فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۸۴۷ مورد.
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
239 - 268
در پی گسترش کلاس های برخط در یک سال اخیر، به نظر ضروری می رسد که تجربیه زیستیه مجازی در کلاس های دانشگاه از زوایای مختلف و علائق معرفتی پژوهش های جامعه شناسانه و ارتباطات پیگیری شود. در این میان، فهم تغییرات مناسبات کنش در بافتار مجازی حائز اهمیت است. در این مقاله، پژوهشگر تلاش کرده است تا با اتخاذ مبانی نظری مربوط به تحلیل روابط از منظر کنترل و قدرت در کلاس درس، طرح مسئله ای جدید و اکتشافی را با لحاظ کردن اقتضائات فضای مجازی دنبال کند. به این منظور، از روش مصاحبیه نیمه ساختاریافته (که تا رسیدن به اشباع، 30 مصاحبه را در برگرفته) استفاده شده است. سپس، نتایج تحلیل مصاحبه ها در هفت محور صورت بندی شده اند که برخی از مضامین مهم شامل موارد زیر هستند: قدرت سکوت، شکل گیری، گروه های مخفی، ناهنجاری های نوپدید، برجسته شدن کنترل درونی، پیدایی اخلاق وضعیتی، آداب مناسکی جدید در کلاس، کنشگری علمی ناقص، توانمندی های شخصیت مجازی، کالایی و مبادله ای شدن اعتماد و صداقت، حرکت به سمت تسطیح شئونی از سلسله مراتب، قدرت احساسات فانتزی، حس آزادی عمل.
شکاف اجتماعی دولت و جنبش چپ دانشجویی در دهه 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
201 - 229
در دهه 1380، جنبشی چپ گرایانه در دانشگاه ها شکل گرفت که تاکنون دیدگاه ها و مواضعِ آن درباره دولت بررسی نشده است. هدف مقاله حاضر بازشناسی تعارض های جنبش دانشجویی با حوزه سیاست و شناختِ رویکرد دانشجویانِ چپ گرا نسبت به دولت است. بررسی نقش فضای باز سیاسی در رشد جنبش چپ دانشجویی و بازشناسی دیدگاه های این دانشجویان در این خصوص، سؤالاتِ اصلیِ تحقیق بوده است. این پژوهش با رویکرد کیفی انجام گرفته و برای گردآوری نظرات کنشگران، از روشِ مصاحبه با «افراد مطلع مهم» استفاده شده است. نتایج نشان دادند که رخدادهای تیر 78 و نیز اعتراض دانشجویان در سال 82 به خصوصی شدن دانشگاه ها بستری سیاسی برای شکل گیری اعتراضات دانشجویی چپ گرا بوده است. برخی مصاحبه شوندگان معتقد به نقش مساعد فضای سیاسی دهه ۷۰ در رشد نشریات و نیز تفاوتِ فضای سیاسیِ آن دوره در مقایسه با دولت قبل بودند، حال آن که برخی دیگر رشد چپ گرایی را ناشی از بن بست رویکرد سیاسیِ دولت هشتم می دانستند. از دیدِ گروه دوم، گسترش چپ در دانشگاه نه لزوماً نتیجه توسعه سیاسی بلکه برآیند اقتصاد سیاسی جامعه و نیز تأثیر تغییرات تکنولوژیک بوده که امکان کنترل را در آن دوران کاهش داده است.
تاثیر محرومیت های اجتماعی بر هنجار صداقت موردپژوهی چندگانه گروه های شغلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
137 - 167
هدف این پژوهش شناسایی وضعیت انواع محرومیت در جامعه و اثر آن بر هنجار اجتماعیِ صداقت است. از آنجایی که هنجار صداقت نقش مهمی در نظم اجتماعی دارد، نظریه تبیین کننده پژوهش نظریه چلبی(با تاکید بر اخلاق مسئولیت) است. در سنجش محرومیت چهار بُعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و درسنجش هنجار صداقت تصور از وضعیت هنجار در جامعه و آمادگی برای رعایت هنجارها (در شعاع عام گرا یا خاص گرا) و صبغه ارزش اخلاقی آن مورد نظر بوده است. این مطالعه مبتنی بر موردپژوهی چندگانه و با روش پیمایش درون موردی است. در انتخاب موارد شغل معیار اصلی بوده و 381 نفر از افراد شاغل (گروه های شغلی کارگر، کارمند بانک،کارشناس ارشد، پاسبان، نظامی درجه دار، وکیل، بهیار، پرستار، پزشک، معلم، دبیر و استاد دانشگاه) انتخاب شدند. ضعف هنجار صداقت که توام با افزایش (به ترتیب) میزان محرومیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است نشان از نوعی اختلال هنجاری (از نوع ضعف هنجاری) درجامعه دارد که به کمک مجموعه ای از محرومیت های اجتماعی (به عنوان عوامل مقوم) 25 درصد از تغییرات آن در مدل آماری قابل تبیین است.
کرونا و داغ ننگ: روایت بهبودیافتگان بیماری از تجربه طرد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
367 - 398
شیوع ویروس کووید 19، توأم با پیامدهایی چون تمایزگذاری و فاصله اجتماعی در میان افراد جامعه بوده و فجایع روحی-روانی بسیاری را برای جامعه به میراث گذاشته که تا سال ها شاهد اثرات ناخوشایند آن بر جسم و روان افراد خواهیم بود. هدف از پژوهش حاضر، روایت بهبودیافتگان مبتلا به بیماری کرونا از تجربه ی طرد اجتماعی است. این پژوهش با بهره مندی از افکار و آراء گافمن و تعداد دیگری از نظریه پردازان حوزه ی جامعه شناسی، داده های خود را به میانجی رویکرد کیفی و استفاده از روش تحلیل روایتِ مضمونی و انجام مصاحبه با 16 نفر (11 مرد و 5 زن) از بهبودیافتگان بیماری به دست آورده است. نمونه ها به صورت هدف مند انتخاب شده اند. یافته های به دست آمده از تجزیه و تحلیل مفاهیم، نشان دهنده ی 11 تِم اصلی شامل: اختلالات روحی-روانی، گسست روابط اجتماعی، فروکاست منزلت اجتماعیِ افراد، دگردیسی میدان دین و گزاره های دینی، تضعیف اعتماد اجتماعی، کاهش ارزش های اخلاقی-انسانی، شکل گیری هویت پنهان، بیکارشدن، رونق بازارِ دلالیِ کالاهای بهداشتی، ترس از روایت بیماری، تبعیض در دریافت خدمات درمانی؛ 22 مفهوم محوری و 59 مقوله ی عُمده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تجربه ی طرد اجتماعی از جانب بیماران مبتلا به ویروس کووید 19، با پیامدهای مخربی چون از دست دادن پایگاه اجتماعی، انزواطلبی، اخراج از حلقه های گروهی و تشدید ترس و اضطراب درونی و در نهایت، رشد تنش و التهاب اجتماعی در سطح گسترده را به همراه دارد. از طرفی نیز وضعیت پیش آمده سبب سوءاستفاده برخی سودجویان و دامن زدن به بحران موجود به میانجی احتکار کالاهای بهداشتی-درمانی و متعاقباً گران فروشیِ این اجناس می شود. در نهایت یافته ها حاکی از نوعی خشونت نمادین در قبال مبتلاشدگان به کرونا و واپس زدن آنها از حلقه های گروهی و اجتماعی است.
فمینیسم حقوق گرا و مسئله ی زن در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
257 - 285
پژوهش حاضر با هدف نقد فرایندهای مسئله یابی و مسئله سازی فمینیسم حقوق گرا نوشته شده است. بدین منظور با تمرکز بر ماهنامیه زنان در دهیه هفتاد به عنوان یکی از مهم ترین تریبون های این جریان تلاش شده است تا فرایندهای رؤیت پذیری-رؤیت ناپذیری در گفتمانِ مسلطِ مجله بررسی شوند و به این پرسش پاسخ داده شود که گفتمان و پروبلماتیک حاکم بر این مجله چه موضوعاتی را آشکار و چه موضوعاتی را ناآشکار می کند و طی این فرایند چگونه فرایندهای مولد نابرابری و تبعیض را نادیدنی می کند؟ به این منظور با مروری بر شماره های منتشر شدیه این مجله برخی از مقالات کلیدی برای این گفتمان را مورد نقد درون ماندگار قرار داده و با روش تحلیل گفتمان منطق گزاره های حاکم بر این مقالات و پیامدهای آن را روشن ساختیم. نتایج نشان می دهند که نویسندگان از دو استراتژی بازتفسیر آیات قرآنی و نقد قانون اساسی، نابرابری حقوقی میان دو جنس را برجسته کرده اند؛ اما با ماندن در گفتمانی که به تبعیض منتهی می شود و از افقی نخبه گرایانه که آگاهی بخشی را در دستورکار خود قرار می دهد، فرایندهای مولد نابرابری در دیگر سطوح را رؤیت ناپذیر می سازند. علاوه براین، رویکرد ذات گرایانه حاکم بر منطق گزاره های حقوقی ماهنامه، از دیدن تمایزاتِ درونیِ میان زنان عاجز است. در این مقاله همچنین، رویکرد کمپین یک میلیون امضا به عنوان چشم گیرترین ثمره ی عملی تلاش های فمینیست ها مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در نهایت این یافته ها با تمرکز بر مباحث فمینیسم موج سوم و مبتنی بر منطق تفاوت و تمایز مورد بحث قرار گرفتند.
بررسی نقاط گسست تعاملات اجتماعی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 190
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فضاهای شهری بر تعاملات اجتماعی شهروندان شهر تهران انجام شده است. تمرکز این تحقیق بر نقاط گسست تعاملات اجتماعی در فضای شهری است. روش کار کیفی است و مصاحبه ها با تکنیک مصاحبیه مسئله محور طرح و نتایج از طریق تحلیل تماتیک تحلیل شده اند. مبنای تحلیل، سی مصاحبه ای بوده که از شهروندان تهرانی در مناطق مختلف شهر گرد آمده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شهروندان تهران برای حضور در تعاملات اجتماعی به واسطیه برخی عوامل فضایی، محدود و مشمول پرداخت هزینه می شوند؛ آن عوامل، مطابق یافته ها، عبارت اند از اقتصاد تعامل، کالایی شدن فضا و شکاف های اقتصادی که مناطق مختلف شهری را عملاً به جزیره هایی فروبسته تبدیل کرده است. توضیح این مطلب ذیل سه تم کلی آمده است: اقتصاد تعامل، دوپارگی شهر و واکنش های اجتماعی. هریک از این تم ها ذیل مقولاتی مشخص بسط یافته اند: مقولاتی که ذیل تم اقتصاد تعامل قرار می گیرند عبارت اند از: بهای دسترسی و کالایی شدن فضا؛ مقولاتِ ذیل تم دو پارگی شهر عبارت اند از: شکاف اقتصادی و جزیره ای شدن روابط اجتماعی؛ سرانجام ذیل تم واکنش های اجتماعی، این مقولات قرار می گیرند: پالادیومی شدن، چانه زنی یا اعتراض، دوری جستن یا غریبگی پیشه کردن. مطابق نتایج، شهروندان تهران تمهیداتی جبرانگر برای ادامیه حیات شهری خود اتخاذ کرده اند که عبارت اند از شبیه شدن به سبک زندگی طبقات فرادستی، چانه زنی برای داشتن حق اعمال نظر در ساخت وسازهای شهری و درنهایت دوری جستن و غربیگی پیشه کردن. بنابر یافته ها، دو راه کار نخست مقتضی پرداخت هزینه های مالی و سیاسی است. به این ترتیب، مطلوب ترین گزینیه پیش روی شهروندان تهران در اغلب موارد غریبگی پیشه کردن و انزواست.
تعارض نهادهای ذی مدخل در پروژه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
191 - 224
تحلیل نحویه موضع گیری و استدلال مسئولین موافق و مخالف طرح های شهری، می تواند زمینه های ذهنی کنش گران صاحب قدرت شهری (ازجمله نهادهای رسمی مدیریت و سیاست گذاری) را در راستای کشف دلایل اصلی و ریشه ای عدم موفقیت طرح ها تبیین نماید. چنین تحلیلی نه تنها بر «متن» موضع گیری های سیاست گذاران متمرکز است، بلکه به زمینه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اظهارات نیز متوجه است. به عبارت دیگر، تحلیل استدلال موافقان و مخالفان سیاست های شهری، به جای تمرکز بر گفتگوی میان ایشان، به تحلیل انتقادی «گفتمان» آنها می پردازد که به صورت توأمان در برگیرندیه «متن» و «فرامتن» (انگیزه ها، پیش فرض ها و ابعاد پنهان موجود در یک متن) است. روش تحقیق پژوهش حاضر، کیفی و براساس روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف[1] است. براین مبنا، این مقاله در قالب سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به تحلیل چرایی شکل گیری، روند اجرا و پیامدهای طرح پیاده راه 17 شهریور تهران (1391) می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مواردی مثل نیازهای شهر و شهروندان و بررسی های مطالعاتی_کارشناسی، ولو به صورت ظاهری، هم از طرف مسئولین مدافع و هم ازسوی مسئولان منتقد پروژه، به دلیل ارزش و مقبولیتی که در اذهان عمومی داشته، مورد تأکید قرار گرفته اند؛ اما در این پروژه، عوامل پنهان و مهم تری شکل دهندیه اساس گفتمان کنشگران سیاست گذاری و اجرای پروژه بوده اند. این عوامل شامل قدرت مداری و تخصص محوری در اداریه امور شهری، موضع گیری ها و برخوردهای سیاسی، رکود و مشکلات اقتصادی، فقدان مدیریت مشارکتی و یکپارچیه شهری و عدم باور به حقوق شهروندی، به عنوان مهم ترین چالش های موجود در پس اجرای این پروژه است. براین اساس، عوامل پیش گفته توانسته اند موجب محدودیت و به حاشیه رفتن نقش برنامه ریزان و طراحان شهری شده و فعالیت های آنان را جهت دار نمایند.
<br clear="all" />
[1]. Fairclough
بازپیکربندی مسئله قبیله گرایی در ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
جامعیه ایرانی تغییرات متنوعی در حوزه های مختلف تجربه نموده است، با وجود شدت و سرعت این تغییرات در مناطق ایلی و محروم کشور ازجمله استان ایلام، قبیله و ایل به مثابه یک نهاد اجتماعی، همچنان در مناسبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، عاملی مسلط است. هدف اصلی این مقاله، طبق نظرییه بوردیو تحلیل و فهم بازپیکربندی قبیله گرایی به مثابه یک عادت واره است که دارندگان جایگاه های متفاوت در میدان، با بهره مندی از حجم و ترکیب های خاص سرمایه و بنابر نظریه های رز و روثستاین در ارتباط با وضعیت نهادی جامعه، واجد عادت واره های خاص قبیله گرایی اند و قبیله گرایی پدیده ای چند بعدی با صورت های مشابه است که تحت تأثیر شکست سازمانی در ایران امروز، بازپیکربندی شده است. به این منظور، با روش ترکیبی پیمایش و مردم نگاری و استفاده از نمونه گیری خوشه ای، به مطالعیه نمونه ای به حجم 524 نفر از جامعیه آماری شهروندان 18 سال به بالای استان ایلام پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که بین متغیر قبیله گرایی با متغیرهای شکست سازمانی، آنومی اجتماعی، چرخیه شوم نهادی، منطق زیادگی و سرماییه فرهنگی رابطیه مستقیم و معنا دار و با سرماییه اجتماعی و اعتماد نهادی رابطیه معکوس و معنا دار وجود دارد. آزمون مقایسیه میانگین ها نشان می دهد که میانگین قبیله گرایی و ابعاد آن در بین اقشار مختلف دارای تفاوت معنا دار است، به نحوی که قبیله گرایی اجتماعی در بین طبقیه کارگر و لایه های پایین طوایف در قالب نزاع های دسته جمعی، وصلت های خویشاوندی و قبیله گرایی سیاسی، صورت مشروع قبیله گرایی است که در بین خرده بورژوازی و بورژوازی جدید به منظور ارتقا در سلسله مراتب اداری و کسب منافع، از طریق قبیله ای کردن سیاست و انتخابات صورت می گیرد.
بررسی کیفیت زندگی بیماران اختلال هویت جنسیتی بعد از تغییر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
365 - 392
در طول بیست سال اخیر، علاقه مندی به ارزیابی و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماری های مزمن افزایش چشمگیری یافته است و بهبود عملکرد روزانه و کیفیت زندگی بیماران، به صورت یک هدف درآمده است. با توجه به اینکه در ایران به بررسی کیفیت زندگی تبدل خواهان جنسیتی پس از عمل پرداخته نشده است، لذا مطالعیه حاضر با هدف بررسی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی پس از عمل جراحی، تغییر جنسی از مرد به زن و زن به مرد و عوامل فردی مرتبط با آن در مشهد انجام شد. با توجه به اینکه تعیین چگونگی کیفیت زندگی زنان مبتلا به انواع بیماری ها ازجمله بیماران اختلال هویت جنسی مهم می باشد و ازآنجایی که انتظار می رود این بیماران بعد از عمل جراحی تغییر جنسیت، در جامعه مانند یک زن یا مرد سالم زندگی کنند، بنابراین تعیین کیفیت زندگی زنان و مردان تبدل خواه جنسیتی بسیار مهم است. جهت بررسی این مسئله در این تحقیق، از رویکرد کمّی استفاده شد، جامعیه آماری تحقیق حاضر 51 نفر است. نتایج تحقیق نشان داد که درمجموع، کیفیت زندگی زنان و مردانی که عمل تغییر جنسیت انجام می دهند بعد از عمل افزایش می یابد اما به طورکلی، میزان کیفیت زندگی زنانی که عمل تغییر جنسیت انجام می دهند و مرد می شوند، مخصوصاً در ابعاد مطلوبیت اجتماعی، هیجانات، وابستگی، کمال جسمانی، به مراتب بیشتر از مردانی است که عمل تغییر جنسیت به زن را انجام می دهند.
ادراک تجربه حبس در میان زنان مجرم(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی توصیفی و با تکنیک مصاحبه عمیق، به انعکاس تجربیه زیستیه 25 نفر از زنانی پرداخته است که تجربیه گذراندن حبس در یکی از زندان های زنان را داشته اند. بر این اساس، نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع است. سؤالات اصلی پژوهش در ارتباط با ادراک تجربیه فرایندهای دوران حبس از نگاه زنان زندانی و ملاحظات جنسیتی بر اساس تجربیات زیستیه این افراد بوده است. این یافته های کیفی با پشتوانیه رویکردهای فایده گرایی، جرم شناسی فمینیستی و پاسخ به نیازهای جنسیتی زنان تحلیل شده است. ادراک تجربیه مشارکت کنندگان در حوزه های پاسخ به جلوگیری از انفصال زندانی با خانواده در بخش نزدیکی به محل سکونت، تسهیل سازگاری زندانیان در بخش قرنطینه، تحکیم پیوند با خانواده در بخش تعاملات، حفاظت از زندانیان بدون سابقه و مادران زندانی در بخش طبقه بندی زندانیان، توجه به وضعیت جسمانی و روحی زنان در بخش خدمات، آگاهی بخشی و عزتِ نفس در حوزیه برنامه های زندان تفسیر کرده اند. یافته های پژوهش، تجربیه زیستیه زنان از ملاحظات جنسیتی را شامل حفظ و بازسازی پیوندهای خانوادگی، حفظ و بازسازی زنانگی در زندان، توجه به توانمندسازی جنسیت محور و سرگرمی و اوقات فراغت زنانه بیان می کند که بر اثر پرتکرارترین مقوله ها و در جهت پاسخگویی به نیازهای جنسیتی زنان تفسیر شده است.
تحرک اجتماعی میان نسلی در بین شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
201 - 232
آمارهای تنبلی اجتماعی و نشانگرهای آن و میزان پایین تحرک اجتماعی صعودی و روند رو به رشد عوامل خطرآفرین آن از مسائل مهم جامعه امروز ایران است. هدف این تحقیق مطالعه میزان و شناسایی عوامل تحرک اجتماعی میان نسلی به عنوان مسئلیه اجتماعی در بین شهروندان بالای 25 سال کلان شهر تهران است. از درون نظریه های مختلف، قدرت اجتماعی، قدرت سیاسی، قدرت فرهنگی، قدرت اقتصادی و قدرت نمادین استخراج و به عنوان عوامل مؤثر بر تحرک اجتماعی سنجش شده است. تحرک اجتماعی میان نسلی به عنوان متغیر وابسته با تفاضل اولین شغل و شغل فعلی پاسخگویان، با اولین شغل و آخرین شغل پدرانشان عملیاتی شده است. روش اصلی پژوهش پیمایش، ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه، حجم نمونه 1054 نفر و شیویه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فقط 30 درصد مردم تهران تحرک اجتماعی میان نسلی صعودی داشته اند که میانگین آن در دامنه ای از صفر تا 100، برابر با 20 است. قدرت اجتماعی درحد زیاد، قدرت نمادین در حد متوسط، قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی در حد خیلی کم و قدرت فرهنگی خانواده نیز در حد اندک بدست آمده است. قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی با تحرک اجتماعی میان نسلی دارای همبستگی معنادار بودند. رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهایی مانند محل تولد، وضعیت تأهل و شبکه فامیلی بر تحرک اجتماعی میان نسلی تأثیر مستقیم داشته اند. 042/0= R2 نشان می دهد رابطیه علی بین تحرک میان نسلی و متغیرهای زمینه ای بسیار ضعیف است و تحرک میان نسلی چندان از عوامل درون مدل نظری پژوهش تبعیت نمی کند. تحقیق نشان می دهد بسیاری از عوامل مورد توجه نظریه پردازان اجتماعی تاثیری در تحرک اجتماعی میان نسلی شهروندان تهرانی در این مقطع زمانی نداشته اند و شرایط تحرک اجتماعی میان نسلی در جامعه تهران از مدل ها و عوامل دیگری پیروی می کند که مستلزم پژوهش های وسیع تری است.
چگونگی دگردیسی ارزش های خانواده در بین زوجین دو نسل شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
141 - 165
تحلیل جوامع امروزی بدون لحاظ کردن مدرنیته ناممکن است. زیست جهان های انسانی در عرصه های گوناگون هنوز کمابیش در حال تجربیه مدرنیته هستند. یکی از نهادهایی که از مدرنیته متأثر شده خانواده است. هدف این پژوهش مطالعیه چگونگی تکوین ارزش های خانواده در شهر ایلام است. رویکرد مطالعیه حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای است. برای نیل به این هدف با 32 نفر از زوجین دو دهه (1365-1375 و 1385-1395) ساکن شهر ایلام بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نظری، مصاحبیه نیمه ساخت یافته به عمل آمد، داده های موردِ نظر جمع آوری و سپس با استفاده از فرایند کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و گزینشی)، 110 مفهوم، 23 مقوله جزء و 27 مقولیه عمده و در نهایت دو مقولیه هسته ای استخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد تفاوت در ارزش های خانواده میان دو نسل در شیویه همسرگزینی، سبک زندگی، تغییر در سنت های خانوادگی، فرزندمحوری و ... است. خانواده، به سمت خانوادیه مدرن و شکننده در حرکت است. درنتیجه تغییر ارزش ها در خانواده وجود دارد که در چند دهیه اخیر در ایلام تحت تأثیر فرایند مدرنیته و پیامدهای آن قرار گرفته است. در این فرایند دگردیسی ارزش ها با محوریت کمرنگ شدن سنت ها اتفاق افتاده است. ارزش های سنتی (نسل گذشته) به حاشیه رفته و به جای آن ها ارزش های مدرن در خانواده ها جایگزین شده است.
رفتارهای نابهنجار در میان تماشاگران فوتبال در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
289 - 316
محققان علوم اجتماعی معتقدند که ورزش ازیک سو بازتابی از ورزش در کلیت خویش است و ازسوی ِدیگر نمایانگر جهانی کوچک از جامعه ای بزرگ است، بنابراین ناهنجاری مشاهده شده در ورزش را به نوعی نشانگر ناهنجاری در جامعه می دانند. مقولیه رفتار نابهنجار تماشاگران ورزشی از پیامدهای منفی ورزش های رقابتی ازجمله فوتبال است که می تواند در جوامع مختلف، حساسیت های کاذبی نسبت به این رشته ورزشی ایجاد کرده و به بروز کج رفتاری در میان تماشاگران منجر شود که علاوه بر روند بازی، جامعه را نیز ملتهب کند. نظر به اهمیت موضوع مورد مطالعه، تحقیق حاضر با استفاده از نظریه های جامعه شناختی به بررسی عوامل مؤثر بر رفتارهای نابهنجار در میان 400 نفر از تماشاگران فوتبال در تهران در سال پرداخته است، نمونه های تحقیق بر اساس شماره بلیت آن ها و به صورت تصادفی انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان دادند میزان رفتار نابهنجار پاسخگویان، بالای حد متوسط و متغیرهای مستقل تقریباً در حد متوسط قرار داشته اند، این امر نشانگر وجود شرایط لازم برای افزایش التهاب در شرایط بحرانی بوده و می تواند در تبیین رفتارهای نابهنجار تماشاگران نقش داشته باشد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد متغیرهای مستقل یعنی رفتار بازیکن، مربی و داور، سابقیه دعوا، نوع بازتاب رسانه ها، ارتباط با خویشان و دوستان، پایگاه اقتصادی اجتماعی و ناکامی شغلی آموزشی توانستند بیش از 59 درصد از تغییرات متغیر وابسته رفتار نابهنجار را تبیین کنند که در این بین رفتار بازیکن، مربی و داور تأثیر بیشتری بر رفتار نابهنجار تماشاگران دارند.
طلاق های زودهنگام؛ تلاشی برای انفصال از فشارهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
استان ایلام در بین استان های با کمترین دوام زندگی (منجر به طلاق) قرار دارد. این مساله به یکی از مسائل اجتماعی جدی استان تبدیل شده است. پرسش اصلی مقاله این است که دلایل طلاق های زودهنگام در شهر ایلام چیست. چارچوب مفهومی مطالعه حاضر، رویکردهای تعامل نمادین، تفسیری و برساخت گرایی است. روش انجام مطالعه، گراندد تئوری است. نمونه های تحقیق را 21 زن و مرد مطلقه و یا در شرف طلاق در شهر ایلام تشکیل دادند. با تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه های نیمه ساختار یافته در مرحله کدگذاری اولیه 261 مفهوم و 16 مقوله اصلی استخراج شدند. شرایط علی حاکم بر طلاق زودهنگام عبارت بودند از: ازدواج تکلیف مند: پنداشت از ازدواج به مثابه عبور از بحران های شخصی و خانوادگی، انفعال پیشگی در مخالفت، زمانبندی محدود و تعجیل در عقد، مواجهه سنتی با دوران عقد، سازماندهی نمایشی رفتار در دوره عقد، قصور در برخورد منطقی با مسائل، زوجین در کشاکش تفاسیر متضاد از موقعیت و بدگمانی. زمینیه شکل گیری پدیده، حاکمیت فضای سنتی- نیمه سنتی و تمایزات ابژه های نسلی بود. نفوذ کنشگران سنتی، بازدارنده های جدایی دوران پیشاعقد و عقد، جدال برای تصاحب زوجین در میدان خانواده ها، شکنندگی زندگی و سهل انگاری در ازدواج دوم از جمله مقولات بدست آمده بودند که بر پدیده اثر می گذاشتند. زناشویی نامطلوب از جمله مقولات پیامدی پژوهش حاضر به شمار می رود و در نهایت مقوله مرکزی تحقیق با عنوان طلاق های زودهنگام و تلاش برای انفصال از فشارهای اجتماعی نام گذاری شد.
مطالعه جامعه شناختی مشاغل غیر رسمی در مناطق محروم شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
167 - 199
هدف پژوهش، بررسی جامعه شناختی مشاغل غیر رسمی محلات محروم شهر کرمانشاه بوده است. برای بررسی مشاغل غیر رسمی پیمایشی با نمونه 2084 نفری از محلات محروم انجام شده و برای بررسی علل شکل گیری و پیامدهای مثبت و منفی مشاغل غیر رسمی با فعالان مشاغل غیر رسمی مصاحبه بعمل است. نتایج نشان داد درصد مشاغل غیر رسمی در محلات محرومِ چمن (8/80 درصد) ، دره دراز (2/72 درصد) باغ ابریشم (6/69 درصد) و جعفرآباد (5/62 درصد) نسبت به بقییه محلات، زیاد بوده است. فراوانی مشاغل غیر رسمی کارگر ساختمانی، مسافرکشی و دست فروشی بیشتر از بقیه مشاغل بوده است. فعالان مشاغل غیر رسمی، ویژگی های فردی، اجتماعی و اقتصادی متفاوتی از فعالان مشاغل رسمی دارند و نابرابری اجتماعی، قومی و مذهبی بر شکاف اقتصادی در محلات محروم منطبق شده است. پیامدهای مثبت (فردی، خانوادگی و اجتماعی) مشاغل خانگی زنان، کارگر کشاورزی، کارگر ساده، کارگر ساختمانی و ماهر ساختمانی نسبت به مشاغل ضایعاتی، دست فروشی و دامداری بیشتر است.
بنابراین مشاغل ضایعاتی در محلیه جعفرآباد، دامداری در محلیه دره دراز و دست فروشی در محلیه شاطرآباد با توجه به آسیب های اجتماعی و اقتصادی برای شاغلان و محلات، نیازمند توجه سیاست گذاران شهری کرمانشاه است. برآیند تحلیل کمّی و کیفی نشان داد که سرریز جمعیتی که در محلات محروم سکنی گزیده اند از اقتصاد غیر رسمی شهر نهایت استفاده کرده و با خوداشتغالی از درون آسیب های اقتصادی و اجتماعی تأمین معیشت کرده است. بنابراین اقتصاد غیر رسمی بار عمده تأمین معیشت حداقلی افراد محلات محروم را بر دوش گرفته و نتیجیه چنین ساختار اقتصادی، پیامدهای ناخواسته اجتماعی و اقتصادی برای فرد، خانواده و جامعه است.
سنخ شناسی مواجهه خانواده ایرانی با بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
225 - 249
هدف پژوهش حاضر سنخ شناسی نحویه مقابله خانواده های ایرانی با بحران کروناست. روش این تحقیق روش کیفی است و با استفاده از تکنیک مصاحبیه عمیق با 14 شرکت کننده صورت گرفته است. براساس تفاوت در الگوی ارتباطی خانواده، سازماندهی کنش افراد و با توجه به نحویه مواجهیه آنان با بحران کرونا، خانواده ها در 3 دسته تقسیم بندی شدند. این دسته بندی شامل: خانواده های رضایت مدار یا توافق کننده، خانواده های سهل انگار (به حال خود واگذارنده) و خانواده های محافظتی است. مهم ترین تفاوت این خانواده ها در نحویه مدیریت روابط خانوادگی است، در خانواده های رضایت مدار، به دلیل افزایش میزان گفت وگو که منجر به شناخت بیشتر اعضای خانواده از یکدیگر شده الگوهای رفتاری پیشین در بین اعضا در این دوران اصلاح می شود، اما در خانواده های سهل انگار، به دلیل ضعف شناخت اعضا از یکدیگر، فقدان فضای گفت وگو و بحران های ناشی از مسئلیه کرونا، تنش در میان افراد افزایش پیدا می کند. اما مهم ترین ویژگی در خانواده های نوع سوم پیش بینی ناپذیر بودن است که تلفیقی از دو گروه پیشین است.
تحلیل توزیع منابع قدرت سیاسی در ایران با رویکرد نظری شبکه محور (مطالعه موردی اعضای دولت موقت تا دولت دوازدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
در این پژوهش، توزیع منابع قدرت سیاسی در ایران مطالعه شده است . مسئلیه این پژوهش توزیع متراکم قدرت در قویه مجریه است. سؤال مقاله به این صورت ارائه شده است که: «توزیع متراکم منابع قدرت در ایران چگونه قابل تبیین است؟» مطابق با مدعای نظر این نوشتار شبکیه اجتماعی شرط لازم برای دستیابی به منابع قدرت است. این پژوهش به لحاظ روش شناسی، بر رویکرد ترکیبی استوار است که در اینجا این رویکرد، ترکیبی از تحلیل متغیرمحور و موردمحور است. با رویکرد رابطیه مجموعه ای، گزاره های مشاهده ای، به اندازیه 92. صدق مدعای نظری مقاله را تأیید می کنند. در یک مورد، دولت موقت، این رابطه صدق نمی کند. شواهد نشان می دهد که هرگاه تمرکز شبکه ای رخ داده است، تراکم قدرت نیز حضور داشته است. شدت تراکم قدرت، به استثنای دولت موقت ، زیرمجموعیه شدت تمرکز شبکه ای بوده است و میان این دو، رابطیه علی همایندی[1] مشاهده شده است. در پایان مقاله، سرمایه گذاری در شبکه های اجتماعی افقی یا اتصال دهنده به عنوان یکی از راه حل های توزیع پراکنده منابع قدرت و چرخش آزاد قدرت سیاسی ارائه شده است.
<br clear="all" />
[1] . Conjunction
کنش مسئولانه در فرایند جامعه پذیری زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
285 - 308
در این تحقیق وضعیت و فرایند رفتار مسئولانیه زیست محیطی مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از روش پیمایش، داده های مورد نیاز تحقیق از تعداد 400 نفر نمونه از بین جامعیه آماری پژوهش که شامل شهروندان بالای 18 سال شهر یاسوج بودند به روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری شد. تحلیل یافته های توصیفی پژوهش نشان داد، میزان مسئولیت پذیری شهروندان شهر یاسوج نسبت به محیط زیست در حد متوسط بود. در بخش یافته های استنباطی، رابطیه مسئولیت پذیری زیست محیطی، به عنوان متغیر وابسته، با سایر متغیرها (جامعه پذیر ی زیست محیطی دین داری و آگاهی زیست محیطی)، به عنوان متغیر مستقل، مورد سنجش قرار داده شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای جامعه پذیری، آگاهی زیست محیطی و دین داری با متغیر وابسته (مسئولیت پذیری زیست محیطی) رابطیه معنادار وجود دارد. به این صورت که هرچه افراد از آگاهی زیست محیطی بیشتر و جامعه پذیری و دین داری قوی تری برخوردار باشند، نسبت به محیط زیست مواجهیه مسئولانه تری داشتند. نتایج همچنین نشان داد با افزایش سن و تحصیلات پاسخگویان، میزان مسئولیت پذیری آنها افزایش می یابد. از نظر جنسیت نیز تفاوت معناداری بین زنان و مردان مشاهده شد، به این صورت که زنان مسئولیت پذیری زیست محیطی بیشتری نسبت به مردان نشان دادند. در تحلیل نهایی، به این نکته اشاره شد که تغییر رفتار شهروندان و شکل دادن رفتار مسئولانه مستلزم قرار دادن این شکل از رفتار ذیل فرایند جامعه پذیری و توجه نهادهای جامعه پذیری به این بعد از رفتار شهروندان است. نهادهای جامعه پذیری با درک اهمیت نقش محیط زیست در زندگی انسان، می توانند با برنامه ریزی و تولید محتوای مناسب مرتبط با محیط زیست، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری رفتار مسئولانیه شهروندان نسبت به محیط زیست ایفا نمایند.
بدن سازی، خودنمایی بدنی و بازاندیشی مدرن در مدیریت بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
257 - 287
در ایران با ورود به دنیای مدرن، بدن ها فرم سنتی خود را از دست داده اند. خروج بدن از چارچوب نگاه طبیعت گرایانه و قرار گرفتن در چارچوب فنّاوری، ارزش ها و نگرش های مدرن سبب شده که بدن ایرانی با تبدیل به امری خودآگاه، با مسائل گوناگون مواجه شود. مطالعه حاضر باهدف شناخت زمینه ها و پیامدهای ورزش بدن سازی در بین مردان جوان انجام گرفته است. روش تحقیق کیفی و با نظریه زمینه ای انجام گرفته است. نمونه گیری هدفمند و نظری است که با مصاحبه عمیق با 15 نفر از مردانی که در باشگاه های بدن سازی شهر شیراز عضو بوده اند، انجام گرفته است. مقوله های اصلی تحقیق عبارتند از: دغدغه های ذهنی و نارضایتی از بدن خود، کسب منزلت و مقبولیت در جامعه، عرضه و نمایش خود، رشد فرهنگ مصرفی، فشار تقاضا از سوی جنس مخالف و حمایت و تشویق در بستر خانواده. همچنین یافته ها نشان دادند که بستر و منابعی مانند شرایط و وضعیت منزلتی، شرایط و وضعیت طبقاتی و شرایط و وضعیت خانوادگی در کنار شرایطی از قبیل کسب قدرت و نفوذ اجتماعی و مقبولیت، تمایز و پایگاه خود با دیگران، پذیرش اجتماعی بالاتر در جامعه، خودبرتری جویی، فشار هنجاری اطرافیان، کسب منزلت نزد جنس مخالف و تقاضا ها و جذابیت های بدنی جنس مخالف پیوند چندجانبه ای با گرایش به خودنمایی بدن به عنوان مقولیه هسته پژوهش ارتباط دارند.
گذار از منافع فردی به منافع جمعی در مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
317 - 339
امروزه مصرف انرژی به یکی از مسائل مهم اجتماعی تبدیل شده و برنامه ریزی و سیاست گذاری برای ترغیب مردم به منظور مصرف بهینیه آن، مشترکین را در یک دوراهی اجتماعی (ترجیحات شخصی در برابر اولویت های اجتماعی)، قرار داده است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی گرایش ها (دگرگرایانه/ خودخواهانه) به عنوان یک نوع دوراهی اجتماعی مشترکین خانگی در مصرف گاز و شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن است. پس از مرور ادبیات تحقیق و مفاهیم مربوط به دوراهی اجتماعی، فرضیه ها تعریف شدند. رویکرد این تحقیق کمّی بوده و از روش پیمایش برای انجام آن استفاده شد. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامیه محقق ساخته است و به منظور بررسی روایی از اعتبار صوری و برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفا کرونباخ استفاده شده است. جامعیه آماری، مشترکین خانگی استان مازندران بودند که با نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد 510 نفر از آن ها به عنوان نمونیه آماری انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد مصرف گاز توسط مشترکین خانگی تا حد زیادی همسو با منافع جمعی است. علاوه بر این، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد ارزش های محیط زیستی، اعتماد نهادی، هنجارهای اجتماعی و خودکارآمدی بیشترین تأثیر را بر گرایش های دیگرخواهانه در مصرف گاز داشته اند. بدین ترتیب، در سطح جامعیه محلی، افراد در دوراهی اجتماعی (ترجیحات فردی/ اولویت های جمعی)، تحت تأثیر عوامل پیش گفته، منافع جمعی را ترجیح دادند.