فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی تفسیری «لسان قوم» در آیه 4 سوره ابراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۹۲-۶۹
حوزههای تخصصی:
از جمله آیاتی که در تفسیر آن اختلاف آراء بسیاری وجود دارد آیه چهارم سوره ابراهیم: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ ...» است. به رغم روشنی واژگان به کار رفته در آیه، مفهوم فراز «لسان قوم» معرکه آراء مفسران و پژوهشگران علوم قرآنی است. با مطالعه بیانات مفسران در ذیل آیه و دیدگاه های محققان، نظرات آنها در چهار دیدگاه قابل دسته بندی است. نویسنده با بررسی و تحلیل دیدگاه ها به این نتیجه دست یافته است که منظور از «لسان قوم» هماهنگی محتوای وحی با فهم و سطح درک مخاطبان و به تعبیر دیگر همراهی قرآن با زبان قوم است. سیاق آیه، حکمت ارسال رسولان الهی و حکمت پیام رسانی (تفهیم و مفاهمه) از ادله مورد استناد نویسنده در تأیید این دیدگاه است.
کاربرد زیبایی شناسانه دو صفت «احد» و «صمد» در قرآن طبق ساختارگرایی و سبک شناسی آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
117 - 134
حوزههای تخصصی:
«احد» و «صمد» دو صفت الله، در قرآن دارای سبک و ساختاری زیبایی شناسانه در دو محور جانشینی وهم نشینی است و اشاره به یگانگی و بی نیازی الله در عین نیازمندی بقیه به او دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، سبک شناسی آماری و رویکرد ساختارگرایی، طبق نظریه دوسوسور و در دو محور جانشینی وهم نشینی، درصدد بررسی کاربرد زیبایی شناسانه دو صفت «احد» و «صمد» در قرآن است. صفت «احد» 73 بار در قرآن تکرار شده که فقط یک بار به عنوان صفت الله در آیه اول سوره توحید در ساختار جمله اسمیه و مثبت و در جایگاه فصل بلاغی به صورت نکره برای بزرگداشت الله و ناشناخته ماندن او و نشان دادن جدایی او از تمام موجودات در یگانگی و اثبات یگانگی همیشگی او ذکر شده است. صفت «صمد» نیز فقط یک بار در قرآن آمده است. در آیه دوم سوره توحید، این کلمه صفت الله است و در ساختار جمله اسمیه و مثبت و در جایگاه فصل بلاغی همراه با الف ولامِ حصر قرار گرفته است تا وجود فقط یک بی نیاز همیشگی یعنی الله را ثابت کند. کیفیت به تصویر کشیدن این مفاهیم حاصل از صفت «احد» و «صمد» از خلال تناسب آن دو با معانی شان و ساختار جملات، طبق ساختارگرایی، در دو محور جانشینی و همنشینی سوسور به جای دو صفت «واحد» و «غنیّ» یا «قویّ» یا مترادف های دیگر حاصل می گردد. این مفاهیم با قرار گرفتن در همنشینی واژگان متناسبِ «هو» و «الله» و تکرار «الله» دال بر وابستگی دو صفت به هم و تأییدکننده یکدیگر برای اثبات یگانگی الله از خلال بی نیازی او، به زیبایی به تصویر کشیده شده است؛ به گونه ای که صفت «صمد»، علاوه بر بی نیازی همیشگی الله، یگانگی همیشگی اش را هم ثابت می کند.
بایسته های جرم انگاری فضاسازی رسانه ای در پرتو آیه اِرجاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
133 - 156
حوزههای تخصصی:
به موازات گسترش نقش رسانه ها در زندگی اجتماعی و افزایش تأثیرپذیری عموم مردم از آن ها، بازار اخبار و اطلاعات غیرواقعی و شوک آور، به ویژه اخبار مربوط به مسائل امنیتی و درگیری های مسلحانه، داغ تر شده است. از سوی دیگر، نهی از «اِرجاف» و تعیین کیفر شدید و تأکید بر سنت بودنِ برخورد با «مُرجِفُون» در آیات 60 تا 62 سوره مبارکه احزاب، مبنای فقهی حمایت از «امنیت روانی شهروندان» و مکمل جرم محاربه (تضمین کننده امنیت مادی شهروندان) است. از جنبه حقوقی، قانون گذار با جرم انگاری «بغی» و «تبلیغ علیه نظام»، نظام سیاسی را در برابر هر دو نوع آسیب سخت و نرم حمایت کرده است، لکن حمایت از مردم منحصر به جرم انگاری «محاربه» و محدود به آسیب سخت (جانی، مالی و امنیتی) است و در قبال آسیب به امنیت روانی مردم، از طریق خبرسازی و خبرپراکنی های سازمان یافته که موجب دلهره، ناامیدی و ناراحتی مردم و شهروندان می شود، سکوت اختیار کرده است. پرسش این است که چه ضرورتی برای جرم انگاری «فضاسازی رسانه ای» وجود دارد؟ نوشتار حاضر با شیوه توصیفی - تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام شده است و یافته های پژوهش نشان می دهد که تضمین امنیت روانی شهروندان (از مصادیق بارز حقوق عامه) نیازمند جرم انگاری جداگانه فضاسازی رسانه ای است.
اصل تدریج در نظام هدایتی قرآن و مقایسه آن با نظریه تصمیم گیری جزئی – تدریجی
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
127 - 160
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی اصل تدریج در نظام هدایتی قرآن کریم و مقایسه آن با نظریه تصمیم گیری جزئی - تدریجی می پردازد. با توجه به اهمیت تصمیم گیری مؤثر در ایجاد تغییرات مثبت سازمانی، مدل تصمیم گیری جزئی - تدریجی به عنوان رویکردی کارآمد برای حل مسائل سازمانی پیشنهاد شده است. این نظریه بر تغییرات کوچک و تدریجی تأکید دارد و می تواند فرآیندهای تصمیم گیری را تحت محدودیت های مختلف بهبود بخشد. در این میان، اصل تدریج گرایی در قرآن به عنوان روشی اساسی برای هدایت افراد و ارتقای پیشرفت اجتماعی شناخته شده است که می تواند بینش های دینی را به نظریه های مدیریتی ارائه دهد. یافته های این مطالعه شباهت هایی را بین هر دو رویکرد از جمله تأکید بر تغییر تدریجی، پاسخگویی به شرایط و محدودیت ها و تداوم فرآیندها نشان می دهد. با این حال، تفاوت های اساسی نیز وجود دارد. دیدگاه قرآنی تدریج گرایی را ابزاری برای اصلاحات بنیادین و هدایت بشریت به سوی کمال می داند، در حالی که تصمیم گیری تدریجی عمدتاً بر حفظ وضع موجود و اعمال تغییرات جزئی متمرکز است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و نتایج آن به غنی سازی دانش مدیریتی بر اساس آموزه های دینی در حوزه های تصمیم گیری و تحول اجتماعی کمک نماید.
تبیین مبانی فلسفی خودآگاهی در قرآن کریم و انعکاس تربیتی خودآگاهی در سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
167 - 204
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی مرکب از روح و بدن است و بخش اصیل وجود انسان، روح غیرمادی اوست. بر اساس متون اسلامی تکامل روح به معنای تقویت خودآگاهی انسان است. خودآگاهی در قرآن کریم به معنای بازیابی حقیقت خویش به واسطه پرورش استعدادهای فطری است. خداوند تمام عالم را دارای شعور و آگاهی می داند. هدف پژوهش حاضر، تبیین مبانی فلسفی خودآگاهی در قرآن کریم و انعکاس تربیتی خودآگاهی در سبک زندگی اسلامی است. این مقاله از نوع تحقیقات کاربردی است و با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا از نوع قیاسی، مبتنی بر مطالعه اسنادی (کتابخانه ای) انجام شده است. بر این اساس ابتدا به ایضاح خودآگاهی و مبانی فلسفی آن از منظر قرآن پرداخته شد و درنهایت انعکاس تربیتی خودآگاهی در سبک زندگی اسلامی استنباط شد ازجمله پذیرش مسئولیت در زندگی، تمرین عزم و پرورش اراده، خویشتن بانی در مواجهه با چالش های زندگی، خروج از غفلت ها در زندگی، دستیابی به نشاط.
تبیین اعجاز قرآن کریم در اندیشه امام خامنه ای(دام ظله)
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
68 - 101
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم معجزه ماندگار و پشتوانه استوار اسلام درگستره زمان و پهنه مکان است. اعجاز قرآن یکی از علوم برون قرآنی است که همت پژوهشگران بسیاری بدان عطف شده است. امام خامنه ای که از دانشمندان نواندیش و ژرف نگر معاصر است، در فرصت های گوناگون به تبیین اعجاز قرآن و شگفتی های آن پرداخته است. باتوجه به ناهمگونی دیدگاه ها در تفسیر اعجاز قرآن، تبیین آن در نگره ی رهبر انقلاب اسلامی بایسته است. این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و ابزار کتابخانه ی و نرم افزاری در پی پاسخ بدین پرسش است که اعجاز قرآن کریم در اندیشه امام خامنه ای چیست؟ فرض برآن است که قرآن از نظرگاه ایشان یک معجزه جاوید و پاسخگوی نیازهای اساسی بشر در همه تاریخ و نسبت به همه صحنه های وسیع زندگی بوده و هست. پی جوی های انجام شده درگفتارهای آیت الله خامنه ای حکایت از آن دارد که اعجاز یک پدیده واقعی و دارای عوامل فراتر از درک بشر عادی است و خداوند فرستاده های خویش را به منظور اقناع مردم و اثبات حقانیت خویش، مجهز به معجزه هم سو با زمان شان می کرد. قرآن کریم به تبَع رسالت عالم گیر و دائمی اسلام، به عنوان معجزه ی جامع و جاوید پیامبراکرم(ص) معرفی شده است که دارای ابعاد گوناگون است؛ در جمال و زیبایی لفظی یک اثر هنری بی نظیر و در عبارت بندی و جمله پردازی دارای آهنگ، طنین، نظم و نسق خاص است. همین الفاظ رسا و زیبا دربردارنده ی قواعد سعادت بخش و سلامت آفرین برای جامعه ی بشری بوده و هماره از تازگی و زایندگی برخودار است
واکاوی زبان چند وجهی قرآن درگزاره های تمثیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شماری از آیات قرآن، مشتمل برگزاره ها ی تمثیلی است و به جهت ارائه شدن تفسیر متقن، صحیح و جامعی از متن قرآن، ضروری می نماید، مفسران، در راستای دستیابی به مقاصد آیات از نوع زبان این گزاره ها مطلع شوند و مکتب خویش را نسبت به نظرات «زبان شناسی»روشن کنند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی بر اساس داده ها و اطلاعات کتابخانه ای به ویژه بهره جستن از کتب ادبی، بلاغی، تفاسیر متقدمین و متأخرین نگاشته شده است و یافته های حاصل از آن عبارتند از: تک وجهی نبودن زبان قرآن در بیان گزاره های تمثیلی و چندوجهی و ذوجهات بودن آن؛ به گونه ای که حقایق قرآن در قالبی ادبی و هنری به زبان تمثیلی و به صورت معرفت بخش و واقع گرا بیان شده است و از طریق کاربست این گزاره های تمثیلی، در عین تفهیم معنای سطحی و ظاهری گزاره ها، همزمان معنای عمیق، باطنی و واقعی ورای ظواهر کلام نیز القا می شود و تخیّل، توهّم و کذب در آن راه ندارد. زبان مقدس آن، زبان اصلاح گر باورهای درونی در اعتقاداتی همچون شرک، نفاق و دنیاگرایی است؛ و زبان اصلاح گر رفتارهای اجتماعی در اموری از قبیل نقض عهد و انفاق نامطلوب است؛ همچنین چند نوع دیگر از کاربست آن را در امور ذیل می توان برشمرد: زبان هدایتگری، حقیقت گرا، آینده نگری، عبرت گیری و معرفت بخشی عینی شناختاری؛
بررسی تطبیقی روش تفسیر واعظانه در تفسیر روض الجنان و تفسیر سورآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
173 - 192
حوزههای تخصصی:
تفاسیر واعظانه از جمله تفاسیری است که به منظور وعظ، ارشاد، هدایت و در نتیجه تربیت معنوی عموم مردم به رشته تحریر درآمده و مفسرانی همچون عتیق نیشابوری (سورآبادی) و ابوالفتوح رازی از جمله مفسرانی هستند که در کتب تفسیری خود به بیان جلوه های واعظانه از آیات قرآن کریم پرداخته اند. معرفی و بیان ویژگی های این تفاسیر، به دلیل ترویج بیشتر تعالیم و آموزه های دینی در میان عموم مردم، ضروری می نماید. این پژوهش بر آن است که با نگاهی توصیفی و تحلیلی، به بررسی دو تفسیر واعظانه روض الجنان ابوالفتوح و تفسیر سورآبادی بپردازد و مولفه ها و رویکردهای واعظانه آنها را بیان نماید. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تفاسیر پیش گفته، همچون دیگر تفاسیر واعظانه، آموزشی هستند، جذابیت بالایی داشته و در آنها پند و اندرز به وفور مشاهده می شود. تأکید بر اشعار، قصص، باورهای عامیانه، توجه به مباحث کلامی، بیان مسایل ماورائی، آرایه های ادبی و باورهای عصری از مولفه ها و رویکردهای مهم مشترک تفاسیر سورآبادی و روض الجنان به شمار می آید. و از جمله وجوه تمایز این دو تفسیر آن است که در تفسیر روض الجنان توجه به اشعار فارسی، بررسی قصص تمامی انبیاء، نقد اسرائیلیات و اساطیر مدنظر قرار گرفته، درحالی که در تفسیر سورآبادی از توضیح زندگی و حوادث برخی پیامبران اجتناب شده و جز در یکی دو مورد ردپایی از نقد اساطیر و اسرائیلیات به چشم نمی خورد. گذشته از اینکه در تفسیر سورآبادی نسبت به تفسیر روض الجنان، شمار زیادی مولفه های اسرائیلی وجود دارد
نقد تحلیلی شبهه ابن تیمیه در جهت نفی «خاص بودن» مدلول واژه «مَا أُنْزِلَ» در «آیه تبلیغ»
حوزههای تخصصی:
از نظرگاه شیعه، آیه ی مشهور به «آیه تبلیغ»، یکی از مهمترین دلایل قرآنی، برای مسئله ی «امامت» به شمار می آید. با توجّه به اهمیّت والای این مسئله در منظومه ی اعتقادی شیعه، از دیر باز، مخالفان و منکران ولایت اهل بیت (علیهم-السّلام) کوشیده اند تا با طرح شبهاتی متعدّد، دلالت این آیه بر این امر مهم و کلیدی را مخدوش جلوه دهند؛ کارکردهای ابن تیمیه حرّانی حکایت از این دارد که او از پرکارترین چهره ها در این عرصه محسوب می شود. وی در کتاب «منهاج السنّه»، با طرح چندین شبهه (؛ از جمله: نفی خاص بودن مدلولِ تعبیر «مَا أُنْزِلَ» در آیه ی «تبلیغ»)، کوشیده است تا دلالت این آیه، بر «خلافت» و «امامتِ» امام علی (علیه السّلام) را مورد تردید و انکار قرار دهد. تحقیق حاضر، که با تکیه بر منابع اصیل فریقین، و به روش توصیفی- تحلیلی تدوین یافته است؛ در پی پاسخ به این پرسش است که: «شبهه ی ابن تیمیه در جهت نفیِ «خاص» بودن مدلول تعبیرِ «مَا أُنْزِلَ» و نقد های وارده بر آن چیست؟» یافته های این تحقیق، حاکی از آن است که اوّلاً: ادّعاءِ عمومیّت مدلولیِ این واژه توسّط ابن تیمیه، با عملکرد و دیدگاه های تفسیری خود او منافات دارد؛ دوّماً: قرائن متعدّد داخلی و خارجی؛ (که در متن مقاله از آن ها یاد خواهد شد) مانع از درستیِ این گفتار ابن تیمیه خواهند بود؛ بدین جهت می گوئیم: دلالت آیه تبلیغ، بر امامت و ولایت حضرت علی (علیه السّلام) و خاص بودن متعلقِ «مَا أُنْزِلَ»، امری قطعی است و هیچ گونه خدشه ای بر ساحت مدلولی آن وارد نمی باشد.
طلا معیار سنجش کالا و خدمات؛ صدور حواله کد دار الکترونیکی طلا با تکیه بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
49 - 71
حوزههای تخصصی:
زیربنایی ترین ساختار اقتصاد پول و پیش نیاز تحقق اقتصاد مقاومتی، حرکت به سمت پول مقاوم است. با تغییر ماهیت پول، باید انتظار داشت ساختار اقتصاد تغییر کند. مشکلات اقتصاد ایران ریشه در امری واقعی (نه حقیقی) به اسم «تورم» دارد. تورم خود نیز زاییده یک امر اعتباری غلط در اقتصاد به اسم «پول اعتباری» است. مسئله این پژوهش چالش تورم و تحریم پذیری و کاهش ارزش پول است که بی ارتباط با اعتباری بودن پول نیست. این موضوع با تغییر بستر معیشت جامعه از پول اعتباری به پول ثابت امکان پذیر است؛ زیرا اسلام تمام شئون دست یابی به زندگی احسن را برای انسان در مسیر دست یابی به تمدن نوین اسلامی در نظر گرفته و در کنار احکام ثابت معاملات، عرصه را برای کشف شیوه کاربردی متناسب با مقتضیات باز گذاشته است. با مداقه در آموزه های قرآنی مشخص شد قرآن به جای استعمال واژه «پول»، از «نَقدَین» به عنوان حفظ نسبت میان کالا نام برده است. در این پژوهش و مطابق با آموزه های قرآنی، با روش توصیفی تحلیلی، ایده صدور حواله کددار الکترونیکی طلا ترسیم شده است. بر این مبنا، طلا در معامله های تجاری در قالب حواله کددار الکترونیک طلا مبتنی بر کارت های هوشمند و نیز به صورت فیزیکی (ضرب حواله کددار) استفاده می شود. هر واحد پول طلا دارای شماره سریال است. با رصد کد (شماره سریال) حواله در گردش، تراکنش مالی افراد یا سازمان ها از بروز مفاسد اقتصادی جلوگیری می شود. کاهش تورم و حذف ربای سیستمی از دیگر آثار استخدام طلا به عنوان حافظ نسبت کالاست.
بازشناسی معنای «مخلّفون» در کاربست قرآنی با تأکید بر دو سوره فتح و توبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «مخلّفون» 4 بار در قرآن آمده؛ یک بار در سوره توبه و سه بار در سوره فتح. در پژوهش حاضر با توجه به همنشینی «مخلّفون» در سوره های «توبه» و «فتح» با واژگان «فرح»، «قعود»، «کراهت»، «قول»، «استیذان» و «اعراب» و بر محور جانشینی با «مُعذّرون» و بر محور تقابل معنایی با «مؤمنون»، مشخص شد «مخلّفون» جاگذاشته شدگان از جهاد در راه خدا هستند که در اثر نفاق، ضعف ایمان یا نادانی از امر خداوند تمرّد می نمایند. مخلّفون سوره فتح افراد گمراهی هستند که با بهانه های واهی و عذرخواهی از همراهی رسول الله(ص) در جهاد تمرّد کرده و سعی در تغییر حکم الهی دارند. خداوند بعد از تنبیه آنان، با دعوت به شرکت در جهادی سخت تر، فرصتی دیگر به آنان اعطاء می نماید که در صورت اجابت مستحق اجر الهی و در صورت تمرّد، سزاوار آتش سوزان جهنم می شوند. مخلّفون منافق در سوره توبه، از جاگذاشته شدن در جهاد شاد شده و از جهاد همراه رسول الله (ص) کراهت دارند، در اموال بخل ورزیده و مردم را از جهاد منع می کنند و لذا سزاوار آتش سوزان جهنم می شوند.
تقدیر الهی در قرآن کریم با رویکرد به تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
161 - 171
حوزههای تخصصی:
مسأله قضا و قدر یکی از بغرنج ترین و پیچیده ترین مسائل الهیات می باشد و از مسلمات عقاید اسلامی است چنانچه در کتب و سنت فراوان از آن سخن گفته شده است جای انکار و اختلافی باقی نمانده است و محور اصلی آنرا اراده و اختیار تشکیل می دهد و قضای الهی با اختیار انسان منافاتی ندارد چون اگر مقصود از قضا و قدر الهی نفی اسباب و مسببات از آن جمله نیرو و اراده و اختیار انسان می باشد و چنین قضا و قدری سرنوشتی وجود ندارد زیرا اسباب و مسببات رابطه ی علی و معلولی بین حوادث غیر قابل انکار و جزء قضا و قدر الهی می باشد این مقاله اراده و اختیار انسان را در طول اراده ی الهی می کاود و قائل به بین الامرین تفکر شیعی است آنچه از سوی خدا مقدر شده قضای الهی بوقوع آن تعلق پذیرفته است آن است که فاعل مذکور با اختیار و گزینش آزاد خویش افعال خود را انجام می دهد البته بندگان بصورت مستقیم مباشر نیست بلکه این تأثیر از سیر اسباب و علل در چارچوب نظام علی علم تحقق می پذیرد و از آنجایی که اراده انسان یکی از مبادی علی افعالی اختیار اوست و ضمن پذیرش سازگاری علم پیشین الهی با اختیار انسان معتقد است معرفت خداوند به افعال اختیاری انسان ناشی از معرفت او به افعال تمام و خصوصیات آنهاست.
فرآیند جامعه سازی نبوی در دوره مکی با تأکید بر سیر نزول داستان بنی اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
100 - 133
حوزههای تخصصی:
جامعه سازی فرآیندی است که طیّ زمان و بر اساس اصول خاصی بنا نهاده می شود. دوره 23ساله نزول قرآن کریم که درنهایت منجر به شکل گیری جامعه مطلوب شد، مراحل و ساختار شکل گیری جامعه را در اختیار مخاطب قرار می دهد. می توان روند جامعه سازی را از مدت 23 سال رسالت پیامبر (ص)، بر اساس سیر تنزیل قرآن کریم استخراج نمود. پیامبر (ص) در سال های آغازین نزول، ضمن ایده سازی و ایجاد زمینه های ساخت یک جامعه، به پرورش و تربیت انسان ها همت گمارد تا از طریق تربیت نیروی انسانی، به تشکیل جامعه اسلامی مبادرت ورزد. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد تنزیلی قرآن کریم و آموزه های تاریخی و استفاده از روش تحلیل محتوا و با بهره گیری از داستان بنی اسرائیل، به فرآیند جامعه سازی نبوی در دوره مکی با تأکید بر سیر نزول داستان بنی اسرائیل می پردازد. نویسنده با تحلیل سور نازل شده و دربرگیرنده داستان بنی اسرائیل و تحلیل وقایع آن در دوره مکی، بر آن است که پیامبر (ص) در دوره مکی ابتدا به ایجاد زمینه و تقویت اندیشه و تفکر و تحول در هندسه معرفتی مخاطبان اهتمام ورزید و بر اساس آن و با تربیت نیروی انسانی، ابتدا جامعه حداقلی مؤمنان را شکل داد و در اواخر عهد مکی، جامعه مؤمنان ظهور رسمی یافت. پیامبر (ص) آنگاه با دستور هجرت و با ورود به مدینه، به تأسیس جامعه و سپس حکومت مبادرت ورزید.
کاربرد مفاهیم دینی و تصویرهای قرآنی در شعر معد الجبوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
168 - 195
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت یا تناصّ یکی از تکنیک های زبانی است که چگونگی ارتباط و تعامل میان انواع آفرینش های ادبی را بررسی می کند و در آثار منثور و منظوم ادیبان به اشکال مختلف نمود دارد. اشعار معد الجبوری شاعر معاصر عراقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. جستار حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در پی یافتن مهم ترین اهداف و دلالت های معنایی میراث قرآنی در شعر معد الجبوری برآمده است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که نشانه های بینامتنیت قرآنی در شعر معد الجبوری به اشکال گوناگون بازتاب یافته است. پیوند عمیق شاعر با قرآن سبب شده است تا به فراخور سخن، از تصاویر و داستان های قرآنی بهره بگیرد و آن را در متن ابداعی خود بگنجاند. استمداد از مفاهیم و مبانی قرآنی این امکان را به الجبوری می دهد تا با احساس غن یّ ش اعرانه و بیانی شیوا بتواند اوضاع مردم ستمدیده جهان عرب به ویژه کشور عراق را به درستی تبیین کند.
شناسایی عوامل مؤثر در تحقق انصاف در سبک زندگی اسلامی کارگزاران از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
1 - 17
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر در تحقق انصاف در سبک زندگی اسلامی کارگزاران از منظر قرآن و روایات و دستیابی به نتایج و پیامدهای حاصل از آن می باشد. این پژوهش به روش کیفی از نوع تحلیلی- تفسیری و به شیوه ی اسنادی انجام شده است. جامعه پژوهشی قرآن و روایات و نمونه پژوهش آن دسته از آیات و روایاتی است که مستقیم یا غیر مستقیم به آن اشاره شده است. یافته ها نشان می دهد، محورهای ایمان و باور به خداوند ، تسلیم امر الهی بودن و تبعیت از آن ،تقوا و تهذیب نفس و پارسایی ، اطاعت از سفارش و دستور خداوند، جزا و پاداش، عدم فساد در روی زمین ، عفو و گذشت ، برخورد نیکو با دیگران و انفاق به عنوان دلایل رعایت انصاف ، از منظر آیات قرآن و محورهای پایبندی به ارزشها، جوانمردی ، خیرخواهی، حیاء و نجابت و شرافت بر اساس روایات از مهمترین عوامل انجام انصاف هستند. پنج مقوله مرکزی شامل خداباوری، پایبندی به ارزشها و هنرهای اخلاقی، رعایت حقوق اجتماعی، معادباوری و خویشتن مداری دلایل اصلی تحقق انصاف در سبک زندگی اسلامی کارگزاران هستند.
بازخوانی و تحلیل مضمون «أَجمَع القُرآن کما أنزل» در تدوین مصحف امام علی (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
81 - 98
حوزههای تخصصی:
حدیثی مشهور در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده که به حدیث «اَجمَع القرأن کما انزل» معروف است و محتوای آن بیانگر گردآوری قرآن توسط امام علی(ع) با قید «کما انزل» است. کشف مراد از این جمله، با توجه به عدم دسترسی حسی اندیشمندان به مصحف، سبب بروز آرای متفاوت شده است. عده ای به استناد این روایت، چینش آیات و سور مصحف امام علی(ع) را بر اساس نزول زمانی دانسته اند و با تکیه بر این برداشت، اخیراً بعضی سبک نوظهور «تفسیر قرآن بر اساس نزول زمانی» را دنبال کرده و دلیل را عمل معصوم قرار داده اند. ضرورت تحلیل و تبیین نزدیک به واقع این روایت بر اساس داده ها و یافته های پذیرفته شده در جوامع علمی و ارزشیابی احتمالات و اقوال پیرامون آن، با توجه به آثار مترتب بر اقوال و ارتباط تنگاتنگ حدیث با مهم ترین مرجع مسلمانان در ساحت های مختلف، بیانگر اهمیت تحقیقی جامع در مفاد این سخن و عمل معصوم است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که دلیلی قطعی بر برداشت مذکور از حدیث، نه در لغت، نه در متن روایت و نه در گزارش های اولیه درباره آن وجود ندارد؛ بلکه یک احتمال در کنار دیگر احتمالات است و قرائن، بلکه دلایلی، احتمال دیگری را تقویت می کند.
Analytical-Critical Review of the Narration of Silent Recitation of the Basmalah in the Quranic Chapters by Imam Ali (AS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
174 - 203
حوزههای تخصصی:
Abstract Introduction The dispersion of opinions on the issue of reciting the Basmalah aloud or in silence has become one of the areas of divergence of Islamic schools of thought, and the main reason for this dispute doubts the revelatory nature of the Basmalah and its being a part of every chapter of the Qur'an. According to some definitive narratives that agree with rational axioms, the Basmalah is an essential part of the Qur’anic chapters. The Sirah of the Prophet (PBUH) and his companions, especially Imam Ali (AS) was based on reciting the Basmalah out loud, and any doubt about this issue paves the way for distortion of the Qur’an. However, in some Sunni sources, there is a hadith that contradicts what was mentioned above, as it indicates that Imam Ali (AS) recited the Basmalah in silence. Research Question(s) Literature Review The background of this research can be divided into two general and specific parts. Generally, it can be done through the books of hadith and interpretation in which narrations and discussions about the Basmalah were mentioned specifically, the following research can be mentioned: “The Possibility of the Basmala being a Verse from the Shia and Sunni Perspectives” by Zahra Askarzadeh. “A Translation and Criticism of the Entry “Basmalah” in the Encyclopedia of the Holy Qur’an” by Bibi Sadat Behabadi and Hujjatullah Javani. “Study and Analysis of Sheikh Baha’i’s Narrations and Criticisms in the Interpretation of ‘Urwah al-Wuthqā in the Unity of the Surahs and Partial-Nature of Basmalah” by Muhammad Ali Tajari and Muhammad Taghaddomi Saberi. “Examination of the Opinions of Jurists, Commentators and Traditions of Ahl al-Bayt (AS) Regarding the Verse Bismillah al-Raḥmān al-Raḥīm” by Muhammad Qorbani Moghaddam. “The Ontology of the Basmalah as an Introduction to Creating an Ontology of the Teachings of the Qur’an” by Hossein Hosseinzadeh. “Investigation of the Partial-Nature of the Basmalah to Surahs of the Qur’an” by Muhammad Qorbani Moghaddam. “The Verse of Basmalah, its Continuation and Revelation” by Hojjatullah ʻĀshūrī. “Partial-Nature of the Basmalah and it’s Aloud Recitation” by Jafar Sobhani. As it was mentioned, the basic problem in suggesting the partial or non-partial nature of the Basmalah, and thus the belief in its aloud or silent recitation, goes back to the conflicting narrations mentioned in this regard, and the problem remains until these narrations are scrutinized in terms of the chain of transmission and the text, and the research in this regard is only a repetition of the previous researches. The difference between this article and the other researches is that it examines the narration related to the silent recitation of the Basmalah narrated from Imam Ali (AS), in terms of the chain of transmission (Sanad) and the text, which has not been written in this regard until now. Methodology This article aims to critically re-read the non-existence of Basmalah in the Qur’anic surahs using a descriptive-analytical method, based on the analysis of the chain of transmission and the text of the relevant narration. Results The results of the research show that the aforementioned narration contains some serious problems. A: There is a major problem regarding its chain of transmission; because among the transmitters there are narrators who have been severely criticized by Sunni scholars. B: Some of the narrators are attributed to the Shias, and this contains a contradiction; because what they say completely contradicts the teachings of the Imams (AS) and his habit of reciting the Basmalah aloud. C: Analysis of historical reports indicates that the claim of dropping the Basmalah from prayer occurred under a calculated process initiated and supported by the Umayyad regime and with the policy of erasing Alawite monuments. Therefore, the possibility of falsification in these narrations becomes stronger. Conclusion According to the findings of this research, the aforementioned hadiths contain some serious problems. First: It has major problems in terms of the chain of transmission; because among the transmitters there are narrators who have been severely criticized by Sunni scholars. Second: Some of the narrators were attributed to Shias, and this contradicts the authentic hadiths that state that the Shia Imams (AS) considered the Basmalah to be part of the surahs of the Qur’an and therefore they used to recite it out loud. Finally, historical reports indicate that the idea of dropping the Basmalah emerged during a calculated process initiated and supported by the Umayyad regime. Therefore, there is a high possibility of Waḍʻ and Tadlīs (fabrication) in these narrations
حقیقت تمثیل در دنیا، الفاظ و قصه های قرآنی با رویکرد تجسم اعمال
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
160 - 189
حوزههای تخصصی:
تمثیل ازجمله باشکوه ترین جلوه های ادبی و هنری قرآن است که به واسطه آن حقایق حق و ثابت الهی به قالب آن ریخته می شود تا هر کسی را بنا به ظرفیت خودش سیراب کند. تمثیل فقط از منظر ادبیاتی و از جنبه های بلاغی آن مورد توجه قرار گرفته و تنها به جنبه ظاهری ادبیاتی آن نگریسته شده است. بررسی ابعاد تربیتی منحصربه فرد مثال های قرآنی در هدایت انسان ها و ابعاد روش های تمثیل مغفول مانده و قصه های قرآن و تمام الفاظ قرآن که مثلی اعلاتر از تمثیل های رایج و شایع در قرآن است نادیده گرفته شده است، درحالی که باید دانست که شنونده در مواجهه با تمثیل های قرآن به هیچ وجه به جنبه ادبیاتی آن توجه نمی کند، بلکه اهداف و آثار تربیتی آن را تعقیب می کند، اما ادبیات می تواند کلیدی باشد که قفل های ناگشوده آن را می گشاید. باید اعتراف کرد آنچه درباره تمثیلات قرآن پژوهش شده هنوز نمی از لم بیکران قرآن است. جا دارد با نگاهی دقیق تر و عمیق تر به بحث تمثیل بنگریم و از زوایای مختلف بررسی نماییم تا به اسرار آن، که حقایق بلند معارف الهی است، دست یابیم. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی تلاش شده دایره آن را از امثال های رایج آن، به قصه ها و کل الفاظ قرآن گسترش دهیم و با نمونه هایی از تمثیل های رایج قرآن اندکی از حقایق تجسم یافته اعمال انسان، که در قالب تمثیل آمده است، را بررسی کنیم. این مقاله نگاهی اجمالی به روش های تمثیل در قرآن دارد. در آن تلاش شده تا کلیاتی از تعاریف، انواع و فواید مثل، حقیقت تمثیل در عالم، حقیقت تمثیل در قرآن، بیان کارکردهای آن و نمونه هایی از تمثیل های قرآنی پرداخته شود و تصویری که خداوند از تجسم و تمثیل اعمال انسان ها در قرآن عرضه کرده، تبیین گردد
مبانی مرجعیت علمی قرآن کریم از منظر دکتر صادقی تهرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
133 - 160
حوزههای تخصصی:
مرجعیت قرآن به معنای اثرگذاری قرآن بر سایر دانش های ساخت یافته بشری است. یکی از پیشگامان معتقد به مرجعیت علمی قرآن کریم در علوم مختلف اسلامی و انسانی که بیش از دیگران به این مسأله پرداخته، دکتر صادقی تهرانی، مؤلف تفسیر «الفرقان» است. وی بر این باور است که قرآن کریم به عنوان کتاب دین، در مرجعیت علمی بر همه چیز، حتی روایات نیز مقدم بوده و یک فقیه، بیش و پیش از هر منبع دیگری، باید به خود قرآن کریم مراجعه و نیازهای معرفتی و علمی خود را از آن برگیرد. این پژوهش در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که دکتر صادقی، دیدگاه خود در مرجعیت علمی قرآن را بر چه مبانی ای استوار ساخته است؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که از منظر دکتر صادقی، اساسی ترین مبانی مرجعیت علمی حداکثری قرآن عبارت اند از: باور به فراعصری بودن قرآن، جامعیت موضوعی قرآن، قابلیت قرآن برای پاسخگویی به نیازهای عصری، دلالت الفاظ قرآن بر چندمعنا، توسعه پذیری معنای الفاظ قرآن و حجیت آن، و الگو دهی روایات تبیینی اهل بیت (ع) در مراجعه به قرآن.