فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوب های نحوی، با نهفته های معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمه این اسلوب در نهج البلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت به سزایی دارد؛ از سوی دیگر نظریه کتفورد به عنوان نظریه ای دقیق و موشکافانه در ترجمه، می تواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی معنایی ترجمه های نهج البلاغه در اسلوب مبالغه باشد. این اسلوب در ساختارهای صرفی، نحوی و بلاغی کاربرد دارد؛ اما از آن جا که یکی از موارد استفاده در ساختارهای نحوی، در قیود منصوبیِ حال و تمییز و مفعول مطلق است، این پژوهش کوشیده است، با روش توصیفی-تحلیلی، این ساختارها را از دل نهج البلاغه استخراج و بر این نظریه تطبیق دهد تا میزان مطابقت یا عدم مطابقت برابر نهادهای موجود در زبان فارسی، در برابر ساختارهای تأکیدی زبان عربی، در دو ترجمه شهیدی و فولادوند - به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبی جایگاهی ویژه دارند- مشخص شود. پس از واکاوی های انجام شده در ترجمه این دو ساختار، مشاهده شد، با وجود موارد بی شماری از تمییز محول از فاعل یا مفعول، حال مؤکد و مفعول مطلقِ موجود در نهج البلاغه، با بار معنایی مبالغه، مترجمان نتوانسته اند بر مبنای این نظریه، معنای مبالغه را از زبان مبدأ به زبان مقصد به خوبی، منتقل کنند. گرچه در ارکان زبان فارسی، ساختارهای مبالغه؛ همچون زبان عربی وجود ندارد؛ اما در برخی موارد، با کمک ترکیب های مبالغه ساز و استفاده از قیود تأکیدی، سعی شده است تا اندازه ای این مبالغه بیان شود؛ ولی در مجموع، بازتاب معنای مبالغه در این ساختارهای نحوی، به نوعی ابتر باقی مانده است.
چیستی، گونه شناسی و کارکرد شرح صدر در روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
219 - 242
حوزههای تخصصی:
شرح صدر موهبتی الهی و نوعی بسط وجودی، معرفتی و افزایش ظرفیتی است که قابلیت درک معارف و حقایق را ایجاد می کند و زمینه پذیرش نور ایمان را فراهم می آورد . لذا تحقیقی سنت پژوهی، درباره چیستی و کارکرد شرح صدر حائز اهمیت است زیرا در روایات بسیاری به آن اشاره شده است . این پژوهش بر اساس ماهیت و روش، تحقیقی کیفی است . با استقراء روایات شرح صدر، دسته بندی موضوعی و در نهایت تحلیل و تبیین، ارتباط میان روایات را ترسیم می نماید . در این پژوهش ابتدا گونه شناسی روایات شرح صدر و سپس تبیین و تحلیل عوامل زمینه ساز، خصایص و نتایج شرح صدر، مورد مداقه قرار گرفت . شرح صدر فضل و منتی بر پیامبر 2 و امری فراتر از مقام نبوت است که در صورت تحقق عبودیت و بندگی از جانب خداوند متعال اعطا و مقدمه ای است تا فرد به وسیله آن به هدایت رهنمون گردد . از آنجا که امام حاق شرح صدر، معدن علم و نورانیت قرآن است، معیت و شناخت امام بالنورانیه و پذیرش قلبی فضایل او، شرح صدر است . این پژوهش به شناخت مصادیق و راه دستیابی به شرح صدر می پردازد .
مناسبات عصری و تأثیر آن بر رویکرد فیض کاشانی در مواجهه با روایات تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
18 - 44
حوزههای تخصصی:
در نوع نگاه و رویکرد یک مفسر نباید از شرایط حاکم بر عصر مفسر غافل بود. رویکرد و نگرش تفسیر الصافی به روایات تفسیری متأثر و برآیند فضای حاکم بر عصری است که مفسر در آن می زیسته است. تأثیر فضای حاکم بر سده یازدهم هجری، نیز بر رویکرد فیض کاشانی در ارزیابی روایات قابل انکار نیست. در نگاهی کلی و با ملاحظه شرایط فرهنگی و تاریخی عصر فیض کاشانی، می توان تصدیق کرد که رویکرد حاکم بر این تفسیر، رویکرد نقلی بر پایه روایات اهل بیت: است. احادیثی نظیر«ان اللَّه جعل ولایتنا أهل البیت قطب القرآن و قطب جمیع الکتب علیها ...» و «نحن و اللَّه المأذونون .... نشفع لشیعتنا فلا یردّنا ربّنا» و «نحن الراسخون فی العلم و نحن نعلم تأویله» نمونه هایی است که فیض کاشانی برای تثبیت گفتمان و هویت شیعه در عصر خود از آن ها بهره گرفته است. بر همین اساس،او در مواجهه با روایات به مبانی همچون عدم تعارض اقوال معصومان، استفاده ابزاری از عقل، دفاع از هویت شیعه و.....اعتقاد دارد.این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی در مقام تبیین چرایی و چگونگی تأثیر تحولات و جریانات عصری بر روند و بهره گیری این مفسر در احادیث در تفسیر آیات قرآن است.
حضرت علی (ع) محور اتحاد مسلمانان از منظر روایات تفسیری فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
147 - 166
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ضمن تبیین ضرورت و وجوب اتحاد مؤمنان، رهنمودها و راهکارهایی برای دستیابی به آن بیان فرموده که مهم ترین آن معرفی محوری به نام «صراط مستقیم» است که حرکت انسان ها را یکپارچه و متحد می کند. «صراط مستقیم» در کلام الهی که به صورت مفرد به کار رفته، به عنوان محور وحدت معرفی شده و گزارش های روایی یکی از مصادیق این اصطلاح را حضرت علیg بیان کرده اند. چگونگی و تبیین محوریت «صراط مستقیم» به عنوان محور قرآنی وحدت امت اسلا می و تطبیق آن بر حضرت علیg ازمنظر روایات فریقین هدف نگاشته پیشِ رو بوده و این پژوهش از روش نقلی وحیانی و پردازش داده ها با شیوه توصیفی و تحلیلی بهره گرفته است. وجود جنگ های تفرقه افکن بین مسلمانان و طراحی توطئه دشمنان اسلام جهت هجمه به صفوف وحدت آفرین مسلمین، ضرورت پرداختن علمی به این گونه مسائل را روشن تر می سازد. محوریت صراط مستقیم برای هم گرایی و وحدت امت اسلا می و انحصار تطبیق آن بر شخص معصوم از مهم ترین یافته های این تحقیق است.
تجزیه و تحلیل اسناد تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
57 - 100
حوزههای تخصصی:
تفسیر امام حسن عسکری R از جهات مختلفی همچون «تاریخ تألیف»، «انتساب به مؤلف»، «اسناد کتاب» و از همه مهم تر، «محتوای کتاب»، مناقشه آمیز است و مورد نقد برخی اندیشمندان قرار گرفته است. با توجه به این مناقشات، به ویژه مشکوک بودن انتساب تفسیر به امام حسن عسکری R ، لازم می نماید این تفسیر از ابعاد گوناگونی بررسی شود، که یکی از آن ها اسناد تفسیر است تا دانسته شود کل اسناد تفسیر چگونه اند؟ آیا اسناد متعدد تفسیر یکسان اند؟ نسبت اسناد تفسیر به اصالت انتساب چگونه است؟ پژوهش حاضر با روشن تحقیق کتابخانه ای در منابع چاپی و نسخ خطی، ضمن گزارش شکلی اسناد تفسیر، به بررسی آن ها پرداخته است؛ تا وضعیت کل اسناد تفسیر را برای پژوهشگران، در دسترس و قابل تحلیل نماید. تفسیر عسکری چند دسته اسناد دارد که با تجزیه و تحلیل تمامی آن ها مشخص شد که نام «حسن بن علی» در تفسیر عسکری و نیز روایات منقول از آن، ناصر اطروش است؛ یعنی اسناد این تفسیر، طی قرون گذشته و در مراحل مختلف نسخه برداری و نقل ، تغییراتی کرده است به طوری که از یک شخصیت مذهبی تاریخی زیدی مذهب، یعنی حسن بن علی عسکری اطروش، به یک شخصیت امامی مذهبی، یعنی امام یازدهم شیعیان R بدل شده اند. نتیجه اینکه کتاب تفسیر عسکری کنونی، از ناصر کبیر اطروش است.
المکافئ اللغوی للألفاظ النابیه فی نهج البلاغه (نقد ترجمه فیض الإسلام، آیتی، شهیدی، معادیخواه ودشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
145 - 158
حوزههای تخصصی:
تواجه ترجمه النصوص الدینیه العدیدَ من التحدیات بسبب الحساسیات العقائدیه - الکلامیه، وصعوبه المفاهیم الدینیه وعمقها. إلى جانب التحدیات السابقه، یمکننا أیضًا الحدیث عن التحدی المتمثل فی ترجمه الألفاظ القبیحه ذکرُها فی النص الدینی. الألفاظ القبیحه (أو الألفاظ النابیه أو المحظورات اللغویه) هی کلمات لا یمکن استخدامها بسهوله فی الکلام. نظرًا لأهمیه هذا الموضوع، فقد تطرقنا فی البحث الحالی إلی تحلیل الترجمه الفارسیه للألفاظ القبیحه ذکرُها فی نهج البلاغه من خلال المنهج الوصفی التحلیلی واستخدام موارد المکتبه، مع الترکیز على المصطلحات المتعلقه بالأعضاء الجنسیه. تُظهِرُ نتائج البحث أن الألفاظ النابیه فی نهج البلاغه هی: الثدی، الکعاب، الأرحام، الأصلاب، القرم والقُبُل. بالإضافه إلى ذلک، استفاد مترجموا اللغه الفارسیه مثل فیض الإسلام، وآیتی، وشهیدی، ومعادیخواه، ودشتی من نهج الحفاظ على المعنى واستبدال المعنى فی ترجمه الألفاظ النابیه أکثر من تقنیات الترجمات الأخرى.
بررسی حدیث «الخلافه بعدی ثلاثون» از منظر فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حدیث «الخلافه بعدی ثلاثون سنه» با تعدد نقل و مضمون واحد در منابع اهل سنّت مورد قبول واقع شده و در کتب کلامی، تفسیری، حدیثی و تاریخی طرح شده و مستند برخی از اعتقادات اهل سنّت از جمله مشروعیت و تربیع خلفا قرار گرفته است. سوال این است که آیا این حدیث می تواند مستند قابل قبولی برای اهل سنّت در بحث امامت باشد؟ با استفاده از قواعد مقبول فریقین در بررسی سندی و دلالی این حدیث مخدوش است؛ هرچند امامیه به صورت موردی در مناظرات به عنوان عنصر جدل از آن بهره جسته اند. این حدیث با اعتقادات اهل سنت ناسازگار است؛ مانند محدودنمودن مدت زمان خلافت به سی سال و عدم مشروعیت خلفای بعد از امیرالمومنین علی بن ابی طالبg و نیز تعارض با احادیث امامان دوازده گانه که مورد اتفاق فریقین است. نویسندگان اهل سنت برای حل این ناسازگاری ها به چاره جویی برخواسته اند و مباحثی مانند جعل دو دوره برای خلافت یعنی تا سی سال خلافه النبوه و بعد از آن خلافه الملک را بیان کرده اند.
واکاوی روایت «الْفَارُّ مِنَ الطَّاعُونِ، کَالْفَارِّ مِنَ الزَّحْفِ، وَالصَّابِرُ فِیهِ لَهُ أَجْرُ شَهِیدٍ» در جوامع روایی اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
175 - 196
حوزههای تخصصی:
روایت «الْفَارُّ مِنَ الطَّاعُونِ، کَالْفَارِّ مِنَ الزَّحْفِ، وَالصَّابِرُ فِیهِ لَهُ أَجْرُ شَهِیدٍ» روایت مطرح در کتب روایی اهل سنت است که به طرق گوناگون از عایشه و جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است. ظاهر روایت بدون در نظر گرفتن جهت صدور آن و با تغییر در محتوا، از سوی خلفا جهت دستیابی به مقاصد آنان مورد بهره برداری سوء قرار گرفته است. نوشتار حاضر، از وجوه مختلفی به واکاوی روایت فرار از طاعون پرداخته است. تفرد عایشه در نقل روایت، وجود راویان ضعیف، اضطراب در سند و متن روایت، همچنین تضاد و تعارض آشکار آن با آیات قران از عواملی هستند که تحریف روایت را بیان می کنند. لذا بررسی و اعتبارسنجی این روایت امری ضروری به نظر می رسد. بررسی ها نشان می دهد این روایت نبوی در مصادر اهل سنت به درستی ضبط نشده و نقل تحریف یافته روایت، ضمن اشاره به روحیه جبرگرایی و فساد حاکمان، بیانگر موضع و اغراض خاص آنان است.
تبیین دلالی احادیث عرضه بر قرآن و کارکرد مصداقی آن در شناخت مجعولات حدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
90 - 111
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر - که با روش تحلیلی - توصیفی و بهره گیری از ابزار کتابخانه ای به نگارش در آمده است - گستره بهره برداری از احادیث عرض را در تشخیص صدور، دلالت و جهت روایات می کاود و پس از آن امکان و ضرورت عرضه احادیث به قرآن را از دیدگاه قرآن تبیین می نماید. نتیجه آن شد که فرایند عرضه از تضمین صدور روایت از معصوم ناتوان است، ولی می تواند عدم صدور را تضمین نماید و یکی از راه های مهم در احراز قطعی جهت روایت و دریافت مراد اصلی گوینده آن باشد. الگوبرداری از روش معصومان: در عرضه حدیث بر کتاب الهی، سوق دهنده تعریف مفهومی به نام «حیطه های فرایند عرضه حدیث بر قرآن» است که محقق می تواند از این حیطه ها در فرایند عرضه حدیث بر قرآن کریم بهره گیرد. بنا بر استقرای پژوهش، این حیطه ها عبارت اند از: «کتابت مصحف کنونی»، «قرائت مصحف»، «شأن و فضای نزول»، «زمان و ترتیب نزول»، «سباق آیه»، «سیاق آیه» و «دلالات قرآنی». سه حیطه آخر، پرکاربردترین حیطه ها برای فرایند عرضه بر قرآن هستند.
دلاله مفرده (الجنّه) عبر منهج الاستبدالی فی القرآن ونهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
131 - 143
حوزههای تخصصی:
تحلل معرفه دلالات الکلمات معنى الکلمات وفقًا لنظامها الدلالی. من أهم الطرق فی علم دلالات الألفاظ الاعتماد على علاقات التعایش. لأنه من خلال الشبکه الدلالیه وفحص الکلمات ، یمکنک فهم الکلمه المعصومه والتشکیل الصحیح للهندسه المعرفیه. کلمه "الجنه" من أکثر الکلمات شیوعًا فی القرآن ونهج البلاغه. البحث الحالی بالمنهج الوصفی والتحلیلی یسعى للإجابه عن السؤال: ما أهم رفقاء کلمه الجنه؟ وبتفحص کلمه الجنه فی القرآن ونهج البلاغه بمقاربه متزامنه تبین أن الجنه فی القرآن تتحد مع کلام التقوى والرضا والإیمان والعلم والعمل الصالح. هذه العوامل هی أساس دخول الجنه. فی نهج البلاغه ، کلمه الجنه مرادفه للإسلام ، وعلم الله ، وطاعه وصایا الله ، وأوامر النبی صلى الله علیه وسلم ، وعون وصداقه أهل البیت ، والتقوى ، والتوافق مع العمل. الإیمان والنیه الخالصه. لذلک ، مع الأخذ فی الاعتبار أن القرآن ونهج البلاغه لهما فصاحه فریده وارتباط عمیق ، استخدم الإمام (ع) کلمات القرآن وتفسیراته ومفاهیمه على نطاق واسع ، وأصحاب کلمه الجنه فی نهج الجنه. ترتبط البلاغه بالقرآن ، وهذا الارتباط فی طرق العلاقات بین النص ، الموضوعی والمعجمی.
عرضه حدیث «وصیت» بر احادیث متواتر «اثناعشر»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
129 - 146
حوزههای تخصصی:
روایات بسیاری در باب اثبات و وجود دوازده امام بعد از پیامبر گرا می اسلام در کتب معتبر شیعی و اهل سنّت گزارش شده است. این احادیث به احادیث «اثناعشر» معروفند که با قیودی همچون «اثناعشر اماما»، «اثناعشر خلیفه»، «اثناعشر امیرا» و... و اوصافی چون «من اهل بیتی»، «کلهم من قریش»، «کلهم من بنی هاشم» و... وارد شده اند از طرفی، امروزه جریانی نوظهوری بنام جریان یمانی به رهبری شخصی به نام احمد اسماعیل بصری معروف به احمدالحسن، مدعی است که مطابق حدیث وصیت که از پیامبرa نقل شده، بعد از پیامبرa بیست وچهار امام و وصی خواهند آمد و بعد از امام دوازدهم، دوازده امام دیگر (با وصف مهدی) خواهند آمد و احمد بصری امام سیزدهم است. نوشتار پیش رو با بررسی حدیث «وصیت» از حیث سند و دلالت و تطبیق روایات اثناعشر با آن، عدم صحت ادعای مورد نظر را به اثبات می رساند؛ روش کار در این مقاله به صورت توصیفی تحلیلی است.
مختصرسازی کتاب های حدیثی با پیش فرض های کلامی – فقهی در نقد(مطالعه موردی مختصر تفسیر قمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناقدان حدیث در نقد حدیث معیارهای دارند، از جمله ناقدان حدیث دانشمند صاحب فضل و در عین حال گمنام عبدالرحمن بن محمدبن ابراهیم معروف به ابن عتائقی از دانشمند برجسته اهل حله است، وی معیارهای متعددی در نقد احادیث در کتاب مختصرتفسیر علی بن ابراهیم قمی به کار بسته است. برای بازیابی معیارهای نقد حدیث توسط ابن عتائقی به نحو موردی تمام نقدهای وی در کتاب مختصر تفسیر قمی مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله معیارهای که مورد توجه ابن عتائقی در نقد روایات است، می توان به مباحث کلامی، فقهی، فقه الحدیث و ادبیات عرب اشاره کرد. یکی از مهم ترین معیارهای وی در نقد پیش فرض های کلامی و فقهی است، برای نمونه، وی احادیثی که با اصول مذهب و عقل سلیم سازگاری ندارد، کنار گذاشته و نقد می نماید، یکی از مواردی که بیشتر مورد نقد ایشان است، روایاتی است که در عدم عصمت انبیاء و ائمه علیهم السلام در کتاب تفسیر قمی آمده است، وی به شدت این روایات را نقد و رد می نماید.
امتیاز آرای تفسیری اصحاب ائمّه اطهار(علیهم السلام) و معرفی شماری از آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
97 - 116
حوزههای تخصصی:
عالمان علوم قرآنی، مفسران از اصحاب پیامبر اکرم (ص) را طبقه ای ممتاز دانسته و برای مطالب تفسیری آنان اعتباری ویژه قائل شده اند و با توجه به اینکه ائمّه اطهار (ع) در تفسیر، قائم مقام رسول خدا (ص) هستند، مفسران از اصحاب آنان نیز در تفسیر قرآن جایگاه ویژه ای دارند و آرای تفسیری آنان نیز دارای امتیاز ویژه ای است ؛ زیرا امکان بهره مندی از آموزه های تفسیری امامان در کاهش خطای تفسیری و نزدیک شدن به معانی واقعی قرآن مؤثر است و ازاین رو شناخت مفسران دانش آموخته از ائمّه می تواند در صحت و اتقان تفسیر قرآن مؤثر باشد؛ ولی به امتیاز آنان توجه نشده و حتی با عنوان "مفسران دانش آموخته از ائمّه" از آنان یاد نشده است. در این مقاله نخست با تحلیل برخی روایات معتبر و مقبول نزد فریقین امتیاز این دسته از مفسران و همسانی جایگاه تفسیری آنان با مفسران از اصحاب پیامبر (ص) تبیین و سپس با استفاده از منابع معتبر فریقین به معرفی اجمالی شماری از آنان پرداخته می شود.
سیر شکل گیری عقل اجتهادی در بین فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
26 - 52
حوزههای تخصصی:
ظرفیت آموزه های اسلام برای بارور نمودن اندوخته های عقل امری تردید ناپذیر است. بعد از دوران رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله اجتهاد به عنوان یکی از روش های راه یابی به تعالیم اسلام رسمیت یافت. در قرن دوم بحث و جنجال پیرامون عقل اجتهادی و دایره حجیت آن، بین فریقین اوج گرفت. بعد از ورود شیعیان به دوران غیبت معصومان، این بحث در اهل تسنن تثبیت شد و اختلاف به بدنه عالمان شیعی تسری پیدا کرد. در این نوشتار درصددیم ابتدا خواستگاه بروز و ظهور این بحث را واکاوی کنیم و بعد از تصویرسازی اجمالی از سرنوشت عقل اجتهادی در بین اهل سنت، اتهامات وارد بر گرایش اعتزال و فربگی دلیل عقلی در مدرسه بغداد را بررسی کنیم. ادعاء اینست که تفسیر نادرست سخنان بزرگانی نظیر شیخ مفید و سید مرتضی در این اتهام نقش بسزائی دارد و عقل اجتهادی هرگز در اندیشه آنان به عنوان منبع دین مطرح نبوده است.
تحلیل معنایی صفت «انزع بطین» در منابع فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
167 - 180
حوزههای تخصصی:
یکی از بایسته های پژوهش، شرح و تفسیر صفات و فضائل امیرالمؤمنینg است. «انزع بطین» یکی از صفات امام علیg که در متون تاریخی، روایی و زیارات مأثوره به کار رفته است. اخیرا برخی محققان این دو کلمه را به معنای صفت مذمت و نکوهش دانسته و از همین روی این فرضیه را مطرح کرده اند که این دو صفت توسط دشمنان امیرالمؤمنینg جعل و به ایشان نسبت داده شده است. چنین رویکردی این مسأله را ایجاد می کند که این دو صفت در ادب و فرهنگ عربی به چه معنایی است؟ مقاله پیش رو با بررسی این دو واژه در زبان و فرهنگ عربی و منابع فریقین به معنای واقعی آن پرداخته و اثبات کرده است که «انزع» و «بطین» معنای مدح دارند و از صفات اصیل امیرالمؤمنینg هستند.
فرایند ارزیابی روایات تفسیری با قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
249 - 270
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم از جمله معیارهای اصلی ارزیابی متون روایی به ویژه روایات تفسیری است. محققان در این محور، بیشتر بر ضرورت عرضه به قرآن کریم تاکید داشته اند اما درباره چگونگی عرضه بر قرآن کمتر پرداخته شده و در این باره الگوی جامع، به ویژه در عرضه روایات تفسیری بر قرآن کریم ارائه نشده است. در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی، الگوی جامعی برای ارزیابی روایات تفسیری با قرآن ارائه می شود. الگوی پیشنهاد ی در این پژوهش عبارت اند از: 1. به دست آوردن مفاد؛ 2. پرهیز از پیش داوری؛ 3. روشن ساختن مفردات آیه؛ 4. بررسی سیاق آیات هم جوار؛ 5. فرازبندی آیه مشخص نمودن نقاط روشن و مجمل؛ 6. شرح آیه به کمک دیگر آیات؛ 7. دسته بندی روایات و به دست آوردن مفاد؛ 8. استنباط نسبت روایات با آیه؛ 9. عرضه روایات به قرآن عرضه.
دلایل بایستگی اعتبار سنجی احادیث در پرتو قرآن مجید(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
131 - 155
حوزههای تخصصی:
رهیافت آسیب های فراوان به سپهر احادیث، نقد سند و محتوای آنها را بایسته می نماید. در فرآیند اعتبار سنجی حدیث، بسنده کردن به بررسی سند حدیث، برای داوری درباره آن به سبب وجود مؤلفه هایی چون وجود راویان مسکوتٌ عنه، مختلفٌ فیه و مجهول و نیز آسیب های دیگری در زنجیره نقل حدیث، ناکارآمد می نماید. در میان گونه های نقد محتوایی نیز عرضه حدیث به قرآن نتیجه ای برای داوری استوارتر فراهم خواهد آورد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره از منابع کتابخانه ای درپی یافتن دلایل نیازمندی فرآیند اعتبارسنجی حدیث بوسیله قرآن است. دلایل عقلی ضرورت بهره ازین فرآیند بر مقایسه سند، متن، جهت صدور، دلالت و دلایل حجیّت قرآن با حدیث استوار هستند. این دلایل به نحو تضمنّی بر عرضه حدیث به قرآن رهنمون هستند. اما دلایلی چون نقش مرجعیت قرآن برای معارف دینی دلالتی مستقیم، بر بایستگی پیش گفته دارند. دلایل نقلی مورد بهره درین پژوهش، گزاره های برآمده از قرآن و سنّت هستند که از انواع دلالتهای مطابقی و التزامی آنها در راستای اثبات بایستگی عرضه حدیث به قرآن بهره گرفته شده است. این دلایل عبارتند از: آیات دربردارنده ویژگی های فرازمندی قرآن برای سنجش رهیافتها ونیز رجوع به قرآن در هنگامه کشمکش ها، روایات مشهور به ثقلین و اخبار عَرض.
تعارض العدالة في الصحة الروحية للمرضى ذوي الأمراض المستعصية، بالترکيز على نهج البلاغة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تُسَبِّبُ الأمراضُ المستعصیه تغییرات حاده لدى المریض على مختلف الأبعاد الاقتصادیه والأسریه والاجتماعیه والنفسیه. تؤدی هذه التغییرات فی معتقدات المریض الدینیه إلى صراعات روحیه واسعه النطاق. لقد خَلَقَتِ الصراعات الروحیه معتقدات جدیده فی مجال الأمراض المستعصیه. إن تأکید منظمه الصحه العالمیه على وجود الصحه الروحیه باعتبارها البعد الرابع للصحه، إلى جانب أبعاد الجسد والعقل والمجتمع، یضاعف ضروره إعاده قراءه أوامر الإمام علی (علیه السلام) فی حل الصراعات الروحیه الناشئه. وفی الوقت نفسه، تلعب قضیه "العداله" دوراً کبیراً فی خلق هذه الصراعات. إنّ تجارب المؤلفین السریریه فی دراسه هذه الفئه من الموضوعات الفرعیه التی ترتبط بالصحه الروحیه، مثل سبب المرض، الله والمرض، حکمه المرض، الطبیعه الشریره للمرض، أفعال الإنسان والمرض، والتی تُظهرُ نفسها فی شکل أسئله مثل «لماذا أنا؟، لماذا أنا وقد کنت جیدًا؟ لماذا الان؟ لماذا طفلی؟» یدلّ علی أنّ الإجابه المنطقیه على هذه الأسئله المذکوره أعلاه، لها تأثیر خطیر للغایه فی مجال الصحه الروحیه. وقد تمت دراسه التحلیل الفلسفی والدینی لمسأله العداله والمرض، ضروره القوانین الطبیعیه، العلاقه بین الشر والمرض، أحکام الله الثابته فی المرض من وجهه نظر نهج البلاغه وعلى ضوء الصراعات الروحیه، بما یتوافق مع الصحه الروحیه للمرضی.
دراسة الفرضيات العلمية للجيولوجيا في کلام الأمير(ع) وملاءمتها لعلوم الأرض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر نهج البلاغه کنزاً ثمیناً فی مجال معرفه الله، وهو عباره عن إجابات علمیه دقیقه للإمام علی (ع) عن مجاهیل العالم التی حدثت للعقل البشری. و هی الموسوعه التی تحتوی علی کنوز جمیع العلوم، حیث یجیب الإمام بالعلم على الشکوک المثاره، استناداً إلى کلام الوحی والرسول الکریم (ص) مستشهداً بالوثائق العلمیه. من فروع العلم ما یسمّى الیوم بالجیولوجیا الذی یقوم على دراسه کوکب الأرض ویناقش تعقیدات نشأه الأرض وفروع الجیولوجیا. لقد طرح علماء علوم الأرض فی عصرنا الحالی الطروحات المختلفه؛ والذین قدموا البراهین على هذه الطروحات العلمیه من خلال الوثائق المستمده من الأجهزه الحدیثه والأدوات المتخصصه. وذلک عندما أوضح الإمام علی (ع) هذه المواضیع ببلاغه بلیغه فی عده أجزاء من خطب نهج البلاغه مستعیناً بالقرآن وعلمه الإلهی. فی هذا المقال، ومن خلال دراسه الطروحات العلمیه للجیولوجیا ومطابقه قطعیتها مع علاقات السبب والمسبّب فی کلام الأمیر (ع)، تمّ تحقُّقِ الإیمان بمکانه الإمام المعصوم (ع)، ونتیجه لذلک، وبزیاده البصیره والمعرفه، یمکن للمرء أن یؤمن بقدره الخالق، وخَلقِهِ الحکیم، ونظامه المتماسک المهیمن علی الکون، ویحصل علی التوحید الواعی، وهذا هو الکمال والسعاده القصوى للإنسان.
نقد انگاره ادراج زهری در حدیث فدک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
39 - 56
حوزههای تخصصی:
از حقایق مسلّم تاریخ اسلام، غصب فدک و غضب حضرت زهرا B بر ابوبکر و سخن نگفتن آن حضرت با وی تا زمان شهادت است. اما دیرزمانی نیست که شبهه ای با عنوان ادراج زهری در روایات مربوط به این غضب، از سوی برخی عالمان سلفی مطرح شده است که روایات غضب آن حضرت بر ابوبکر را از ادراجات زهری دانسته، آن ها را مردود اعلام می کنند. نوشتار حاضر به روش کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی در پی ارزیابی و پاسخ به این شبهه نگاشته شده است. یافته ها از آن حکایت می کند که برخلاف ادعاهای مطرح شده، عبارات غضب و هجران از ادراجات زُهری نیست و در غالب متون این روایات، ناقل ماجرای غضب و هجران، عایشه است و خبری از ادراج نیست. علاوه بر آن، ماجرای سخن نگفتن حضرت زهرا B و غضب ایشان بر ابوبکر از طریق غیر زهری نیز نقل شده است. اضافه بر آن عالمان اهل سنت ادراج در حدیث را عملی حرام و سبب ساقط شدن راوی از عدالت می دانند. همچنین این حدیث را از جمله احادیث دارای ادراج ذکر نکرده بلکه به محتوای آن اعتراف و سعی در توجیه غضب آن حضرت بر ابوبکر کرده اند.