فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۹٬۰۳۲ مورد.
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
79-103
حوزههای تخصصی:
رفتارگرایی و رویکردهایی که رفتار، بخشی از بنیاد تئوریک آن را تشکیل می دهد متأثر از انگارهٔ تأثیرگذاری عوامل محیطی و درونی بر رفتار، پایه رشد اخلاقی را رفتار، تأثیر دیگران و موقعیت های محرک دانسته و مکانیسم اکتساب آن را از طریق شرطی شدن و الگو قرار دادن دیگران معرفی می کنند. البته، با توجه به ویژگی های الگوپذیر، الگو و نیز موقعیتی که رفتار اخلاقی در آن شکل گرفته و بروز می یابد، تأثیرگذاری و کارآییِ الگوبرداری رفتار اخلاقی، پیچیدگی خاص خود را خواهد داشت و با ورود مؤلفه های شناختی دیدگاه های تعدیل یافته تر رفتارگرایی مانند بندورا این پیچیدگی مضاعف می شود. در حالی که تحلیل یادگیری و آگاهی، جبر محیطی، داوری و ارزش اخلاقی از منظر طیف های مختلف رفتارگرایی از نوع رادیکال تا انواع تعدیل یافته تر متفاوت بوده و با ورود متغیّر جنسیت، احتمال تغییر در فرایند و مکانیسم کنش گری اخلاقی افراد وجود دارد در این مقاله تلاش شده تا به روش کتابخانه ای و با شیوه تحلیلی۔ توصیفی، بحث جنسیت پذیری اخلاق از منظر طیف های مختلف روان شناسی رفتارگرا و با تمرکز بر تحلیل مؤلفه های مؤثر در کنشگری اخلاقی واکاوی شود. طبق یافته های این تحقیق، تأثیر جنس بر فاعلیت اخلاقی در رویکردهای تعدیل یافته تر رفتارگرایی تأیید می شود؛ هرچند این تأثیر در رویکردهای رادیکال می تواند به صورت غیر مستقیم قابل پیگیری باشد.
تأثیرپذیری اخلاق و رفتار انسان از تغذیه (بر اساس آیات و روایات)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مورد تأکید در اسلام، تغذیه انسان است که حاکی از تأثیرگذاری عمیق تغذیه بر سرنوست انسان، سلامتی جسمی و روحی، به ویژه اخلاق و رفتار او است. این پژوهش مولفه های تأثیرپذیری اخلاق و رفتار انسان از تغذیه را از منظر آیات و روایات مورد بررسی قرار می دهد تا روشن شود نوع تغذیه و کمیت و کیفیت آن، چه تأثیرات مثبت یا منفی بر اخلاق و رفتار انسان می تواند داشته باشد. در این مطالعه با بررسی آیات و روایات وارده در این خصوص تأثیرپذیری اخلاق و رفتار انسان از کمیت، کیفیت و نوع تغذیه او بررسی شده است. یافته های پژوهش این است که کمیت و کیفیت تغذیه و چگونگی منابع تغذیه در اخلاق و رفتار انسان تأثیرگذار بوده و زمینه ساز بروز ویژگی های خوب یا زشت اخلاقی و رفتاری در انسان می گردد؛ به گونه ای که زمینه ساز انجام کارهای شایسته، مصونیت از وسوسه های شیطانی و اجابت دعای انسان گردیده، حتی بر نسل های بعدی نیز تأثیرگذار بوده و برخی ویژگی های اخلاقی از طریق تغذیه به آنها منتقل می شود.
بررسی جایگاه عناصر کلیدی و اصول پایه ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در کتاب های درس ی دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به عناصر کلیدی و اصول پایه ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در کتاب های درس ی دوره ی متوس طه ی اول بود.
روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و ب ه لح اظ روش کمی است و با توجه به ماهیت آن از روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا استفاده گردید. جامع ه آم اری ای ن پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های درسی دوره ی متوسطه ی اول در سال تحصیلی 1402-1401 م ی باش د. نمون ه ی آم اری دربردارنده 10 جلد کتاب در 3 عنوان(پیام های آسمان، تفکر و سبک زندگی و مطالعات اجتماعی) در پایه های هفتم، هشتم و نهم بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. در این پژوهش از فهرست وارسی تحلیل محتوای محقق ساخته و برای تعیین روایی ابزار پژوهش از روش روایی محتوایی و برای تجزیه و تحلی ل داده ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در بین کتاب های مورد بررسی بیشترین فراوان ی شاخص های عناصر کلیدی و اصول پایه ای مربوط به کتاب های مطالعات اجتماعی با فراوان ی 1496 واح د و 45/49 درص د وکمت رین فراوانی مربوط به کتاب های تفکر و سبک زندگی با فراوانی 630 واحد و 83/20 درصد م ی باش د. در میان شاخص عناصر کلیدی و اصول پایه ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، شاخص عناصر کلیدی با فراوانی 2105 واح د و 59/69 درصد بیشترین سهم را دارد و کمترین سهم نیز مرب وط ب ه شاخص اصول پایه ای ب ا 920 فراوان ی و 41/30 درصد می باشد همچنین بیشترین توجه به عناصر کلیدی اختصاص به کتاب تفکر و سبک زندگی پایه ی هشتم ( مشترک دختران و پسران) با فراوانی 110 واحد و 13/52 درصد و کمترین توجه مربوط به کتاب تفکر و سبک زندگی پایه ی هشتم (ویژه ی پسران) با فراوانی 6 واحد و 84/2 درصد بود. علاوه بر این بیشترین توجه مربوط به اصول پایه ای اختصاص به کتاب مطالعات اجتماعی پایه ی هفتم با فراوانی 72 واحد و 86/ 41درصد و کمترین توجه مربوط به کتاب مطالعات اجتماعی پایه ی هشتم با فراوانی 49 واحد و 49/28 درصد بود.
نتیجه گیری: با توجه به این که شاخص های مورد مطالعه از توزیع یکسانی برخوردار نبوده، امید است برنامه ری زان درس ی و تهی ه کنن دگان کتاب های درسی با تقویت این شاخص ها به صورت یکسان سبب ارتق ای شاخص های عناصر کلیدی و اصول پایه ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در میان دانش آموزان باشند.
راهکارهای درمان پرخاشگری نوجوان
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
77 - 92
حوزههای تخصصی:
چکیده
یکی از مشکلات و اختلالات دوره نوجوانی، افسردگی، اضطراب و پرخاشگری است. پرخاشگری نوجوانان یکی از چالش هایی است که بسیاری از والدین با آن مواجه می شوند. برخی تغییرات جسمانی و روانی زمینه ساز بروز خشم و رفتار پرخاشگرانه در نوجوان هستند، اما در بسیاری از موارد پرخاشگری نوجوان به سبک های فرزندپروری والدین و شیوه برخورد آنها با نوجوان برمی گردد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای درمان پرخاشگری نوجوانان بااستفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی-تحلیلی نوشته شده است. براساس یافته های پژوهش، روان شناسان برای درمان پرخاشگری نوجوانان راهکارهای مختلفی ذکر کرده اند مانند مراجعه به مشاور و پرهیز از مقایسه کردن فرزند. در منابع دینی نیز می توان به شیوه های شناختی، رفتاری، هیجانی و یا معنوی اشاره کرد.
بررسی چگونگی تأثیرگذاری ادبیات در شکل گیری باورهای اخلاقی کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
237-262
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه به عنوان یکی از منابع مهم دستیابی به اطلاعات فقط عملی فردی نیست که به سبب علاقه و سلیقه شخصی بتواند استمرار یابد، بلکه ضرورت های اجتماعی، موقعیت تاریخی و فرهنگی جامعه، نیازهای نظام اجتماعی، علائق و انگیزه های فردی، امکانات و توانائی های نظام و در اختیار بودن کتاب، عوامل تعیین کننده ای در کتابخوانی به شمار می روند. توجه به مطالعه زمانی اهمیت بیشتری می یابد که به گروه سنی خاصی مرتبط بوده و با نیازها وتمایلات آن گروه درارتباط باشد.تحقیق حاضر به بررسی انواع گرایشات ادبی نوجوانان شهر اصفهان در سال 1397پرداخته است. اهمیت موضوع از آنجا مشخص می شود که گروه سنی نوجوان در مرحله بلوغ روحی و جسمی قرار داشته و پرداختن به نیازها و تمایلات آنها در راستای شکل دهی به شخصیت و هویتشان بسیار اهمیت دارد. این تحقیق به روش ترکیبی از نوع متوالی کیفی-کمی صورت گرفته است. یافته های بخش کیفی نشان می دهد شرایط علی همچون پیرامون نوجوانی،مصرف فرهنگی خانواده و جامعه پذیری ، مطالعه را به امری موقت و مسأله دار بدل نموده که در بستر و زمینه هایی چون موانع فرهنگی-اجتماعی-اقتصادی و مسأله نوجوانی و در شرایط مداخله گری گسترش رسانه ها، کتاب در امتداد فیلم و ارتقای سواد اطلاعاتی نوجوانان ،گرایشات ادبی نوجوانان را به سوی ترجمه با ژانرهای هیجانی،طنز و فانتزی سوق می دهد.این مساله با توجه به استراتژی انتخابی نوجوان برای مطالعه به پیامدهایی چون سبک زندگی مبتنی بر پرسشگری، هویت چندتکه یا انفعال جوانان منجر می شود. برای تعمیق در بررسی داده های مرحله نخست، ازروش کمی استفاده گردید. باین صورت که گردآوری داده های کمی با تنظیم پرسشنامه برگرفته از روش کیفی، به صورت پیمایشی وبااستفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای با توجه به مناطق 6گانه آموزش و پرورش شهر اصفهان، در بین 384نفر دانش آموز/نوجوان مقطع متوسطه انجام شد. دربخش کمی فرضیه ها بانرم افزار spss موردآزمون قرارگرفتند.سپس درمدلسازی ساختاری بااستفاده ازنرم افزار amos فرضیه های ساختاری پژوهش آزمون شدند . یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان مطالعه بیش از همه با متغیر مستقل نگرش به کتاب،ویژگیهای نوجوانی و سپس جامعه پذیری توسط خانواده نسبت دارد.از نظر گرایش به ژانرهای هیجان انگیز ،طنز و تخیلی متغیرهای اصلی تاثیر گذارنگرش به مطالعه،ویژگیهای نوجوانی و نیازهای نوجوانی است.و تنها متغیر مستقل تاثیر گذار برگرایش به ترجمه ویژگیهای نوجوان است.سایر متغیرها تاثیر یکسانی بر تالیف و ترجمه دارند.
تحلیلی از قاعده اخلاقی کتمان اسرار معنوی و مستثنیات آن در آئینه مستندات قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
41 - 61
حوزههای تخصصی:
به رغم اهمیت کتمان اسرار معنوی در نظام اخلاقی قرآن و به ویژه اخلاق بندگی، کمتر پژوهشی به این مسئله اختصاص یافته است. این مقاله با روش توصیفی ۔ تحلیلی وبا هدف رصد دیدگاه قرآن ناظر به احکام اخلاقی کتمان اسرار معنوی وافشای آن نگاشته شده است. از دستاوردهای این مقاله، آن است که مدعی حُسن کتمان اسرار معنوی به مثابه یک قاعده شده وبرای اثبات آن - افزون بر ادله خاص - به بر خی عمومات مربوطه در آیات و روایات نیز اشاره کرده و سپس به ذکر مهمترین مستثنیات این قاعده نظیرمأموریت الهی مکاشفه گر برای ابلاغ پیام آن «کشف مغیبه» به دیگران و … در آئینه مستندات قرآنی پرداخته است. همچنین ضمن برشمردن مصلحت های کتمان اسرار معنوی و غیبی نظیر رعایت درجات عالیه اخلاص و مصونیت از پیامدهای حسد و مخالفت و انکار دیگران و حفظ جان و عِرض در صدد مبرهن کردن آن با نمونه های قرآنی برآمده است و گذرا به برخی چالش های مهم و از جمله تعارضات ظاهری در این مسئله اشاره کرده و با تقریری نو مهم ترین اضلاع این موضوع و مسئله را به شیوه تحلیلی وبا رویکردی قرآنی و اخلاقی تبیین کرده است.
تبیین چارچوب نظری تربیت اعتقادی از رهیافت انسان شناسی فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
107 - 129
حوزههای تخصصی:
تربیت اعتقادی به عنوان مهم ترین بخش تربیت دینی، بر مبانی مختلفی استوار است که تبیین کننده فرایند عملی آن خواهد بود. عدم انتخاب و تبیین صحیح مبانی نظری از رهیافت انسان شناسی ناقص، آسیب هایی از جمله یکسونگری و غالب شدن فرهنگ آموزشگری صرف را در تربیت اعتقادی به دنبال دارد. پژوهش حاضر درصدد است با تبیین چارچوب نظری تربیت اعتقادی از رهیافت انسان شناسی دینی، مبانی این ساحت تربیتی و مدلول های آن را ذیل فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی استنتاج نماید. رویکرد پژوهش، نظری است و با روش تحلیلی استنتاجی اقدام به توصیف، تحلیل و درنهایت استنتاج می نماید. مبانی به دست آمده به عنوان یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که استقلال ابعاد سه گانه نفس−بینش، گرایش و توانش− در مقام نظر است و در مقام عمل، نباید جدای از هم در نظر گرفته شود؛ عمل تربیتی حاصل درهم آمیختگی همه ابعاد است و در تربیت انسان نقش مؤثر دارند. در این میان، بعد گرایشی، پل ارتباطی بین بعدشناختی و بعد رفتاری است و غفلت و کم توجهی به این بعد در تربیت اعتقادی موجب یک سونگری وتنزل به آموزش گری صرف و درنهایت عدم دستیابی به هدف غایی تربیت اعتقادی یعنی ایمان می شود. ازاین رو، مقصد تربیت اعتقادی، ایجاد رفتارهای ارادی هماهنگ با آموزه های اعتقادی خواهد بود.
تحلیل رابطه حقیقت تولّی و تبرّی با الگوی مفهومی سعادت در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
149 - 180
حوزههای تخصصی:
به «تولّی وتبرّی» در علم فقه و کلام اسلامی اهتمام جدی شده اما در علم اخلاق کمتر مورد توجه قرار گرفته است. «تولّی و تبرّی» در لغت به معنای دوست داشتن خوبان و دشمنی با بدان است. مهم ترین اندیشمند اسلامی که آن را در اندیشه اخلاقی و عرفانی توضیح و تبیین کرده، خواجه نصیرالدین طوسی است. ایشان «تولّی و تبرّی» را به معنایی جدید به کار برده و معتقد است «تولّی و تبرّی» از معنایی باطنی - که حالتی نفسانی و فقط به معنای روی آوردن و دوست داشتن خدای متعال و بیزاری جستن از غیر اوست- به معنایی اخلاقی تبدّل یافته و لذا مقدمه تهذیب نفس و تربیت اخلاقی، معیار و زمینه ساز سعادت و تشکیل مدل مفهومی آن قرارگرفته است؛ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی دیدگاه خواجه طوسی را درباره رابطه حقیقت «تولّی وتبرّی» با الگوی مفهومی سعادت بررسی کرده و این نتایج به دست آمده است: 1. «تولّی وتبرّی» به مثابه نشانه دینداری، مقامی است که با کنترل قوای نفس حیوانی (یعنی شهوت و خشم) تحت نظر عقل به مثابه حجت باطنی الهی قابل دستیابی است؛ 2. «تولّی وتبرّی» ترکیبی از سه عنصر معرفتی، گرایشی و توانشی است؛ 3. حقیقت «تولّی وتبرّی» ذوب و استغراق وتبرّی در تولّی و تحصیل تولّی صرف است و این امر شرط دستیابی به مقام رضا و تسلیم است؛ 4. با استمداد از ابزار دستیابی به «تولّی وتبرّی» یعنی معرفت، محبت، هجرت و جهاد می توان به سعادت، یعنی زایش و رویش تمام فضائل اخلاقی و درجات و مقامات عرفانی مانند رضا، تسلیم، ایمان، یقین و در نهایت دستیابی به مقام اهل وحدت(فنا) دست یافت.
بررسی میزان بهره گیری از جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه درساحت تربیت اعتقادی عبادی و اخلاقی سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
135 - 152
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه به عنوان بهترین و گویاترین زبان قرآن و تبیین کننده مباحث تربیتی و اخلاقی اسلامی می باشد. آشنایی و بررسی جهت گیری های کلان تربیتی و اخلاقی امام علی(ع) در نهج البلاغه، و تطبیق آن با ساحت تربیت اعتقادی و عبادی و اخلاقی سند تحول بنیادین به عنوان یک سند مادر در حوزه تعلیم و تربیت و فراگیرکردن این جهت گیری ها در جامعه می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات و آسیب های تربیتی و اخلاقی در جامعه باشد. در این تحقیق که به بررسی تطبیقی جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه و ساحت تربیت اخلاقی اعتقادی و عبادی سند تحول بنیادین پرداخته شده است با استفاده از روش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا متن کامل کتاب ارزشمند نهج البلاغه و همچنین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. بررسی تطبیقی اصول و رویکردهای حاکم بر این ساحت تربیتی در سند تحول بنیادین با جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه حاکی از ارتباط معنادار و استفاده موثر از متون و آموزه های نهج البلاغه در تدوین این ساحت تربیتی می باشد و نشانگر استفاده کامل مولفین سند از جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه و نیز آموزه های ارزشمند این کتاب شریف می باشد.
تبیین مبانی «امنیت اجتماعی» در نهج البلاغه و تحقق آن در جامعه با رویکرد غفلت زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
191 - 208
حوزههای تخصصی:
امنیت از جمله مهم ترین نیازها و انگیزه های انسانی است. برای یک کشور، تأمین امنیت جامعه و افراد آن نقش اساسی و مهمی دارد. در جوامع پیشرفته و امروزی مسئولیت تعقیب و تأمین آن بر عهده حکومت ها و دولت ها است. امروزه حکومت ها به صورت مهم ترین واحد سیاسی در صحنه روابط داخلی و خارجی در آمده اند و مهم ترین هدف آن ها تلاش برای تأمین امنیت همه جانبه و گسترش دامنه آن می باشد. از طرفی مردم نیز بیشترین انتظار را از نهادهای سیاسی جامعه در رابطه با تأمین امنیت فیزیکی همراه با رفاه اقتصادی و هویت اجتماعی دارند. امنیت اجتماعی در عصر حاضر با توجه به آموزه های اسلامی و مبتنی بر مفاهیم اخلاقی در جامعه اسلامی یکی از ضروریات زندگی اجتماعی محسوب می شود. مقاله پیش رو به بررسی مبانی امنیت اجتماعی در نهج البلاغه می پردازد و سپس راهکارهای تحقق این مقوله در جامعه را با رویکردی «غفلت زدایی» را مطرح خواهد کرد. این مقاله به روش کتابخانه ای و با شیوه توصیفی - تحلیلی انجام شده است.
تحلیل مبانی تربیتی کانون های فرهنگی - آموزشی مساجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل مبانی تربیتی کانون های فرهنگی-آموزشی مساجد، درصدد پاسخ به این پرسش برآمد که این کانون ها به کدام مبانی پایبند بوده و از چه اهداف و اصولی پیروی می کنند؟
روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی و به کارگیری روش تحلیل محتوای قیاسی- استقرایی، به صورت مطالعه موردی «مجموعه تربیتی حضرت روح الله(ره)» مشهد را مورد بررسی قرار داد.
یافته ها: یافته های پژوهش شامل مبانی تربیتی، اهداف، اصول و روش های تربیتی بود که طی تحلیل محتوای اسناد این مجموعه تربیتی به دست آمد. مبانی تربیتی در دو سطح کلان و خرد طبقه بندی شد. مبانی سطح کلان (سیاست گذاری) ارائه شده در حوزه ساختاری (ناکارآمدی بسترهای نظام آموزش و پرورش موجود)، و در حوزه رویکرد (محوریت مسجد در امر تعلیم و تربیت، تقدم پرورش بر آموزش، مرجعیت علمی-اخلاقی مربی و اولویت نقش خانواده در تربیت) بودند. هم چنین مبانی تربیتی سطح خرد (اجرا) در حوزه محتوای تربیت (اولویت ساحت تربیت اعتقادی- عبادی- اخلاقی، ساحت های مختلف انسان و لزوم توجه به آن) و در حوزه روش های تربیت (اهمیت بسترسازی و تدریج در ارائه محتوا، تنوع ظرفیت متربی و توجه به آن) شناسایی شد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد این مجموعه ها علی رغم تنوع، از حیث مبنا و هدف از اشتراک بالایی برخوردار بوده اما در اصول و روش ها تفاوت بین کانون های فرهنگی-آموزشی مختلف قابل توجه می باشد. از این رو، یافته های حاصله در دو سطح کلان و خرد می تواند در نظام های تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.
تربیت در مکتیب توحیدی صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
51 - 68
حوزههای تخصصی:
ظرفیت ها در تربیت توحیدی همواره سبب توجّه اندیشمندان بوده است. شیوه های تربیتی بر مبانی و اصولی از قبیل تفکرات دینی، قومیتی و فلسفی استوار است. عقاید و آموزه ها آثار خود را در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان ها نشان می دهند. لذا بهره مندی از نظرات فیلسوف برجسته جهان اسلام، صدرای شیرازی که برگرفته از عقل، وحی و عرفان است در این راستا رهگشاست. در این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر برخی از اصول فلسفی در مکتب صدرا، مانند فطری بودن بحث توحید و نگاه ویژه به خالق و باور به اینکه تنها وجود مستقل اوست و سایر موجودات عین الربط و تعلق به او هستند؛ همچنین شناخت ساحت وجودی انسان به عنوان وجودی سیال که قابلیت رشد و اشتداد وجودی به صورت حرکت از مرحله نباتی به حیوانی و انسانی و درنهایت عقلانی است بررسی شده است، و نتیجه آن شد که این مکتب می تواند ازجمله کارآمدترین و جامع ترین برنامه ها و روش های تربیت محسوب شود.
پدیدارشناسی اخلاق محوری در دانشگاه: تسهیل گرها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
163 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، شناسایی عوامل تسهیل گر و بازدارنده گرایش دانشجویان به اخلاق محوری بود. مطالعه با رویکردی کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با 98 نفر از اعضای هیأت علمی، مدیران دانشگاهی، صاحب نظران، کارکنان و دانشجویان که با استفاده از نمونه گیری ملاکی انتخاب شده بودند، گردآوری شد. یافته ها درباره عوامل تسهیل گر به شناسایی هشت عامل شامل عوامل «ساختاری، کارکردی، اجتماعی، فرهنگی، فردی، دینی، مطالعاتی پژوهشی، آموزشی پرورشی» و در عوامل بازدارنده (موانع) به شناسایی 9 مورد شامل موانع «ساختاری، اجتماعی، عملکردی، سیاسی، فردی، کارکردی، مفهومی، اطلاع رسانی شناختی و فرهنگی» منجر شد. نتایج این مطالعه که برآمده از ادراک دامنه وسیعی از کُنشگران دانشگاهی بود به شناسایی ابعاد و مؤلفه های جدید و کامل تری از عوامل مرتبط در گرایش یا عدم گرایش به اخلاق محوری دانشجویان در محیط دانشگاهی منتج می شود و می توان براساس آن در توسعه اخلاق محوری در دانشگاه موفق تر عمل کرد.
پدیدارشناسی پرسش های دینی دانش آموزان و تحلیل کتب درسی دین و زندگی براساس آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش کیفی حاضر، پدیدارشناسی پرسش های دینی دانش آموزان و بررسی نسبت نوع پرسشها و دغدغه های دینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه با محتوای کتب درسی دین و زندگی آنها به این پرسش هاست.
روش پژوهش :بدین منظور از روش کیفی پدیدارشناسی برای پاسخگویی به سئوال بازیابی و تدوین نوع پرسشها و دغدغه های دینی دانش آموزان دوره دوم متوسط شهر کرمان استفاده گردیده است و از روش تحلیل محتوای مضمونی برای پاسخگویی به سئوال بررسی نسبت نوع پرسشها و دغدغه های دینی دانش آموزان با محتوای کتب درسی(کتب دین و زندگی) آنها استفاده شده است. در قسمت پدیدارشناسی، برای نمونه آماری پژوهش 44 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمان به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و گزارشهای خودنوشت دانش آموزان بود.
یافته ها : نتایج پژوهش در این قسمت نشان دهنده 87 کد پایه( مقوله فرعی ) و11کدسازماندهنده ( مقوله اصلی ) است. مقوله های اصلی پرسشها و دغدغه مندی دانش آموزان شامل مواردی چون: پرسش درباره خدا، جهان آخرت، ماهیت مرگ، فلسفه عبادات، امام زمان(عج)، سایر ادیان آسمانی، روابط دختر و پسر است. در بررسی و تحلیل کتب دین و زندگی دوره دوم متوسطه با توجه به نوع پرسش ها و دغدغه های دانش آموزان، نتایج پژوهش حکایت از حضور بسیار کم رنگ پاسخ و بحث درباره دغدغه ها و پرسشهای نسل جدید دانش آموزان دارد.
نتیجه گیری : از این رو، ضروت دارد در بازنگری و بازتألیف این کتب، اهتمام جدی تری به این امر مهم داده شود.
نگاهی تحلیلی و انتقادی به فضیلت «شجاعت» در اخلاق نیکوماخوسی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
81 - 107
حوزههای تخصصی:
«شجاعت» از دیرباز یکی از فضایل اخلاقیِ مهمّ و مشترکِ جوامع بشری گوناگون به شمار می رفته است. طیّ قرون متمادی فهم های مختلف و متنوّعی از این فضیلت اخلاقی وجود داشته اند که به توسعه و تضییقِ قلمروِ کاربردِ آن در مرزبندی با رذایل و مفاهیم دیگر انجامیده اند. این اختلاف و تنوّعِ فهم ها از فضیلت شجاعت در میان فیلسوفانِ یونان باستان نیز دیده می شود. ارسطو نیز در آثارِ اخلاق شناختیِ خود، به ویژه در کتابِ مشهورِ اخلاقِ نیکوماخوسی، از این فضیلت اخلاقی به تفصیل بحث کرده است. کوشش برای یافتن مؤلّفه های فضیلت شجاعت در سخنانِ پرظرافتِ ارسطو در آن کتاب ما را به حقیقتِ شجاعت رهنُمون می سازد. ما در این مقاله کوشیده ایم که ابتدا مؤلّفه های فضیلت شجاعت در اخلاقِ نیکوماخوسی را استخراج و بیان کنیم؛ سپس بر اساسِ مؤلّفه های به دست آمده که بیست وپنج مورد در شش بخش اند، تحلیلی از نظرگاه کلّیِ ارسطو درباره حقیقتِ شجاعت و شخص شجاع به دست دهیم و سرانجام به ارزیابیِ آرای ارسطو و مناسبات میان آنها بپردازیم.
تحلیل برداشت اساتید دانشگاه از مولفه های برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی و ارائه الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل برداشت اساتید دانشگاه از مؤلفه های برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی و ارائه الگوی مطلوب است.
روش: روش پژوهش، آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید حوزه تعلیم و تربیت و در بخش کمّی کلیه معلمان دوره دوم ابتدایی نواحی یک و دو شهر کرمان در سال تحصیلی 1401- 1402 است. نمونه مورد مطالعه در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدف مند، در بخش کمّی از روش تمام شماری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 20 نفر از صاحب نظران حوزه تعلیم و تربیت در دانشگاه شهید باهنر و دانشگاه فرهنگیان کرمان در سال 1401 و در بخش کمّی پرسش نامه استخراج شده از نتایج مصاحبه بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش سه مرحله ای (استراوس و کوربین (2006) و در بخش کمّی از تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. جهت تأمین روایی و پایایی بخش کیفی از روش لینکلن و گوبا (1985) که مشتمل بر شاخص های چهارگانه مقبول بودن، قابلیت انتقال، اطمینان پذیری و تأییدپذیری است، استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که 13 مقوله اصلی و 33 مقوله فرعی شناسایی شدند. سپس پرسش نامه ای جهت اعتبارسنجی الگو طراحی شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ (92/0) و روایی (صوری و محتوایی) بر اساس نظرات اساتید در حوزه تعلیم و تربیت و با استفاده از روش سیگمای شمارشی (85/0) محاسبه شد. در بخش کمّی نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری ضمن تأیید برازش مدل نشان داد که هر 33 مؤلفه مورد بررسی دارای تأثیر معناداری بر برنامه درسی تربیت اخلاقی هستند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی و با تمرکز بر الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی می توان به بهبود تربیت اخلاقی دانش آموزان ابتدایی کمک کرد.
راهکارهای تحصیل روحیه شکرگزاری از دیدگاه متون اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۴)
145 - 172
حوزههای تخصصی:
شکرگزاری از خداوند از فضایل فراموش شده در جامعه اسلامی است. در قرآن و روایات اسلامی بر انجام این فضلیت اخلاقی تأکید بسیار شده و آثار شگفت انگیز و معجزه آسایی برای آن ذکر نموده اند، همچنانکه از ناشکری به شدت نهی و سرزنش شده است. برای ترویج و گسترش این آموزه دینی و بهره مندی از آثارِ شگرف آن در زندگی لازم است تا راهکارهای آراسته شدن به آن بررسی شود. هدف از این پژوهش، ارایه راهکارهای تحصیل روحیه شکرگزاری از خداوند از دیدگاه متون اسلامی است. برای رسیدن به این هدف، به روش توصیفی تحلیلی، متون اسلامی به ویژه متون روایی، بررسی شد و شش راهکار کلی برای آن به دست آمد که بدین قرار است. نخست: توجه و یادآوریِ نعمت هایِ ظاهری و مادی، دوم: توجه و یادآوریِ نعمت های پنهان و معنوی، سوم: مقایسه خود، با زیردستان در امور مادی، چهارم: مقایسه وارونه، پنجم: مقایسه با وضعیتِ بدتر، در امور ناخوشایند و ششم: مقایسه داشته ها و نداشته ها.
تحلیل مفهوم عقل از دیدگاه امام علی علیه السلام و استنتاج دلالت های آن در مبانی و اصول تربیت عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل مفهوم عقل از دیدگاه امام علی علیه السلام و استنتاج دلالت های آن در مبانی و اصول تربیت عقلانی است. از آنجا که اندیشه ورزی و تفکر یکی از مهم ترین عوامل نیل به هدایت و راهبری بسوی کمال شایسته آدمی می باشد از این رو بررسی و تحلیل این عنصر سترگ نظام تربیت در هندسه تربیت علوی از اهمیت شایانی برخوردار می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی ، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی سخنان آن حضرت در این خصوص پرداخته شد و مبانی و اصول ناظر بر تربیت عقلانی احصاء گردید در ارتباط با مبنای قابلیت عقل در نیل به شناخت، اصل عقل ورزی معطوف به شناخت و هدایت و در ارتباط با مبنای محدودیت عقل ،اصل اندیشه ورزی در حیطه عقل مطرح گردید همچنین اصول کسب دانش و تجربه، اصل مشورت، اصل گشودگی و اصل پیوند جویی با آموزه های وحیانی در ذیل مبنای قابلیت استکمال عقل و اصول تربیتی غلبه بر هوای نفس، پرهیز از خود بنیادی و کنترل حب و بغض در ارتباط با مبنای قابلیت زوال عقل بررسی گردید و در نهایت نیز با نظر به ویژگی ذو مراتب بودن عقل، اصل رعایت اقتضائات هر مرتبه و اصل تعالی یافتن در مراتب عقلی احصاء گردید.
جایگاه پرورش تفکر مبتنی بر فلسفۀ تربیتی اسلام در رسانۀ تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
99 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی امکان و جایگاه پرورش تفکر مبتنی بر فلسفه تربیتی اسلام در رسانه تلویزیون با تکیه بر آرای حکمت متعالیه و با تأکید بر قرائت علامه طباطبایی بوده است و برای انجام دادن تحقیق، از روش استنتاجی و تحلیل مضمون استفاده کرده ایم. این پژوهش کیفی با رویکرد استنتاجی- تحلیلی در دو بخش کیفی اجرا شده است: در بخش اول، برپایه ادبیات نظری پژوهش درخصوص مفهوم و هدف تفکر که در پژوهش دیگر استنتاج شده است، مؤلفه های پایه تفکر با استفاده از روش بازسازی فرانکنا استنتاج شد. این مؤلفه ها عبارت اند از: تفکر حسی، خیال انگیزی خلاقانه و تفکر منطقی- استدلالی. در بخش دوم کوشیده ایم برپایه گزاره های مفهوم، هدف و مؤلفه های تفکر، با بهره گیری از دیدگاه های خبرگان حوزه رسانه و تربیت، نسبت پرورش تفکر با تلویزیون و امکان آن را بررسی کنیم. با استفاده از روش تحلیل مضمون، طی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان، در سه مرحله کدگذاری پایه، سازمان دهنده و فراگیر، امکان پرورش یافتن تفکر در تلویزیون ذیل سه دیدگاه اصلی استنباط شد. نتایج پژوهش به شبکه مضامین مستخرج از دیدگاه های خبرگان، شامل «تلویزیون، جایگاه پرورش تفکر»، «تلویزیون، جایگاه واسطیِ پرورش تفکر» و «تلویزیون، عدم جایگاه پرورش تفکر» می پردازد و درمجموع، براساس تحلیل نتایج مضامین و برپایه ادبیات نظریِ پژوهش، دیدگاه مختار این پژوهش با دیدگاه دوم تناسب داشته است. تلویزیون دارای جایگاه واسطی در پرورش یافتن تفکر است که می توان آن را عبارت از «جایگاه دستیاریِ تربیتی در نظام تربیتی برمَدار برانگیختگی و گشودگی» تعریف کرد و پنج اصل محوری بدین شرح را برای آن برشمرد: رابطه دستیاری با نهاد سنتیِ تربیت، نقش مقدماتی و برانگیختگی در فرایند پرورش تفکر، حد گشودگی در فرارَوَندگی (سِیر ظاهر به باطن)، مقابله با تهدیدها در دوسویه «تلویزیون- مخاطب»، و ساختارچینی طراحی برپایه فرصت نگری و مخاطب فعال.
واکاوی انگاره اجتماعی امام موسی صدر و دلالت های آن در تبیین ماهیت تربیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
278 - 312
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل مؤلفه ها و مقولات اجتماعی مورد نظر امام موسی صدر تصویر کلی ایشان از ماهیت اجتماعی شدن را شناسایی کرده و دلالت های آن را برای حوزه تربیت اجتماعی روشن سازد. در این تحقق از روش های توصیفی - تحلیلی و استنتاج عملی مورداستفاده قرار گرفته است. بر مبنای این پژوهش انگاره کلی امام موسی صدر از اجتماع، انگاره ای مبتنی بر تصویر ارگانیزمی جامعه و مبتنی بر نگرش توحیدی است که مؤلفه های اصلی آن در یازده مؤلفه؛ (وحدت، کنشگری انسان، اجتماعی بودن هویت انسان، تفکر تشکیلاتی و تمدنی، کیفیت رابطه فرد و جامعه، آزادی، تعامل و همزیستی، گشودگی و رواداری، گفت وگو، احترام متقابل، ارزش ها)، مورد بررسی قرار گرفته است. دلالت های این انگاره کلی و مؤلفه های تشکیل دهنده آن برای ماهیت تربیت اجتماعی نیز، در هشت دلالت کلی مشخص گردیده است. این دلالت ها عبارت اند از؛ اصل نگرش توحیدی، ا اصل انسان گرایی فطری، اصل نگاه مشفقانه به دیگری، اصل نگاه به دیگری به مثابه خویشتن، اصل باور به آزادی چون ارزش، اصل مبتنی ساختن رشد بر عمل، اصل برخورداری از اندیشه و منش تشکیلاتی، اصل ضرورت گفت وگو چون بینش، منش و روش، اصل هویت سازی بر محور انسانیت