فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۹٬۷۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری سیاسی نوع خاصی از آموزش سیاسی است که به موجب آن مردم نگرش ها، ارزش ها، باورها، عقاید و رفتارهای خود را به نحوی توسعه می دهند تا برای یک شهروند خوب شدن در کشورشان مساعد باشد. همچنین جامعه پذیری سیاسی فرایندی است که بوسیله آن مردم به عقایدشان راجع به سیاست شکل می دهند. بنابراین مردم در حین فرایندی که جامعه پذیری سیاسی نامیده می شود با فرهنگ سیاسی آشنا می شوند. آموزش سیاسی از کودکی آغاز و در سراسر عمر شخص ادامه می یابد. با این وجود تحولات شگرف در فناوری اطلاعات واقعیت انکارناپذیری است که می تواند تغییرات اساسی در روند فرهنگ و جامعه پذیری سیاسی ایجاد نماید. در این مقاله نقش فناوری اطلاعات بر جامعه پذیری سیاسی و به تبع آن فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت. روش پژوهش در این مقاله توصیفی– تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای خواهد بود. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تحولات فناوری اطلاعات بر فرهنگ و جامعه پذیری سیاسی خواهد بود. نتیجه حاصل از این پژوهش این است که چون جامعه پذیری سیاسی منجر به رفتار سیاسی می شود؛ پس بر فرهنگ سیاسی نیز تأثیر گذار است و توسعه فناوری اطلاعات در این دگرگونی نقش اساسی را ایفا می نماید.
تاثیرمخاطره انگیز رسانه های اجتماعی بر کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی ازرسانه های قدرتمند ارتباط جمعی به شمار می آیند. زیرا به دلیل ویژگی های منحصر به فرد خود تعداد بی شماری از افراد را درسراسر دنیا م ورد خ طاب قرار می دهند. هم چنان که رسانه های اجتماعی می توانند در هوشیار کردن، اطلاع رسانی، پژوهش، سرگرمی و... نقش مهمی داشته باشند؛ برنامه های تخریبی و نابهنجاری نیز دارند؛ تا جایی که برخی از جامعه شناسان و کارشناسان فرهنگی را برآن داشته تا برای مصونیت جامعه انسانی، به ویژه نهاد خانواده و کودکان و نوجوانان چاره اندیشی کنند. بدین ترتیب، تأثیر برنامه های این ابزار قدرتمند بر افکار عمومی و عملکرد آن را به ویژه از نظر تربیتی و جامعه پذیری نباید از نظر دور داشت. امروزه استفاده از سایت های رسانه های اجتماعی رایج ترین فعالیت در میان کودکان و نوجوانان است. مقاله حاضر با عنوان " تاثیرمخاطره انگیز رسانه های اجتماعی بر کودکان و نوجوانان " سعی دارد، تاثیرات و پیامدهای منفی وابستگی کودکان به رسانه های اجتماعی را مورد بررسی قرار دهد. برای رسیدن به هدف مذکور ابتدا مبانی نظری تحقیق در مورد رسانه های اجتماعی مطرح شده، سپس انواع کارکردهای رسانه های اجتماعی و وظایف رسانه به عنوان یک وسیله ارتباطی مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. سپس به تحقیق مقدارزمانی که کودکان در شرایط مختلف سنی صرف استفاده از رسانه های اجتماعی می کنند و دلایل استفاده از این رسانه ها توسط کودکان و انتظاراتی که کودکان و والدین آنها از این رسانه ها دارند، می پردازد. در انتها نیز به نقش متخصصان اطفال (PEDIATRICIANS ) و مشکلات بالقوه ای استفاده از رسانه های اجتماعی همچون مزاحمت سایبری، "افسردگی فیسبوک "مزاحمتهای جنسی ، قرار گرفتن در معرض محتوای نامناسب و نگرانی های حریم خصوصی و ردپاهای دیجیتالی پرداخته می شود.
نقش اینترنت در فروکش کردن جنبش های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
دانشمندان علوم اجتماعی، تا کنون تصور می کردند که گسترش استفاده از شبکه های اجتماعی، می تواند نقش بسیار مثبتی در افزایش شتاب جنبش های اجتماعی ایفا کرده و درصد موفقیت آنها را به نحو چشمگیری با فراخوان های گسترده ی توده ی مردم در مقابل دولت تضمین کند. هرچند در گذشته نخبگان جنبش ها با استفاده از شبکه های اطلاع رسانی سنتی با سرعت کم و هزینه بالا به بسیج عمومی مردم می پرداختند، ولی با روی کار آمدن رسانه های جدید، گسترده و در دسترس عموم علاوه بر سرعت بسیار بالا در اطلاع رسانی هزینه های این امر نیز به طور چشم گیری کاهش پیدا کرد. اما استفاده از این رسانه ها، در بعضی موارد مسیر جنبش اجتماعی را تغییر داده و خود به عنوان آفت نمود پیدا کرده است. نمونه مورد بررسی این پژوهش جنبش سبز ایران در انتخابات ریاست جمهوری 13۸۸ است که با گذر زمان به جای اینکه رسانه های جدید به فراخوان بیشتر و بسیج مردمی کمک کنند، خود به عاملی منفی در به نتیجه رسیدن اهداف جنبش تبدیل شده است. یکی از سایت های اشتراک گذاری محتوا در سال های 88 سایت بالاترین بود. این سایت علاوه بر اینکه مکانی برای اشتراک گذاری اخبار مهم توسط کاربران فعال ایرانی به شمار می آمد به طور ضمنی شبکه ای اجتماعی مابین کاربران و اخبار منتشر شده در خود ایجاد می کرد. در این مقاله بر روی ویژگی ها و ساختار رفتاری شبکه اجتماعی نهفته در سایت بالاترین پرداخته می شود. برای این منظور ابتدا اخبار منتشر شده در بازه ی زمانی مورد مطالعه این پژوهش، 19خرداد تا 22 بهمن 1388 جمع آوری شده و سپس توسط یکی از ابزارهای تحلیل شبکه اجتماعی، گراف حاصل شده از مجموعه داده واقعی از این شبکه ترسیم شده است. با مطالعه الگوی رفتاری اشتراک گذاری اخبار بر روی این شبکه اشتراک خبر و نیز تطبیق آن با وقایع در محیط حقیقی تأثیر منفی رسانه های اجتماعی بر جنبش های اجتماعی تأیید گردید.
بررسی امکان بازنمایی امر قدسی در قالب تصویر متحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از نسبت بین دین و رسانه، در سال های اخیر به دغدغه جدی صاحب نظران دینی از یک سو و متخصصان رسانه از سوی دیگر تبدیل شده است. در این میان، تجربه تصویری نمودن امر قدسی یا ماورائی یکی از تجاربی است که بیش از سایر تجربه ها به ویژه در برنامه های دینی تلویزیون مشاهده شده است. لذا این سؤال به طور جدی مطرح می شود که آیا اساساً امکان بازنمایی امر قدسی وجود دارد؟ در این مقاله تلاش شده است تا ضمن برشمردن موانع پیش روی این بازنمایی و مسائل آن، تا حد امکان راه حل هایی برای خروج از بن بست ها ارائه گردد . نتیجه مطالعه نشان می دهد که دو راه حل اصلی بازنمایی امر قدسی در قالب تصویر، «سبک استعلایی» و «بهره گیری از سمبول ها» هستند. این دو راه حل در دو انتهای یک محور قرار دارند که یک سوی این محور، امر قدسی و سوی دیگر محور، امر بشری است. سبک استعلایی، مخاطب را از امر بشری به سوی امر قدسی می کشاند و تجربه آن را برای مخاطب فراهم می کند و با بهره گیری از سمبول ها، امر قدسی را در قالب امر بشری برای مخاطب به ارمغان می آورد. این هر دو راه حل اگر چنانچه بر پایه شناخت دقیق دینی و عقلانیت مبتنی بر آن شکل نگرفته باشد، این مسیر را به بیراهه می کشاند.
نقش زنان در فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اقتصادی زیربنای توسعه محسوب می شود و زنان در شکل دهی به فرهنگ اقتصادی جامعه نقش مهمی ایفا می نمایند. نقش مربی گری زنان در جامعه موجب می شود تا رفتارها و نگرش های اقتصادی ایشان خصوصاً در بعد مصرف، بستر تربیتی را برای توسعه جامعه فراهم نماید. مؤلفه های اصلی مصرف یعنی سطح مصرف و چگونگی مصرف در بستر خانواده و توسط مادران شکل می گیرد. این مقاله نقش زنان را در شکل گیری فرهنگ اقتصادی مطلوب با توجه به مفاهیم موجود در سیاست های اقتصاد مقاومتی، بررسی نموده است. یافته ها بیانگر آن است که با بهسازی و ارتقاء فرهنگ مصرفی زنان، تولیدگرایی نیز در میان ایشان افزایش می یابد. اصلاح فرهنگ مصرفی و افزایش روحیه تولیدگرایی، زمینه ساز توسعه اقتصادی بوده و این با اهداف سیاست های اقتصاد مقاومتی همسو می باشد.
نقش تفاوت های فرهنگی و هویتی در خودابرازی کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی؛ مورد مطالعه، دانشجویان دانشگاه های تهران، امیرکبیر و صنعتی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی، با قابلیت های خاص خود ازجمله مخاطب محوری، مشارکتی و تعاملی بودن، امکان گمنامی، و نظارت ناکافی، امکانات بالقوه ای را برای خودابرازی کاربران فراهم کرده اند. باوجود این، تفاوت های فرهنگی، در چگونگی خودابرازی کاربران در شبکه های اجتماعی تأثیرگذار است. این مقاله نقش تفاوت های فرهنگی را در خودابرازی دانشجویان سه دانشگاه تهران، امیرکبیر، و صنعتی شریف، در شبکه های اجتماعی فیس بوک و گوگل پلاس، بررسی و تبیین کرده است. به این منظور، یک پرسش نامه آنلاین، طراحی و به صورت تصادفی، برای دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد سه دانشگاه یادشده که کاربران شبکه های اجتماعی بودند، فرستاده شد. تعداد 371 دانشجو به سؤالات پرسش نامه پاسخ دادند. نتایج تحلیل کمّی داده ها نشان می دهد که زنان، در مقایسه با مردان و اقلیت های قومی، در مقایسه با گروه اکثریت، تمایل بیشتری به حمایت از تفاوت های فرهنگی خود در شبکه های اجتماعی دارند، اما این فعالیت در گروه اکثریت دینی (شیعه)، بیش از اقلیت های دینی ایران است و اقلیت های دینی در مقایسه با شیعیان به میزان کمتری به تولید محتوا در مورد حمایت از مذهب خود پرداخته اند.
A Reflection on Shaping the Virtual Space Based on Religious Values
حوزههای تخصصی:
This paper initially examines theories proposed by Feenberg about
technical systems and alternative modernity, analyzes his thoughts, and
concludes that a framework of values needs to be provided in shaping
technical systems. In a society like Iran, where policy makers are looking for
the realization of Islamic values, this framework of values is derived from
Islam. To explain the relationship between religion and technology, the
concept of concretization has been used up, according to which, all aspects
of civilization, including technical systems must be concretized based on
Islamic values. Virtual space as a part of the technical systems must be
concretized with a holistic approach, based on Islamic values, and for this
purpose, there is no choice but a collective social life based on religious
values. The concluding section of the paper also tries to deal with another
significant issue which predicts the future of concretization at the level of
civilizations which will be offered using the metaphor of the ‘sand desert’.
بررسی شاخص های برندسازی شخصی و سیاسی ترامپ و بازنمایی رسانه ای آن با تأکید بر رقابت های انتخاباتی 2016 ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبلیغات سیاسی و مدیریت تصویر سیاسی و برند ( brand ) الگویی جدید برای توسعة ارتباطات سیاسی ( Political communication ) است. مفهوم برندسازی ( branding ) و برند شخصی ( Personal brand )، در این میان، روشی تازه و نشان دهندة تغییر الگوی ارتباطات سیاسی است. اکنون در دوره ای زندگی می کنیم که همه ابعاد زندگی بشر تحت سیطرة رسانه تعریف می شود و رسانه ها تاثیر مختلفی بر سطوح فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی مذهبی زیست انسان ها دارند. در دنیای امروز نفوذ شخصی افراد بیش از همیشه نقش مؤثر دارد، امروز ماهیت اصلی برند ای جاد تمایز است. از دیدگاه محقق ان، برند شخصی چیزی فراتر از قدرت تأثیرگذاری در ارتباطات و البته ارتباطات سیاسی بوده و اثر آن در ارائة تصویر فرد حائز اهمیت است. در این بستر و با وجود سیطرة هر روزة رسانه ها، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده در سال 2016، سعی کرد با بهره گیری از نحوة ارائة شخصی خود در رسانه، بسیاری از ساز و کارهای کنش جمعی سنّتی سیاسی در آمریکا را متحول کند. ترامپ، چهل و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا یک کارآفرین اقتصادی موفق و متأثر از فضای بازاریابی سیاسی ( Poltical Marketing ) ، توانست خود را در فضای انتخاباتی آمریکا به عنوان یک ” برند شخصی“ ارائة کند و برندة انتخابات باشد. در واقع، ترامپ با بهره گیری از اصول و تاکتیک های بازاریابی سیاسی، نوع نیاز جامعة آمریکا را به درستی تشخی ص داد و با بر هم زدن مع ادلات سیاسی حتی جمه وری خواه ان، با برن دسازی شخص ی ( Personal branding ) منحصر به فرد خود، پیروز انتخابات شد. این پژوهش در صدد واکاوی نحوة بازنمایی شخصی و استراتژی های ترامپ در برجسته ساختن شخصیت خود و نحوة بازنمایی رسانه ای آن است. ترامپ، به ویژه در مناظره های تلویزیونی در برابر رقیب خود هیلاری کلینتون، با برانگیختن توأمان حس خشم در میان تودة آمریکایی ها از سویی و احساس جمعی رجعت به آمریکای با عظمت (great) از سوی دیگر، توانست خیل عظیمی از رأی دهندگان را با خود همراه سازد. با توجه اهمیت و نقش برند سازی سیاسی ( (political branding و تأثیرگذاری آن، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بهره گرفتن از منابع کتابخانه ای و اسناد اینترنتی و مرور ادبیات و مطالعات مربوط در زمینة برند شخصی و برند سیاسی به واکاوی نحوة بازنمایی برند شخصی دونالد ترامپ و ابعاد آن با تأکید بر رقابت های انتخاباتی 2016 ایالات متحده و بازنمایی رسانه ای آن می پردازد.
ارزیابی ماهیت و عملکرد کمیته بین المللی حمایت از روزنامه نگاران
حوزههای تخصصی:
امروزه با درک صحیح از اهمیت فعالیت های روزنامه نگاران و با اعتقاد به نقش این گروه در تأمین حق آزادی بیان، تدابیر و اقداماتی برای حمایت از روزنامه نگاران در سطوح مختلف(بین المللی، منطقه ای و ملی) پیش بینی شده است. در این میان سازمان های بین المللی غیردولتی که عمدتاً با همکاری و مشارکت مدیران، کارکنان و مالکان مؤسسات خبری تشکیل شده، تلاش دارند تا در مسیر حمایت از روزنامه نگاران گام های بلندی بردارند. نظر به این که ارزیابی ماهیت و عملکرد سازمان های بین المللی غیردولتی فعال در زمینه حمایت از روزنامه نگاران علاوه بر کمک به شناخت ابعاد فعالیت های حرفه ای نهادهای مذکور، می تواند زمینه حمایت و تقویت این نوع سازمان ها را فراهم نماید؛ در مقاله حاضر تلاش شده تا عملکرد و ماهیت کمیته بین المللی حمایت از روزنامه نگاران، ارزیابی گردد.
تمدن نوین اسلامی بر بستر رسانه تمدنی:گذار از رسانه های دولت محور
حوزههای تخصصی:
مطالعات تاریخ رسانه نشان داده است، رسانه ها صرف نظر از نوع و شکل آنها و مدرن یا سنتی بودن، این قابلیت را دارند که در هرگونه حرکت و تحول اجتماعی از جمله پیشران ها باشند. این مقاله به بررسی الزامات ساختاری و محتوایی رسانه هم در زمینه سازی و هم در چشم انداز تمدن نوین اسلامی می پردازد. مقاله تلاش می کند به این پرسش اصلی پاسخ دهد که اگر قرار است رسانه ها در زمینه سازی تحقق تمدن نوین اسلامی پیشران و یاریگر باشند از نظر ساختاری و محتوایی از کدام ویژگی ها باید برخوردار باشند؟ از آنجا که نوع و عملکرد رسانه در مقیاس محلی با نوع و عملکرد آن در مقیاس ملی و در اینجا تمدنی متفاوت است؛ انتظار می رود نوع و عملکرد رسانه در مقیاس تمدن نوین اسلامی نیز در تراز چنین تمدنی عمل کند. طرح مفهوم"رسانه های تمدنی"از یک سو و تبیین ویژگی های آن نظیر برخوردار بودن از رویکرد تمدنی، حرکت در مسیر وحدت آفرینی در عین کثرت، توحیدگرایی، عدالت محوری، پیشرفت گرایی، نفی سلطه و....به لحاظ محتوایی؛ و نیز طرح مفهوم«عصبیت رسانه ای» از سوی دیگر؛ بر مبنای خصلت هایی همچون همگرایی، یاریگری و نیز تعلق خاطر رسانه ای فراگیر و....بر پایه اصول و مبانی اعتقادی به جای منافع رسانه ای، گروهی، ملی، منطقه ای، نَسَبی، طایفه ای و قومیتی،مهم ترین یافته های این مقاله است. مقاله برای گردآوری داده های پژوهش از روش اسنادی و نیز برای تحلیل داده از رویکرد توصیفی – تحلیلی بهره گرفته است.
رابطه ی میزان نوع استفاده از اینترنت با نگرش دانشجویان نسبت به اثرات اینترنت بر آشفتگی افکار، اختلال خواب و تیک های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی میزان نوع استفاده از اینترنت با نگرش دانشجویان نسبت به اثرات اینترنت بر آشفتگی افکار، اختلال خواب و تیک های عصبی انجام گردید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، همبستگی است. نمونه ى پژوهش، شامل 249 نفر از دانشجویان (دختر و پسر) بودند که تجربه ی استفاده از اینترنت را داشتند. برای جمع آوری داده ها از نگرش سنج محقق ساخته ی اثرات اینترنت استفاده شد. این سنجه نگرشی توسط 15 متخصص بررسی و اعتبار صوری و محتوایی آن مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش، روش آماری رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. بر اساس نتایج تحقیق، میزان و نوع استفاده از اینترنت به عنوان متغیر پیش بین، حدود 16% تغییرات متغیر وابسته ( اختلال خواب و تیک عصبی ) را تبیین می کند. نتایج تحقیق نشان داد میزان استفاده از برخی کاربردهای اینترنتی همانند تعامل با سایت های اجتماعی با اختلال خواب و تیک های عصبی رابطه مثبت و میزان استفاده از برخی کاربردهای دیگر همانند استفاده از سایتهای آموزشی با متغیر وابسته رابطه منفی دارد.
بازنمایی «شبکه ملی اطلاعات» در رسانه های برون مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۹
120-161
حوزههای تخصصی:
شبکه ملی اطلاعات بعنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور، پروژه ای در دست اجرا است که در مقاطع مختلف مورد توجه رسانه ها ازجمله رسانه های خارجی قرار گرفته است. ازآنجایی که بازنمایی های رسانه ای در این خصوص می تواند در جهت گیری افکار عمومی نسبت به ماهیت شبکه ملی اطلاعات مؤثر واقع شود، در این پژوهش بازنمایی این طرح در برخی رسانه های برون مرزی (بی بی سی فارسی، دویچه وله فارسی، رادیو فردا، رادیو زمانه، سی ان ان، الجزیره، گاردین و واشنگتن پست) را که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، به روش تحلیل محتوای کیفی مورد مطالعه قرار داده ایم. بر این اساس، گزاره های کلیدی برآمده از متون برگزیده تا جای ممکن خلاصه شده و به صورت مضامین منتزع شده از متن مورد تحلیل قرار گرفتند؛ و در نهایت شش مقوله اصلی و یازده مقوله فرعی از دل این مضامین استنتاج گردیدند. مقوله های اصلی عبارتند از: مبهم بودن نسبت شبکه ملی اطلاعات با اینترنت جهانی، اقتدارگرایی و تمامیت خواهی جمهوری اسلامی در فضای مجازی با راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، عوام فریبانه بودن تبلیغات جمهوری اسلامی درباره این شبکه، نگرانی همگانی از اجرای این پروژه، فرایند پرهزینه اجرای این طرح و فساد مالی مجریان آن، و عدم امکان راه اندازی شبکه ملی اطلاعات به دلیل موانع و تبعات اجتماعی آن.
علل و عوامل افول دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین
حوزههای تخصصی:
از زمان پیروزی هوگو چاوز در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا، در سال 1379 شمسی (1998میلادی) که بعدها در انتخابات مشابه در سال های 1381ش (2002م)، 1386ش (2006م) و 1392ش (2012م) تکرار شد، دولت های چپ گرا و ملی، در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین از جمله برزیل، آرژانتین و اروگوئه قدرت را در دست گرفتند اما در پی شکست چپ گراها در انتخابات پارلمانی ونزوئلا و در انتخابات ریاست جمهوری سال 1394ش (2015م) آرژانتین، افول دولت های چپ گرا در این منطقه آغاز شد. احزاب چپ گرا در این کشورها به طرق مختلف و با رأی مردم در انتخابات جایگاه خود را به احزاب راست گرا و محافظه کار دادند. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی کوشیده است به کشف عوامل تغییر دولت های آمریکای لاتین، از چپ گرا به راست گرا بپردازد و مهم ترین دلایل این تغییر را در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی تبیین نماید. نگارنده معتقد است همان گونه که سقوط دولت سالوادور آلنده در شیلی، به معنای مرگ جنبش های چپ گرا در آمریکای لاتین نبود، تغییر برخی از دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین را نیز نمی توان به معنای پایان جنبش های چپ گرا در جنوب قاره آمریکا قلمداد کرد.
تحولات سن کودکی در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
71 - 90
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه طفل بودن فرد در حیطه «بزهکاری» و «بزه دیدگی» او و بطور کلی در عرصه حقوق کیفری ماهوی و شکلی و همچنین در عرصه حقوق مدنی از نظر حقوق و تکالیف افراد دارای آثار و تبعات مختلف و متنوعی است، قانونگذاران کشورهای مختلف سن معینی را به عنوان سن کودکی در نظر گرفته اند. قانونگذار ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. امروزه به دلیل پذیرش جهانی اصل حمایت ویژه از کودکان در تمامی حوزه ها، نوع رویکرد قانونگذار به این تعریف، آثار و تبعات مثبت و منفی زیادی می تواند به دنبال داشته باشد. بی تردید، عدم تعیین مرز مناسب و مطابق با معیارهای علمی و حقوق بشری برای تفکیک کودکی از بزرگسالی در حوزه بزه دیدگی کودکان آثار و تبعات منفی به دنبال خواهد داشت. زیرا اصولاً پس از پذیرش یک سیاست افتراقی و حمایت ویژه از این گروه آسیب پذیر در برابر نقض حقوق آنان، هنگامی می تواند این سیاست و حمایت ها را به آنها تسری داد که از نظر قانونی کودک محسوب شوند. از این رو، اگر سن طفولیت از نظر قانونی با واقعیت های علمی و جامعه شناختی در تضاد باشد، این گروه ا آسیب پذیر با وجود پیش بینی سازوکارهای حمایتی ویژه در قوانین مختلف، از آن محروم خواهند شد. سن کودکی در حقوق ایران از زمان اولین قانونگذاری ها در حوزه بزهکاری، بزه دیدگی و حقوق مدنی و سیاسی و اجتماعی تحولات زیادی را پشت سرگذاشته است. از همان ابتدا تعریف کودکی در حقوق ایران تحت تأثیر معیارهای شرعی و فقهی از یک سو و واقعیت های علمی و اجتماعی از سوی دیگر و در نهایت معیارهای بین المللی قرار گرفته است به نحوی که در این زمینه با یک سیاست تتقنینی سرگردان و گاها متضاد مواجه هستیم. این مقاله به بررسی این تحولات و مشخص نمودن رویکردهای مختلف قانونگذاری و آثار و تبعات هر یک می پردازد.
تحلیل کیفی انگیزه های عضویت در شبکه اجتماعی فیس بوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت و نقش اینترنت در تعاملات و تغییرات فردی و اجتماعی زندگی انسان امروزی به ویژه پس از پیدایش نخستین شبکه های اجتماعی مجازی بیش از پیش خود را نشان داده و امروزه مطالعه و تحلیل شبکه های اجتماعی به یکی از پارادایم های اصلی جامعه شناسی تبدیل شده است. در همین راستا مطالعه کیفی حاضر به دنبال شناخت انگیزه های عضویت کاربران ایرانی در فیس بوک بوده است. به این منظور با استفاده از روش نتنوگرافی با 32 نفر از کاربران شبکه اجتماعی فیس بوک که به روش نمونه گیری هدفمند نظری انتخاب شده بودند، مصاحبه کیفی انجام شد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل موضوعی یا تماتیک مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که انگیزه های عضویت در فیس بوک به دو دسته انگیزه های اولیه و ثانویه تقسیم می شوند. انگیزه های اولیه شامل کنجکاوی، فشار دوستان و همالان، نمایش به روز بودن، سرگرمی و وقت گذرانی، بازسازی اجتماع و انگیزه های ثانویه نیز شامل احیای روابط قدیمی، خود اِبرازی، احساسِ بودن، گریز، بحث آزاد، اطلاع یابی و اطلاع رسانی، عضویت در اجتماعات مجازی بوده اند. در بخش نتیجه گیری با طراحی الگوی انگیزهای عضویت در فیس بوک یافته ها مورد بحث قرار گرفتند.
«ایرانشهری»، عامل بقا یا استبداد؟ درنگی در آراء سیدجواد طباطبایی و محمدعلی همایون کاتوزیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
105 - 122
حوزههای تخصصی:
مفهوم ایرانشهری، یکی از مفاهیم اساسی در اندیشه سیاسی ایران است. مفهومی که توافقی عام بر سر چیستی آن وجود دارد، اما در مورد روند تحولش در طول تاریخ و نتایج منتج از آن اختلاف نظرهای فراوانی هست. چگونگی نگاه اندیشمندان به این مفهوم و نتایجی که از عملکرد آن در تاریخ ایران استخراج کرده اند، مسئله مقاله پیش روست. پاسخ به این مسئله را از طریق بازخوانی جایگاه مفهوم ایرانشهری در سامانه نظری محمدعلی همایون کاتوزیان و سیدجواد طباطبایی جستجو کرده ایم. دو نظریه پردازی که در رابطه با این مفهوم در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند؛ کاتوزیان این مفهوم را عامل استبداد در ایران و طباطبایی آن را عامل بقای ایران می داند. ما در ابتدا چرایی این نتیجه گیری را از خلل آرای طرفین شرح داده و در پایان علاوه بر نقد مفهوم ایرانشهری در این دو سامانه نظری، سعی در نشان دادن تنگناهای ایجاد کرده این مفهوم برای اندیشه سیاسی ایران داریم.
چشم انداز تاریخی زبان و ادبیات ارمنی
حوزههای تخصصی:
شناسایی وضعیت رضایت شغلی روزنامه نگاران در روزنامه های سراسر
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی وضعیت رضایت شغلی روزنامه نگاران در روزنامه های سراسری (بررسی مقایسه ای بین ۵ روزنامه دولتی و ۵ روزنامه غیر دولتی) است. این پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه توزیع شده بین روزنامه نگاران ۱۰ روزنامه در تهران که در تابستان ۱۳۹۶ مشغول به کار بودند انجام شد. با توجه به اینکه تعداد افراد مشغول در تحریریه ها متفاوت بود با نمونه گیری هدفمند حدود ۱۵۰ پرسشنامه پیش بینی شده بود ولی به دلیل مشکلات موجود و عدم بازگشت پرسشنامه ها تنها ۱۰۰پرسشنامه به صورت کامل تکمیل شده بود. همچنین برای تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل آماری spss برای انجام آزمون استفاده شده است. آزمون های استفاده شده شامل همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه بود. در این پژوهش از نظریه های مربوط به رضایت شغلی انجام گرفته و چارچوب این تحقیق بر اساس نظریه دوعاملی (انگیزشی-بهداشتی) هرزبرگ است. در این پژوهش ۹ فرضیه مورد آزمون قرار گرفته و نتایج زیر حاصل شد. بین امنیت شغلی، خدمات رفاهی، خط مشی روزنامه، بازنشستگی، سطح درآمد و رابطه کاری با رضایت شغلی رابطه وجود دارد، همچنین بین تحصیلات و رضایت شغلی رابطه معناداری پیدا نشد و بین رضایت روزنامه های دولتی و غیردولتی تفاوتی یافت نشد. نتیجه گیری که می توان از این پژوهش کرد این است که ایجاد محیط کاری ایده آل با درآمد خوب با خط فکری مناسب تأثیرات بهتری بر رضایت شغلی دارد تا اینکه بخواهد تحصیلات بالا مؤثر باشد. امنیت شغلی برای روزنامه نگارانی که به صورت استخدام دائم نیستن و به خاطر گزارشاتی که چاپ می شود و توقیف یک روزنامه که همراه با بیکار شدن اعضای یک تحریریه است از مهم ترین عوامل است. همچنین برای بشر داشتن درآمدی که بتوان با آن مخارج زندگی خود را تأمین کرد از دیگر عامل مهم در بالا بردن میزان رضایت شغلی است.
Social Media and Politics: Examining Indonesians’ Political Knowledge on Facebook
حوزههای تخصصی:
The Internet and social media have played a significant role in contemporary
political sphere of Indonesia. In particular, they have been widely used
for political activism and discussion; but whether the discussions are
constructive is another issue. Constructive political discussion requires
several preconditions; one of the most important requirements is rational
reasoning. Citizens must be equipped with some degree of political
knowledge and competency to provide reasonable arguments and
justifications in discussions. The primary objective of this paper is to examine
the level of political knowledge of Indonesian Facebookers regarding
corruption which is currently a serious issue in Indonesia. An online survey
was conducted among the most active users of an anti-corruption Facebook
group of Indonesians. The results of the study generally suggested that the
participants were well informed about the current affairs of their society
and showed a high level of political knowledge in terms of the Corruption
Eradication Commission and also the incumbent politicians; however, the
results indicated a low level of knowledge regarding laws and regulations
surrounding corruption as well as the issues related to the former politicians.
بررسی رابطه گونه های هویت جمعی با مصرف گونه های موسیقیایی نمونه مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از دهه 1970 نوعی چرخش مطالعاتی از تمرکز صرف بر وجوه تولید به وجوه مصرف به ویژه مصرف فرهنگی و نوعی چرخش تبیینی از تأکید بر متغیرهای به اصطلاح «سخت» مانند طبقه، به تأکید و توجه به متغیرهای به اصطلاح «نرم» مانند هویت اتفاق افتاد. بر اساس این، پژوهشگران به مصرف موسیقیایی که یکی از مهم ترین گونه های مصرف فرهنگی است و تبیین آن بر اساس هویت جمعی توجه کردند. با وجود این، جامعه شناسان جامعه ما به هر دو واقعیت بررسی مصرف گونه های موسیقیایی و تبیین آن بر اساس عوامل فرهنگی، کمتر توجه کرده اند. با درنظرگرفتن محدودیت های بالا، مقاله حاضر نتیجه پژوهشی کمّی - پیمایشی است که درباره رابطه مصرف گونه های موسیقیایی با هویت جمعی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان لر دانشگاه یاسوج بوده اند که برای دسترسی به آنان از شیوه نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای متناسب با حجم استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، مصرف موسیقی پاپ و موسیقی کلاسیک غربی به ترتیب پرمصرف ترین و کم مصرف رین گونه های موسیقیایی دانشجویان بوده اند. رابطه هویت قومی با مصرف گونه های موسیقیایی محلی، پاپ و مذهبی، مثبت و معنادار و با موسیقی سنتی و غربی، غیرمعنادار بود. رابطه هویت ملی با مصرف گونه های موسیقیایی غربی و پاپ، منفی و معنادار، با موسیقی مذهبی، مثبت و معنادار و با سایر گونه های موسیقی غیرمعنا دار بود. رابطه هویت جهانی با مصرف گونه های موسیقیایی غربی و پاپ، مثبت و با موسیقی های سنتی، محلی و مذهبی، منفی و معنادار بوده است. درنهایت می توان گفت میزان برجستگی، تعهد و تعلق به هر یک از گونه های هویت جمعی، ذائقه مصرف موسیقیایی فرد را به سمت و سوی مصرف یک نوع موسیقی خاص سوق می دهد؛ به عبارتی افراد منفعلانه موسیقی مصرف نمی کنند، بلکه فعالانه متناسب با سرمایه های هویتی خود موسیقی های خاصی را انتخاب و مصرف می کنند.