تبیین فلسفی نسبت میان حیا و حجاب و دلالت های تربیتی آن در تربیت اسلامی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تبیین فلسفی نسبت میان حیا و حجاب در تربیت اسلامی و ارائه دلالت های تربیتی این رابطه است. پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش توصیفی−تحلیلی انجام شد. ابتدا به شیوه توصیفی به بررسی مفهوم و جایگاه حیا و حجاب در متون تربیت اسلامی با بهره گیری از آیات قرآن، احادیث و روایات مبادرت شد. سپس تحلیل ها در ارتباط با نسبت میان حیا و حجاب به عمل آمد. نتایج نشان داد حیا در مقایسه با حجاب امری فطری، درونی و زیربنایی است. نسبت میان حیا و حجاب به شیوه ای نمادین اینگونه است که حجاب لباس حیا بوده و امری بیرونی و روبنایی است. هر چند حفظ آن در جامعه اسلامی ارزش محسوب شده و واجب است. لذا بیدارساختن و زنده نگاه داشتن فطرت حیا مقدم بر توصیه صرف به حجاب است. نتیجه آنکه از منظر تربیت اسلامی، دستور مستقیم به رعایت حجاب بدون پرورش بعد فطری حیا که از دوران کودکی صورت می گیرد، نوعی شتابزدگی در تربیت به حساب می آید. براین اساس، پیشنهاد می شود در برنامه ها و اقدامات تربیتی، توصیه به رعایت حجاب همراه با بیدار ساختن امر فطری حیا صورت گیرد و بدون پرورش فطرت حیا و بدون ملاحظه نقش مقدمه ای حیا، اقدامات در خصوص توصیه به رعایت حجاب مؤثر نخواهد بود.Philosophical Explanation of the Relationship between Modesty and Hijab and its Educational Implications in Islamic Education
The purpose of the current research is to explain the philosophical relationship between modesty and hijab in Islamic education and present the educational implications of this relationship. The research was conducted with a qualitative approach and using a descriptive-analytical method. First, in a descriptive way, the concept and place of modesty and hijab in Islamic education texts were investigated by using Quranic verses, hadiths and traditions. Then the analysis was done on the relationship between modesty and hijab. The results showed that modesty is a natural, internal and underlying thing compared to the hijab, and in the relationship between modesty and the hijab is in a way that hijab is a symbolic garment of modesty and is an external, superstructure, although it is valuable and necessary to preserve hijab as a symbolic matter in the Islamic society. Therefore, awakening and keeping the nature of modesty alive precedes recommending hijab. As a result, from the point of view of Islamic education, a direct command to observe hijab without cultivating the natural aspect of modesty that takes place from childhood is considered a kind of haste in education. Accordingly, it is suggested that, in educational programs and actions, the recommendation to observe the hijab should be made after awakening the innate nature of modesty, and without the cultivation of the nature of modesty and without considering the preliminary role of modesty, taking measures regarding the observance of the hijab will not be effective.