فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۸۴۷ مورد.
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
245 - 269
دست فروشی، ازجمله فعالیت های متداول و دیرینه ای محسوب می شود که به صور گوناگون در زیست شهری به وقوع می پیوندد؛ براین اساس، می توان دست فروشی را پدیده ای اثرگذار در مدیریت شهری تلقی کرد. این پژوهش، با هدف شناسایی زمینه های مختلف بروز دست فروشی در شهر رشت انجام شده است؛ ازاین رو، تلاش شده است با اتخاذ روش تحقیق کیفی، تجربیه زیستیه گروه های درگیر با دست فروشی ارائه شود که عمدتاً شامل دست فروش ها،خریداران و مدیران و مأموران شهری اند. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری هدفمند و انجام 31 مصاحبه و بهره گرفتن از شیویه تحلیل تماتیک، مفاهیم مهم طبقه بندی شده اند. نتایج یافته های این پژوهش نشان می دهد که زمینه های شکل گیری دست فروشی تحت تأثیر مؤلفه های گوناگونی است که می توان آنها را در سه دسته زمینه های ایجادکننده، ترغیب کننده و تشدیدکننده قرار داد. این زمینه ها به نحوی باهم پیوند خورده اند که باعث می شود دست فروشی در حیات شهری پیامدهای متناقض مثبت یا مخربی را در بر داشته باشد، به طوری که تحت شرایط گوناگون فردی و اجتماعی، وقوع این پدیده در سطح جامعه را محتمل می سازند و ازسوی دیگر با داشتن تأمین نیازها یا منافع افراد انگیزیه اقدام بدان فعالیت را بیشتر می نمایند و درنهایت، با تداوم بخشی به دست فروشی بروز آن در سطح جامعه تشدید می شود.
بررسی احساس منزلت اجتماعی سالمندان: مقایسه سالمندان مقیم در مراکز نگهداری شهر مشهد با سالمندان غیر مقیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
145 - 165
هرم سنی جمعیت در ایران روندی معکوس دارد؛ به طوری که در سال های آینده جمعیت ایران به سالمندی متمایل خواهد شد. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی وضعیت منزلت اجتماعی سالمندان و مقایسه ای میزان آن در دو گروه از سالمندان، یعنی سالمندان مقیم و غیرمقیم در مراکز نگهداری سالمندان در شهر مشهد است. فرضییه اصلی تحقیق عبارت بود از اینکه بین گروه سالمندان مقیم در مراکز نگهداری سالمندان و گروه سالمندان غیرمقیم در این مراکز، از نظر احساس منزلت اجتماعی تفاوت وجود دارد. برای بررسی و ارزیابی این فرضیه از «روش علّی-مقایسه ای» استفاده شد. ابتدا با 276 فرد مقیم در مراکز نگهداری سالمندان شهر مشهد که توانایی پاسخ گویی به سؤال ها را داشتند مصاحبه شد و پرسش نامیه تحقیق تکمیل شد. سپس، براساس ویژگی های زمینه ای آن گروه ازجمله سن، جنس، شغل و ...، گروه همتا با تعداد نمونیه 283 نفر از بین شهروندان مشهدی غیرمقیم در مراکز نگهداری سالمندان با همان پرسش نامه بررسی شدند و تحلیل مسیر انجام شد. دیگر سازه های این تحقیق عبارت بودند از: احساس عزت نفس، احساس ناامیدی، احساس خوشبختی و رضایت از خدمات مراکز نگهداری.نتایج پژوهشنشان داد که احساس منزلت اجتماعی به عنوان شاخص سنجش سلامت اجتماعی سالمندان تحت تأثیر سه شاخص سلامت روانی آنان یعنی احساس تنهایی، احساس عزت نفس و احساس خوشبختی است. برمبنای نتایج پژوهش، رضایت از خدمات مرکز متغیری است که بر احساس منزلت اجتماعی سالمندان مقیم در مراکز نگهداری، اثرگذاری بیشتری دارد. درمورد سالمندان غیرمقیم، بیشترین اثر به احساس ناامیدی مربوط است. احساس ناامیدی به طور مستقیم تأثیر زیادی بر سایر متغیرهای موردبررسی می گذارد و از طریق آن ها متغیر احساس منزلت اجتماعی را تحت شعاع می گذارد. در نتیجه گیری این پژوهش باید گفت که احساس منزلت اجتماعی سالمندانی که در مراکز نگهداری سالمندان زندگی می کنند، به طور معناداری کمتر از سالمندانی است که در کنار شهروندان دیگر ادامیه حیات می دهند. از طرفی، رضایت از خدمات مرکز نقش مهمی در احساس منزلت اجتماعی سالمندان مقیم در مراکز نگهداری دارد.
پدیده نگاری فروشندگان خیابانی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
271 - 295
پژوهش حاضر به دنبال پدیده نگاری دست فروشی در میان فروشندگان خیابانیِ شهر سنندج است تا ضمن تفسیر موقعیت های آنها در نظام اقتصاد غیررسمی، به واکاوی عوامل شکل دهنده و برسازندیه دست فروشی در میدان اجتماعی و فرهنگی آنها بپردازد. دراین راستا از دیدگاه موافقان و مخالفان این پدیده، به عنوان راهنمای کار و صورت بندی مفاهیم بهره گرفته شده است. این پژوهش در سنتِ روشیِ کیفی صورت گرفته و از روش پدیده نگاری، برای کشف و استخراج مقولات استفاده شده است که در آن، ابزارهای مشاهدیه مشارکتی و مصاحبیه عمیق جهت گردآوری داده های موردنیاز به کار رفته است. میدان پژوهش حاضر، شهر سنندج و خیابان فردوسی (حدفاصل میدان آزادی تا میدان انقلاب) است که در آن انبوه دست فروشان با ارائیه کالاها و خدمات متنوع را شاهدیم. شیویه نمونه گیری این پژوهش، هدفمند بوده است؛ بدین معنا که با افرادی گفتگو شده است که نخست تجربیه زیسته از پدیدیه دست فروشی دارند (دست فروشان) و دوم دارای اطلاعات و شناخت عمیق از خلق این وضعیت اند (کارگزاران توسعیه شهری). بر همین مبنا با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رعایت حداکثر تنوع براساس معیارهای سن، جنس و سابقیه دست فروشی، 21 دست فروش و براساس سابقیه مدیریت و نوع دستگاه متولی 6 مصاحبه با کارگزاران توسعیه شهری تا مرحلیه اشباع داده ها انجام گرفت. اطلاعات برآمده از دل مصاحبه ها، در قالب 9 مفهوم اصلی صورت بندی شدند و مفاهیم برآمده از روش موردمطالعه عبارت اند از: دست فروشی محصول توسعه نیافتگی، واقعیت زندگی لب مرزی (حاشیه نشینی)، تهی شدن جامعه از ظرفیت های اجتماعی، تحمل رنج اجتماعی، هجوم به اقتصاد پیش ساختیه خیابانی، جهان های ناممکن دست فروشی، دست فروشی به مثابه شیویه زندگی، شکل گیری سیاست های خیابانی، و تثبیت توسعیه توسعه نیافتگی اقتصاد غیررسمی. به عنوان نتیجیه شرایط تاریخی، موقعیت جغرافیایی و نگاه آمرانه و سیاسی به توسعه، ازجمله شرایط و زمینه هایی اند که چنین زیست جهانی را برای کنشگران این حوزه معنادار ساخته اند.
فرایند طلاق در افراد طبقه متوسط شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
153 - 177
این مقاله درصدد است تا در چارچوب رویکرد کیفی نشان دهد که آن دسته از زنان و مردان بین 30 تا 40 سالِ طبقیه متوسطِ ساکن شهر تهران که طلاق را انتخاب کرده اند ، چه الگوهای مشترکی را در رسیدن به این انتخاب با یکدیگر ترسیم کرده اند ، چه شیوه ها و روش های مشابهی را در پیش گرفته اند و برمبنای کدام منطق ذهنی تصمیم گرفته اند به زندگی مشترکشان خاتمه دهند. ازآنجایی که موضوع پژوهش نه فعلی خاص در محدوده ای خاص، بلکه روایت افراد از یک فرایند در یک بازیه زمانی طولانی بود، از تکنیک مصاحبیه عمیق و کدگذاری داده ها برای صورت بندی یافته ها استفاده شده است. در این تحقیق با 9 زن و 9 مرد ساکن شهر تهران مصاحبه شده است که همگی حداقل لیسانس و حداکثر دکتری داشتند و وضعیت مالی شان نیز قابل قبول بود. انتخاب این افراد به صورت هدفمند بوده و انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. براساس یافته ها ، مصاحبه شوندگان از خلال بازنگری در سه دوریه اصلی زندگی شان یعنی دوران منتهی به تصمیم برای ازدواج، دوران زندگی مشترک و دوران تلاش برای تغییر زندگی مشترک، منطق انتخاب طلاق را برای خود صورت بندی کرده و به این نتیجه رسیده اند که پرداخت هزینه های انتخاب جدایی حقوقی علی رغم همیه فشارهای اجتماعی، از هزینیه ماندن در زندگی مشترکِ غیر رضایت بخش، کمتر است. یافته ای دیگر در این مقاله این است که طلاق در این قشر بیش از هر چیز مسئله ای هویتی است و عمیقاً با خودشناسی فرد و درک نوشوندیه او از پیوند ازدواج و ویژگی های شریک زندگی در هم آمیخته است.
مسمومیت دارویی عمدی به مثابه خودکشی: زمینه ها و پیامدهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
217 - 240
مطالعیه حاضر باهدف بررسی زمینه ها و پیامدهای اجتماعی مسمومیت های دارویی عمدی در بین جوانان شهر پاکدشت انجام گرفته است. روش تحقق کیفی و تجزیه وتحلیل داده ها با روش داده بنیاد (اشتراوس و کوربین) انجام گرفت. نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند و نظری است. فرایند اشباع نظری با مصاحبیه عمیق با 27 نفر از جوانان با تجربیه مسمومیت دارویی عمدی مراجعه کننده به بیمارستان شهدای پاکدشت انجام شده است. براساس یافته های پژوهش، پدیدیه محوری «ضعف هویت اثرگذار» است که ناشی از «حس رها ودگی، ضعف مرجعیّت اجتماعی و حس فرودستی اجتماعی» است. زمینه های اجتماعی پدیدآورندیه این پدیدیه محوری در دو بعد، کلان و بین فردی، استخراج شده است. در بعد کلان، این زمینه ها عبارت اند از: «ضعف در انسجام بخشی زمانی، فقر نسلی، پس زدگی اجتماعی». در سطح بین فردی، زمینه های اجتماعی شامل «کشش های گروهی، میل جنسی تحقق نیافته، مرزهای خانوادگی ناپایدار و روابط نارس» هستند. برای پیامدهای اجتماعی، 19 مفهوم پایه استخراج شد که درنهایت، در قالب سه مقولیه اصلی «تفکر انتقامی و جبرانی»، «گسست در سلامت اجتماعی» و «انگ و داغ اعتبار اجتماعی» سازمان دهی شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جوانان پاکدشت در ساخت اجتماعی موجود انسجام و انطباق لازم را کسب نمی کنند. این وضعیت ابتدا «یافتن معنا در جامعه، دوم حس داشتن یک تجربیه مشترک با دیگران، سوم کارآمدی اجتماعی و عاملیت و درنهایت، حمایت اجتماعی» آنها را مختل ساخته است.
موانع بازپیوند اجتماعی کولی های محله هرندی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
195 - 216
کولی های محلیه هرندی تهران (دروازه غار سابق) از جمله گروه های مهاجر به این محله هستند که پس از تخریب منطقیه خاک سفید در سال 1379 در آن سکنی گزیده اند. سبک زندگیِ مصرفی کولی ها، اقتصاد مبتنی بر هادوری با عاملیت زنان و کودکان، سکونت در فرسوده ترین و در عین حال جرم خیزترین بخش محله، شرایطی فراهم آورده است تا این گروه با طرد شدید اجتماعی از سوی دیگر اهالی محله مواجه شوند. این در حالی است که کولی ها نیز به عنوان یک گروه اجتماعی در محله ساکن اند و بخشی از هویت محله در آینده از طریق آنها، به ویژه فرزندانشان شکل می گیرد. این پژوهش با هدف ب ازشناسی وضعیت کولی های ساکن در محلیه هرندی و فهم زمینه های طرد اجتماعی آنها انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی بوده و از تحلیل موضوعی داده ها بهره گرفته شده است. بدین منظور از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با 20 نفر از کولی های ساکن در محله و 10 نفر از اهالی غیرکولی مصاحبه نیمه ساختاریافته شده است، که با این تعداد مصاحبه، اشباع اطلاعاتی حاصل شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، مجموعه ای از عوامل در سطح فرهنگی، فردی و ساختاری در ایجاد شرایط کولی های محله اثرگذارند که از ورود کولی ها به حوزیه آموزش، اشتغال و قدرت یابی برای تغییر شرایط و ایجاد پیوند اجتماعی جلوگیری می کنند. بنابراین تقلیل علت طرد اجتماعی کولی ها به موضوع عاملیت فردی و بی توجهی به عوامل ساختاری، خطایی راهبردی در رفع طرد اجتماعی کولی های محلیه هرندی است.
فرایند مصرفی شدن آب شهری در تهران (ارائه نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
281 - 311
پژوهش حاضر ناظر بر بازسازی پیامدهای معنایی دگرگونی فضایی زیرساخت های شهر تهران در حوزیه آب است که در چند دهیه اخیر در ایران رخ داده است. در قرن گذشته، با اجرای برنامه های نوسازی دولت ها، ساخت سدها، انتقال آب از طریق لوله کشی به خانه ها شاهد تغییر ساخت فضایی شهری، دگردیسی فرم طراحی فضای خانه ها، مناسبات اجتماعی میان شهروندان و به دنبال آن تغییرات سریع در باورها، ارزش ها و کنش های مردم در حوزیه آب هستیم. برمبنای رویکرد کلاسیک، روش نظرییه داده بنیاد (گلیزر، 1978) اطلاعات این تحقیق از طریق مصاحبه های گروهی، انفرادی و عمیق گردآوری شده است. در این روش، یافته ها در سه مرحلیه باز، گزینشی و نظری کدگذاری شده و روابط میان مقوله ها در یک مدل تحلیلی، تا ظهور[1] یک نظریه برآمده از واقعیت محدود[2] ادامه یافته است. در این فرایند، هشت مقولیه اصلی شامل دگرگونی های ساختاری و توسعیه تکنولوژیک، فاصله اندازی اخلاقی، تولید انبوه و مصرف تجملی، تغییر ارزش های بهداشتی، دگرگونی ارزش های مرتبط با آب، خانه به مثابه یک کل تمام، فردگرایی/خصوصی شدن، نظارت مصرف گرایانه و یک مقولیه مرکزی «فرایند مصرفی شدن» به دست آمد که دلالت بر کل روابط میان پدیده های دخیل در مسئله دارد. یافته ها بیانگر سیر تغییرات در ارزش ها، باورها و کنش های مردم تهران در قبال آب و گسترش روزافزون مصارف شهری است.
مطالعه جامعه شناختی ادراک از فساد اداری و عوامل اجتماعی مرتبط با آن در جوامع با فرهنگ خاص گرایی (مورد مطالعه شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
241 - 262
در مطالعات جامعه شناختی، پیامدهای مثبت و منفی فراوانی برای موضوع خاص گرایی در جامعه مطرح شده است، اما رسوخ خاص گرایی در نظام اداری تبدیل به طاعونی برای این نظام می شود. این موضوع، که در جوامع طایفه ای به خویشاوندگرایی نیز نامیده می شود، یکی از ابعاد فساد اداری است و سبب تسریع در رشد سایر ابعاد فساد اداری می شود. برداشت ذهنی شهروندان یا ادراک از میزان فساد اداری بیش از میزان عینی این نوع از فساد مهم است. برهمین اساس پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به دو سؤال است. وضعیت ادراک شهروندان شهر خرم آباد به مثابه یک جامعیه خاص گرا از فساد اداری و ابعاد مختلف آن چگونه است؟ مهم ترین عوامل اجتماعی مرتبط با آن چیست؟ برای پاسخ به این دو سؤال اصلی و سؤالات فرعی مشتق از آن از رویکرد بی سازمانی اجتماعی با تأکید بر دیدگاه های نظری دورکیم، مرتون و پارسونز استفاده شده است. روش پژوهش پیمایش با تکنیک پرسش نامه و جمعیت نمونه 400 نفر می باشد که با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که بیش از نیمی از پاسخگویان معتقدند که میزان فساد اداری در شهر خرم آباد در سطح بالایی قرار دارد و ادراک حدود نیمی دیگر نیز در سطح متوسط می باشد. براساس یافته ها خویشاوندگرایی و سوءاستفاده از موقعیت اداری مهم ترین عوامل مرتبط با فساد هستند. میزان پایبندی دینی کارکنان ادارات، سرماییه اجتماعی آنها، نظارت اداری و شفافیت و پاسخگویی با ادراک شهروندان از فساد اداری رابطیه معناداری دارند. دو متغیر نظارت اداری و سرماییه اجتماعی کارکنان بیش از سایر متغیرها واریانس ادراک از فساد اداری را تبیین می کنند. گسترش ادراک شهروندان شهر خرم آباد از فساد اداری، احتمال ارتکاب به این عمل را در صورت فراهم شدن موقعیت برای شهروندان افزایش می دهد. چنین وضعیتی نمی تواند دورنمای مناسبی از کارایی اداری را فراهم آورد.
از احساس بی عدالتی تا بدبینی اجتماعی: رنج مضاعف شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطیه احساس عدالت اجتماعی و بدبینی اجتماعی در میان شهروندان انجام شده است. برای تدوین چارچوب نظری، از نظریات دورکیم، گیدنز، تد رابرت گر و مرتن استفاده شده است. روش مورداستفاده در این پژوهش، پیمایش بوده و جامعیه آماری را شهروندان 64-15سالیه شهر یزد تشکیل داده اند. حجم نمونه، براساس فرمول کوکران 385 نفر تعیین گردیده و نمونه ها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. پرسشنامه، محقق ساخته و روایی آن به صورت محتوایی بوده و ضریب آلفای کرونباخ برای سازه های پژوهش بیش از 7/0 به دست آمده است که نشانگر پایایی مطلوب ابزار است. داده ها با نرم افزارهای اس پی اس اس و اموس تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان داده اند که میانگین نمرات احساس عدالت اجتماعی (84/1) در سطحی پایین قرار دارد و بدبینی اجتماعی اکثریت پاسخگویان (8/68درصد) در حد متوسط است. بین متغیر احساس عدالت اجتماعی (متغیر مستقل) و ابعاد آن یعنی عدالت توزیعی، عدالت مراوده ای و عدالت رویه ای با بدبینی اجتماعی (متغیر وابسته)، رابطیه معکوس و معنادار وجود داشت؛ درنتیجه، با کاهش احساس عدالت اجتماعی، بدبینی اجتماعی افزایش می یابد. تحلیل مدل معادلیه ساختاری بیانگر این بود که احساس عدالت اجتماعی، 17درصد از تغییرات بدبینی اجتماعی را تبیین می کند. نتایج، بیانگر ضرورت توجه بیشتر به بحث عدالت اجتماعی جهت جلوگیری از گسترش بدبینی اجتماعی است.
بازنمایی مسائل اجتماعی جنگ ایران و عراق در نمایشنامه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
جنگ تحمیلی عراق و دفاع یکپارچیه مردم ایران از سرزمین و اعتقاداتشان، از مهم ترین رخدادها در تاریخ معاصر ایران است که ابعاد اجتماعی پیچیده و چندوجهی دارد. یکی از بسترهای بازتاب دهندیه روندِ تحول صورت بندی های گفتمانی این رخداد، متون نمایشی است. در این پژوهش که برپاییه الگوی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف انجام گرفته است، شخصیت های محوری نمایشنامه های وقت وصال (حسین جعفری)، چکّه؛ صدای دریا (محمدمهدی رسولی)، کانال کمیل (سیدحسین فدایی حسین) و 31/6/77 (علیرضا نادری)، با هدف دستیابی به مؤلفه های بنیادینِ گفتمانی و نحویه تعامل با وجوه اجتماعی مسئلیه جنگ، تجزیه وتحلیل شدند. این نمایشنامه ها، در فاصلیه زمانی سال های 1359 تا 1384 منتشر و توسط گروه های شاخص اجرا شده و همچنین منتخب جشنواره های معتبر داخلی بوده اند. یافته های این پژوهش، آشکارکنندیه سه گفتمان محوری درزمینیه نحویه بازنمایی رزمندگان و پیامدهای مربوط به آن است: گفتمان جنگ و ایدئولوژی انقلابی، گفتمان دفاع مقدس و گفتمان پسا/ضدجنگ. در بطن گفتمان نخست، تصویری خودتجویزگرانه از رزمندگان در تبیین رویکرد انقلاب اسلامی، تاریخ تشیّع و دفاع از سرزمین و همسو با گفتمان حاکم عرضه می شود. در مرحلیه دوم و پس از تداوم و گسترشِ محدودیه فرهنگی جنگ، این رویکرد، به گونه ای خودبیان گری معرفت شناختی و الوهی بدل می شود و جلوه های دینی و عرفانی در آن پررنگ تر می گردد، اما پس از پایان جنگ و بروز تغییرات وسیع اجتماعی، نگاهی انتقادی شکل می گیرد که در برزخ حفظ ارزش ها و یا مقابله با مصادره به مطلوب گفتمانِ دفاع مقدس معلق است و درنهایت جایش را به رویکردی نقادانه و پرسشگرانه می دهد که از طریق آنتروپی گفتمان حاکم، شکلی متفاوت را با دانشِ زمینه ای رویداد جنگ عرضه می کند.
فهم مسئله ازدواج در دوران کودکی از نگاه کودک-زنانِ ازدواج کرده خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
167 - 194
پژوهش حاضر در پی فهم مسئلیه ازدواج در دوران کودکی و علل و زمینه های آن از نگاه کودک-زنان ازدواج کرده است. برای رسیدن به هدف مذکور از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. اطلاعات از میان کودک-زنانِ استان خراسان رضوی (شهرهای گناباد، بردسکن، تربت حیدریه و بجستان)، که در سنین کودکی ازدواج کرده بودند و هنوز هم زیر 18 سال داشتند، جمع آوری شدند. درمجموع 41 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. در مرحلیه کدگذاری باز 39 مفهوم به دست آمد که در قالب 27 زیرمقولیه فرعی و 20 زیرمقولیه اصلی دسته بندی شدند. نهایتاً زیرمقوله های اصلی تحقیق در قالب 7 عنوان اصلی مقوله بندی شدند تا تصویری کلان از وضعیت مفهومی ازدواج دختران در دوران کودکی به دست آید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زمینه های خانوادگی (خانوادیه ترمیمی، نابسامان، از هم گسیخته و غیره)، زمینه های اجتماعی (ارزش ها و نگرش های اجتماعی)، زمینه های فرهنگی، بافت مذهبی، ویژگی های فردی (خواستگار و کودک-دختر)، زمینه های اقتصادی و شرایط زیست محیطی از علل زمینه ساز برای ازدواج کودک-دختران به حساب می آیند.
سیاست های تجارت مرزی و نقش آن در زندگی تحصیلی جوانان مرزنشین(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش پیش رو، با رویکرد نظرییه مبنایی، به مطالعیه کیفی نقش سیاست های تجارت مرزی بر زندگی تحصیلی جوانان مرزنشین پرداخته است. به مقتضای رویکرد پژوهش، با استفاده از تکنیک های مصاحبیه گروهی و فردی نیمه ساختاریافته، مشاهده و اسناد، اطلاعات تحقیق جمع آوری شده و با استفاده از روش نظرییه مبنایی به فرایندها، تعاملات و پیامدهای واقعیت های تحصیلی و هژمونی بازار پرداخته شده است. با روش نمونه گیری نظری و هدفمند، با سه گروه مختلف شامل بازاریان (13 نفر)، فرهنگیان (14 نفر) و محصلان (8 گروه و 7 نفر)، مصاحبه های فردی و گروهی انجام شده است. در گروه بازاریان، به واسطیه وجود افراد ترک تحصیل کرده، از نمونه گیری گلوله برفی نیز استفاده شده است. پس از انجام مصاحبه ها داده های گردآوری شده، در قالب 265 مفهوم و 54 مقوله صورت بندی شده اند. مقولات برآمده از دیدگاه هر گروه از مشارکت کنندگان مجدداً ترکیب و در سطح انتزاع بالاتری صورت بندی گردیدند. درنهایت، ماحصل آن، 13 مقولیه عمدیه نهایی بود. یافته ها حاکی از آن است که فقر تاریخی، ناکارآمدی آموزش عالی، محدودیت صنعتی و محیطی به منزلیه شرایط علی، انگاریه ذهنی دیگران مهم، پول؛ معنادارترین عینیت، ضعف فرهنگی- آموزشی در سطح محلی، به منزلیه شرایط مداخله گر در هژمونی پول و محاسبه گری در زندگی تأثیرگذارند. جوانان در برخورد با چنین شرایطی، راهبردهای کنشگری اقتصادی، سودجویی و کسب منزلت مادی را اتخاذ کرده اند. این هژمونی، پیامدهای فرهنگی همچون بی ارزشی تحصیلات، رنگ باختگی اعتبار فرهنگی، ترک تحصیل و کنش های ذهنی ترک تحصیل را در پی داشته است.
فرایند حاشیه ای شدن هویت؛ مورد مطالعه: دانشجویان بلوچ دوره تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
هویت حاشیه ای، مفهومی سیال است و با نیروها و شرایط متعددی پیوند دارد و طی فرایندهای مختلف شکل می گیرد؛ براین اساس، در پژوهش حاضر سعی شده است فرایند و چگونگی ظهور هویت حاشیه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی بلوچ مطالعه شود. در این پژوهش، از نظرییه زمینه ای اشتراوس و کوربین استفاده شده است. نمونه گیری، براساس دو نوع نمونه گیری نظری و هدفمند انجام شده است. مشارکت کنندگان تحقیق، دانشجویان بلوچ مقطع ارشد و دکترای دانشگاه های دولتی بوده اند. از بین این دانشجویان، 4 نفر دانشجوی دکترا و 11 نفر دانشجوی ارشد بوده اند. داده ها از طریق مصاحبیه عمیق به دست آمده است. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که ازنظر مشارکت کنندگان، نیروها و شرایطی مانند ناهمسانی و ناهمسازی مذهبی، پذیرش بوروکراتیک ضعیف، دفع دیوان سالارانیه هویت بلوچی، بازنمایی منفی و کلیشه سازی رسانه ای از هویت بلوچ ها، آموزش وپرورش، هژمونی فرهنگی و سیاست محو زبانی، مشروعیت یافتگی حاشیه ای شدن، مکانمندی نامطلوب، سوء مدیریت مدیران دولتی و سیاستمداران، توسعه نیافتگی و محرومیت و ناکارآمدی نیروهای سطح استان، در ظهور هویت حاشیه ای نقش دارند. اصلی ترین پیامد ظهور هویت حاشیه ای ازجمله فرسایش و گسست تعلق به هویت ملی، برجسته شدن مرزهای هویتی است.
مسئله اجتماعی مهاجرت از افغانستان: تمایلات و عوامل پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
چرایی مهاجرت مردم به خارج از کشور و تبیین آن در چارچوب رویکردهای اقتصادی، عوامل جاذبه و دافعه و دوگانیه فقر و مهاجرت همواره مورد توجه مطالعات مهاجرتی بوده است. مهاجرت در میان مردم افغانستان، سنتی دیرینه دارد، بااین حال، طی چند دهیه اخیر، این جریان های مداوم مهاجرت و بازگشت، شکلی جمعی و مقیاسی بی سابقه گرفته اند. این مقاله به دنبال تبیین مسئلیه اجتماعی مهاجرت از افغانستان با تأکید بر تمایلات و عوامل پشتیبان است. عوامل بررسی شده در سه سطح خُرد (ویژگی های فردی)، میانه (شبکه های فراملی) و کلان (درک فرد از شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشورهای مبدأ و مقصد) قرار دارند. روش مطالعه کمّی و مبتنی بر پیمایش است و داده ها از طریق پرسش نامه در میان 850 نفر 18 ساله و بالاتر، که به شیویه نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شده بودند، گردآوری شده است. نتایج نشان داد که نگرش افراد به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی افغانستان در سطح کلان و شبکه های فراملی مهاجرتی در سطح میانی، اثر معناداری بر تمایل به مهاجرت دارند. در سطح خرد و در میان ویژگی های جمعیتی، نیز متغیرهای سن، تحصیلات و قومیت بیشترین اثر را بر تمایل مهاجرت دارند. ازاین رو، از این مقاله می توان چنین نتیجه گیری کرد که نگرش منفی به شرایط فعلی و آیندیه افغانستان، فرهنگ مهاجرتی و همچنین دیاسپورا و شبکه های مهاجرتی فراملّی افغانستانی در کشورهای همسایه، ازجمله ایران، نقش زیادی در شکل گیری مهاجرت به خارج در میان ذهنیت افغانستانی ها دارند.
فرایند یادگیری اجتماعی مصرف مواد نیروزای غیر مجاز (دوپینگ) در بین ورزشکاران حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
117 - 138
مصرف مواد نیروزا به فعالیتی شایع در بین ورزشکاران حرفه ای مبدل گردیده است. با توجه به شیوع و مبدل شدن این پدیده به عنوان مساله ای اجتماعی، هدف اصلی این پژوهش بررسی چرایی درگیری ورزشکاران در فعالیت های مرتبط با دوپینگ با استفاده از تئوری یادگیری اجتماعی است. بدین منظور با استفاده از حجم نمونه 784 نفری از ورزشکاران شهرهای رشت و بندر انزلی، مفروضات تئوری یادگیری اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این تحقیق حاکی از آن بود که مولفه های تئوری یادگیری اجتماعی – پیوندهای افتراقی، تقویت کننده های افتراقی، تقلید و تعاریف – قادرند به درستی 43/0؛ 29/0 و 44/0 درصد از واریانس مصرف مواد نیروزای ورزشکاران به صورت کلی، ورزشکاران زن و مرد را به ترتیب پیش بینی نمایند
بررسی جامعه شناختی اختلالات روانی در سایگون و مقایسه ی آن با اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
251 - 271
در مطالعه ی حاضر تمرکز بر شیوع شناسی اختلالات روانی در جمعیت 18 تا 64 سال ساکن در شهر سایگون و بررسی مولفه های جامعه شناختی موثر بر شیوع این اختلالات بوده ولی در جای جای مباحث به مقایسه ی وضعیت سلامت ذهنی ساکنین این شهر با شهر اراک که مطالعه ای نظیر را در مورد آن کمی قبل تر به انجام رسانده بودیم نیز پرداختیم. شیوع اختلالات روانی با استفاده از پرسش نامه ی سلامت عمومی ( GHQ-28) ، و پارامترهای جامعه شناختی موثر بر آن ها، با استفاده از نظریات آنومی دورکیم و فشار ساختاری مرتون مورد بررسی قرار گرفتند. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش کمی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 به دست آمد. نتایج نشان داد که میزان شیوع اختلالات روانی در شهر سایگون برابر با 2/10% درصد و به تفکیک جنسیت در مردان برابر با 5/5% و زنان 8/12% است و مولفه های مهاجرت، وضعیت شغلی، پایگاه طبقاتی، قومیت، فشارهای ساختاری و اجتماعی، مشکلات خانوادگی و سرمایه ی اجتماعی، همگی در به خطر انداختن سلامت روانی و ابتلای افراد به اختلالات روانی اثرگذارند. در مقایسه ی این دو شهر صنعتی، وضعیت اختلال روان در شهر اراک به مراتب بدتر از شهر سایگون است: اختلال روانی در اراک در مجموع 9/28% و به تفکیک جنسیت، در زنان 55/34% و در مردان 31/23% به دست آمد. تنها مولفه ی جامعه شناختی ای که در خصوص شهر سایگون تایید نشد، مولفه ی پایبندی مذهبی بود. اثر تمامی مولفه های جامعه شناختی مذکور در خصوص شهر اراک هم تایید گردید و علاوه بر موارد بالا، مولفه ی پایبندی مذهبی نیز با معنی داری 000/0 قویا تایید شد. چنانکه در نتیجه گیری مقاله بحث می شود، نتیجه ی فاصله دار این دو شهر دور از انتظار اولیه است، چون سایگون پایتخت ویتنام جنوبی بود و جنگ وحشتناک و کم سابقه ی آمریکا با ویتنام را تجربه کرده است.
پدیدارشناسی تجربه زیسته هویت های دو جنسیتی از تعاملات خانوادگی تا تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
191 - 212
این پژوهش با هدف رسوخ به بطن تجارب زیسته هویت های دو جنسیتی در تعاملات اجتماعی انجام شده است. توصیف تجربه و درک هویت های دو جنسیتی و پیامدهای این وضعیت جهت شناخت زیست جهان این افراد، از اهمیت به سزایی برخوردار است. بر همین مبنا، روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است و با رویکرد تفسیری- ساختی انجام شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 26 نمونه با افراد دو جنسیتی هرمافرودیت و تراجنسی مصاحبه عمیق بعمل آمده است. تجربیه زیسته هویت های دو جنسیتی در تعاملات اجتماعی، نشان از درک این موقعیت به مثابه تعارض جنسی، دوگانگی در نقش، تبعیض، عدم تایید والدین و جامعه، احساسات آزار دهنده رنج و عذاب، احساس ترس، ناامیدی، خشونت و نزاع در تعاملات تا نفرت و بیزاری به جسم خوداست. این تجربه و درک آنان در طیفی از طرد اجتماعی، محرومیت، تبعیض موقعیتی، تا بی حیثیتی و بدنامی و برچسب اجتماعی در تعاملات اجتماعی دلالت می کند. برساخته های معنایی این افراد حاکی از آن است که هویت های دو جنسیتی در حال تجربیه زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند.
چگونه اسطوره ها به مسئله ای اجتماعی تبدیل می شوند؛ تحلیل اجتماعی اسطوره ها در قالب تقابل دوتایی فرصت/تهدید(مقاله علمی وزارت علوم)
اسطوره ها چه ماهیتی دارند؟ چگونه می توان ازخلال تحقیقی تجربی و انسان شناسانه، نشانه هایی عینی از تأثیرگذاری مفهومی به شدت انتزاعی همچون اسطوره را در زندگی روزمریه ایرانیان ثبت و مستند نمود؟ بنابراین در مقالیه حاضر، با هدف پاسخ دادن به این پرسش، مفهوم کلیدی تقابل های ساختاری برجسته می شود و مبتنی بر تعارض دوگانه های مشهوری مانند شرقی/غربی، زن/مرد، سنت/صنعت و...، نشان داده می شود که چگونه کار اسطوره تذکر به این مورد است که به هم خوردن تعادل میان این قطب های تقابلی، زیست-جهان ایرانیان معاصر را به مسائلی اجتماعی مانند سرگشتگی و ازجادررفتگی مبتلا کرده (سرگشتگی هایی همچون نفی مطلق سبک های زندگی شرقی وغربی). لذا جان ماییه اسطوره همان است که ازمنظری پدیدارشناختی، لحظات، رخدادها و پیشآمدهایی در زندگی ایرانیان و اجتماعات آن ها وجود دارد که با آگاهی از آن ها، شاید بتوان از این فراموشی وجودشناختی گذر کرد و دوباره اهمیت تعادل میان قطب های تقابلی را به جد یادآور شد و بدان آگاه شد. نتیجه این سطح از آگاهی نیز همان است که می توان جهان به سامان تری را - با علم به پیام اسطوره ها - از نو ساخت و تجربه کرد. همچنین در مسیر ساختن این جهان اسطوره ای به سامان اما پنهان و فراموش شده، روش این پژوهش بدین نحو بود که درحین گفت وگوهای جمعی وفردی آن، زوایایی به حاشیه رفته، تحقیرشده و سرکوب شده از زندگی ساکنان بلوکی مسکونی، به روایت کشیده شود؛ روایت هایی از شکست ها و رنج های آنان که درعین حال و به کمک جهان اسطوره ای، ساکنان این بلوک را وا داشت تا در تخیل به زندگی بهتر، آن همه تحقیر و درحاشیه بودن را به کناری بگذارند و جهانی زیباتر را بسازند.
آسیب شناسی تاثیر شبکه اجتماعی تلگرام بر روابط خانوادگی زوجین (شهر تهران سال 1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عضویت در شبکه اجتماعی تلگرام و استفاده از آن بر روابط خانوادگی زوجین انجام شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش نظریه بنیانی (گرندد تئوری) است. برای انجام این پژوهش از 25 زوج در محدوده سنی 35 تا 50 سال، ساکن شهر تهران استفاده شده است، سوژه های مورد مطالعه حدود دو سال سابقه عضویت و استفاده در شبکه اجتماعی تلگرام را داشته اند و به جهت حضور در این فضا دچار مشکلات شدید در روابط فیمابین خانوادگی شده اند. بر اساس یافته های پژوهش و نظریه ی حاصل از اجرای روش نظریه بنیانی، استنباط نظری ناظر بر این بود که عضویت و استفاده زوجین از شبکه اجتماعی تلگرام بدون آگاهی از سواد رسانه ای، منجر به تنش در روابط خانوادگی آنان خواهد شد.
فرایند خلق بی تفاوتی اجتماعی در بافت تعاملی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
165 - 190
انسان ها در زندگی روزمره دائماً در معرض انتخاب های گوناگون قرار می گیرند و باید در خصوص کنش ها و واکنش هایشان تصمیم گیری کنند و روابط شان را با دیگران سامان دهند.
دو سرِ افراطیِ طیفِ مواجهیه اعضای جامعه با یک دیگر را می توان از مواجهیه فعّال و مطلقاً مسئولانه در نظر گرفت تا بی تفاوتی و نادیده گرفتن موقعیت و افرادِ درگیر در آن.این که چه فرایندی طی می شود که در آن، فردِ نوعی موقعیت خودش و دیگران را در فرایند تعاملی ارزیابی کرده و به این نتیجه می رسد که در یک فرایند باید درگیر شود و مداخله کند، و در فرایندی دیگر باید محتاطانه نظاره گر باشد و مداخله نکند، مسئله ای است که در این مقاله به آن پرداخته می شود.در این مقاله، تلاش می کنیم تا در چارچوب نظری روشی اتنومتدولوژی و برمبنای ایده های گارفینکل و هم چنین نظرییه بیمن در مورد بافت تعاملی ایرانیان، با استفاده از تکنیک های مشاهدیه مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته، ضمن ارائیه تعریفی بومی از مفهوم بی تفاوتی اجتماعی و گونه شناسی انواع موقعیت های اجتماعی در بافت تعاملی ایرانیان، انتخاب بی تفاوتی را در نسبت با موقعیت های اجتماعی مختلف مورد بررسی قرار دهیم.براساس یافته ها، در نسبت با دو حوزیه تقابل نمادین اصلی «برابری نابرابری» و «صمیمیت غریبگی» که در فرایند تعاملی ایرانیان وجود دارد، شش نوع موقعیت اجتماعی برای خلق بی تفاوتی اجتماعی قابل شناسایی است.