فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۸۴۷ مورد.
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
153 - 177
این مقاله درصدد است تا در چارچوب رویکرد کیفی نشان دهد که آن دسته از زنان و مردان بین 30 تا 40 سالِ طبقیه متوسطِ ساکن شهر تهران که طلاق را انتخاب کرده اند ، چه الگوهای مشترکی را در رسیدن به این انتخاب با یکدیگر ترسیم کرده اند ، چه شیوه ها و روش های مشابهی را در پیش گرفته اند و برمبنای کدام منطق ذهنی تصمیم گرفته اند به زندگی مشترکشان خاتمه دهند. ازآنجایی که موضوع پژوهش نه فعلی خاص در محدوده ای خاص، بلکه روایت افراد از یک فرایند در یک بازیه زمانی طولانی بود، از تکنیک مصاحبیه عمیق و کدگذاری داده ها برای صورت بندی یافته ها استفاده شده است. در این تحقیق با 9 زن و 9 مرد ساکن شهر تهران مصاحبه شده است که همگی حداقل لیسانس و حداکثر دکتری داشتند و وضعیت مالی شان نیز قابل قبول بود. انتخاب این افراد به صورت هدفمند بوده و انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. براساس یافته ها ، مصاحبه شوندگان از خلال بازنگری در سه دوریه اصلی زندگی شان یعنی دوران منتهی به تصمیم برای ازدواج، دوران زندگی مشترک و دوران تلاش برای تغییر زندگی مشترک، منطق انتخاب طلاق را برای خود صورت بندی کرده و به این نتیجه رسیده اند که پرداخت هزینه های انتخاب جدایی حقوقی علی رغم همیه فشارهای اجتماعی، از هزینیه ماندن در زندگی مشترکِ غیر رضایت بخش، کمتر است. یافته ای دیگر در این مقاله این است که طلاق در این قشر بیش از هر چیز مسئله ای هویتی است و عمیقاً با خودشناسی فرد و درک نوشوندیه او از پیوند ازدواج و ویژگی های شریک زندگی در هم آمیخته است.
بررسی ارتباط کیفیت زندگی با تغییرات دینداری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله به بررسی رابطیه میان ابعاد کیفیت زندگی با تغییرات دینداری دانشجویان و تحلیل عوامل مؤثر بر آن می پردازد. جامعیه آماری پژوهش کلییه دانشجویان سه دانشگاه دولتی استان مازندران است که 445 نفر از آنان به روش نمونه گیری طبقه بندی، انتخاب و مطالعه شدند. یافته ها نشان می دهد که گستردگی دو مفهوم کیفیت زندگی و دینداری مانع از تأیید یا رد یک فرض یا بحث قابل اجماع و واحد نمی شود. به همین دلیل نمی توان از رابطیه ساده و یک سویه بین کیفیت زندگی و دینداری صحبت کرد، بلکه برای رسیدن به یک رابطیه واقعی و دقیق باید کلییه شاخص ها و ابعاد حداکثری موضوعات را مبنا قرار داد. ضریب همبستگی متغیرهای کیفیت زندگی و دینداری در این مطالعه مثبت است. یعنی با افزایش و تحولات مثبت در وجوه و شاخص های کلی کیفیت زندگی خانواده های دانشجویان، بر میزان دینداری افزوده می شود. اما در بررسی رابطیه ابعاد جزئی دو متغیر چنین رابطه ای دیده نمی شود. به طور خاص، رابطیه کیفیت زندگی مادی در دو وضعیت خیلی عالی و خیلی ضعیف آن، با دینداری دانشجویان رابطیه منفی را نشان می دهد.
موانع بازپیوند اجتماعی کولی های محله هرندی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
195 - 216
کولی های محلیه هرندی تهران (دروازه غار سابق) از جمله گروه های مهاجر به این محله هستند که پس از تخریب منطقیه خاک سفید در سال 1379 در آن سکنی گزیده اند. سبک زندگیِ مصرفی کولی ها، اقتصاد مبتنی بر هادوری با عاملیت زنان و کودکان، سکونت در فرسوده ترین و در عین حال جرم خیزترین بخش محله، شرایطی فراهم آورده است تا این گروه با طرد شدید اجتماعی از سوی دیگر اهالی محله مواجه شوند. این در حالی است که کولی ها نیز به عنوان یک گروه اجتماعی در محله ساکن اند و بخشی از هویت محله در آینده از طریق آنها، به ویژه فرزندانشان شکل می گیرد. این پژوهش با هدف ب ازشناسی وضعیت کولی های ساکن در محلیه هرندی و فهم زمینه های طرد اجتماعی آنها انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی بوده و از تحلیل موضوعی داده ها بهره گرفته شده است. بدین منظور از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با 20 نفر از کولی های ساکن در محله و 10 نفر از اهالی غیرکولی مصاحبه نیمه ساختاریافته شده است، که با این تعداد مصاحبه، اشباع اطلاعاتی حاصل شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، مجموعه ای از عوامل در سطح فرهنگی، فردی و ساختاری در ایجاد شرایط کولی های محله اثرگذارند که از ورود کولی ها به حوزیه آموزش، اشتغال و قدرت یابی برای تغییر شرایط و ایجاد پیوند اجتماعی جلوگیری می کنند. بنابراین تقلیل علت طرد اجتماعی کولی ها به موضوع عاملیت فردی و بی توجهی به عوامل ساختاری، خطایی راهبردی در رفع طرد اجتماعی کولی های محلیه هرندی است.
شکاف اجتماعی دولت و جنبش چپ دانشجویی در دهه 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
201 - 229
در دهه 1380، جنبشی چپ گرایانه در دانشگاه ها شکل گرفت که تاکنون دیدگاه ها و مواضعِ آن درباره دولت بررسی نشده است. هدف مقاله حاضر بازشناسی تعارض های جنبش دانشجویی با حوزه سیاست و شناختِ رویکرد دانشجویانِ چپ گرا نسبت به دولت است. بررسی نقش فضای باز سیاسی در رشد جنبش چپ دانشجویی و بازشناسی دیدگاه های این دانشجویان در این خصوص، سؤالاتِ اصلیِ تحقیق بوده است. این پژوهش با رویکرد کیفی انجام گرفته و برای گردآوری نظرات کنشگران، از روشِ مصاحبه با «افراد مطلع مهم» استفاده شده است. نتایج نشان دادند که رخدادهای تیر 78 و نیز اعتراض دانشجویان در سال 82 به خصوصی شدن دانشگاه ها بستری سیاسی برای شکل گیری اعتراضات دانشجویی چپ گرا بوده است. برخی مصاحبه شوندگان معتقد به نقش مساعد فضای سیاسی دهه ۷۰ در رشد نشریات و نیز تفاوتِ فضای سیاسیِ آن دوره در مقایسه با دولت قبل بودند، حال آن که برخی دیگر رشد چپ گرایی را ناشی از بن بست رویکرد سیاسیِ دولت هشتم می دانستند. از دیدِ گروه دوم، گسترش چپ در دانشگاه نه لزوماً نتیجه توسعه سیاسی بلکه برآیند اقتصاد سیاسی جامعه و نیز تأثیر تغییرات تکنولوژیک بوده که امکان کنترل را در آن دوران کاهش داده است.
«نظام آموزش و پرورش توسعه گرا و سطح تحقق «آن در ایران، مالزی، ترکیه و کره جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
89 - 157
حلقه مفقوده توسعه اقتصادی اجتماعی جوامع، عمدتاً فکری- فلسفی است که آن را باید در بازسازی اندیشه ها و بهسازی فرآیندهای عمل و بازنگری در سیاست گذاری فرهنگی، آموزشی و اقتصادی جستجو نمود. پس بازنگری در سیاست گذاری فرهنگی، بخصوص توسعه محور نمودن شکل و محتوای سیستم های آموزشی، از الزامات جهانی زندگی در هزاره سوم است. مسئله این پژوهش، چیستی این اصلاحات آموزشی توسعه گرا برای ایران است. بینش نظری پژوهش «رویکرد قابلیت سازی یا توانمندسازی» می باشد. سه شاخص اساسی این رویکرد؛ مشارکت و آزادی انتخاب، عدالت اجتماعی - آموزشی و شایستگی، معرف مولفه های ساختاری و محتوایی نظام آموزش پرورش توسعه گراست؛ که تحقق آن در یک بافتارفرهنگی سیاسی منسجم و هماهنگ بین اجزاء و زیرنظام های آن در جامعه امکان پذیر است. رویکرد پژوهش، کیفی، روش آن اسنادی و تطبیقی است. راهبرد تحلیلی، شامل تحلیل اسنادی و الگوی تطبیقی جرج بردی است. سه کشور مورد بررسی (کره جنوبی، مالزی و ترکیه) می باشند. نتایج نشان می دهد که فاصله نظام آموزش پرورش ایران، در مولفه های ساختاری و محتوایی، با رقبای توسعه ایران، زیاد است. الزامات ساختاری و محتوایی برای تحقق نظام آموزش پرورش توسعه گرا در ایران شامل؛ تدوین شاخص های ارزیابی سند تحول: ایده برداری از کشورهای موفق، توجه به عدالت اجتماعی - آموزشی، تحقق چشم انداز مالی مندرج در سند تحول بنیادین؛ رفع موانع سیاسی احتمالی می باشد.
مطالعه کیفی تجربه زیسته اعتیاد به ماری جوآنا در میان دانشجویان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
237 - 258
هدف این پژوهش بررسی تجربه زیسته اعتیاد به ماری جوآنا در میان دانشجویان شهر تهران می باشد. در این پژوهش اطلاعات 12 تن از وابستگان به ماده ماریجوآنا به وسیله مصاحبه و مشاهده مشارکتی به مدت 1 سال و چهار ماه جمع آوری گشته است و داده های جمع آوری شده بوسیله روش پدیدارشناسی تفسیری تحلیل و تفسیر گردیده است. نتایج پژوهش در 4 مضمون اصلی جایگاه خانواده و خویشاوندان در کاهش یا افزایش گرایش به مواد مخدر، عوامل مؤثر در گرایش به تجربه کردن مواد مخدر، تأثیرات روحی و روانی ناشی از اعتیاد به ماری جوآنا، عوامل کنشی و رفتاری ناشی از مصرف ماری جوآنا و 25 مضمون فرعی شامل سابقه اعتیاد در اعضای خانواده، عدم نظارت کافی در دوران نوجوانی و جوانی، عدم توجه لازم به حضور پدر در فرایندی تربیتی نوجوان، خشونت خانوادگی، قبح اجتماعی رفتارهای متعارض با ارزشهای دینی در خانواده، همراهی خویشاوندان در ناهنجارهای اجتماعی، اعتیاد اقوام و خویشان به مثابه محرک در مصرف مواد، کنترل مصرف مواد به علت وابستگی عاطفی به والدین، استفاده از فیلم و آهنگ با محتوای اعتیاد، مهیا بودن مکانی مناسب، همراهی دوستان و خویشاوندان در مصرف مواد، گرایش به مواد مخدر به دلیل فرار از مشکلات، اعتیاد به ماری جوآنا به علت کسب لذت، از بین رفتن احساسات و عواطف، کاهش روابط اجتماعی، کسب لذت فقط از طریق مواد مخدر، گرایش شدید به تجربه کردن مواد مخدر دیگر، عدم توان ترک، شجاعت و تهور کاذب، آشفتگی در هنگام خوابیدن، افزایش تدریجی مصرف مواد، ایجاد توهم، آهنگ، رقصیدن، سکوت، خنده شدید، وراجی می باشد. نتایج حاکی از آن است که عوامل اجتماعی از جمله خانواده ، خویشاوندان و مصرف محصولات فرهنگی در جریان اعتیاد بسیار تأثیرگذار می باشد. افزون بر این دانشجویان درک درستی از عواقب حاصل از مصرف ماری جوآنا ندارند و می پنداشتند که مشکلی برای آن ها پیش نخواهد آمد در صورتی که مصرف کنندگان دچار مشکلات متعدد فیزیکی و روانی شده اند.
زبان رنج: تحلیل چارچوب مسأله فقر و فقرا در رسانه های برخط ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر به تحلیل نحوه چارچوب بندی فقر در دو دسته رسانه های اختصاصی شامل رهبری، دولت، میزان، ایکانا؛ و عمومی شامل فارس، باشگاه خبرنگاران جوان و موج طی سال های 1396، 1397 و 1398 می پردازد تا نقش و اثر خروج آمریکا از برجام در سال 1397 را در تحول و تغییر چارچوب بندی فقر در این رسانه ها مشخص سازد. برای این منظور از چارچوب بندی به عنوان نظریه و از تحلیل چارچوب با روش پان و کوسیسکی به عنوان روش تحقیق استفاده می کند. یافته ها در چهار دسته ساختار نمایشی، ساختار مضمونی، ساختار نحوی و ساختار بلاغی دسته بندی شده اند. برای این منظور، از بین 42302 خبر و گزارش که جامعه تحقیق را تشکیل می دهند تعداد 275 مورد به عنوان نمونه شناسایی و در نرم افزار مکس کیودا ثبت و تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهند که به جز باشگاه خبرنگاران جوان، نحوه چارچوب بندی فقر پس از اعمال تحریم ها در همه خبرگزاری های و پایگاه های خبری دچار تغییر شده است و تحریم به عنوان یکی از عوامل اصلی موجد فقر در چارچوب بندی قرار گرفته است. از نظر برجسته سازی، میزان پوشش اخبار و گزارش های فقر کمتر از 10 درصد است؛ و به جز وب سایت های رهبری و موج، پوشش اخبار فقر روند کاهشی طی سه سال مورد مطالعه داشته است. باشگاه خبرنگاران جوان کمترین میزان (کمتر از 1%) از اخبار و گزارش های خود را به این موضوع اختصاص داده است. این میزان برجسته سازی می تواند موجب به حاشیه راندن مساله فقر در اذهان عمومی شود. شیوه چارچوب بندی فقر با تاکید بر تحریم به عنوان عامل ایجاد فقر، به گذار و مقطعی نشان دادن آن و خاموش کردن صدای فقرا راغب است و ظهور ریخت اجتماعی جدیدی در جامعه ایران را به تصویر می کشد.
تصویر کودکان از کووید ۱۹: خط سیر مسائل تجربه شده از بستری شدگان در بیمارستانهای کودکان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
167 - 191
همه گیری بیماری کووید-19 در سراسر جهان تبدیل به یک مسئلیه اجتماعی-پژشکی شده و افراد بسیاری از جمله کودکان را مبتلا کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربیه زیستیه کودکان مبتلاشده به کووید-19 انجام شده است. کودکانی که به دلیل وخامت و شدت بیماری، تجربیه بستری کوتاه مدت یا میان مدت در بیمارستان را داشته اند. جهت دستیابی به هدف تحقیق از روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسانیه تفسیری استفاده کرده است. به این منظور با 14 نفر از کودکان مبتلا شده مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد، و برای گزینش آن ها روش نمونه گیری هدفمند به کار گرفته شد. یافته-های حاصله از پژوهش در سه مقولیه اصلی پیش از ابتلا (ناشناختگی ویروس و تفاوت در اهمیت دهی)، حین ابتلا (بستری با تأخیر، تجربیه درد فزاینده، احساس ترس زیاد و ناراحتی فزاینده) و پس از ابتلا (تشدید انزواگرایی، الزام آوری رعایت نکات بهداشتی، انگ اجتماعی، احساس بی قدرتی سوبژکتیو، احساس ناامنی روانی در اثر پوشش خبری-رسانه ای، گسست های روانی، مرکزیت توجهات مادرانه و تشکیک در عدالت خداوندی) دسته بندی و تشریح شدند. با توجه به یافته های تحقیق، می بایست مدل های کارآمدی همچون بازتوانی به ویژه بازتوانی جسمانی و عاطفی-روانی جهت تسکین، تعدیل، جبران و ترمیم اثرات نامطلوب کووید- 19 در کودکان مبتلا شده را به کار بست تا زندگی آنان به حالت عادی و حالت ماقبل تجربیه بیماری برگردد.
بررسی وضعیت رفاه اجتماعی در مناطق شهری و روستایی استان های کشور در برنامه ششم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
191 - 207
پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که با توجه به متفاوت بودن تولید ناخالص داخلی، سطح جمعیت، بهره مندی از زیرساخت های رشد و سایر عوامل تاثیرگذار بر عدم تعادل های منطقه ای و جغرافیایی، کدامیک از استان های کشور دارای درجه رفاهی بالاتری می باشند و کدامیک سطح رفاهی کمتری دارند؟ پاسخ به این سوال می تواند از نظر علمی الگوی سیاستگذاری مناسبی در زمینه تخصیص و توزیع منابع، امکانات و فرصت ها در اختیار سیاستگذاران بخش عمومی کشور برای رفع عدم تعادل های ایجاد شده قرار دهد. در این پژوهش با استفاده از داده های درآمد- هزینه خانوار مرکز آمار طی سال های برنامه ششم توسعه (از سال 1396 تا 1400) روند تغییرات شاخص های متوسط هزینه واقعی، ضریب جینی و نهایتاً رفاه اجتماعی خانوارهای شهری و روستایی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بر اساس نتایج، هزینه واقعی خانوار شهری و روستایی کشور طی دوره مورد بررسی کاهش یافته است. همچنین در همین دوره، ضریب جینی خانوار شهری و روستایی نیز افزایش پیدا کرده که حکایت از بدتر شدن وضعیت توزیع درآمد دارد. در ادامه رفاه اجتماعی بر اساس شاخص سن برای مناطق شهری و روستایی کشور و استان ها محاسبه گردید. بر این اساس شاخص رفاه اجتماعی سن نیز طی این مدت کاهش قابل ملاحظه ای داشته است. بر این اساس تأکید بر تدوین برنامه جامع کاهش فقر به جای برنامه های جزیره ای با اولویت مناطق مرزی، تمرکز بر سیاست های کلان رشدگرا در کنار توانمندسازی، کنترل تورم، ایجاد اشتغال مولد، بهبود فضای کسب و کار و مهارت آموزی از جمله راهکارهای پیشنهادی است که به منظور کاهش نابرابری و ارتقای رفاه می بایست در دستور کار سیاست گذاران و مدیران قرار گیرد.
مطالعه جامعه شناختی پدیده زیست غیررسمی کارتن خوابان در خانه پاتوق های شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
287 - 328
پدیده بی خانمانی باتوجه به اهمیت ویژه آن در مسائل اجتماعی امروزه ایران، قابلیت پژوهش از جهات گوناگون را داراست. دراین راستا، پژوهش حاضر در زمینه خانه پاتوق هایی انجام گرفته که درقامت یکی از الگوهای زیست خیابانی مورد توجه کارتن خوابان بوده و به رغم اهمیت ویژه آن مورد غفلت واقع شده است. این پژوهش درپی ارائه تصویری بالنسبه ژرفانگر از پدیده خانه پاتوق است. پرسش اصلی تحقیق حاضر چنین بوده که اساسا چه عواملی منجر به گزینش خانه پاتوق جهت مراجعه روزمره و یا اسکان موقت درمیان کارتن خوابان شده است؟ بدین منظور از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. جامعه نمونه شامل گروه های بی خانمانی بوده که در اشکال مختلف، به خانه پاتوق های شهر مشهد مراجعه کرده اند. ساکنان موقت، مراجعان روزانه، مالکان و متصدیان خانه پاتوق ها و درنهایت واسطه گران مواد مخدر، شامل این جامعه بوده اند. گردآوری یافته ها بر اساس نمونه گیری نظری و با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی انجام شده است. در پژوهش حاضر، 15 خانه پاتوق مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با مردان و زنان بی خانمان ساکن موقت یا مراجعه کننده روزانه، مالکان خانه پاتوق ها، فروشندگان مواد مخدر، واسطه گران کالاها و مطلعین کلیدی مصاحبه انجام گرفته است. علاوه بر انجام 30 مصاحبه، در پژوهش حاضر از مشاهده نیز بهره گرفته شده است. تحلیل داده ها به روش نظریه زمینه ای انجام شده است. برمبنای یافته ها، خانه پاتوق به مثابه پناهگاه و ضمانت بخش امنیت نسبی کارتن خوابان، به عنوان پدیده محوری ذکر شده است. شرایط علّی شامل زیست مسالمت آمیز پاتوق؛ تقابل با جرم انگاری، غریبگی با گرم خانه ها و خانه پاتوق ها؛ و مقوّم درآمدزایی بوده است. شرایط زمینه ای شامل خانه پاتوق در قامت مهمان خانه کارتن خوابی، بهره مندی از اطلاعات خیابان خوابی و تمایل به پنهان سازی هویت خویش بوده و شرایط مداخله ای شامل عضویت در شبکه معتادان خانه پاتوق، روابط عاطفی و تسهیلات حوزه مواد مخدر است. استراتژی های استمراربخشی به تعاملات شبکه ای درآمدزا، کنش های مخاطره آمیز ضمانت بخش اعتبار، درآمدزایی در امر اسکان، واسطه گری و قاعده مندسازی رفت وآمد شناسایی شده است. درنهایت پیامدها شامل محرومیت از خدمات سازمان های مردم نهاد، آسیب پذیری زنان و تشدید اعتیاد است. نتایج حاکی از آن است که رواج الگوهای درآمدی و شبکه ای و ازسویی شکل یابی شبه مهمان خانه معتادان، نقش مهمی در استقبال از خانه پاتوق ها ایفا کرده است. درنهایت غریبگی با گرم خانه و نامتناسب دانستن آن با جایگزینی به نام خانه پاتوق پاسخ داده شده است.
روابط فرازناشویی در زنان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
روابط فرا زناشویی از مهم ترین تهدیدات برای ثبات روابط زناشویی و عملکرد خانواده و از عمده ترین دلایل طلاق و از بحرانی ترین مسائلی است که خانواده ها و سلامت اجتماعی را تهدید می کند. هدف پژوهش دستیابی به علل روابط فرازناشویی در زنان است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، 34 نفر از زنان در پژوهش، مشارکت کردند. جهت جمع آوری اطلاعات ، مصاحبه های نیمه ساختاریافته مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل محتوای اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها، 3 درون مایه اصلی شامل عوامل فردی، عوامل بین فردی و عوامل اجتماعی را آشکار ساخت. عوامل درون فردی با شناسایی عواملی مانند ویژگی های شخصیتی، اختلالات روانی، نگرش های ناکارامد، عوامل بین فردی با شناسایی مضامینی مانند خلل در عشق و احساس تعلق خاطر به همسر، عدم همسویی و عدم همراهی یکدیگر، کیفیت پایین رابطه جنسی و روابط ناکارآمد، عوامل اجتماعی با شناسایی مجموعه ای از شرایط اجتماعی مانند تحولات کلان مانند فرد گرایی، تغییر ارزش ها و ترویج ارزش های جایگزین، فقدان رابطه ناب، تسهیل گری تکنولوژی و رسانه های مجازی، تغییر نوع نگاه زنان نسبت به زن بودن و مسئولیتهای آن ، کمرنگ شدن اصول اعتقادی، به عنوان درون مایه های اصلی این پژوهش شناخته و دسته بندی شدند. یافته های پژوهش حاضر می تواند تصویری روشن از تجربه افرادی که روابط فرازناشویی داشته اند، ارائه دهد تا در مقابل بتواند جهت راهکارهای مقابله ای مفید واقع شود.
رفتارهای نابهنجار در میان تماشاگران فوتبال در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
289 - 316
محققان علوم اجتماعی معتقدند که ورزش ازیک سو بازتابی از ورزش در کلیت خویش است و ازسوی ِدیگر نمایانگر جهانی کوچک از جامعه ای بزرگ است، بنابراین ناهنجاری مشاهده شده در ورزش را به نوعی نشانگر ناهنجاری در جامعه می دانند. مقولیه رفتار نابهنجار تماشاگران ورزشی از پیامدهای منفی ورزش های رقابتی ازجمله فوتبال است که می تواند در جوامع مختلف، حساسیت های کاذبی نسبت به این رشته ورزشی ایجاد کرده و به بروز کج رفتاری در میان تماشاگران منجر شود که علاوه بر روند بازی، جامعه را نیز ملتهب کند. نظر به اهمیت موضوع مورد مطالعه، تحقیق حاضر با استفاده از نظریه های جامعه شناختی به بررسی عوامل مؤثر بر رفتارهای نابهنجار در میان 400 نفر از تماشاگران فوتبال در تهران در سال پرداخته است، نمونه های تحقیق بر اساس شماره بلیت آن ها و به صورت تصادفی انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان دادند میزان رفتار نابهنجار پاسخگویان، بالای حد متوسط و متغیرهای مستقل تقریباً در حد متوسط قرار داشته اند، این امر نشانگر وجود شرایط لازم برای افزایش التهاب در شرایط بحرانی بوده و می تواند در تبیین رفتارهای نابهنجار تماشاگران نقش داشته باشد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد متغیرهای مستقل یعنی رفتار بازیکن، مربی و داور، سابقیه دعوا، نوع بازتاب رسانه ها، ارتباط با خویشان و دوستان، پایگاه اقتصادی اجتماعی و ناکامی شغلی آموزشی توانستند بیش از 59 درصد از تغییرات متغیر وابسته رفتار نابهنجار را تبیین کنند که در این بین رفتار بازیکن، مربی و داور تأثیر بیشتری بر رفتار نابهنجار تماشاگران دارند.
شناسایی مؤلفه های مؤثر در تبیین الگوی نهادی جایگاه نظام بانکی در حکمرانی توسعه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
1 - 32
روش شناسی: روش انجام پژوهش به صورت آمیخته اکتشافی و برای پاس خ دادن ب ه س ؤالات، از روش تحلی ل مض مون و ش بکه مضامین استفاده شده است. در جمع آوری داده ها ب ا استفاده از نمونه گی ری هدفمن د، با 12 نفر از مدیران حکمرانی توسعه در کشور مصاحبه شد. از جلس ات کمیته های تخصصی، گزارش های دری افتی از اسن اد ب الادستی، مطالعه تطبیقی بین المللی، مص احبه و مش اهدات و ی ادداشت های شخصی به عنوان منابع پژوهش استفاده شد. بعد از جمع آوری داده ها، کدگذاری ب از داده ها انجام شد و پس از بررسی کدهای استخراج شده، موارد مشابه و مشترک در قالب مضمون واحد ساماندهی شدند. یافته ها: مجموعا 261 مضمون پایه بدست آمد. چهار مضمون فراگی ر و 19 مضمون سازمان دهنده تخصیص داده شد و الگوی نهادی جایگاه صنعت بانکداری در حکمرانی توسعه در قالب شبکه ی مضامین ارائه گردید.نتیجه گیری: تأثیر توسعه مالی بر رشد کشور مثبت و به لحاظ آماری معنی دار است ضریب متغیر توسعه مالی از کانال اعتبارات بانکی بزرگ تر از کانال بازار سرمایه است. نتایج نشان می دهد حکمرانی خوب با بهبود شرایط تخصیص منابع اثر توسعه مالی بر رشد را تقویت می کند و اثربخشی توسعه مالی جهت تحقق رشد اقتصادی با بهبود سطح حکمرانی افزایش می یابد. نتایج نشان از وابستگی بیشتر توسعه مالی کشورهای درحال توسعه به سیستم بانکی و اهمیت بالای این سیستم در اقتصاد کشورهای درحال توسعه است.
مطالعه ای کیفی در شناخت هنجارهای تسهیل کننده مصرف مواد اعتیادآور در میان خرده فرهنگ های قومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر به روش کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه، مشاهده و بررسی اسناد و مدارک مکتوب و ادبیات شفاهی مرسوم در مورد مصرف مواد در صدد است تا هنجارهای تسهیل کننده مصرف مواد را در میان پنج خرده فرهنگ بزرگ قومی ایران (در قالب 10 استان) را بررسی کند. به منظور شناخت هنجارهای تسهیل کننده مصرف مواد اعتیاد آور در میان خرده فرهنگ ها سه حوزه مورد تاکید و هنجارهای موجود در هر یک از این حوزه های مورد مطالعه قرار گرفت.: 1- توصیه-های دارویی و درمانی، 2- باورهای عامیانه و جملات و ضرب المثل ها و 3- آداب و رسوم خاص. بر اساس یافته ها در هر سه حوزه مشخص شده در میان همه خرده فرهنگ های مورد بررسی هنجارهایی وجود دارد که تسهیل کننده مصرف مواد مخدر هستند.
توسعه یافتگی انسانی و کارآفرینی: بررسی منابع آزادی و ناآزادی در تحقق قابلیت کارآفرینی در ایران در دو دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
49 - 88
هدف از انجام این پژوهش، شناخت تجربه ی زیسته کارآفرینان بخش خصوصی در مواجه با منابع آزادی و ناآزادی و بهره مندی از فرصت ها و توانمندی های بنیادین اولیه در روند تحقق قابلیت کارآفرینی، در جهت نزدیک شدن به شناخت عمیق وضعیت کلان روایت توسعه یافتگی انسانی در جامعه ایران در قالب یک پژوهش کیفی است. بدین منظور ما برای پاسخ بدین پرسش که: کارآفرینان در جامعه ی ما در مسیر تبدیل قابلیت بالقوه کارآفرینی خود به بنگاه های کارآفرینی از چه منابعی از آزادی بهره مندند و از چه ناآزادی ها و موانعی رنج میبرند، از روش تحلیل مضمون و در قالب مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کارآفرینان فعال در بنگاه های کوچک و متوسط فعال در شهر تهران، استفاده کردیم. در نهایت یافته های ما از خلال بررسی امکان ها و امتناع های پیشاروی این افراد در سه مرحله خلق ایده و میل به کارآفرینی، شروع و ایجاد کسب و کار، و در نهایت تداوم و گسترش کسب و کار، بیانگر تاثیر پنج منبع اصلی شامل نهاد خانواده، نهاد آموزش، هنجارها و باورهای اجتماعی، دولت و بازار، و مولفه های شخصیتی فرد کارآفرین، به عنوان منابع اصلی آزادی و ناآزادی پیش روی این افراد، بود که در سه سطح مضامین پایه (پانزده مورد)، مضامین سازمان دهنده(پنج مورد) و مضمون فراگیر(یک مورد) به دست آمد.
فهم پدیدارشناسانه معنای آموزش و شناسایی فرایندهای اصلی اجتماعی شکل دهنده آن در تجربه زیسته دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
259 - 281
شواهد کلی حاکی از آن است که نظام آموزش و پرورش به ویژه در دو دهه گذشته فضای پرچالشی را تجربه کرده است. از سوی دیگر به نظر می رسد در جریان مطالعات و سیاست گذاری های این حوزه، به تجربه دانش آموزان که مخاطبان آموزش و پرورش هستند توجه چندانی مبذول نشده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل کیفی داده ها، از منظری پدیدارشناسانه و با هدف مطالعه ساختارهای معنا و کشف روابط پنهان میان آن ها، به تجربه زیسته دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران رجوع می کند. پس از مصاحبه عمیق با 8 نفر اشباع نظری حاصل شد. معنای ظهور یافته در خصوص آموزش، تحت عنوان «آموزش نخبه محور کنکوری»، در فرایند اصلی اجتماعی شناسایی شد. سه مقوله مرکزی «مدرسه»، «خانواده» و «کنکور»، و یک مقوله غیر مرکزی تحت عنوان «صنعت چاپ و انتشار کتب کنکوری» ظهور یافت. دو فرایند اصلی مهم دیگر تحت عنوان «فرایند اصلی روانشناختی اجتماعی»، و «فرایند اصلی ساختاری کارکردی» شناسایی گردید. این فرایندها حاکی از نقش مدرسه به عنوان مکانیزم رسمی خلق و بازتولید نظام های ارزش گذاری دو قطبی، از جمله «اقلیت نخبه/اکثریت غیرنخبه» بوده و خانواده به عنوان «کارگزار اقتدارگرایی مدرسه در منزل» شناسایی گردید. که هر دوی این نهادها، در معنابخشی به کنکور به عنوان «تنها گزینه مناسب برای ادامه عضویت اجتماعی»، نقش مستقیم دارند.
بازتولید نابرابری آموزشی در دوران شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
169 - 204
پژوهش حاضر به دنبال روایت مدیران آموزشی مدارس متوسطه از بازتولید نابرابری آموزشی در شرایط همه گیری ویروس کرونا است. برابری آموزشی خود را در استفاده مساوی از فرصت ها و امکانات آموزشی نشان می دهد، امری که در وضعیت فعلی نظام آموزشی ایران یکی از چالش های اساسی بشمار می آید. شیوع ویروس کرونا مدیران آموزشی، معلمان، والدین و دانش آموزان را با مسائل عدیده ای روبرو نموده است. اما این چالش ها و مسائل، برای همه به صورت یکسان تأثیرگذار نبوده و به موازات دسترسی به امکانات آموزشی، دسترسی به فضاهای آموزشی و سرمایه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانواده ها متغیر است. این پژوهش، با توجه به نظریات بوردیو، الیچ و کلمن به بحث از نابرابری آموزشی پرداخته و با استفاده از روش تحلیل روایت و مصاحبه عمیق با ۳۰ نفر از مدیران آموزشیِ مدارس متوسطه سطح شهر سنندج، به تحلیل و تبیین چگونگی بازتولید نابرابری آموزشی در شهر سنندج پرداخته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان از طبقاتی شدن آموزش و بازتولید نابرابری آموزشی در جامعه مورد مطالعه دارد. این مقوله به عنوان مقوله ی هسته ای نشان می دهد، آموزشی که باید به عنوان ابزاری برای تحرک اجتماعی، تغییرات مثبت و دسترسی همه به امکانات و فرصت ها تلقی شود، بیش ازپیش طبقاتی شده است. تمایز اجتماعی و فرهنگی، گرایش به مدارس پولی و غیردولتی، عدم دسترسی همه به آموزش در شرایط کرونا و فقر خانواده ها و آسیب های آموزشی ناشی از آن چهار مقوله ای هستند که دال بر طبقاتی شدن آموزش دارند. همچنین نتایج نشان می دهد در شرایط شیوع ویروس کرونا، چالش های تسلط فضای مجازی بر آموزش و عدم دسترسی همه دانش آموزان به آن، کم رنگ شدن آموزش و کاهش کارکردهای آموزشی مدارس و فقر خانواده های مناطق پایین شهر و حاشیه سبب ایجاد زمینه ی نابرابری آموزشی شده است.
روش شناسی پارادایمیک مقالات اثباتی فقر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
فقر یکی از مسائلی است که ابعاد گوناگون زندگی انسان را متأثر می سازد و برآمده از علل و عوامل بسیاری از حوزه های گوناگون است و برای مبارزه با آن به نظریه ای علمی و کارآمد نیاز است. یکی از موانع مبارزه با فقر در ایران فقدان نظریه ای بومی است که بسیاری از صاحب نظران معتقدند به دلیل غیرعلمی بودن و ناکارآمدی پژوهش های جامعه شناختی در ایران است. ما بر این باوریم که یکی از علل اصلی این غیرعلمی بودن، به معنای پارادایمیک نبودن یا فقدان انسجام پارادایمی این پژوهش هاست. یکی از راه های برطرف کردن این مسئله، نقد روش شناختی یا روش شناسی پارادایمیک پژوهش های انجام شده است تا این کاستی ها را آشکار سازد و به مرور در پژوهش های اجتماعی کاهش یابند و پژوهش ها بیشتر به چهارچوب های پارادایمی پارادایم مرجع خود نزدیک شوند و به دستاوردهای علمی تر و کارآمدتری دست یابند. بر همین اساس، در این پژوهش به دلیل اینکه اغلب مقالات جامعه شناختی درباریه فقر ذیل پارادایم اثبات گرایی انجام شده اند، به کمک لوازم روش شناختی پارادایم اثبات گرایی به روش شناسی پارادایمیک این پژوهش ها پرداختیم و کوشیدیم اثبات کنیم این پژوهش ها دست کم فاقد یکی از ویژگی های بنیادین پژوهش اثباتی هستند که بر این اساس، نقدهای بنیادین پارادایمیک به این پژوهش ها عبارت اند از: ۱. نتایج ازپیش معلوم و فقدان معرفت افزایی؛ ۲. فقدان پیش بینی و پیشنهاد و کنترل؛ ۳. فقدان سنجش بی طرفی ارزشی؛ ۴. بی توجهی به ملزومات نظریه بار بودن مفاهیم.
برساخت تعامل با شبکه های مهاجرت در روایت مشتاقان به ترک وطن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
109 - 128
شبکه های مهاجرت مجموعه پیوندهای بین فردی است که مهاجران، مهاجران سابق و غیرمهاجران را در مبدأ و مقصد مهاجرت از طریق پیوندهای خویشاوندی، دوستی و سایر اشتراکات اجتماعی به هم متصل می کند. شبکه ها در شکل گیری اشتیاق به ترک وطن یا ماندن در سرزمین مادری نقش آفرینی می کنند و مهاجران بالقوه با کسب اطلاعات از شبکه های مهاجرت و تفسیری که از نقش تسهیل کنندگی یا تشویقی آن ها دارند، ظرفیت خود برای مهاجرت را ارتقا می دهند.در این مطالعه تلاش کردیم با بهره گیری از روش کیفی تحلیل روایت به فهم تعامل مهاجران بالقوه با شبکه های مهاجرت بپردازیم. به منظور تفسیر اطلاعات، از تحلیل روایت مبتنی بر مضمون استفاده کرده ایم. مشارکت کنندگان به شیویه هدفمند از بین جوانان 20 تا 40 سال ساکن در شهر اصفهان که قصد مهاجرت دارند انتخاب شده اند.یافته ها نشان می دهد که تعامل با شبکه های مهاجرت، نقطه عطف روایت برخی از راویان از شکل گیری اشتیاق به ترک وطن بوده است. در کشاکش بین رفتن و ماندن نقش این شبکه ها پررنگ است. راویان یا به دلیل تشویق شبکه های غیرمهاجر در وطن و مهاجر در مقصد، یا به دلیل از دست رفتن پیوندهای عاطفی در وطن، مشتاق به مهاجرت می شوند. در مرحلیه ظرفیت سازی نیز مشتاقان با طرد یا پذیرش اطلاعات ارسالی از جانب شبکه ها و حمایت آن ها برای تسهیل فرایند مهاجرت، خود را از نظر ذهنی و عملی برای اقدام جهت مهاجرت آماده می کنند.
پدیده نگاری فروشندگان خیابانی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
271 - 295
پژوهش حاضر به دنبال پدیده نگاری دست فروشی در میان فروشندگان خیابانیِ شهر سنندج است تا ضمن تفسیر موقعیت های آنها در نظام اقتصاد غیررسمی، به واکاوی عوامل شکل دهنده و برسازندیه دست فروشی در میدان اجتماعی و فرهنگی آنها بپردازد. دراین راستا از دیدگاه موافقان و مخالفان این پدیده، به عنوان راهنمای کار و صورت بندی مفاهیم بهره گرفته شده است. این پژوهش در سنتِ روشیِ کیفی صورت گرفته و از روش پدیده نگاری، برای کشف و استخراج مقولات استفاده شده است که در آن، ابزارهای مشاهدیه مشارکتی و مصاحبیه عمیق جهت گردآوری داده های موردنیاز به کار رفته است. میدان پژوهش حاضر، شهر سنندج و خیابان فردوسی (حدفاصل میدان آزادی تا میدان انقلاب) است که در آن انبوه دست فروشان با ارائیه کالاها و خدمات متنوع را شاهدیم. شیویه نمونه گیری این پژوهش، هدفمند بوده است؛ بدین معنا که با افرادی گفتگو شده است که نخست تجربیه زیسته از پدیدیه دست فروشی دارند (دست فروشان) و دوم دارای اطلاعات و شناخت عمیق از خلق این وضعیت اند (کارگزاران توسعیه شهری). بر همین مبنا با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رعایت حداکثر تنوع براساس معیارهای سن، جنس و سابقیه دست فروشی، 21 دست فروش و براساس سابقیه مدیریت و نوع دستگاه متولی 6 مصاحبه با کارگزاران توسعیه شهری تا مرحلیه اشباع داده ها انجام گرفت. اطلاعات برآمده از دل مصاحبه ها، در قالب 9 مفهوم اصلی صورت بندی شدند و مفاهیم برآمده از روش موردمطالعه عبارت اند از: دست فروشی محصول توسعه نیافتگی، واقعیت زندگی لب مرزی (حاشیه نشینی)، تهی شدن جامعه از ظرفیت های اجتماعی، تحمل رنج اجتماعی، هجوم به اقتصاد پیش ساختیه خیابانی، جهان های ناممکن دست فروشی، دست فروشی به مثابه شیویه زندگی، شکل گیری سیاست های خیابانی، و تثبیت توسعیه توسعه نیافتگی اقتصاد غیررسمی. به عنوان نتیجیه شرایط تاریخی، موقعیت جغرافیایی و نگاه آمرانه و سیاسی به توسعه، ازجمله شرایط و زمینه هایی اند که چنین زیست جهانی را برای کنشگران این حوزه معنادار ساخته اند.