ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۴٬۴۴۶ مورد.
۱۸۱.

فلسفه برای کودکان

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان برنامه درسی متیو لیپمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۸۱
محور اصلی در «فلسفه برای کودکان» این است که باورهای کلیشه ایِ مربوط به ظرفیت محدود کودکان را به چالش بکشیم و درک خود را از ماهیت فلسفه و اینکه چه کسی قادر به مشارکت در آن است گسترش دهیم. هدفْ رشد ذهنی کودکان است؛ هدفْ کشف موضوعاتی است که کودکان دوست دارند درباره شان فکر کنند و به بحث و تأمل بپردازند. پس هدف فلسفه برای کودکان این نیست که به کودکان تاریخ فلسفه و اندیشه فلاسفه بزرگ را درس دهد، بلکه آموزش مهارت های تفکر و توانایی پرسش و استدلال است، زیرا چنین آموزشی می تواند کودکان را برای زندگی آماده کند. هدفِ فلسفه برای کودکان، که با نام دکتر متیو لیپمن (1923-2010) گره خورده است، طراحی کلاس ها و برنامه های درسی ای است که کودکان را به پرسش گری و تفکر ترغیب کند. در چنین کلاسی، کودکان دور هم جمع می شوند و درباره پرسشی که انتخاب کرده اند بحث می کنند و معلم نیز در مقام تسهیل گر عمل می کند و از کودکان در تفکر، استدلال و پرسش هایشان حمایت می کند. معلم بچه ها را راهنمایی می کند تا در طول بحث و گفت گو، خوب گوش کنند، پاسخ دهند و ایده هایی را که به ذهن شان می رسد با دیگران به اشتراک بگذارند تا به درک مشترکی از پرسش برسند. پرسش گریِ کودکان در اینجا در واقع اصلی ترین فعالیت فلسفی را شکل می دهد، یعنی تأمل در معنای تجربه ها و مفاهیم معمولی به منظور توسعه درک جهان، دیگران و خود.
۱۸۲.

اهداف و اصول یادگیری، مبتنی بر مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی یادگیری اهداف یادگیری اصول یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۴۶
هدف مقاله حاضر استخراج اهداف و اصول یادگیری بر اساس مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی است. در این پژوهش با روش اسنادی و تحلیل مفهومی، مبانی نوع اول و نوع دوم معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی تبیین شده اند و سپس از روش استنتاجی پیش رونده (اصلاح شده فرانکنا)، اهداف و اصول یادگیری بر اساس مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی، با استفاده از دو قیاس عملی حاصل گردیده اند. برخی از اهداف به دست آمده از این روش عبارت اند از «مرتبط با زندگی، توصیف راه حل های مسئله و یادگیری، مطالعه ذهن در همه ابعاد، یادگیری بهینه، آموزش بر اساس تفاوت های فردی، تولید دانش معتبر و مفید»، و برخی اصول به دست آمده باتوجه به این اهداف و مبانی نوع دوم شامل: اصل بدنمندی، اصل یادگیری غیرخطی، اصل تغییر مغز، اصل هوشیاری آرمیده، اصل یکپارچگی مغز، اصل ایجاد توجه و تمرکز بر یادگیری است. از نتایج این پژوهش می توان برای بهبود و بهسازی فرایند یادگیری فراگیران در کلاس استفاده نمود. هرچند برای اعتباربخشی بیشتر، نیاز به ترکیب این یافته ها و علوم تربیتی است به این ترتیب می توان با ترکیب این دو عرصه، پیشرفت های بزرگی در زمینه یادگیری به عمل آورد.
۱۸۳.

ژیل دلوز و روایت رهایی سوژه بر اساسِ کتاب منطق احساس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلوز روایت انزوا رهایی ورزشکارانگی در اتاقِ خواب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۳
ژیل دلوز در کتاب «منطق احساس» که شرحی بر نقاشی های فرانسیس بیکن است به صراحت و مکرر از نقد روایت می گوید؛ اما حقیقت این است که او نه روایت به طور کلی که روایت فیگوراتیو و بازنمایانه را رد می کند و از نحوه روایتی بدیل در نقاشی های بیکن سخن می گوید. موضوع این مقاله آشکار کردن این شیوه بدیل روایت نه در کار بیکن که در کار خود دلوز در این کتاب است. به زعم نگارنده دلوز در «منطق احساس» شیوه روایت بسیار جالب توجهی دارد، او در این کتاب یک کارگردان تئاتر است. او با زدودن همه عناصر روایت فیگوراتیو و بازنمایانه به دو عنصر می رسد: صحنه و فیگور، صحنه خالی و فیگور منزوی و میخکوب در صحنه. ما در کل روایت مان از «منطق احساس» تنها به این دو عنصر پایبند می مانیم و درصدد آشکار کردن نسبت های تغییریابنده میان این دو عنصریم که همچون موتور محرک روایت مان عمل می کند. اگر این دو، عناصر اصلی این روایت باشند موضوع روایت از این قرار است: رهایی فیگور منجمد در صحنه ؛ اما این آزادی بی واسطه رخ نمی دهد و شامل پنج مرحله یا پرده است: یک) انزوا و گیرافتادگی فیگور. دو) کژسانی فیگور. سه) متلاشی شدن فیگور. چهار) ناپدید شدن فیگور. پنج) تولد فیگور رهایی یافته به منزله یک بندباز، به بیان دیگر ورزشکارانگی در اتاق خواب. این پنج مرحله پنج پرده روایت اجرای تئاتری اند که در نهایتِ آن رهاییِ فیگورِ در بند محقق می شود. 
۱۸۴.

الحاد جدید و عقل گرایی، بهره برداری از شیوه ناموجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الحاد جدید خدا سودگرایی عقل گرایی علم گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۷
الحاد جدید یک جنبش جدید التأسیس است که از اوایل قرن جاری شروع به فعالیت کرده است. این جنبش که توسط کسانی مانند داوکینز، دنت، سم هریس، و هیچنز تأسیس شده است برای توجیه الحاد جدید از مفاهیم بنیادینی مانند عقل گرایی بهره برده است. بانیان این جنبش تلاش کرده اند با استفاده از این مفهوم بنیادین خداناباوری را عقلانی و خداباوری را کاملاً غیر عقلانی جلوه دهند. آن ها این کار را با بیان محاسن و فواید خداناباوری و معایب و مضرات خداباوری انجام داده اند. در این نوشتار، که به شیوه تحلیلی توصیفی نگاشته شده، سعی می کنیم، ضمن پذیرش اصل احترام به عقل، عقل گرایی را مورد نقادی قرار دهیم. بدین منظور، ابتدا با چیستی عقل گرایی آشنا می شویم. سپس نشان خواهیم داد که چگونه خداناباوران جدید از این مفهوم به نفع خداناباوری و در رد خداباوری استفاده کرده اند. در پایان با تکیه بر اندیشه فیلسوفان عقل گرایی را مورد نقادی قرار می دهیم. عقل گرایی به مثابه قرائت دیگری از علم گرایی، عقل گرایی نسخه دیگری از حداکثرسازی سود، عقل گرایی به مثابه زمینه جدایی دانش از ارزش و عدم توجه به هدف تنها برخی از نقدهایی است که بر این مکتب وارد است. با مطرح شدن این نقدها همه اشکالاتی که بر علم گرایی، سودگرایی، و دیدگاه جدایی دانش از ارزش وارد است بر این مکتب نیز وارد خواهد شد و با این وصف این مکتب نمی تواند توجیه کننده خوبی برای الحاد جدید باشد.
۱۸۵.

کارکردهای نظریه فطرت در فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فطرت مفاهیم اخلاقی مشهورات نسبی گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۴۷
بسیاری از فیلسوفان مسلمان همسو با آموزه های دینی از ایده فطرت به عنوان یک ساختار خاص وجودی برای انسان که هویت وی را از همجنسان خود متمایز می کند، بحث می کنند. فطرت انسان آدمی را به افق های فراسوی طبیعت حیوانی او می کشاند و راهنمای زندگی خوب است. فیلسوفان مسلمان با تأکید بر ویژگی های وجود شناختی، معرفت شناختی و حتی انگیزشی فطرت آدمی، برخی از مهم ترین مسائل و چالش های اخلاقی را حل می کنند. در نوشتار حاضر چگونگی بهره گیری از برخی ویژگی های فطرت یا هویت الوهی آدمی مانند تجرد وجودی، مصونیت از خطا در معرفت های فطری و سوگیری خیرخواهانه و حق جویانه گرایش های فطرت در حل مسائل فلسفه اخلاق توضیح داده می شود. اینکه فطرت انسانی خاستگاه اصلی مفاهیم اخلاقی است و آدمی بدون هر تجربه ای از بیرون خود چنین مفاهیمی را درمی یابد و اینکه شناخت اخلاقی عمومی است و قابل نسخ نیست، به این دلیل است که از فطرت انسانی ناشی می شود و از همین روی نسبی گرایی در اخلاق حتی اگر نظریه انفسی در مورد معانی اخلاقی داشته باشیم، مردود است. به صورت کلی از نظریه فطرت برای توجیه اخلاق و التزامات اخلاقی استفاده می شود.
۱۸۶.

جنون فلسفه: نظریه مُثل افلاطون و نسبت آن با اندیشه های اخلاقی و سیاسی او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون نظریه مُثل تمثیل غار اخلاق سیاست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۷۵
در مقاله حاضر می کوشیم نسبت بین نظریه مثل افلاطون و اندیشه های اخلاقی و سیاسی او را بررسی کنیم. نخست گزارشی اجمالی از سیر تکوین نظریه مثل در محاورات «منون»، «فایدون» و «جمهوری» ارائه می دهیم. سپس می کوشیم از مسیری دیگر اندیشه سیاسی و اخلاقی افلاطون را پیگیری کنیم و برای این منظور به رساله «آپولوژی» و محاورات «پروتاگوراس»، «گرگیاس» و باز «جمهوری» نگاهی می اندازیم. این بررسی ما را به این نتیجه می رساند که «تمثیل غار» افلاطون هم اوج نظریه مثل اوست و هم اوج اندیشه سیاسی و اخلاقی او. بررسی دقیق «تمثیل غار» و مقایسه نکات اصلی مطرح شده در آن با مسائل اصلی محاورات «پروتاگوراس» و «گرگیاس» خصلت سیاسی اخلاقیِ نظریه مثل افلاطون را آشکار می سازد. سقراط، برخلاف سوفسطایی که خود را دربردارنده حقیقت می پندارد، صرفاً مغاکِ حقیقت را گشوده نگه می دارد و شاگرد را وامی دارد رو به سوی آن گرداند. در محاوره «مهمانی»، آلکیبیادس این نوع تربیت سقراطی را «جنون فلسفه» می نامد. در پایان سعی می کنیم پاسخی محتمل به انتقادهای پوپر و نیچه از افلاطون بدهیم و نشان دهیم که، برخلاف خوانش تثبیت شده و جاافتاده متعالی از نظریه مثل، امکان خوانشی درون ماندگار از آن نظریه نیز وجود دارد.
۱۸۷.

معجزه راهی مناسب برای اثبات پیامبری پیامبر: نقدی بر مقاله «چرا معجزه راه مناسبی جهت اثبات صدق دعوی نبوت نیست؟»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معجزه پیامبری دلالت صدق قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
این مقاله نقدی است بر مقاله «چرا معجزه راه مناسبی جهت اثبات صدق دعوی نبوت نیست؟ (انواری، 1402)» که با محوریت دیدگاه های ابن رشد، غزالی و ملاصدرا نگاشته شده بود. برای نمونه، در نقد این سخن که ایمان از راه معجزه، ایمان عوامانه است و باید از راه شهود به پیامبر ایمان آورد، باید گفت که اگر خداوند معجزات را همراه با پیامبر فرستاده، پس می خواهد که مردم با آن به صدق دعوی نبی ایمان بیاورند؛ پس ایمان از راه معجزه صحیح است. به علاوه، قوت ایمان لزوماً وابسته به قوت دلیل -شهود- نیست. همچنین در نقد این که ملازمه ای میان معجزه و ادعای نبوت وجود ندارد، باید گفت که معجزه برای اثبات نمایندگی انسانی از سوی خداوند متعال است، پس اگر معجزه بودن یک عمل ثابت شود، ادعا ثابت شده است. همچنین در نقد این سخن که راهکار عملی برای تشخیص معجزه وجود ندارد، باید گفت که این سخن با معجزه دانستن قرآن و دیگر معجزات منافات دارد. افزون بر آن، توجه به قید همراهی معجزه با ادعای الهی بودن و نیز انضمام برهان حکمت به آن، تشخیص معجزه از غیرمعجزه را امکان پذیر می سازد. نویسنده تشبه روحی به پیامبر و نیز بررسی معارف آنها را راه پیشنهادی خود برای صدق دعوی نبی معرفی می کند، حال آن که باید گفت معیاری برای تعیین مقدار لازم تشبه به یک نفر ارائه نشده است. ثانیاً بر فرض تحقق تشبه روحی به فرد مدعی نبوت، صرفاً از تحقق تشبه، نبوت او ثابت نمی شود. به نظر می رسد، توجه به قیود دخیل در معجزه و انضمام برهان حکمتْ راهگشای حل مشکلات موجود سر راه دلالت معجزه در صدق دعوی نبوت است.
۱۸۸.

بررسی و تبیین نیچه هایدگر از دیدگاه جیانی واتیمو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واتیمو نیچه هایدگر نیست انگاری مدرنیته پست مدرنیته تفکر ضعیف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۵۷
از آنجا که تفسیر واتیمو از نیچه مستلزم بررسی دیدگاه هایدگر و دیلتای، به عنوان نقاط اصلی مورد نظر وی است، از این رو، در این مقاله در نظر داریم نخست، اشاره ای به تفسیر هایدگر از نیچه، به عنوان آخرین فیلسوف متافیزیک غرب داشته باشیم، که در آن هایدگر برای توجیه هدف خود؛ که ارزیابی مجدد تاریخ و تجربه غرب است، به تفسیر نیچه می پردازد. سپس به صورت مختصر، به تفسیر دیلتای از نیچه، به عنوان فیلسوف حیات، می پردازیم، که در آن بیشتر به نزدیکی تفکر هایدگر و نیچه تاکید شده است. در پایان، با تبیینِ تفسیر واتیمو از نیچه هایدگر، نشان می دهیم که وی برخلاف نظر هایدگر، با بررسی تفسیر نیست انگاری مدرنِ نیچه و ارتباط آن با نیست انگاری پست مدرن، وی را نخستین فیلسوف پست مدرن می خواند و نشان می دهد که این نیچه است که باید به عنوان نخستین فیلسوف پست مدرن خوانده شود نه هایدگر، و علت این برداشت ها و تفسیرهای متفاوتی که از نیچه ارائه شده، خود بیانگر موقعیت حساس فلسفه نیچه در پایان متافیزیک است. 
۱۸۹.

معیار سنجش فیلم بر مبنای نظر مارتین هایدگر در رساله سرچشمه اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مارتین هایدگر سرچشمه اثر هنری معیار سنجش فیلم عباس کیارستمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۵۹
مطابق نظر هایدگر، اثر هنری، آشکارکننده حقیقت است. اما این آشکارگی نه در هر اثر هنری، بل در اثر هنری بزرگ! امکان پذیر است. اما کدام اثر است که امکانِ پذیرفتن عنوان اثر هنری بزرگ را دارد؟ هایدگر خود در رساله سرچشمه اثر هنری به برخی از این آثار اشاره کرده است. اما چگونه می توان معیاری را از رساله سرچشمه اثر هنری استخراج نمود و بر مبنای آن، دانست که آیا یک اثر، توان نزدیک شدن به آنچه هایدگر از اثر هنری مراد کرده است را دارد یا نه؟ آیا می توان معیار را در مورد واسطه هنری همچون سینما به کار بست؟ در این تحقیق تلاش گردید معیاری مهیا شود برای سنجش فیلم؛ شروط این معیار عبارتند از عدم بازنمایی، عدم انتزاع از هرروزگی و عدم تعلّق. در ادامه، به جهت آشکار شدن زوایای معیار، فیلم «باد ما را خواهد برد» ساخته عباس کیارستمی به بحث گذاشته شد و شرایط معیار در مورد آن فیلم مورد سنجش قرار گرفت: این فیلم شرایط معیار را از سر می گذراند. بر این اساس می توان گفت که بر اساس اندیشه هایدگر می توان معیاری در مورد واسطه هنری همچون سینما، بدست آورد. این تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده و به شیوه مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است.
۱۹۰.

بررسی نقش ظرفیت های شناختی در پیش بینی عملکرد حرکتی ژیمناست های دختر با توجه به اثر فشار روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسداد تحت فشار عملکرد ورزشی ژیمناستیک شناخت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۹
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش ظرفیت های شناختی در پیش بینی عملکرد حرکتی ژیمناست های دختر با توجه به اثر فشار روانی می باشد. بدین منظور 40 ژیمناست دختر ماهر (12-10 سال) شهر تبریز به صورت دردسترس انتخاب شده و عملکرد حرکتی آنها، پس از ارزیابی میزان ظرفیت های شناختی (حافظه کاری، توجه و چرخش ذهنی) دو شرایط فشار روانی (کم فشار و پرفشار) مورد بررسی قرار گرفت. برای ایجاد شرایط پرفشار، عملکرد ژیمناست ها در حضور ارزیاب (دو داور و یک مربی) مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (رگرسیون خطی) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ظرفیت های شناختی (حافظه کاری، توجه و چرخش ذهنی) در شرایط روانی پرفشار می تواند عملکرد ژیمناست ها را پیش بینی کند و مشاهده شد که عملکرد حرکتی ژیمناست ها در شرایط روانی پرفشار کاهش پیدا کرد. پس می توان نتیجه گرفت که ظرفیت های شناختی ممکن است در شرایط روانی پرفشار عملکرد ورزشکاران را تحت تاثیر قرار داده و موفقیت یا شکست ورزشی آنها را موجب شود
۱۹۱.

تاثیر معنای زندگی بر علوم انسانی اسلامی از نظر علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنا معنای زندگی پوچی زندگی انسانی علوم انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۳۲
رابطه معناداری زندگی و علوم انسانی و تأثیر آن در جهت گیری علوم انسانی یکی از موضوعات بنیادینی است که با وجود اهمیت آن، کمتر مد نظر متفکران و اندیشمندان قرار گرفته است. البته بحث معناداری و پوچی زندگی و چیستی «معنای زندگی» از موضوعاتی است که همواره محل بحث بوده و تبیین آن همچنان دغدغه فلاسفه و اندشمندان است و هرکدام درصدد بوده اند تا بر اساس مبانی خاص خود در این باره راه معنادار شدن زندگی را فراسوی بشر قرار دهند و به زعم خود آینده ای بی بازگشت برای بشر ترسیم نمایند. از سوی دیگر دانشمندان علوم انسانی به گمان خود، تلاش های علمی خویش را در جهت تحصیل زندگی هر چه بهتر برای بشر به کار گرفته اند، ولی کمتر اندیشمندی جهت گیری صحیح علوم را وجهه تلاش علمی خود قرار داده است. از بین معدود فلاسفه ی بصیری که می توان تلاش علمی او را در جهت تبیین معنای زندگی تفسیر نمود، علامه مصباح یزدی است. این مقاله برآن است تا با تبیین «معنای زندگی» از نظر ایشان، تأثیر آن بر ضرورت جهت گیری علوم انسانی در جهت تحقق معنای زندگی انسانی بر اساس بینش توحیدی را توضیح دهد.
۱۹۲.

بررسی نگرش، مهارت و دانش مدیریتی مدیران مدارس منطقه آبپخش در سال تحصیلی 1402- 1401

کلیدواژه‌ها: نگرش مدیریتی دانش مدیریتی مهارت مدیریتی مدیران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۶۲
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی نگرش، مهارت و دانش مدیریتی مدیران مدارس منطقه آبپخش سال تحصیلی 1402-1401 می باشد. روش کار: روش تحقیق، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، از نوع توصیفی– پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران مدارس منطقه آبپخش در سال تحصیلی 02-1401 و به تعداد 54 نفر بوده است که به علت محدود بودن جامعه آماری، تمامی آن ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه در قالب نرم افزار SPSS19 استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که میزان نگرش مدیریتی، مهارت مدیریتی و دانش مدیریتی مدیران مدارس منطقه آبپخش بالاتر از سطح متوسط و در وضعیت مطلوبی بوده است. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت نگرش، مهارت و دانش مدیریتی مدیران می توان به بهبود کیفیت کاری آنها در مدارس کمک فراوانی نمود.
۱۹۳.

تقابل مابعدالطبیعه ارسطویی و نیوتنی در عصر ناصری: نقد محمدکریم خان کرمانی بر نظریه خورشید مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کپرنیک نیوتن علما و علوم جدید محمدکریم خان کرمانی شیخیه خورشیدمرکزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۹
محمدکریم خان کرمانی (1225 - 1288ق) در رساله فی تزییف کتاب أفرنجی فی حرکات الأفلاک (1269ق) خلاصه ای عربی از کتابی درباره نظریه خورشیدمرکزی و تبیین آن بر اساس مکانیک دکارت و نیوتن را آورده و آن را نقد کرده است. می دانیم خورشیدمرکزی و مکانیک باوری بر اساس تفسیری جدید از مابعدالطبیعه ریاضی باوری فیثاغورسی ایجاد شده بود. کرمانی، بر اساس اصول مابعدالطبیعیِ ارسطوییِ مکان و حرکت، دلایل قائلان به خورشیدمرکزی و تبیین های مکانیکی جدید آن ها را رد کرد و دلایل تجربی را برای نفی زمین مرکزی و پذیرش  خورشیدمرکزی کافی نمی دانست. به عقیده او، تبیین های دکارتی و نیوتنی برای خورشیدمرکزی با اصول مابعدالطبیعی حرکت طبیعی و نفی خلأ سازگار نیستند. کرمانی با تغییر در ویژگی صُلبیت افلاک و پذیرش رقّت آن ها، تغییری در مفهوم سنتی فلک ایجاد کرد تا به دلایل خورشیدمرکزی پاسخ دهد. علاوه بر این، او معتقد بود دلایلی تجربی نیز برای نفی خورشیدمرکزی و حرکت زمین وجود دارند، و اِشکالات آزمایش های مؤید حرکت زمین را نشان داد. او آیات قرآن را نیز مخالف خورشیدمرکزی می دانست. نظام فلسفی - عرفانی مذهب شیخیه انگیزه ای برای رد نجوم جدید بود، اما کرمانی، مانند بسیاری از همتاهای مسیحی ارسطویی او در قرن هفدهم میلادی، برای مخالفت خود با نجوم جدید فقط بر نظام عقیدتی خود تأکید نکرد.
۱۹۴.

Hegel’s Internal Engine – Free Energy Minimization at Play in the Phenomenology of Spirit(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Hegel neuroscience Predictive coding Free Energy Principle Phenomenology Dialectics

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۵۶
This paper bridges contemporary neuroscience theories and Hegelian philosophy, centering on Karl Friston’s Free Energy Principle (FEP). Neuroscience models like the Bayesian brain hypothesis and predictive coding depict the brain as a predictive machine, echoing Hermann von Helmholtz’s concept of unconscious inference, where perception is shaped by prior knowledge. The FEP, rooted in information theory and statistical physics, suggests organisms minimize sensory surprise through unconscious and active inference, providing a model for behavior and explaining the purposiveness of biological systems. Some scholars assert that Georg W. F. Hegel’s view of living beings in his Philosophy of Nature aligns with the FEP, portraying them as purposive and enactive systems. This paper extends this idea, proposing that Hegel’s 'System of Science' in the Phenomenology of Spirit functions as a free energy-minimizing system. It discusses predictive coding and the FEP, establishing criteria for a system that minimizes free energy, and applies these criteria to Hegel’s work. The paper argues that the dialectical narrative in the Phenomenology operates as a reflective system driven to minimize logical or conceptual free energy, ultimately advancing the spirit towards absolute spirit. This Hegelian predictive model generates expectations essential for dialectical progression.
۱۹۵.

تحلیل علائم شناختی اختلال افسردگی با تأکید بر آرای صدرالمتألهین: مطالعه موردی احساس پوچی و اندوه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال افسردگی پوچی اندوه صدرالمتألهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۶۶
اختلال افسردگی از رایج ترین اختلالاتی است که بشر همواره در طول حیات خود افتان و خیزان با آن دست به گریبان بوده است. با نظر به عوامل و نشانه های شناختی و هستی شناسانه این اختلال و با وجود همه تحقیقات روان شناختی صورت پذیرفته پیرامون آن، همچنان خلأ پژوهش های فلسفی در این باره بیش از هر پژوهش دیگری احساس می شود. بر همین اساس، پرسش اصلی تحقیق حاضر آن است که دیدگاه صدرالمتألهین در خصوص برخی علائم شناختی اختلال افسردگی همچون احساس پوچی و احساس اندوه کدام است؟ نگارندگان در روی آوردی تحلیلی-توصیفی به آرای صدرالمتألهین، به این نتایج دست یافته اند که اساساً احساس پوچی در انسان ریشه در نیافتن معنای زندگی دارد و با دریافتی درست از این معنا می توان تا حد فزاینده ای بر این احساس و نیز افسردگی حاصل از آن فائق آمد. از نظر ملاصدرا، غایت تکوینی آفرینش همه موجودات بازگشت آنها به سوی خیر اعلی یعنی خداوند است. انسان به واسطه جایگاه خاص خود در عالم آفرینش، علاوه بر سیر جبلی، به نحو ارادی نیز می تواند این مسیر را طی کند و در نتیجه یک غایت تشریعی نیز برای او قرار داده شده است. همچنین بر اساس مبانی ملاصدرا، با تقسیم اندوه و شادی به اقسام چهارگانه حسی و خیالی و وهمی و عقلی می توان گونه ها و مراتب شادی و اندوه را بهتر شناخت و تا حد امکان از احساس غم در اختلال افسردگی، که ناشی از پندار منافرت برخی اشیاء با طبع انسان است، جلوگیری به عمل آورد.
۱۹۶.

علم و الهیات؛ طبیعی گرایی روش شناختی و جهان بینی توحیدی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم و دین شناخت طبیعت علم تجربی جدید خداباوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۵
موضوع این مقاله معرفی حوزه عمومی مباحث علم و دین و تبیین اهمیت آن است و هدف آن این است که ضرورت ورود جهان بینی توحیدی به چهارچوب نظری دانش تجربی را نمایان کند. برای تثبیت این هدف، در گام اول نشان داده ایم که ورود معارف غیرحسی به ساحت نظریه پردازی علمی اجتناب ناپذیر است و در گام بعدی استدلال کرده ایم که طبیعی گرایی روشی اولاً یکی از مهم ترین مبانی علم جدید است و ثانیاً با ارکان اساسی جهان بینی توحیدی قابل جمع نیست. در طول مقاله، پس از تعیین معانی مورد نظر برای «علم»، «دین» و «الهیات»، به این پرسش می پردازیم که «چرا الهیات با علم نسبت پیدا می کند؟ ». پس از آن، مراحل متنوعی که معرفت غیرحسی وارد فرایند نظریه پردازی علمی خواهد شد را تشریح می نماییم و در این بخش به برخی از آموزه های پذیرفته شده فلسفه علم نیمه دوم قرن بیستم نیز استشهاد خواهیم کرد. سپس طبیعی گرایی را تعریف کرده و جایگاه آنرا به عنوان یکی از مبانی بی بدیل علم تجربی جدید نمایان می کنیم و تبعات الهیاتی پذیرش آنرا به تصویر خواهیم کشید. نهایتاً ناظر به تقابل طبیعی گرایی با خداباوری از یک سو و نادرستی طبیعی گرایی از سوی دیگر، ضرورت ورود جهان بینی توحیدی در فرایند شناخت طبیعت را تثبیت خواهیم کرد.
۱۹۷.

مفهوم سازی «مرگ» در داستان های کودک: بر اساس طرحواره های کاربردشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان کودک زبان شناسی شناختی مفهوم سازی طرحواره تاناتولوژی مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۷
طرحواره های کاربردشناختی، طرحواره هایی هستند که وابسته به بافتِ موقعیتی و کاربردی فراخوانده می شوند. این پژوهش در پی رده بندی آن دسته از طرحواره های کاربردشناختی است که زیربنای مفهوم سازی های «مرگ» اند. دامنه پژوهش حاضر داستان های واجد درون مایه مرگ اندیشی در گروه سنی «ب» و «ج» است. هر یک از این داستان ها به مثابه موقعیتی عینی برای فراخوانی طرحواره مرگ است. پژوهش پیش ِرو با روش تحلیلی توصیفی در پی پاسخ گویی به چگونگی کارکرد بافت موقعیتیِ داستان در شکل دهی و فراخوانی طرحواره مرگ است. نتیجه پژوهش هفت کارگفتِ موقعیتی را به عنوان پایه مفهومیِ مرگ معرفی می کند: خودویران گری، قتل، مرگ هراسی، مرگ گریزی، مرگ تعلیقی، داغ دیدگی، درگذشت طبیعی. ازآنجا که مفاهیمی مانند «مردن» ماهیتا انتزاعی، فلسفی و برانگیزنده عواطف منفی هستند؛ شیوه انتقال این مفاهیم به کودک همواره مورد مناقشه بوده است. این پژوهش نشان می دهد داستان ها با به کارگیری طرحواره های کاربردشناختی مختلف، موقعیتی امن برای درونی سازی تجربه های آسیب زایی چون «مرگ» فراهم می سازند. مقاله حاضر برای نخستین بار مرگ پژوهی (تاناتولوژی) را در ادبیات کودک مورد مداقّه قرار می دهد.
۱۹۸.

Shame and ‘Shame Instinct’ in Kant’s Pre-Critical Texts; RH(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Kant Shame State of Nature shame instinct Bernard Williams

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۱
This paper corrects a historical injustice that has been perpetrated against Kant for some time now. Mostly on good grounds, Kantian ethics has been accused of neglecting the role played by the emotions in moral deliberation and in morally informed action. However, the contemporary moral philosophers who have put forth such a claim tend to bypass textual sources, on the one hand, and to downplay the role played by the anthropological writings on Kant’s practical philosophy as a whole, on the other. Relying on highly relevant pre-critical texts in which Kant sketches future argumentative patterns and discusses the role of a negative emotion like shame on the improvement of the human species, I address a mistaken conclusion about Kantian ethics as a whole that is common in contemporary Anglo-American philosophy. I also raise paradoxical conclusions that follow from Kant’s argument, once its implicit premises have been brought to light. I conclude that Kant did indeed think seriously about a so-called ‘shame-instinct’, however much his central ideas diverge from contemporary readings of the emotion, and fall short of fulfilling the ultimate target one can assume his insights would be drawing at
۱۹۹.

بررسی اهداف و ضرورت های آموزش فلسفه به کودکان

کلیدواژه‌ها: آموزش پرورش فلسفه دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اهداف و ضررورت های آموزش فلسفه به کودکان انجام شد. فلسفه نه فقط به عنوان یک موضوع درسی، از گذشته های دور در برنامه های درسی وجود داشته است بلکه با ژرف اندیشی که ویژگی بارز فلسفه است تأثیر شگرفی بر سیر تحول و شکل گیری علوم داشته و خود یکی از موضوعات چالش برانگیز در نوع نگاه اندیشمندان به هستی، ارزش و دانش بوده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی و شیوه بررسی آن نیز توصیفی- تحلیلی می باشد. همچنین از شیوه مطالعه منابع کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات و داده های پژوهش، استفاده شده است. داده های به دست آمده از منابع مرتبط با موضوع، با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: کودکان از طریق فلسفه ورزی، ابعاد زندگی خود را تشخیص می دهند و گزینه های مختلفی را که با آن ها مواجه اند، شناسایی می کنند. فلسفه برای کودکان برنامه ای برای افزایش مهارت تفکر نقاد و خلاق در درک مسائل فلسفی است و کم توجهی نظام آموزشی به آموختن راه و رسم اندیشه ورزی و تقویت ویژگی تأمّل و دقّت در کودکان و جوانان و پرورش حساسیت آنها در تشخیص خطا و صواب، لزوم توجه به تلاشها و تجربیات موفق در این زمینه را ضروری می سازد. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که توجه به مساله آموزش فلسفه به کودکان در بهبود مهارت تفکر نقاد و خلاق و در درک مسائل فلسفی بسیار ضروری است.
۲۰۰.

بررسی دیدگاه هایدگر درباره نیهیلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیهیلیسم هستی تکنولوژی گشتل نیچه هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۱۷۴
با گفتار نیچه «نیهیلیسم» به مسئله ای برای اندیشه ورزی های فلسفی بدل گردید. او که «نیهیلیسم» را «بی معنایی همه چیز» می خواند، با نقد تاریخ متافیزیک غرب، افلاطون گرایی و اخلاق مسیحی را مهمترین عوامل ظهور آن می دانست. در نهایت هم با خلق «ابرانسان» و بر بستر همان «متافیزیک انسان گرایانه» به دنبال عبور از نیهیلیسم بود؛ اما هایدگر «نیهیلیسم» را نه در مرتبه ارزش ها، بلکه از حیثی وجودشناسانه بررسی می کرد. او با نقد کلیت اندیشه متافیزیکی غرب، «متافیزیک» را حاکی از نوعی نسبت با هستی می دانست که در آن، خودِ هستی در پس پرده ای از حجاب ها به مغاک فراموشی و غفلت فرو می غلتد. او در تبیینی هستی شناسانه، «نیهیلیسم» را معادل همین «غفلت و فراموشی وجود» دانسته و بر همین اساس، «تاریخ اندیشه غرب» را «تاریخ بسط نیهیلیسم» معرفی می کند. از این منظر، با کمال متافیزیک، ظهورات متکامل تری از نیهیلیسم هم تحقق می یابد. تا آنجا که امروز، در «گشتل تکنولوژی» که شکل نهایی متافیزیک است، «نیهیلیسم تکنولوژیک»، با نفی کامل هستی، جهان و انسان را در قالبی نیهیلیستی و صرفا در هیات منبع و موجودی، تعین بخشیده است. از نظر هایدگر در مواجهه با این وضعیت ما دو راه بیشتر نداریم، یا تن دادن به نابودی کامل و یا یافتن راهی جهت فراروی از آن.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان