مطالب مرتبط با کلیدواژه

زمان اندیشی


۱.

جایگاه عشق در نظریه اخلاقی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس مولوی زمان عشق خود زمان اندیشی بی هشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
تعداد بازدید : ۱۶۰۴ تعداد دانلود : ۹۹۰
عشق، جایگاهی مبنایی در نظریه اخلاقی مولوی دارد. هویت زمانی یا «خود» محصول فکر زمان اندیش و مختصاتی محدود بین گره های زمانی ماضی و مستقبل است؛ هویتی که مطلوب نفس امّاره بوده، از طرف آن پشتیبانی می شود. مولانا حیات نفس را در گرو تغذیه از تخم غرض هایی می داند که در کشتگاه های زمانی آینده و گذشته به ثمر می نشینند. درنتیجه الگوی اخلاقی کلان وی در اطفای رذایل نفسانی، منقبض کردن این عرصه های زمانی است؛ زیرا فعلیت نفس در گرو زمان اندیشی معطوف به آینده و گذشته است؛ اما صعوبت این کار با توجه به بروز اوّل فجور و تکوینی بودن آنها در انسان از عهده عقل خارج است و پای عشق را به میان می کشد. چاشنی «بی هشی» یا رهایی از «خود» مطلوب ترین فرآورده عشق و آرزوی تکوینی انسان است؛ زیرا شخص در پرتو آن از رنج های آمیخته به «خود» رهایی می یابد و به مطلوبیت فطری موردنظر خود خواهد رسید.
۲.

تأثیر سه سطح هویتی انسان (نفسانی، عقلانی و روحانی) بر رشد اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق مولوی نفس اماره نفس مطمئنه هشیاری زمان اندیشی هویت نفسانی هویت عقلانی هویت روحانی بی هشی نفس لوامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۴۸۶۲ تعداد دانلود : ۱۰۴۰
مولوی در مثنوی براساس سیر تحولی ـ تشکیکی هویت انسان سه مرتبه هویتی را برای او قائل است. بر این اساس شخص در مرتبه نفسانی تحت کشش محرک های نفسانی و میدان هویتیِ بیرون از خود رفتار کرده، بازتاب هویت جمعی را «خود» خویش قلمداد می کند آدمی در این سطح هویتی در قبال استیفای حقوق خود از محیط، کمترین وظیفه را به محیط ارائه می دهد. در مرتبه هویت عقلانی، شخص بدون چشم پوشی از حقوق خود، در قبال حقوق محیط برای خویش وظایف تعیین شده ای قائل است. گفتگوهای درون شخصی حاصل مشاجرات عقل و نفس در این بازه هویتی است. اما هویت روحانی انسان که مولوی آن را نفس دوم یا هویت ازلی قلمداد می کند، در یک محیطِ بدون زمان به نام پسا مکان تعریف می شود. تعامل بین سطح هشیار یا «خود» انسان با این سطح هویتی، صرفاً از طریق «ذکر» حاصل شده و منجر به فربهی فکری شخص می شود. در این سطح هویتی، شخص در قبال حقوق اندک محیط بیشترین وظیفه را ارائه می دهد. مولوی الگوی چنین رفتارهایی را انبیا می داند. فرایند توبه، مقوله اختیار و زمان اندیشی (توزیع اندیشه در زمان های گذشته و آینده)، با ارتقای هویت انسانی دستخوش تغییر شده و در آستانه های خاصی کاملاً از بین می روند. عناصر یادشده در سطوح تحتانی هویت انسان پررنگ تر از سطوح میانی و فوقانی است.
۳.

بررسی رابطه بین تفکر استراتژیک و موفقیت استقرار مدل EFQM در شرکتهای مستقر در حوزه انرژی

کلیدواژه‌ها: تفکر استراتژیک مدل EFQM تفکرسیستمی فرصت جویی هوشمندانه تمرکز بر هدف زمان اندیشی فرضیه سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۷۲
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین تفکر استراتژیک و موفقیت استقرار مدل EFQM در سازمان هایی که این مدل در آنها پیاده سازی شده می باشد. این پژوهش از نظر هدف ، کاربردی بوده و از نظر روش اجرا ، توصیفی از شاخه همبستگی می باشد .تفکر استراتژیک بر اساس مدل جین لیدکا(1998) در پنج بعد نگرش سیستمی ، تمرکز بر هدف ، فرصت جویی هوشمندانه ، زمان اندیشی و فرضیه سازی مورد بررسی قرار گرفته است. این ابعاد در 24 سازمان مورد بررسی قرار گرفت که 11  سازمان دارای  EFQM و 13 سازمان فاقد این مدل بودند.از پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است .داده ها با نرم افزار SPSS 18 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که بین 4 بعد تفکر سیستمی ، تمرکز برهدف ، فرصت جویی هوشمندانه و فرضیه مداری  و موفقیت استقرار مدل EFQMرابطه معناداری وجود دارد .هم چنین نتایج این پژوهش نشان داد که ارتباط معنادار میان فرضیه زمان اندیشی و موفقیت استقرار مدل EFQM در شرکت های مستقر در حوزه انرژی رد شد .