مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
صادقی تهرانی
حوزه های تخصصی:
یکی از منابع تفسیری، بهره گیری از روایات است. برخی از مفسران تنها به نقل روایات بسنده کرده و گروهی دیگر به تحلیل و نقد و بررسی آن ها پرداخته اند. تفسیر المنار عبده و رشیدرضا و الفرقان آیت الله صادقی تهرانی جزء گروه دوم هستند که با نگاهی نقادانه به روایات، به بررسی سند و متن آن ها پرداخته اند.
هدف این پژوهش کاوشی تطبیقی درباره روش های تحلیل و نقد و بررسی روایات در دو تفسیر المنار و الفرقان است تا از این رهگذر، نحوه مواجهه و تعامل شیخ عبده، رشیدرضا و صادقی تهرانی را با روایات تفسیری مشخص و همچنین شباهت ها و تفاوت های روشی این مفسران در برخورد با روایات متعارض را بیان کند. این تحقیق نشان داده است: الف. برخلاف دیدگاه مشهور، نه تنها در هر دو تفسیر، برای تفسیر قرآن از روایات بهره گرفته شده، بلکه مفسران به نقد و تحلیل روایات نیز پرداخته اند. ب. هرچند مفسران هم از روش نقد سندی و هم روش نقد متنی بهره برده اند، ولی روش نقد متنی عمده روش تحلیل روایات در این تفاسیر است. برای این منظور از معیارهایی همچون موافقت روایت با قرآن، سنت قطعی و مبانی شریعت، عقل، تاریخ قطعی و... بهره برده و از روایات متعارض نیز غافل نبوده و از راه های گوناگونی به حل تعارض پرداخته اند.
ارزیابی نظریه انقطاع عذاب جهنم در اندیشه دکتر صادقی تهرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مشهور اندیشه وران مسلمان، جاودانگی عذاب جهنم را پذیرفته و برخی آن را اجماعی دانسته اند. اما در این میان، برخی اندیشه وران نظیر ابن عربی، ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه، رشیدرضا و دکتر صادقی تهرانی، نظریه انقطاع عذاب جهنم را برگزیده اند که در این میان، دکتر صادقی تهرانی، اهتمام ویژه ای به بررسی این نظریه داشته، ضمن نقد نظریه جاودانگی عذاب جهنم، زوایای مختلف نظریه انقطاع عذاب را به طور گسترده در مباحث تفسیر و کلامی خویش بررسی کرده که نوشتار حاضر، به تنظیم و ارزیابی دیدگاه وی پرداخته است. از رهگذر این جستار، مشخص می شود که به باور دکتر صادقی تهرانی، واژه «خلود» نه تنها در فرهنگ لغوی، بلکه در آیات قرآنی نیز بیانگر «بقای طولانی» است، نه «جاودانگی» و آنچه از آیات قرآنی در مورد جاودانگی استفاده می شود، «جاودانه بودن در آتش» است، نه «جاودانه بودن آتش». اما به نظر می رسد این نظریه که وام گرفته از پیشینیانی نظیر ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه، رشیدرضا و دیگران است، پذیرفتنی نیست و نه تنها فاقد دلیل عقلی معتبر، بلکه با فرهنگ قرآنی نیز ناسازگار است.
تفسیر تطبیقی آیات 105 108 سوره هود از دیدگاه تفاسیر المیزان و الفرقان درباره خلود بهشتیان و جهنمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن، آیات متعددی هست که جاودانگی بهشتیان و جهنمیان را گوشزد می کند، عده ای را سعادتمند و مخلّد در بهشت و متنعم از نعمت های آن، و دسته دیگر را شقاوتمند و معذّب به انواع عذاب معرفی می کند در اینکه مراد از جاودانگی چیست و آیا بین خلود اهل بهشت و جهنم تفاوتی هست یا نه؟ بین مفسران و متکلمان اختلاف نظر وجود دارد اکثراً آنها را یکی دانسته و به معنای بقا و جاودانگی اهل بهشت در بهشت برای همیشه، و ماندگاری اهل جهنم در جهنم به صورت دائمی و نامحدود است. در این عرصه دیدگاه علامه طباطبایی و محمد صادقی، حائز اهمیت است. از آنجا که در آیاتی؛ جاودانگی بهشتیان و جهنمیان به دوام آسمانها و زمین معلّق شده؛ ابتدا مراد از آسمان و زمین و میزان دوام آنها بررسی شده و سپس مسأله جاودانگی مورد کنکاش و مداقه قرار گرفته است. عده ای آسمان و زمین را دنیایی؛ اماعلامه و صادقی اخروی می دانند. علامه آنها را دائمی و صادقی پایان پذیر می داند؛ در نتیجه علامه جاودانگی دوزخیان را بی انتهاء اماصادقی محدود می شمارد. از نتایج به دست آمده اینکه؛ باتوجه به معنای لغوی خلود و تمسک به آیات مماثلتِ جرم و جزا و عدل الهی و مبرا بودن خدا از هرگونه ظلم، بقاء جهنمیان محدود، و با عنایت به فضل و احسان الهی و توجه به نص وارده، بقاء بهشتیان دائمی است.
بازپژوهی تطبیقی جایگاه سنت در تفسیر قرآن به قرآن با تأکید برتفسیر المیزان و الفرقان
منبع:
تفسیرپژوهی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
115 - 89
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین مسائل مرتبط با روش تفسیری قرآن به قرآن، بررسی جایگاه روایات تفسیری در این روش تفسیری است. علامه طباطبایی و استاد صادقی تهرانی از مفسران شیعی و مشهور در این روش تفسیری هستند. برخی از پژوهشگران بر این باورند که این دو اندیشمند با تکیه بر روش تفسیر قرآن به قرآن، منکر رجوع به سنت در تفسیر قرآن هستند. اگر چه ظاهر ابتدایی برخی عبارات این دو تفسیر موهم چنین مطلبی است ولی توجه به قرائن موجود در کلام ایشان و توجه به مشی عملی آنان در تفسیر قرآن، خلاف این مطلب را ثابت می کند. از منظر علامه، قرآن کریم در دلالت لفظی و در بیان مرادات واقعی مستقل است و نقش سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تنها نقش تعلیمی و هدایتی است در فهم آنچه قرآن بنفسه و مستقلاً دلالت بر آن دارد. استاد صادقی تهرانی نیز قرآن کریم را در بیان مرادات واقعی خود مستقل می داند به طوری که معصوم می تواند آیات قرآن را با تکیه بر خود قرآن تفسیر کند. اما قاصرین با توجه به درجه قصورشان در رسیدن به مقاصد قرآن کریم، نیازمند بیان معصوم بوده به طوری که در پناه بیان معصوم به همان چیزی می رسند که قرآن بنفسه و مستقلاً دلالت بر آن داشت. این نوشتار با روش تطبیقی به جایگاه سنت در تفسیر قرآن به قرآن از منظر دو تفسیر المیزان و الفرقان اشاره کرده است و پس از آن به بررسی تطبیقی نمونه هایی از آیات قرآن در این دو تفسیر پرداخته است
تحلیل ترجیح قرائت مشهور در «الفرقان فی تفسیر القرآن» با تاکید بر رویکرد مفسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش قرائت از علوم مورد نیاز مفسر در تبیین و فهم مراد الهی است. سیر تاریخی دانش قراءات و نگاه مفسران به این دانش حکایت از تفاوت نگاه مفسران و اندیشمندان به قرائت های قرآن کریم است. در برخی از برهه های تاریخ، شاهد نگاهی ادبی به قراءات و در برخی از دوران ها، با رویکرد حدیثی به قرائت قرآن کریم روبرو هستیم. از سویی، علاوه بر نوع نگاه ها به دانش قرائت، قرائت در تفاسیر مختلف دارای کارکردهایی است که به نظر می رسد در تفاسیر معاصر به ویژه تفاسیر شیعه، این موضوع قابل تأمل است. مفسران شیعی با تأسی از کلام اهل بیت(ع)، قرائت قرآن را واحد دانسته و اختلاف را از جانب راویان دانسته-اند. بنابراین برخی مفسران شیعه با روش ها و متدهای مختلف سعی در ترجیح قرائت مشهور دارند. با توجه به این موضوع در نوشتار حاضر تفسیر الفرقان که یکی از تفاسیر معاصر است با روش توصیفی تحلیلی به منظور تبیین رویکرد مفسر به اختلاف قراءات و تحلیل ترجیح قرائت در این تفسیر مورد واکاوی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد، مفسر رویکرد حدیثی به قرائت دارد و تنها قرائت مشهور و رایج حفص از عاصم را ارجح می داند و در تمام موارد سعی دارد این قرائت را توجیه و ترجیح دهد و روایات در این زمینه، مستند اصلی وی در بحث قراءات است.
قرآن و تفقه مرسوم؛ درآمدی بر روش شناسی انتقادی قرآن گرایان در مواجهه با فقه موجود بر پایه مدل اسپریگنز (بررسی موردی: محمد صادقی تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جریاناتی که به چالش های فقه معاصر پرداخته، نحله قرآن گرایان است که دارای طیف های گوناگون است. محمد صادقی تهرانی، صاحب تفسیر الفرقان، از زمره قرآن گرایانی است که به این چالش توجه داشته و آن را کاویده است. مقاله براساس چارچوب نظری مدل بحران اسپریگنز و مراحل چهارگانه آن با تصرفاتی به بررسی نگرش صادقی تهرانی پرداخته است. صادقی بر آن است که مهجوریت قرآن و دوری از آن، اصلی ترین چالش روش شناختی و محتوایی فقه معاصر است. بر این پایه، او دلایل بحران یا مسئله مهجوریت قرآن را ظنی الدلاله خواندن قران، تفسیر قرآن با روایات نه بالعکس، ترجیح سنت غیرقطعی بر قرآن، بشری انگاشتن قرآن و برخی عوامل بیرونی مانند استعمار دانسته است. راه حل صادقی، انقلاب قرآنی در همه ابعاد است. از این رو علوم اسلامی موجود به ویژه فقه بالمعنی الاعم یا فقه اکبر را قرآنی نمی داند و بر آن نقد دارد. بدین جهت «تفقه گویا» را در مقابل تفقه سنتی و تفقه پویا به عنوان راه حل چالش فقه معاصر مطرح می سازد. تفقه گویا از نظر او مبتنی بر پذیرش قطعی الدلاله بودن قرآن و استناد به سنت قطعیه در حاشیه آن است که تمامی علوم اسلامی را اشراب و اشباع می سازد. این تفقه قرآنی تمام عرصه های فردی، اجتماعی و سیاسی را شامل می شود که هرکدام می تواند حوزه هایی از فقه و علوم اسلامی انسانی را دربرگیرد و نتایج متفاوتی در تمام عرصه ها دارد.
الهیات سلبی در حوزه معرفت شناختی صفات الهی در اندیشه ابن میمون یهودی و دکتر صادقی تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تقریر، مقایسه و ارزیابی الهیات سلبی در حوزه معرفت شناختی صفات الهی در اندیشه موسى بن میمون(متولد 530 ق/ 1135 م)، الهی دان برجسته یهودی و آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی(۱۳۰۵-۱۳۹۰ ش)، قرآن پژوه معاصر بود. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل عقلانی این دو دیدگاه پرداخته است. یافته ها: به باور این دو شخصیت، نه تنها صفات ثبوتی ذاتی الهی، بلکه حتی وجود الهی نیز بیانگر معنای سلبی است و محذور تشبیه، برهان مشترک آنان در نقد الهیات ایجابی است. نتیجه گیری: «خلط میان مفهوم و مصداق»، «یکسان انگاری شناخت ماهوی و غیر ماهوی»، «تفسیر ناصحیح دو آموزه قرآنیِ همراهی حمد با تسبیح و تنزیه ذات الهی از توصیف غیر مخلصان» و «فقدان تصویر صحیح از الهیات ایجابی عینیت»، مهم ترین آسیبهای معرفت شناختی و هستی شناختی این دو دیدگاه است.