فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the effect of students' attitudes toward entrepreneurship education and entrepreneurial environment on entrepreneurial intention with respect to the moderating role of gender and family background. Methodology: The present research was applied in terms of purpose and quantitative research in terms of data collection. The statistical population included all business management students of Islamic Azad University, Tehran Branch of Science and Research, who have taken entrepreneurship courses as part of their curriculum. To determine the sample size, stratified random sampling was used and 297 people were selected using Morgan table. The data collection tool was the Jena Standard Questionnaire (2020) based on a 5-item scale. The validity of the questionnaire was confirmed in terms of form and content by several experts, the validity was confirmed by calculating the trough and the validity of the questionnaire was confirmed by calculating the square root of the AVE. The reliability of the questionnaire was obtained through Cronbachs alpha for the whole questionnaire of 0.968.for data analysis, Cronbach's alpha tests, orthodontics (AVE), AVE root matrix, Kolmogrofs-Smirnov, confirmatory factor analysis and t-test bootstrap approach were used. Findings: The results showed that each of the components of attitude (emotional, behavioral and cognitive) and entrepreneurial environment has a significant effect on entrepreneurial intention. Discussion: This study also confirmed the effect of control groups (gender and family history of the entrepreneur) on the relationship between entrepreneurial attitude and intention.
انتزاع قدرت های پادشاه و شکل گیری مشروطیت در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از مشروطیت پرسش از چیستی و چرایی وقوع آن شاید مکررترین پرسش نظریه پردازان و متفکرانی بوده است که درباره تاریخ ایران معاصر اندیشیده اند. اما در بسیاری از موارد تفاسیر و تبیین هایی که ارائه شده به نحوی شرق شناسانه بوده اند. از طرف دیگر در این تبیین ها انقلاب مشروطه به مثابه یک رویداد آن قدر برجسته شده است که در پرداختن نظریه درباره تاریخ ایران به عنوان نقطه فارق تاریخ ایران را به پیش و پس از خود تقسیم می کند. به این ترتیب تاریخ ایران تبدیل شده است به تاریخ استبداد؛ ولی این قضاوت از بالای قله انقلاب مشروطه به دست آمده است. با تقلیل گرایی هایی که در این نگاه با ساخته شدن کلیت یکپارچه از تاریخ صورت می گیرد، در عمل وظیفه بررسی علمی کنار گذاشته می شود، زیرا تکلیف گذشته با تفسیر آن به عنوان تاریخ استبداد روشن شده است می شود . مقاله حاضر می کوشد از رهگذر مرور انتقادی نظرات همایون کاتوزیان و جان فوران به عنوان به جای تبیین مشروطیت به عنوان انقلابی علیه استبداد و وابستگی ، با کمک گرفتن از بینش های نظری وبر و دورکیم آن را به مثابه فرآیند تحولی تدریجی ببیند که زمینه های تکوین آن را در تحولات قرن نوزده می توان پی گرفت. البته ابداً ادعای ارائه مدل و نظریه در کار نیست، بلکه تلاشی است برای اندیشیدن جامعه شناسانه درباره مشروطیت؛ تأمل درباره آن به عنوان فرآیند، محصول تحولات تدریجی طولانی مدت در جریان ها، نهادها و نیروهای اجتماعی در عرصه داخلی و تغییرات در نظام جهانی.
نظام نامه انتخابات و انتخابات نخستین دوره مجلس شورای ملی در آذربایجان(1285ش./1324ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلافاصله بعد از صدور فرمان مشروطیت ، نظام نامه انتخاباتی به عنوان سازوکار و شیوه نامه چگونگی نخستین انتخابات مجلس شورای ملی تدوین و تصویب گشت. براساس این نظام نامه انتخابات صنفی و طبقاتی بود. صنفی بودن انتخابات با نقشی که طبقات مختلف در به ثمر رسیدن انقلاب مشروطیت ایفا کرده بودند ربط وثیقی داشت.با وجود انتقاداتی که به نظام نامه وارد بود،به عنوان نخستین تجربه در مسیر دموکراسی این نظام نامه راه مشارکت سیاسی را باز کرد. بعد از تهران، دومین شهری که به انتخابات دست زد ، تبریز بود. نهادهای مردمی و مدنی تبریز عهده دار برگزاری این انتخابات شدند و با وجود برخی اشکالات و ابهامات، انتخابات اولین دوره مجلس شورای ملی در آذربایجان، تجربه قابل دفاع ، پیشروانه و راهگشایی در تحقق مشارکت عمومی وحق تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی تلقی می شود. این پژوهش، نظام نامه انتخابات و جریان انتخابات آذربایجان را به عنوان مسئله ای محوری در تجربه ی نخستینِ دموکراسی در ایران و آذربایجان با اتکا به منابع اصیل مورد بررسی قرار داده است.
بررسی روند تحولات سیاست گذاری و نهادی مربوط به کودکان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۵
39 - 83
حوزههای تخصصی:
کودکان یکی از گروه های هدف نظام سیاست گذاری اجتماعی در ایران هستند که جایگاه رفاهی آن ها تا به امروز محل مناقشه بوده است. بررسی روند تاریخی سیاست های اجتماعی معطوف به کودکان در ایران می تواند نقشی در شناخت مشکلات مبتلابه این حوزه و به تبع آن کاهش آن ها داشته باشد. این پژوهش به بررسی تحولات قانون گذاری و نهادی مربوط به کودکان از زمان شکل گیری پارلمان در ایران می پردازد. روش انجام پژوهش از نوع اسنادی- تاریخی است. در این راستا، به بررسی قوانین و برنامه های اجتماع و رویکردهای کلی هر سه دوره ی تاریخی به کودکی پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که پهلوی اول مواجهه با کودکان را عموماً از زاویه ی دولت- ملت سازی و نقش آن ها در این زمینه مورد بررسی قرار داد و اگرچه اقداماتی برای حمایت از کودکان انجام شد اما دولت سعی داشت که عمدتاً نیازهای کودکان در قالب خیریه ها و امور وقفی پاسخ داده شوند. در دوران پهلوی دوم، تلاش ها در این زمینه به تدریج شکل سازمان یافته تر و رسمی تر، عموماً در قالب سایر نهادها مانند خانواده به خود گرفت. در دوران جمهوری اسلامی ایران، کودک و کودکی محل توجه بیشتر و جامع تری از قانون اساسی گرفته تا سایر قوانین قرار گرفته، با این حال، تنش های بین رویکردهای سنتی یا دینی و رویکردهای مدرن، تعیین کننده ی ماهیت اغلب سیاست-های معطوف به کودکی است که در بسیاری موارد منجر به محروم شدن کودکان از بسیاری حمایت ها شده است.
ملاک های انتخاب زوج برای روابط کوتاه مدت و بلندمدت: نقش جنسیت و رابطه های قبلی با جنس مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین تصمیم های افراد در طول زندگی، تصمیم گیری درباره انتخاب همسر است؛ بنابراین برای پیشگیری از فرسودگی زناشویی، توجه جدی به ملاک های انتخاب همسر قبل از ازدواج، ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش، بررسی ملاک های انتخاب همسر و ملاک های انتخاب دوست جنس مخالف و مقایسه ملاک های انتخاب شریک در افراد دارای تجربه دوستی و بدون تجربه دوستی با جنس مخالف بود. نمونه پژوهش شامل 486 نفر بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای از میان دانشجویان انتخاب شدند و پرسش نامه اولویت بخشی ملاک های همسرگزینی را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد در هر دو جنس، 5 ملاک عشق و علاقه، عفت و پاکدامنی، مسئولیت پذیری، سلامت روانی و توانایی تصمیم گیری، بیشترین اهمیت و 5 ملاک درآمد، سن، تناسب موقعیت اجتماعی، تحصیلات و قومیت یکسان، کمترین اهمیت را داشتند. همچنین میانگین ملاک ها برای انتخاب شریک از منظر افراد دارای تجربه دوستی با جنس مخالف در هر دو جنس، بیشتر از افراد بدون تجربه دوستی است که نشان می دهد افراد دارای تجربه دوستی، دقیق تر و سخت گیرانه تر از افراد بدون تجربه دوستی در انتخاب شریک عمل می کنند.
فرض ها و استانداردهای ایرانیان درباره ازدواج و روابط زناشویی: تحلیل کیفی ضرب المثل های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۳
294 - 314
حوزههای تخصصی:
فرض ها و استانداردها در تعیین رضایت همسران از زندگی زناشویی نقش مهمی دارند و هر دو تحت تاثیر فرهنگ هستند. لازم است متخصصان خانواده، برای درک بهتر مراجعان و ارایه خدمات بهتر، از تاثیراتی فرهنگ بر شناخت های آنها مطلع باشند. مطالعه ضرب المثل ها در هر زبان می تواند تصویر نسبتا دقیقی از نگرش ها و اعتقادات افراد متعلق به آن بافت فرهنگی نسبت به موضوعات مختلف ارایه کند. بنابراین در این پژوهش با استخراج کلیه ضرب المثل های ایرانی دارای کلیدواژه های مرتبط (زن، شوهر، همسر، ازدواج) و تحلیل تماتیک آنها سعی شد که فرض ها و استانداردهای مربوط به نقش های زن، شوهر و رابطه زناشویی استخراج گردد. سه تم اصلی و یک تم کلی استخراج گردید. بر اساس نتایج، استانداردهای موجود برای زنان هنگام ازدواج متعددتر و سخت گیرانه تر از استانداردهای مربوط به شوهران است. رابطه زناشویی نیز به عنوان یک رابطه بسیار مهم، مقدر و پرتعارض به تصویر کشیده شده است که در آن تعارضات مکرر و اجتناب ناپذیر و غیرقابل حل وجود دارد که باعث می شود در دراز مدت تلخ و خسته کننده به نظر برسد. استانداردهای استخراج شده نشان می دهد که در زندگی زناشویی از زن و شوهر انتظار می رود نقش های مکمل هم را ایفا می کنند و مردان بر زنان سلطه داشته باشند.
الگوی رابطه دین و دولت در ایران عهد آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
122 - 145
حوزههای تخصصی:
دولت آل بویه به دلیل تقید به آیین تشیع و نگاه مداراگرایانه نسبت به دیگر ادیان جامعه از جایگاه ویژه در تاریخ اجتماعی ایران برخوردار است. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که «الگوی تاریخی رابطه دین و دولت در ایران عهد آل بویه از چه منطق نظری پیروی می کند؟». در راستای این هدف، از روش مطالعه موردی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی برای تطبیق الگوی مبتنی بر تجربه تاریخی با الگوهایی نظری طراحی شده ای استفاده می شود که شامل شش وجه قیصرپاپیسم، پاپ قیصریسم، دولت سالاری، روحانی سالاری، سکولاریسم و لائیسیسم است. با نمایش مصادیق واقعی هر یک از الگوهای نظری در دوره فرمان روایی حکم رانان آل بویه، سه دوره تهاجم، توازن و تدافع استنتاج شد که طی آن در دوره تهاجم شاهد تأسیس الگوی دولت سالاری، دوره توازن شاهد تثبیت الگوی دولت سالاری و دوره تدافع شاهد گذار از الگوی دولت سالاری به الگوی روحانی سالاری هستیم.
نقش رسانه ها در بروز پرخاشگری مسابقات ورزشی فوتبال
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نقش رسانه ها در بروز پرخاشگری مسابقات ورزشی فوتبال به منظور بررسی نقش های متفاوت رسانه ها در بروز غوغاگری و اوباشگری در ورزشگاه های ایران در طول سال های اخیر است که صدمات زیادی بر پیکره فیزیکی ورزشگاه های ایران و پیکره روحی و اجتماعی اقشار ورزش دوست و جوانان وارد ساخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نقطه نظر روش گردآوری داده ها، یک روش کمی با تکنیک پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه تماشاگران و هواداران تیم های ورزشی و حجم نمونه در چهار ورزشگاه آزادی، پاس قوامین، شهدای شهر قدس و تختی براساس جدول مورگان 384 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و البته برای جلوگیری از ریزش پاسخگویان 15 درصد به این حجم اضافه شد که تعداد کل به 441 نفر ارتقا یافت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که قبل از اجرا اعتبار و پایایی آن (با احتساب ضریب آلفای 81/0) مورد تایید قرار گرفت. در نهایت داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری spss و آزمون های مقایسه میانگین ها؛ تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به مقدار آزمون های تی یک متغیره و نتایج این آزمون ها که موید این واقعیت است که کلیه مولفه های رسانه ای تاثیرگذار در بروز پرخاشگری در فوتبال با اطمینان بیش از 99 درصد معنی دار بوده و می توانند با روش های گوناگونی در بروز اوباشگری و خشونت طلبی در فوتبال موثر باشند. به ویژه باید به نقش پخش گزارش ها از طریق ماهواره ها اشاره کرد که در گرایش تماشاگران فوتبال به خشونت و اوباشگری بسیار موثر هستند.
نقش اعتماد و مشارکت در کنترل سازنده حوزه ورزش ایران
حوزههای تخصصی:
محیط و ادبیات ورزشی ایران از نشانه هایی از ابهام، التهاب و خشونت مرحله ای برخوردار است. خشونت در حوزه ورزش، اعتبار ایران را در حوزه های بین المللی کاهش داده است. بسیاری از شهروندان تمایلی به حضور در ورزشگاه نداشته و یا به فرزندان خود اجازه حضور در فضای رقابت های ورزشی را نمی دهند. این موضوع مربوط به چگونگی مشارکت زنان در ورزشگاه ها و علل اعمال محدودیت در ارتباط با حضور زنان در ورزشگاه براساس فقدان نشانه های ایمنی اجتماعی و خشونت های احتمالی ذکر شده است. عدم حضور بخشی از شهروندان ایرانی در ورزشگاه ها زمینه شکل گیری نوعی تمایز را به وجود می آورد. هرگاه تمایز در جامعه ایجاد شود، نشانه هایی از خشونت و اقدامات هیجانی اجتناب ناپذیر خواهد بود. برای کنترل چنین فرایندی لازم است تا زمینه های قانونی حضور و مشارکت تمامی شهروندان در فضاهای ورزشی به وجود آید. همان گونه که معادله عرضه و تقاضا یکدیگر را در حوزه اقتصاد کلاسیک متعادل می سازد، حضور قانونمند تمامی شهروندان در ورزشگاه ها می تواند چنین فضایی را در حوزه ورزشی شکل دهد. پرسش اصلی مقاله معطوف به طرح این موضوع است که «چگونه می توان شرایط عمومی را برای کنترل سازنده اجتماعی در جهت کاهش خشونت در محیط های ورزشی ایران به وجود آورد؟» در پاسخ به این پرسش می توان سه فرضیه را مطرح کرد. فرضیه اول مبتنی بر «رویکرد شرق شناسی مبتنی بر کنش شیزوفرنیک جامعه ایرانی» است. فرضیه دوم براساس نظریه روانشناسی اجتماعی خشونت رابرت تدگار تبیین می شود که بر نشانه هایی از محرومیت نسبی تأکید دارد. فرضیه سوم که به عنوان فرضیه اصلی مقاله محسوب می شود، براساس رهیافت های «جامعه شناسی بحران» تنظیم شده و به این موضوع اشاره دارد که: «کنترل سازنده ناآرامی های اجتماعی در محیط ورزشی از طریق اعتماد و مشارکت قانونمند شهروندی حاصل می شود». روش مقاله بر اساس رهیافت تحلیل داده ها انجام می گیرد. در تحلیل داده های مربوط به ناآرامی حوزه های ورزشی، نقش الگوهای تصمیم گیری مبتنی بر اعتماد و مشارکت سازنده بر سازوکارهای کنش قانونمند شهروندان در محیط ورزشی بررسی می شود.
دوگانه رویکردهای کیفرگرا- مداراگرا در پاسخ دهی به جرایم مواد مخدر و روان گردان: تحلیل گفتمان فیلم «متری شیش و نیم»(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
۱۰۴-۵۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزه های کیفرگرا- مداراگرا به عنوان دو رویکرد غالب در حوزه پاسخ دهی به جرایم مواد مخدر، محل تعارض گفتمانی-ارزشی دو دیدگاه مختلف است. طرفداران این دو پارادایم با برداشتهای خاص اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و انسانی تلاش می کنند تا انگاره های خویش را در نظام پاسخ دهی به عنوان گفتمان غالب هژمونیک کنند. روش: پژوهش حاضر می کوشد در پرتو رویکرد تاریخی گفتمان وُداک با تأکید بر اهمیت سیاستهای کنترلی جرایم این حوزه در پرتو مفهوم کارایی کیفر و تمرکز بر تحولات گفتمانی موجود و نیز با درک زمینه های تاریخی- اجتماعی ایران، فیلم سینمایی «متری شیش و نیم» را توصیف، تحلیل و واکاوی کند. یافته ها: در این فیلم، پلیس به مثابه نهاد تأییدکننده سیاستهای سخت گیرانه- کیفرگرایانه، بازنمایی می شود. با این حال، فقدان نهاد مستقل نفی کننده سیاستهای سخت گیرانه در فیلم موجب شده است تا خود مؤلف (کارگردان) از گذر ایماژها، سکانسها و دیالوگهای مختلف، کیفرگرایی در این حوزه را نقد کند. مؤلف بر پایه چهار مؤلفه گفتمانی عدم بازدارندگی اعدام و ناکارایی سیاستهای سخت گیرانه، تأثیر نابرابری اقتصادی در ارتکاب جرم، شکست دستگاه پلیسی- قضایی در شناسایی سرکردگان اصلی (سویه های توصیفی- تجربی) و کاستیهای تقنینی (سویه هنجاری)، سیاستهای کیفرگرایانه را فاقد کارکرد بازنمایی می کند. بحث: اگرچه نقد کیفرگرایی توسط مؤلف هم سو با یافته های تجربی- علمی و منطبق بر گفتمان جریانهای انتقادی است؛ اما هم ذات پنداری افراطی مؤلف با بزهکار، تعمیم بخشی ناروا، احساسی کردن فضا، بی توجهی به رویه های عملی- قضایی و عدم درک نقش قانون گذار در توسعه مجازات اعدام، نشان می دهد که مؤلف در مقام رد سیاستهای کیفرگرایانه برخی از واقعیتها را نادیده گرفته است.
فراتحلیل تأثیر رشد جمعیت بر رشد اقتصادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۹
۱۵۲-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جمعیت وَ ویژگیهای آن، نقش بسزایی در برنامه ریزی و سیاست گذارییها و تعیین اهداف اقتصادی، اجتماعی دارد. هدف این مقاله بررسی تأثیر رشد جمعیت بر رشد اقتصادی با روش فراتحلیل است. روش: پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج پژوهشهای انجام شده در حوزه تأثیر رشد جمعیت بر رشد اقتصادی، با استفاده از روش فراتحلیل و به کمک نرم افزارهای جامع فراتحلیل (CMA2,STATA15) صورت گرفته و با جستجو در پایگاههای مختلف از میان 143 مقاله، 48 پایانامه و 32 مقاله انتخاب شده در نهایت تعداد 18 مطالعه بر اساس معیارهای ششگانه فراتحلیل انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: رشد جمعیت بر رشد اقتصادی با اندازه اثر معادل 38/0- تأثیر منفی دارد. همچنین ساختار سنی جمعیت با اندازه اثر معادل 91/0 تأثیر مثبت، نوع مدل مورد استفاده با اندازه اثر27/2 در الگوی خود توضیحی برداری و16/3 در الگوی پانل دیتا ، نوع داده به ترتیب با اندازه اثر ( 18/2، 13/1 و 40/0 ) در داده های (سری مقطعی، داده های تلفیقی و داده های سری زمانی) و ترکیب مهارتی با اندازه اثر 63/0 اثر مثبت بر رشد اقتصادی کشور داشته اند. بحث: باتوجه به نمودار قیفی فانل اندازه اثر مطالعات دارای سوگیری انتشار نبودند. اندازه اثر در جنسیت مرد بیشتر از جنسیت زن می باشد بر این اساس می توان گفت که مردان تأثیر بیشتری بر رشد اقتصادی دارند. اندازه های اثر تحصیلات به تفکیک، این اندازه ها در تمام مقاطع تحصیلی به غیر از بیسوادان معنادار بود لذا می توان گفت با افزایش سطح تحصیلات، رشد اقتصادی نیز افزایش خواهد یافت. همچنین نتایج نشان داد افزایش مهارت منجر به افزایش رشد اقتصادی می شود.
بررسی تطبیقی سیاستهای سلامت د ر برنامه های توسعه (اول تا ششم) ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۹
۲۲۶-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه های توسعه، ابزاری برای ایجاد بهبود در وضعیت زندگی اقتصادی و اجتماعی جوامع هستند و قصد دارند رفاه مادی و معنوی جوامع را ارتقاء بخشند. این برنامه ها دارای ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مانند بهداشت، مسکن، آموزش و ... هستند که یکی از مهم ترین بخشهای آنها، حوزه سلامت است. هدف از این پژوهش بررسی سیاستهای مرتبط با سلامت در برنامه های توسعه (برنامه اول تا ششم) در چهارچوب سیاست اجتماعی است. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوای کمی بود. در این راستا، متن کلیه قوانین برنامه های توسعه (اول تا ششم بعد از انقلاب اسلامی) در حوزه سلامت بررسی و آن دسته از قوانین برنامه های توسعه که حداقل به یکی از مقولات مورد نظر حوزه سلامت پرداخته باشند، به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. در بخش تحلیل داده ها فراوانی کمی و درصدی متغیرهای (احکام، شاخصهای توسعه، درجه الزام، کارگزار، گروههای هدف، نوع سیاست و خدمت، حوزه سیاست و خدمت و زمان اجراء و تأمین مالی) در قالب جداول ارائه شده است، برای تحلیل داده ها نیز، از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها: از مجموع احکام مرتبط با سلامت در برنامه های توسعه با توجه به مقولات مورد نظر این پژوهش، 209 حکم در ارتباط با سلامت (جسمی و روانی) اقشار مختلف جامعه تدوین شد. یافته ها نشان داد ، درجه الزام اجباری با 55 درصد بالاترین میزان، در مورد متغیر کارگزار اجرای احکام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با 6/31 درصد کارگزار اصلی اجرای احکام، در مورد گروه های هدف احکام، گروه های هدف همه افراد جامعه با 7/17 درصد، گروه هدف افراد ساکن مناطق محروم با 6/9 درصد و گروه هدف اقشار آسیب پذبر با 6/8 درصد بالاترین میزان گروه های هدف، در مورد متغیر نوع سیاست و خدمت، احکام خدمتی با 9/57 درصد، در مورد حوزه سیاست و خدمت حوزه درمان با 9/13 درصد، بالاترین میزان را در تدوین احکام حوزه سلامت در برنامه های توسعه به خود اختصاص داده اند. بحث: از آنجا که مباحث بهداشت و درمان (سلامت)، از مصادیق بارز سیاستهای اجتماعی است؛ و سیاست اجتماعی مجموعه ای از کنشها و سیاست گذاریهایی است که بر رفاه و زندگی افراد جامعه تأثیر گذار است، بنابراین نتایج بدست آمده از بررسی متغیرهای مستخرج از احکام سلامت در برنامه های اول تا ششم توسعه نشان می دهد که در تدوین احکام برنامه های توسعه از برنامه اول به برنامه ششم سعی بر آن بوده تا در جهت تحقق بیشتر سیاستهای اجتماعی و ایجاد عدالت در برخورداری از امکانات حوزه سلامت گام برداشته شود.
تکثر مذهبی و التزام دینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی ارتباط بین تکثر یا تنوع مذهبی با التزام دینی یکی از محورهای اصلی منازعه میان دو پارادایم حاکم بر جامعه شناسی دین در سه دهه اخیر بوده است. ذخیره دانشی قدمای علوم اجتماعی ذیل پارادایم سکولاریزاسیون حکایت از این داشت که تکثر/تنوع مذهبی موجب تضعیف التزام دینی می گردد. در مقابل، پارادایم جدید اقتصاد دین یا مدل بازار دین استدلال نمود که تکثر/تنوع مذهبی منجر به افزایش التزام دینی می شود. در مقاله حاضر، مکانیسم های ارتباطی میان دو متغیر تکثر/تنوع مذهبی و التزام دینی از دیدگاه دو پارادایم سکولاریزاسیون و بازار دین تشریح شده و سپس، فرضیات متعارض آنها با داده های ثانویه مربوط به ایران از طریق تحلیلِ تطبیقی درون کشوری با واحد تحلیل استان مورد وارسی تجربی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که ارتباطی میان تکثر/تنوع مذهبی و التزام دینی در ایران وجود نداشته است. در حقیقت، یافته های این تحقیق نتوانست حمایتی تجربی برای دو پارادایم حاکم بر جامعه شناسی دین در چگونگی ارتباط بین تکثر/تنوع مذهبی با التزام دینی فراهم آورد؛ بلکه باید آن را به عنوان چالشی تجربی برای هر دو پارادایم سکولاریزاسیون و بازار دین محسوب نمود.
بررسی پدیدارشناسانه آگاهی زنان متأهل از فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از پرسش های اساسی جمعیت شناسان و جامعه شناسان این است که چرا میزان باروری در چند سده اخیر کاهش پیدا کرده است. صاحب نظران، عواملی مختلفی را دلیل تغییر در رفتار باروری انسان سده 20 و 21 می دانند. پرسش اساسی این است که آگاهی انسان مدرن نسبت به فرزندآوری چه تغییری کرده است و او چه برداشتی از فرزندآوری دارد. ایران ازجمله کشورهایی است که کاهش در میزان باروری را در 50 سال اخیر تجربه کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی آگاهی زنان متأهل نسبت به فرزندآوری است. بدین منظور به روش پدیدارشناسی، آگاهی و تجربه فرزندآوری 11 زن متأهل بررسی شده است. بنا بر نتایج، پدیدار اجتماعی فرزندآوری شامل تم های مرکزی معنای فرزندآوری، تعداد فرزندان ایده آل، تعداد فرزندان معقول، ترجیح جنسی فرزند، دلایل فرزندآوری، موانع فرزندآوری، موانع فرزندآوری بیش از حد معقول، نگرانی از فرزندآوری، نگرانی از نداشتن فرزند، تجربه فرزند داشتن، تجربه بارداری، تصور حاملگی، پیروی از الگوی فرزندآوری مادر، دلایل رضایت یا نارضایتی از تعداد فرزندآوری خانواده مبدأ و چگونگی تشویق مادر به فرزندآوری است. این پدیدار اجتماعی حاصل میان ذهنیت مشارکت کنندگان پژوهش درباره فرزندآوری است.
جراحی زیبایی مردان در تهران؛ بررسی دیالکتیکی عاملیت و ساختار مبتنی بر واقع گرایی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تکیه بر پارادایم واقع گرایی انتقادی، به زمینه ها، ساختارها و مکانیسم های اجتماعی مولّد جراحی زیبایی مردان در تهران و رابطه دیالکتیکی آنها با عاملیت انسانی پرداخته است. روش شناسی پژوهش، بر مبنای روش سه مرحله ای توصیف، قیاس و پس کاوی «آمبر فلچر» استوار شده است. بدین منظور از دو دسته داده کمّی استخراج شده از پیمایش های ملّی پیشین و داده های کیفی به دست آمده از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با جراحان زیبایی(10 نفر) و مردانی که خدمات جراحی زیبایی دریافت کرده اند(14 نفر)؛ استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که نارضایتی از تصویر بدنی، افزایش اعتماد به نفس، تأیید اجتماعی و ارتباطات اجتماعی در زمره انگیزه های درونی مردان برای اقدام به جراحی زیبایی بوده اند. زنان و چهره های مشهور به عنوان مشوّق های بیرونی مردان عمل کرده اند. مراکز جراحی محدود، کاهش شکاف بین هزینه های جراحی زیبایی و درآمد طبقات متوسط جامعه، فقدان تنوع در شیوه های پذیرفته شده ابراز هویت، رشد فزاینده شبکه های اجتماعی مجازی، بازار اقتصادی پررونق حوزه جراحی زیبایی و کاهش اهمیت اجتماعی دین، زمینه ها و شرایط اجتماعی لازم را برای جراحی زیبایی مردان فراهم کرده اند. ساختارهای اجتماعی و ساز و کار های علّی بروز و گسترش جراحی زیبایی مردان در تهران نیز عبارت بودند از: درحال گذار بودن جامعه ایران از سنت گرایی به مدرن گرایی، پزشکی شدن حوزه زیبایی، رشد فزاینده ارزش های مادی، سیاست رهاسازی فضای پزشکی جامعه توسط وزارت بهداشت، رشد خودگرایی و خودمحوری و زوال اعتماد تعمیم یافته.
ما و افغان ها! بازنمایی مهاجران افغانستانی در نمایشنامه های معاصر ایرانی با رویکرد پسااستعماری (مورد پژوهی: گزیده ای از آثار محمد رحمانیان، حمید امجد و نغمه ثمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ها از وطن خود، به وطنی دیگر می روند و در آن جا اقامت می کنند: این تعریفی ساده از یک موضوع پیچیده است. حضور این افراد در کشور دوم، نوعی از ادبیات را خلق می کند که اصطلاحاً «ادبیات مهاجرت»[1] نامیده می شود. این ادبیات را یا خود مهاجران، و یا نویسندگان کشور دوم خلق کرده و چون آیینه ، جنبه های مختلف زندگی مهاجران و نوع برخورد جامعه میزبان با آن ها را منعکس می کنند. یکی از راه هایی که می توان به خوبی نوع مواجهه جامعه مقیم با مهاجران و شیوه تحقیر مهاجران توسط آن را دریافت، مراجعه به آثار هنری و ادبی آن جامعه است. حضور مهاجران افغانستانی در ایران، موجب عکس العمل جامعه ایرانی نسبت به آن ها شده و این موضوع در آثار ادبی و هنری ایرانیان نمود پیدا کرده است. بررسی سه نمایشنامه: خروس (محمد رحمانیان)، بی شیر و شکر (حمید امجد) و بدون خداحافظی (نغمه ثمینی) نشان می دهد: اولاً، نویسندگان ایرانی نسبت به حضور افغان ها در کشور خود توجه نشان داده اند و بر اساس این حضور آثاری را خلق کرده اند، و ثانیاً، شکل و محتوای این آثار نشان دهنده نوع نگاه مبتنی بر نظریه پسااستعماری و نیز دید تحقیرآمیز بخشی از جامعه ایرانی نسبت به مهاجران افغانستانی است.
A Phenomenological Study of Teacher's Lived Experiences of Social Status(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate teachers' experiences of social status. Methodology: The present study was conducted using descriptive phenomenological method. The statistical population of the study included all the official teachers of education in the country in the academic year of 2018-19. The research sampling method was purposive and the data collection method was semi-structured interview. Accordingly, 14 teachers with at least 10 years of experience were interviewed. The selected teachers were from all over Iran and were not limited to a specific province. To analyze the data, the descriptive phenomenological method of Kliz, which has seven stages, was used. Findings: The findings of the study indicated that teachers' lived experiences of social status fall into three general dimensions: definition of social status, deterrence of social status and promotion of social status. The definition of social status from the teachers' point of view includes three central dimensions: social status as psychological need, social status as social status, and social status as class status. Deterrence of social status includes the following categories: teacher's imagery, inappropriate social imagery of the teacher, systematic discrimination, lack of professional identity, job gaps, lack of accountability and institutional support, sense of institutional inefficiency, media inefficiency, Weak trade union organization, professional inefficiency, and unequal power relations. Also promoting social status such as macro policy reform, institutional cohesion and cooperation, job identity development, professional empowerment, strengthening social authority, strengthening social authority, reforming managerial and organizational practices, strengthening teacher-centered participation, improving welfare facilities and Includes strengthening trade union organization. Conclusion: The social status of teachers is a cultural and social matter that finds meaning based on the context of teachers' activities.
Designing and Validation of Curriculum Model of Medium Period Technological Competence(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Increasing improvement in the field of computer sciences, appearance and development of information networks, especially internet, facilities and new ways are provided for the programmers and executives of training plans. The purpose of present research is planning and validation of curriculum model of medium period technological competence. Methodology: This research has mixed strategy. To answer these questions, the research was done in four phases. The first phase was done with qualitative approach and other phases with quantitative approach. Handling this research in the first phase, interview, search and investigation was used for data collection. After doing interviews with 12 persons of elites and using the articles of related researches, obtaining data were collected and the questionnaire including 76 questions in 6 main effective indices on curriculum model of medium period technological competence was planned. In the next step of this questionnaire, it was distributed among some elites of managers and assistants of electronic training schools to determine efficiency amount of each noted factors in the questionnaire on curriculum of medium period technological competence and based on their idea using confirmed element analysis method was designed for medium period technological competence. Finding: Obtained findings indicated that 6 indices with 15 components make the status of network substructure with two access components to network and network quality, relation tool and collaboration with two components of concurrent and in-concurrent relationships, non-technical competences and technical skills with three components of knowledge, skill and attitude, strategies of simplicity training with three components of patterning and cooperation, management and supervision, training strategies for increasing trust with three components of trust, honesty and appreciation and management with two components of time management and support for curriculum model of medium period technological competence. In addition, confirmed element analysis of obtaining components indicated that there is acceptable curriculum model of medium period technological competence with data. The most element load was related to management (0.964) and the least one related to network substructure (0.579). Conclusion: Due to obtaining findings, we can conclude that based on the idea of experts, hardware factors such as substructure of communication networks and internet and technical skills along with software and human factors such as management play the role in designing curriculum of medium period technological competence.
بررسی و مقایسه رضایت زناشویی و سلامت روان زنان شاغل در کارگاه های بسته بندی خرما و زنان خانه دار شادگان
منبع:
جامعه شناسی فرهنگی دوره یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
23-34
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تأثیری که کار زن و درآمد وی در ابعاد مختلف زندگی دارد بر کسی پوشیده نیست خصوصاً اثری که این درآمد بر رفاه خانواده و رضایت زناشویی می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه رضایت زناشویی و سلامت روان زنان شاغل در کارگاه های بسته بندی خرما و زنان خانه دار شادگان می باشد مواد و روش: ابزار به کار رفته در این پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ و پرسشنامه سلامت روان Scl-25 است. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده که از جامعه در دسترس بوده اند 40 زن شاغل در کارگاه های بسته بندی خرما و 40 زن خانه دار انتخاب شده اند که به دو پرسشنامه ذکر شده پاسخ داده اند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آزمون t برای گروه مستقل و متفاوت استفاده شده است. سطح معنی داری0/05 < p یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش مشاهده شد که بین میزان رضایت زناشویی و سلامت روان زنان شاغل در کارگاه های بسته بندی خرما و زنان خانه دار تفاوت معنی داری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: از آنجا که این پژوهش روی زنان شاغل انجام گرفته است، میزان رضایت زناشویی و سلامت روان در بین زنان شاغل در کارگاه های بسته بندی خرما کمتر از زنان خانه دار می باشد.
نقش دیجیتالی شدن مصرف رسانه ای در سبک زندگی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
56 - 82
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی مجازی نقش مهم و اساسی در چگونگی ادراک ما نسبت به دنیای پیرامون ایفا می کنند و با نمایش روابط حاکم بر زندگی شیوه جدید زندگی و اندیشیدن را برای مخاطبان خود به ارمغان آورده و بر سبک زندگی مخاطبان تاثیر گذارند. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش دیجیتالی شدن مصرف رسانه ای در سبک زندگی شهروندان تهرانی است. از لحاظ هدف، تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات پیمایشی است. در این پژوهش از نظریه ساخت یابی گیدنز و نظریه استفاده و خشنودی کاتز به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر شهروندان ساکن شهر تهران در سال 1397 است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 420 نفر برآورد گردید که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS استفاده شد. طبق نتایج توصیفی؛ به طور میانگین نیمی از پاسخگویان، روزی دو ساعت از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند و اینستاگرام و تلگرام پرکاربردترین شبکه های اجتماعی هستند. نتایج استنباطی پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی و دیجیتالی شدن مصرف رسانه ای، استفاده از شبکه اجتماعی مجازی، مدت عضویت و میزان وابستگی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان داد که استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی 50 درصد، مدت عضویت در شبکه های مجازی 22 درصد و میزان وابستگی به شبکه های مجازی 50 درصد از تغییرات گرایش پاسخگویان به سبک زندگی را پیش بینی می کند و بیشترین تاثیر مربوط به میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی است.