مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
تناسخ ملکوتی
حوزه های تخصصی:
«تناسخ» آموزه ای است که از دیرباز فکر اندیشمندان را به خود معطوف داشته؛ بحثی که در علم النفس فلسفی از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به گونه ای که هم در فلسفه نفس بازتاب های در خور توجهی دارد و هم در دیگر مباحث فلسفی. علاوه بر این، نمی توان از بازتاب های کلامی آن نیز غافل شد. از این رو، اندیشمندان مسلمان به فراخور توان فکری خویش، به بررسی آن پرداخته اند و غالبا به امتناع عقلی آن گرایش نشان داده اند. در این میان، شیخ اشراق به گونه ای دیگر سخن گفته است. در این مقاله، تلاش شده است تا دیدگاه ایشان با توجه به آثار وی تبیین شود؛ در این زمینه، ابتدا تاریخچه آموزه تناسخ، گرایش های گوناگون در این باره، اصطلاحات تناسخ و انواع آن و مبانی تناسخ و مبانی انکار آن، بررسی شده و در ادامه، تبیین دقیقی از دیدگاه ایشان ارایه گردیده است. در پایان، دلایل عقلی و نقلی طرفین - البته بر اساس آثار شیخ اشراق - ارایه شده است.
نقد و بررسی دلایل مشائیان بر ابطال تناسخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تناسخ آموزه ای است که از دیرباز، فکر اندیشمندان را به خود معطوف داشته است؛ بحثی که هم در فلسفه نفس، بازتاب های درخور توجهی دارد و هم در دیگر مباحث فلسفی. علاوه بر اینکه نمیتوان از بازتاب های کلامی آن نیز غافل شد؛ از اینرو اندیشمندان مسلمان به فراخور توان فکری خویش به بررسی آن پرداخته و عمدتاً به امتناع عقلی آن گرایش نشان داده اند. فیلسوفان مشائی نیز بر امتناع عقلی تناسخ تأکید کرده اند و گاه تقریرهای جدیدی از دلایل گذشتگان ارائه نموده و گاه به دلایل جدیدی دست یافته اند. در این مقاله، تلاش شده تا دیدگاه مشائیان دربارة تناسخ ارائه شود. ابتدا نگاهی به تاریخچه آموزه تناسخ، گرایش های گوناگون در این باره، اصطلاحات تناسخ و انواع آن میشود و در نهایت مبانی انکار تناسخ طرح میگردد. بررسی دلایل ایشان، تعیین مقدار دلالت آنها و نقد و بررسی هر یک از آنها محور بحث های بعدی است.
تناسخ و معاد جسمانی؛ سنخیت یا غیریت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تناسخ، از جمله مسائلی است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مختلف با قومیت ها و آیین های گوناگون بوده است. از سوی دیگر، معاد جسمانی از جمله آموزه هایی است که نصوص قرآنی بر آن دلالتی آشکار داشته و همواره مورد اعتقاد مسلمانان بوده است. با وجود این، آموزة معاد جسمانی همواره انتقادات جدی به خود دیده که یکی از آنها مساوق بودن با تناسخ است که باور عمومی بر استحالة آن استوار است.
آنچه در این نوشتار می آید، تبیین رابطة میان تناسخ و معاد جسمانی به جسم عنصری از دیدگاه فیلسوفان و متکلمان، و آن گاه ارائة دیدگاه برگزیده از سوی نویسنده است. بر اساس مهم ترین یافته های این پژوهش، از دیدگاه ابن سینا و ملّاصدرا معاد جسمانی به جسم عنصری، مصداق تناسخ است. با این حال، متکلمان به دلیل نگاه خاص خود به تناسخ، چنین سنخیتی را برنمی تابند.
تحلیل و بررسی تناسخ ملکوتی در فلسفة ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تناسخ ملکوتی» در اصطلاح، انتقال نفس از بدن دنیوی به بدن اخروی مناسب با اوصاف و ملکات اخلاقی و ظهور آن در آخرت است. صدرالمتألهین شیرازی بر اساس مبانی حکمت متعالیه از جمله اصالت وجود، حرکت جوهری، تشکیک وجود، اتحاد عاقل و معقول و مبنای انسان شناسیِ خویش به تناسخ ملکوتی استدلال کرده است. وی با استناد به دلایل عقلی و آیات و روایات اثبات کرده است که باورها و اعمال اختیاری سبب تحول نفس و ایجاد صورت نوعیة جدیدی در انسان شده که انسان با همان صورت نوعیة مکتسبه از اعمال و ملکات نفسانی به عالم آخرت منتقل و با آن محشور می شود. از نظر ملاصدرا این نوع تحول باطنی، همان نظریة تناسخ ملکوتی و تجسم اعمال مأخوذ از شرع است که همچنین مورد تأیید عقل و وحی و اهل کشف است. در این پژوهش ضمن تبیین مفهوم تناسخ ملکوتی و تفاوت آن با تناسخ ملکی، مبانی عقلی و نقلی تناسخ ملکوتی و تجسم اعمال با تکیه بر آثار فلسفی و تفسیری صدرالمتألهین بررسی و تحلیل شده است.
بررسی ترابط وجودی بدن با نفس پس از مرگ (تناسخ ملکوتی) از منظر مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة چگونگی ارتباط بدن با نفس پس از مرگ از مسائل مهم عرفان نظری است. ابن عربی و پیروان مکتب عرفانی وی در تبیین چگونگی این ارتباط مرتبه مثالی نفس ناطقه انسانی و روح بخاری را که وظیفة وساطت میان نفس و بدن را بر عهده دارند، مطرح می کنند. اثبات مرتبه مثالی برای انسان و تبیین نقش آن در ایجاد ارتباط میان نفس ناطقه و بدن مادی از ابتکارات ابن عربی است. ابن عربی و شارحان مکتب وی با تبیین مبانی خاص هستی شناسی عرفانی، نظیر وحدت وجود، مبحث تجلی و ظهور، و مبانی انسان شناختی، نظیر جداناپذیری روح از بدن، تناسب بدن با نشئه موجود در آن و بقای هویت انسانی در نشأت دیگر، در بررسی مسئله ارتباط بدن با نفس پس از مرگ به تبیین بدن مثالی که معلول افکار و اعمال انسان است پرداخته و تناسخ ملکوتی به معنای تحول باطن و تصور ظاهر به صورت باطن را معقول و مقبول می دانند، ازاین رو گفتاربرخی طرفداران تناسخ را بر تناسخ ملکوتی حمل می کنند. هدف این نوشتار که با روش تحلیلی- توصیفی و از نوع کتابخانه ای به کند و کاو مسأله می پردازد آن است که رابطه بدن با نفس را پس از مرگ تحت عنوان تناسخ ملکوتی از منظر مکتب ابن عربی و شارحان وی تبیین کند.
بازخوانی نظرگاه سهروردی در باب تناسخ بر پایه متن حکمة الاشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تناسخ» را به خروج روح از کالبد فرد و تعلّقش به بدن فردی دیگر، چه انسان و چه غیر انسان تعریف کرده اند. برخی قائل اند که شیخ اشراق نظر خود را در پذیرش یا رد نظریه تناسخ اعلام نکرده است یا دست کم این نظریه را به طور صریح رد نکرده است. با این حال، به کمک برخی استنادات و دلایل، از جمله اعتقاد جازم او در آثارش قبل از حکمة الاشراق می توان بر باورمندی وی به بطلان تناسخ هم سو با دیگر حکمای مسلمان استناد کرد. در این صورت موکول نمودن نظر خود به زمان دیگر در پی توضیح این نوع تناسخ و نیز این دلیل که ناکافی دانستن دلایل مخالفان تناسخ از نظر ایشان به معنای اعتقاد به تناسخ نیست، همچنین اعتقاد ایشان به وجود عالم صور معلّقه که به معنایی همان برزخ می باشد و نیز این امکان که می شود شیخ اشراق در هنگام بیان نظرات مشرقیان لزوماً همسو با آن ها نباشد و تأکید بر بحث تناسخ ملکوتی که امری پذیرفتنی است و نیز توجه به حدوث نفس همزمان با بدن، مبین بطلان تناسخ از منظر ایشان است.
تحلیل مبانی متافیزیکی ملاصدرا در ابطال تناسخ مُلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تناسخ یکی از نظریه های رقیب معاد است. این عقیده در طول تاریخ با اشکال و اطوار متنوع مطرح بوده است. ملاصدرا با استناد به مبانی هستی شناختی و انسان شناختی خود نخست به مفهوم سازی دربارة تناسخ پرداخته است و به مفاهیمی چون تناسخ باطل و تناسخ حق می رسد؛ تناسخ باطل همان تناسخ مُلکی و تناسخ حق، تناسخ ملکوتی است و سپس با تکیه بر نگرش وجودی اش، تناسخ مُلکی را ابطال و تناسخ ملکوتی را اثبات می کند. سؤال اصلی این جستار این است: ملاصدرا چگونه تناسخ مُلکی را ابطال کرد؟ و نتیجة بحث عبارت است از اینکه ملاصدرا بر پایة مبانی هستی شناختی مثل اصالت وجود، وحدت تشکیکی، اشتداد، تضعف و مبانی انسان شناختی همانند حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن به ابطال تناسخ مُلکی می پردازد.
بررسی تطبیقی «ازخودبیگانگی» از دیدگاه مولوی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
چکیده
بیشتر دیدگاه های حکیم صدرای شیرازی و ملای رومی، با توجه به اشتراکات وسیع فرهنگی، اجتماعی و دینی آنها، شبیه یکدیگر و در نتیجه مکمل هم بوده است و بین آنها تنها اختلاف های اندکی در مبانی فکری وجود دارد. هرچند از نظر پارادایمی، اندیشه های دو متفکر بسیار به هم نزدیک است، صدرالمتألهین در بحث خویش از روش حکمی عرفانی استفاده می نماید و مولوی بیان خود را در قالب روشی عرفانی و به صورت تمثیلی بیان می کند تا برای عموم، قابل فهم تر باشد. یکی از محورهای مهم در اندیشه ایشان، پرداختن به «ازخودبیگانگی» است که البته در عبارات مولوی و ملاصدرا به طور صریح به کار نرفته است؛ اما معادل آن، یعنی «غفلت از خویشتن و خودباختگی» در آثار آنها یافت می شود. در جریان مطالعه تطبیقی افکار این دو، سعی بر آن است تا تصور، ابزارانگار باشد. بر همین اساس، مسئله اصلی پژوهش، در کنار توصیف مواضع خلاف و وفاق، تبیین مواضع نیز بوده است و ازاین رو تعریف و تبیین مسئله ازخودبیگانگی از نظر هر دو اندیشمند و نیز پیامدها، علل بروز و راهکارهای درمان آن به صورت تطبیقی بررسی خواهد شد.
بررسی رابطه عالم ذر و تناسخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
موضوع عالم ذر همواره یکی از بحث برانگیزترین مباحث قرآنی است و مفسران، متکلمان و فیلسوفان مسلمان دربارة آن بسیار سخن گفته اند. آنچه از ظاهر آیات و روایات اسلامی برمی آید این است که هر انسانی قبل از تولد در عالمی به نام «ذر» وجود فردی حقیقی داشته است. عده ای از اندیشمندان این برداشت از ظاهر آیات و روایات را نپذیرفته و هر یک به گونه ای خاص آن را توجیه و تأویل کرده اند. اینان اشکالاتی را به آن برداشت ظاهری وارد می کنند که براساس این تفسیر، اعتقاد به عالم ذر مستلزم باور به تناسخ است. اما واقعیت این است: با توجه به عدم استحاله عقلی عالم ذر و با اعتقاد به امکان عقلی تناسخ که به خودی خود امری محال و ذاتاً ممتنع نیست، عالم ذر به معنای ظاهری اش گونه ای از تناسخ است و امکان آن وجود دارد و مشکلی در تحقق عالم ذر نیست
برداشتی نوین از تناسخ افلاطونی و رویکرد ملاصدرا نسبت به آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
115 - 137
حوزه های تخصصی:
افلاطون براساس اعتقاد به قدم نفس و هبوط آن به عالم طبیعت و نیز باور به جاودانگی نفس، دیدگاهی خاص درباره سرنوشت نفوس پس از مرگ دارد. باور به تناسخ ملکی، دیدگاه رایج منتسب به وی است، که ادله ای فراوان بر ابطال آن اقامه گردیده است. هرچند ملاصدرا یکی از متقن ترین ادله را با ابتنا بر نحوه پیدایش جسمانی نفس و تکامل جوهری آن و پیدایش بدن مثالی در بطن و کتم نفس ارائه می دهد، که نه تنها این نحو تناسخ را ابطال می کند، بلکه آن را غیرقابل تصور می سازد؛ اما وی تناسخ مورد نظر افلاطون را از نوع تناسخ ملکوتی می داند. با تدقیق در آثار افلاطون نیز می توان برخی از عبارات وی را مؤید قول به تناسخ ملکوتی یافت. در این مقاله احتمالات تناسخِ مورد نظر افلاطون به وجهی مبسوط مورد تدقیق قرار می گیرد و بر مبنای دیدگاه نوآورانه ملاصدرا در ابطال تناسخ، تناسخ افلاطونی، واکاوی می گردد.
تناسخ و نسبت آن با معاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۹
36 - 61
حوزه های تخصصی:
تناسخ چیست؟ چه گونه هایی برای آن متصور است؟ واقعیت دارد یا پنداری واهی است و نه تنها محقق نبوده که امکان آن هم نیست و در هر صورت چه نسبتی با معاد و حیات جاوید اخروی می تواند داشته باشد؟ این مسیله اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده است؛ چنان که گویی بر سر دوراهه تناسخ یا معاد قرار گرفته اند. در این مقاله برآنیم- به یاری خداوند بزرگ- ابتدا چیستی تناسخ و اقسام آن، دلایل تناسخیان و پاره ای از نقدهای وارد بر اصل مدعا و نیز ادله آن را بررسیده، سپس نسبت آن را با معاد بازیابیم. در روند این پژوهش هم از روش عقلی و هم تجربی بهره برده ایم. ماحصل تحقیق، نفی تناسخ ملکی در همه اشکال آن، نارسایی تناسخ در تأمین کارکردهای معاد، ناسازی تناسخ ملکی مطلق و نامحدود با اساس حیات اخروی و ناسازی تناسخ ملکی محدود با خصوص معاد جسمانی است.
بررسی تطبیقی تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا با رویکرد انتقادی به دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
117-130
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مورد بحث در میان اکثر مکاتب، مسئله تناسخ است. شیخ اشراق و ملاصدرا نیز به بسط آن پرداخته اند. مسئله این تحقیق تحلیل تناسخ از نظر شیخ اشراق در عرضه بر مبانی و استدلال های ملاصدرا است. هر چند شیخ اشراق نظر خود را در زمینه تناسخ صریحا اعلام نکرده است ولی با توجه به ادله ای چون اعتقاد ایشان به تناسخ ملکوتی، اعتقاد به عالم صور معلقه و حدوث نفس همزمان با بدن، بطلان دو نوع تناسخ صعودی و متشابه از دیدگاه او مستدل است گرچه نمی توان به راحتی تناسخ نزولی را از نظر او منتفی دانست. ملاصدرا نیز با برهان قوه و فعل و همچنین برهان حرکت اشتدادی، تناسخ اصطلاحی را به طور مطلق باطل می داند در حالی که تناسخ ملکوتی را قبول دارد. با عرضه نظرات شیخ اشراق بر مبانی و استدلال های ملاصدرا، دیدگاههای شیخ اشراق به چالش کشیده می شود. هر چند باید گفته شود این نتیجه با تأمل دقیق در آثار شیخ اشراق نیز قابل دستیابی است. روش تحقیق در نوشتار حاضر، توصیفی-تحلیلی است.
مقایسه و ارزیابی دیدگاه و ادله مفسّران و حکما درباره کیفیت عذاب مسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
85 - 108
حوزه های تخصصی:
عذاب مسخ یکی از سنت های مؤاخذه الاهی است که در پی انحرافات اعتقادی و اخلاقی گریبانگیر فرد یا گروهی خاص می شود. چنین سنتی در آیات قرآن دو گونه گزارش شده است: مسخ ظاهری که مختص قوم بنی اسرائیل بوده و به سبب نافرمانی از امر تحریم صید و به کاربردن حیله به آن مبتلا شدند؛ مسخ معنوی که عام است و همه انسان ها در معرض ابتلا به آنند. آیات بسیاری با الفاظ متفاوت یادآور گونه دوم از عذاب مسخ است. میان مفسّران فریقین درباره مسخ صوری بنی اسرائیل اختلاف نظر وجود دارد. این اختلاف سبب پیدایش سه دیدگاه در میان آنها با ادله متفاوت شده است. حکما، به ویژه پیروان حکمت صدرایی، نیز ضمن پای بندی به ظاهر آیات و روایات، بر اساس نظریه تناسخ ملکوتی و نوع الانواع تقریری دقیق تر پیش می کشند که مسخ ظاهری و باطنی را شامل می شود. این دیدگاه ها مبتنی بر تبعیت بدن ها از نفوس و توجه به نوع متوسط و جنس سافل است. در این پژوهش، به شیوه تحلیل محتوا، دیدگاه ها و دلایل مفسّران و حکما درباره کیفیت و انواع عذاب مسخ را بررسی و ارزیابی خواهیم کرد.
تحلیل معناشناختی بعث و حشر از نگاه ملاصدرا
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷ ویژه فلسفه و کلام
31 - 52
حوزه های تخصصی:
مساله بعث و حشر از دیرباز در میان متکلمان و فلاسفه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که نمی توان به طور قطع و یقین این مساله را از منظر عقلی بررسی کرد، با توجه به آیات و روایات در دسترس و تفسیر آنان، می توان مساله بعث و حشر را توضیح داد. در میان فلاسفه، ملاصدرا با توجه به اصولی که خود آنان را ابداع کرده است، نگاهی متفاوت به مساله حشر دارد. اصولی مانند حرکت جوهری و اصالت وجود و تشکیک وجود که با توجه به این اصول، مبحث تناسخ ملکوتی را مطرح می کند تا با توجه به آن بتواند مساله حشر انسان ها را به صورت دقیق بیان کند. از نظر او انتقال نفس از بدن دنیوی به بدن اخروی در حقیقت تحول جوهری نفس در مرتبه مثالی خودش است نه جدایی از بدن دنیوی و پیوستن به بدن اخروی. وی با توجه به این اصول اینگونه نتیجه گیری می کند که بدنی که در قیامت انسان با آن محشور می شود، از منشآت خود نفس است و مانند تناسخ ملکی نیست که نفس از بدنی به بدن دیگر منتقل شود و یا قالبی از پیش تعیین شده باشد که نفس به آن منتقل شود. و همچنین به بیان نقش اعمال و ملکات در شکل گیری بدن برزخی می پردازد که چگونه هر انسانی با توجه به اعمالی که انجام می دهد، بدن برزخی خود را می سازد. مبحث دیگری که پس از بعث و حشر رخ می دهد، مساله نفخ صور است که در اینجا هم میان فلاسفه اختلافاتی وجود دارد که برای نمونه به اختلاف نظر میان ملاصدرا و امام فخر رازی پرداخته شده است. و پس از بیان این دو قسمت، ارض محشر بررسی می شود؛ زمینی که انسان ها بر آن محشور می شوند، کجاست و دارای چه ویژگی هایی می باشد و تفاوت آن با زمین دنیایی چیست؟ روش تحقیق در این مقاله به صورت کتابخانه ای می باشد.
بررسی تطبیقی تحلیلی نظریه تجسم اعمال باتکیه بر دیدگاه سید حیدر آملی و ملا هادی سبزواری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
92 - 125
حوزه های تخصصی:
مسئله تجسم اعمال یکی از مباحث مهم پیرامون معاد است که در آموزه های دینی مورد اشاره و تاکید قرار گرفته است و اندیشمندان بسیاری اعم از متکلمان، فیلسوفان و عرفا درباره آن سخن رانده اند. در این میان، عرفان و حکمت صدرایی به وجود رابطه عینی و تکوینی، میان اعمال انسان با ثواب و عقاب باور دارند. پژوهش حاضر با مبنا قراردادن دیدگاه سید حیدر آملی به عنوان نماینده عرفان و حکیم سبزواری به عنوان نماینده حکمت متعالیه، به شیوه توصیفی - تحلیلی، درصدد کشف شباهت ها، تفاوت ها و میزان تأثیرپذیری حکمت متعالیه از عرفان است. در پایان این نتیجه به دست آمده است که چیستی و چگونگی تجسم اعمال، از منظر هر دو اندیشمند بیانگر یک حقیقت است و دیدگاه حکمت متعالیه، قسیم دیدگاه عرفانی نیست. آنچه مسلم است، عرفان در تقریر این قاعده بر عینیّت و حضور اعمال انسان در مراتب وجودی، به صورت بالفعل اشاره دارد و حکمت صدرایی با تقریری برهانی و نوآوری های عقلانی، بر علیّت و ظهور ملکات نفس در مراتب مختلف وجودی تأکید می کند.
تناسخ در نظام فلسفی سینوی و صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله تناسخ نه تنها از گذشته دور در میان فیلسوفان مطرح بوده، در فرهنگ دینی نیز مورد اهتمام ویژه قرار دارد. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی این مسئله در اندیشه ابن سینا و صدرالمتألهین می پردازد و از رهگذر آن آشکار می شود که دیدگاه ابن سینا و صدرالمتألهین در استحاله تناسخ ملکی، مشابه است. تمایز آنها در مبانی نفس شناختی ای است که ترسیم کننده نحوه موجه سازی مدعای آنهاست که مهم ترین آنها از این قرار است: تجرد نفس، حدوث نفس، بقای نفس و رابطه نفس با بدن.
تناسخ و اقسام آن با تأکید بر تناسخ ملکوتی در فلسفه ملاصدرا و متون دینی شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
75 - 90
تبیین فلسفی مفاهیم دینی از رسالت های فلسفه اسلامی است. آنچه قبل از ملاصدرا به عنوان تناسخ شناخته می شود، صرفاً تناسخ ملکی است که زوال روح از بدنی و پذیرش آن در بدنی دیگر است. ملاصدرا برای تبیین برخی از مفاهیم دینی، اصطلاح دیگری برای تناسخ با عنوان تناسخ ملکوتی ساخته است و بسیاری از مباحث دینی و تجارب عرفانی را به کمک آن شرح می دهد. ما در این مقاله ابتدا به مبانی خاص فلسفه ملاصدرا پرداخته ایم که به تبیین مفهوم تناسخ و اقسام آن کمک می کند و سپس تبیین فلسفی او از تناسخ ملکوتی را بیان کرده ایم، آنگاه آیاتی را بررسی کرده ایم که هر یک از اقسام تناسخ را نشان می دهند، و در نهایت، مباحث مرتبط با تناسخ در روایات را جمع بندی کرده ایم.
بررسی نظریه تناسخ در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تناسخ واژه ای است عربی که ریشه آن نَسخ می باشد و به معنی انتقال نفس انسان از بدنی به بدن دیگر، سپس از متلاشی شدن بدن اول که این انتقال بدون حصول فاصله میان آن دو صورت می گیرد، می باشد. نظریه تناسخ از قدیم مطرح بوده است اما در ادیان الهی رایج نبوده و یکی از مهم ترین اصول مشترک تمامی گرایش های دین هندویی و نیز مکاتب فلسفی هند است. از نظر اسلام تناسخ مُلکی (بازگشت روح به دنیا باطل است) و در آیات و روایات بسیاری نیز رد شده است. به طور کلی با مبانی عرفان اسلامی سازگار نمی باشد و بزرگان عرفان و تصوف اسلامی در رد آن دلایل را بیان نموده اند و تناسخ ملکوتی را با استفاده از آیات و روایات اثبات می کنند.