مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
فعل اختیاری
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو دیدگاه غزالی در خصوص ساحت ارادی نفس مورد بررسی قرار می گیرد. غزالی ساحت ارادی انسان را در دو سطح حیوانی و انسانی مورد توجّه قرار می دهد. به کارگیری تعابیری چون قوّه عامله، عقل عملی، قدرت، و اراده از سوی او در اطلاق به ساحت ارادی نفس انسانی مسئله مهم حیث معرفتی یا تحریکی داشتن عقل عملی را پیش می کشد که بررسی موضوع نشان دهنده اعتقاد غزالی به تعلّق عقل عملی به ساحت معرفتی و تأکید بر نقش تحریکی آن در انجام افعال است. اهمّیّتی که غزالی برای حضور عنصر آگاهی در افعال ارادی قائل است شکل گیری «فعل» به معنای واقعی را منوط به وجود اراده برخاسته از آگاهی قرار می دهد و این مسئله در بحثهای «معنای حقیقی فعل»، «نقش اختیار در ارزیابی اخلاقی افعال»، و «تبیین مفهوم اختیار» نشان داده می شود. چنانکه در بحث افعال اختیاری تأکید ویژهای که غزالی بر عنصر فهم یا ادراک عقلانی برای درک خیر بودن فعل و برانگیخته شدن اراده پس از آن دارد جلب نظر می کند.
نظریه عمل ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
27 - 44
حوزه های تخصصی:
در تصویری که ابن سینا از مبادی فعل اختیاری انسان بدست می دهد، آدمی لذیذ (مفید/خیر) یا مؤلم (مضر/شر) بودن چیزی را ادراک می کند. آن گاه به آن میل و شوق پیدا می کند، سپس اراده پدید می آید و در نتیجه، اعصاب یا قوای فاعله ای که در عضلات قرار دارند، عضلات را به حرکت در می آورند و فعل انجام می شود. این تصویری کلی است که از نقاط مختلف آثار ابن سینا می توان اجزای آن را گرد هم آورد، اما همگی این اجزا در نظر اول -و گاه در واقع - با یک دیگر سازگار نیستند. از نکات مهم نظریه عمل ابن سینا این است که قوای ظاهری، واهمه و عقل - هر سه - در ادراک لذت نقش دارند، اما هر یک لذت مخصوصی را به نحو خاصی ادراک می کنند. به نظر می رسد استدلال ابن سینا بر وجود اراده و نیز نقش واهمه و عقل عملی در عمل خالی از اشکال نباشد.
مسأله اختیار و گستره آن با تأکید بر آراء امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی(ره)
منبع:
الاهیات قرآنی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴
143 - 164
حوزه های تخصصی:
اختیار و قلمرو آن به عنوان یکی از مباحث مهم کلامی همواره مورد توجه متکلمان مسلمان بوده است که به واسطه آن انسان اشرف مخلوقات معرفی گردیده، گاه مورد تکریم و گاه مورد نکوهش قرار گرفته است. به موجب اختیار است که همه چیز مسخر انسان واقع شده است. سوال اصلی این است که معنای اختیار وگستره آن با توجه به آراء کلامی و تفسیری امام خمینی و علامه طباطبایی چیست؟ و چه نقش و کارکردهایی در افعال آدمی خواهد داشت؟ هدف مقاله بر این است که با روش تحلیلی وکتابخانه ای، اختیار انسان را با رویکرد فلسفی و کلامی و از دیدگاه آن دو اندیشمند معاصر بررسی نماید. این دو بزرگوار بر وجود اختیار در انسان تاکید ورزیده اند و وجود آن را در تمامی امور آدمی امری بدیهی دانسته و برای اثبات اختیار در افعال انسان و تبیین ماهیت آن، براهینی ذکرنموده اند. اسلام درصدد است تا آدمی با سرمایه اختیار خویش، پا در قلمرو ایمان و توحید بگذارد و با اختیار خویش، مسیر سعادت و کمال را طی نماید. در این مقاله برخی از نظرات ویژه امام خمینی و علامه طباطبایی مورد توجه و تاکید قرار گرفته است.
مبادی کنش از دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
363 - 347
حوزه های تخصصی:
براساس آثار شیخ اشراق می توان به مسئله مبادی کنش پرداخت. شیخ اشراق ادراک، ترجیح، شوق و اراده را مبادی کنش می داند. کنش متوقف بر علم حضوری به بدن و قوای آن، تصور پیشین کنش و تصدیق به مصلحت و اولویت آن است. پس از تصور کنش، انجام آن نیازمند ترجیح انجام بر ترک است. این ترجیح بر اساس غلبه شوق و یا براساس تصدیق به مصلحت رخ می دهد. پس از ترجیح کنش، انسان شوق بدان کنش پیدا می کند چرا که آن را کمال خود می یابد. با شکل گیری شوق، اراده نیز شکل می گیرد. پس از جزم شدن اراده کنش انجام می شود. اگر کنش، کنش بدنی باشد، انجام آن بر قوای محرکه نیز متوقف است. در این مقاله پس از معرفی هر یک از این مبادی، ابعاد مختلف آن از دیدگاه شیخ اشراق بررسی شده است و در نهایت برخی از تفاوت های دیدگاه شیخ اشراق با دیدگاه ابن سینا بیان گشته است.
بررسی پیش بینی ناپذیری افعال اختیاری از منظر مکتب «تفکیک»؛ با تأکید بر کتاب «مسئله علم الهی و اختیار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی «علم تفصیلی پیشین خداوند» و رابطه آن با «اختیار انسان» ازجمله موضوعات اختلافی در بین اندیشمندان است. برخی پیروان مکتب «تفکیک» که به دیدگاه تباین خالق و مخلوق باور دارند و از نظریه «تنزیه صرف» درباره صفات خداوند پیروی می کنند، برای توجیه «علم الهی و نسبت آن با اختیار»، به نظریه «علم بدون معلوم» پناه برده اند. یکی از استدلال های این مکتب آن است که فعل اختیاری به سبب اختیاری بودن، پیشی بینی ناپذیر است و ازاین رو، علم الهی نمی تواند مانند علم بشری و دارای ارتباط با معلوم باشد و چون علم الهی با علمی که در خود می یابیم متفاوت است و علمی است که «هیچ گونه ارتباطی با معلوم ندارد»، «هرچه در خصوص این علم گفته می شود باید صرفاً گزاره ها و گزارش هایی تنزیهی باشد». این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی نشان داده که نظریه «پیش بینی ناپذیری افعال اختیاری» اشکالات فراوانی دارد که ازجمله مهم ترین آنها تحلیل نادرست از «حقیقت اختیار» و «تنافی آن با ضرورت» است. بنابراین این استدلالِ مکتب تفکیک برای اثبات دیدگاه هایِ خود در زمینه «تنزیه صرف» و «علم بدون معلوم» باطل است.
واکاوی فعل اختیاری و چگونگی تکوّن آن در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
115 - 139
حوزه های تخصصی:
«اختیار» به معنایى که انسان به نظر ساده و سطحى مى پذیرد، تحقق ندارد. عوامل بسیاری- آگاهانه و ناآگاهانه- در تحقق فعل خارجی دخیل هستند. در پژوهش حاضر با روش تحلیلی، منطقی به دیدگاه علامه طباطبایی(ره) پرداخته می شود که چه مراحلی را در بروز رفتار بیرونی فرد ترسیم نموده و کدام دلیل درونی یا بیرونی را سبب جهت دهی رفتار فرد معرفی می کند. لازمه پاسخ به این پرسش بررسی مبادی فعل و عوامل انگیزشی مؤثر بر آن مبادی است که جمعاً مراحل فعل را شکل می دهند. با غور در آثار علامه و تحلیل بیانات ایشان فهمیده می شود که هر فعلی مسبوق به یک سری مبادی درونی و بیرونی از سنخ ادراکی، تحریکی است که طی چند مرحله(9 مرحله درونی و دو مرحله بیرونی) به وقوع فعل می انجامد. عوامل درونی عبارت اند از: قوای نفس، علل غایی، گرایش ها، ادراکات، شوق، اراده، قوه عامله، عمل و ملکات نفسانی. علاوه بر این، محیط بیرونی و بعث و هدایت های الهی نیز در نوع عمل و انگیزش فعل دخیل هستند. این مبادی و لایه ها با فعل محقق در خارج تأثیر دوسویه به مثابه قوس صعود و نزول داشته و تأثیر مستقیمی بر فهم معنای اختیار، ملاک فعل اختیاری و دامنه آن دارد.