فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱۷٬۸۰۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
گذار از بحرانهای زیستمحیطی بدون تغییر نگرش و سبک زندگی بشر، امری ناممکن است. زیستبومگرایان با تکیه بر همین تغییر نگرش و سبک زندگی کوشیدهاند با ورود به علوم مختلف، از ظرفیتهای آنها برای بهبود وضعیت محیط زیست بهره ببرند. الهیات و متون دینی به سبب گستره نفوذ خود قابلیت ایجاد چنین تغییری را دارند. متن اوستا به سبب ارزش دینی و اسطورهای آن و بسامد موضوعات در پیوند با محیط زیست از این دیدگاه درخور بررسی است. پژوهش پیشرو با رویکرد زیستبومگرایانه و با نگاهی تطبیقی، در پی آن است که به چگونگی تأثیرگذاری گزارههای اوستا بر سبک زندگی و نگرش افراد بپردازد و ضمن نقد برخی از پیامدهای احتمالی منفی، به ارزیابی جامع از قابلیتهای این متن برای صیانت از محیط زیست دست یابد. نتایج پس از پژوهش بر گزارههای اوستا نشان دادند منشأ کهنالگویی روایتهای نمادینآن، متأثر از ناخودآگاه جمعی و نیز تأثیرگذار بر ناخودآگاه انسان است؛ این، امتیاز اصلی متنهایی است که ارزش دینی اسطورهای دارند.گذشته از معدود گزارههای اوستا که با اهداف زیستبومگرایانه تناقض دارند، بسامد بالای مفاهیمِ در پیوند با محیط زیست و ارزش اسطورهای آنها ظرفیتی بالقوه و شایان توجّه برای زیستبومگرایان است. افزون بر تأثیرگذاری مستقیم این اثر بر باورمندان دیانت زرتشتی، تأثیر ژرف آن بر گویشوران زبانهای هند و اروپایی درخور توجّه است. این پژوهش، عمدتاً بر پایه نظریه ژیلبر دوران در حوزه تخیل و نمادپردازی برآمده از تخیّل با رویکرد اسطورهشناسی تطبیقی است.
ارزیابی فرجام شناسی رودلف بولتمان در الاهیات مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوانشهای سنّتی از آموزه فرجام جهان در الاهیات مسیحی شامل امید به تحقق قلمرو یا عالم دیگری است که فراتر از قلمرو زندگی در این جهان است و خبری از مرگ و رنج در آن نیست. الهیدانان مسیحی قرن بیستم نیز با وقوع جنگهای جهانی و فجایع ناشی از این وقایع به این آموزه توجه کردند. رودلف بولتمان الهیدان پروتستان با اشاره به خاستگاههای هلنی گنوسی، رواقی، ایرانی، عهد قدیم و جدید حاکم بر آموزه فرجام جهان با الهام از درونمایههای فلسفه مارتین هایدگر درباره وجود انسان و نظریه اسطورهزدایی خویش، خوانشهای سنتی از این آموزه را نقد و خوانشی اگزیستانسیالیستی از این آموزه ارائه کرده است. او معتقد است فرجام جهان، رخداد لحظهای یا جرقهای عرفانی نیست، یک وضعیت پیوسته است که مؤمن مسیحی در ایمان خویش بارها و بارها ظهور مسیح را تجربه میکند و از قید این جهان متناهی رها میشود. برای مؤمن مسیحی جهان قدیم در هر لحظه، تمام میشود و به انسانی رها از قید اضطرابهای این جهان متناهی تبدیل میشود. به باور بولتمان، این خوانش نهتنها با کتاب مقدس سازگار است، برای انسان معاصر مسیحی نیز فهمپذیر است و به نیازهای او پاسخ میدهد. ارائه خوانشی فهمپذیر و پاسخگو برای انسان مسیحی معاصر از امتیازات خوانش بولتمان است؛ ولی اسطورهزدایی او از مفهوم آخرالزمان مستلزم تقلیلهای گوناگون مانند تقلیل رستگاری به انسان و بیتوجهی به رستگاری غیرانسان، تقلیل رستگاری انسان به فرد انسانی و نادیدهگرفتن رستگاری جامعه انسان، تقلیل رستگاری انسان به رستگاری وجود / اگزیستانس انسان و بیتوجهی به امید مسیحی به زندگی پس از مرگ است.
بررسی تطبیقی تحلیلی نظریه تجسم اعمال باتکیه بر دیدگاه سید حیدر آملی و ملا هادی سبزواری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
92 - 125
حوزه های تخصصی:
مسئله تجسم اعمال یکی از مباحث مهم پیرامون معاد است که در آموزه های دینی مورد اشاره و تاکید قرار گرفته است و اندیشمندان بسیاری اعم از متکلمان، فیلسوفان و عرفا درباره آن سخن رانده اند. در این میان، عرفان و حکمت صدرایی به وجود رابطه عینی و تکوینی، میان اعمال انسان با ثواب و عقاب باور دارند. پژوهش حاضر با مبنا قراردادن دیدگاه سید حیدر آملی به عنوان نماینده عرفان و حکیم سبزواری به عنوان نماینده حکمت متعالیه، به شیوه توصیفی - تحلیلی، درصدد کشف شباهت ها، تفاوت ها و میزان تأثیرپذیری حکمت متعالیه از عرفان است. در پایان این نتیجه به دست آمده است که چیستی و چگونگی تجسم اعمال، از منظر هر دو اندیشمند بیانگر یک حقیقت است و دیدگاه حکمت متعالیه، قسیم دیدگاه عرفانی نیست. آنچه مسلم است، عرفان در تقریر این قاعده بر عینیّت و حضور اعمال انسان در مراتب وجودی، به صورت بالفعل اشاره دارد و حکمت صدرایی با تقریری برهانی و نوآوری های عقلانی، بر علیّت و ظهور ملکات نفس در مراتب مختلف وجودی تأکید می کند.
جاودانگی نفس از منظر برخی از فلاسفه
منبع:
کلام حکمت سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
53 - 68
حوزه های تخصصی:
پرسش از تجرد و خلود نفس انسانی و معنای زندگی از جمله دغدغه های اصلی است که از دیرباز ذهن اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. باور به حیات پس از مرگ، اصالت روح، تجرد و جاودانگی نفس انسانی در نوع تفسیر انسان از زندگی و در معناداری یا بی معنایی آن نقش مهم و اساسی دارد. در تحقیق حاضر نظرات برخی از فلاسفه همچون علامه طباطبایی، میرداماد و بزرگان هر سه مکتب فلسفه اسلامی را در رابطه با جاودانگی نفس مورد بررسی قرار گرفته است۔ در اندیشه علامه طباطبایی جاودانگی انسان امری مسلّم و طبیعی است۔ او انسان را موجودی فناناپزیر می داند که مرگ هرگز نقطه پایانش نخواهد بود. میرداماد در رابطه نفس با مرگ می گوید: «نفس با مرگ تکامل می یابد، نه از بین می رود و نه چیزی از کمالاتش کم می ش ود ه مچون خورشیدی که می درخشد و آینه ت یره ف قط خ ود را از ان عکاس ن ور محروم می ک ند و این م مانعت چیزی از کمال خورشید نمی کاهد». در پایان با توجه به دیدگاه حکما این نتیجه به دست آمد که فلاسفه با دلایل و براهین مختلف جاودانگی نفس را به اثبات رسانده و ثابت نموده اند که نفس انسان با مرگ جسمانی هرگز نمی میرد و بعد از جدا شدن از بدن به مراتب بالا رسیده و در نهایت به لقاء الله می رسد.
فلسفه استغفار معصومین (ع)
منبع:
کلام حکمت سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
69 - 87
حوزه های تخصصی:
از دیرباز عصمت پیامبران و ائمه (ع) از مسائل بسیار مهم در قلمروی عقاید دینی و بخش حجیمی از ادبیات دینی و معارف اسلامی را به خود اختصاص داده است. در نگاه شیعه پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) از هرگونه رجس و آلودگی مطهرند و از خطا و خطا معصوم هستند. با این حال در دعا ها و مناجات های اهل بیت (ع) فرازهای است که ایشان به گناهان بزرگ اعتراف کرده اند و به ناله و التماس مغفرت طلبیده اند. یک نمونه از این مناجات ها، دعای ابی حمزه است که منتسب به امام زین العابدین (ع). در نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نسبت این رفتار پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) را با عصمت بررسی می شود و روشن شد که میان عصمت و استغفار هیچ تعاند وجود ندارد. یافته ها نشان می دهد که استغفار امامان (ع) نشانه خوف و خشیت آنان از خداوند متعال، نشانه ژرفای معرفت آنان نسبت به خداوند متعال، نشانه تجلی هیبت و عظمت الهی بر قلب آنان، به خاطر قصور در مراتب پیشین، استغفار از زبان امت و احتمالات دیگر که در نوشتار حاضر ذکر شده است. افزون بر آن می توان وجوهی از توبه و استغفار را در نظر گرفت که نه تنها تلائم بلکه بر تلازم عصمت و استغفار دلالت دارد.
نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
95-112
حوزه های تخصصی:
مسئله ارتباط عقل و نقل و قلمرو تقدم و تأخر و انواع کارکردهای آنها از منظر شیخ مفید در این نوشتار با روش تحلیلی- توصیفی مورد کنکاش قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد، شیخ مفید به نقش مصباحی تصریح دارد و به علاوه از نقش تعاملی عقل جانبداری می کند. ایشان در تعریف عقل هم به بعد نظری آن پرداخته و هم به بعد عملی آن. شیخ مفید مانند معتزله معارف دینی را اکتسابی می دانند، ولی وجوب نظر را به دلیل امر الهی می گذارند نه عقل. وی عقل را در تمام مراحل استدلال و نتیجه گیری، محتاج وحی می داند. به عبارت دیگر، وحی هم محرک نخستین عقل است و هم کیفیت استدلال را به مکلف می آموزد. شیخ مفید عقل را بر خلاف اهل حدیث در فقه به کار گرفت ولی این سبب نشد که، قیاس را بپذیرد.
واکاوی اندیشه ابن تیمیه در باب تکفیر شیعه امامیه و نقد آن بر اساس منابع اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
۱۳۸-۱۱۹
حوزه های تخصصی:
ابن تیمیه (بنیان گذار مکتب سلف در جهان اسلام) از جمله شخصیت هایی است که در برخورد با آرای مخالف نظر خود، با محکوم کردن آنان به تکفیر، ایشان را به توبه توصیه نموده و در صورت امتناع، حکم به قتل آنان می دهد. در این میان، شیعیان نیز از جمله کسانی هستند که به تکفیر محکوم شده اند. مسئله تحقیق برآن است که چگونه ابن تیمیه باوجود منابع دست اول و متواتر، درجوامع روایی اهل سنت که در اثبات حقانیت مذهب شیعه وجود دارد، به تکفیر و منحط بودن این مکتب می پردازد. پژوهش پیش رو، با بهره گیری از روش تحقیق کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی توصیفی، صورت پذیرفته و یافته های تحقیق در واکاوی اندیشه ابن تیمیه نشان می دهد که وی، یا اصلاً مصداقی برای ادعای خود ارائه نمی دهد و به کلی گویی می پردازد و یا اگر مصداقی ذکر می کند، شیعه را از جاعلان حدیث معرفی نموده که از روایات ضعیف بهره جسته اند. این در حالی است که منابع روایی و تاریخی اهل سنت، مشحون از استناداتی است که اندیشه او در باب تکفیر شیعه را به چالش می کشد.
تاثیر تفاوت جنسیتی بر فعلیت انسانی و فعالیت اجتماعی از نظرگاه امامیه و وهابیت با محوریت اندیشه های آیت الله جوادی آملی و بن باز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
63 - 92
حوزه های تخصصی:
تفاوت جنسیتی،نوع انسان را به دو صنف بزرگ زن و مرد، تصنیف میکند.باوجودتمام اختلاف ها، زن و مرددرذیل نوعی واحد قرارمی گیرند،با این حال، اختلاف های وابسته به جنسیت، نگاه های متفاوتی را نسبت به فعلیت انسانی زن و فعالیت های اجتماعی او سبب شده. برخی، مرد بودن را نوعی کمال انسانی برشمرده و معتقدند زن به دلیل نوع خلقت و جنسیتش نمی تواند انسانی کامل به شمار رود و فعالیت اجتماعی او تنها مانعی درمقابل تعالی مرد است. در مقابل، اندیشمندان اسلامی معتقدند که ملاک در ارزش انسانی، تقواست و زن و مرد هر دو می توانند به کمالات انسانی دست یابند و اجتماع نیز به حضور زن، نیازمند است. هردواندیشه درمعرفت اسلامی، دارای نمایندگانی است؛اماآنچه ضرورت دارد، مشخص شدن نگاه اصیل اسلامی است و این مهم جز با عرضه این دو دیدگاه بر آیات و سنت ممکن نخواهد بود. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر تفاوت جنسیتی بر فعلیت انسانی و فعالیت اجتماعی از نظرگاه امامیه و وهابیت با محوریت اندیشه های آیت الله جوادی آملی و بن باز است که با روش تطبیق و تحلیل به نگارش درآمده است. براین اساس، بن باز دروهابیت ازجمله کسانی است که با اعتقاد به نقص عقل و ایمان زن،فعلیت انسانی اورا بی پاسخ قرار داده و به بهانه اختلاط، اوراازحضوردراجتماع بازمی دارد.درمقابل، آیت الله جوادی،مهم ترین بعد انسان را روح می داند که جنسیت درآن معنا ندارد و زن و مردبا تقوا پیشگی می توانند مراحل فعلیت خودرابدون هرگونه تبعیض،پشت سرگذارند.فعالیت اجتماعی نیز برای زن، بارعایت حدوداسلامی،جایز و در برخی موارد،ضروری است. این نگاه، افزون برمطابقت با عقل،برگرفته ازآیات قرآن و روایات است.
اگر ابن سینا رهبر سازمان شما بود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تردیدی وجود ندارد که امروزه، سازمان ها یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی ای هستند که در پیشرفت و توسعه جوامع، نقشی عمده ایفا می کنند و نقش آفرینی آن ها در برآوردن نیازهای جوامع، مشروط به وجودداشتن مدیران توانمند و اثرگذار است. در گذشته، سازمان ها به صورت کنونی وجود نداشتند؛ اما در مجموعه ها و نهادهای اجتماعی قدیم نیز نقش افرادی به عنوان کارآفرین یا رهبر در ترسیم نقشه راه و برقرارکردن عدالت درمیان افراد جامعه، ضرورتی انکارناپذیر بود. ازمیان فیلسوفان مسلمان، ابن سینا در آثار متعدد خود به اهمیت اجتماع و مشارکت همگان برای رسیدن به اهدافی همچون سعادت همه افراد جامعه و همچنین ضرورت وجود فردی مدیر و عادل برای رهبری و مدیریت مردم اشاره کرده است. از آنجا که او همواره به دنبال تلفیق اندیشه های یونانی و اسلامی بوده، بسیاری از تفکراتش درباره مسائلی همچون ضرورت وجود نهادهای اجتماعی، نحوه مدیریت جامعه، و ویژگی های رهبر و مدیر خردمند با نظریات فیلسوفان غربی مانند افلاطون، هم راستاست. در این پژوهش، ازطریق گردآوری داده ها با استفاده از روش کتابخانه ای، ضمن اشاره به برخی نظریات و اندیشه های فیلسوفان غربی درباره ضرورت وجود مدیر و رهبر اخلاق مدار و همچنین چگونگی اداره خردمندانه سازمان ها، با تحلیل و توصیف محتوایی، آرای ابن سینا در این زمینه را تبیین و بررسی می کنیم. پژوهش حاضر ازنوع میان رشته ای و متعلق به حوزه فلسفه کاربردی است.
نقد جایگاه سلف در منطق فهم سلفیه از دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
91 - 116
حوزه های تخصصی:
گذشته گرایی و فهم سلف، به ظاهر جایگاه کاشفیت را در منطق نقلی سلفیه در فهم دین دارد و نه به عنوان منبع مستقل در عرض سنت نبوی برای دین شناسی؛ لیکن این شیوه، در عمل پس از سنت نبوی و حتی گاهی برتر از آن قرار گرفته و از مهم ترین شیوه های عملی فهم دین از منظر سلفیان است که این نوشتار بر پایه روش توصیفی تحلیلی، به نقد این گونه از منطق نقلی سلفیه در فهم دین می پردازد و می نماید که اصل ورود فهم سلف به منطق فهم دین و لزوم پیروی از ایشان، بی اساس و ابداع شخصیت حقوقی برای آنان است که به تسری عصمت برای کسانی می انجامد که چنین پیراستگی ای ندارند، از این رو پیروی از آنان مصداق نفی قرآنی بر تقلید کورکورانه از کسانی است که نه تنها عدالت ندارند؛ بلکه معیارهای قرآنی الگوی شایسته را نیز در آنان نمی توان یافت. از سویی برتری فهم سلف با چالش های بسیار قرآنی، روایی و عقلی روبروست که نوشتار حاضر با دقت نظر به تبیین آن ها پرداخته و روشن می سازد که سلفیان در کاربست سلف گرایی در فهم دین به اشتباه رفته و به جای بهره گیری از خاندان عصمت و طهارت:، به دامان کسانی دست آویخته اند که صلاحیت لازم برای راهبری و راهنمایی در فهم دین را ندارند و به این خطا نیز بسنده نکرده و در موارد بسیاری سنت سلف را نه تنها بر خلف، بلکه بر سنت نبوی و حتی شریعت برتری بخشیده اند که بطلان آن روشن است.
نگاهی دیگر به اندیشههای ملاصدرا با رویکرد حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمیان تمام اعلام نظرها و بحثها و گفتوگوها از گفتمانهای مختلف که میراث فکر و اندیشه بشر است گفتمان غالب نه در یک شهر و کشور بلکه کل جهان، گفتمان حقوق بشر است. اصول و قواعد و ارزشهای حقوق بشری و جنبههای مختلف آن همچون نسبیگرایی یا جهانشمولی حقوق بشر علاوه بر طرح در نشستها و هم اندیشیهای دانشگاهی و فلسفی، در محافل خصوصی و شخصی و در بستر جامعه مورد توجه قرار گرفته است. به همین جهت بازخوانی نظرها و اندیشههای بزرگان فلسفه و دریافت فهم آنان از حقوق بشر میتواند بر فهم بیشتر و امروزی از نظرات آنان و به هدف نهایی حقوق بشر که کرامت انسانی و زندگی شرافتمندانه است و در منظومه فکری بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه جایگاه بلندی دارد کمک کند. در این راستا در این مقاله با این پرسش که حقوق بشر و ارزشهای آن چه جایگاهی در اندیشههای ملاصدرا داشته است به پژوهش با روش کیفی پرداخته و این نتیجه حاصل شد که در نظام فکری ملاصدرا با توجه به نوع رهیافت و رویکرد وی به مبانی نظری فلسفی، نزد وی حقوق بشر از اصالت و اهمیت برخوردار نیست.
کاربست معیار صدق شناخت در علوم اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
129 - 144
حوزه های تخصصی:
مسأله علوم اجتماعی مورد توجه بسیاری از اندیشمندان اسلامی در این حوزه است و سعی میکنند این مسائل را از نسبی گرایی رهایی دهند. علامه در این مسأله یکه تاز بوده و ادراکات اعتباری را به طور مفصل بحث کرده است که بیشتر از ابداعات علامه بوده است. به طور کلی ادراکات دارای دو قسم است ادراکات حقیقی و اعتباری. ادراکات حقیقی مستقل بوده و معیار آن منتهی شدن ادراکات نظری به بدیهی است و ادراکات بدیهی خود معیار بوده و نیازی به معیار بیرونی ندارد. اما آنچه مورد توجه است ادراکات اعتباری است که بنیان های اخلاق، حقوق و علوم اجتماعی به آن وابسته است. این ادراکات را با مکانیسم اعتباری سازی میتوان تبیین کرد به این معنا که ابتدا نسبتی در خارج میان دو امر واقعی ادراک میشود که نسبتی حقیقی است و در خارج تحقق دارد؛ اما انسان به خاطر احساساتی که دارد این نسبت واقعی را از جایگاه حقیقی خود خارج میکند و میان خود و امر دیگری قرار میدهد. در مواردی که اعتبار سازی رخ میدهد همیشه آن نسبت خارجی ادراک شده به صورت معقول ثانی فلسفی تصور میشود. علامه معتقد است که نباید میان منشأ شیء و خود شیء خلط کرد. به طور کلی نسبی گرای علامه با نسبی گرایی مشهور کاملا متفاوت است. معیار شناخت در ادراکات اعتباری این است که بتوان «باید» را در آن فرض نمود. در نوشتار حاضر در صددیم معیار صدق شناخت ادراکات اعتباری در علوم اجتماعی را بررسی کرده و پیامدهای آن را ارائه دهیم.
تکامل خودبنیادانه عقل در تفکر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقل در تفکّر فارابی بنیادی است که شالوده ی فلسفه را بنا می نهد؛ به گونه ای که می توان همه ی عرصه های تفکّر او را بسطِ قلمروهای عقل نام داد. اما پرسش این است که نقش خود عقلْ در تکامل اش چیست؟ آیا عقل سراپا متّکی به اعطای عقل فعّال است، یا به فعّالیت خود عقل نیز اتّکا دارد؟ با توجه به این پرسش هدف مقاله ی حاضر بازسازیِ تکاملِ خودبنیادانه ی عقل در تفکّر فارابی است. مقاله می خواهد به این پرسش ها از خلال بررسی، توصیف و تحلیل مناسبات افکار فارابی در آثار مختلف او پاسخ دهد. نتیجه ی کوشش حاضر این است که عقل در مسیر تکامل اش از عقل بالقوه تا عقل بالفعل و عقل مستفاد بیشتر به فعّالیّت خود متّکی است و بدین جهت به خودآیینی و در نهایت به هم رتبه شدن با عقل فعّال می رسد؛ زیرا در پی کوشش عقل است که اعطا صورت می گیرد. به یک معنا، عقل در خروج از بالقوه گی به فعلیّت همواره وهله های تجدّد خود را رقم می زند و این تجدّد با کشف معقولات اشیا و درونی شدن آن برای عقل رقم می خورد.
تحلیل و بررسی دیدگاه اشاعره معاصر کردستان ایران نسبت به فلسفه ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه اشاعره کردستان ایران نسبت به فلسفه ورزی انجام شد. برای نیل به این هدف، از روش پژوهش کیفی مبتنی بر پدیدارشناسی استفاده شد که با ابزار مصاحبه صورت گرفت و در آن از 12 نفر از متکلمان صاحب نظر حوزوی و دانشگاهی معاصر کردستان در رابطه با فلسفه ورزی مصاحبه به عمل آمد. سؤالات مصاحبه مبتنی بر اهداف تحقیق، طرح و پرسیده شد. یافته ها نشان داد ند نگرش متکلمین اشعری کردستانی در بخش علمای حوزوی، حاکی از تبعیت آنان از روش سنتی اشاعره در مخالفت با فلسفه ورزی است و در طرح و آموزش مسائل کلام قدیم و جدید، تکیه بر قرآن و سنت و نگاه عقلی مبتنی بر متون دینی را کافی و پیروی از فلسفه ای با ریشه یونانی و تقلیدی را کاری عبث می دانستند؛ اما در جامعه دانشگاهی اشعری مسلک به دلیل تعامل با دانشگاهیان در رشته های علوم انسانی و اساتید و محتوای دروس فلسفی دانشگاهی به فلسفه ورزی تمایل بیشتری داشتند؛ بنابراین، با توجه به روند گسترش فلسفه ورزی در بین اشاعره معاصر جهان، اشاعره کردستان بر همان رویه سنتی مخالفت با فلسفه ورزی اهتمام داشتند.
بازخوانی اشارات قرآن کریم به جایگاه ایرانیان (سوره جمعه)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
7 - 20
حوزه های تخصصی:
آیات آغازین سوره جمعه از برانگیخته شدن پیامبر خاتم؟ص؟ در میان امیین سخن می گوید و این که آن حضرت بر آنان آیات قرآن را تلاوت می کند و موجبات تزکیه آنان را فراهم می آورد و به آنها کتاب و حکمت می آموزد و در ادامه به کسان دیگری اشاره شده که در آینده خواهند آمد و از تلاوت ها و تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت رسول بهره خواهند برد «و آخرین منهم لما یلحقوا بهم». نوشتار پیش رو درصدد حل این مسئله است که مقصود از آن کسان دیگر کیست. به حسب پاره ای از احادیث آیه مورد نظر ناظر به قوم فارس است و این دیدگاهی است که مفسران شیعه و سنی آن را به عنوان یک احتمال قابل توجه مطرح کرده و بلکه برخی از مفسران آن را بر سایر احتمالات ترجیح داده اند. در نوشتار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی ابتدا روایات مربوط به آیات مورد نظر نقل و تحلیل خواهند شد و در ادامه دیدگاه مفسران در این باره مورد کنکاش قرار خواهد گرفت. چنین به نظر می رسد که با توجه به روایاتی که در این باره وجود دارد دیدگاهی که آیه مورد نظر را ناظر به قوم فارس می داند کاملاً موجه و به عنوان یک احتمال قوی قابل دفاع است.
مقایسه جایگاه نفس الامری ذات و تعیّنات الهی در دو منظر صدرایی و عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
21 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش اعتباری یا غیراعتباری دانستن تمایز تعیّنات حقی از ذات حضرت حق، از پرسش های مشترک در حکمت و عرفان اسلامی است. پرسش این است که آیا تعیّنات علمی احدی و اسمایی، حقیقتاً و در نفس الامر با یکدیگر متمایزند یا تمایز مقام ذات از مقام احدیت و واحدیت، امری اعتباری است و این عناوین، فارغ از اعتبار ذهنیِ فاعل شناسا، هیچ گونه تعدد و تمایزی ندارند. در همین راستا، هدف این پژوهش، کشف نگرش عرفان اسلامی و حکمت متعالیه در خصوص این موضوع است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل اصطیادی و مقایسه، به بررسی تحلیلی و تطبیقی نگرش عرفانی و صدرایی در این موضوع پرداخته است؛ همچنین این تحقیق مبتنی بر داده های کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته های تحقیق از این قرار است که تمایز ذات و تعیّنات حقی در کلام ملاصدرا به تمایز وجود و ماهیّت و تمایز محیط و محاط تنظیر شده اند که نشان دهنده تمایز نفس الامری ذات و تعیّنات در حکمت متعالیه است؛ همچنین اعتقاد عارفان اسلامی به تقدم رتبی مقام باطن و غیب نسبت به مقام شهادت و صورت و اعتقاد آنان به تمایز احاطیِ ذات و تعیّنات، به روشنی به تمایز نفس الامری حضرت ذات از حضرت اسماء دلالت می کند. نتیجه تحقیق آن است که عینیّت ذات و صفات در نگرش عرفانی و صدرایی مربوط به ساحت وجود و تحقّق است و منافاتی با تقدّم رتبی و نفس الامری مقام ذات نسبت به مقام صفات ندارد.
بررسی تحلیلی باورمندی مسلمانان به تبار نبوی و فاطمی مهدی موعود عج تا آغاز غیبت صغری با تأکید بر امامیه
منبع:
جامعه مهدوی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳)
146 - 173
حوزه های تخصصی:
باور به مهدی موعودO را می توان یکی از مهم ترین نقاط اشتراک در اکثر گروه های مسلمان دانست. در این میان و در عرصه های متنوع باورداشت های مرتبط با مهدی، موضوع تبار او نیز همواره مورد اهتمام بوده است که یکی از مهم ترین آموزه ها، تبار نبوی و فاطمی او یعنی اتصال نسب مهدی به پیامبر اسلام| و حضرت فاطمه^ است. پرداختن به این موضوع از آن جهت ضروری و پرفایده خواهد بود که به توسعه مباحث تاریخ فکر و بررسی های تحلیلی در باورداشت های مهدوی کمک خواهد کرد؛ چنان که با توجه به اهتمام گروه های مختلف به این مسئله در سده های نخست، در بازخوانی کوشش های مهدوی جریان های اجتماعی سودمند خواهد بود. بنابر آنچه گفته شد این تحقیق از رهگذر بهره گیری از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصادر نخستین تاریخی و حدیثی و غیره و با بهره گیری از روش ها و اصول پذیرفته شده در مطالعات تاریخی و علوم درگیر مانند کلام و حدیث بر آن است که میزان اهتمام مسلمانان، به ویژه امامیان را در مورد نسب نبوی و فاطمی مهدی بازنشانی کند و سیر این باور را با درنظرگرفتن بسترهای اجتماعی تا قبل از غیبت صغری رصد کند. به نظر می رسد اهتمام به نسب نبوی مهدی، انگاره ای پذیرفته شده برای اکثر گروه های موعودگرا است و هر کدام تلاش می کردند تا به نوعی خود را به پیامبر| متصل سازند؛ چنان که نسب فاطمی مهدی و تأکید اهل بیت^ بر این موضوع که احتمالاً در جهت تقابل با فعالیت های کیسانیان بود، کم کم به باوری بنیادین برای تمام گروه های مسلمان بدل شد.
بازخوانی اشارات قرآن کریم به جایگاه ایرانیان (سوره مائده)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
7 - 36
حوزه های تخصصی:
در آیه 54 سوره مائده خداوند متعال به مؤمنان عصر بعثت چنین هشدار می دهد که اگر به دین خود پشت کنید خداوند در آینده قومی با ویژگی های برجسته را خواهد آورد که دین او را یاری خواهند نمود. در این باره که مقصود از قوم یاد شده در آیه کیست مفسران دیدگاه های مختلفی ارائه کرده اند که طبق برخی از آنها مقصود قوم فارس یا اهل یمن است در این باره روایات متعددی نیز از پیشوایان معصوم وجود دارد که به حسب آنها مقصود اهل فارس و یمن هستند که به یاری امام زمان7 برخواهند خواست. نوشتار پیش رو پس از بررسی آیه مورد نظر به نقل و تحلیل روایاتی که در این باره وجود دارد و نیز به بررسی دیدگاه مفسران در این خصوص می پردازد و این احتمال که آیه ناظر به نسلی از نژاد فارس و اهل یمن است که در آخرالزمان برای حمایت از دین خداوند نقش آفرینی خواهند کرد را تقویت می کند.
شادی و غم از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شادی و غم از مهم ترین و اساسی ترین حالاتی هستند که برای هر فردی در زندگی اش عارض می شوند. درمیان متفکران مسلمان، ابن سینا برای تحلیل و بررسی این کیفیت نفسانی، بسیار کوشیده و این دو مقوله را درپرتو رابطه نفس ناطقه با بدن و نیز حالات روح بخاری بررسی کرده است. پژوهش حاضر حول سه محور اصلی بدین شرح صورت گرفته است: نخست، تبیین حقیقت شادی و غم، و این مسئله که لذت با شادی و غم با درد، رابطه ای مطابق دارد و عروض یکی از حالات، مستلزم عروض حالت دیگر به انسان است؛ دوم، چگونگی عروض شادی و غم در نفس انسان که در این حوزه، بوعلی شادی و غم را از دو جهت، عارض بر انسان دانسته است: یکی تصورات نفسانی و دیگری عوارض بدنی؛ سوم، تأثیر شادی و غم بر سلامت و بیماری انسان، بدین شرح که این دو مقوله به دلیل اثرگذاشتن بر روح بخاری، نقشی مهم در سلامت انسان ایفا می کنند. ازنظر ابن سینا مکررشدن شادی به بروز شادی بیشتر در انسان و تکرار غمناک بودن به ناراحتی و غم بیشتر در او می انجامد. از دیگر یافته های این پژوهش، تقسیم کردن شادی و غم بر سه قسم حسی، خیالی و عقلی را می توان ذکر کرد.
علم خدا از دیدگاه ابن سینا و دانس اسکوتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث از صفات الهی از جمله مباحث مهم در فلسفه و الهیات است در میان صفات الهی صفت «علم» همواره از توجه بیشتری برخوردار بوده است، چراکه در تبیین بسیاری از مسائل کلامی تأثیر ویژه ای داشته است. شیخ الرئیس ابن سینا و دانس اسکوتس نماینده ی دو دیدگاه اساسی درباره علمِ حق تعالی در دو سنت فلسفی اسلامی و مسیحی اند که در این تحقیق مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفته اند. ما در این مقاله ضمن برشمردن وجوه مشترک این دو فیلسوف نامدار در مساله علم؛ همچون اعتقاد به وجود صور موجودات در علم الهی قبل ازخلقت واقعی آنها، لحاظ نکردن صور م عقول یا م ُثل اف لاطونی به مثابه موجوداتی مفارق، و اینکه خ دا در ام ر خ لقت ع الَم و انسان، غرضی خارج از ذات خویش ندارد و آفرینش صرفاً ناشی از عشق خدا به ذات خویش است به تشریح ت فاوت اص لی دیدگاه این دو فیلسوف در مساله ی علم الهی که فاعل بالقصد دانستن پروردگار از نظر اسکوتس، و فاعلِ بالعنایه دانستن خدا از نظر ابن سینا ض من توجیه خلقت برمبنای ف یض یا صدور است.