فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
649 - 670
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای حرمت خود و تنظیم هیجان در رابطه میان طرحواره های ناسازگار اولیه مادران و تعارض های مادر-نوجوان دختر بود. جامعه مورد پژوهش همه دانش آموزان دختر در مقطع متوسطه دوم شاخه نظری در شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 و مادرانشان بود. تعداد 315 نفر از دانش آموزان دختر و مادرانشان به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به آن ها پرسش نامه رفتار تعارض (CBQ) و به مادرانشان پرسش نامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ)، پرسش نامه حرمت خود روزنبرگ (SES)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (DERS) داده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار Lisrel و با روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که طرحواره های محرومیت هیجانی، نقص/شرم و منفی بینی مادران بر تعارض های میان آن ها و دختران نوجوانشان اثر مستقیم معنادار دارند. طرحواره منفی بینی علاوه بر اثر مستقیم، اثر غیرمستقیم معنادار نیز بر تعارض والد-نوجوان می گذارد. طرحواره های وابستگی و خویشتن داری ناکافی اثر مستقیمی بر تعارض والد-نوجوان ندارند، اما به واسطه تنظیم هیجانی اثر غیرمستقیم معنادار بر تعارض می گذارند. همچنین اثر مستقیم طرحواره های نقص و وابستگی بر روی حرمت خود معنادار است، اما حرمت خود اثر معناداری بر تعارض ندارد. نتایج این پژوهش نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه مادران در ایجاد تعارض میان مادران و نوجوانانشان نقش بسزایی دارد. همچنین به نظر می رسد حرمت خودِ پایین در مادران صرفاً می تواند سبب کاهش ارتباط آن ها با نوجوانانشان شود و قادر نیست در ایجاد تعارض میان والدین و نوجوانان دختر نقش بسزایی داشته باشد. این یافته ها می تواند در تبیین بهتر تعارض های والد فرزندی و تدوین پروتکل های مداخلاتی و درمان خانواده کمک کننده باشند.
تجربه زیسته چالش های پرورش فرزند ناشنوا از دیدگاه پدران شنوا: پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
599 - 613
حوزههای تخصصی:
فرزندپروری مؤثر باعث ارتقای سلامت جسمی، عاطفی، روانی و اجتماعی کودکان می شود. این پژوهش بر اساس رویکرد پدیدارشناسی توصیفی انجام شد و هدف از اجرای آن، بررسی تجربه زیسته مشکلات پرورش فرزند ناشنوا از دیدگاه پدران شنوا بود. حجم نمونه هفت نفر بود و ملاک های اصلی برای انتخاب شرکت کنندگان، زندگی با همسر و فرزندان، داشتن حداقل یک فرزند با آسیب شنوایی شدید یا عمیق و حسی عصبی مادرزادی و داوطلب بودن برای شرکت در پژوهش بود. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و تجربه های زندگی شرکت کنندگان بررسی شد. برای تحلیل مصاحبه ها از روش کلایزی استفاده شد. نتایج مصاحبه ها پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی، در پنج مقوله اصلی تحت عنوان پذیرش کودک توسط والدین، موقعیت اجتماعی، آگاهی والدین، شبکه های حمایتی و چالش های زندگی طبقه بندی شدند. در مجموع، واکاوی تجربه زیسته والدین شنوای دارای کودک ناشنوا نشان داد آن ها به روش های مختلفی تحت تأثیر وضعیت ناشنوایی فرزند خود قرار می گیرند. بنابراین از این مقوله ها می توان به منظور تدوین برنامه های آموزشی و روان شناختی برای کودکان ناشنوای دارای والدین شنوا استفاده کرد.
صیانت از حقوق مطلقه در خسارت طلاق تعسفی در نظام های حقوقی ایران، عراق و الجزایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
145 - 171
حوزههای تخصصی:
خانواده هسته اصلی اجتماع است که با قوت و استحکام خانواده، جامعه مستحکم و با ضعف آن ضعیف خواهد شد؛ لیکن کانون مقدس خانواده ممکن است با مشکلاتی مواجه شود. شارع حکیم بنا بر مصالحی، انحلال عقد زوجیت را در دست مرد قرار داد؛ اما به هیچ وجه مجوز اعمال ناروای آن نیست. درصورت عدول از انصاف و استیفای ناروا و ظالمانه این حق، طلاق تعسفی تلقی می شود. هدف این پژوهش شناسایی نهاد طلاق تعسفی یا خودسرانه و به تبع، پیش بینی جبران خسارت آن در ایران با مطالعه تطبیقی با حقوق کشورهای عراق و الجزایر در راستای تحقق اهداف شریعت اسلام در ایجاد عدالت اجتماعی و تحکیم کانون خانواده است. این پژوهش ازنظر نوع «کاربردی» و روش تحقیق تحلیلی بنیادی است و به فراخور اهمیت قوانین موجود در نظام های حقوقی مذکور، مطالعه تطبیقی صورت می گیرد. یافته های پژوهش نشان داد که اگرچه جبران خسارت طلاق خودسرانه به صراحت در حقوق موضوعه ایران پیش بینی نشده است، لیکن با بررسی و تعمق در آیات کتاب، سنت، اجماع و عقل مشخص شد که جبران خسارت در طلاق خودسرانه همسو با احکام شریعت و پاسخی به جلوگیری از سوءاستفاده از حق طلاق است. وفق قوانین عراق و الجزایر درصورت تحقق طلاق خودسرانه، زوج علاوه بر حقوق قانونی ثابته، موظف به جبران خسارت است. این تدابیر به عنوان اقدامات حمایتی برای جلوگیری از سوءاستفاده از حق طلاق و حفظ حقوق زوجه پیش بینی شده اند. در دو نظام حقوقی یادشده، طلاق باید با اراده یک جانبه زوج صورت گیرد تا غرامت قابل مطالبه باشد. در این حالت، عواملی چون خودسرانه بودن طلاق، عدم رضایت زوجه یا عدم موافقت او، ورود ضرر، به عنوان تکمیل کننده شرط اولی نیز باید وجود داشته باشند.
نقش تاب آوری، تنظیم هیجان و سلامت معنوی در پیش بینی افکار خودکشی زنان قربانی خشونت در دوره کرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
52 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش تاب آوری، تنظیم هیجان و سلامت معنوی در پیش بینی افکار خودکشی زنان قربانی خشونت در دوره کرونا بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان قربانی خشونت بودند که به کلینیک های روانشناختی شهر اصفهان در سال 1401-1400 مراجعه کرده بودند و از میان آن ها 180 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های تاب آوری(کونور و دیویدسون،2003)، تنظیم هیجان( گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون،۲۰۰۱)، سلامت معنوی(پالوتزین و الیسون،1982) و پیش بینی افکار خودکشی(آرون بک،1961)پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون چندگانه و از طریق بسته نرم افزار آماری SPSS-23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که، افکار خودکشی توسط تاب آوری، سلامت معنوی و تنظیم هیجان قابل پیش بینی بود(05/0>p). تاب آوری بیشترین توان پیش بینی افکار خودکشی زنان قربانی خشونت را دارد و نزدیک به 32 درصد از افکار خودکشی زنان قربانی خشونت را پیش بینی می نماید و متغیرهای تاب آوری و سلامت معنوی به طور همزمان 5/39 درصد از متغیر افکار خودکشی زنان قربانی خشونت را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش برای کاهش افکارخودکشی درافراد قربانی خشونت خانگی در بسته های آموزشی توجه به تاب آوری و سلامت معنوی حائز اهمیت است.
نقش میانجی واکنش های روانی مقاومت و تسلیم در رابطه بین ادراک از سبک های فرزندپروری و پیوند والدینی با رفتار جامعه پسند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
614 - 632
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی واکنش های روانی تسلیم و مقاومت در رابطه بین ادراک از سبک های فرزندپروری و پیوند والدینی با رفتار جامعه پسند انجام شد. روش مطالعه حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر در مقطع دوم دبیرستان در مناطق 2 و 5 شهر تهران، در سال تحصیلی 1401- 1400، تشکیل می دادند، که از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، تعداد 258 نفر انتخاب و وارد تحلیل شدند و پرسش نامه های سبک های فرزندپروری، پیوند والدینی، واکنش روانی و رفتار جامعه پسند را پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داد ه ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد، بین ادراک از سبک های فرزندپروری، پیوند والدینی، واکنش روانی و رفتار جامعه پسند رابطه وجود دارد. به عبارتی، سبک های والدینی مستبد بر روی رفتار جامعه پسند، به طور مستقیم و غیرمستقیم دارای اثرات منفی و معنادار است و با افزایش واکنش روانی ، باعث کاهش رفتار جامعه پسند می شود. سبک والدینی مقتدر و پیوند والدینی به واسطه واکنش روانی، بر رفتار جامعه پسند اثرات غیرمستقیم معنادار می گذارد و با کاهش واکنش روانی باعث افزایش رفتار جامعه پسند می شود. لذا از طریق هدایت سبک های والدینی می توان به منظور ارتقای رفتار جامعه پسند در نوجوانان و کاهش واکنش های روانی در آن ها، که در آینده شان تأثیر بسزایی دارد، اقدام کرد.
تجارب نوجوانان از خشونت خانگی در طول پاندمی کوید-19 (یک مطالعه ی کیفی پدیدارشناسانه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
33 - 51
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانی از آسیب پذیرترین دوره های رشدی میباشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین ساختارکلی پدیده خشونت خانگی در دوران پاندمی به فهم، درک و تجربه زیسته نوجوانان در این دوران پرداخته است. روش: این پژوهش به روش کیفی پدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش را نوجوانان قربانی خشونت خانگی مراجع کننده به مرکز مشاوره واقع در شهر اهواز از سال 1399 تا 1400 تشکیل داده اند. داده ها با مصاحبه ی عمیق نیمه ساختار یافته انجام و با روش کلایزی تحلیل گردیدند. یافته ها: تحلیل داده ها منجر به تشکیل 4 مضمون اصلی و12 مضمون فرعی شدند. مضامین اصلی عبارت است از "عوامل تشدید کننده خشونت خانگی"، "اشکال تجربه شده خشونت"، "آسیب پذیری نوجوانان"و "واکنش نوجوانان در برابر خشونت ". نتیجه گیری : نتایج نشان داد که محدودیت های ناشی از حبس کرونا، غیر حضوری شدن آموزش، تضعیف بنیه مالی از عوامل تشدید کننده ی خشونت خانگی در این دوران بود. اشکال خشونت تجربه شده توسط نوجوانان به صورت کلامی و فیزیکی بود. دادو بیداد کردن، سرزنش شدن، متلک شنیدن، تحقیر شدن و تهدید شدن جزو پرتکرار ترین خشونت های کلامی تجربه شده توسط آنها بود. همه ی نوجوانان در این پژوهش خشونت کلامی و تقریبا 40 درصد آنها خشونت فیزیکی را تجربه کردند. خشونت در همه اشکال آن، منجر به آسیب پذیری جسمی و روحی و آ سیب پذیری روابط والد فرزندی نوجوانان شده است. مضمون چهارم واکنش متفاوت نوجوانان در برابر خشونت را نشان میدهد. در آخر کمکهای حمایتی دولت، آموزش خانواده ها و تربیت درمانگران حرفه ای میتواند کمک کننده باشد.
شناسایی تجارب زیسته والدین درباره اثرگذاری فرزندان بر زندگی خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
1 - 22
حوزههای تخصصی:
توجه به موضوع بچه دارشدن، به علت اثرگذاری زیاد آن بر زندگی خانوادگی افراد در دوران مختلف فرزندپروری، امری ضروری به شمار می رود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی تغییرات ایجاد شده در زندگی خانوادگی که متاثر از بچه دارشدن است انجام شد. روش: 96 شرکت کننده زن و مرد متاهل از شهر تهران، در گروه های مختلف سنی (بر اساس اصل اشباع داده ها) و با روش نمونه گیری هدفمند، از میان افراد دارای فرزند تازه متولد شده الی شش سال، والدین دارای فرزند دبستانی، والدین دارای فرزند نوجوان، و والدین دارای فرزندان بزرگسال مجرد و متاهل انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد تا تجارب آنها در مورد فرزند داشتن شناسایی شود. مصاحبه ها با روش ون منن (رویکرد پدیدارشناسی تفسیری) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مضامینی تحت عنوان "ورود فرزند به زندگی"، "از آب و گل درآمدن"، "آغاز مدرسه"، "نوجوانی: پلی بین کودکی و بزرگسالی"، "اتمام نوجوانی: ورود به دنیای بزرگسالی"، و "خروج فرزندان از منزل" استخراج شدند. نتیجه گیری: در نهایت می توان نتیجه گرفت که تغییراتی که در هر دوره از زندگی خانوادگی، به واسطه تأثیر فرزندان رخ می دهد، گستره عظیمی شامل مدیریت مسائل مربوط به خود فرزندان تا اثرات حضور آنها بر مسائل مالی، روابط زناشویی، تعاملات اجتماعی و غیره را در بر میگیرد.
بررسی اثربخشی درمان فرا تشخیص یکپارچه بر صمیمیت زناشویی، سرزندگی ذهنی و ابرازگری هیجانی در زنان دارای فرسودگی زناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
76 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی درمان فرا تشخیص یکپارچه بر صمیمیت زناشویی، سرزندگی ذهنی و ابرازگری هیجانی در زنان دارای فرسودگی زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان دارای فرسودگی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان شناختی خانواده رازی، امیدفردا، حیات شهرکرج در ۶ ماهه دوم سال 1402 بودند. جهت انتخاب حجم نمونه 24 نفر از زنان دارای فرسودگی زناشویی بالا بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک های ورود و ملاک های خروج انتخاب شدند. بدین صورت که ابتدا بر روی 150 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی، پرسشنامه فرسودگی زناشویی اجرا و بعد به صورت هدفمند تعداد 24 نفر از زنانی که در این پرسشنامه بیشترین نمره را اخذ نموده اند انتخاب شد و در دو گروه به صورت گروه آزمایش فراتشخیصی یکپارچه (12 نفر) و گروه گواه (12 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. گروه های آزمایش ده جلسه 45 دقیقه ای درمان فراتشخیص یکپارچه را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و برای گروه گواه مداخله ای ارائه نشد. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند. نتایج نشان داد درمان فرا تشخیص یکپارچه بر صمیمیت زناشویی، سرزندگی ذهنی و ابرازگری هیجانی در زنان دارای فرسودگی زناشویی تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد توجه مراکز مشاوره خانواده، روانشناسان و زوجین قرار گیرد.
طراحی الگوی اثربخش اقتصادی خانواده با رویکرد فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی اثربخش اقتصادی خانواده با رویکرد فرهنگی انجام گرفت. این پژوهش بصورت کیفی از نوع داده بنیاد انجام گردیده است. جامعه آماری کلیه اساتید، خبرگان و کارشناسان حوزه اقتصاد خانواده در شهر اصفهان بود. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و حجم نمونه با 13 خبره به اشباع رسید، در ضمن از چهار آزمون اصلیتاثیرپذیری، باور پذیری، انتقال پذیری، اعتماد پذیری برای بررسی کیفیت داده های پژوهش بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل: (1. تورم و بی عدالتی اقتصادی در جامعه ناشی از تحولات سیاسی، 2. نیاز خانواده ها براساس الگوهای مصرفی)؛ عوامل مداخله گر شامل: (1. رسانه و شبکه های اجتماعی، 2. تکنولوژی، 3. تغییر در الگوهای مصرف جهانی از نظر فرهنگی و 4. تحریم ها و شرایط اقتصادی کنونی)؛ عوامل زمینه ساز شامل:(1.ارزش های معنوی ریشه در فرهنگ، 2. فرهنگ و ارزش های محوری جامعه و 3. عوامل محیطی و فرهنگی)، عوامل استراتژی شامل: (1.آموزش و فرهنگ سازی، 2. عوامل ساختاری / زیرساخت های فرهنگی جامعه، 3. حمایت و پشتیبانی از نیازهای فرهنگی خانواده ها، 4.ترسیم افق و چشم انداز واحد اقتصادی در جامعه) و پیامدها شامل(1. اثرات رفتاری و فرهنگی، 2.اعتماد، پشتیبانی و حمایت دولت، 3.اشتغال زایی و کارآفرینی و 4.آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی مولد) می باشند.
اثربخشی آموزش تئوری انتخاب گلاسر بر دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب گلاسر بر دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی شهر کرمانبود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر کرمان در سه ماه نخست سال 1402 بودند. 30 نفر از آن ها به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. مداخله آموزش تئوری انتخاب گلاسر در 8 جلسه به صورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تئوری انتخاب گلاسر بر دلزدگی زناشویی و ثبات خانواده در زوجین دارای همسر نظامی تاثیر معناداری داشت (001/0P<). مجذور اتا نشان داد آموزش تئوری انتخاب گلاسر 49 درصد از تغییرات دلزدگی زناشویی و 58 درصد بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی را تبیین می کند. نتیجه-گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از آموزش تئوری انتخاب گلاسر در کاهش دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی، پیشنهاد نمود.
نقش میانجی شفقت خود در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
23 - 46
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با تعارضات زناشویی از طریق نقش میانجی شفقت خود در متاهلین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه انجام شد. پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی با روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری، کلیه مراجعین متاهل به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در ده ماهه اول سال ۱۴۰۲ بودند که از آن ها تعداد 210 نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ-SF)، شفقت خود (SCS) و تعارض زناشویی (MICQ) را تکمیل نمودند. داده ها از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته ها مشخص کرد هر پنج حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه با شفقت خود رابطه منفی و با تعارض زناشویی رابطه مثبت دارند. همچنین شفقت خود با تعارض زناشویی رابطه منفی دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد هر پنج حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه با تعارض زناشویی از طریق شفقت خود رابطه دارند. با توجه به اثرات تعارضات زناشویی برخانواده ها و جامعه، در نظر گرفتن متغیرهای به کار رفته در این پژوهش می تواند زمینه را جهت برنامه ریزی به منظور کنترل فراوانی تعارضات زناشویی و کاهش تعارضات مخرب فراهم سازد.
پیش بینی رفتارهای پرخاشگرانه بر اساس جو عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی والدین در جوانان مرد دارای خودزنی غیر انتحاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
126 - 142
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای پرخاشگرانه در مردان دارای خودزنی بر اساس جو عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه مردان دارای خودزنی که به بهداری کل استان آذربایجان غربی در سال 140۲ مراجعه کرده بودند می باشد. از بین این افراد ۱۹۰ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور کامل به پرسشنامه های جو عاطفی خانواده (۱۹۶۴)، پرسشنامه جهت گیری مذهبی والدین (۱۹۹۸) و پرخاشگری بری و باس (199۲) پاسخ دادند. نتایج نشان داد متغیر جهت گیری مذهبی والدین پرخاشگری را پیش بینی می کند (R2=0.469, P>0/001) و جهت گیری مذهبی مادر با پرخاشگری رابطه منفی (β=-0.528, P>0/001) و جهت گیری مذهبی پدر با پرخاشگری نیز رابطه منفی داشت (β=-0.222, P>0/001). همچنین جو عاطفی خانواده (به غیر رابطه پدر-فرزند) نیز متغیر پیش بین خوبی برای پرخاشگری می باشد (R2=0.196, P>0/001) و رابطه مادر-فرزندی با پرخاشگری رابطه معکوس دارد (β=-0.421, P=0/001). در نتیجه، این مطالعه رابطه معنی داری را بین جو عاطفی خانواده، جهت گیری مذهبی والدین و رفتار پرخاشگرانه در مردانی که درگیر خودزنی هستند روشن می کند. این یافته ها بر اهمیت مداخله زودهنگام و رویکردهای درمانی که هم به تجربیات مذهبی و هم جو عاطفی خانواده برای جلوگیری از تمایلات پرخاشگرانه می پردازد، تأکید می کند.
تدوین مدل مهارت های ارتباطی خانوادگی نوجوانان مبتنی بر احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با اثر واسطه ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
108 - 125
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل مهارت های ارتباطی خانوادگی نوجوانان مبتنی بر احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با اثر واسطه ذهن آگاهی به انجام رسید که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر تهران بود. نمونه آماری برابر با 300 نفر بود که از پنج منطقه تهران انتخاب گردید. نمونه گیری به صورت خوشه ای انجام شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه مهارت های ارتباطی فاین، مورلند و شوبل (1983)، ذهن آگاهی والاچ و همکاران (2006)، اعتیاد به فضای مجازی یانگ (1996) و احساس تنهایی راسل، پیلوا و کورتونا (1980) استفاده گردید. یافته ها نشان داد که ضریب استاندارد احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی بر مهارت های ارتباطی خانوادگی به صورت معنادار برابر با 49/0- و 20/0- بود (01/0>P). از سویی، ذهن آگاهی نقش میانجی گری در رابطه احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با مهارت های ارتباطی خانوادگی داشت. با توجه به نقش ذهن آگاهی در افزایش توان نوجوانان در رویارویی با شرایط بحرانی و حفظ روابط اجتماعی مثبت، به روان شناسان توصیه می شود که با تمرکز بر ذهن اگاهی، آمادگی نوجوانان را بهبود بخشند. آموزش و پرورش نیز باید برای آموزش این راهبردها در چارچوب محتوای درسی طرح ریزی نماید.
مقایسه اثر بخشی بسته درمانی پذیرش وتعهد روایت محور و درمان پذیرش وتعهد بر عدم تحمل بلاتکلیفی و عواطف منفی زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
65 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: تعارضات زناشویی زوجین را با مشکلات روانشناختی مواجه می کند و در آستانه طلاق قرار می دهد، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش وتعهد روایت محور با پذیرش وتعهد بر بلاتکلیفی و عواطف منفی زنان در آستانه طلاق انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون بادو گروه آزمایش و گروه کنترل و دوره پیگیری 2ماهه بود. از بین مراجعین طلاق دادگستری اصفهان 45 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی درسه گروه گمارده شدند.گروه اول و دوم اول طی 8 جلسه 75 دقیقه ای درمان پذیرش وتعهد روایت محور و درمان پذیرش وتعهد هیز(2008) را دریافت نمودند ولی برگروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی فریستن(1994)، عاطفه منفی واتسون (1988) را شامل می شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد هر دو درمان بر عدم تحمل بلاتکلیفی، عواطف منفی زنان در آستانه طلاق در مرحله پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی داری داشت ولی روش درمانی پذیرش و تعهد روایت محور در بهبود عاطفه منفی در مرحله پیگیری موثرتر بوده است(05/0>P). نتیجه: می توان از این دو روش برای بهبود متغیرهای روانشناختی زنان در آستانه طلاق استفاده نمود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس پس از سانحه، تحمل پریشانی و نگرش های ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
107 - 120
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس پس از سانحه، تحمل پریشانی و نگرش های ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به سرطان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون_پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک مبتلا به سرطان شهر مشهد در بهار سال 1398 بود که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اختلال استرس پس از سانحه (ویدرز و همکاران، 1993)، تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و نگرش های ناکارآمد (وایزمن و بک، 1978) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم اختلال استرس پس از سانحه (95/14=F، 001/0>P)، تحمل پریشانی (32/21=F، 001/0>P) و نگرش های ناکارآمد (25/19=F، 001/0>P) مادران دارای کودک مبتلا به سرطان بود. بنا بر نتایج این پژوهش، می توان از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود استرس پس از سانحه، تحمل پریشانی و نگرش های ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به سرطان بهره برد.
نقش میانجی نیازهای اساسی روان شناختی در رابطه بین کارکرد خانواده و آشفتگی روان شناختی در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
143 - 168
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای نیازهای اساسی روانشناختی در رابطه بین کارکرد خانواده و آشفتگی روانشناختی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند؛ که از بین آن ها 237 نفر با نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت آنلاین به مقیاس کارکردخانواده، مقیاس تامین نیازهای اساسی روانشناختی (نسخه عمومی)، و پرسشنامه افسردگی-اضطراب-استرس (DASS-21) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش مدل سازی انجام شد. نتایج نشان داد که رابطه مثبت معناداری میان مشکلات کارکرد خانواده با سه جنبه اصلی آشفتگی روانشناختی یعنی افسردگی، اضطراب و استرس وجود دارد؛ رابطه منفی معناداری میان مشکلات کارکرد خانواده با هرکدام از نیازهای اساسی روانشناختی یعنی خودمختاری، شایستگی و ارتباط وجود دارد و همچنین، رابطه منفی معناداری بین هرکدام از نیازهای اساسی روانشناختی با افسردگی، اضطراب و استرس وجود دارد. روی هم رفته، مدل مفروض واسطه مندی نیازهای اساسی روانشناختی در رابطه بین کارکرد خانواده و آشفتگی روانشناختی از برازش مطلوبی برخوردار بود (974/0CFI= ، 975/0IFI=، 071/0 RMSEA=). باتوجه به یافته ها می توان گفت که نیازهای اساسی روانشناختی رابطه بین کارکرد خانواده و آشفتگی روانشناختی در دانشجویان را میانجی گری می کنند.
رابطه بین رضایت زناشویی والدین و مشکلات خواب کودکان پیش دبستانی: نقش واسطه ای اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
47 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین رضایت زناشویی والدین و مشکلات خواب کودکان پیش دبستانی با میانجیگری اختلال اضطراب جدایی انجام شد. از بین کودکان 3 تا 6 ساله شهر تبریز تعداد 400کودک(228 پسر ، 172 دختر) پیش دبستانی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله در سال 1400-1401 انتخاب شدند و مادران شان به پرسش نامه سنجش عادات خواب کودکان ، مقیاس سنجش اضطراب جدایی والد - کودک و مقیاس رضایت زناشویی انریچ پاسخ دادند. داده های با استفاده از روش تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری و به وسیله نرم افزار SMARTPLS-3 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها نشان داد که علاوه بر رابطه مستقیم بین رضایت زناشویی والدین با مشکلات خواب کودکان پیش دبستان، رضایت زناشویی با میانجیگری اختلال اضطراب جدایی بر مشکلات خواب کودکان اثرات غیرمستقیم معناداری دارد(در سطح 01/0) بنابراین نتایج حاکی از نقش واسطه ای اختلال اضطراب جدایی در رابطه بین رضایت زناشویی والدین و مشکلات خواب کودک است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت کیفیت روابط زناشویی می تواند نقطه شروع خوبی برای پیشگیری و درمان زودهنگام مشکلات خواب کودکان باشد و افزایش رضایت زناشویی والدین باعث سلامت خواب کودکان خواهد شد که این یافته ها می تواند برای متخصصان حوزه سلامت روان از جمله درمانگران، روان شناسان و مشاوران مفید فایده واقع شود.
اثربخشی درمان پردازش شناختی بر اعتماد بین فردی، بخشش بین فردی و صمیمیت زنان آسیب دیده از ترومای پیمان شکنی همسر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
89 - 103
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان پردازش شناختی بر اعتماد بین فردی، بخشش بین فردی و صمیمیت زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری 2 ماهه همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری را زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر شهر اصفهان که در سال 1399 به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند، تشکیل داده است. پس از غربالگری با مقیاس سنجش اختلال پس از آسیب ویدرز و همکاران (۱۹۹۴)، ۳۰ نفر به صورت نمونه گیری هدفمند غیر تصادفی، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های اعتماد بین فردی رمپل و هولمز، (1986)، بخشش بین فردی احتشام زاده و همکاران، (2011 )، و صمیمیت واکر و تامپسون، (1983) بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان پردازش شناختی (رسیک و همکاران، 2016) قرار گرفت، سپس هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد درمان پردازش شناختی به طور معنی داری موجب افزایش اعتماد بین فردی، بخشش بین فردی و صمیمیت در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر شده است(001/۰P<). میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش در متغیر اعتماد بین فردی (063/6 F=،۰۰۱/۰P<) ، بخشش بین فردی (051/۰F=، ۰۰۱/۰P<) و صمیمیت( 934/۰F=، ۰۰۱/۰P<) بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، بکارگیری درمان پردازش شناختی در بهبود اعتماد بین فردی، بخشش بین فردی و صمیمیت در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر پیشنهاد می شود.
بررسی پدیدارشناختی تحول خانواده در دوران پاندمی کرونا: نمونه موردی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
21 - 37
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده نخستین بستری است که ذخیره واژگانی، اندوخته های فرهنگ و تمدن و ارزش های اخلاقی را به فرد انتقال می دهد. از همین رو خانواده محمل اولیه شکل گیری معنا محسوب می شود، و در خط مقدم وقایع عظیم و تحولات فرهنگی قرار دارد. یکی از مهم ترین وقایع مهم عصر حاضر که همه عرصه های زندگی بشر به ویژه نهاد خانواده را دستخوش تغییر ساخت فراگیری پاندمی کرونا بود. در جریان فراگیری کرونا خانواده ایرانی معنایی متفاوت از چیزی پیدا کرد که طی دهه های قبل صورت بندی شده بود. مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی تحولات معنای خانواده در دوران همه گیری کرونا و تغییرات آن است. روش: ازآن جاکه بررسی کیفی به صورت گسترده و پرداخت آن در مقیاس های کلان ممکن نیست تمرکز مطالعه حاضر به صورت خاص بر شهر تهران متمرکز است. در این مقاله از روش پدیدارشناسی توصیفی (استعلایی) استفاده شده است. نمونه گیری این تحقیق به صورت نظری بوده است بدین صورت که نمونه های این تحقیق 17 خانوار بوده اند که در سال های 1399 تا 1400 از میان خانواده های ساکن مناطق مختلف شهر تهران انتخاب شده اند. روش جمع آوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است و داده ها با روش کدگذاری به شیوه موستاکاس تحلیل شده اند. یافته ها: مبنای تحلیل یافته های کیفی این تحقیق می توان تحول خانواده را در دوران همه گیری کرونا به شرح زیر صورت بندی کرد: بازسازی خانواده (به دو شکل پویا و پذیرا)، آشکارسازی چهره های پنهان خانواده، گسست در میان اعضا، مجازی شدن کاکردهای خانواده، بازاندیشی در ارزشهای خانواده. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که پاندمی کرونا با واداشتن افراد به بازاندیشی عمیق در ساختار، ارزش ها و کاکردخانواده در پی تحول در شبکه روابط، قرنطینه، گسترش استفاده از فضای مجازی، ترس از مرگ و بحرانی شدن زندگی روزمره باعث تغییرات عمیق در مفهوم و عملکرد و انتظارات خانواده شد و تجربه ای متفاوت از زندگی خانوادگی را شکل داد که با افشاگری از موارد نادیده گرفته یا انکار شده درون خانواده بود.
واکاوی آموزش پیش از ازدواج در افراد متقاضی ازدواج: مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : ازدواج به عنوان مهمترین و عالی ترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تایید بوده است.آموزش پیش از ازدواج، از اولویت های اساسی در برنامه های پیشگیری از نابهنجاری های فردی - خانوادگی، کاهش میزان طلاق و افزایش رضایتمندی از زندگی زناشویی است. از این رو هدف پژوهش حاضر واکاوی آموزش پیش از ازدواج در افراد متقاضی ازدواج می باشد. روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و با تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته صورت گرفته است. در این تحقیق از روش نمونه گیری گلوله برفی و غیر تصادفی استفاده شد. بدین منظور و با عنایت به منطق اشباع نظری با 30 نفر از افراد متقاضی ازدواج در فاصله سنی18تا 30 سال مصاحبه انجام گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها منجر به ایجاد یک طبقه اصلی به نام «ضرورت آموزش پیش از ازدواج» گردید که این طبقه از 10 طبقه فرعی شامل «ارتباطات»، «باورها و عقاید مذهبی»، «تعهد »، «گذشت و بخشش»، «مهارت حل تعارض ها/ حل مسأله»، «انصاف»، «مهارت مدیریت منابع مالی»، «عدم دخالت خانواده های اصلی/ اطرافیان»، «داشتن هدف در زندگی» و «اوقات فراغت» تشکیل شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل شده به بسیاری از مراکز آموزشی و درمانی کمک می کند تا با توجه به عوامل شناسایی شده، برنامه های ضروری را در ارتباط با آموزش پیش از ازدواج تدوین کنند. آموزش این عوامل به زوج ها، کمک فراوانی به پیشگیری و جلوگیری از شکست های زندگی و افزایش کیفیت و رضایت در زندگی آینده زناشویی می شود.