مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
سبک های والدینی
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر نوع سبک والدینی در پیش بینی میزان استعداد اعتیاد فرزندان است. به این منظور پژوهش حاضر قصد دارد بررسی کند، آیا سبک های والدینی مختلف به شکل دهی استعداد متفاوت برای اعتیاد در فرزندان می انجامد؟ شرکت کنندگان در پژوهش 304 نفر از دانشجویان دختر و پسر مجرد دانشگاه آزاد اسلامی خوی بودند که دامنه سنی بین 19 تا 26 سال داشتند و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.
ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استعداد اعتیاد- ویراست دانشجویان ASQ-SV و پرسشنامه سبک های والدینی PSQ بود. داده های حاصل از شرکت کنندگان در پژوهش به وسیله رگرسیون چندمتغیری و ضریب همبستگی تفکیکی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند، سبک والدینی مقتدر پدر و مادر رابطه منفی و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد و پیش بینی کننده معکوس و معنا دار آن است. سبک والدینی مستبد پدر و مادر رابطه مثبت و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد و پیش بینی کننده مستقیم و معنا دار آن است. سبک والدینی بی اعتنای پدر و مادر رابطه مثبت و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد. سبک والدینی بی اعتنای مادر پیش بینی کننده مستقیم و معنا دار آن است اما سبک والدینی بی اعتنای پدر پیش بینی کننده معنا دار آن نیست. سبک والدینی آزادگذار پدر و مادر رابطه معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان ندارد. پژوهش حاضر سبک والدینی مقتدر را به عنوان کارآمدترین سبک از نظر کاهش استعداد اعتیاد و سبک های والدینی بی اعتنا و مستبد را به عنوان سبک های ناکارآمد از نظر افزایش استعداد اعتیاد در فرزندان معرفی می نماید و آموزش به والدین را در این زمینه جزء اهداف اصلی برنامه های کاهش تقاضای مصرف مواد می داند.
مدل علی روابط بین شیوه های فرزند پروری، سبک های دلبستگی و خودتنظیمی در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
91-112
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین روابط علی شیوه های فرزندپروری، سبک های دلبستگی و خودتنظیمی در افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی بود. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 449 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از جامعه آماری معتادان مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان ارومیه، انتخاب شدند. پرسش نامه های سبک های والدینی، خودتنظیمی و سبک های دلبستگی اجرا شد. داده های جمع آوری شده با ارائه دو مدل، به روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند . یافته ها : نتایج نشان دادند که در مدل پدران و مادران سبک های والدینی استبدادی و بی اعتنا اثر منفی و سبک های اقتداری و آزادگذار اثر مثبت (0/001>p ) بر خودتنظیمی داشتند. در هر دو مدل سبک های اقتداری و آزادگذار اثر مثبت بر سبک دلبستگی ایمن داشتند (0/001>p ) ؛ اثر سبک استبدادی و بی اعتنا در مدل پدارن بر سبک دلبستگی ایمن معنی دار نبود؛ ولی در مدل مادران اثر منفی داشت (0/05>p )؛ اثر سبک آزادگذار بر سبک دلبستگی ایمن در هر دو مدل منفی، اثر سبک تربیتی بی اعتنا بر سبک ناایمن نیز در هر دو مدل مثبت بود (0/001>p ) ؛ اثر سبک استبدادی در هر دو مدل معنادار نبود. همچنین اثر سبک اقتداری بر سبک ناایمن در مدل پدران منفی (0/001>p ) و در مدل مادران معنادار نبود؛ اثر دلبستگی ناایمن بر خودتنظیمی در هر دو مدل منفی (0/001>p ) و اثر سبک دلبستگی ایمن بر خودتنظیمی در هر دو مدل معنادار نبود. نتیجه گیری: دلبستگی ناایمن میانجی معنادار بین سبک های تربیتی والدین و خودتنظیمی معتادان به دست آمد. سبک های والدینی اقتداری و آزادگذار با کاهش دلبستگی ناایمن در معتادان، موجب افزایش خودتنظیمی در آنان شده و سبک والدینی استبدادی با افزایش دلبستگی ناایمن در معتادان، موجب کاهش خودتنظیمی در آنان می شود.
آمادگی برای خیانت زناشویی: نقش شیوه های تربیتی والدین و الگوهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد این موضوع را بررسی کند که آیا سبک های متفاوت والدینی از طریق ایجاد سبک های مختلف دلبستگی در ایجاد استعداد خیانت زناشویی موثر واقع می شود. شرکت کنندگان در پژوهش 268 نفر از دانشجویان زن و مرد متاهل بودند که دامنه ی سنی بین20 تا 46 سال داشتند و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه های شیوه های تربیتی والدین، سبک های دلبستگی و استعداد خیانت زناشویی بود. داده ها به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، که سبک والدینی اقتداری با ایجاد دلبستگی ایمن در استعداد خیانت زناشویی نقشی ندارد. سبک های والدینی استبدادی، آزادگذار و بی اعتنا از طریق ایجاد دلبستگی ناایمن در استعداد خیانت زناشویی موثر واقع می شوند. پژوهش حاضر با تاکید بر نقش اساسی و بنیادین شیوه های تربیتی والدینی و سبک های دلبستگی در رقم زدن آینده روشن زناشویی فرزندان، فراگیری شیوه تربیتی اقتداری و اصلاح روش های تربیتی مستبدانه، آزادگذار و بی اعتنا را در خانواده ها به والدین توصیه می کند.
اثر سبک های دلبستگی و سبک های والدینی برخودشکوفایی: نقش واسطه ای ویژگی های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۱
136-156
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر سبک های دلبستگی و سبک های والدینی بر خود شکوفایی با میانجی گری ویژگی های شخصیتی بود. شرکت کنندگان در پژوهش شامل 306 نفر(174دختر و132پسر) از دانشجویان کارشناسی ارشد واحد علوم و تحقیقات خوزستان بودند که به روش تصادفی ساده گزینش شدند. ابزارهای اندازه گیری متغیرها، پرسشنامه سبک های دلبستگی سیمپسون(1990)، پرسشنامه سبک های والدینی زینانی(1389)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو- فرم کوتاه (1992) و پرسشنامه خود شکوفایی اهواز(1378) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفت. فرضیه های غیر مستقیم با روش بوت استراپ آزمون شدند. نتایج حاصل از پژوهش، نشان داد الگوی پیشنهادی با انجام اصلاحاتی، برازش خوبی با داده ها دارد. از 17 مسیر مستقیم الگوی پیشنهادی، مسیر سبک والدینی مقتدر به گشودگی تایید نشد و از الگو حذف گردید. نتایج مربوط به تحلیل روابط واسطه ای نشان داد که به جزء 3 مسیر غیر مستقیم (سبک دلبستگی ایمن به خود شکوفایی از طریق وجدانی بودن، سبک دلبستگی نا ایمن به خودشکوفایی از طریق روان رنجور خویی و سبک والدینی مقتدر به خودشکوفایی از طریق وجدانی بودن) دیگر مسیرهای غیر مستقیم معنی دار بودند.
رابطۀ سبک های والدینی و نشانه های افسردگی با میانجی گری انعطاف ناپذیری روان شناختی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
7 - 22
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف تعیین رابطه سبک های والدینی و نشانه های افسردگی با میانجی گری انعطاف ناپذیری روان شناختی نوجوانان انجام شد. روش این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه نوجوانان شهر کرمانشاه تشکیل داد. تعداد 308 نوجوان به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه های افسردگی کواکس، شیوه های فرزند پروری بامریند و اجتناب و همجوشی بودند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد سبک والدینی مقتدرانه دارای اثر مستقیم بر نشانه های افسردگی بود؛ اما سبک های والدینی مستبدانه و سهل گیرانه بر نشانه های افسردگی اثر مستقیم نداشت. سبک های والدینی مستبدانه و سهل گیرانه دارای اثر مستقیم بر انعطاف ناپذیری روان شناختی بود؛ اما سبک والدینی مقتدرانه بر انعطاف ناپذیری روان شناختی اثر مستقیم نداشت. همچنین انعطاف ناپذیری روان شناختی دارای اثر مستقیم بر نشانه های افسردگی بود. نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط سبک های والدینی مستبدانه و سهل گیرانه با میانجی گری انعطاف ناپذیری روان شناختی بر نشانه های افسردگی معنادار بود. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که رابطه بین سبک های والدینی، انعطاف ناپذیری روان شناختی و نشانه های افسردگی در مداخله های مرتبط با سلامت روانی نوجوانان موردتوجه قرار گیرد.
نقش میانجی واکنش های روانی مقاومت و تسلیم در رابطه بین ادراک از سبک های فرزندپروری و پیوند والدینی با رفتار جامعه پسند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
614 - 632
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی واکنش های روانی تسلیم و مقاومت در رابطه بین ادراک از سبک های فرزندپروری و پیوند والدینی با رفتار جامعه پسند انجام شد. روش مطالعه حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر در مقطع دوم دبیرستان در مناطق 2 و 5 شهر تهران، در سال تحصیلی 1401- 1400، تشکیل می دادند، که از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، تعداد 258 نفر انتخاب و وارد تحلیل شدند و پرسش نامه های سبک های فرزندپروری، پیوند والدینی، واکنش روانی و رفتار جامعه پسند را پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داد ه ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد، بین ادراک از سبک های فرزندپروری، پیوند والدینی، واکنش روانی و رفتار جامعه پسند رابطه وجود دارد. به عبارتی، سبک های والدینی مستبد بر روی رفتار جامعه پسند، به طور مستقیم و غیرمستقیم دارای اثرات منفی و معنادار است و با افزایش واکنش روانی ، باعث کاهش رفتار جامعه پسند می شود. سبک والدینی مقتدر و پیوند والدینی به واسطه واکنش روانی، بر رفتار جامعه پسند اثرات غیرمستقیم معنادار می گذارد و با کاهش واکنش روانی باعث افزایش رفتار جامعه پسند می شود. لذا از طریق هدایت سبک های والدینی می توان به منظور ارتقای رفتار جامعه پسند در نوجوانان و کاهش واکنش های روانی در آن ها، که در آینده شان تأثیر بسزایی دارد، اقدام کرد.