)، سایر ادیان آسمانی، روابط دختر و پسر است. در بررسی و تحلیل کتب دین و زندگی دوره دوم متوسطه با توجه به نوع پرسش ها و دغدغه های دانش آموزان، نتایج پژوهش حکایت از حضور بسیار کم رنگ پاسخ و بحث درباره دغدغه ها و پرسشهای نسل جدید دانش آموزان دارد.
نتیجه گیری : از این رو، ضروت دارد در بازنگری و بازتألیف این کتب، اهتمام جدی تری به این امر مهم داده شود.
تحلیل مبانی تربیتی کانون های فرهنگی - آموزشی مساجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل مبانی تربیتی کانون های فرهنگی-آموزشی مساجد، درصدد پاسخ به این پرسش برآمد که این کانون ها به کدام مبانی پایبند بوده و از چه اهداف و اصولی پیروی می کنند؟
روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی و به کارگیری روش تحلیل محتوای قیاسی- استقرایی، به صورت مطالعه موردی «مجموعه تربیتی حضرت روح الله(ره)» مشهد را مورد بررسی قرار داد.
یافته ها: یافته های پژوهش شامل مبانی تربیتی، اهداف، اصول و روش های تربیتی بود که طی تحلیل محتوای اسناد این مجموعه تربیتی به دست آمد. مبانی تربیتی در دو سطح کلان و خرد طبقه بندی شد. مبانی سطح کلان (سیاست گذاری) ارائه شده در حوزه ساختاری (ناکارآمدی بسترهای نظام آموزش و پرورش موجود)، و در حوزه رویکرد (محوریت مسجد در امر تعلیم و تربیت، تقدم پرورش بر آموزش، مرجعیت علمی-اخلاقی مربی و اولویت نقش خانواده در تربیت) بودند. هم چنین مبانی تربیتی سطح خرد (اجرا) در حوزه محتوای تربیت (اولویت ساحت تربیت اعتقادی- عبادی- اخلاقی، ساحت های مختلف انسان و لزوم توجه به آن) و در حوزه روش های تربیت (اهمیت بسترسازی و تدریج در ارائه محتوا، تنوع ظرفیت متربی و توجه به آن) شناسایی شد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد این مجموعه ها علی رغم تنوع، از حیث مبنا و هدف از اشتراک بالایی برخوردار بوده اما در اصول و روش ها تفاوت بین کانون های فرهنگی-آموزشی مختلف قابل توجه می باشد. از این رو، یافته های حاصله در دو سطح کلان و خرد می تواند در نظام های تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.
نقد مبانی افراط گرایی دینی و بررسی مولفه های تاثیرگذار تربیت اسلامی در مهار و تعدیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
253 - 286
حوزههای تخصصی:
در میان ادیان ابراهیمی، اسلام دینی واقع گرا و حقیقت محور است. این دین، تمام تلاش خود را برای جلوگیری از تکرار آنچه برسر ادیان دیگر آمده است به کار گرفت. قرآن کریم و سیره اهل بیت (ع) ضمن روشنگری درباره مبانی، علل و عوامل بروز افراط گرایی دینی، مولفه هایی چون عقلانیت، اعتدال، احترام متقابل و گفتگو را به عنوان رمز تامین و حفظ امنیتی پایدار معرفی نموده و بدنبال تبیین راه های چالش با بحران هایی چون افراطی گری و رفتارهای خشونت آمیز است. متاسفانه چند دهه ای است که جهان درگیر صحنه های خشونت آمیز و افراطی گرایانه است که دل هر انسانی را می آزارد و این در حالی است که پرهیز از اعمال خشونت آمیز و افراط مآبانه، هدف غایی همه انسانها و همه اقوام و ملل بوده است و قطعاً دستیابی به این نیاز حیاتی بشر، جز با تمرین آن بر اساس معارف وحیانی و سنت نبوی و ولوی (ع) در زندگی فردی و اجتماعی و نیز گسترش آن بر اساس آموزه های تربیت اسلامی، میسور و ممکن نخواهد بود. لذا این پژوهش. با روش توصیفی تحلیلی و با شیوه کتابخانه ای و با ابزار پژوهش که شامل تمامی اسناد و مدارکی است که در رابطه با افراط گرایی دینی و شیوه استفاده از آموزش های دینی در شکل گیری افراط گرایی وجود دارد، درصدد واکاوی مبانی افراط گرایی دینی و نقد آن و نیز تبیین میزان فهم افراط گرایان از آموزه ها و معارف قرآن کریم است. این نوشتار می خواهد نسبت میان قرآن، آخرین پیامبر و ظهور افراط-گرایی دینی را مورد بررسی قرار دهد و سپس با تبیین نقش آموزه های اسلامی در تربیت انسانی و تاثیر آن در تعدیل افراط-گرایی، شیوه های مرسوم در سیره اهل بیت (ع) در تربیت اسلامی جوانان برای جلوگیری از افراط گرایی را بیان نماید.
آثار تربیتی تعامل با قرآن کریم با رویکرد مخاطب محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعی در فهم پیام آیات قرآن به صورتی که بتواند مشکل فرد و جامعه را در دوران کنونی حل نماید، تنها در صورتی ممکن است که همان گونه که قرآن مخاطب خود را جهانیان قرار داده و با آن ها به زبان فطرت سخن گفته، جهانیان نیز خود را مخاطب قرآن بدانند و با تلاش برای شکوفاسازی فطرت، خود را در معرض این نسیم رحمت قرار دهند. برای رسیدن به این مقصود، شرایط و ضوابطی لازم است که مخاطب قرآن باید آنها را احراز کند تا بتواند از آثار و برکات تربیتی قرآن کریم برخوردار گردد.در پژوهش پیش رو با شیوه ی توصیفی تحلیلی، به تبیین آن دسته از آثار تربیتی پرداخته شد که نتیجه مخاطب محوری است و تلاوت کننده قرآن می تواند از آن ها در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی در راستای تربیت و هدایت خویش بهره مند شود. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، آثار تربیتی مخاطب محوری در نسبت با اجتماع در سطح کلان عبارتند از: توحید محوری، اجرای قوانین مبتنی بر شرع مقدس اسلام، اقامه ی دین و فرمان های آن، و تبیین جایگاه خانواده و نقش آن. آثار تربیتی اجتماعی در سطح خرد هم آثاری مانند ایجاد روابط اجتماعی کرامت محور، اخوت و برادری، رعایت حق الناس، وحدت و همدلی، تعاون در کارهای خیر، ترویج امر به معروف و نهی از منکر و سیستم ارتباطی مبتنی بر خیر و نصیحت را به همراه خواهد داشت.
تحلیلی بر هویت معرفتی دانش اخلاق کاربردی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
45 - 62
حوزههای تخصصی:
اخلاق کاربردی را می توان به عنوان شاخه ای از اخلاق هنجاری شناخت که عهده دار حل مسائل اخلاقی به ویژه در دوراهی ها و تعارض های اخلاقی است. این شاخه از اخلاق را می توان با سنجه آموزه های اسلامی مورد بازخوانی و بازسازی قرارداد. در این صورت می توان از امکان اخلاق کاربردی اسلامی سخن گفت. اخلاق کاربردی اسلامی می تواند در تمام مراحل حل یک مسئله اخلاقی از تصور، داوری و قضاوت، حکم اخلاقی، تصمیم و اجرای آن پیشنهاداتی را ارائه کند. در این صورت می توان برای اخلاق کاربردی اسلامی ضمن بیان تعریف کاربردی و عملیاتی، به منابع، مبانی، اصول و روش های حل مسائل اخلاقی در موقعیت های خاص و دشوار پرداخت. این مقاله عهده دار تبیین این مسئله در عرصه امکان و عمل و ارائه ی یک الگوی حداقلی از اخلاق کاربردی اسلامی و ارائه یک تعریف پیشنهادی است. این دانش مرتبط با حوزه علوم اسلامی می تواند ظرفیت عظیمی را برای عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی و حرفه ها برای گره گشایی در مسائل اخلاقی فراهم کند.
فضیلت گراییِ غایت انگار؛ سلوک شهید سلیمانی در حیطه اخلاق نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۱۰۰-۷۵
حوزههای تخصصی:
اخلاق هنجاری درصدد ارائه معیاری برای تعیین حسن و قبح افعال اختیاری انسان در موقعیت های مختلف است. تصویرسازی نظریه اخلاق هنجاری جنگ در حیطه فعالیت ها و نبوغ نظامی شهید حاج قاسم سلیمانی از اولویت های معرفی شخصیت برجسته ایشان در راستای الگوسازی از اهداف این پژوهش است. مطالعه چالشیِ نوعِ سلوک حاج قاسم در جنگ به دلیل تراز بودن شخصیت ایشان اهمیت ویژه ای دارد. روش مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و ناظر به سبک زندگی ایشان است. پرسش اصلی پژوهش این است که بررسی سلوک شهید حاج قاسم سلیمانی در حیطه جنگ و اخلاق نظامی ناظر به کدام یک از نظریه های اخلاق هنجاری است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به مؤلفه های اساسی درون متنی چون الگومحوری، رعایت موازین اخلاقی و حدود شرعی در میدان نظامی، نوع دوستی و اخلاص در منش و رفتار نظامی شهید سلیمانی، می توان تصویری از نظریه فضیلت محوری غایت گرا را در سلوک نظامی ایشان استنباط کرد.
«نگرش سازی»، راهبردی نوین در تربیت اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«نگرش» در اصطلاح روان شناسی، نظامی هماهنگ و بادوام از افکار، احساسات و آمادگی های رفتاری فرد درباره یک موضوع است که به صورت اکتسابی ایجاد می شود و اغلب دارای ثبات و دوام بالایی است. می توان از این ظرفیت انسانی در حوزه تربیت اخلاقی بهره جست و آن را در قالب یک راهبرد تربیتی به کار گرفت؛ به این صورت که مربی با مداخله آگاهانه و توأمان برای ارائه اطلاعات، برانگیختن انگیزه، و آموزش مهارت های رفتاری لازم درخصوص موضوعات اخلاقی، «نگرش سازی» کند. با توجه به ناپایداری اغلب آموزه های اخلاقی در راهبردهای تربیتی موجود، پژوهش حاضر در نظر دارد با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد برون دینی، نگرش سازی را به عنوان راهبرد نوین تربیتی در حوزه اخلاق معرفی کند. یافته ها نشان می دهند که این راهبرد به دلیل سهولت در فراهم سازی شرایط، جامعیت داشتن، و ماندگاری آموزه ها، بر سایر راهبردهای تربیت اخلاقی برتری دارد و می توان با تعیین مبانی، اهداف، اصول و روش ها، آن را در قالب یک الگوی تربیت اخلاقی ارائه کرد.
فراترکیب مطالعات اخلاقِ سازمانیِ دین مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
69 - 96
حوزههای تخصصی:
پژوهش کیفی حاضر با روش فراترکیب به شناسایی ابعاد، مقوله ها و مؤلفه های مرتبط با «اخلاق در سازمان و مدیریت» در پژوهش هاِی متأثر از آموزه های ادیان توحیدی پرداخته و پس از تحلیل محتوای 30 منبع (از 236 منبع) با نرم افزار Maxqda به 343 کد توصیفی، 46 مقوله فرعی و 7 مقوله اصلی شامل حضور انگاره های دینی- ایمانی، مدیریت سرمایه های انسانی با توجه به میراث حاصل از آموزه های ادیان، شاکله شخصیتی و عادتواره ها و ویژگی های روانشناختی توصیه شده، نظارت و ارزیابی اخلاقی، پرورش سرمایه های انسانی و توسعه مهارت ها، توسعه شایستگی های مدیریتی معطوف به ارزش های دین بنیان، پای بندی به مرامنامه و یا منشور اخلاق سازمان رسیده است. درک و مفهوم سازی مضامین اخلاقی نهفته در سرمایه های فرهنگی برای سازمان ها مفید بوده و انگاره ای کاربست پذیر است. همچنین ابتنای بر دین به عنوان یک رویکرد تحقیقاتی ظرفیت آن را دارد که با بسط گفتمان انتقادی و عرضه گفتمان های رقیبِ دین مبنا در شبکه جهانیِ دانش مدیریت و نظریه سازمان مساهمت نماید.
تبیین فلسفی نسبت میان حیا و حجاب و دلالت های تربیتی آن در تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
29 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین فلسفی نسبت میان حیا و حجاب در تربیت اسلامی و ارائه دلالت های تربیتی این رابطه است. پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش توصیفی−تحلیلی انجام شد. ابتدا به شیوه توصیفی به بررسی مفهوم و جایگاه حیا و حجاب در متون تربیت اسلامی با بهره گیری از آیات قرآن، احادیث و روایات مبادرت شد. سپس تحلیل ها در ارتباط با نسبت میان حیا و حجاب به عمل آمد. نتایج نشان داد حیا در مقایسه با حجاب امری فطری، درونی و زیربنایی است. نسبت میان حیا و حجاب به شیوه ای نمادین اینگونه است که حجاب لباس حیا بوده و امری بیرونی و روبنایی است. هر چند حفظ آن در جامعه اسلامی ارزش محسوب شده و واجب است. لذا بیدارساختن و زنده نگاه داشتن فطرت حیا مقدم بر توصیه صرف به حجاب است. نتیجه آنکه از منظر تربیت اسلامی، دستور مستقیم به رعایت حجاب بدون پرورش بعد فطری حیا که از دوران کودکی صورت می گیرد، نوعی شتابزدگی در تربیت به حساب می آید. براین اساس، پیشنهاد می شود در برنامه ها و اقدامات تربیتی، توصیه به رعایت حجاب همراه با بیدار ساختن امر فطری حیا صورت گیرد و بدون پرورش فطرت حیا و بدون ملاحظه نقش مقدمه ای حیا، اقدامات در خصوص توصیه به رعایت حجاب مؤثر نخواهد بود.