ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۱۶۶۱.

رابطه موجبیت و مسئولیت اخلاقی در نظریه کنش سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موجبیت اراده آزاد سازگاری نظریه کنش ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۲۸۸
مسئله اصلی این مقاله، نحوه جمع میان موجبیت و مسئولیت اخلاقی است (مسئله کلاسیک اراده آزاد). این مسئله از آنجا ناشی می شود که ما با سه شهود به ظاهر ناسازگار مواجه ایم اوّل آنکه مسئولیت اخلاقی و پاسخگو بودن در مقابل رفتارهایی که انجام داده ایم، نیازمند آزادی است و کسی را نمی توان برای انجام کاری که هیچ گزینه بدیلی در قبال آن نداشته، بازخواست کرد؛ دوم آنکه دستکم در برخی از کارهایی که انجام می دهیم، آزادی رفتار داریم، و می توانستیم آنها را ترک کنیم یا به گونه ای دیگر انجام دهیم؛ سوم آنکه هر چیزی که اتفاق می افتد، و از جمله کنش های آزاد ما، علت یا دلیلی دارد که با وجود آن علت، اتفاق دیگری محقق نمی شود. برای پاسخ به این مسئله، ابتدا معانی اختیار و اراده را مرور می کنیم و پس از آن، آموزه موجبیت مبتنی بر اصل علیت و قوانین طبیعت تبیین خواهد شد، و برای تثبیت آن، ادله ای ارائه می شود. در گام بعدی، مسئله کلاسیک اراده آزاد را به دو مسئله می شکنیم و راه حل ابن سینا برای هریک را ارائه می کنیم. نهایتاً نمایی کلی از نظریه کنش سینوی مورد بازسازی قرار می گیرد. ادعای نویسندگان این است که راه حل سینوی به مسئله کلاسیک و نظریه کنش مبتنی بر آن، از مناسب ترین راه حل های این مسئله جدی است.
۱۶۶۲.

تاثیر پیش سقراطیان بر تفسیر هایدگر متأخر از ماهیت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان وجود پیش سقراطیان لوگوس ظهور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۵۵
همکلامی با متفکران پیش ازسقراطی و تأمل در اقوال به جای مانده از ایشان تأثیر فراوانی بر اندیشه ی هایدگر گذاشته است. هایدگر در بحث از حقیقت زبان به تجربه ی یونانیان از لوگوس بمنزله ی ذات زبان، نظر دارد. لوگوس که مقام جمعِ نسب و روابط است، همچون فعلی است که سبب ظهور هر آنچه هست می گردد. در کلام متفکران یونانی ظهور موجودات بر آمده از لوگوس است و اندیشیدن نیز گوش سپردن به کلام آن. در ابتدای این مقاله نسبت میان هایدگر و پیش از سقراطیان و دلیل اهمیت ایشان به اجمال بررسی و سپس حقیقت زبان در اندیشه ی هایدگر متأخر با نظر به مفهوم لوگوس شرح داده می شود.تاثیرپذیری هایدگر از متفکران پیش از سقراطی در موضوع زبان، در دو سطح قابل تحلیل است؛ مرحله اول توجه به لوگوس در اندیشه آنان و مرتبه بعد نسبت میان لوگوس با وجود که البته مرتبه دوم در ضون مرحله اول مستتر بوده و از آن حاصل آمده است.
۱۶۶۳.

علامه طباطبایی و نزدیکی به مبانی عرفانی در تبیین ادراک حسی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی ادراک حسی عالم مثال شهود مثالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۱۱
تبیین نحوه ادراک از مهم ترین مباحث معرفت شناسی در مکاتب فلسفی است. مُثل افلاطون، تجرید ارسطو، مواجهه ابن سینا، انشا و مشاهده ملاصدرا، عنوان کلی سبزواری و... نمونه هایی از تلاش برای تبیین نحوه ادراک در نفس انسانی بوده اند. در دوره اخیر علامه طباطبایی دیدگاهی متفاوت در ادراک حسی ارائه کرد. به نظر علامه حصول ادراک حسی، مسبوق به شهود حقایق مثالی به علم حضوری است. واقعیت مساوق وجود است و ماهیت اعتباری اضطراری است که از جهت ارتباط نفس با مقدمات طبیعی حاصل شده است. عرفا نیز با تأکید بر وجود واحد مطلق، تعینات و ماهیات را حاصل نسبت و اعتبار معرفی کرده اند. در این مقاله به روش تحلیلی، دیدگاه علامه را تقریر کرده و نزدیکی ایشان به مبانی عرفانی در هستی شناسی و معرفت شناسی را نشان داده ایم. علامه در این نگاه علم حصولی را نه مرتبط با ماهیت خارجی یا حدود وجود مادی که در مواجهه حضوری با وجود، تبیین نموده و از این رهگذر به نگاه عرفان نظری نزدیک شده است.
۱۶۶۴.

واکاوی در سبک تدریس به روایتی ساختارزدایانه؛ دریدا در این باره چه می گوید؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام آموزشی سبک تدریس ساختارزدایی دریدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۲۲۸
اساسا چرا دریدا ساختارزدایانه، وضع موجود در نظام آموزشی به طور عام و سبک تدریس به طور خاص را به پرسش می گیرد؟ سبک تدریس متعارف چگونه است که ساختارزدایی، کنشگرانه به نسوج آن ورود یافته و متعلَق درونی آن می شود. مساله مهم در ساختارزدایی هم به چالش کشیدن ساختارهای صلب شکل یافته در نظام آموزشی و سبک تدریس و هم مواجه شدن با امکان های مسکوت مانده آن است. سبک تدریس به عنوان شکل دهنده بخشی از وضعیت نظام آموزشی در مواجهه با ترجیحات رفتاری فرد این قابلیت را پیدا می کند تا به صورت ساختارهای صلب و از پیش تعیین شده عیان شود. در چنین وضعیتی ساختارزدایی وارد عمل شده و به مثابه ویروسی بنیادهای از پیش تعیین شده سبک های متعارف را بر هم ریخته و آن ها را به پرسش می گیرد. دریدا تلقی تازه ای از سبک تدریس ساختارزدا در نسبت با روش تدریس ارائه می دهد. در پژوهش حاضر نخست، نسبت میان سبک و روش تبیین می شود. دریدا تاکید می کند ساختارزدایی روش نیست. روش تبعیت از قوانین از پیش تعیین شده است؛ اما ساختارزدایی زداینده هر نوع متعلق بیرونی است؛ لذا به وجهی انتقادی به نقد روش های تدریس می پردازد. سپس در ادامه چگونگی ورود ساختارزدایی به مثابه امری تسهیل کننده در فرایند آموزش و سبک تدریس ساختارزدا مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. 
۱۶۶۵.

الهیات عملی و رنج بشری: پیش نهاده سیمون وِی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیمون وی رنج محنت ضرورت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۶۳
پرسش از معناداری و چرایی وجود رنج و چگونگی مواجهه با آن، به مثابه یکی از دغدغه های جدی در حوزه الهیات عملی، سیمون وی، فیلسوف، الهی دان، عارف و مبارز فرانسوی را بر آن داشته تا در این باب نظریه ویژه ای پیش نهد که بر اساس آن آفرینش نوعی وانهادگی و انصراف خداوند از طبیعت است. خدا همه هستی ما را، غیر از حقیقت ازلی روحمان، در دستان ضرورتِ بی رحم ماده و خشونت شیطان وانهاده است. از این رو، آفرینش در نگاه «وی» نه خوب است و نه بد، بلکه «ضروری» است. بنابراین، اولین گام برای درک و کنار آمدن با چرایی رنجی که در این جهان دچار آنیم، فهم بی معنایی این چرایی است. این جهان بر مدار ضرورت می چرخد و ضرورت به اراده خداوند «سازوکاری کور و کَر» است و خداوند در این میان، با اراده خود، بی طرف باقی می ماند. اما از سویی دیگر، به این ضرورت می توان عشق ورزید و بهترین انتخاب در مواجهه با امری که ما هیچ اختیاری در قبال پذیرش یا عدم پذیرش آن نداریم، همین است. سیمون وی بر آن بود که آدمی اگر به بی طرفی خداوند و حضور قاهرانه ضرورت در این عالم تسلیم شود، زیبایی جهان اندک اندک برای او رخ می نماید. «وی» عقیده داشت که میان «رنج» و «محنت» تفاوتی مهم وجود دارد. در این میان، رنج عمدتاً ناظر به امور جسمانی است و محنت، به رغم آنکه از رنج انفکاک ناپذیر است، در ژرفای روح رسوخ می کند. از این منظر، محنت نوعی ریشه کن شدن زندگی و معادل کمابیش تخفیف یافته مرگ و فروبستگی تمام عیار ساحت امید است که به جای رهایی از آن باید خود را در آن به اضمحلال کشانید.
۱۶۶۶.

بررسی و نقد آراء «لئونارد سوییدلر» درباره اخلاق جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق جهانی اشتراک ادیان لئونارد سوییدلر گفت وگو قاعده زرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۳۱۴
اخلاق جهانی نیازی است که پدیده جهانی شدن، پژوهشگران مختلف را به سوی آن سوق داده است. در این میان برخی همچون لئونارد سوییدلر، الهی دان کاتولیک، درصدد ارائه اصول اخلاق جهانی بر پایه اشتراک ادیان برآمده اند. پژوهش حاضر با روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیلی به منظور ارزیابی طرح اخلاق جهانی سوییدلر صورت گرفته است. به این منظور ابتدا رویکرد اشتراک ادیان معرفی و سپس مبانی نظری سوییدلر در طرح اخلاق جهانی و اصول ارائه شده توسط وی در بیانیه دوم ارائه شده است. درنهایت طرح وی با توجه به مبانی و اصول ارائه شده، در بوته نقد قرارگرفته و این نتایج به دست آمده است: طرح اخلاق جهانی سوییدلر از امتیازاتی چون توجه به مسئولیت ها در کنار حقوق و نیز اصول روابط انسان با محیط زیست برخوردار است. همچنین ایده وی در ابتنای این طرح بر گفت وگوی مؤثر میان ادیان و توجه به نقش دین در اخلاق جهانی از اهمیت بسیاری برخوردار است، اما تمرکز وی بر مواد اعلامیه حقوق بشر و عدم بیان ارتباط آن با اخلاق مشترک ادیان، باعث شده است که در نهایت آنچه در متن بیانیه دوم ارائه داده است، وی را از رویکرد اشتراک ادیان دور سازد.
۱۶۶۷.

اکسل هونت و اخلاق به رسمیت شناسی: موانع و امکانات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هگل هونت به رسمیت شناسی فلسفه میان فرهنگی اخلاق به رسمیت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۹ تعداد دانلود : ۳۶۱
اندیشه اخلاقی و سیاسی اکسل هونت، فیلسوف آلمانی و برجسته نسل سوم فرانکفورت، از ابتدای انتشار کتاب شناخته شده او، جدال برای به رسمیت شناسی، توجه بسیاری به خود جلب کرد. هونت در آثار خود در تلاش بوده است صورت بندی نوینی از رابطه میان من، دیگری و ما ارائه دهد که با دیگرپذیری، من و دیگری برای تشکیل یک ما، به یکدیگر فروکاسته نشوند و با حفظ هویت، ویژگی ها و افق ارزشی منحصربه فرد خود، یک رابطه و «ما» صلح آمیز تشکیل دهند. در همین راستا، هونت مدل سه سطحی به رسمیت شناسی خود را برای درک بهتر رابطه اجتماعی افراد با یکدیگر و با خود ارائه داده است. بااین وجود، این دیدگاه از اخلاق به رسمیت شناسی در سال های اخیر از سوی منتقدینی چون فریزر و پنسکی با این نقد مواجه بوده است که نه تنها قادر نیست افراد را در افق های ارزشی خود آن ها به رسمیت بشناسد، بلکه آن ها را در افق ارزشی مسلط جامعه منحل می کند. این مقاله در تلاش است با بررسی نقد ریشه ای و رادیکال منتقدان و پاسخ های هونت، دریابد این نظریه تا چه میزان توان تاب آوری در برابر این انتقادات را دارد و آیا پاسخ های ارائه شده توسط هونت توانسته اند اخلاق به رسمیت شناسی را از اتهام نااخلاقی بودن و دامن زدن به سلطه برهانند یا خیر. در نهایت، چنین نتیجه گیری می شود که اخلاق به رسمیت شناسی خود موضوعی است میان فرهنگی، بنابراین نه هونت و نه منتقدان او به تمامی بر حق هستند، چراکه مفهومی را که به خودی خود امری میان فرهنگی است تنها با مشارکت یک فرهنگ یعنی فرهنگ غربی مورد بررسی قرار می دهند.
۱۶۶۸.

نقش سازنده تخیل در تاریخ از منظر پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پل ریکور تخیل تاریخ بازنمایی بازنمایی روایت تاریخی واقعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۴۵۳
حضور تخیل در تاریخ از طریق صورت بندی روایی آن رخ می دهد؛ اما این حضور تنشی را ایجاد می کند که موجب می شود از یک سو، گروهی آن را در حوزه زیبا شناسی روایت قرار دهند و نقش آن را در اثربخشی روایت بر مخاطب و درک او از وقایع تاریخی مهم بدانند و از سوی دیگر، گروهی وجوه تخیلی روایت تاریخی را آرایه ای و در نتیجه، زائد بدانند و سعی در جدایی آن از محتوای تاریخ داشته باشند؛ اما آنچه اهمیت دارد، این است که هر دو گروه نقشی شناختی برای تخیل قائل نیستند و در بهترین حالت، کار آن را آراستن روایت تاریخی می دانند. در این میان، پل ریکور، فیلسوف فرانسوی، بر نقش تولیدگر تخیل تأکید می کند و می کوشد تا نشان دهد این سازندگی تخیل چگونه در بازنمایی روایت تاریخی کار می کند. او بر این باور است که تاریخ تنها از طریق تخیل می تواند بازسازی شود و آنچه تخیل به تاریخ می افزاید، نه تنها تاریخ را به عرصه ادبیات فرونمی کاهد، بلکه بر اهمیت آن به مثابه گفتار نیز می افزاید و کارکردهای تازه ای به آن می بخشد. این مقاله در پی آن است تا با جستجو در آرای مختلف ریکور، نشان دهد که تخیل چگونه با نقش خلاق خود، ارجاع روایت تاریخی به واقعیت گذشته را دستخوش تغییر کرده، مسیری فراهم می آورد که تصویر ما را از تاریخ بازپردازی می کند.
۱۶۶۹.

استحالۀ زبان و پرسوناژ در ادبیات نمایشیِ ساموئل بکت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استحاله انتظار و اضطراب تئاتر نو ساموئل بکت یأسِ فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۳۱۰
آغاز دهه پنجاه در سده بیستم میلادی تولد ادبیات نمایشی (اوژن یونسکو، 1950، آوازه خوان طاس) از جنس دگر و تفسیرگریزی است که رویکردی تازه به ادبیات و نمایش نامه نویسی دارد. این جریان ادبی مدرن، ضمن گسست عمیق با تئاتر بورژوایی سنتی، بیش از آنکه به بازنمود خود واقعیت بسنده کند، سعی در ترجمان قهقرا و ابتذال زبانِ بیان آن را داشت. البته این مسئله متاثر از نابودی ارزش های کهن انسانی- اومانیستی بود که در محافل ادبی (بویژه دایره تئاتر آبزورد) منجر به طرح سئوال اساسی و فلسفی زیر گردید: آیا هستی نامفهوم و بی معنا شده و زندگی دیگر ارزش زیستن ندارد؟ شایان ذکر است، اتفاقات تکان دهنده سیاسی – اجتماعی و بینشی در فاصله سالهای 1945 - 1939 در ممالک غربی اندیشه انسان معاصر را عمیقاً تحت تاثیر قرار داده و سمت و سویی بسی متفاوت تر از قبل در ساختار فکری- ادبی و فلسفی او بوجود آورد. در این میان، ساموئل بکت، ادیب شهیر فرانسوی زبان ایرلندی الاصل، در آثار نمایشی خود از دیگر درام نویس دوره یاد شده (اوژن یونسکو، آرتور آداموف و ژان ژنه) پا فراتر گذاشته و با نگاهی عمیقاً فلسفی موضوع کلان ذات بنیادین «بشر در هستی» را نشانه رفته و همه دغدغه او گواه این امر مهم معرفت شناختی است که انسان در زندگی «احساس تنهایی و بی چیزی» می کند. در این پژوهش بر آن هستیم تا در موضوع ساختار شکنی و استحاله زبان و پرسوناژ در آثار نمایشی ساموئل بِکت، از ورای سه اثر شهیر در انتظار گودو، پایان بازی و روزهای خوش تأملی داشته باشیم؛ ادبیاتی که از هر ابزار زبانی و نمایشی ممکن بهره جسته تا مسئله پدیدارشناختیِ بی معنایی هستی را با بیانی مضحک و طنز آمیز، ولی دردناک به روی صحنه نمایش ببرد..
۱۶۷۰.

آرنت؛ خود و ارادۀ خودانگیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده اراد ه خودانگیخته خود منِ اراده کننده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۳۳
بخش عمده نظرات آرنت درباره «اراده» در آخرین اثر او یعنی حیات ذهن آمده است که بیشتر به تاریخ اراده، یعنی تجربه و تلاش های فیلسوفان برای نوشتن درباره این تجربه ها، اختصاص دارد. حکم آرنت تقریباً درباره همه این تلاش ها این است که آن ها نتوانسته اند حق تجربه های موردنظر را ادا کنند و این شکست ریشه در سوگیری در تفکر دارد؛ بنابراین، شاید فرضیه ای معقول به نظر بیاید که قصد آرنت ارائه تبیینی بسنده تر درباره اراده بوده است. هرچند آرنت تبیینی واضح از نظریه خویش درباره اراده به دست نمی دهد، اما اظهارات متعددی درباره آن دارد و ذهن را با این پرسش مواجه می کند که آیا این اظهارات می توانند تبیینی منسجم به دست دهند یا خیر.  بنابراین، سؤالات ذیل پیش رو قرار می گیرد: این قوه چیست؟ این قوه چطور با سایر قوای بشر و با «خود» یا «منِ اراده کننده» ارتباط برقرار می کند؟ رابطه این قوه با کنش چگونه است؟ توجیه آرنت از مفهوم خود و اراده خودانگیخته چیست؟ چرا آرنت بر اراده خودانگیخته تأکید دارد و آن را از تفکر جدا می داند؟ و درنهایت، آرنت در رسیدن به تبیین منسجم از اراده خودانگیخته موفق عمل کرده یا خیر. 
۱۶۷۱.

بررسی تفاوت نحوه علم به صور عقلی با صور حسی و خیالی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حضوری صور معقول صور حسی صور خیالی نفس ناطقه ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۲۶
موضوع این مقاله بررسی تفاوت نحوه علم به صور عقلی با صور حسی و خیالی نزد ابن سیناست. طبق آنچه مشهور است، علم به صور علمی نزد ابن سینا علمی حضوری و بلا واسطه است. هدف از این مقاله، تمایز قایل شدن میان علم به صور معقول با علم به صور حسی و خیالی است. از متون ابن سینا چنین برداشت می شود که میان علم به صور معقول با علم به صور حسی و خیالی تفاوت وجود دارد. علم به صور معقول، علمی بی واسطه و حضوری است؛ در حالی که علم به صور حسی و خیالی، علمی باواسطه و حصولی است. چنین تمایزی به مبانی ابن سینا در هستی شناسی و علم النفس باز می گردد. ابن سینا با باور به اینکه اولاً صور معقول اموری مجردند و درنتیجه امکان علم بی واسطه به آنها وجود دارد و ثانیاً حقیقت و واقعیت اشیا را وجود و حیثیت وجودی آنها تشکیل می دهد، توانست علم حضوری به صور معقول را به اثبات برساند.
۱۶۷۲.

مبانی مکتب تفکیک از نظر محمدرضا حکیمی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مکتب تفکیک محمدرضا حکیمی نقد فلسفه و عرفان فلسفه و دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۶ تعداد دانلود : ۳۳۱
محمدرضا حکیمی نگرش عده ای از فقها به علوم بشری را، که از بیرون وارد حوزه دینی شده اند، «مکتب تفکیک» خواند. پیروان این مکتب، درمورد علوم بشری، بیشتر دغدغه ای اعتقادی و معارفی داشته اند. آنان در مباحث فقهی و سیاسی اختلاف اجتهادی داشته اند، ولی در این نکته با هم موافق بوده اند که باید اصل دین را، که نص صریح کتاب و سنت است، از علوم بشری، که هر لحظه در حال تغییر و دگرگونی است، جدا کرد و از ورود این علوم به حوزه دین جلوگیری کرد تا بتوان حقیقت نظر قرآن و اهل بیت را در مباحث گوناگون درک کرد. پیداست که وارد شدن این علوم به حوزه دین باعث پدید آمدن تأویل های تازه از قرآن و سنت می شود و همین به دور شدن از مکتب وحی می انجامد. تفکیک یعنی منفک کردن فهم متون دینی از فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی که خود از علوم بشری قلمداد می شوند. حکیمی تعقل را از فلسفه جدا می داند و معتقد است مخالفت با فلسفه لزوماً مخالفت با تعقل نیست، بلکه می توان در «سایه وحی» از «تعقل فطری و الستی» بهره برد و به تازه هایی از معارف دینی دست یافت. این نوشتار می کوشد مبانی فکری حکیمی در این حوزه را آشکار کند.
۱۶۷۳.

بررسی تطبیقی جبر و اختیار در سعادت و شقاوت از دیدگاه ملاصدرا و آیت الله مجتبی قزوینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سعادت شقاوت جبر اختیار ملاصدرا مجتبی قزوینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۲۱
سعادت و شقاوت از آغاز پیدایش بشر، موضوع اساسی و دغدغه اصلی او بوده است. از نظر آیت الله مجتبی قزوینی، بحث سعادت و شقاوت چنان که در فلسفه و عرفان مطرح شده، مخالف معارف قرآنی است. این درحالی است که فلاسفه ای همچون ملاصدرا که در پی سازگار کردن قرآن، برهان و عرفان اند، چنین نظری ندارند. این نوشتار درآمدی است بر بررسی دیدگاه فلاسفه در این زمینه و تجمیع نظر آیت الله مجتبی قزوینی و ملاصدرا، و گام برداشتن در مسیر ایجاد هماهنگی میان فلسفه اسلامی با معارف قرآنی. ارزیابی سخنان این دو اندیشمند در این حوزه نشان می دهد که به طور کلی آیت الله قزوینی دلایل کافی و قانع کننده ای در مخالفت با فلسفه ارائه نداده و نظر او درمورد جبرانگار بودن فلاسفه ازجمله ملاصدرا درست نیست. استاد قزوینی سعادت و شقاوت را امری اختیاری می داند، اما به طبیعت ثانویِ شقاوت و تغییرناپذیری آن قائل است. از دیدگاه او، سعادت و شقاوت در فلسفه امری جبری و تخلف ناپذیر است، اما ملاصدرا عوامل ارادی سعادت را به صراحت برشمرده و موانع دست ساز بشر بر سر راه سعادت را گوشزد کرده است.
۱۶۷۴.

کارکرد اخلاقی هنر در کارزار صنعت فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیالکتیک روشنگری صنعت فرهنگ فرهنگ عمومی مکتب فرانکفورت هنر و اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۰۴
ایده پردازانِ دیالکتیک روشنگری با وضع اصطلاحِ اینک مشهورِ صنعت فرهنگ آن را به عنوان وصفی جامع از فریبِ توده ای، رایج و البته مکتوم در نظام سرمایه داری مطرح کرده اند؛ صنعتی فراگیر، با ملغمه ای از حبس، تحریک و انحراف افکار عمومی در جامعه به ظاهر عقلانی و هوادار آزادی. با پیگیری راه علاج از دو مجرای هنر و اخلاق، طرحی استنباط می شود که می تواند امید به مهار امواجِ صنعت فرهنگ، یا ایمنی در برابر سیطره فراگیرش را برانگیزد. مقاله حاضر ضمن تحلیل این مسیر مطلوب و امیدبخش، از منظر موسسان مکتب فرانکفورت، ابتدائا رابطه آرمانی میان هنر و اخلاق را با چشم انداز خروجِ موفق از حصارِ صنعت فرهنگ تشریح می کند. اما، و از پی ملاحظه انتقادی در خصوص پیامدهای اخلاقی- هنری مورد بحث، به نظر می رسد مسیری که در تأملات طولانی آدورنو و هورکهایمر به عنوان راه رهایی از صنعت فرهنگ ترسیم شده در مقام عمل ناموفق مانده و حتی از جهتی که انتظار آن نمی رود، خودشکن یا متناقض است. چرا که: الف) پناه جستن به اخلاق سلبی و هنرِ مفهومی به قطع ارتباط با فرهنگ عمومی خواهد رسید. ب) ثمره این گوشه نشینیْ به جنبش های محفلی محدود می ماند. ج) این زیست جهانِ ایمن، همچون جزئی منفصل از صنعت فرهنگ، همچنان مدیون مناسبات سرمایه داری است.
۱۶۷۵.

یافته های روش شناختی علوم انسانی مطلوب بر پایه معرفت شناسی اسلامی (با تأکید بر آرای علامه مصباح یزدی)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی روش شناسی علوم انسانی منبع شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۲۰۸
یکی از اساسی ترین محور در تولید علوم انسانی، روش شناسی آن است. بیشتر مسائل روش شناختی، به صورت مستقیم، ریشه در دانش های بالادستی نظیر معرفت شناسی دارد؛ بنا بر این، روش شناسی علوم انسانی، بیشتر از معرفت شناسی، تغذیه می کند. گرانیگاه معرفت شناسی علوم انسانی عبارت است از: ماهیت شناسی گزاره های علوم انسانی، منبع شناسی علوم انسانی و مسأله اعتبارسنجی آن. پاسخ این مسائل، وابسته به نوع پارادایم فکری، متفاوت است و هر کدام نیز نتایج روش شناختی خاصی دارند. روش شناسی علوم انسانی رایج، ریشه در رویکردها و گرایش های فکری به ویژه معرفت شناسی در غرب است؛ اما بر اساس دستگاه فکری اسلام، نتایج رو ش شناختی دیگری حاصل خواهد شد. مقاله حاضر می کوشد با روش تحلیل عقلی-فلسفی، ابتدا به صورت اجمالی، به نتایج روش شناختی علوم انسانی رایج بر شالوده معرفت شناسی در پارادایم های غالب، اشاره نماید و در ادامه، یافته های روش شناختی علوم انسانی اسلامی بر پایه معرفت شناسی اسلامی در منظومه فکری علامه مصباح یزدی، تبیین کند. تبیین سازکار تأثیر معرفت شناسی در روش شناسی علوم انسانی اسلامی، از یافته های این مقاله است.
۱۶۷۶.

برهان فرا-استقراء بدبینانه و واقع گرایی علمی: رویکردهای غیر ارجاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقع گرایی واقع گرایی علمی برهان فرا-استقراء بدبینانه رویکرد غیر ارجاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۳
بنا به برهانی موسوم به «معجزه نیست» (NM)، اگر هویاتِ به ویژه مشاهده ناپذیری که توسط نظریه های علمی ارائه و فرض می شوند، وجود نداشتند؛ یعنی اگر این نظریه ها گزارش گر (تقریباً) صادقی از عالم نبودند، موفقیت علوم به مانند نوعی معجزه بود. در مقابل، بنا به برهان «فرا-استقراء بدبینانه» (PMI) رابطه ای بین موفقیت یک نظریه در توضیح و پیش بینی، و صدق آن نظریه وجود ندارد. به عنوان شاهد این ادعا، لری لائودن فهرستی تقریباً طولانی از نظریه هایی ردیف می کند که به زعم وی، در گذشته موفق بودند، اما امروزه به عنوان نظریه های کاذب کنار گذاشته شده اند. در این مقاله، پس از توضیح دو برهان NM و PMI، نشان می دهیم که هیچ کدام از استدلال های واقع گرایان توان رد برهان PMI را به شکلی قاطع و فیصله بخش ندارند. نتیجه مقاله این است که اشکال مشترک همه این استدلال ها ناشی از رویکرد غیر ارجاعی آنها است؛ یعنی نشان نمی دهند که ترم های به کاررفته در نظریه های موفقِ گذشته به نوعی ارجاع دهنده به هویات عالم هستند.
۱۶۷۷.

واکاوی اندیشه فاعلیت در حکمت مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاعلیت علت فاعلی وحدت تشکیکی تباین انعزالی خداشناسی انسان‌شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۵۱
اصل فاعلیت زیر بنای هستی شناختی فلسفه مشاء است و به نظر می رسد تفسیر سینوی از علیت فاعلی در رابطه وجودی میان کلیه مبادی عالیه و موجودات سافل از قبیل رابطه هستی شناختی میان باری تعالی و نظام آفرینش و رابطه وجودی میان نفس مجرد انسانی و قوای آن تأثیر گذر بوده است. فاعلیتِ مبتنی بر سنخیت میان علل و معالیل فاعلی، رابطه ماهوی و کثرت تباینی انعزالی میان این واقعیات عینی را به کلی منتفی کرده و تشکیک و تفاضل وجودی میان آنها را به اثبات می رساند. البته مطابق با قواعد کلان هستی شناختی فاعلیت، مقتضی وجود متغایر غیر بیگانه علت و معلول است و مبادی عالی را موجود مغایر و غیر بیگانه از معالیل شان می کند و به معالیل وجود رابطی می بخشد. بدین ترتیب وحدت شخصی وجود علت و کثرت شأنی معلول در حکمت سینوی قابل اثبات نیست بلکه نوعی وحدت تشکیکی به معنای وحدت وجود و کثرت موجود در بخشی از مباحث هستی شناختی مانند خداشناسی و انسان شناسی او و همفکرانش یافت می شود.
۱۶۷۸.

تأملی فلسفی درباره جبر مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرگه منطق گرایی هیلبرت صورت گرایی ویتگنشتاین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۲۶۶
در این مقاله، برآنیم که منازعهٔ صورت گرفته میان فرگه و هیلبرت را درباره هندسه، در مورد جبر مجرد بررسی کنیم. برای اینکه بدانیم در مورد جبر مجرد تفکر فرگه ای می تواند راه گشا باشد یا هیلبرتی، ابتدا زمانه ای را بررسی کرده ایم که در آن فرگه و هیلبرت مشغول فلسفه ورزی بوده اند؛ تا تصویری از فضای فکری غالب آن زمان و تأثیر آن بر این دو ریاضی دان به دست آوریم. سپس و با درنظرداشتن این مورد، به تعدادی از اختلافات موجود در رویکرد فرگه و هیلبرت اشاره کرده و به این نتیجه رسیده ایم که از مهم ترین نقاط افتراق میان این دو، می توان به نقش فاعل شناسا در حوزه ریاضیات و دیگری، بحث دربارهٔ سازگاری اشاره کرد. در ادامه و پس از ارائه تعریف هنجاری جبر، با استفاده از نظریات ویتگنشتاین متأخر که در کتاب در باب یقین و تحقیقات فلسفی بیان شده است، به بررسی نکات طرح شده از جانب هیلبرت و فرگه پرداخته ایم. در انتها و با توجه به تمامی جوانب، به این نتیجه رسیده ایم که آنچه در بررسی فلسفی جبر مفیدتر به نظر می رسد، رویکرد سومی است؛ و آن رویکردِ ویتگنشتاین همراه با مقداری اصلاحات است؛ به این دلیل که چند ویژگی مهم را برای ما تضمین می کند. این ویژگی ها عبارت اند از: معناداری، بین الاذهانی بودن و قاعده محور بودن که همگی برای ریاضی دانان ویژگی های مهمی محسوب می شوند.  
۱۶۷۹.

جریان شناسی علم الهی و بازتاب آن در نگاه زین الدین کشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا زین الدین کشی سهروردی علم الهی فارابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۷۳
زین الدین کشی در رساله تحفه الأصحاب فی معرفه رب الأرباب، همدلانه با حکمت سینوی، معتقد است که خداوند به ذات خود علم حضوری داشته و به اشیای پیش از پیدایش آنها علم تفصیلی حصولی دارد. او در عین حال همگرایانه با حکمت اشراق، بر این باور است که علم خداوند به موجودات پیش از پیدایش آنها، علم اجمالی و پس از پیدایش آنها، علم حضوری تفصیلی است و همه موجودات، با وجود عینی خود نزد او حاضرند. البته علم خدا به اشیا، بدون وساطت صورت های عقلی است. در واقع مبتنی بر رویکرد تطبیق دو دیدگاه یادشده، کشی علم خداوند را علمی حضوری دانسته که خود وجود معلوم برای عالم حاضر است، برخلاف علم حصولی که ماهیت معلوم برای عالم حاضر است. ازاین رو می توان گفت با توجه به معنای جامع علم که حضور معلوم نزد عالم است، کشی علم خداوند را صرفاً از نوع علم حضوری می داند؛ چراکه این معنای علم مبرا از هرگونه نقص و عیب است. افزون بر این، کشی براساس تلفیقی همگرایانه با پیشینیان خود، از راه های مختلفی برای اثبات علم خداوند بهره برده و به نظر می رسد به نحو غیرمستقیم زمینه های ظهور دیدگاه جدید را در آینده فراهم کرده است.
۱۶۸۰.

شکل گیری «نگرش ایمانی» در قرآن کریم: رهیافت الگوی کارکردی در روان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی کارکردی ایمان روان شناسی اجتماعی نگرش نگرش ایمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۱۹۷
«ایمان» و «نگرش» به ترتیب از محوری ترین مفاهیم در آموزه های دینی و روان شناسی اجتماعی هستند. برآیند پیوندیِ نزدیک میان حوزهٔ موضوعی نگرش در روان شناسی اجتماعی و مباحث قرآنی در حوزهٔ ایمان، اصطلاح «نگرش ایمانی» را ساخت می دهد، نگرشی که با رویکردی قرآنی و مبتنی بر الگوهای تکوین نگرش افراد در روان شناسی اجتماعی نسبت به متعلقات ایمان شکل گرفته است. در این میان، یکی از مهم ترین این الگوها الگوی کارکردی نام گرفته است که شکل گیری نگرش ها را مبتنی بر کارکرد خاص هر یک در رفع نیاز افراد تحلیل می نماید. در این پژوهش بر آن هستیم تا با روش توصیفی-تحلیلی و پای بندی به لوازم یک مطالعه میان رشته ای، از رهگذر الگوی کارکردی، مفهوم نگرش ایمانی و مهم ترین مؤلفه های مؤثر بر تکوین آن را از خلال آیات الهی مورد بازخوانی قرار دهیم و با مطالعه دقیق آیاتی که از طریق تأکید بر نیازهای خاص انسان یا اشاره به کارکرد برخی عوامل در گرایش انسان به زندگی مؤمنانه، درصدد انتقال آموزه ها به او برمی آیند، این مؤلفه ها را معرفی نماییم. بر اساس یافته های این پژوهش، قرآن با معرفی و تأکید بر موارد زیر تقویت نگرش ایمانی انسان ها را پی جویی می کند: «نیاز و فقر وجودی انسان نسبت به خدا»، «نیاز فطری به نیایش و پرستش کمالی برتر» به عنوان محوری ترین گرایش انسان، «کارکرد دفاعی و ایمنی جویی ایمان» از رهگذر مفهوم دینی توکل، «عزت و کرامت انسان مؤمن» از طریق توجه به ارزش وجودی او و به دنبال آن ایجاد خودپندارهٔ مثبت از خویش، «کارکرد معنابخشی و هدفمندسازی ایمان نسبت به زندگی»، و «تأکید بر غایتمندی زندگی».

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان