فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۰۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع «مصرف گرایی» یکی از ویژگی ها و ترجیحات سبکزندگی غربی است که تحت تأثیر تحولات ناشی از انقلاب صنعتی به ویژه غلبه نظام سرمایه داری متأخر در چند دهه اخیر به ظهور رسیده است. همچنین مصرف گرایی از رهگذر فرآیند جهانی شدن، ارتباطات گسترده جوامع، اشاعه فرهنگی، رسانه های جهان گستر به رویه نسبتا رایج و شایع جامعه جهانی تبدیل شده است.
در تبیین علل و عوامل مؤثر در رواج و نفوذ روزافزون این فرهنگ و نیز پیامدهای فردی و اجتماعی آن تاکنون دیدگاه های مختلفی با رویکردهای روان شناختی، روان کاوی، جامعه شناختی و مطالعات فرهنگی، اقتصادی، ارتباطاتی و الهیاتی عرضه شده است. در این رویکردها، بیش از جنبه های اقتصادی به جنبه های فرهنگی و اجتماعی این پدیده، توجه شده است.
این نوشتار درصدد است که با ارجاع ضمنی به دیدگاه های ارائه شده، جایگاه این رفتار را در سبکزندگی غالب و رایج کنونی، از ابعاد مختلف و با رویکرد غالب مطالعات فرهنگی، تحلیل کند و در پایان به صورت گزاره وار و مختصر به خطوط عام الگوی مصرف از دیدگاه اسلام توجه دهد. روش آن در مقام گردآوری اطلاعات اسنادی و در مقام بررسی آن ها، تفسیری، تعلیلی و تحلیلی است.
مطالعة وضعیت دین ورزی جوانان با تأکید بر دینداری خودمرجع (ارائة یک نظریة زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دینداری در زمانة کنونی متنوع و متکثر شده است. این مطالعه با پذیرفتن این پیش فرض که دینداری به مثابه امری متنوع و متلون، خارج از دوگانة دیندار یا بی دین بودن افراد است، به شناسایی و تفسیر نوع خاصی از دینداری در بین جوانان شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور، با مرور مطالعات پیشین، در چارچوب روش کیفی، رویکرد تفسیری، سنت نظریة زمینه ای و ابزار مصاحبه و در پرتو الهامات نظری زیمل در بحث دینداری های نوگرا، داده های تحقیق جمع آوری شد. نتایج یافته های کیفی تحقیق، بیانگر آن است که می توان با تأکید بر معیار «خودتشخیصی» فرد دیندار به نوعی خاص از دینداری تحت عنوان دینداری «خودمرجع» اشاره کرد. نتایج این مطالعه و بررسی یافته های کیفی همچنین گویای آن است که دینداری جوانان در این سنخ، بدل به امری شخصی، غیرالزام آور، خصوصی، سلیقه ای، گزینشی، مبتنی بر تعقل، خرد فردی و همراه با نپذیرفتن دگرسالاری نهادهای دینی شده است و به سمت امری اقتضایی و لذت گرایانه سیر می کند. همچنین در این مطالعه تلاش شده است تا مدل پارادایمیک اخذشده از داده ها در چارچوب نظریة زمینه ای در قالب شرایطِ علی، زمینه ای، تعاملی و پیامدی، در ارتباط با ظهور و تأثیرات این سنخ دینداری، ترسیم، توصیف و تشریح شود.
تکنولوژی های نوین و علمای حوزه علمیه، مورد مطالعه حوزه علمیه قم تحلیل جامعه شناختی براساس روش نظریه بنیانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله توسعه فناوری در گرو شناخت فناوری از یک سو و شناخت جامعه از سوی دیگر است. بی شک شناخت جامعه در گرو شناخت افکار، عقاید و رویکردهای نخبگان آن جامعه است. این رویکردها قانونمندی هایی را در جامعه به وجود می آورد که می تواند دلایل موفقیت یا ناکامی دستیابی به فناوری و انتقال آن را مشخص کند. در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی رویکردهای متفاوتی نسبت به فناوری وجود داشته است. این تحقیق قصد دارد تا در چارچوب مطالعات جامعه شناختی توسعه و استفاده از روش کیفی نظریه بنیانی،[1] به نظریات علما و اندیشمندان حوزه علمیه قم در خصوص پیشرفت فناوری های نوین دست یابد. بدین منظور برای گردآوری داده ها از تکنیک هایی مانند مصاحبه و بررسی اسناد و مدارک بهره گرفته شده است. براساس داده های به دست آمده چهار رویکرد نسبت به پیشرفت فناوری های نوین در بین علمای حوزه علمیه قم وجود دارد. این چهار رهیافت کلی عبارتند از: 1. رویکرد ضرورت ابزاری و محدودیت فناوری؛ 2. رویکرد ضرورت ابزاری و آگاهی رسانی؛ 3. رویکرد تعریف نرم افزاری و بدبینانه؛ 4. رویکرد ابزار توسعه مهارت و معرفت علمی. این چهار رویکرد پس از تحلیل نهایی به دو رویکرد کلی خوشبینانه و بدبینانه به فناوری تحویل گردید. در پایان نیز رهیافت فناوری مناسب به عنوان رهیافت مختار محقق بیان می شود.
مطالعه نقش مداخله گرایانه سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی در تأثیرگذاری فرآیند جامعه پذیری بر دین داری؛ مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین داری پدیده ای است که از همان ابتدای پیدایش انسان ها در روند تحول جوامع تأثیرگذار بوده است و به موضوعی اساسی و مهم در روند زندگی افراد تبدیل شده است. امروزه نیز دین داری به عنوان عاملی مؤثر در جنبه های مختلف زندگی شناخته شده است لذا مقاله حاضر در نظر دارد آن را با توجه به فرآیند جامعه پذیری افراد و همچنین بررسی نقش عوامل اجتماعی و روان شناختی در این ارتباط به بررسی میزان دین داری بپردازد. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در تمامی مقاطع در سال تحصیلی 93-92 تشکیل می دهد که از بین آن ها، 402 نفر با استفاده از نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب، و داده ها جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آنالیز واریانس و آزمون تی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بین سرمایه اجتماعی، سرمایه روان شناختی و جامعه پذیری با دین داری دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ یعنی با افزایش هر یک از متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه روان شناختی و جامعه پذیری می توان به افزایش میزان دین داری دانشجویان کمک نمود. علاوه بر این، نتایج بیانگر وجود ارتباط مثبت و معنی داری بین ابعاد دین داری (تجربی، مناسکی و پیامدی) و ابعاد متغیرهای سرمایه اجتماعی و روان شناختی بود. نتایج تحقیق همچنین میانگین نمره دانشجویان را برای دین داری، متوسط رو به بالا ارزیابی نمود. بعد تجربی بیشترین میانگین را در بین ابعاد دین داری به خود اختصاص داده است. همچنین بر اساس نتایج تحقیق، دین داری بیشتر از همه از متغیر سرمایه اجتماعی متأثر است. بعد از آن نیز متغیرهای جامعه پذیری و سرمایه روان شناختی به ترتیب بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته دارند. نتیجه تحلیل مسیر صورت گرفته نیز نشان داد که متغیر جامعه پذیری به صورت مستقیم 18/0 درصد بر متغیر وابسته و از طریق سازه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی 14/0 درصد و در کل نیز حدود 32/0 درصد بر میزان دین داری تأثیر گذاشته است. این نتایج همچنین بیانگر تأثیر مستقیم 40/0 درصدی متغیر سرمایه اجتماعی و 09/0 درصدی متغیر سرمایه روان شناختی بر میزان دین داری بوده است.
بازنمایی شیطان در رسانه ملّی براساس آموزه های اسلامی (موردکاوی: سریالهای اغماء و اویک فرشته بود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیما و شخصیت شیطان به عنوان موجودی که از جانب پرودگار رانده شده است، همواره بحث برانگیز بوده است. شیطان در برابر پروردگار سوگند یاد کرده است که همواره تلاش خواهد کرد انسان ها را از صراط مستقیم دور سازد و آنها را به سمت خود یعنی به سوی کفر و شرک به پرودگار هدایت کند. قرآن کریم همواره انسان را از فریب و شیطان برحذر داشته است. با توجه به تأکیدات قرآن کریم و منابع دیگر همچون احادیث و روایات، شخصیت شیطان برای مسلمانان و مؤمنان منفور است. سینما و تلویزیون به عنوان مهمترین و پرمخاطب ترین رسانه جهانی، سعی در بازنمایی و مصور کردن دنیای نامرئی و ماورایی داشته اند. زیرا نه تنها برای انسان پرسش برانگیز است، بلکه بازنمایی چنین موجودات و جهانی، انسان را در شناخت و درک آنها یاری می دهد. اما بدون تردید این بازنمایی باید قبل از هر چیز بر آموزه های اسلامی تکیه کند. سریال تلویزیونیاغماء و او یک فرشته بود، که توسط رسانه ملّی تولید و پخش شده اند، ابلیس را به تصویر کشیده اند. پژوهش حاضر تلاش دارد به روش کیفی و توصیفی، ابتدا سیما و جایگاه ابلیس را در جهان مورد واکاوی قرار دهد و سپس با تحلیل موضوعی این دو سریال تلویزیونی به چگونگی بازنمایی ابلیس در رسانه بپردازد.
بررسی تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین بر دین داری فرزندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی تأثیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین بر میزان و ابعاد دین داری فرزندان تدوین، و در آن از روش پیمایش، با جمعیت نمونه 339 نفری از میان دانش آموزانِ مقطع پیش دانشگاهی شهر شیراز استفاده شده است. روایی و پایایی پرسش نامه توسط اعتبار صوری و آلفای کرونباخ (71/0) مورد سنجش قرار گرفته است. تحلیل و بررسی یافته ها نشان می دهد که میزان دینداری پاسخ گویان در ابعاد مختلف اعتقادی، ایمانی، اخلاقی، عبادی و تکلیفی متمایز است. میان تحصیلات والدین و میزان دینداری فرزندان رابطة معناداری وجود دارد. با افزایش درآمد والدین، میزان دینداری فرزندان کاهش می یابد. نوع دینداری فرزندان در پایگاه های اقتصادی- اجتماعی مختلف والدین، متمایز است؛ به این معنا که در هر سطح از پایگاه اقتصادی- اجتماعی، بُعد خاصی از دینداری حاکم است؛ با افزایش پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین، میزان دینداری فرزندان نیز کاهش می یابد.
الگوی مفهومی سطوح تأثیرگذاری آموزه های اسلامی بر خط مشی گذاری فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خط مشی فرهنگی نوعی خط مشی عمومی است که عرصة فرهنگ را در کانون توجه خود دارد. رابطة وثیق دین و فرهنگ به ویژه نقش جهت دهنده ای که آموزه های دینی در قبال فرهنگ دارند، ضرورت مطالعة تأثیرگذاری نظام مند این آموزه ها بر خط مشی گذاری فرهنگی را دوچندان می کند. در این مقاله پس از بررسی اجمالی تعاریف و ویژگی های خط مشی عمومی و فرهنگ، به منزلة دو مقوم اصلی خط مشی فرهنگی، به تعریف و خاستگاه خط مشی فرهنگی در ساحت نظری و عملی و نسبت دین و فرهنگ اجمالاً اشاره، و سپس با استفاده از ساده سازی مقولة پیچیدة خط مشی گذاری فرهنگی، سه سطح از تأثیرگذاری آموزه های اسلامی در خط مشی گذاری معرفی و تحلیل شده است. در سطح نخست، تعالیم دینی در مرحلة ارزیابی و انتخاب خط مشی از میان پیشنهادها و گزینه های موجود به کمک خط مشی گذاران می آیند. در سطح دوم تعالیم دینی به مثابه گنجینه ای غنی از معارف به منزلة منبع استخراج گزینه ها و ساخت خط مشی ها به کار می روند. در سطح سوم که عمیق ترین سطح در این الگوست، اساساً خود مسئله از منظر آموزه های دینی واکاوی می شود تا وقت و هزینة خط مشی گذاران صرف مسائل دارای اهمیت و اولویت شود. در پایان به نهادهای متولی خط مشی گذاری فرهنگی به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد شده فرایند جاری خط مشی گذاری خود را با این الگوی سه سطحی مقایسه کنند و در صورت نیاز سطح بهره مندی از آموزه های دینی را ارتقا دهند.
بررسی مقایسه ای میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی و رابطه ی آن با میزان دینداری (مطالعه زنان و مردان بالای 20 سال منطقه 6 تهران در سال 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش به دست آوردن توصیف نسبتاً دقیقی از وضعیت پذیرش کلیشه های جنسیتی بین زنان و مردان و مقایسه ی این دو گروه است. هم چنین، در سطح تبیین به دنبال بررسی رابطه بین عوامل اجتماعی- فرهنگی (جنسیت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده، میزان تحصیلات و وضعیت تأهل) و میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی می باشد. بررسی رابطه بین میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی افراد و میزان دین داری آن ها از دیگر اهداف این پژوهش بوده است. نظریه های مورد استفاده در این مقاله عبارت اند از: نظریه طرح واره جنسیتی، نظریه کلیشه های جنسیتی آندره میشل، نظریه جامعه پذیری جنسیت، نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه نقش و نظریه دین و کارکردهای آن. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش می باشد. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه و روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده است. جمعیت آماری این تحقیق را زنان و مردان بالای 20 سال منطقه 6 تهران تشکیل می دهند. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. یافته های پژوهش، گویای تفاوت جنسیتی معناداری در میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی بوده است. هم چنین رابطه ی معناداری بین متغیر میزان تحصیلات با میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی دیده شد؛ اما بین وضعیت تأهل و پایگاه اجتماعی-اقتصادی پاسخ گویان با میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی آن ها ارتباط معناداری یافت نشد. هم چنین یافته های تحقیق، گویای رابطه ی معنادار بین میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی و میزان دین داری افراد است. بر اساس یافته ها می توان 8 درصد از نوسان های نگرش افراد به کلیشه های جنسیتی را بر اساس میزان دین داری آن ها تبیین کرد.
معرفی کتاب: سبک زندگی رضوی/ نویسنده: محمدتقی فعالی
حوزههای تخصصی:
بررسی فقهی حق بر محیط زیست با تأکید بر منفعت جمعی و مسئولیت همگانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بحث در زمینه"" حق بر محیط زیست در فقه ""، از جمله مباحث بنیادی و پایه ای در استنباط است که شناخت لازم نسبت به آن مبنای بسیاری از احکام و فتوا و قوانین مستنبط از ادله در خصوص نحوه بهره برداری از محیط زیست قرار می گیرد، این بحث نو پیدایی است که تاکنون در فقه امامیه بطور جدی بحث نشده، آنچه در این مقاله بررسی می شود؛ گام جدید جهت قراردادن محیط زیست در قالب یک حق از حقوق نسل سوم که یک منفعت جمعی و حق جمعی و عمومی است؛ این واژه را از نسل سوم حقوق بشر در حقوق بین الملل به امانت گرفته ایم و به دنبال آن در فقه امامیه هستیم که چگونه به حق بر محیط زیست باید رسید. قاعدتاً برای اثبات این حق باید به ادله و منابع و مبانی و اهداف و ضمانت اجرایی این حق در فقه امامیه بپردازیم چرا که این حق، یک حق حقوقی است نه یک حق اخلاقی، یافته مقاله این است که؛ آموزه های فقه امامیه در حق بر محیط زیست توان حق انگاری محیط زیست را دارد وقتی سخن از حق است؛ دیگر مثل حق نسل اول و دوم نیست که یک طرف محق و طرف دیگر مکلف، یک طرف بدهکار و طرف دیگر طلبکار باشد، بلکه حق بر محیط زیست در فقه امامیه یعنی؛ تحقق یک مسئولیت جمعی وحقوقی است نه مسئولیت اخلاقی؛ سخن از حلال و حرام بودن، مجازات کردن ومجازات داشتن متعدیان و متجاوزان به محیط زیست است. بنابراین با توجه به محق و مکلف بودن انسان، امانت الهی (تعهد، تکلیف و ولایت الهی) و حق جمعی بودن محیط زیست، منفعت جمعی و اینکه سود و زیان این حق متوجه جامعه بشری است؛ حقی است عمومی که در قالب امر به معرف و نهی از منکر به عنوان یک فریضه همگانی بالاترین ضمانت اجرایی شکل گیری مسئولیت مشترک است؛ علاوه بر ضمانت اجرایی بیرونی، ضمانت اجرایی درونی منبعث از حق حقوقی است و شخص خاطی و ظالم، ضامن و پاسخگو و مستوجب مجازات گردد.
بررسی رابطة فرایند جهانی شدن فرهنگی و هویت مذهبی در ایران (مطالعة موردی گروه های قومی لُر شهر نورآباد ممسنی و عرب شهر کنگان و توابع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ و ارتقای هویت مذهبی از دغدغه های جامعة مذهبی ایران است. فرایند جهانی شدن در چند دهة گذشته ابعاد مختلف حیات فردی و اجتماعی ایرانیان را تحت تأثیر قرار داده است. این مطالعه تأثیر فرایند جهانی شدن فرهنگی را بر هویت مذهبی دو گروه قومی لُر ساکن شهر نورآباد ممسنی و عرب ساکن شهر کنگان و توابع مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا تحقیقات پیشین مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از چارچوب نظر ی مبتنی بر نظریة گیدنز شش فرضیه مطرح شد. نمونة مورد مطالعه 770 نفر از اهالی 15 تا 64 سالة ساکن این دو شهر بودند که به شیوة نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، ده سبک زندگی در شهر شیراز یافت شد که بر اساس ماهیت متغیرها نام گذاری شدند. یافته های تحقیق نشان داد که بین دو گروه قومی لُر و عرب مورد مطالعه، تفاوت معنی داری از حیث هویت مذهبی وجود داشته است. همچنین نتایج حاصل از تکنیک رگرسیون چندمتغیره، نشان دهندة آن است که به ترتیب متغیرهای سبک مذهبی، سبک علمی آموزشی، بازاندیشی، سبک ورزشی، آگاهی از جهانی شدن، سبک مشارکت فرهنگی، سبک موبایلی بر روی هم 7/36 درصد تغییرات را متغیر هویت مذهبی را تبیین کرده اند.
نسبت دین و فرهنگ از منظر استاد مرتضی مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ از منظر استاد مطهری، در یک معنای خاص، به معنای اندوخته های معنوی اسلام است و نسبت با اسلام، که دینی فرهنگ ساز است، ذیل دین قرار می گیرد. اما فرهنگ در یک معنای عام، به عنوان بعد معنوی تمدن و با رویکردی انسان شناسانه، مجموعه اندوخته های معنوی یک ملت و جامعه است که دارای تعاملی دو سویه با دین است؛ تعاملی که مبتنی بر حقیقت و حقیقت جویی است. بر اساس این تعامل دو سویه، دین با تأیید مقوله هایی از فرهنگ های مختلف، فرآورده های صحیح و حقیقی را تغذیه می کند و چون خود نیز شعار هایش مبنی بر حقیقت است و نسبت به رنگ و نژاد و طبقه، بی رنگ و «لابشرط» است، اقوام و ملیت های مختلف بر اساس حقیقت جویی به استقبال معرفتی آن می روند. انسان شناسی مبتنی بر نظریة فطرت حقیقت جویانه، جامعه شناسی مبتنی بر نوع واحد جوامع، معرفت شناسی مبتنی بر ادراکات حقیقی و مطلق نیز مبانی این دیالوگ را تبیین می کنند. دین اسلام، دین حیات و زندگی است. بر اساس این حیات، دارای دانایی و توانایی است که مدار جذب و دفع فرهنگی اسلام را شکل می دهند. تقسیم فرهنگ به والا و عامیانه، بی مکانی و بی زمانی حقایق دینی، نخبه گرایی فرهنگی، نگاه مثبت به نقش مردم در مخاطب شناسی و فضای باز فرهنگی از دیگر ویژگی های اندیشه فرهنگی استاد مطهری است.
فطرت گرایی و اقتضائات آن در نظام هنجاری اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مبنای این اصل که دین دارای نظام هنجاری اخلاقی و حقوقی است و هیچ ساحتی از ساحات فردی و اجتماعی را فروگذار نکرده و دارای منطق و چارچوب نظری محکم عقلانی و فطری است؛ تلاش شده به اقتضائات این برداشت توجه شود. بر مدار این نگرش بحث دو گانه انگاری عاملیت−ساخت با ورود بحث حق الناس و حق اﷲ و در پی آن محبت و عدالت توجیه می یابد و نمود فطرت در دانسته ها و خواسته ها بحث عقل و محبت را رسمیت بخشیده و حرکت مدرج بر پایه نیازهای اساسی و پایه ای را اجتناب ناپذیر می کند. برای وصول به مطلوب در این مقال از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای متون دینی و اندیشه شناسی بهره برده شده است.
دو گونه طبقه بندی علوم در نگاه اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در میان مسلمانان اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا، یکی از مهم ترین گروه هایی هستند که به موضوع طبقه بندی علوم توجه ویژه داشتند. هدف اخوان الصفا، ایجاد تحول فکری و بنیادی در جامعه بود تا از آن طریق، انسان ها را به سعادت برسانند. از این گروه بیش از پنجاه رساله در زمینه های گوناگون دانش و فرهنگ به جای مانده است که نمایانگر سهم قابل توجه ایشان در رشد و شکوفایی فرهنگ اسلامی باشد. چینش موضوعات و تربیب این رسائل که شباهت بسیارى به یک دایرة المعارف فلسفی- علمى دارد، یکی از مهم ترین منابع برای استخراج طبقه بندی مطلوب علوم از نگاه اخوان الصفا است. در کنار این طبقه بندی که بر اساس ماهیت سلسله مراتبی علوم به سامان آمده، در رساله هفتم این مجموعه رسائل و ذیل رساله «فی الصنائع العلمیه و الغرض منها»، طبقه بندی دیگری از علوم مطرح شده که با طبقه بندی به دست آمده از ترتیب رساله ها تفاوت فراوانی دارد. این مقاله می کوشد ضمن شرح دوگانگی این دو طبقه بندی، به تبیین دیدگاه و نقش اخوان الصفا در دسته بندی علوم اسلامی بپردازد.
اصول و روش های تعامل با دیگری: برگرفته از مبانی انسان شناختی مکتب اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاپ شدن نوحه؛ ابزار نرم تقدس زدایی از عزاداری ( تحلیل تقارن محتوای نوحه پاپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل زیادی در پاپ شدن نوحه دخالت دارند اما دو عامل از سایر عوامل مهم ترند؛ اولین عامل استفاده از موسیقی پاپ غربی در اجرای نوحه یعنی تغییر ریتم نوحه از ماژور به مینور است؛ این امر به معنای استفاده از اشعار و آهنگ هایی با ریتم تند و ضربی در اجرای نوحه هاست که نوحه را هیجانی می نماید در حالی که در نوحه سنتی ایرانی ریتم نوحه ماژور بود و از اشعار و آهنگ هایی با ریتم کند و آرام استفاده می شود که نوحه را دلنشین تر و حزین تر می نماید. دومین عامل استفاده از اصطلاحات خاص غیر دینی با سبک محاوره ای به مثابه آزاد نمودن عزاداری از تقیدات مذهبی است. هر دو عامل مذکور در سال های اخیر با هوشمندی خاصی از طریق قدرت نرم بر عزاداران اعمال شده است و عزاداران بی آنکه خود بدانند در دامن فرهنگ غربی افتاده اند. در مقاله حاضر تأثیر موسیقی پاپ به عنوان یکی از نمادهای قدرت نرم غربی در میزان پاپ نمودن نوحه و تقدس زدایی از آن بررسی شده است. 200 کلیپ (فارسی و ترکی) که در فاصله سال های 1382 تا 1392 اجرا شده بودند با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمی بررسی گردید. این کلیپ ها با استفاده از روش تحلیل احتمال وقوع از جنبه تقارن در مفاهیم؛ آموزه های دینی، آموزه های اخلاقی، آموزه های معرفتی، عبارات عاطفی احساسی، عبارات سخیف، عبارات سلطنتی، عبارات موهوم، ریتم نوحه، عبارات مرتبط با تحریف تاریخی بررسی شده، از طریق آزمون خی دو تقارن مفاهیم فوق اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان دادند؛ اولاً تقارن معنی داری بین مفاهیم مرتبط با نوحه عاری از تقدس در بین نمونه های آماری هر دو زبان مورد مطالعه وجود دارد که این امر نشانگر فاصله گرفتن نوحه از متن مذهبی و تقدس زدایی از نوحه است. ثانیاً همگرایی در بین نوحه های فارسی و ترکی در زمینه تقدس زدایی مشاهده شد.
بررسی تطبیقی توسعه انسانی رایج با آموزه های اسلامی و ارائه الگوی جایگزین (رویکرد اقتصادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های توسعه انسانی مبتنی بر نگاه سکولاری و انسان محوری، مدعی هستند که برای تحول اجتماعی و اقتصادی جامعه انسانی ارائه شده اند. اما موفقیّت چندانی به لحاظ نظری و اجرایی نداشته اند. مشکل اصلی این نظریه ها آن است که به عامل اصلی تحول توسعه که انسان باشد ناظر نیستند. تمام این نظریه ها در چارچوب سرمایه سالاری نظام اقتصادی سرمایه داری سکولار، ارائه و پیگیری می شوند. این جریان هرگز قادر نیست، نقش اصلی را در فرآیند توسعه به انسان بدهد. امّا بر پایه مبانی هستی شناختی نظام اقتصادی اسلام، ضمن این که سرمایه و صاحب سرمایه، نقش مناسبی در فرآیند تحقق جامعه پیشرفته اسلامی دارد، به انسان به عنوان عامل اصلی بسترساز تحقق پیشرفت اقتصادی جامعه اسلامی، نقش اساسی داده می شود و با ارائه و اجرای مدل های مردم سالاری اقتصادی، انسان ها در فرآیند اقتصادی به سمت انسان موردنظر اسلام، متحول شده و به وسیله چنین انسان هایی جامعه مطلوب پیشرفته اقتصادی از منظر اسلام، دست یافتنی می شود. ظرفیت مدل های مردم سالاری اقتصادی برای تحقق جامعه پیشرفته اقتصادی یکسان نیستند؛ بنابراین، هر مدلی دارای ظرفیت بیشتری باشد، در اولویت قرار می گیرد.