مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شهر یاسوج
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی در دهههای اخیر از هم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری بوده که زمینهساز نابرابری شهروندان در برخورداری از این خدمات شدهاست. بنابراین مهمترین رسالت برنامهریزان و مدیران شهری در این زمینه، تلاش برای دستیابی به آرمان « برابری فرصت ها» در دسترسی گروههای مختلف جامعه شهری به خدمات عمومی و از بین بردن تضاد در تامین فرصتها است. هدف از این تحقیق، تعیین شاخصی یکپارچه برای سنجش عدالت فضایی در توزیع خدمات عمومی شهری است. این شاخص بر اساس توزیع جمعیت، قابلیت دسترسی و کارایی خدمات، با بهرهگیری از دادههای مکانی شهر یاسوج، تحلیل شده است . روش تحقیق به کار رفته در این مقاله توصیفی– تحلیلی است. میزان دستیابی ساکنین به خدمات عمومی با استفاده از مدل تحلیل شبکه دسترسی، مدل تحلیل سلسلهمراتبی و مدل خودهمبستگی فضایی محلی، تعین شده است. از ضریب جینی برای تحلیل نابرابری دستیابی به خدمات شهری و از ضریب موران برای تحلیل معناداری الگوی توزیع در سطح شهر استفاده شده است. نتایج یافتهها از بررسی ضریب جینی، بیانگر نابرابری توزیع در میزان دستیابی ساکنین به خدمات شهری و ضریب موران، بیانگر معناداری الگوی توزیع این بیعدالتیها در میان بلوکهای شهری است. به طوری که میزان سنجش عدالت فضایی محلههای مرکزی و جنوبشرقی شهر ، بالاتر از میانگین بوده که به نوعی، نسبت به جمعیت خود برخورداری بیشتری از خدمات داشته درحالیکه این نسبت در محلههای غرب، شمالشرق و شمال غرب شهر، کمتر از میانگین بوده که بیانگر برخورداری کمتر این محلات نسبت به جمعیت آنهاست ، که نشان از ""دوگانگی شهری"" در یاسوج است. در کل، توزیع خدمات عمومی شهری بر اساس قابلیت دسترسی، کارایی و توزیع جمعیت، عادلانه صورت نگرفته و نسبت برخورداری از خدمات در بخش قابل توجهی از شهر (66 درصد)، کمتر از نسبت جمعیتی آن است.
سنجش و ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در شهرهای میانی (نمونه مورد مطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت، اندازه گیری و بهبود کیفیت زندگی از اهداف عمده محققان، برنامه ریزان و دولت ها در چند دهه اخیر بوده است. این عرصه علمی و تحقیقاتی مورد توجه تعداد زیادی از رشته های علمی، از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، اقتصاد، علوم محیطی، جغرافیا، پزشکی و ... است. پژوهش حاضر نیز در همین راستا تلاش دارد تا سطح ابعاد مختلف از شاخص کیفیت زندگی در شهر یاسوج را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات «کاربردی» است و باتوجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن، «توصیفی – تحلیلی » است. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از پرسش نامه تعدیل و توسعه یافته کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان شهر یاسوج تشکیل می دهند. حجم نمونه مورد بررسی نیز با استفاده از فرمول کوکران 390 نفر برآورد گردید. اعضای نمونه نیز به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان رضایت مندی شهروندان شهر یاسوج از نظر میانگین متغیرهای معرف هر چهار بعد سلامت محیطی، اجتماعی، جسمانی و روانی در حد بالاتر متوسط قرار داشته و به ترتیب از مجموع 5 امتیاز برابر با 14/3 ، 39/3 ، 18/3 و 35/3 است. از نظر شاخص کلی کیفیت زندگی نیز رضایت مندی مشاهده شده با میانگین 20/3 بالاتر از متوسط برآورد شد. همچنین بررسی ها نشان دادکه مابین ابعاد چهارگانه بررسی شده، همبستگی مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین هر یک از این ابعاد، رابطه و همبستگی معناداری نیز با رضایت مندی نهایی از کیفیت زندگی در سطح اطمینان 99 درصد دارند و در مجموع ابعاد مذکور، قادر به تبیین و پیش بینی حدود 1/10 درصد از تغییرات میزان رضایت مندی از کیفیت زندگی در شهر یاسوج هستند.
بررسی رابطه هویت دینی و سرمایه اجتماعی (مورد مطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین و آموزه های آن می تواند با ایجاد باورها و ارزش های مشترک میان پیروان خود، موجبات شکل گیری، استحکام و دوام سرمایه اجتماعی را فراهم آورد، امّا این مفهوم کمتر مورد توجّه محققان رشته های مختلف قرار گرفته است. بر این اساس، این پژوهش با هدف میزان تأثیر هویت دینی بر سرمایه اجتماعی در بین شهروندان شهر یاسوج انجام گرفته است . در این تحقیق، چارچوب نظری با استناد به نظریه پردازان سرمایه اجتماعی (جاکوبز، پاتنام، فوکویاما، لین و کلمن) و نظریه پردازان هویت دینی (کلارک و استارک، گیدنز و دورکیم)، تدوین گردید. شیوه تحقیق پیمایشی و با نمونه ای به حجم 382 نفر با ابزار پرسشنامه در پانزده محله شهر یاسوج انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان دادند هویت دینی و ابعاد آن، رابطه مثبت و معناداری با سرمایه اجتماعی دارند. نتایج تحقیق همچنین نشان داد ورود متغیرهای جمعیتی به عنوان متغیرهای کنترل به مدل، باعث افزایش ضریب تبیین می شود، اما این افزایش اساساَ ناشی از متغیر سن و سایر متغیرهای جمعیتی سهم معناداری در پیش بینی سرمایه اجتماعی ندارند. نتیجه گیری اصلی تحقیق این است که با ارتقای هویت دینی می توان سرمایه اجتماعی را افزایش داد.
بررسی میزان کاربرد اصول آموزش بزرگ سالان در برنامه های آموزش ضمن خدمت معلمان ابتدایی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی میزان کاربرد اصول آموزش بزرگ سالان در برنامه های آموزش ضمن خدمت معلمان ابتدایی شهر یاسوج صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان ابتدایی شهر یاسوج به تعداد 1567 نفر در سال تحصیلی 94 – 1393 تشکیل می دهند. تعداد 308 نفر از معلمان ابتدایی طبق جدول مورگان و کرجسی و فرمول کوکران به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و پرسش نامه محقق ساخته اصول آموزش بزرگ سالان میان آنان توزیع گردید. جهت تعیین روایی پرسش نامه از روایی محتوا و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. اطلاعات به دست آمده در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان توجه به اصول آموزش بزرگ سالان در برنامه های آموزش ضمن خدمت شهر یاسوج در حد نسبتاً مطلوب و از حد متوسط بالاتر است. همچنین در کاربرد برخی از اصول آموزش بزرگ سالان در بین متغیر جنسیت و مدرک تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد.
تأثیر ارزش های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان، با تأکید بر فرهنگ و قومیت لر (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی تأثیر ارزش های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان 30-18سال شهر یاسوج و پاسخ به این سؤال است که جوانان یاسوجی چه ارزش های اجتماعی و نیز چه سبکی از زندگی را برای خود برگزیده اند و ارزش های اجتماعی (مادی، التقاطی و فرامادی) تا چه اندازه بر سبک زندگی جوانان تأثیرگذار است. جامعه آماری، جوانان شهر یاسوج بودند که از طریق فرمول کوکران 384 نفر از آنان به عنوان نمونه به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. نتایج نشان داد: ارزش های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان تأثیرگذار است و هر قدر ارزش های فرامادی جوانان افزایش یابد، سبک زندگی آنها مدرن تر می شود و بیشتر به سمت مدرنیته پیش می روند. جوانان به واسطه قرار گرفتن در شرایط جهانی شدن، با سبک های مختلفی از زندگی روبرو هستند و هر چه سبک زندگی افراد در جامعه امروزی مدرن تر باشد، از میزان هویت قومی افراد کاسته می شود. از این رو باید به تقویت ارزش های اجتماعی توجه ویژه ای مبذول شود.
راهکار مدیریت بحران کاربری ها با تأکید بر کاربری های حساس شهری (مکان پژوهش: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی آسیب پذیری کاربری های حساس شهر یاسوج هنگام وقوع مخاطرات است. روش گردآوری اطلاعات به صورت پیمایشی و نوع تحقیق، توصیفی کاربردی و بر مشخصات کمّی و کیفی کاربری های حساس شهر یاسوج و مدل کارشناسانه دلفی مبتنی است. برای رسیدن به اهداف پژوهش حاضر، ابتدا آسیب پذیری کاربری های حساس شهر یاسوج (مراکز آموزشی، مراکز درمانی، مراکز نظامی، مراکز تجاری، ایستگاه های آتش نشانی و امداد و نجات) در برابر بحران های طبیعی بر اساس پنج شاخص اصلی (ساختاری کالبدی، موقعیت ساختمان، تراکم و ابعاد انسانی، ارتباط و دسترسی، تجهیزات و ایمنی ساختمان) ارزیابی شد. همچنین میزان آسیب پذیری کاربری های حساس در نواحی شهر یاسوج در برابر بحران های طبیعی بررسی و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد بین نواحی شهر یاسوج، ناحیة 4 دچار بدترین وضعیت از نظر میزان آسیب پذیری با وزن (841/0) و بهترین ناحیه از نظر میزان آسیب پذیری ناحیه 1 با وزن (111/0) است. نواحی 2 و 3 شهر یاسوج با میزان آسیب پذیری (350/0) و (581/0) در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. بدین ترتیب، نواحی 4 و 3 باید در برنامه ریزی برای مدیریت بحران در اولویت قرار گیرند. بیشترین بعد آسیب پذیر کاربری های حساس شهر یاسوج، بعد ساختاری کالبدی و موقعیت ساختمان به ویژه در مصالح پی و اسکلت ساختمان و نزدیکی به گسل است. همچنین بر اساس نتایج پژوهش در شاخص های ارتباط و دسترسی به تجهیزات و ایمنی، بیشترین بعد آسیب پذیر، دوری از مراکز امداد و نجات و ایستگاه های آتش نشانی و همچنین کمبود خودروهای امدادرسان و کمبود تجهیزات پزشکی است. یافته های پژوهش آشکار کرد که راهکار پیشنهادی، ST است؛ بنابراین، پیشنهادهایی از این جمله به کاهش خسارت جانی و مالی زیادی، هنگام وقوع مخاطرات منجر می شود: نظارت بیشتر شهرداری بر ساخت و سازهای مقاوم و استفاده از مصالح مقاوم در برابر بحران های طبیعی در ناحیه 4، سامان دهی رودخانه بشار برای جلوگیری از طغیان رودخانه در ناحیه 1، ایجاد کانال هایی برای انتقال آب از درون شهر به خارج از شهر به ویژه در مسیر سه آبراهه اصلی شهر و غیره.
بررسی ابعاد مختلف توسعه افقی شهر یاسوج و تأثیر آن بر اراضی کشاورزی پیرامون (با استفاده از مدل آنتروپی شانون و ضریب موران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
81 - 92
حوزه های تخصصی:
شهر یاسوج از جمله شهرهایی است که پس از انقلاب اسلامی به شدت تحت تاثیر سیاستهای دولت قرار گرفته و به ویژه از سال 1365به بعد جمعیت و مساحت آن بسیار افزایش یافته است و از آنجا که این شهر بر بستر زمین های کشاورزی و منابع بکر طبیعی قرار گرفته است، با تاثیرپذیری از اقدامات دولت، بخش وسیعی از اراضی کشاورزی و جنگلهای پیرامون این شهر به ساخت و سازهای شهری اختصاص یافته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی توسعه افقی شهر یاسوج و تأثیر آن بر اراضی زراعی پیرامون می باشد. روش بکار رفته تحلیلی-توصیفی و به لحاظ هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش کتابخانه ای – اسنادی و میدانی به دست امده است. جهت تحلیل و ترسیم داده های به دست آمده از مدل های آنتروپی شانون و ضریب موران و نرم افزارهای Spss استفاده شده است. در این راستا به بررسی سیر پیدایش، تکوین و رشد شهر یاسوج طی چند دهه اخیر، مهمترین عوامل و سازوکارهای ناشی از اقدامات دولت که در گسترش فیزیکی شهر یاسوج موثر بوده است شناسایی شد و با استفاده از مدل آنتروپی شانون و ضریب موران میزان رشد نا همگون و اسپرال شهر مشخص گردید. خروجی تحلیل موران مبین این است که توزیع جمعیت پراکنده تر از مساحت نواحی شهر یاسوج می باشد و این نشان می دهد که جمعیت شهر یاسوج از الگوی قطبی و خوشه ای فاصله دارد و به صورت پراکنده پخش شده است. از سوی دیگر با توجه به اینکه مقدار آنتروپی شانون شهریاسوج در سال 1365 برابر با 1106/1 بوده است نزدیک بودن مقدار آنتروپی به مقدار حداکثر 2087/1 نشان دهنده رشد پراکنده (اسپرال) گسترش فیزیکی شهر است. در عین حال، با توجه به اینکه مقدار انتروپی برای در سال ،1390برابر با محاسبه شده است، این امر نشان می دهد که طی سال های اخیر، گسترش فیزیکی شهر، باز هم پراکنده تر و غیر متراکم گردیده است.
تأثیر هویت مکانی بر ایجاد حس وابستگی و نقش آن در شکل گیری منظر شهری (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
69 - 84
حوزه های تخصصی:
هویت مکان، مفهومی کلی و پیچیده از احساسات انسان نسبت به محیط است که در اثر انطباق و استفاده انسان از مکان به وجود می آید. در واقع داشتن تعلق خاطر و ایجاد هویت مکانی – فضایی، از مفاهیم مهم در حس وابستگی شهروندان نسبت به محیط های شهری و همچنین زمینه ساز طراحی پایه های ادارکی و محتوایی برای شکل گیری منظر شهری در نقشه ذهنی و عینی شهروندان است. از این رو پژوهش حاضر در برخورد با مسأله تضعیف پیوند انسان- مکان، در تلاش است تا تأثیر هویت مکانی شهر یاسوج، برحس وابستگی شهروندان نسبت به محیط زندگی خود را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد و در نهایت نقش هویت مکانی را در شکل گیری منظر شهری در بین شهروندان شهر یاسوج مورد کندوکاش قرار دهد. جامعه آماری پژوهش، کل شهروندان شهر یاسوج بوده که از این مقدار حجم جامعه، 383 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و میدانی و برای تجزیه وتحلیل آمار و اطلاعات از نرم افزار AMOS، SPSS و مدل واسپاس استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که که در بین نواحی 4 گانه شهر یاسوج، شهروندان ساکن در ناحیه 4، کمترین تعلق خاطر و هویت مکانی نسبت به شهر یاسوج و شهروندان ساکن در ناحیه 2 با وزن 3729/0، بیشترین تعلق خاطر و هویت مکانی نسبت به شهر یاسوج را دارا می باشند و نواحی 3 و 1 شهر یاسوج به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. در واقع شهروندان شهر یاسوج، تعلق خاطر و ارتباط هویتی زیادی (با میانگین(26/3) و حس وابستگی بالایی (با میانگین73/3) و شکل گیری منظر شهری بسیار زیادی (با میانگین 08/4) نسبت به محل زندگی خود دارند. همچنین بین دو متغیر هویت مکانی و میزان وابستگی شهروندان شهر یاسوج و هویت مکانی و منظر شهری، همبستگی بالایی به ترتیب با میزان بتای 920/0 و 102/0 درصد وجود دارد. همچنین نتایج مدل نهایی برازش شده نشان داد، که هویت مکانی به ترتیب با میزان بتای 65/، و 31/0 درصد به صورت مستقیم باعث افزایش حس وابستگی شهروندان نسبت به شهر یاسوج و شکل گیری نقشه ذهنی و عینی منظر شهری آنها خواهد شد.
تبیین و تحلیل اجتماع پذیری در پارک های شهری با تاکید بر نقش عوامل زمینه ای و دموگرافیک (نمونه موردی: پارک ساحلی شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
111 - 124
حوزه های تخصصی:
وجود فضاهای عمومیِ دارای خصیصه اجتماع پذیری، مکمل مهمی در جهت اجتماعی شدن افراد است. علاوه بر این، اجتماع پذیری فضاهای عمومی موجب ارتقاء روحیه ی همبستگی، رشد فردی و ایجاد خاطره ی جمعی برای همه ی شهروندان، بدون در نظر گرفتن جنسیت، نژاد، قومیت، سن و یا سطح اجتماعی و اقتصادی است. این پژوهش در سال 1396 و با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی میزان اجتماع پذیری پارک ساحلی شهر یاسوج و همچنین نقش گروه های عمده ی دموگرافیکی در این زمینه پرداخته است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش های پیمایشی (توزیع پرسشنامه) و مشاهدات میدانی انجام شده است. مؤلفه های ارزیابی اجتماع پذیری فضا نیز بر مبنای مطالعات موسسه PPS استخراج شده اند. نتایج آزمون آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه و نتایج آزمون های KMO و بارتلت کفایت حجم نمونه و همچنین روایی درونی و ساختاری پرسشنامه را تائید کردند. نتایج مشاهدات میدانی و تحلیل های آماری بر اساس آزمون تک نمونه مستقل T-test، مشخص کرد که به طورکلی، فضای مورد مطالعه از اجتماع پذیری خوب وقابل قبولی برخوردار است و توانسته است گروه ها و اقشار مختلفی را به حضور و فعالیت اجتماعی دعوت نماید. به علاوه، نتایج آزمون های T-test دوگروه مستقل و ANOVA نشان دادند که اگرچه بیشتر کاربران فضا در قالب گروه های مختلف سنی، جنسی، تأهلی، درآمدی، تحصیلاتی و شغلی، نقش و سهم قابل توجه و تقریباً یکسانی در اجتماع پذیری پارک ساحلی شهر یاسوج دارند اما زنان کمتر از مردان و افراد با سطح تحصیلات بالاتر، کمتر از سایر افراد، در اجتماع پذیری فضا سهم و نقش دارند.در آخر نیز بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیق، پیشنهادات مرتبط با ساماندهی فضا به منظور ارتقاء اجتماع پذیری آن ارائه شده است.
تحلیلی بر عوامل مؤثر در پراکنده رویی نواحی شهری (نمونه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
101 - 116
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل و چالش های پیش روی شهرها، پراکنش افقی و ناموزون شهری است که تحت تأثیر عوامل متعددی روی می دهد و در شهرهای امروزه به سرعت در حال گسترش است. مجموعه عوامل موجد پراکنده روئی و تسریع روند آن، می تواند از شهری به شهر دیگر متفاوت باشد. پژوهش حاضر شهر یاسوج را به عنوان یک شهر نوپا و با مقیاس متوسط در سطح ملی به عنوان نمونه موردی انتخاب نموده و سعی در تحلیل عوامل مؤثر بر پراکنده رویی انتخاب نموده است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی به بررسی ماهیت و چگونگی پراکنده روئی شهر یاسوج پرداخته است که در این ارتباط از شاخص هایی چون تغییرات نرخ جمعیت در یک بازه پنجاه ساله و مقایسه آن با مساحت و تراکم ناخالص شهری طی این سال ها و نیز تحلیل موضوع با استفاده از مدل هلدرن به منظور اثبات وجود پراکنده رویی در شهر بهره برده است. در نهایت با استناد به دیدگاه کارشناسان و خبرگان امور شهری و با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره به تحلیل ضریب تأثیر هر کدام از شاخص های مؤثر بر این موضوع پرداخته است. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که شهر یاسوج طی سال های اخیر دچار پراکنده رویی است که در این ارتباط معیارهایی چون ضعف در اختلاط کاربری ها، قیمت اراضی شهری، اراضی خالی شهر، مهاجرت، ضعف و ناکارآمدی نظام دسترسی، به ترتیب دارای بیشترین تأثیر در پراکنده روئی شهر یاسوج بوده اند که در این ارتباط ترکیب کاربری ها، استفاده از ظرفیت اراضی خالی درون محدوده شهری، کنترل قیمت اراضی، رفع ضعف های شبکه دسترسی و قاعده مند نمودن در شکل نواحی ساخته شده از جمله راهکارهای پیشنهادی جهت پیشگیری از عارضه پراکده رویی در شهر یاسوج می باشند.
رشد هوشمند شهری با تأکید بر روش TDR درجهت تأمین زمین خدمات شهری (مورد شناسی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
99 - 124
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین تأمین زمین خدمات شهری که از تلفیق رشد هوشمند شهری و پایداری شهری حاصل شده، روش انتقال حق توسعه است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق ارسال و دریافت حق توسعه و همچنین شناسایی نواحی دارای پتانسیل بالای حق توسعه و شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر در اجرای الگوی TDR است. جامعه آماری پژوهش شهر یاسوج و حوزه نفوذ مستقیم (حریم) آن است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و وزن دهی شاخص های پژوهش از مدل GRA و نرم افزار Arc GIS و برای طراحی نقشه های نهایی پژوهش از نرم افزار IDRISI Selva و شناسایی پیشران های کلیدی از مدل روش تحلیل اثرات متقاطع استفاده شده است. براساس الگوی انتقال حق توسعه، نواحی شهر یاسوج به مناطق دریافت و انتقال حق توسعه تقسیم شدند . نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در مناطق ارسال، پارامتر آثار و ابنیه تاریخی و بافت های باارزش با وزن 7246/0 رتبه اول را به خود اختصاص داده است. مشارکت شهروندان و اراضی زراعی، باغات و جنگل های مهم با وزن 6279/0 و 5403/0 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. در مناطق دریافت نیز پارامتر مشارکت با وزن 9471/0 و تمایل به افزایش تراکم و ساخت و ساز با امتیاز 3241/ 0 در اولویت دوم قرار دارد. براساس نتایج پژوهش، ناحیه 2 و 3 از پتانسیل بسیار بالایی در ارسال حق توسعه و همچنین ناحیه 4 پتانسیل بسیار بالایی برای دریافت حق توسعه دارد. درنهایت نتایج حاصل از به کارگیری روش تحلیل تأثیرات متقاطع حاکی از آن بوده که 4 پیشران کلیدی از جمله شاخص های تمایل به افزایش تراکم و ساخت وساز، برخورداری از شبکه معابر، آثار و ابنیه تاریخی و بافت های باارزش، اراضی زراعی، باغات و جنگل های مهم از میان 15 عامل شناسایی شده، بیشترین تأثیر و همچنین شاخص مشارکت، ضمانت حقوقی و قانونی بالا، وجود ساختار و سازمان اداری منسجم به عنوان عوامل تنظیم کننده بین عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بیشترین شدت را در شناسایی و توسعه تأمین زمین خدمات شهری یاسوج دارند. درنتیجه این پیشران ها باید به عنوان عوامل پایه اصلی در روش TDR در آینده مورد استفاده قرار بگیرند.
سنجش و ارزیابی عوامل مؤثر بر تحقق شهر الکترونیک و تحلیل فضایی شکاف دیجیتال در شهرهای متوسط اندام (موردپژوهشی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر تحقق شهر الکترونیک و تحلیل فضایی شکاف دیجیتال در نواحی شهر یاسوج می باشد. جامعه آماری پژوهش، کل شهروندان شهر یاسوج می باشند که از این مقدار حجم جامعه، 320 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و میدانی است و برای تجزیه و تحلیل آمار و اطلاعات از نرم افزار AMOS، SPSS و مدل GRA استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در بین نواحی شهر یاسوج، ناحیه 2 با ضریب 962/0 ازنظر شاخص های ICT نسبت به دیگر نواحی دارای وضعیت مطلوب تری است و ناحیه 4، بالاترین میزان شکاف دیجیتال در بین دیگر نواحی را به خود اختصاص داده است. همچنین، نواحی 3 و 2 به ترتیب با وزن های 490/0 و 460/0 از نظر دسترسی به شاخص های ICT در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد که میانگین شاخص های مؤثر در تحقق شهر الکترونیک در شهر یاسوج با میانگین کلی کمتر از 3، نشان دهنده وضعیت ضعیف خدمات و امکانات ICT شهر الکترونیک در سطح شهر یاسوج می باشد. نتیجه گیری: نتایج مدل نهایی برازش شده معادلات ساختاری نشان داد که در مجموع سه متغیر فاوا در محل کار، فاوا در محل سکونت و زیرساخت های شهرداری الکترونیک به ترتیب با میزان بتای 23/0، 46/0 و 29/0 درصد، به صورت مستقیم باعث افزایش رضایتمندی شهروندان از زیرساخت های ICT شهر الکترونیک خواهد شد، در حالی که متغیر رضایتمندی با میزان 32/0 و سواد الکترونیکی با میزان 67/0 در پذیرش مظاهر ICT شهر الکترونیک تأثیرگذاری مثبت داشته اند.
ارزیابی تحقق شهر پاک با رویکرد ِ توسعه ی پایدارشهری مطالعه موردی: شهر یاسوج
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
221 - 235
حوزه های تخصصی:
ویژگی عصر ما شهرنشین شدن جمعیت ، افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن توسعه شهرهای کوچک و بزرگ است. شهرنشینی بیش از پنج هزار سال قدمت دارد. به سال ۱۹۰۰ میلادی از هر هشت نفر فقط یک نفر در مناطق شهری زندگی می کرده است با روند گسترش شهر نشینی تحقق شهر پاک با رویکرد توسعه پایدار به وقفه می افتد . در مقاله ی حاضر با هدف ارزیابی تحقق شهر پاک با رویکرد ِ توسعه پایدار شهری در دستور کار قرار گرفته است . روش تحقیق تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش مبتنی بر روش های توصیفی - تحلیلی بوده است. داده های گرد آوری شده با استفاده از شاخص های توسعه پایدار با تأکید بر تحقق شهر پاک با استفاده از تکنیک سوات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و در نهایت راهکارها و راهبردهای اجرایی پیشنهاد شده است . نتایج تحقیق نشان می دهد : اجرای طرح جنگلانه، پاکسازی مناطق ذخیره گاه دنا، برگزاری کلاس های آموزشی پسماند ، آموزش کاشت بلوط در مدارس ، برگزاری مسابقه نقاشی با موضوع هوای پاک، شناسنامه دار کردن بلوط ها و کاشت گیاهان در حال انقراض از مهم ترین فعالیت های این تشکل است . برپایی نمایشگاه توانمندسازی بانوان ، پاکسازی پارک جنگلی یاسوج در هفته سلامت ، برگزاری کارگاه اطفای حریق ، برپایی غرفه نهضت سبز در نمایشگاه فیلم سبز و کاشت بذر گیاهان بومی در منطقه دمچنار بویراحمد را می تواند به عنوان راهکارهای دیگر نیز تلقی نمود.
نقش پدافند غیر عامل در مکان یابی مطلوب کاربری ها مطالعه موردی : کاربری مراکز تجاری و خرید در خط یک قطار شهری مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۶
17 - 30
حوزه های تخصصی:
پدافند غیر عامل یکی از موضوعاتی است که از گذشته تا کنون در برنامه ریزی برای شهرها از جایگاه ویژه ای بر خوردار بوده است و مکان یابی مطلوب را می توان مهم ترین اقدام در این جهت محسوب نمود؛ لذا این پژوهش با توجه به اهمیت مبحث پدافند غیر عامل در مکان یابی کاربری ها، در پی بررسی و تأثیر نقش پدافند غیر عامل در احداث یکی از کاربری های پر جاذبه شهری یعنی کاربری مراکز تجاری و خرید بر اساس روش سلسله مراتبی (AHP) می باشد. پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی با هدف کاربردی می باشد که از طریق مطالعات اسنادی و میدانی و هم چنین استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) حاصل شده است. خط یک قطار شهری مشهد به عنوان محدوده مطالعاتی این پژوهش انتخاب شده است. در این راستا ابتدا عوامل موثر بر احداث مراکز تجاری و خرید با استفاده از نظر متخصصان و انجام قضاوت گروهی به روش دلفی شناسایی شده و سپس با استفاده از روش سلسله مراتبی، وزن دهی این معیارها انجام شده است. در انتها معیارهای (لایه ها) به دست آمده با توجه به وزن هر معیار به وسیله توابع overlay در نرم افزار GIS تلفیق شده و امتیاز هر یک از ایستگاه ها با توجه به عوامل مؤثر و وزن آن ها به دست آمده است. در ادامه با توجه به معیارهای به دست آمده به اولویت بندی ایستگاه های موجود در خط یک قطار شهری پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که در این خط ایستگاه های شریعتی و پاستور در الویت اول و دوم جهت احداث مراکز خرید و تجاری قرار گرفته اند.
بررسی مقایسه کیفیت یادگیری دانش آموزان قبل و بعد از هوشمندسازی مدارس از دیدگاه معلمان ابتدایی شهر یاسوج
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی مقایسه کیفیت یادگیری دانش آموزان قبل و بعد از هوشمندسازی مدارس از دیدگاه معلمان ابتدایی شهر یاسوج صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی- زمینه یابی است و جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان ابتدایی شهر یاسوج که در سال تحصیلی 94 – 1393 در مدارس هوشمند مشغول به تدریس بوده را تشکیل می دادند. تعداد 140 نفر از معلمان ابتدایی طبق جدول مورگان و کرجسی و فرمول کوکران به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته کیفیت یادگیری میان آنان توزیع گردید. جهت تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوا و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. اطلاعات بدست آمده در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی نسبی، تدوین جدول، انحراف استاندارد و میانگین) و آمار استنباطی (آزمون t همبسته) تجزیه وتحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد هوشمندسازی مدارس بر تمامی ابعاد کیفیت یادگیری تأثیر مثبت و معناداری دارد. . . .
تحلیل اثرات مشارکت شهروندی بر مدیریت یکپارچه شهری با رویکرد حکمروایی خوب (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
857 - 871
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع مدیریت یکپارچه شهری و همچنین مشارکت شهروندی در امور شهری، هدف از پژوهش حاضر تحلیل اثرات مشارکت شهروندی بر مدیریت شهری شهر یاسوج است. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن از طریق روش های پیمایشی مانند پرسش نامه و مصاحبه به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران و کارکنان حوزه مدیریت شهری و شهروندان شهر یاسوج تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران برای شهروندان نمونه ای به حجم 383 نفر و برای مدیران 20 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل خوشه ای، جدول توافقی، آزمون همگونی کای دو، و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون T تک نمونه ای برای جامعه آماری شهروندان و مدیران نشان می دهد که از نظر جامعه های آماری مورد مطالعه میزان مشارکت و رعایت اصول و استانداردهای حکمروایی در سطح خوب برآورد شده است. همچنین، نتایج آزمون کای دو و پیرسون نشان می دهد که بین دو متغیر مشارکت و حکمروایی خوب در شهر یاسوج در سطح 99 درصد رابطه مستقیم و معناداری پابرجاست. میزان ضریب همبستگی (77 / 0) نشان دهنده میزان شدت این رابطه است. این بدان معناست که مشارکت شهروندان در ابعاد مختلف مدیریت شهری به تحقق مدیریت یکپارچه شهری منجر خواهد شد.
ارزیابی راهبردی ساختار فضایی شهرها با تأکید بر الگوهای نوین آمایش شهری، نمونه پژوهش: شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
117 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل پیشران های توسعه و همچنین تدوین سناریوهای مطلوب توسعه در شهر یاسوج بر پایه رویکرد آینده پژوهی و سناریونویسی می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع تحلیل راهبردی کیفی/ کمی و منطبق بر رویکرد ساختاری و شبه ریاضی و منطبق برگزینش چندگانه موضوعات و روش های آینده نگاری و سناریو مبنا است. حجم جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه خبرگان و کارشناسان که با موضوع توسعه منطقه ای، توسعه شهری، آمایش شهری و رویکرد آینده پژوهی و سناریونویسی، آشنایی کامل دارند. همچنین روش نمونه برداری، نمونه برداری هدفمند و نمونه آماری، تعداد 30 نفر از خبرگان، کارشناسان، اساتید دانشگاهی، مدیران اجرایی استان و دانشجویان دکتری مرتبط با موضوع توسعه منطقه ای، توسعه شهری، آمایش شهری و رویکرد آینده پژوهی و سناریونویسی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات پژوهش، نرم افزار آینده پژوهی (Micmac) مبتنی بر تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار سناریونویسی مورفول (Morphol) مبتنی بر مدل مورفولوژیکی اینرسی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که، توسعه مطلوب و هدفمند شهر یاسوج مبتنی بر توجه به ابعاد و مؤلفه های 17 پیشران کلیدی (اشتغال با وزن عددی (95/0)، قدرت تصمیم گیری در سطوح ملی (89/0)، بورس بازی زمین (70/0)، حکمروایی خوب (70/0)، سهم بخش خصوصی از اقتصاد (65/0)، مدیریت آب (70/0)، حمل ونقل (67/0)، مدیریت هوشمند شهری (52/0)، اشتغال پایدار روستایی (53/0)، صنایع دستی (46/0)، تحمل اجتماعی (89/0)، مدیریت قومی و قبیله ای (47/0)، فرهنگ شهروندی (37/0)، تولیدات کشاورزی (37/0)، جاذبه های گردشگری (30/0)، گیاهان دارویی (45/0) و ساختار فضایی فعالیت ها (45/0)، می باشد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل و برنامه ریزی سناریو مبنا نشان می دهد که قلب و هسته مرکزی و همچنین شاکله توسعه ی شهر یاسوج بر مبنای راهبرد گردشگری (48/0) است.
نقش تلفیق فضای سبز در میزان مراودات اجتماعی ساکنین شهر یاسوج
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴
19 - 34
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت محل سکونت و کیفیت محیط مسکونی در شهر به عنوان محیطی تاثیرگذار بر روحیه و نشاط ساکنان مجموعه های مسکونی، ضرورت طراحی فضاهای باز مجموعه های مسکونی با توجه به نیازها و الگوهای رفتاری ساکنان مجموعه همراه با در نظر گرفتن اصول مبتنی بر برنامه ریزی شهری و طراحی محیطی نمایان می گردد. هدف از این پژوهش دست یابی به اصول و الگویی جهت تلفیق فضاهای باز مجتمع های مسکونی با فضای سبز است. پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی–تطبیقی، ابتدا به بررسی و تشریح گونه ها و چیدمان فضاهای پر و خالی مجتمع های مسکونی و الگوهای مختلف فضای سبز قابل اجرا جهت تلفیق با محیط می پردازد، سپس در ارتباطی سلسله مراتبی و منسجم، براساس معیارهای حاصل از این قسمت، آن را در نقش تلفیق فضای سبز در میزان مراودات اجتماعی ساکنین یاسوج به کار می بندد. بر این مبنا یافته های این پژوهش آموزه هایی را برای ارتقای فضای محیط های مسکونی و افزایش مراودات اجتماعی و پویا سازی فضای شهری در شهر یاسوج در اختیار قرار می دهد.
برنامه ریزی استراتژیک برای ساماندهی خیابان 13 آبان شهر یاسوج با رویکرد نوشهرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهسازی و ساماندهی معبر شهری، نیاز به رویکردی جامع در ارتباط با برنامه ریزی، مدیریت و طراحی فضا دارد. نقش طراحی از این جهت مهم و هدایتگریست که می تواند زمینه زندگی متعادل تر را از نظر منابع و بستر سرزنده تری را از نظر روح مکان ایجاد نماید. در این راستا سه اصل کلی: نظم دهی به محیط در چارچوب اصول نوشهرگرایی، توجه به پیاده مداری، و اولویت دادن به بهسازی و ساماندهی به جای تعریض و احداث، می توانند در پایداری شهری، ارتقای کیفیت فیزیکی خیابان و نیز سرزندگی و حیات شهرها نقش مهمی داشته باشند. نوع پژوهش کاربردی و از نظر روش جمع آوری بصورت میدانی و کتابخانه ای – اسنادی است و در تجزیه وتحلیل از تکنیک دلفی و سوات بهره گرفته شده است. نتایج بیانگر این این است که تمرکز واحد تجاری عمده در خیابان 13 آبان شهر یاسوج در مرکزیت شهری موجب ترافیک سنگین، آلودگی صوتی وبصری و کاهش سرزندگی و کیفیت محیط شهری شده است. لحاظ تغییر کاربری از عمده به خرده فروشی و اولویت دادن به پیاده محوری در این خیابان موجب افزایش کیفیت محیط شهری بخش مرکزی شهر یاسوج می شود.
بررسی سیستم تأسیسات آب شرب از دیدگاه پدافند غیرعامل در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
183 - 198
حوزه های تخصصی:
ایمنی شهری یکی از اساسی ترین پیش فرض های جامعه جهانی برای برنامه ریزی انسان محور است و پدافند غیرعامل در برابر الگوهای غالب خطرپذیری شهری از مهم ترین راهبردهای ایمن سازی فضاهای شهری می باشد. وقوع حوادث طبیعی و انسانی تلفات سنگینی را در شهرها ایجاد می کند این مسئله توجه به ابعاد آسیب پذیری و دستیابی به استانداردهای آسایش شهر را از منظر پدافند غیرعامل گریزناپذیر می کند. هدف این پژوهش بررسی سیستم تأسیسات آب شرب از دیدگاه پدافند غیرعامل در شهر یاسوج است. پژوهش بر این فرض استوار است که سیستم تأسیسات آب شرب شهر یاسوج از دیدگاه پدافند غیر عامل دارای آسیب پذیری بالایی است. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی و تحلیلی است و جهت بررسی و تجزیه و تحلیل این موضوع از نرم افزارهای Arc View و Arc Gis و روش دلفی استفاده شده است در روش انجام کار پس از شناسایی معیارها اقدام به تهیه پایگاه داده های مکانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی ( Arc GIS ) شد در ادامه پس از استانداردسازی این معیارها به روش ( AHp) در محیط نرم افزار با استفاده از ابزارهای شناسایی به هر یک از معیارها وزن خاصی اختصاص داده شد، سپس با تلفیق و رویهم گذاری این معیارها، بر اساس (مدل AHp )، نقشه نهایی که بیانگر مناطق آسیب پذیر و غیر آسیب پذیر است، حاصل شد . نتایج پژوهش نشان می دهد: با وجود اهمیت بسیار زیاد آب در تداوم زندگی عادی در شهر و نیاز مبرم و روزانه شهروندان و بخش های مختلف شهری به آن، قسمت های مختلف این تأسیسات از مرحله تامین تا توزیع در برابر حملات نظامی و تروریستی و بحران های طبیعی به شدت آسیب پذیر هستند، لذا منطقه مورد مطالعه در نقشه تولیدشده به طبقه آسیب پذیری زیاد و کم به منظور برنامه ریزی جهت انواع فعالیت ها در راستای پدافند غیر عامل تقسیم شد . شاخص های شهری تأثیرگذار در این موضوع نظیر فاصله از (مراکز درمانی و مراکز حمل و نقل و...) نیز مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس آنها پهنه بندی آسیب پذیری شهر ارائه گردید