مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
بحران اجتماعی
"زمانی که یک آسیب یا مساله اجتماعی از نظر کمی و کیفی به نقطه ای برسد که سیستم موجود قابلیت و توانایی کنترل آن را از دست بدهد و یا ظرفیت کاهش آن را نداشته باشد، یک بحران اجتماعی ظهور می یابد. در نتیجه وضعیتی پیش می آید که طی آن سیر حوادث مختل می شود.
با توجه به وقت گیر و پرهزینه بودن مدیریت بحران های اجتماعی، نهادهای دولتی می توانند نقش بسیار مهمی در سیاست گذاری و مدیریت بحران ها ایفا نمایند و یا آسیب ها و مشکلات اجتماعی موثر در بروز بحران را شناسایی و کنترل کنند.
از این رو ارزیابی جایگاه این نهادها در پرتو قوانین و مقررات جاری ایران، ضروری به نظر می آید و در این مقاله سعی نگارنده معطوف این نوع بررسی است. "
واکنش های غیرسیاسی نسبت به بحران های اجتماعی: (بنیادهای یک فرضیه)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"بحران اجتماعی شرایطی است مولد احساس منفی از حال، ارزیابی منفی از آینده، و احساس ناممکن بودن راه حل های عادی. این شرایط می تواند منجر به احساس ناکامی شود که مطابق نظریه یادگیری اجتماعی بندورا انواع واکنش ها را در افراد سبب می شود. به نظر می رسد واکنش به بحران اجتماعی صورت های گوناگونی از سیاسی (شورش، انقلاب و اصلاح طلبی) و غیرسیاسی (فعالیت مدنی، انحراف اجتماعی و اختلال روانی) داشته باشد. این واکنش ها از جهتی دیگر قابل تقسیم به دو نوع خشونت بار و مسالمت آمیزند و واکنش های غیرسیاسی را نیز به دو دسته معطوف به بیرون و درون می توان تقسیم کرد. اگر همه این پدیده ها را بتوان واکنش به بحران اجتماعی دانست، شاید اولا رابطه ای تعادلی نیز میان انواع واکنش های مزبور برقرار باشد و ثانیا با وقوع واکنش های کم هزینه تر بتوان انتظار پدید آمدن واکنش های پرهزینه تر در صورت تداوم بحران را هم داشت. وضعیت ایران معاصر از جهت اعتیاد، خودکشی، ضرب و جرح، قتل و اختلالات روانی ترسیم و آینده کشور بر پایه فرضیه و به فرض صحت آن پیش بینی شده است. رابطه بحران اجتماعی، ناکامی، و برخی انواع واکنش های یادشده، بیشتر در برخی تحقیقات تایید شده است، ولی این رابطه در مورد سایر واکنش ها و نیز اجزای دیگر فرضیه نیازمند مطالعه بیشتر است.
"
شرایط شکل گیری یا افول رهبری کاریزمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر شرایط شکل گیری یا افول رهبری کاریزمایی و شرایط اجتماعی متناظر با آن را مورد توجه قرار می دهد. بدین منظور دو مفهوم «ویژگی های رهبر» و «بحران»، نقطه آغاز تحقیق را تشکیل می دهد. این دو مفهوم در یک رابطه متقابل مورد بررسی قرار می گیرند. در توضیح شکل گیری کاریزما، از یک سو، چهره ای بالقوه کاریزمایی با ویژگی های شخصیتی و گفتمان جدید و پاسخی برای بحران، وارد صحنه می شود و به تدریج ویژگی های فکری و منش رهبر از راه های گوناگون به پیروان ریزش می کند. از سوی دیگر، بحران به عنوان بستر تمهید کننده در میان علاقه مندان شور و احساس بر می انگیزد و اثرگذار می شود. ابتدا احساس نیاز به اندیشه ها و راه حل نوآورانه، نیاز به رهبری جدید و متفاوت از رهبران موجود را ایجاد می کند، سپس شور و عواطف ناشی از مواجهه با بحران، علاقه مندان را آماده می کند تا تحت تاثیر فرایندهای گروش کریزمایی به رهبر اعتماد کنند و به او پاسخی از سر علاقه بدهند. این گروش، اگر با موفقیت های کاریزما تقویت شود، احتمالا اعتماد پیروان به رهبر، بیشتر شده و نیرو و موقعیت کاریزمایی تداوم می یابد، اما اگر کاریزما به موفقیتی دست نیابد، از مشارکت اعتمادآمیز پیروان برای تغییر کاسته می شود و جامعه برای مدتی از وضعیت کاریزمایی خارج می شود. برابر با دیدگاه فوق، یک نمونه تجربی- شخصیت و دوره خاتمی- را در جامعه ایران مورد بررسی قرار داده ایم. در این مطالعه پتانسیل و ویژگی های کاریزمایی خاتمی مشخص شده، سپس به تحلیل شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دوره وی پرداخته شده و بدین سان از یک موقعیت کاریزمایی (که از آن به عنوان جنبش اصلاحات نیز نام برده شده است) سخن به میان آمده است. در جریان این موقعیت کاریزمایی، انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری (1376) به عنوان تسهیل کننده (کاتالیزور) عمل کرده است. بدین معنا که برای جامعه فرصتی فراهم شده تا افکار و شعارهای خاتمی نه تنها به عنوان شعارهای یک شخص بلکه به منزله مطالبات عده زیادی از افراد که برای رفع مشکلات (و بحران ها) جامعه خود به حرکت در آمده اند، مورد توجه قرار گیرد. برای بررسی کاریزما و میزان نفوذ خاتمی در میان مردم از نظرسنجی های پیمایشی در این دوره استفاده شده است. با تحلیل ثانوی داده های موجود در این نظر سنجی ها نشان داده شد که در سال های 80 و 81 خاتمی از نگاه مردم واجد ویژگی های کاریزمایی بوده اما به تدریج به دلیل ضعف در تحقق شعارها و برنامه ها درعمل (یا وجود چنین احساسی در میان مردم) کاریزمای وی تا سال 84 نزول کرد، اگر چه پس از سال 84 و در جریان تجربه هایی که جامعه ایران داشته، احتمال ظهور مجدد کاریزما را نمی توان منتفی دانست.
مصر، بیداری اسلامی و الگوی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با تأکید بر مصر به عنوان دروازه تحولات جهان عرب، تحولات منطقه در سال 2011 را موج جدیدی از بیداری اسلامی میشمرد. جهان اسلام برای بیش از دو قرن، شاهد یک بحران طولانی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روحی بوده است. میان بحران های اجتماعی و ظهور انواع جنبش های دینی رابطه علّی و معلولی وجود دارد. بحران اقتصادی که ناشی از سوء مدیریت نخبگان حاکم بوده است، میتواند به همراه دیگر عناصر بحران (بحران هویت، مشروعیت و فرهنگ) به اسلام سیاسی به عنوان جایگزینی مطمئن میدان دهد. مردم مصر همچون ایرانِ قبل از انقلاب تجربه ناموفق روی کار آمدن ناسیونالیسم و حاکمیت لیبرالی وابسته به ابرقدرت ها با داشتن روابط بسیار حسنه با اسرائیل را به خود دیده اند. از این رو، بازگشت به هویت دینی و ارائه نظمی جدید مبتنی بر اسلام با الهام از الگوی ایران بهترین جایگزین برای حاکمیت سیاسی در مصر به شمار میآید.
شناسایی معیارهای تصمیم گیری به منظور برون سپاری فعالیت های آموزش انتظامی با استفاده از روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ماهیت متغیر کار پلیس در قرن 21 به عنوان عاملی تأثیرگذار بر تعلیم و تربیت آن ها، مورد توجه است. توجه به تغییر و ایجاد زمینه مناسب آن می تواند سرلوحه فعالیت های دانشگاه قرار گیرد. ازاین رو، بهره گیری از روش های نوین مدیریتی، ازجمله برون سپاری می تواند مؤثر و کارآمد باشد. هدف این مطالعه، شناسایی معیارهای موثر برای تصمیم گیری درباره برون سپاری آموزش پلیس است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر راهبرد پژوهش، ترکیبی است. در این پژوهش از روش دلفی فازی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را معاونان آموزش ناجا و دانشگاه علوم انتظامی امین و اعضای هیئت علمی دانشگاه جمعاً به تعداد 13 نفر تشکیل داده اند. در این پژوهش با مرور ادبیات، 50 شاخص در 7 مؤلفه برون سپاری آموزش پلیس، شناسایی شده و با کمک خبرگان اولویت بندی شدند. یافته ها و نتایج: پژوهش نشان داد از بین 7 مؤلفه و 50 شاخص که با استفاده از روش دلفی فازی به رأی گذاشته شد، تنها چهار مؤلفه و شانزده شاخص به عنوان معیار اخذ تصمیم برای انتخاب فعالیت های آموزش انتظامی به منظور برون سپاری تائید شد. مؤلفه فناوری با میانگین دی فازی 76/ 0 و بهره مندی از منابع انسانی ماهر در بکار گیری مؤثر فناوری های موجود در فعالیت های آموزشی با میانگین دی فازی 82/. بالاترین اولویت را برای اخذ تصمیم درباره شناسایی فعالیت های آموزش انتظامی برای برون سپاری دارا هستند.
زمینه های شکل گیری اندیشه کلامی ابن تیمیه در حوزه کلام اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۲
121-138
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، داده ها به صورت اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده اند و با روش توصیفی تحلیلی به تحلیل محتوای آنها پرداخته می شود و نیز با رویکردی اجتماعی به علم کلام تلاش خواهد شد خاستگاه های اجتماعی پیدایش اندیشه کلامی شخصیتی چون ابن تیمیه مورد بررسی قرار گیرد. مهم ترین نتایج تحقیق حاکی از آن است که عوامل اصلی تأثیرگذار در شکل گیری اندیشه های وی را می توان در قالب مؤلفه هایی چون «شرایط سیاسی»، «سقوط خلافت عباسی» و به دنبال آن، «اضمحلال اقتدار سیاسی بخشی از جامعه اسلامی»، «مناقشه های معرفتی»، «مناقشه های کلامی»،«جهت دهی خاص به روش های فهم آیات، روایات و احادیث نبوی» و «فعالیت دراویش و نصیریه» در شام احصاء نمود. جاذبه های اندیشه ابن تیمیه با توجه به شرایط بحرانی جهان اسلام، وضعیتی را به بار آورده است که همچنان خود را در جریان های سلفی معاصر احیا می کند.
مدیریت بحران های اجتماعی ناشی از نقاط بحرانی در کلان شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
79 - 106
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برخی از مناطق شهری در کلان شهرها تحت تغییرات نرم و آرام در بسترهای موصوف به نقاط بحرانی تبدیل می شوند. این مناطق یا نقاط بحرانی مستعد ایجاد بحران های اجتماعی هستند یا بحران های اجتماعی حاصل از سایر موضوعات را گسترش می دهند. هدف از انجام این تحقیق، ارائه مدل مدیریت بحران های ناشی از نقاط بحرانی در کلان شهرها بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر برحسب هدف از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای، برحسب دستاورد یا نتیجه تحقیق از نوع کاربردی محسوب می شود که با رویکرد کیفی انجام شد. قلمرو زمانی این تحقیق دهه 1390 در کلان شهر تهران بود. جامعه آماری تحقیق خبرگان حوزه های مرتبط با موضوع بودند که پس از مصاحبه نیمه ساختاریافته با ده نفر از آنان، تحقیق به اشباع نظری رسید. پس از پیاده سازی متن مصاحبه های انجام شده به روش افقی سازی، مقوله های محوری به دست آمده و سپس با استفاده از نظرات خبرگان در روش دلفی دسته بندی منطقی انجام شد. یافته ها و نتایج: مدل مدیریت بحران ناشی از نقاط بحرانی در کلان شهرها، شامل مراحل پیش بینی، پیشگیری، مواجهه و مقابله و ترمیم و بازسازی است. پیش بینی بحران مبتنی بر رصد بسترهای شکل گیری این نقاط در ابعاد فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و کنترلی- نظارتی است. با اتکا به این یافته ها باید از شکل گیری بحران پیشگیری کرد. در مواجهه با این نوع بحران معمولاً نیازی به اقدامات سلبی نیست ولی در صورت پیشرفت بحران و نیاز به مقابله، از این نوع اقدامات نیز استفاده می شود. به هرحال پس از کنترل بحران، مراحل ترمیم و بازسازی در صدر برنامه های مدیران شهری قرار می گیرد
نقش اینترنت به عنوان رسانه ا ی مجازی در مدیریت بحران اجتماعی
منبع:
رادیو تلویزیون سال هفتم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۵
9 - 31
حوزه های تخصصی:
بحران های گوناگون جزء جدایی ناپذیر زندگی بشر امروزه شده است. با توجه به نقش گسترده رسانه ها در ابعاد مختلف زندگی بشر و رشد روز افزون استفاده از اینترنت و فضای مجازی، شناسایی نقش این رسانه های نوین (رسانه های مجازی) در مدیریت بحران های اجتماعی ضروری است.
در این پزوهش به منظور رسیدن به اهداف، به بررسی آثار و نظرات افراد صاحب نظر حوزه های مدیریت بحران و رسانه از طریق مصاحبه و روش کتابخانه ای پرداخته و برای تجزیه وتحلیل نتایج مصاحبه، از تحلیل محتوای مصاحبه ها استفاده شده است.
فضای مجازی ابزاری است که می تواند در صورت اتخاذ راهبرد مناسب برای کنترل بحران در مراحل مختلف (به خصوص در بحران های اجتماعی) به خوبی عمل کند و نقش مؤثری ایفا کند.
راه های مختلفی برای کاهش اثرات بحران و مدیریت آن وجود دارد. روش هایی مثل تاکتیک های رسانه ای، از راهبرد های ارتباطی استفاده می کنند که در این مقاله بر روی شیوه های ارتباطی و رسانه ای از طریق فضای مجازی برای مدیریت بحران های اجتماعی تمرکز شده است.
تبیین الگوی مدیریت بحران اجتماعی با رویکرد امنیتی مورد مطالعه؛ استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
88 - 117
حوزه های تخصصی:
اصولا بحران یک فشار زایی روانی- اجتماعی است که باعث درهم شکسته شدن انگاره های متعارف زندگی و واکنش های اجتماعی می شود و مدیریت بحران فرآیندی نظام یافته است که بحران های بالقوه درحوزه های مختلف را شناسایی، پیش بینی و سپس درمقابل آنها اقدامات پیشگیرانه تدوین می نماید. از این رو همواره باید مجموعه ای از طرح ها و برنامه های عملی برای مواجهه با بحران های احتمالی تنظیم گردد تا مدیران آمادگی رویارویی با وقایع پیش بینی نشده را کسب کنند. مطالعه حاضر به دنبال ارائه الگوی مدیریت بحران اجتماعی-امنیتی در استان سیستان و بلوچستان می باشد. بدین منظور با روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد با تعداد 35 نفر از متولیان مدیریت بحران استان مصاحبه عمیق به عمل آمد. مجموعه داده های جمع آوری شده پس از طی فرایند مقایسه مستمر داده ها و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، در قالب 5 مقوله؛ هویت، نفوذ، مشروعیت، مشارکت و توزیع و 3 طبقه؛ امنیتی- سیاسی، مدیریتی و اجتماعی- فرهنگی، سازماندهی شدند و نتایج حاصل از تحلیل داده ها در قالب مدل مدیریت بحران اجتماعی- امنیتی ارائه گردید. اینک در این مقاله ویژگی ها و شاخص های مهم هریک از بحران های مرتبط، با توجه به شرایط محیطی استان سیستان و بلوچستان تبیین گردیده و تحلیل نهایی بیانگر ضرورت اتخاذ راهبردهای مدیریت بحران اجتماعی- امنیتی در استان از طریق؛ تغییر نگرش مرکز نسبت به این استان، برقراری عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثمرات توسعه ملی در منطقه، تحکیم فرآیندهای همگرایی-ملی و انسجام امنیتی و اجتماعی می باشد. این رویکرد می تواند به عنوان یک الگو برای خط مشی گذاری و تصمیم گیری در شرایط مشابه نیز بمنظور مدیریت بحران مورد استفاده قرار گیرد.
نقش تعاون سیاسی-اجتماعی در رویارویی با بحران های اجتماعی از منظر اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
241 - 274
حوزه های تخصصی:
در مکتب اسلام، بر تعاون و همکاری داوطلبانه، تاکید فراوان شده است که یکی از نقش ها و کارکردهای اساسی آن، همیاری شهروندان و نظام سیاسی در حل بحران ها است. این نوشته، به بررسی نقش تعاون سیاسی-اجتماعی در رویارویی با بحران ها از منظر اخلاق اسلامی می نگرد. در فرضیه بر این امر تاکید شده است که نقش اصل اخلاقی تعاون سیاسی-اجتماعی را می توان در اموری مانند شفقت به شهروندان، افزایش همبستگی، احساس برادری، گشایش گری در بحران ها، گسترش روحیه مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری و همکاری شهروندان و دولت اسلامی در دستیابی به عدالت اجتماعی جستجو کرد. این امر با بهره از روش فهم موضوعی استخراجی بر اساس چهار محور «واژگان مستقیم» تعاون، «واژگان ضمنی و التزامی»، «دلالت های سیاقی و معنایی-مفهومی» و «مفاهیم مخالف» انجام شده که به فهم شبکه معنایی و همه جانبه تعاون سیاسی-اجتماعی به عنوان یکی از مفاهیم عمده در اخلاق سیاسی اسلامی یاری می رساند، امری که تا کنون کمتر مورد توجه بوده است.
تحلیل سیاست های فرهنگی خانواده در ایران پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم بهار ۱۴۰۰شماره ۵۳
223 - 248
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که سیاستگذاری فرهنگی در حوزه خانواده مبتنی بر چه اقتضائاتی بوده و این سیاست ها تا چه حد به اهداف تعیین شده دست یافته اند؟ برای این منظور با رویکرد کیفی و تحلیل اسناد مکتوب به ترسیم خانواده مطلوب سیاستگذاران فرهنگی پرداخته شده است. برای ارزیابی وضعیت موجود خانواده از نتایج گزارش های رسمی، پژوهش های علمی، واقعیت های موجود و تجارب زیسته و ملموس استفاده شده است. بررسی ها نشان می دهد خانواده مطلوب سیاستگذاران فرهنگی از نظر شکلی و محتوایی خانواده ای است که پاسخگوی نیازهایی چون رفع نیازهای مادی و غیرمادی، تربیت صحیح فرزندان، کانون روابط گرم و صمیمی، و مهم تر از همه بنیان اصلی تشکیل دهنده جامعه باشد. واقعیت های موجود نشان می دهد خانواده ایرانی نیز همچون جوامع دیگر، دچار تغییراتی شده و انتظارات سیاستگذاران فرهنگی را در تحقق شکل مطلوب آن برآورده نکرده است، به گونه ای که در شرایط کنونی، خانواده با چالش ها و آسیب های مختلفی مواجه است و با انتظارات سیاست های فرهنگی فاصله دارد. در خانواده کنونی، مواردی نظیر افزایش طلاق، افزایش سن ازدواج، سست شدن پیوندهای زناشویی، شکاف بین نسل ها، شیوع برخی آسیب ها و انحراف ها و نظایر آن وجود دارد که نشان دهنده این است که خانواده آن گونه که سیاست های فرهنگی طراحی شده بودند، شکل نگرفته است. در تحلیل فاصله بین سیاست های فرهنگی و وضعیت موجود می توان گفت برخی سیاست ها، به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران و تغییرات جهانی در حوزه فرهنگ و فناوری توجه زیادی نکرده اند. با وجود چنین تنوع و تغییراتی، به نظر می رسد بازاندیشی در برخی سیاست ها ضروری به نظر می رسد.
نقش ساختار اقتصادی بر تداوم شکاف های اجتماعی عربستان سعودی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
94-120
حوزه های تخصصی:
در مطالعه اقتصاد سیاسی و وضعیت اجتماعی عربستان باید به نقش تعیین کننده ی عواملی چون گروه ها و طبقات، ساختار ایدئولوژی و تأثیر درآمدهای نفتی توجه خاص داشت. نظر به اینکه تأثیر این عوامل بر ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عربستان سعودی و روند توسعه آن قابل انکار نیست، در این مقاله که به روش تحلیلی و توصیفی گردآوری شده است تلاش گردیده تا با بررسی شکاف های اجتماعی عربستان و ساختار اقتصادی این کشور به تأثیر منفی عامل اقتصاد بر تداوم شکاف اجتماعی پرداخته شود. سؤال اصلی مقاله این است که تأثیر عامل اقتصاد بر تداوم شکاف اجتماعی در عربستان چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که به سبب وجود اقتصاد وابسته به نفت و تأثیر آن بر سیاست و جامعه اصلاحات ظاهری و ایجاد تنوع اقتصادی نیز نخواهد توانست شکاف های اجتماعی حاکم و به تبع آن شکاف بین جامعه و دولت را برطرف سازد.
حق آزادی بیان در شرایط بحران در ترازوی مبانی فقهی و قانون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۰
51 - 74
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهمی که در حدود دو دهه اخیر توجه محافل علمی، سیاسی و قضایی را به خود جلب کرده است، حضور فعال و نقش آفرینی اشخاص مشهور و چهره های با نفوذ هنری، ورزشی، سیاسی و علمی در شبکه های اجتماعی و رسانه ها و تأثیرگذاری بر افکار عمومی و هدایت اعتراضات اجتماعی است. با توجه به اینکه اظهارنظر های آزادانه اشخاص مؤثر و مشهور هم می تواند بحران های اجتماعی را مهار کند و هم نقش بی بدیلی در ایجاد بحران های اجتماعی و یا تشدید وضعیت بحرانی جامعه و هدایت آن به سمت اغتشاش و آشوب و بی نظمی دارد، از نقطه نظر سیاست کیفری، ارزیابی رویکردهای علمی و حقوقی درباره نقش آفرینی اشخاص با تکیه بر حق آزادی بیان و با استفاده از شهرت و نفوذ در میان مردم مسأله مهمی است که نتایج حاصل از آن حسب مورد می تواند در تصمیم سازی و به خصوص سیاست گذاری های کیفری درباره عوامل یادشده راهگشا باشد. این مقاله با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این مسأله پرداخته و یافته های آن بدین شرح است که اگرچه اصل بر آزادی بیان است و در حقانیت آن تردیدی نیست، اما این حق، حقی مقید و مشروط است و اعمال آن در شرایطی که با اخلال به مبانی اسلام و نظم عمومی موجب تشدید بحران های اجتماعی شود، نه بر اساس مبانی فقهی حکومت اسلامی نظیر امر به معروف و نهی از منکر و نه با تکیه بر اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ناظر به حقوق ملت، قابل توجیه نیست.
فروپاشیِ آیین دادرسی کیفریِ منصفانه در رویارویی با بحران های سیاسی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
67 - 103
حوزه های تخصصی:
فرآیند دادرسی کیفری ممکن است تحت تأثیر سیاست گذاری های امنیت گرایانه در حالت فروپاشی قرار گیرد که نتیجه آن، تعلیق تشریفات معمول و منصفانه رسیدگی به جرم و توسل به سازوکارهای فوریت مدار است. فروپاشی ثمره اضطراری شدن وضع سیاسی کشور است که خود ناشی از خیزش ها و مقاومت های شهروندان یا دست کم بخشی از آن ها در قبال بعضی سیاست ها می باشد. از مهم ترین عوامل شکل گیری این جریان، گسترش حقوق کیفری و مداخله حداکثری در آزادی های اشخاص است. ایجاد شکاف میان هنجارهای رسمی و ارزش های شهروندان و پافشاری حاکمیت به حفظ هنجارها به تدریج به بحران های اجتماعی دامن می زند. یکی از راهکارهای فرونشاندن بحران، اعلام حالت فوق العاده در کشور و بازداشت معترضان و محاکمه سریع و غیرعلنی آن ها است. شبکه های کنترل و نظارت بر شهروندان و نیز قدرت و آزادی عمل پلیس در این شرایط، گسترش یافته و منطق برخورد و سرکوب در سطح بالایی مورد توجه قرار می گیرد. تعدیل جرم انگاری و جرم زدایی از رفتارهایی که با ارزش های بیشتر شهروندان مغایرت دارد، اصلاح سیاست های عمومی و اجتناب از اقدامات کیفری تنش آفرین و نجات دستگاه عدالت کیفری از استغراق کیفری و مهم تر از همه، توجه به مقوله «تغییر نسل» و شکاف های هنجاری و ایدئولوژی، می تواند برخی از راهکارها برای جلوگیری از فروپاشی آیین دادرسیِ کیفریِ منصفانه باشد.
بررسی تأثیرات سواد رسانه ای بر تحقق حوزه عمومی مجازی در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
707 - 740
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با موضوع بررسی تأثیرات سواد رسانه ای بر تحقق حوزه عمومی در بحران کرونا در صدد است تا علاوه بر تأکید به توسعه سواد رسانه ای و ضرورت آن برای ارتقاء افکار عمومی، سازوکار شکل دهی به حوزه عمومی را ذیل عقلانیت ارتباطی در نسبت با رسانه و البته در موقعیت بحران توصیف نماید. تأکید و توصیف اینکه سواد رسانه ای به عنوان دانشی یا مهارتی راهبردی برای زیست در جامعه شبکه ای، مقوله ای غیرقابل انکار برای شهروندان دیجیتالی است که امروز در معرض انواع محتواها قرار می گیرند. رویکرد مذکور در ذات خود و بدون برنامه ریزی منجر به ایجاد و توسعه حوزه عمومی مجازی و به اصطلاح زیست جهان دیجیتالی شده و کاربران را در نسبتی هم افزا و مشبک، تبدیل به کلی اثرگذاری حدفاصل عامل و ساختار می کند. درواقع بر اساس عقلانیت ارتباطی و سناریوی این نوشتار مبتنی بر امتداد مجازی این نوع از عقلانیت، حوزه عمومی یا همان زیست جهان مجازی، مقام تفاهم عرفی بوده و ظرفیت و امکان مدیریت بحران با توسل به توافق کنشگران را ذیل اتصال سه جهان ذهنی و عینی و اجتماعی در فضای مجازی فراهم می کند. این پژوهش با روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیل رفتارشناسی مردم و رسانه ها در فضای مجازی، مأموریت دارد تا نحوه مواجهه مردم و رسانه ها در همه گیری کرونا و در فهم اخبار و اطلاعات گمراه کننده و جعلی، شایعات، اینفودمی و چگونگی اثرگذاری حوزه عمومی مجازی در مدیریت یا تعمیق بحران را مورد واکاوی قرار داده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش حوزه عمومی مجازی و زیست جهان دیجیتال تشکیل شده در دوران کرونا به علت عدم آموزش کاربردی سواد رسانه ای در کشور و حجم بالای فیک نیوزها، معیوب بوده و الگوی مطلوب، ارتقای فرایندی این مهارت بر اساس نوع نوینی از عقلانیت ارتباطی در سطوح مردم، مسئولان و رسانه ها با تکیه بر «تفکر انتقادی» و دید 360 درجه به محتواهاست. براساس نتایج حاصل ازاین پژوهش حوزه عمومی مجازی و زیست جهان دیجیتال تشکیل شده دردوران کرونا به علت عدم آموزش کاربردی سواد رسانه ای درکشوروحجم بالای فیک نیوزها، معیوب بوده و الگوی مطلوب، ارتقای فرایندی این مهارت بر اساس نوع نوینی ازعقلانیت ارتباطی در سطوح مردم، مسوولان و رسانه ها با تکیه بر«تفکر انتقادی» و دید 360 درجه محتواهاست.