فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضرتلاش شده از منظری دیگر برآفرینش های ادبی وفکری درنظم عرفانی پرتو افکنده شود و جلوه های اسرائیلیات در اشعار عطار باز نموده شود. در این مقال کوتاه به آن بخش از اسرائیلیات مطرح و اثبات شده از طرف محققان و محدثان بزرگ پیرامون روایات مجعول و اسرائیلیات داستان آدم و سلیمان و نکات مهم تفسیری آن اشاره کرده و بازتاب آن در منطق الطَیرعطَار به عنوان مهم ترین اثرمنظوم عرفانی قرن ششم، نشان داده می شود. این مکتوب با روش پژوهشی توصیفی– تحلیلی بوده و هدف آن بررسی روایات مجعول و اسرائیلیات به عنوان اندیشه های غیراسلامی به طور عام و میزان اثرپذیری آثار عطّار به طور خاص می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ورود روایات مجعول به شعر شاعرانی چون عطّار دلایلی داشته است؛ مهم ترین علل آن برداشت های شاعرانه آن ها ازتفاسیروروایات نادرست بوده وگاه ناآگاهانه از منابع ضعیف استفاده کرده و صرف نظر از نوع منبع و بدون توجّه به اصالت حکایت و داستان، جهت تعلیم، تأویل و تفسیر آموزه های عرفانی از هر موضوعی سود جسته اند
تبیین رویکرد عرفای مسلمان نسبت به فرح و شادمانی با توجه به آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد عرفا به موضوع فرح، نشئت گرفته از آیات قرآن کریم و روایات است. در منابع دینی، فرح پسندیده توجه به مُنعم و سپاسگزاری از او و رضایت خداوند را درپی دارد؛ اما فرح مذموم و برخاسته از انگیزه های شهوانی موجب غفلت از مُنعم، سرمستی، غرور و ضلالت می شود. عرفا نیز بر همین اساس از دنیا و شادی های مذموم آن روی گردان شده و فرح به حق تعالی را بهترین مبنا برای شادمانی حقیقی و پایدار دانسته اند. آنان معتقدند اموری چون ایمان به خدا، قرب الی الله، معرفت خدا، رضا به مقدرات الهی، طاعت خداوند و اندوه برای امور اخروی، زمینه ساز نیل به محبوب و برخورداری از فرح راستین و پایدار است. تأثیر فراوان آموزه های دینی در رویکرد عرفای مسلمان به موضوع فرح از یک سو و لزوم تبیین و شناخت مبانی فکری ایشان دراین باره از سوی دیگر، چنین ایجاب می کرد که این مقوله در پژوهشی مستقل کاویده شود. در این نوشتار، به روش تحلیل محتوا، رویکرد عرفا به موضوع فرح با توجه به آیات و روایات تبیین می گردد.
عرفان امام خمینی(س) و جلوه های آن در تفسیر عرفانی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بى گمان، سنگ بناى همة اندیشه ها و رفتارهاى امام را باید در اندیشة عرفانى و خداشناسى شهودى ایشان جستجو کرد. امام با خرق حجاب ضخیم سلوک علمی و برهانى، حقیقت عبودیت را در وجود خویش نمودار ساخت و در پرتو قرآن به مرتبت کامل ایمان و اطمینان قلبى دست یافت. رویکردى که به تحریر مبانى نظرىِ عرفان در صحیفه هاى عرفانى چون شرح دعاى سحر، تعلیقه و حاشیه بر مصباح اله دایة ال ى الخ لافة و ال ولایة، تعلیقه بر فصوص الحکم و مصباح الانس و اسرار الصلوة و نیز تبیین اخلاق، آداب و شیوه سیر و سلوک عرفانى در آثارى چون آداب الصلوة و شرح چهل حدیث منتهى گشت.
در این پژوهش سعی شده تا تعریف امام خمینی از عرفان و تفسیر عرفانی قرآن کریم و همچنین ممیزه های مکتب عرفانی ایشان تبیین شود؛ در واقع عرفان امام دارای شاخصه های اصیلی بود که از یک سو راه ایشان را از عرفان های نوظهور امروزی متمایز نمود و از سویی دیگر، تفسیر ایشان از جهان هستی با اتکا بر قرآن کریم و سنت معصومین علیهم السلام علاوه بر توجه به معنویت در جنبه های فردی، جنبه های اجتماعی را هم دربرگرفت به طوری که منشأ ایجاد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گردید.
تمایزجایگاه علم و معرفت در عرفان ابو عبدالله نفَّری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از عرفا، علم و معرفت را به صورت مترادف به کار برده اند و بسیاری دیگر معرفت را برتر از علم دانسته اند؛ زیرا که منظور ایشان از علم، دانش ظاهری، اکتسابی و معقول است؛ و معرفت در این جایگاه، دانش بر اساس کشف و شهود است. در دیدگاه عرفانی محمد بن عبدالله نفّری-عارف قرن چهارم- هر چیزی غیر از خدا، حرف و خلق محسوب می شود؛ لذا عارف باید خویش را از رسوم و احکام و غیریّت رها سازد. در سیر الی الله، علوم و تعالیم آن -که گاهی علم شرع و گاهی علوم منقول و معقول مدّ نظر است – ماسوی الله به شمار می رود. از این منظر، عارف کسی است که توانسته باشد احکام و رسوم را از خود بزداید؛ لکن هنوز گرفتار حجاب لطیفی به نام معرفت است. بنابراین در عرفان نفّری، نیل به معرفت حقیقی و یقینی، با زدودن حجاب معرفت و معارف میسّر می شود.در میان اندیشمندان و عرفای مسلمان، ابوعبدالله نفری، اولین کسی است که این تمایز را قائل شده است. علاوه بر این از «وقفه» یاد نموده که جایگاهی برتر از معرفت دارد. در این مقاله، با توجه به جایگاه این تمایز و اهمیت موضوع علم و معرفت در اسلام و توصیه و تأکیدی که در قرآن و سنت به این امر شده است و همچنین ارزش و مقام والای معرفت الهی نزد عرفا و اولیاء الله، به بررسی جایگاه علم و معرفت، درجات و مراتب آن، تفاوت علم و معرفت، وصول به آن و رابطه علم و جهل در عرفان نفّری به روش توصیفی-تحلیلی پرداخته شده است؛ که با توجه به تقدّم تاریخی وی بر عارفانی همچون امام محمد غزالی، طرح علم و معرفت و تمایز آن دو در اندیشه نفّری، اهمیّت ویژه ای می یابد.
شناخت ابعاد وجودی انسان از نگاه ابن عربی و شنکره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خداوند انسان را به صورت خود آفریده است. ازآنجاکه انسان موضوع اصلی آفرینش است، اندیشمندان ادیان مختلف، درباره او بحث کرده اند و برایش ابعادی برشمرده اند. شناخت این ابعاد، برای رسیدن به هدف خلقت، یعنی کمال، ضروری است. این مقاله، دیدگاه دو متفکر بزرگ، ابن عربی مسلمان و شنکره هندو را درباره ابعاد وجودی انسان بررسی می کند. هردو معتقدند انسان دو بعد مادی و روحانی دارد. با برداشتن حجاب مادیات، روح او با یگانه مطلق یکی می شود و به کمال می رسد. آن ها معتقدند ابعاد وجودی انسان، فقط در ویژگی ها متفاوت اند؛ اما در اصل وجود، تفاوتی ندارند.
بررسی ترابط وجودی بدن با نفس پس از مرگ (تناسخ ملکوتی) از منظر مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة چگونگی ارتباط بدن با نفس پس از مرگ از مسائل مهم عرفان نظری است. ابن عربی و پیروان مکتب عرفانی وی در تبیین چگونگی این ارتباط مرتبه مثالی نفس ناطقه انسانی و روح بخاری را که وظیفة وساطت میان نفس و بدن را بر عهده دارند، مطرح می کنند. اثبات مرتبه مثالی برای انسان و تبیین نقش آن در ایجاد ارتباط میان نفس ناطقه و بدن مادی از ابتکارات ابن عربی است. ابن عربی و شارحان مکتب وی با تبیین مبانی خاص هستی شناسی عرفانی، نظیر وحدت وجود، مبحث تجلی و ظهور، و مبانی انسان شناختی، نظیر جداناپذیری روح از بدن، تناسب بدن با نشئه موجود در آن و بقای هویت انسانی در نشأت دیگر، در بررسی مسئله ارتباط بدن با نفس پس از مرگ به تبیین بدن مثالی که معلول افکار و اعمال انسان است پرداخته و تناسخ ملکوتی به معنای تحول باطن و تصور ظاهر به صورت باطن را معقول و مقبول می دانند، ازاین رو گفتاربرخی طرفداران تناسخ را بر تناسخ ملکوتی حمل می کنند. هدف این نوشتار که با روش تحلیلی- توصیفی و از نوع کتابخانه ای به کند و کاو مسأله می پردازد آن است که رابطه بدن با نفس را پس از مرگ تحت عنوان تناسخ ملکوتی از منظر مکتب ابن عربی و شارحان وی تبیین کند.
سنجش تأنیثِ خلاقِ محی الدین عربی با شاعران و نویسندگان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روانش ناسی یونگ اصطلاحات مهمی چون ناخ ود آگاهی ، درونگ رایی، برونگرایی، صور اساطیری ( آرکی تایپی )مطرح می باشد که همه در مباحث جدید نقد ادبی مخصوصا نقد روانشناسانه و نقد اسطوره گرا مطمح نظرند . نگرش و شخصیت بیرونی آن چیزی است که یونگ آنرا پرسونا یا نقاب می نامد ، اما او معتقد بود که همه آدمها نگرش و شخصیت درونی هم دارند که در صحبت دنیای نا خود آگاه است. در این مقاله لایه ای از این نگاره ها که شکل ژرف تر آن به عنوان خلاقیت فعال در سیر و سلوک محیی الدین ابن عربی اندلسی وجود داشته ، در آثار شاعران معاصر چون سهراب، شاملو، بوف کور هدایت و نیز احمد عزیزی به طور ویژه بررسی شده است.
«انسان کامل»؛ مبنای انسان شناختی عرفانی در کثرت گرایی دینی
حوزههای تخصصی:
حقانیت یا عدم حقانیت ادیان، از مباحث چالش برانگیز عصر جدید است که صفحات پرشماری از اندیشه های دین شناسان را به خود اختصاص داده است. در این زمینه، سه دیدگاه عمده مشاهده می شود: انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی دینی. کثرت گرایان، به طور گسترده در اثبات این دیدگاه خود به گفته هایی از عارفان استناد می کنند و بر این باورند که عارفان نیز از قائلان به این اندیشه اند.
از سوی دیگر، اندیشة عارفان در این زمینه، برگرفته از مبانی خاصی است که بدون پرداختن به آنها، بحث به درستی سامان نمی یابد. این تحقیق با پرداختن به مبنای انسان شناختی عرفانی و بحث انسان کامل، درصدد است تا جایگاه هستی شناختی و معرفت شناختی منحصر به فردی را که عارفان برای حضرت ختمی صل الله علیه و آله قائل هستند، تبیین کرده و در نتیجه، برتری دین اسلام را از نگاه آنان، که آن را تجلی برترین کشف ممکن برای مخلوق می دانند، به اثبات برساند.
بررسی تطبیقی مضامین دو اثر عرفانی «عینیه» ابن سینا و«مصباح الارواح» شمس الدین محمد بردسیری کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه از پی می آید کوشش و پژوهشی است درباره اعتقاد به اصل و منشاء ملکوتی روح که یکی از موتیف های شاخص و بن مایه های اصلی اندیشه های عرفانی است. در این مختصر گفتار سعی شده است به تبیین سیر روح و نزول آن از عالم اعلی به مرتبه ادنی در دو اثر عرفانی قصیده «عینیه» ابن سینا و مصباح الارواح بردسیری کرمانی پرداخته شود. ابن سینا با دفاع از نظریه دوگانگی روح و تن مانند بسیاری از عرفای اسلامی از پیشگامان، تلاش کرده به صورت تمثیلی و با زبانی نمادین کیفیت هبوط روح را در جسم و عالم ماده به تصویر بکشد. اما بردسیری در مصباح الارواح نه تنها به صعود روح و بازگشتش به عالم بالا معتقد است بلکه در مسیر این بازگشت مراحل تکامل روح را نیز بیان می کند. این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی تطبیقی این دو اثر و ذکر وجوه تشابه آنها به نکات جدیدی در مورد سیر مراحل روح بپردازد.
حجاب جان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجاب در اصطلاح صوفیه به معنی هر چیزی است که انسان را از حق و حقیقت دور می دارد . صوفیه با تأثر از حدیث نبوی که بین خدا و انسان حجاب های زیادی از نور و ظلمت قرار دارد ؛ حجاب ها را در دو دسته نور و ظلمت می گنجانند و می گویند از آنجا که انسان ترکیبی از ظلمت جسم و نور روح است پس حجاب هایی چون شهوات و صفت های ناپاک حجاب ظلمت جسم اند و کشف و شهود و حیرت و ... می توانند حجاب نور روح باشند. زمانی که سالک با بیداری نفس لوامه، به آگاهی می رسد، ابتدا از خودی خود و نفس خود شکایت می کند و همین مقدمه ی حجاب های نوریه است. حجاب مراتبی دارد چون مُهر و ختم دل، رین ، صدأ ، غشا و غین که اصلی ترین منبع شناخت آنها قرآن است و تفسیرها و تأویل هایی که عرفا از آن آیات دارند. سالک باید ابتدا با غلبه بر نفس اماره حجاب های مال و جاه و تقلید و معصیت را از میان ببرد تا آماده هدایت گردد . سپس با آشنایی با عالم روح و انشراح قلبش به دقایقی خواهد رسید که اگر در بند آنها بماند، باز هم در حجاب خواهد بود و نتیجه این که با شناخت حجاب ها انسان به شناخت خود نزدیک تر می گردد به ویژه حجاب های نور که ارزش خلیفه اللهی انسان را تأیید می کنند و آنچه در نهایت در دست است این است که همواره بین انسان و خدا حجاب ها باقی است .
وظایف متربّی در رابطه با خالق
حوزههای تخصصی:
ابن عربی برای سالک، پیش از دریافت استاد، وظایفی را در رابطه با خالق و در رابطه با خود و در رابطه با خلق ذکر کرده است. وی در بخش اول، به نکاتی همچون توبه، طهارت، نماز، توکل و یقین اشاره نموده، و در رابطه با وظایفی که مربوط به شخص است، بر دستورالعمل هایی همچون صمت، جوع، سهر، صبر و عزیمت تأکید کرده و در نهایت، وظایف مرید را نسبت به خلق الله، عزلت و صدق دانسته است.
بررسی تطور تاریخی ولایت تکوینی از حکیم ترمذی تا ابن عربی در متون منثور عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریشه در افکار عارفان نخستین داشته است. این مقاله با روش « ولایت تکوینی » تعبیر نوظهور توصیفی تحلیلی و با استناد به آثار صوفیان نشان داده است که حکیم ترمذی اولین صوفیی بود که بدون وارد کردن افکار فلسفی مسأله ولایت را مطرح کرد. عارفان پس از وی، از جمله طوسی، کلاباذی، ابوطالب مکّی، سلّمی، قُشیری و هجویری نیز به صورت اجمالی به این مسأله پرداختند، اما اندیشه ترمذی را دنبال نکردند. ولایت تکوینی در اندیشه آنان به معنای تصرفهای تکوینی غیرعادی اولیای الهی بوده است. نجمالدین کبری تا حدی به اندیشه ترمذی نزدیک شد و از رابطه ولی با اسمای الهی سخن گفت. ابنعربی ضمن پذیرش اندیشه ترمذی به سؤالهای وی پاسخ گفته و با تلفیق برخی از مبانی فلسفه مشاء انسجامی بیش از پیش به موضوع ولایت داد؛ بنابراین اندیشه ولایت تکوینی از ترمذی تا ابنعربی همراه با تطور تاریخی بوده است.
تأملی در تأثیر احمد غزالی بر رامون لول: نمود عشق در عرفان اسلامی و مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش کوشش به عمل آمده است تا تأثیر عشق عرفانی- اسلامی به گونهای که در سوانح العشاق احمد غزالی آمده است بر عشق عرفانی- مسیحیِ دفتر عاشق و معشوق اثر رامون لول کاتالونیایی که یکی از معروفترین آثار عرفانی مسیحی در قرون وسطی به شمار میآید بررسی شود. لول در یکی از آثار خویش اشاره میکند که به روش نیایش عرفای مسلمان بر آن شده است تا اثری مشابه بیافریند ولی به منبع یا منابع اصلی اشاره نمیکند. با استناد به ساختار دو اثر، زبان، شیوههای دستیابی به اهداف در این دو اثر، تعریف عشق، عاشق و معشوق، صور خیال و استعارات و تشبیهات نتیجه گرفته میشود که به احتمال قریب به یقین، منبع الهامبخش رامون لول، رساله سوانح العشاق بوده است، زیرا شباهتهای این دو اثر آنچنان فراوان است که گاه اینگونه مینماید که لول دست به ترجمه آزاد این اثر اسلامی زده و فقط رنگوبویی مسیحی بدان بخشیده است. در مقاله حاضر علاوه بر این موارد، تفاوتها و تشابهات عشق عرفانی در دو کیش اسلامی و مسیحی، به اشاره مورد بررسی قرار میگیرد.
نقد و بررسی معنای رجوع به پروردگار از دیدگاه عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این گفتار، تفسیر عرفانی از آیة ""انالله و انا الیه راجعون"" را نقد و بررسی کرده است. پس از تقریر بیان عرفا در این مورد، در مورد سه معنی حرف لام در ""لله""، سخن گفته و با نفی سنخیت و عینیت میان خالق و مخلوق، به این نتیجه می رسد که رجوع بندگان به خداوند متعال، به معنای بازگشت انسان به محضر عدل الهی در قیامت است.
بررسی تطبیقی دیالکتیک ایمان و فهم در هرمنوتیک مولانا وآگوستین بر اساس آموزه «ایمان می آورم تا بفهمم »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آدمی به عنوان موجودی فهیم، مدام با موضوع فهم سر و کار دارد و هر کُنش و واکنشش همراه با فهم است. این هماره گی و اهمیّتِ فهم، باعث شده که اندیشمندان، از دیر باز در پی شناختِ ساختار و راه های نیل به فهمِ درست باشند. آگوستین به عنوان یک قدّیسِ اثرگذار مسیحی در طلیعه قرون وسطی و مولانا به عنوان عارف و اندیشمندِ مسلمانِ اواخرِ این دوران، چنین اند. یکی از قواعدِ هرمنوتیکِ ایشان اعتقاد به تأثیرِ عواملِ وجودی در فهم است؛ این دو اندیشمندِ زمانه اتحادِ عاقل و معقول، ظروف مرتبطه حیطه فهم را جدای از حیطه های عاطفی و ارادی نمی دانند. پرچمِ این اندیشه مشترک، مزیّن است به آموزه آگوستینیِ «ایمان می آورم تا بفهمم» که با «ایمآن همان تمییز و ادراک استِ» مولانا، همنوایی دارد. در تأیید این آموزه، نخست به بنیان های مشترکِ فلسفیِ آن می پردازیم، سپس به دیدگاه مولانا مبنی بر لزوم هم سنخی شناسنده با موضوع فهم. نهایتاً برآنیم که تفاوتِ فهم یا بدفهمیِ گهگاه این آموزه، محصولِ عواملی چون اختلافِ منظر و ندیدنِ مراتبِ ایمان و فهم در دو شکلِ درون دینی و برون دینی آن است. بنابراین ضمن معرّفیِ سه مرتبه ایمان و دو ساحتِ فهم، با دیالکتیکی دانستنِ رابطه آن دو، به تبیین و رفعِ این بدفهمی ها می پردازیم.
رابطه علم و عمل از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی (با تأکید بر تفاوت های علم حصولی و علم شهودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم حصولی هرچند رابطه اعدادی و تمهیدی نسبت به عمل دارد و شرط لازم آن محسوب می شود، توانمندی کافی برای ضمانت قطعی عمل را ندارد. تبیین کارکرد علم حصولیِ حاصل از قوای مختلف نفس و تحلیل جایگاه آن در مبادی و فرایند عمل می تواند تا حدودی چرایی شکاف بین نظر و عمل را نشان دهد. در مقابل، معرفت شهودی نسبت به علم حصولی دارای تأثیر عمیق تری در ضمانت عمل است و هرچه درجات معرفت شهودی بالاتر رود، احتمال مخالفت عمل با این معرفت کمتر خواهد بود. در این مقاله، پس از تعریف علم و عمل و بیان اقسام آن از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی، به مقایسه میزان تأثیر علم حصولی و شهودی بر عمل پرداخته می شود.
مقایسه حقیقت محمدی در ابن عربی با لوگوس فیلون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در باره منابع الهام ابن عربی بحث های زیادی صورت گرفته است؛یکی از متفکرانی که از او به عنوان منبع الهام ابن عربی یاد می کنند فیلون اسکندرانی است.در این مقاله تلاش بر آن است تا با محوریت لوگوس در فیلون و حقیقت محمدی در ابن عربی به شباهت ها و احیانا تفاوت های آن دو اشاره گردد البته بی آنکه در صدد اثبات تأثیر پذیری ابن عربی در محورهای یاد شده از فیلون باشیم،چه آنکه اثبات و ابطال آن غیرممکن است.هر دو متفکر توصیفات و کارکردهایی از لوگوس و حقیقت محمدی بدست داده اند که در بادی امر شبیه به نظر می رسد.از سه وجهه نظر می توان به لوگوس و حقیقت محمدی نظر افکند:از وجهه نظر وجودشناسی،از منظر شناخت شناسی و در نهایت از دیدگاه کارکردی یا ارزشی.از منظر وجودشناسی ارتباط آن دو با خدا،جهان و انسان ،از منظر شناخت شناسی نقش آن دو در شناخت انسان و وحی بررسی می شود و از دیدگاه ارزشی یا کارکردی به این پرسش پاسخ داده می شود که با فرض لوگوس و حقیقت محمدی،چه مشکلاتی حل می گردد.
ترازوی احد خو: علی(ع) در آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه ولایت حلقه اتصال دو جریان مهم تشیع و تصوف در عالم اسلام است ، از این رو درونمایه اصلی آثار پیشگامان هردو جریان سیره و سخنان اولیا بوده است. این جستار به تحلیل و نشان دادن سیمای علی(ع) در سه اثر سترگ جلال الدین محمد مولوی (مثنوی ، کلیات شمس و مجالس سبعه) و گزارش افلاکی از مناقب او اختصاص دارد. مولانا (604-672ق) که بی تردید خود از کاملان طریقت است، سلسله طریقت و حتی نَسَبیت مادری خود را به امیرالمؤمنین می رساند. در نگاه مولوی، از ویژگیهای بی قیاس حضرت علی(ع)، اخلاص، زهد، بینش، شهود و مرگ ستایی مورد اقتدای جلال الدین است. افزون بر آنها، رحمت و کرم علی تا بدان حد است که در گزارش احتمالاً برساخته مولوی از داستان عمرو بن عبدود، علی(ع) سرانجام هم حیات جسمانی و هم حیات معنوی به آن یل عرب اعطا می کند و حتی به ابن ملجم نوید شفاعت در روز حشر می دهد. در نظر مولوی، علی تنها محرم اسرار شب معراج پیامبر بوده است. همچنین در باور وی، اگر آن شاه هستی، در پی کسب مقام خلافت بود، نه برآمده از حبّ دنیا و ریا است، بلکه در پی این بود تا نخل خلافت و نیابت پیامبر را به ثمر برساند و آن را جانی دگر بخشد.
بررسی مفهوم عشق در آثار روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق از مهم ترین مسائل بنیادین تصوف و عرفان اسلامی است، به گونه ای که نمی توان بدون آن به حوزه عرفان و تصوف و مفاهیم اساسی آن وارد شد. در تعریف عشق سخنان زیادی بیان کرده اند و هر کس به اقتضای درک و فهم خود از عشق و عاشقی سخن گفته است. از طرفی تعدادی از شاعران و نویسندگان، حکیمان و فیلسوفان نیز دریافت و برداشتی از عشق ارائه کرده اند، که هر کدام در کلیت خود و در مقایسه با هم جنبه هایی از عشق را به تصویر کشیده اند. در این میان روزبهان بقلی معروف به «شیخ شطّاح» و «شطّاح فارس» و سرسلسله روزبهانیان، در عرصه عرفان و ادب فارسی نیز به تعریف و توصیف عشق پرداخته است کهدیدگاه او متناسب با مقصود مورد نظر خود و بیان تجربیات عرفانی، مفاهیم اخلاقی، موضوعات مختلف حکمی و تعلیمی و در نهایت برای بیان رموز عشق و شور و شوق عاشقانه قابل تأمل و بررسی است. در پژوهش حاضر خلاصه ای از دیدگاه های شیخ شطّاحدر خصوص عشق و انواع آن، توصیف، تعریف و در کل جایگاه عشق در چارچوب فکری آنان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.