مطالب مرتبط با کلیدواژه

محلات محروم


۱.

زندگی در چارک چهارم؛ مطالعه سبک زندگی محلات محروم شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اوقات فراغت ترجیحات ذوقی سبک زندگی سرمایه فرهنگی محلات محروم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۲۲۶
در یک قرن اخیر، توسعه تمرکزگرا، نامتوازن و نابرابر سامان اجتماعی ایران را با چالش های جدی، از جمله محرومیت فزاینده در برخی مناطق کلان شهرها، روبرو کرده است. شهر کرمانشاه، علاوه براین فرایند، به سبب عوامل دیگری همچون جنگ تحمیلی و ویژگی های جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی، این محرومیت را به صورت مضاعف تجربه کرده است. این محرومیت، زمینه اصلی مطالعه حاضر، با تأکید بر زندگی روزمره در بین مناطق محروم و برخوردار شهر کرمانشاه است. ما شاخص های سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، نحوه گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و ترجیحات را در 13 محله محروم و 2 محله برخوردار، با 800 نمونه، «پیمایش» و تحلیل کرده ایم. یافته ها حکایت از آن دارد که در مجموع، محلات محروم در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، فراغتی، ذوقیات و مدیریت بدن، به رغم تفاوت های جزئی، به طور نسبی از الگوی یکسانی پیروی می کنند که ویژگی اصلی آن فقر و محرومیت است؛ و در بیشتر شاخص ها بین مناطق محروم و برخوردار تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین، بین وضعیت اقتصادی و متغیرهای «سرمایه فرهنگی»، «مدیریت بدن» و «ترجیحات هنری و ادبی» و «منطق اقتصادی» همبستگی مثبت وجود داشته است. متغیرهای جمعیت شناختی سن، تحصیلات و شغل نیز از جمله متغیرهای مهم در تغییر میزان سرمایه ها بوده اند.
۲.

بررسی امید به آینده و میل به برنامه ریزی (قابلیت شخصی) افراد ساکن در محلات محروم شهر کرمان: بینش هایی برای تحقیق و سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۷۶
قابلیت شخصی از مهم ترین جنبه های بهزیستی ذهنی است که بر انگیزه و میزان فعالیت و تلاش افراد برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت تأثیر می گذارد. هدف پژوهش بررسی قابلیت شخصی ساکنان محلات محروم است. این مفهوم (سازه) در دو بعد «امید به آینده» و میل به «برنامه ریزی در زندگی» سنجیده شده است. این پژوهش از نوع پیمایشی است که در آن با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با 804 نفر از افراد بالای هجده سال ساکن در محلات محروم (404 نفر) و مناطق غیر محروم (400 نفر) شهر کرمان مصاحبه شده است. علاوه بر این به منظور مقایسه امید به آینده ساکنان محلات محروم با نمونه کشوری، یافته های طرح ملی سنجش سرمایه اجتماعی کشور (1394) مورداستفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که میزان امید ساکنان محلات محروم به شکل آشکاری کمتر از میانگین کشوری است. همچنین یافته ها نشان داد سطح قابلیت شخصی ساکنان محلات محروم در دو بعد «امید به آینده» و میل به «برنامه ریزی در زندگی»، از ساکنان محلات برخوردار پایین تر است. علاوه بر این نتایج حاکی از آن است که میزان قابلیت شخصی در خود محلات محروم هم متفاوت است و این تفاوت به لحاظ آماری معنی دار است. بررسی تفاوت ها در سه محله محروم نشان می دهد که میزان قابلیت شخصی ساکنان آن ها در سطح فردی با تحصیلات، درآمد، امنیت، بی نظمی اجتماعی و اعتماد و در سطح محله با شاخص های انباشتی عوامل مذکور به جز عامل اخیر (اعتماد) همبسته است. سرانجام اینکه متغیر وابسته در سطح فرامحلی با عواملی چون فقر تمرکزیافته، انزوای اجتماعی، رسمی سازی، محیط کسب وکار و شرایط اقتصادی ارتباط دارد.
۳.

تحلیل سیاست گذارانه میزان شیوع آسیب های اجتماعی و اولویت بندی آنها در محلات شهری؛ مورد مطالعه: محلات محروم و برخوردار شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسائل اجتماعی محلات محروم شهر کرمانشاه سیاست گذاری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۶
محلات محروم در کلان شهرها، مهم ترین بسترهای شکل گیری و گسترش مسائل اجتماعی و یکی از عوامل مهم تهدید کننده امنیت شهرها محسوب می شوند. این مقاله با هدف ارائه تحلیلی متفاوت از میزان شیوع و اولویت بندی مسائل اجتماعی در محلات محروم شهر کرمانشاه، تدوین شده است. روش پژوهش، ترکیبی (کمی و کیفی) بوده است. در بخش کمی، 800 نمونه از 15 محله، شامل 2 محله برخوردار و 13 محله محروم انتخاب شده است. در بخش کیفی، 13 جلسه بحث گروهی متمرکز با حضور معتمدان محلات محروم تشکیل شده است. براساس نتایج پژوهش، بین میزان شیوع یک آسیب در محله و میزان اولویت رسیدگی به آن، تفاوت وجود دارد. در حالی که شایع ترین مسائل اجتماعی در تمام محلات بررسی شده، مسائل اقتصادی (بیکاری و فقر) است، اما مسائل اولویت دار برای رسیدگی از نظر ساکنان، اولاً در محلات مختلف متفاوت است؛ دوم، لزوماً اقتصادی نیستند و سوم، سطح مطالبات فراگیر و معطوف به رفع تبعیض از محلات محروم در قیاس با کل شهر است. نتایج پژوهش بر آن است که نشان دهد فضای فکری سیاست گذاری در تعقیب مسائل اجتماعی در محلات محروم، مبتنی بر اولویت بندی مسائل پر شیوع و به همین دلیل محکوم به شکست است. همچنین نقش میانجی های اجرای برنامه های سیاست گذارانه، به نوعی مناسک گرایی تقلیل یافته است. علاوه بر آن، حاکمیت دیدگاه همه جانبه گرایانه به جای دیدگاه کل گرایانه، موجبات بازتولید مسائل اجتماعی را در محلات محروم فراهم کرده است.