فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۵٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو دیدگاه غزالی در خصوص ساحت ارادی نفس مورد بررسی قرار می گیرد. غزالی ساحت ارادی انسان را در دو سطح حیوانی و انسانی مورد توجّه قرار می دهد. به کارگیری تعابیری چون قوّه عامله، عقل عملی، قدرت، و اراده از سوی او در اطلاق به ساحت ارادی نفس انسانی مسئله مهم حیث معرفتی یا تحریکی داشتن عقل عملی را پیش می کشد که بررسی موضوع نشان دهنده اعتقاد غزالی به تعلّق عقل عملی به ساحت معرفتی و تأکید بر نقش تحریکی آن در انجام افعال است. اهمّیّتی که غزالی برای حضور عنصر آگاهی در افعال ارادی قائل است شکل گیری «فعل» به معنای واقعی را منوط به وجود اراده برخاسته از آگاهی قرار می دهد و این مسئله در بحثهای «معنای حقیقی فعل»، «نقش اختیار در ارزیابی اخلاقی افعال»، و «تبیین مفهوم اختیار» نشان داده می شود. چنانکه در بحث افعال اختیاری تأکید ویژهای که غزالی بر عنصر فهم یا ادراک عقلانی برای درک خیر بودن فعل و برانگیخته شدن اراده پس از آن دارد جلب نظر می کند.
نقش عقل فعال در حیات انسان از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقل فعال، موجودی برتر از عالم طبیعت، عاری از ماده و احکام آن، قائم به نفس، غیر ذی وضع، و فعلیت صرف است. این عقل، حلقه ارتباط بین مجردات و مادیات و مبدأ صدور کثرات جهان مادی است و در کنار تمام افعال مرتبط با تدبیر عالم ماده، نقش برجسته ای در ارتباط با انسان یافته است. از منظر شیخ الرئیس در تمام مراحل حیات آدمی نقش بی واسطه و باواسطه عقل فعال مشهود است. در ناحیه حدوث انسان عقل فعال با عهده دار شدن نقش باواسطه در ایجاد مزاج و نقش بی واسطه در افاضه نفس به مزاج مستعد، خودنمایی می کند. همچنین در استکمال قوای نفس به ویژه قوه عاقله و به فعلیت رساندن عقل نظری و عملی دخالت تام دارد. عقل فعال تنظیم کننده ارتباط نفس ناطقه با عالم غیب، در خواب و در بیداری به شمار می رود و در مسئله نبوت هم به عنوان ملک وحی جلوه گر می شود. نحوه بقای نفوس پس از مرگ به چگونگی ارتباط نفس با عقل فعال وابسته است و نفوسی که به سبب شدت اتصال به کمال علمی و عملی رسیده اند، با مرگ و مفارقت از بدن به مرحله اتصال تام می رسند و باقی به بقای عقل فعال خواهند بود، اما نفوس ناقص که فاقد معقولات بالفعل اند، ارتباطی با عقل فعال ندارند، بلکه با تعلق به نفوس فلکی به مراحلی از کمال دست خواهند یافت.
پیدایی کثرت از منظر عرفان و فلسفه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقالهٴ حاضر، نخست به تبیین اجمالی برخی مبانی نظری عرفانی در پیدایش عالم، همچون وحدت شخصی وجود و اعتباری بودن کثرت، تعینات وجود قبل از پیدایش کثرت و پس از آن می پردازد. سپس نحوهٴ پیدایی عالم را از منظر عرفان برمی رسد و در هر دو بحث، تفاوت این دیدگاه را با دیدگاه فلسفی به نحوی اجمالی بیان می کند. در این مقاله چگونگی ظهور اسما و صفات الهی و تعینات و نسبت های متکثر آن و نیز اینکه این امور با ترتیبی خاص از او ناشی می شوند، مورد بررسی قرار گرفته، نقش قاعدهٴ الواحد در این بحث، ویژگی های صادر اول و تفاوت دیدگاه عرفانی و فلسفی و نیز تحلیل و نقد برخی گفته های ابن عربی در این خصوص بیان می گردد.
از آنجا که در برخی از دیدگاه های عارفان اختلاف نظرهایی وجود دارد و انعکاس این اختلافات موجب دور شدن مقاله از هدف اصلی می گردید، آنچه در این مقاله به عرفان و عارفان نسبت داده شده است، عمدتا بر اساس تبیین و تشریح حضرت استاد آیت الله جوادی آملی از عرفان نظری می باشد و موارد معدودی هم که به دیدگاه عرفانی بزرگان دیگر اشاره شده، مواردی است که با این تبیین همخوانی دارد. ضمن اینکه در ارائه نظریات حکمت مشاء، صرفا بر آرای ابن سینا تأکید شده است.
نظریه فوق تجرد عقلانی نفس در حکمت سینوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فوق تجرد عقلانی نفس، در واقع تجرد از ماهیت است، و نیز گسترش ظرفیت وجودی نفس و نداشتن حدّ یقف در مراحل قوس صعود و قرب الی الله. نفس انسان علاوه بر مرتبه تجرد، حائز مقام لایقفی و فوق تجرد است؛ مرتبه ای که انسان عاری از ماهیت بوده و هویت و انانیت از وی، چنان باز ستانده می شود که بی اسم و رسم شده و مقام معلومی ندارد که بتوان بدان اشاره کرد. نخستین بار فلوطین و بعد سهروردی و همچنین صدرالمتالهین، از آن سخن گفته اند. اما بررسی نقش ارسطو در فوق تجرد شیخ الرئیس، موهم آن است که وی ظاهرا نه از فوق تجرد نفس و نه تجرد آن از ماهیت، سخنی به میان نیاورده است. شیخ الرییس در رسالهٴ نفس به محدود بودن قوای نفس در غایتی مشخص (در مرتبهٴ عقل) و نیز محدودیت عقل نظری (در مرتبهٴ عقل مستفاد) باور دارد. نیز در اعتقاد شیخ، جوهریت نفس بر مبنای تأثیرپذیری وی از ارسطو سبب گرفتار شدن نفس انسانی در شوب ماهیت (جنس و فصل، حد و ترکّب داشتن) و نهایتا موجب تقید آن تحت مقوله است؛ در حالی که این عقیده با فوق مقوله بودن نفس در این مرتبه ناسازگار است. این نوشتار مدعی است که گرچه نمی توان ادلهٴ قطعی و یقینی برای اعتقاد شیخ به نظریه فوق تجرد عقلانی ارائه داد، اما شاید بتوان شواهد و قرائن محدودی به نفی نظریه فوق تجرد نفس، در آثار شیخ یافت.
تأثیر ابن سینا بر مبحث «کلیات» و «اصل فردیت» در تفکر مدرسی غرب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
جایگاه معرفتشناختی عقل فعال در اندیشهی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه عقل فعال در نظام اندیشهی مشائیان و به ویژه در نزد ابن سینا، بسیار مهم و اساسی است. این موجود هم در ساختمان هستی نقش بیبدیلی دارد و هم در فرایند معرفت انسان. آن چه این نوشتار در پی آن است، تبیین جایگاه معرفت شناختی عقل فعال در نظام اندیشهی مهمترین فیلسوف مشائی جهان اسلام، یعنی شیخ الرییس ابوعلی سینا است. به باور ابن سینا، معرفت بشر بدون وجود عقلی مفارق و قدسی به سامان نمی رسد و فرایند معرفت در تمام مراحل خود، به افاضه و دستگیری چنین موجودی محتاج است. عقل فعال در اندیشهی ابن سینا، دارای پنج نقش معرفتشناختی است: افاضهکنندهی معقولات اولیه، معقولات ثانویه، محل ذخیرهی صور ادراکی، اعطا کنندهی صور رؤیت شده به هنگام خواب دیدن و معطی صور کلی وحیانی به انبیا(ع). نحوهی ارتباط نفس با عقل فعال از مقولهی «فعل و انفعال» است که عقل فعال در سوی فعلیت و نفس انسان در سوی انفعالِ این رابطه ایستادهاند. نظریهی عقل فعال از انتقادهای اندیشمندان بعد از ابن سینا مصون نمانده و هرکدام از آنان تشکیکات و تردیدهایی را نسبت به جایگاه وجودشناختی و معرفتشناختی این عقل وارد کرده اند
مطالعه ی تطبیقی مدل تربیت دینی از دیدگاه صدرالمتألهین و اریک فروم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تربیت دینی»، تربیتی جامع و منشوری کامل در جهت ارتقای انسان به سوی کمال است. و مقاله ی حاضر نیز در این راستا و با توجه به این ضرورت، به بررسی مبادی، مبانی و ره آوردهای دو مدل تربیتی در خور استنتاج از آرای دو متفکر بزرگ در دو حیطه ی تأثیرگذار بر زندگی انسان می پردازد. دیدگاه یک روان شناس به نام اریک فروم (1980 - 1900) و یک فیلسوف اسلامی به نام ملاصدرا که هر دو مسأله ی دین و کارکردهای خداباوری را در کانون توجه خود قرار داده اند. اریک فروم که از طرفداران روان شناسی اجتماعی است و روان شناسی فردی را مردود می شمرد به شدت از تأثیر اجتماعی دین دفاع می کند و از این منظر، به تبیین روان شناختی دین می پردازد و صدرا نیز فیلسوفی است که معتقد است هر موجودی از شوق و عطشی فطری نسبت به کمال ویژه ی خود برخوردار است. او حس کمال جویی و سعادت طلبی را در نهاد همه ی موجودات، اعم از محسوس، طبیعی و نفوس و حتی عقول، متمرکز می داند.
مقاله ی حاضر با مقایسه ی مفاهیم بنیادین دین، تربیت و تأثیرات متقابل این دو بر یک دیگر از دیدگاه این دو اندیشمند، به مقایسه ی مدل تربیت دینی در ساحت فکری ایشان پرداخته و با اشاره به نقاط هم سو و در عین حال، جهات افتراق دیدگاه آن ها و بیان وجوه مختلفی هم چون حرکت و شدن، عشق ورزی، اخلاق، آزادی، دست یابی به سعادت و ... در نهایت برتری نگرش صدرایی را آشکار خواهد نمود.
ملاصدرا و استمرار ولایت در زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امامت و ولایت از مهم ترین اصول اعتقادی مذهب تشیع است که همواره متفکران، براهینی در دفاع از این اصل ارائه کرده اند. ملاصدرا ازجمله متفکران بزرگ است که تلاش نموده با توجه به مبانی فلسفی خود نشان دهد چگونه وجود ولی خدا و انسان کامل در عالم محسوس و زمین دائمی است. وی با طرح نظام فلسفی خود کمال انسان را با عالم عقل متحد دانسته است. در نظر او، عالم عقل متقدم بر سایر عوالم است و فیض خداوند از آن مسیر صادر می شود. خداوند نیز علت بقا و وجود سایر عوالم ازجمله طبیعت و زمین است. این پژوهش درصدد تبیین این مسئله است که در اندیشه ملاصدرا ولایت چگونه در زمین استمرار دارد.
تشابه یا تشکیک مفهوم وجود: مقایسه نظریات ارسطو و ابن سینا در مسئله معنای وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
در این مقاله نظریات ارسطو و ابن سینا در باب معنای وجود مورد بررسی قرار گرفته است. از نظر ارسطو موجود دارای معانی متفاوتی است، اما نه به طریق اشتراک لفظی. ارسطو بین اشتراک لفظی و اشتراک معنوی موجود، نظریه سومی را ارائه می کند که خود، آن را رابطه «نسبت به» می نامد ابن سینا، در مقابل، موجود را به نحو مشترک معنوی می داند؛ با این حال معتقد است موجودات در یک رابطه تشکیکی دارای شدت و ضعف و اولویت و عدم اولویت هستند، به طوری که مثلاً جواهر نسبت به اعراض در موجود بودن اولویت دارند.
بحث معنای وجود در مباحث وجودشناختی و مخصوصاً نظریه علیت هر یک از این دو فیلسوف قابل پی جویی است. ارسطو وجود را به عنوان یک عنصر متافیزیکی متمایز در نظر نمی گیرد بلکه برای او، وجود بلافاصله در مقولات تقسیم می شود؛ اما برای ابن سینا، وجود واقعیتی متمایز از ماهیت است که در همه موجودات به عنوان یک عنصر فلسفی وجود دارد. به همین ترتیب، ارسطو علیت خدا را از نوع علیت غایی می داند به طوری که هر موجودی در مسیری مستقل به سمت محرک اولی در حرکت است، در حالی که ابن سینا خداوند را علت فاعلی ایجادی می داند که به همه موجودات یک عنصر مشترک یعنی وجود را افاضه می کند.
معنا و هدف زندگی از دیدگاه صدرالدین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
قضایای وجودی از دیدگاه ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملّاصدرا درباره قضایای وجودی چهار نظریّه گوناگون عرضه کرده است که در بادی امر مغایر با یکدیگر به نظر میرسند. مدّعای این مقاله آن است که اگر این چهار نظریّه را از دو دیدگاه اصالت وجود و اصالت ماهیّت مورد تحقیق قرار دهیم، خواهیم دید که اوّلاً قابل تقلیل به دو نظریّه میباشند و دوم این که راه حل های ملّاصدرا درباره قضایای وجودی صرفاً منحصر در ممکنات است و اساساً درباره واجب مطرح نمیگردد.
بازخوانی جهان های اجتماعی جامعه شناسی پدیده شناختی بر اساس حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حکمت متعالیه در زمرة گنجینه های اسلامی است که دلالت ها و لوازم فراوانی برای طرح ریزی فلسفة علوم اجتماعی دارد تا از این مسیر بتوان به تغییر در علوم اجتماعی نایل شد. هنگامی می توان به چنین هدفی دست یافت که پرسش هایی از سنخ فلسفة علوم اجتماعی طراحی کنیم و به این نظام حکمی عرضه داریم تا از این طریق دلالت ها و لوازم آن را بر مبنای حکمت متعالیه به دست آوریم. این پژوهش، از روش تحلیلی ـ برهانی سود جسته است. حکمت متعالیه، هستی ای فراتر از فهم انسان باور دارد و جهان اجتماعی نیز همان سپهر معنایی است که انسان به واسطة حرکت جوهری در پرتو اتحاد علم و عالِم و معلوم، به آن سپهر معنایی دست می یابد. این سپهر معنایی اگر با نظام معنایی توحیدی هم سان باشد، جامعة فاضله را در تاریخ خود محقق می سازد؛ در غیر این صورت، جوامع غیرفاضله را وارد تاریخ ساخته است.
رویکرد فرهنگی تربیتی: مقایسه ی سیر مشاهده در قرآن و علوم تجربی
حوزههای تخصصی:
جایگاه عشق در نظریه اخلاقی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق، جایگاهی مبنایی در نظریه اخلاقی مولوی دارد. هویت زمانی یا «خود» محصول فکر زمان اندیش و مختصاتی محدود بین گره های زمانی ماضی و مستقبل است؛ هویتی که مطلوب نفس امّاره بوده، از طرف آن پشتیبانی می شود. مولانا حیات نفس را در گرو تغذیه از تخم غرض هایی می داند که در کشتگاه های زمانی آینده و گذشته به ثمر می نشینند. درنتیجه الگوی اخلاقی کلان وی در اطفای رذایل نفسانی، منقبض کردن این عرصه های زمانی است؛ زیرا فعلیت نفس در گرو زمان اندیشی معطوف به آینده و گذشته است؛ اما صعوبت این کار با توجه به بروز اوّل فجور و تکوینی بودن آنها در انسان از عهده عقل خارج است و پای عشق را به میان می کشد. چاشنی «بی هشی» یا رهایی از «خود» مطلوب ترین فرآورده عشق و آرزوی تکوینی انسان است؛ زیرا شخص در پرتو آن از رنج های آمیخته به «خود» رهایی می یابد و به مطلوبیت فطری موردنظر خود خواهد رسید.