فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱۳٬۷۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در نگاه اول میان عبارت «یا لیتنی متُّ قبل هذا» در آیه 23 سوره مریم که حاکی از تمنای مرگ توسط حضرت مریم (س) می باشد و مقام و منزلت ایشان به عنوان یک انسان برگزیده تعارض وجود دارد. همین تعارض، باعث ایجاد اشکالی دیگر یعنی تنافی هدایت گری قرآن کریم با نقل این سخن از حضرت مریم (س) می گردد. از آن جا که رفع اشکال از آیه مزبور و حل این شبهات به خاطر مربوط بودن با مباحث کلامی و اعتقادات، حائز اهمیت می باشد و به جهت این که تا کنون پژوهشی مستقل پیرامون شبهه مذکور انجام نشده است، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی با عنایت به آراء مفسران، برای شبهه مذکور پاسخ هایی را ارائه می دهد. نتیجه حاصل از این پژوهش این است که سخن «یا لیتنی متُّ قبل هذا» هیچ گونه منافاتی با مقام حضرت مریم (س) نداشته و با مقام صبر، شکر و رضای ایشان نیز در تعارض نیست؛ بلکه این سخن حاکی از شدت عنایت ایشان به مقام حیا و عفت بوده، سخت و گران بودن تحمل اتهام به معصیتی خلاف عفت برای حضرت (س) را می رساند و این خود، کمالی برای ایشان بوده و شدت قربشان به حق متعال را نشان می دهد. با برطرف شدن شبهه اول، شبهه دوم نیز برطرف گشته و روشن می گردد که حکمت نقل این سخن از حضرت مریم (س) علاوه بر اشاره به منزلت رفیع ایشان به وسیله اشاره به سربلند بیرون آمدن حضرت (س) از امتحانی سخت و طاقت فرسا، نشان گر رحمت واسعه و الطاف بی کران خداوند در حق بندگان مخلص خویش است.
خوانش همایندهای علّی شادی ممدوح و مفهوم شناسی آن در آیات و روایات؛ مطالعه موردی واژه های ضحک، داعب، فرح، سرور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن، معجزه جاودان اسلام ابعاد گوناگونی از اعجاز بیانی را دارا است. هدف از تحقیق حاضر طرح و توصیف مفهوم با هم آیی شادی در قرآن کریم و روایات و توجه به نقش ترکیبات هم آیند در مسائل کاربردی است. شادی در قرآن و احادیث، به دو بخش ممدوح و مذموم تقسیم می شود. شادی ممدوح شادی توأم با اهداف الهی و انسانی بوده که انسان در آن از نظر روحی، سبک بال شده و از شرایطی که در آن قرار گرفته است رضایت، کسب می کند؛ حال سؤال این است واژه های دال بر شادی ممدوح در قرآن به لحاظ مفهوم شناسی چه معنا، وابعاد و ویژگیهایی دارد؛ پژوهش حاضر به بررسی تحلیلی- توصیفی همایندهای علّی شادی ممدوح و مفهوم شناسی آن در آیات و روایات می پردازد. از این رو، در مقاله حاضر، در حوزه نظری مروری بر آرا زبان شناسی فرث، پالمر، در حوزه زبان شناسی کاربردی، داشته و در ادامه به تحلیل و توصیف مفهومی این پدیده زبانی در واژه های دال بر مفهوم شادی، می پردازد. نتایج بیانگر این است که یقین و رضامندی، نقطه اتّکای مطمئن، خوش رویی و محبت و دوری از شادی های ناپایدار، از جمله همایندهای علّی مرتبط با شادی ممدوح است. هفده واژه متناظر با مفهوم شادی در قرآن و روایات بکار رفته، که برخی جزء واژگان مشترکی بوده که هر دو مفهوم شادی ممدوح و مذموم را مد نظر داشته است. یکایک این واژگان دارای افتراق و تمایزهایی است که موجب امتیاز به کارگیری هر یک در موقعیت خاص و معین می شود.
The Logic of Understanding Ayatollah Javadi Amoli in the Announcement Scene of Divine Caliphate(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
103 - 137
حوزههای تخصصی:
The story of Adam has been a site of debate among religious scholars for various reasons. In this context, examining how commentators engage with the text and articulating their logic of understanding play a significant role in acknowledging the evolution of thought in interpretation. A cognitive triptych by Ayatollah Javadi Amoli regarding the understanding of "The world, human beings, and knowledge" in relation to verses 30-34 can guide us towards this important discourse. The tripartite focus of understanding logic in this story centers on anthropology and defining the characteristics of the perfect human in his relationship with God as the Creator of the Caliphate, and with angels acting as the disciples of the Caliph. From this perspective, the faculty of knowledge of names, which is the source of Caliphate, is endowed in all humans, and the will is the factor that fosters human dignity or conceals it, leading to a fall into bestiality and wickedness. This scene, from a cosmological viewpoint, is transcendent in time and free from the possibility of error, contrasting with the material world as the place of the human elemental body and the origin of its evolutionary movement. In the epistemological dimension, the commentator believes in the existence of levels of knowledge based on the nature of the objects of knowledge across longitudinal realms. Accordingly, the realm of proclamation exists in the intellectual realm and the rights of humans within the status of the self-sufficient being and the realm of the soul. From his perspective, the story of Adam is a case of an external personal matter and informs of a divine and continuous tradition in creating a Caliph on Earth. His departure from the theory of corporeal creation and spiritual permanence in explaining the realms of the soul is also noteworthy in this narrative. The commentator’s statements show the influence of the content of Shia narratives, alongside a prominent application of mystical and philosophical teachings and assumptions
کاربری «واژه های کلیدی» در شناسایی گرایش تفسیری مفسر با تأکید بر متن تفسیری آیه الله علوی سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه های کلیدی به عنوان عنصری مهم از متن، کاربری هایی گوناگون دارند که شناسایی گرایش تفسیری مفسر از جمله ی آن ها می باشد. گرایش های مختلف تفسیری، هر یک برای خود قرائن و نشانه هایی دارند که شناسایی آن ها در متن تفسیری، مستلزم صرف زمان زیاد و مطالعه همه یا بیشتر متن معمولاً مفصل تفسیری می باشد. حال آن که با استفاده از واژه های کلیدی در مدت زمانی کمتر و با آسانی و دقت بیشتر، گرایش تفسیری مفسر به دست خواهد آمد. در این پژوهش، نخست با استفاده از ابزارهای کتابخانه ای و الکترونیکی، متن تفسیری مورد تندخوانی قرار گرفت تا واژه های کلیدی شناسایی و توصیف شوند. سپس به وسیله طراحی شبکه معنایی واژه های کلیدی، امکان مقایسه این شبکه معنایی با مختصات گرایش های مختلف تفسیری فراهم گردید که در این بخش، روش تحلیل و مقایسه داده ها نیز مورد استفاده آمد. شبکه معنایی به دست آمده از واژه های کلیدی، حاکی از گرایش عرفانی مفسر مذکور با تأکید بر معنویت و عبادت می باشد.
رهیافتی سبک شناسانه به فن ایجاز حذف در سوره مبارکه کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان یک متن خاص ادبی حاوی فنونی است که شناسایی سبک و موقعیت کاربردی آن ها نقش بسزایی در ظهور و بروز مراد کلام دارد. از جمله صناعات پرکاربرد در قرآن کریم صنعت ایجاز است که اگر در جایگاه خودش به کار رود ابلغ از ذکر است و موجب زیبایی متن می گردد. پژوهش پیش رو می کوشد که با تحلیل فن ایجازحذف در سوره کهف به جایگاه آن و همچنین انواع آن در این سوره بپردازد و ضمن نشان دادن پربسامدترین نوع آن، اهداف آن را نیز با تکیه بر روش توصیفی_تحلیلی بیان کند. با بررسی این سوره، نتایج تحقیق حاکی از آن است که مجموعاً 85 مورد از این نوع صنعت در سوره کهف وجود دارد و به تفکیک عبارتند از: حذف اسم (54 مورد)، حذف فعل (23 مورد)، حذف حرف (8 مورد) که از آن میان، ایجاز «حذف مفعول» با 26 مورد پربسامدترینِ جنسِ خود است که اختصار و تخفیف، دلالت مذکور و قرینه بر محذوف، روشن بودن محذوف و زیباسازی کلام از مهمترین انگیزه های بلاغی و هنری کاربرد ایجاز حذف بوده و تحلیل بلاغی ایجاز حذف نشان می دهد که اغلب موارد حذف شده در راستای ایجاد اختصار در کلام رخ داده است و اختصار به عنوان اساسی ترین کارکرد ایجاز حذف کاملا با محتوای سوره کهف که مشتمل بر داستان است، تناسب دارد.
بازخوانی آراء مفسران قرآن از مفهوم «اثخان» با تأکید بر آیه 67 سوره انفال(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
63 - 82
حوزههای تخصصی:
مشتقّات واژه «اثخان» در قرآن تنها دومرتبه و درباره حکم اسارت، به عنوان یکی از احکام و فنون جنگی به کار رفته است. تفاوت ظاهری حکم موجود در دو آیه «ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْری حَتَّی یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ تُریدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللَّهُ یُریدُ الآخِرَهَ وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ» (انفال: 67) و «فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا....» (محمد: 4)، ظهور عتاب در سیاق و نیز دریافت متفاوت از مفهوم «اثخان» و کمّ و کیف آن، سبب شده مفسّران قرآن برداشت های گوناگون و گاه متناقضی از این آیات ارائه دهند؛ گرچه دامنه تضارب آرای تفسیری در آیه 67 سوره انفال گسترده تر است. این پژوهش با تحلیل و نقد آرای مفسّران در این موضوع و با توجه به مفهوم «اثخان» [کُشت وکشتار شدید یا مغلوب شدن دشمن]، زمان نزول این دو آیه و نیز واکاوی قراین لحن آیات، تلاش نموده تفسیری منسجم از این دو آیه ارائه دهد و در پایان باورمند گردیده که دو آیه حاوی «اثخان»، بر مضمونی مشترک دلالت دارند و مفهوم «اثخان»، غلبه قدرتمندانه و پیروزی در میدان جنگ است که پس از آن، اسیرگرفتن جایز می گردد. همچنین در این آیات، قرینه ای برای حمل سیاق بر عتاب و سرزنش وجود ندارد و لحن هر دو آیه همراه با هشدار است.
تحلیل نظام روایی گفتمان خطبه 221 نهجالبلاغه در پرتو سیر تقابلی، تعاملی و تطابقی نشانه معناها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
323 - 352
حوزههای تخصصی:
در نشانه معناشناسیِ گفتمان با عملیاتی معنایی مواجه هستیم که در آن معنا با توجه به تقابل، تعامل یا تطبیقِ نشانه های کُنشی، شَوشی یا تنشی از موقعیتی ویژه برخوردار می شود و سوژه را تحت تأثیر خود قرار می دهد. درنهایت مجموعه این عناصر در فضای گفتمان، با توجه به فضای پیوست و گسست گفتمانی شرایط انتقال معنا را از تقابلات معنایی به تعامل و تطبیق معنایی فراهم می سازند. در جستار حاضر با بهره گیری از رویکرد نشانه-معناشناسی نوین، به تحلیل و تطبیق فرآیند انتقال معنا در نظام های نشانه ایِ خطبه 221 نهج البلاغه پرداخته شد. پژوهش پیش رو درصدد است تا با روش توصیفی-تحلیلی، از منظر نظام های گفتمانی مؤلفه های شکل گیری فرآیندهای معنایی تقابلی، تعاملی و تطبیقی گفتمان را در کلام امام علی (ع) بررسی نماید. هدف پژوهش حاضر دریافت معنا در سطوح متفاوت گفتمانی و بررسی سیر انتقال نشانه های معنایی می باشد. درنتیجه؛ تحلیل نشانه-معناشناسی گفتمان مذکور نشان می دهد: تعامل میان گستره شناختی و فشاره عاطفی منجر به شکل گیری نظریه طرح واره تنشی می شود که برای تطبیق این پدیده زبانی کارآمد می باشد. در این طرح واره سوژه با انواع ساختار افزایشی، کاهشی، صعودی و نزولی برای دریافت «معنای مرگ و چگونگی رویارویی با آن» مواجه می شود. هم چنین ارتباط تعاملی و تطابقی نظام نشانه ای در این خطبه به گونه ای است که معنا تنها در صورتی قابل دریافت است که سوژه و دیگری به طور هم زمان حضور یابند.
نگاهی فقهی و تفسیری به آیه «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱستَطَعتُم مِّن قُوَّه»: تحلیل مؤلفه های قدرت در امنیت نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
447 - 480
حوزههای تخصصی:
امنیت نظامی یکی از اجزای کلیدی امنیت ملی کشورهای مختلف به شمار می آید و همواره به عنوان اولویتی اساسی مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با رویکردی تفسیری-فقهی به تحلیل آیه 60 سوره انفال پرداخته است تا با تأکید بر مؤلفه های قدرت، به چگونگی تأمین امنیت نظامی در اندیشه اسلامی بپردازد. این مطالعه با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف استخراج آموزه های قرآنی در خصوص قدرت نظامی و نقش آن در حفظ امنیت و صلح انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که آیه 60 سوره انفال و تفاسیر مرتبط با آن، بر لزوم تقویت قدرت نظامی به عنوان عاملی بازدارنده تأکید دارند. در این راستا، عوامل متعددی از جمله قدرت کمی (نیروی انسانی و تجهیزات)، قدرت کیفی (تکنولوژی و تاکتیک های نظامی)، قدرت اطلاعاتی (جاسوسی، رمزنگاری و جنگ نرم)، قدرت لجستیکی و قدرت مالی به عنوان مؤلفه های اصلی قدرت نظامی شناسایی شده اند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تقویت قدرت نظامی در اندیشه اسلامی، نه به معنای آغاز جنگ و تجاوز، بلکه به عنوان ابزاری برای حفظ امنیت، دفع تجاوز و ایجاد توازن قوا در روابط بین الملل تلقی می شود. به عبارت دیگر، قدرت نظامی در اسلام، ابزاری دفاعی و بازدارنده است که در صورت لزوم برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی به کار گرفته می شود.
مؤلفه های تمدّن اسلامی از منظر قرآن با تأکید بر اندیشه امام خامنه ای
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
288 - 315
حوزههای تخصصی:
جهش بزرگی که در سده ی اخیر اتفاق افتاد، محصول اندیشه ی نمایندگان اندیشوران غربی است. در حالی که آبشخور آن تمدن کهن اسلامی است که ریشه در آموزه های وحیانی دارد و می بایست کشف و تحلیل شود. دراین میان تحولات عظیم فرهنگی، سیاسی، اقتصادی در دهه های اخیر آن هم در مقیاس جهانی که با روشنایی خورشید عالم تاب انقلاب اسلامی به ظهور پیوست، نوید یک چرخش عظیم و تحول جدی در مبانی فکری و ذهنی بشری در حال به وقوع پیوستن را می دهد. این مقاله با کاربست روش توصیفی- تحلیلی مؤلفه های تمدن اسلامی از منظر قرآن کریم را با توجه به اندیشه های مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بررسی و تبیین کرده است. یافته های تحقیق نشان می دهد مواردی از قبیل معنویت گرایی، خردورزی، عدالت محوری، کارآمدی از مهم ترین مؤلفه های تمدّن اسلامی است که در اندیشه قرآنی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بازشناسی و تبیین شده است. مؤلفه های یاد شده در صورت تحقق، منجر به تشکیل دولت اسلامی، تحقق جامعه اسلامی و تشکیل تمدن بزرگ اسلامی می شود که در صورت اجرای دقیق، خودباوری و نوآوری را در پی خواهد داشت و منجر به تعالی انسان می شود.
عوامل مؤثر خودکنترلی در منابع انسانی سازمان از منظر قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
189 - 218
حوزههای تخصصی:
خودکنترلی، مدیریت بر خویشتن و منابع انسانی در سازمان است که افراد را به انجام یا ترک برخی از امور ملزم می کند. دستیابی به چنین مدیریتی از طریق مهار امیال حاصل می شود و مفهوم ضمنی آن، فرونشانی یا مهار کردن است که تأثیر بسزایی در تقویت کارآمدی و اثربخشی دارد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر خودکنترلی در منابع انسانی سازمان ها بر پایه آموزه های قرآنی، به روش داده بنیاد انجام شده است. فرایند نظریه سازی در این روش شامل کدگذاری های باز، محوری و انتخابی است که طی روند آن، کدها به مفاهیم و مفاهیم به مقوله ها تبدیل شده و در نهایت با برقراری پیوند بین مقوله ها، مدل عوامل مؤثر خودکنترلی در منابع انسانی سازمان ها مشخص شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که عوامل مؤثر بر خودکنترلی در منابع انسانی سازمان ها عبارت اند از: توحید محوری، تهذیب نفس، آخرت گرایی، خوف و رجاء، عمل گرایی، وجدان کاری، نظارت مداری، اصلاح فردی، حیا و عفت. این عوامل باعث تقویت خودکنترلی و حفظ گوهر گران بهای منابع انسانی، عدم فروختن آن به امیال هوس ها، بهره وری بیشتر سازمان ها، خلق معنویت، صداقت و حفظ کرامت انسانی در منابع انسانی سازمان ها می شوند.
نقد دیدگاه مجتهد شبستری در مورد نقش پیامبر در شکل گیری قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۰)
107 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از نواندیشان معاصر به نام محمد مجتهد شبستری، لفظ و معنای قرآن را از خود پیامبر دانسته و چنین مطرح نموده که «آن نبی که آورنده قرآن بوده، آن را کلام خود معرفی کرده و با مراجعه به مجموعه آیات و شواهد تاریخی متوجه می شویم که قرآن خودش را کلام پیامبر معرفی می کند.» شبستری آیاتی را که قرآن را منسوب به خداوند دانسته اند، چنین توجیه می کند که خدا و پیامبر در طول هم قرار دارند؛ پیامبر علت طبیعی قرآن و خداوند علت اصلی تمام پدیده هاست، بنابراین اگر لفظ و معنای قرآن را از جانب پیامبر بدانیم، با این آیات منافاتی پیدا نمی کند. او با طرح برخی از آیات، به اثبات این نظریه پرداخته است. نتیجه این دیدگاه، نفی اعجاز قرآن و حجیت نداشتن آن است. هدف نوشتار حاضر، تبیین دیدگاه شبستری و بیان اشکالات آن در رابطه با دعوی پیامبر، درباره پدیدآورنده و علت طبیعی ایجاد قرآن می باشد. نتیجه حاصل از این نوشتار اینکه دلایل شبستری توان اثبات ادعاهایش را ندارد و نه تنها در قرآن پیامبر علت طبیعی قرآن معرفی نشده، بلکه آیات و روایات و شواهد تاریخی بسیاری برخلاف ادعای شبستری وجود دارد که در این پژوهش به برخی از آنها اشاره شده است.
بررسی سبک موسیقایی سوره تکویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر اسلوب زبانی از عبارت ها و کلماتی تشکیل شده است که آن زبان را دارای روح و معنا می کند. زبان نقش اساسی در برقراری ارتباط با دیگران دارد، حال اگر در کنار این کلمات به موسیقی هم توجّه شود، نتیجه بهتری حاصل می گردد و معنای مورد نظر با دقّت و به خوبی منتقل می شود. پس موسیقی در زبان بسیار اهمیت دارد و شاعران و نویسندگان می توانند با استفاده از آن ارزش ادبی کلام خود را بالا ببرند. قرآن کریم والاترین متن است که در آن الفاظ به بهترین شکل معانی مورد نظر را منتقل کرده اند. در قرآن کریم موسیقی الفاظ و عبارات به بهترین شکل ممکن انتخاب شده است و بررسی سوره های مختلف به خوبی نشان می دهد که چگونه موسیقی الفاظ و عبارات در آیه ها به انتقال معنا و مفهوم آن ها کمک کرده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده است تا سوره ی مبارکه ی تکویر را از نظر لایه ی موسیقایی آن مورد بررسی قرار دهد و نقش عناصر موسیقایی را در بیان معانی این سوره به خوبی آشکار سازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که موسیقی حاکم بر بخش های مختلف این سوره به خوبی با معانی و مفاهیم قصد شده، تناسب دارد؛ خواه موسیقی برگرفته از تکرار حروف و واژگان و خواه موسیقی درونی و نیز آهنگ موجود در حروف روی که از هجاهای کوتاه به سمت هجاهای بلند در نوسان بود و در مقوله هایی مانند بیان بعد از ابهام، هشدار و آگاهی دادن و سایر مفاهیم به خوبی خود را نشان داد.
رویارویی دوگانه فخر رازی با نظریه صرفه
حوزههای تخصصی:
وجوه اعجاز قرآن از مسائل مورد اختلاف مفسران است؛ به گونه ای که برخی به اعجاز ذاتی نظیر فصاحت و عده ای به اعجاز عرضی همچون صرفه باور دارند. فخر رازی (درگذشته 606 ق) فصاحت قرآن را به عنوان وجه اعجاز موردتأکید قرار میدهد. بااینحال، در تفسیر کبیر ضمن تأکید به این جنبه از اعجاز ذاتی، نظریه صَرفه را به گونه تلویحی میپذیرد. از سویی در کتاب نهایة ا لیجازب ا سه دلیل صرفه را رد کرده است که نوعی از رویارویی دوگانه را به نمایش میگذارد که نوشتار حاضر به شیوه تحلیلی میکوشد، این مواجهه دوگانه را تحلیل کند. دلیل اول در تقویت فرضیه پذیرش صرفه توسط فخر رازی، ماهیت تدوینی و نه تألیفی کتاب نهایة الایجاز به عنوان آمیزه ای از دو کتاب دلائل الاعجاز و أسرار البلاغه جرجانی (درگذشته 474 ق) که تدوین آن پیش از التفسیر الکبیر است. چه اینکه دلائل رد صرفه مشابهت فراوانی با دلائل جرجانی در کتاب دلائل الاعجاز دارد. دومین دلیل را با تحلیل محتوای عبارتهایی از التفسیر الکبیر میتوان جست. فخر رازی دستکم در دو مورد صرفه را تلویحی پذیرفته است و درنهایت نیز بعد از انتساب آن به متکلمان و اذعان عاری از فساد بودن، فصاحت و صرفه را بهعنوان وجوه اعجاز قرآن می پذیرد.
اعتبارسنجی جایگاه نقل و عقل در تفسیر مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر سید علی حائری تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
41 - 60
حوزههای تخصصی:
تفاسیر قرآن پیوسته از ابعاد متفاوت مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرند، کاوش در هر یک از این رویکردها، در بهره گیری صحیح از تفاسیر و اعتبارسنجی مؤلفه های اثرگذار در روش تفسیری سودمند است. در این پژوهش با تأکید بر تقسیم بندی آیت الله معرفت از تفاسیر قرآن، دو مؤلفه مهمِ نقل و عقل در تفسیر«مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر سید علی حائری تهرانی» از مفسران قرن 14 (ق) شیعه، مورد اعتبارسنجی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد اساس این تفسیر مبتنی بر روش تفسیری اجتهادی و روش «قرآن به سنت» است و در تبیین آیات قرآن از روایات معصومین (ع)، اقوال صحابه و تابعین و همچنین آیات دیگر قرآن استفاده شده است. در حوزه نظری، بهره گیری از عقل نیز تبیین شده و در حوزه عملی، گونه های مختلف اجتهادات تفسیری مانند تبیین مفردات، تقیید مطلق، تبیین مباحث صرفی و نحوی و بلاغی، قابل دستیابی است. نظرات حائری در باب علوم قرآنی؛ مانند: قراءات، نسخ، محکم و متشابه، اسباب نزول و مکی و مدنی اکثراً موافق با سایر علما است ولی در برخی موارد نیز نظرات خاص خود را دارد. نحوه تعامل با نظرات سایر مفسرین، استفاده از سیاق و مناقشه با اسرائیلیات در قصص قرآنی، از مهمترین شاخصه های مقتنیات الدرر است که آن را از سایر تفاسیر متمایز می کند.
چالش معناشناختی ظلم به نفس در قرآن در نگاه ایزوتسو و حورانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت معنای ظلم به نفس به تبیین روان شناختی از هویت دوگانه در انسان نیاز دارد که یکی از آن دو ظلم می کند و به آن رضایت دارد و به دیگری ظلم می شود و از آن ناراضی است. اجتماع این دوگانگی در وجود یک انسان برای قرآن پژوهان غیر مسلمان با اشکال مواجه شده است. برای حل مشکل، ایزوتسو معنای «ظلم به نفس» را به «ظلم به خدا» ارجاع کرده و جورج حورانی، معنای ظلم به نفس را به خطا و آسیب به خود تأویل کرده و آیات قرآن را به این معنا دانسته است. هر دو دیدگاه برخلاف ظاهر آیات قرآن و دیدگاه اندیشمندان اسلامی است. در قرآن کریم، ظلم به نفس مستقل از ظلم به خدا شناخته شده است. آیات قرآن هم از دو نوع نفس در وجود انسان خبر داده اند که بیان کننده هویت دوگانه انسان است. با الهام از آیات قرآن، اندیشمندان اسلامی به معنای این هویت دوگانه و نزاع درونی انسان اشاره کرده و به تبیین عقلانی از هویت دوگانه در وجود انسان پرداخته اند. با اثبات هویت دوگانه در وجود انسان، ظلم انسان به نفس خود، بدون نیاز به ارجاع یا تأویل گرایی فهم پذیر می شود و چالش خاورشناسان پاسخ می یابد.
Criticism of Christophe Luxenberg's View on the Verse, "Wa Qaṭṭa'nāhum Ithnatay 'Ashrata Asbāṭan"(وَقَطَّعْناهُمُ اثْنَتَي عَشْرَةَ أَسْباطا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Grammarians and commentators disagree about the syntactic role of "Asbata" in the verse "…va qaṭṭa'nāhumuth-natay 'ashrata asbāṭan…" (وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَهَ أَسْباطا) and have proposed several roles for it. According to Arabic grammar, the accusative of specification (tamiz) the numbers eleven and nineteen must be singular and assigned. The accusative of specification (tamiz) the number "twelve" in the above verse should come in the form of "sabṭan", while it is plural and accusative, which is against the grammar. For this reason, four grammatical roles are mentioned for it in syntactic and explanatory sources. Christoph Luxenberg, the author of the book "Syriac-Aramaic reading of the Qur'an", believes that the grammatical role of "asbaṭan" is distinctive accusative of specification (tamiz) ; But not according to the Arabic grammar, but according to the Syriac grammar. He considers the difference of opinion of grammarians and commentators in the role of "asbaṭan" due to their lack of familiarity with the Syriac Aramaic language and its influence on the Arabic language and the Qur'an. The current research has reviewed Luxenberg's point of view in this regard with the library method and comparative approach. Although there are some similarities between Syriac and Arabic syntax, the results indicate that Luxenberg's claim is not true.
ضابطه جهان شمول اخلاق از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دستاوردهای بسیار مهم اخلاق و فرهنگ بشری، این قانون کلی است که باید با دیگران چنان رفتار کنیم که انتظار داریم آنها با ما چنین رفتار کنند و از سوی دیگر نباید با دیگران چنان رفتار کنیم که دوست نداریم با ما رفتار کنند. این قانون که صورت مثبت آن با نام «قانون زرین» و صورت منفی آن با نام «قانون سیمین» اخلاق خوانده می شود در دل یک قانون اخلاقی بزرگتر قرار می گیرد که بر اساس آن انسان باید چنان رفتار کند که بتواند به رفتار خود صورت یک قانون کلی ببخشد. این قانون تحت عنوان «ضابطه جهان شمول اخلاق» نامیده می شود و در بسیاری از ادیان و فرهنگ های گوناگون نشانی از آن را می توان یافت. این قانون اخلاقی جهان شمول را در متون دینی اسلامی یعنی قرآن و روایات معصومان علیهم السلام نیز می توان جستجو کرد. در این مقاله، شواهد متعددی از تعالیم اخلاقی قرآن که از منظر ضابطه جهان شمول اخلاق می توان به آن ها نگریست، بررسی خواهد شد. نتیجه این بررسی، ارائه چشم اندازی جدید در نگریستن به تعالیم یا نظام اخلاقی قرآن خواهد بود.
تقسیم بندی واحدهای اجتماعی در نظام قبیله ای در قرآن کریم با رویکرد ریشه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی در جوامع عربی، از ادوار پیشااسلامی، به نظام قبیله ای تکیه داشته و روابط داخلی، میان اعضای این نظام بر پایهٔ ارتباطات نسبی و خویشاوندی، شکل گرفته است. در این نظام، تقسیم بندی خاصی از واحدهای اجتماعی دیده می شود که درون قبائل و واحدهای بالاتر از آن، مانند شَعب، وجود دارد و فرض بر این است که اغلب این نام گذاری ها تنها به معنایِ خویشاوندی باشند. در قرآن کریم، از واژگانی چون «شعوب»، «قبیله»، «فصیله»، «رهط» و «عشیره» استفاده شده است و این مطالعه در صدد است که چه ارتباطی بین این تقسیم بندی های قبیله ای وجود دارد و چندگانگی واژگان نظام قبیله ای، بر اساسِ تحلیل ریشه شناسی، چگونه قابل درک است. تمرکز این مطالعه بر تحلیل ریشه شناسانهٔ واژگان نظام قبیله ای با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی به هدف تعریف معانی مشترک و تفاوت های معنایی در تقسیم بندی های قبیله ای است تا تنوع و اهمیت واژگانی این اصول زیرساختی را نشان دهد. این بررسی می تواند به بهبود درک مفاهیم اصولی و اساسی این ساختارها در جوامع عربی کمک کرده و همچنین به شناخت بهتر ارتباط بین این تقسیم بندی ها و تفاوت های واژگانی مرتبط با آن ها کمک نماید. فرضیه اصلی این مطالعه این است که مفهوم اصلی واژگان در این ساختارها به گروه و جماعت اشاره دارد و وجود فروع و شاخه های متعدد در قبیله، به لحاظِ برخی ویژگی های گروهی، خاصِّ آن هاست که نقشی مهم در نمایان کردن فعالیت ها و اهداف گروه های خویشاوندی، از خرد تا کلان در فرهنگ عرب، دارند.
بررسی تمایزهای معنایی واژگان «جاء» و «اتی» در قرآن و بازتاب آن در برخی از مهم ترین ترجمه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجّه به این که یکی از مهم ترین وجوه اعجاز قرآن، اعجاز ادبی و بلاغی و کاربرد هر واژه در آیات، برخاسته از حکمت الهی و در راستای ایفای رسالتی خاصّ است، واکاوی ویژگی های معنایی واژگان در عرف قرآن، ازجمله واژگان قریب المعنی و پرکاربرد «جاء» و «اتی»، ضروری می نماید. این نوشتار بر آن است با بهره گیری از روش کتابخانه ای، ضمن نقد و بررسی دیدگاه های مطرح درباره تمایز معنایی واژگان «جاء» و «اتی» در آیات، زوایایی از ظرایف نهفته در وراء کاربرد قرآنی این واژگان را به ترسیم کشد. نیز پردازش به نحوه بازتاب این ظرافت های معنایی در مهم ترین ترجمه های فارسی قرآن کریم، از دیگر اهداف این پژوهش می باشد. از حاصل این پژوهش می توان دریافت از بین دیدگاه های مطرح، دیدگاه راغب اصفهانی و محمّد شحرور، بیشترین موفّقیّت را در تبیین تمایز های معنایی فعل «جاء» و «اتی» در قرآن داشته است، ولی متأسّفانه مترجمان فارسی زبان قرآن، بی اعتنا به واکاوی های معنایی قرآن پژوهان، این ظرائف معنایی را در ترجمه خویش منعکس نساخته و به نحوی بی ضابطه، به معادل یابی برای این واژگان پرداخته اند.
تحلیل ویژگی های طاغوتیان عصر حضرت موسی (ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
143 - 166
حوزههای تخصصی:
طاغوتیان و متجاوزان از حدود الهی در هر عصری، با پیروی از هوای نفس، مردم را از راه حق بازمی داشتند. از آنجا که طاغوت شناسی بصیرت افزاست با تحلیل ویژگی های طاغوت اعصار مختلف، می توان طاغوت عصر حاضر را شناخت و با بیداری و بصیرت، از سلطه استبداد و استعمار، نجات یافت و به اقتدار و عزت نایل شد. نوشتار حاضر به تحلیل ویژگی های طاغوتیان عصر حضرت موسی(ع) پرداخته و با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه به آیات و روایات و منابع تاریخی، تصویر روشنی از مصادیق و ویژگی های طاغوتیان حضرت موسی(ع) ارائه کرده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که طاغوتیان، مردمانی متجاوز و شیطان صفت هستند که در هر عصری، وجود داشته اند. مصادیقی از طاغوتیان عصر موسی(ع)، فرعون، هامان، قارون، سامری و بلعم باعور بودند که در قرآن نیز درباره ایشان سخن به میان آمده است. در عصر حاضر نیز طاغوت هایی جولان می دهند که ویژگی های شان منطبق بر طاغوت اعصار پیشین است و مانند آنان به نسل کشی، کودک کشی، ظلم و تعدی و تجاوز به حقوق مردم و جوامع و گمراهی دیگران می پردازند؛ در نتیجه شناخت ویژگی های طاغوت آن عصر به شناخت و مقابله با طاغوت عصر کنونی نیز کمک شایانی می کند.