فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ناقدان حدیث در نقد حدیث معیارهای دارند، از جمله ناقدان حدیث دانشمند صاحب فضل و در عین حال گمنام عبدالرحمن بن محمدبن ابراهیم معروف به ابن عتائقی از دانشمند برجسته اهل حله است، وی معیارهای متعددی در نقد احادیث در کتاب مختصرتفسیر علی بن ابراهیم قمی به کار بسته است. برای بازیابی معیارهای نقد حدیث توسط ابن عتائقی به نحو موردی تمام نقدهای وی در کتاب مختصر تفسیر قمی مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله معیارهای که مورد توجه ابن عتائقی در نقد روایات است، می توان به مباحث کلامی، فقهی، فقه الحدیث و ادبیات عرب اشاره کرد. یکی از مهم ترین معیارهای وی در نقد پیش فرض های کلامی و فقهی است، برای نمونه، وی احادیثی که با اصول مذهب و عقل سلیم سازگاری ندارد، کنار گذاشته و نقد می نماید، یکی از مواردی که بیشتر مورد نقد ایشان است، روایاتی است که در عدم عصمت انبیاء و ائمه علیهم السلام در کتاب تفسیر قمی آمده است، وی به شدت این روایات را نقد و رد می نماید.
مناسبات عصری و تأثیر آن بر رویکرد فیض کاشانی در مواجهه با روایات تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
18 - 44
حوزههای تخصصی:
در نوع نگاه و رویکرد یک مفسر نباید از شرایط حاکم بر عصر مفسر غافل بود. رویکرد و نگرش تفسیر الصافی به روایات تفسیری متأثر و برآیند فضای حاکم بر عصری است که مفسر در آن می زیسته است. تأثیر فضای حاکم بر سده یازدهم هجری، نیز بر رویکرد فیض کاشانی در ارزیابی روایات قابل انکار نیست. در نگاهی کلی و با ملاحظه شرایط فرهنگی و تاریخی عصر فیض کاشانی، می توان تصدیق کرد که رویکرد حاکم بر این تفسیر، رویکرد نقلی بر پایه روایات اهل بیت: است. احادیثی نظیر«ان اللَّه جعل ولایتنا أهل البیت قطب القرآن و قطب جمیع الکتب علیها ...» و «نحن و اللَّه المأذونون .... نشفع لشیعتنا فلا یردّنا ربّنا» و «نحن الراسخون فی العلم و نحن نعلم تأویله» نمونه هایی است که فیض کاشانی برای تثبیت گفتمان و هویت شیعه در عصر خود از آن ها بهره گرفته است. بر همین اساس،او در مواجهه با روایات به مبانی همچون عدم تعارض اقوال معصومان، استفاده ابزاری از عقل، دفاع از هویت شیعه و.....اعتقاد دارد.این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی در مقام تبیین چرایی و چگونگی تأثیر تحولات و جریانات عصری بر روند و بهره گیری این مفسر در احادیث در تفسیر آیات قرآن است.
سیر شکل گیری عقل اجتهادی در بین فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
26 - 52
حوزههای تخصصی:
ظرفیت آموزه های اسلام برای بارور نمودن اندوخته های عقل امری تردید ناپذیر است. بعد از دوران رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله اجتهاد به عنوان یکی از روش های راه یابی به تعالیم اسلام رسمیت یافت. در قرن دوم بحث و جنجال پیرامون عقل اجتهادی و دایره حجیت آن، بین فریقین اوج گرفت. بعد از ورود شیعیان به دوران غیبت معصومان، این بحث در اهل تسنن تثبیت شد و اختلاف به بدنه عالمان شیعی تسری پیدا کرد. در این نوشتار درصددیم ابتدا خواستگاه بروز و ظهور این بحث را واکاوی کنیم و بعد از تصویرسازی اجمالی از سرنوشت عقل اجتهادی در بین اهل سنت، اتهامات وارد بر گرایش اعتزال و فربگی دلیل عقلی در مدرسه بغداد را بررسی کنیم. ادعاء اینست که تفسیر نادرست سخنان بزرگانی نظیر شیخ مفید و سید مرتضی در این اتهام نقش بسزائی دارد و عقل اجتهادی هرگز در اندیشه آنان به عنوان منبع دین مطرح نبوده است.
واکاوی روایت «الْفَارُّ مِنَ الطَّاعُونِ، کَالْفَارِّ مِنَ الزَّحْفِ، وَالصَّابِرُ فِیهِ لَهُ أَجْرُ شَهِیدٍ» در جوامع روایی اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
175 - 196
حوزههای تخصصی:
روایت «الْفَارُّ مِنَ الطَّاعُونِ، کَالْفَارِّ مِنَ الزَّحْفِ، وَالصَّابِرُ فِیهِ لَهُ أَجْرُ شَهِیدٍ» روایت مطرح در کتب روایی اهل سنت است که به طرق گوناگون از عایشه و جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است. ظاهر روایت بدون در نظر گرفتن جهت صدور آن و با تغییر در محتوا، از سوی خلفا جهت دستیابی به مقاصد آنان مورد بهره برداری سوء قرار گرفته است. نوشتار حاضر، از وجوه مختلفی به واکاوی روایت فرار از طاعون پرداخته است. تفرد عایشه در نقل روایت، وجود راویان ضعیف، اضطراب در سند و متن روایت، همچنین تضاد و تعارض آشکار آن با آیات قران از عواملی هستند که تحریف روایت را بیان می کنند. لذا بررسی و اعتبارسنجی این روایت امری ضروری به نظر می رسد. بررسی ها نشان می دهد این روایت نبوی در مصادر اهل سنت به درستی ضبط نشده و نقل تحریف یافته روایت، ضمن اشاره به روحیه جبرگرایی و فساد حاکمان، بیانگر موضع و اغراض خاص آنان است.
عرضه حدیث «وصیت» بر احادیث متواتر «اثناعشر»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
129 - 146
حوزههای تخصصی:
روایات بسیاری در باب اثبات و وجود دوازده امام بعد از پیامبر گرا می اسلام در کتب معتبر شیعی و اهل سنّت گزارش شده است. این احادیث به احادیث «اثناعشر» معروفند که با قیودی همچون «اثناعشر اماما»، «اثناعشر خلیفه»، «اثناعشر امیرا» و... و اوصافی چون «من اهل بیتی»، «کلهم من قریش»، «کلهم من بنی هاشم» و... وارد شده اند از طرفی، امروزه جریانی نوظهوری بنام جریان یمانی به رهبری شخصی به نام احمد اسماعیل بصری معروف به احمدالحسن، مدعی است که مطابق حدیث وصیت که از پیامبرa نقل شده، بعد از پیامبرa بیست وچهار امام و وصی خواهند آمد و بعد از امام دوازدهم، دوازده امام دیگر (با وصف مهدی) خواهند آمد و احمد بصری امام سیزدهم است. نوشتار پیش رو با بررسی حدیث «وصیت» از حیث سند و دلالت و تطبیق روایات اثناعشر با آن، عدم صحت ادعای مورد نظر را به اثبات می رساند؛ روش کار در این مقاله به صورت توصیفی تحلیلی است.
تعارض العدالة في الصحة الروحية للمرضى ذوي الأمراض المستعصية، بالترکيز على نهج البلاغة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تُسَبِّبُ الأمراضُ المستعصیه تغییرات حاده لدى المریض على مختلف الأبعاد الاقتصادیه والأسریه والاجتماعیه والنفسیه. تؤدی هذه التغییرات فی معتقدات المریض الدینیه إلى صراعات روحیه واسعه النطاق. لقد خَلَقَتِ الصراعات الروحیه معتقدات جدیده فی مجال الأمراض المستعصیه. إن تأکید منظمه الصحه العالمیه على وجود الصحه الروحیه باعتبارها البعد الرابع للصحه، إلى جانب أبعاد الجسد والعقل والمجتمع، یضاعف ضروره إعاده قراءه أوامر الإمام علی (علیه السلام) فی حل الصراعات الروحیه الناشئه. وفی الوقت نفسه، تلعب قضیه "العداله" دوراً کبیراً فی خلق هذه الصراعات. إنّ تجارب المؤلفین السریریه فی دراسه هذه الفئه من الموضوعات الفرعیه التی ترتبط بالصحه الروحیه، مثل سبب المرض، الله والمرض، حکمه المرض، الطبیعه الشریره للمرض، أفعال الإنسان والمرض، والتی تُظهرُ نفسها فی شکل أسئله مثل «لماذا أنا؟، لماذا أنا وقد کنت جیدًا؟ لماذا الان؟ لماذا طفلی؟» یدلّ علی أنّ الإجابه المنطقیه على هذه الأسئله المذکوره أعلاه، لها تأثیر خطیر للغایه فی مجال الصحه الروحیه. وقد تمت دراسه التحلیل الفلسفی والدینی لمسأله العداله والمرض، ضروره القوانین الطبیعیه، العلاقه بین الشر والمرض، أحکام الله الثابته فی المرض من وجهه نظر نهج البلاغه وعلى ضوء الصراعات الروحیه، بما یتوافق مع الصحه الروحیه للمرضی.
واکاوی سیر تحول تاریخی روایات نماز زنان مبتنی بر تحلیل متن و اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
112 - 120
حوزههای تخصصی:
روایات زنان در دوران تکوین و تشریع فقه، روندی قهقرایی را پیموده است. این روند از نیمه قرن اول هجری با آزادی عمل زنان آغاز گردیده، ولی در طی قرون بعدی، به تدریج روند سخت گیرانه ای را برای حضور زنان پیموده است. حضور زنان در مسجد - که سمبل حرکت های اجتماعی عصر پیامبر۹ بوده است و در طی سالیان اولیه رایج بود - در قرون بعدی منع گردید تا آنجا که فتاوای بسیاری در خانه نشینی زنان رایج شد و به عنوان روایت در جامعه فقهی قرون اولیه ا سلام در میان شیعه و سنی نشر گردید. سپس عالمان اخلاق و بزرگان اندیشه های احیای دینی آن ها را مبنای عمل متدینانه و اخلاق مدارانه جامعه قرار دادند تا آنجا که زنان را به طور کامل از جامعه حذف کردند و بنای خانه نشینی پایدار ایشان را پایه ریزی نمودند. در این مقاله روند شکل گیری این روایات را از احادیث موافق حضور زنان (روایات همدلانه) تا روایات مخالف حضور ایشان (روایات غیر همدلانه) بررسی سندی و متنی نموده ایم و تأثیر این روایات را در اندیشه عالمان مسلمان پی گیری نموده ایم.
دلایل بایستگی اعتبار سنجی احادیث در پرتو قرآن مجید(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
131 - 155
حوزههای تخصصی:
رهیافت آسیب های فراوان به سپهر احادیث، نقد سند و محتوای آنها را بایسته می نماید. در فرآیند اعتبار سنجی حدیث، بسنده کردن به بررسی سند حدیث، برای داوری درباره آن به سبب وجود مؤلفه هایی چون وجود راویان مسکوتٌ عنه، مختلفٌ فیه و مجهول و نیز آسیب های دیگری در زنجیره نقل حدیث، ناکارآمد می نماید. در میان گونه های نقد محتوایی نیز عرضه حدیث به قرآن نتیجه ای برای داوری استوارتر فراهم خواهد آورد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره از منابع کتابخانه ای درپی یافتن دلایل نیازمندی فرآیند اعتبارسنجی حدیث بوسیله قرآن است. دلایل عقلی ضرورت بهره ازین فرآیند بر مقایسه سند، متن، جهت صدور، دلالت و دلایل حجیّت قرآن با حدیث استوار هستند. این دلایل به نحو تضمنّی بر عرضه حدیث به قرآن رهنمون هستند. اما دلایلی چون نقش مرجعیت قرآن برای معارف دینی دلالتی مستقیم، بر بایستگی پیش گفته دارند. دلایل نقلی مورد بهره درین پژوهش، گزاره های برآمده از قرآن و سنّت هستند که از انواع دلالتهای مطابقی و التزامی آنها در راستای اثبات بایستگی عرضه حدیث به قرآن بهره گرفته شده است. این دلایل عبارتند از: آیات دربردارنده ویژگی های فرازمندی قرآن برای سنجش رهیافتها ونیز رجوع به قرآن در هنگامه کشمکش ها، روایات مشهور به ثقلین و اخبار عَرض.
بررسی حدیث «الخلافه بعدی ثلاثون» از منظر فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حدیث «الخلافه بعدی ثلاثون سنه» با تعدد نقل و مضمون واحد در منابع اهل سنّت مورد قبول واقع شده و در کتب کلامی، تفسیری، حدیثی و تاریخی طرح شده و مستند برخی از اعتقادات اهل سنّت از جمله مشروعیت و تربیع خلفا قرار گرفته است. سوال این است که آیا این حدیث می تواند مستند قابل قبولی برای اهل سنّت در بحث امامت باشد؟ با استفاده از قواعد مقبول فریقین در بررسی سندی و دلالی این حدیث مخدوش است؛ هرچند امامیه به صورت موردی در مناظرات به عنوان عنصر جدل از آن بهره جسته اند. این حدیث با اعتقادات اهل سنت ناسازگار است؛ مانند محدودنمودن مدت زمان خلافت به سی سال و عدم مشروعیت خلفای بعد از امیرالمومنین علی بن ابی طالبg و نیز تعارض با احادیث امامان دوازده گانه که مورد اتفاق فریقین است. نویسندگان اهل سنت برای حل این ناسازگاری ها به چاره جویی برخواسته اند و مباحثی مانند جعل دو دوره برای خلافت یعنی تا سی سال خلافه النبوه و بعد از آن خلافه الملک را بیان کرده اند.
چیستی، گونه شناسی و کارکرد شرح صدر در روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
219 - 242
حوزههای تخصصی:
شرح صدر موهبتی الهی و نوعی بسط وجودی، معرفتی و افزایش ظرفیتی است که قابلیت درک معارف و حقایق را ایجاد می کند و زمینه پذیرش نور ایمان را فراهم می آورد . لذا تحقیقی سنت پژوهی، درباره چیستی و کارکرد شرح صدر حائز اهمیت است زیرا در روایات بسیاری به آن اشاره شده است . این پژوهش بر اساس ماهیت و روش، تحقیقی کیفی است . با استقراء روایات شرح صدر، دسته بندی موضوعی و در نهایت تحلیل و تبیین، ارتباط میان روایات را ترسیم می نماید . در این پژوهش ابتدا گونه شناسی روایات شرح صدر و سپس تبیین و تحلیل عوامل زمینه ساز، خصایص و نتایج شرح صدر، مورد مداقه قرار گرفت . شرح صدر فضل و منتی بر پیامبر 2 و امری فراتر از مقام نبوت است که در صورت تحقق عبودیت و بندگی از جانب خداوند متعال اعطا و مقدمه ای است تا فرد به وسیله آن به هدایت رهنمون گردد . از آنجا که امام حاق شرح صدر، معدن علم و نورانیت قرآن است، معیت و شناخت امام بالنورانیه و پذیرش قلبی فضایل او، شرح صدر است . این پژوهش به شناخت مصادیق و راه دستیابی به شرح صدر می پردازد .
دراسة الفرضيات العلمية للجيولوجيا في کلام الأمير(ع) وملاءمتها لعلوم الأرض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر نهج البلاغه کنزاً ثمیناً فی مجال معرفه الله، وهو عباره عن إجابات علمیه دقیقه للإمام علی (ع) عن مجاهیل العالم التی حدثت للعقل البشری. و هی الموسوعه التی تحتوی علی کنوز جمیع العلوم، حیث یجیب الإمام بالعلم على الشکوک المثاره، استناداً إلى کلام الوحی والرسول الکریم (ص) مستشهداً بالوثائق العلمیه. من فروع العلم ما یسمّى الیوم بالجیولوجیا الذی یقوم على دراسه کوکب الأرض ویناقش تعقیدات نشأه الأرض وفروع الجیولوجیا. لقد طرح علماء علوم الأرض فی عصرنا الحالی الطروحات المختلفه؛ والذین قدموا البراهین على هذه الطروحات العلمیه من خلال الوثائق المستمده من الأجهزه الحدیثه والأدوات المتخصصه. وذلک عندما أوضح الإمام علی (ع) هذه المواضیع ببلاغه بلیغه فی عده أجزاء من خطب نهج البلاغه مستعیناً بالقرآن وعلمه الإلهی. فی هذا المقال، ومن خلال دراسه الطروحات العلمیه للجیولوجیا ومطابقه قطعیتها مع علاقات السبب والمسبّب فی کلام الأمیر (ع)، تمّ تحقُّقِ الإیمان بمکانه الإمام المعصوم (ع)، ونتیجه لذلک، وبزیاده البصیره والمعرفه، یمکن للمرء أن یؤمن بقدره الخالق، وخَلقِهِ الحکیم، ونظامه المتماسک المهیمن علی الکون، ویحصل علی التوحید الواعی، وهذا هو الکمال والسعاده القصوى للإنسان.
المکافئ اللغوی للألفاظ النابیه فی نهج البلاغه (نقد ترجمه فیض الإسلام، آیتی، شهیدی، معادیخواه ودشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
145 - 158
حوزههای تخصصی:
تواجه ترجمه النصوص الدینیه العدیدَ من التحدیات بسبب الحساسیات العقائدیه - الکلامیه، وصعوبه المفاهیم الدینیه وعمقها. إلى جانب التحدیات السابقه، یمکننا أیضًا الحدیث عن التحدی المتمثل فی ترجمه الألفاظ القبیحه ذکرُها فی النص الدینی. الألفاظ القبیحه (أو الألفاظ النابیه أو المحظورات اللغویه) هی کلمات لا یمکن استخدامها بسهوله فی الکلام. نظرًا لأهمیه هذا الموضوع، فقد تطرقنا فی البحث الحالی إلی تحلیل الترجمه الفارسیه للألفاظ القبیحه ذکرُها فی نهج البلاغه من خلال المنهج الوصفی التحلیلی واستخدام موارد المکتبه، مع الترکیز على المصطلحات المتعلقه بالأعضاء الجنسیه. تُظهِرُ نتائج البحث أن الألفاظ النابیه فی نهج البلاغه هی: الثدی، الکعاب، الأرحام، الأصلاب، القرم والقُبُل. بالإضافه إلى ذلک، استفاد مترجموا اللغه الفارسیه مثل فیض الإسلام، وآیتی، وشهیدی، ومعادیخواه، ودشتی من نهج الحفاظ على المعنى واستبدال المعنى فی ترجمه الألفاظ النابیه أکثر من تقنیات الترجمات الأخرى.
واکاوی مبانی و رویکردهای رجالی آیت الله میرزا جواد تبریزی
منبع:
پژوهش های رجالی سال پنجم ۱۴۰۱ شماره ۵
179-200
حوزههای تخصصی:
از جمله پیش نیازهای لازم برای فهم روش علمی یک فقیه، دستیابی به مبانی وی در علوم مختلف، از جمله علم رجال است. در این میان بازیابی مبانی و رویکرد رجالی میرزا جواد تبریزی، از آن جهت که ایشان میراث دار محقق خویی در قم، و از استادان صاحب سبک در دانش های فقه، اصول و رجال به شمار می آمد، مهم می نماید. مقاله پیش رو، با بهره گیری از تقریرات، آثار فقهی، اصولی و رجالی ایشان، روشن می سازد که ایشان در پذیرش خبر واحد، به وثاقت سندی باور داشته، و تضعیف یک راوی را در سند روایت، موجب تضعیف روایت می داند. همچنین حجیت قول رجالی را از باب شهادت و اخبار می پذیرد و بر این باور است که مخبرِ به وثاقت، باید ثقه و شهادتش حسی باشد. ایشان در مبانی رجالی خود به میزان چشمگیری متأثر از محقق خویی است. همچنین برخی توثیقات عام را همچون قاعده توثیق مشایخ نجاشی پذیرفته، و برخی را مانند توثیق مشایخ اصحاب اجماع قابل پذیرش نمی داند. نیز نسبت به برخی کتب حدیث و رجال، ملاحظاتی ویژه داشته و در بعضی موارد، انتساب آنها را به مؤلف مورد تردید قرار می دهد. در این مقاله همچنین به برخی فوائد رجالی در نوشته های ایشان اشاره شده است.
تحلیل المؤشرات السیمیوطیقیه لخطاب الاستفهام فی خطب نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
31 - 45
حوزههای تخصصی:
یتکوّن الخطابُ الأدبی من مجموعهٍ من العناصرِ الخطابیهِ التی تدور دورًا کبیرًا فی اِنتقال دوافع الکاتب. أمّا الآلیات التی تسهم فی عملیه الخطاب الأدبی فتحتوی علی جمالیات النص الأدبی، دوافع الکاتب ومدی تلقّی القارئ من النص المقروء. إنَّ الإمام علی (ع) یستخدم فی کلامه شتّی الأسالیب البلاغیه فی غایه الجمال والفصاحه. الاستفهام أحد الأسالیب البلاغیه الذی یؤدّی إلی تطویر العملیه الخطابیه. لکلّ حرف من حروف الاستفهام خصائص لفظیّه ومعنویّه تمتاز بها دون أخواتها، فثمّه خصائص استعمالیّه تشترک فیها تلک الأحرف جمیعًا، وخصائص أخری یشترک فیها بعضها دون بعض، تهدف هذه الدراسه إلى الوقوف على الأبعاد العاطفیه لآلیات الاستفهام وبیان أهمّ الخصائص السیمیوطیقیه التی تمیّز بها، واستعمل هذا المقال المنهج الوصفیّ – التحلیلی – الإحصائیّ القائم على إحصاء عدد المرّات التی استعمل فیها الإمام علی کلّ حرف من حروف الاستفهام معتمدًا علی مؤشرات تحلیل الخطاب السیمیوطیقی فی أنماط الاستخدام لهذه الأحرف وتحلیل السّیاقات اللغویّه التی وردت فیها؛ للکشف عن معانیها ضمن الخطاب الذی ورد فیه کلّ حرف من حروف الاستفهام. علاوه على ذلک؛ نقوم بتحلیل الخطاب السیمیوطیقی للاستفهام من منظور مؤشرات سیمیوطیقیه منها: عملیتا القبض والبسط الخطابی ومؤشرتا الاتّصال والانفصال. خلصت الدّراسه إلى بعض النتائج منها: أنّه وَرَدَ الاستفهام بالحروف فی خطب نهج البلاغه ثمانی وسبعینَ (78) مَرّه، وأنّ "الهمزه" أکثر الأدوات تواترًا فی استفهامات خُطَب نهج البلاغه، حیث بلغَت خمسًا وستّین (۶۵) مره. جاء ترکیب الجمله الاستفهامیّه متنوّعًا فی الخُطب على اختلاف حروف الاستفهام التی استعملها واتّضح من البحث أنّه جاء کثیرٌ من أغراض الاستفهام عند الإمام (ع) للإنکار(التوبیخ والتکذیب)، والتقریر، والعرض. و أمّا من الناحیه السیمیوطیقیه فإنَّ الاستفهام یدلّ علی التنبیه والتقریر والتحضیض عندما ترتفع عملیتا القبض والبسط فی الخطاب الأدبی معًا بینما دلالات التوبیخ والنفی تقتضی ارتفاع القبض وانخفاض البسط فی عملیه الخطاب.
شیوه ی مواجهه ی فقهای متقدم با مفاد احادیث عمار ساباطی در کتاب طهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
عمار ساباطی یکی از روات پرکار در نقل احادیث فقهی است. عمل به احادیث عمار در میان فقهای متقدم، همواره مسأله ای چالشی بوده است. در این نوشتار ابتداء عوامل تردید فقهاء در عمل به احادیث عمار ساباطی را بر شمرده ایم؛ سپس با احصاء کامل احادیث عمار ساباطی در کتاب طهارت، آن ها را بر اساس شیوه ی تعامل فقهای متقدم دستهبندی کرده ایم. آن گاه به بررسی شیوهی تعامل ایشان با هر دسته از مجموعه احادیث او پرداخته ایم. نشان داده ایم که مواجههی فقهاء با احادیث عمار، بینِ اعراض و قبول، متغیر است، و در پایان اثبات کرده ایم که قبولِ احادیث عمار توسط فقهاء، همواره در سایهی مؤیداتِ خارج از خود حدیث بوده است. این سبک از مواجهه می تواند در کنار بررسی های سندی، برای سنجش احادیث، کارآمد باشد.
گونه شناسی روایات ابان بن تغلب در جوامع روایی اهل تسنن تا سده پنجم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
141 - 172
حوزههای تخصصی:
مواجهه عمومی محدثان اهل تسنن با ابان بن تغلِب، به عنوان راوی شیعه مذهبی که دارای جایگاه علمی ویژه ای بوده و در زمینه های مختلفی چون فقه، تفسیر، قرائت و... تبحر داشته، عموماً از سنخ قبول روایات بوده است. در این مطالعه پس از گردآوری طیف های روایی گوناگون نقل شده از ابان با رویکردی درون متنی با استفاده از روش حلقه مشترک در نگاه موتسکی به چرایی غلبه طیف روایی فقهی و سپس اخلاقی در جوامع و مسانید اهل تسنن پاسخ داده می شود. بر این اساس نقش حلقه مشترکی چون حماد بن زید، همچنین افراد مهمی مانند شعبه و... در گسترش طیف روایی فقهی و نیز یحیی بن حماد در گسترش طیف روایی اخلاقی مشهود بوده است. مسئله بعدی که در این مطالعه مورد توجه قرار گرفت، دلایل برون متنی چرایی غلبه رویکرد فقهی در جوامع و مسانید، دلایل عدم نقل بخاری و نیز نقل پرشمار طبرانی در گسترده ترین طیف ها از ابان بوده که برای پاسخ به آن ها می توان به این مسئله اشاره کرد که سبک نگارش این کتب و نیز نوع نگاه یا شخصیت علمی نویسندگان در این باره نقش مهمی ایفا کرده است.
نقد انگاره ادراج زهری در حدیث فدک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
39 - 56
حوزههای تخصصی:
از حقایق مسلّم تاریخ اسلام، غصب فدک و غضب حضرت زهرا B بر ابوبکر و سخن نگفتن آن حضرت با وی تا زمان شهادت است. اما دیرزمانی نیست که شبهه ای با عنوان ادراج زهری در روایات مربوط به این غضب، از سوی برخی عالمان سلفی مطرح شده است که روایات غضب آن حضرت بر ابوبکر را از ادراجات زهری دانسته، آن ها را مردود اعلام می کنند. نوشتار حاضر به روش کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی در پی ارزیابی و پاسخ به این شبهه نگاشته شده است. یافته ها از آن حکایت می کند که برخلاف ادعاهای مطرح شده، عبارات غضب و هجران از ادراجات زُهری نیست و در غالب متون این روایات، ناقل ماجرای غضب و هجران، عایشه است و خبری از ادراج نیست. علاوه بر آن، ماجرای سخن نگفتن حضرت زهرا B و غضب ایشان بر ابوبکر از طریق غیر زهری نیز نقل شده است. اضافه بر آن عالمان اهل سنت ادراج در حدیث را عملی حرام و سبب ساقط شدن راوی از عدالت می دانند. همچنین این حدیث را از جمله احادیث دارای ادراج ذکر نکرده بلکه به محتوای آن اعتراف و سعی در توجیه غضب آن حضرت بر ابوبکر کرده اند.
بازپژوهشی در تضعیف حمّاد بن عیسی از سوی اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
153 - 174
حوزههای تخصصی:
مبحث جرح و تعدیل در علم رجال یکی از مباحث مهم است که اهمیت آن به ویژه در علم حدیث، نمود فراوانی می یابد؛ به نحوی که در بررسی صحت و سقم یک روایت، هر اندازه که درجه اعتبار سند آن روایت بالاتر باشد به همان میزان احتمال پذیرش و نیز دور ماندن آن از آسیب های حدیثی(از قبیل جعلی و موضوع بودن و ...) افزایش می یابد. راویان فراوانی از سوی رجال اهل سنت تضعیف شده اند که به تبع این تضعیفات، تعداد فراوانی از احادیث صحیح، از درجه اعتبار ساقط شده و به مرتبه پایین تری از اعتبار تنزّل یافته اند. بسیاری از این تضعیفات به دلایلی از قبیل تعصب در مذهب، سخت گیری و مشدّد بودن و مسائلی از این قبیل است. مقال حاضر بر آن است تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری، چگونگی اعمال جرح مبهم در مورد حمّاد بن عیسی که صرفاً به سبب اعمال جرح مبهم بر وی، تضعیف شده است را بررسی نموده و با توجه به غیرقابل پذیرش بودن جرح مبهم از سوی خود اهل سنت، تضعیف آن ها بر این راوی را مردود شمرده و موثق بودن این راوی را اثبات نماید و امکان تعمیم این مبحث در مورد راویان فراوان دیگری که از سوی اهل سنت با همین طریقه تضعیف گردیده اند نیز محتمل بداند به نحوی که این تعمیم، لزوم بازنگری در برخی جرح و تعدیل های اهل سنت الزامی می نمایاند.
تحلیل معنایی صفت «انزع بطین» در منابع فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
167 - 180
حوزههای تخصصی:
یکی از بایسته های پژوهش، شرح و تفسیر صفات و فضائل امیرالمؤمنینg است. «انزع بطین» یکی از صفات امام علیg که در متون تاریخی، روایی و زیارات مأثوره به کار رفته است. اخیرا برخی محققان این دو کلمه را به معنای صفت مذمت و نکوهش دانسته و از همین روی این فرضیه را مطرح کرده اند که این دو صفت توسط دشمنان امیرالمؤمنینg جعل و به ایشان نسبت داده شده است. چنین رویکردی این مسأله را ایجاد می کند که این دو صفت در ادب و فرهنگ عربی به چه معنایی است؟ مقاله پیش رو با بررسی این دو واژه در زبان و فرهنگ عربی و منابع فریقین به معنای واقعی آن پرداخته و اثبات کرده است که «انزع» و «بطین» معنای مدح دارند و از صفات اصیل امیرالمؤمنینg هستند.
بررسی و نقد حدیث «ولد الزنا لا یدخل الجنه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
141 - 162
حوزههای تخصصی:
حدیث «ولد الزنا لا یدخل الجنه» در برخی منابع روایی شیعه و اهل سنّت نقل شده است. این حدیث در منابع شیعی به صورت مرسل نقل شده و در منابع اهل سنّت به جهت قرارگیری افراد غیر موثق و ضعیف در سلسله راویان، ضعیف به شمار رفته است. حدیث از جهت محتوا نیز دچار ضعف است. محتوای حدیث با برخی آیات قرآن کریم، مانند آیاتی که هر کس را مسؤل کارهای خود معرفی می کنند و آیاتی که عوامل ورود به بهشت و جهنم را بیان می کنند، ناساگار است. همچنین در مقابل این حدیث روایاتی با سند قوی تر وجود دارند که ولد الزنا را بی گناه معرفی می کنند. این حدیث به گونه ای ظلم نیز به شمار می رود و با حکم عقل به قبح ظلم نیز سازگاری ندارد. نقل حدیث در کتب موضوعات نیز نشانه ای بر ضعف آن است. با توجه به این که توجیهات ارائه شده برای آن نیز استحکام و استناد لازم را برای حل مشکلات ندارند، باید گفت که در صدور آن از پیامبر اکرم ۹ تردید جدی وجود خواهد داشت.