مطالب مرتبط با کلیدواژه

حذف مؤنث


۱.

روند تغییر نسبت جنسی تولد و حذف دختران: زمینه ها و عوامل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نسبت جنسی تولد ترجیح مذکر انتخاب جنس حذف مؤنث تغییر جمعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۹۹
نسبت جنسی تولد به طور طبیعی 105 پسر به 100 دختر است، اما این نسبت در برخی کشورها با مداخلات انتخاب جنس افزایش یافته است. هدف این مطالعه تعیین روند تغییر نسبت جنسی تولد در ایران و زمینه ها و عوامل مؤثر بر آن است. برای این منظور به داده های آماری سازمان ثبت احوال کشور رجوع شد و با استفاده از روش اسنادی و مرور مطالعات، زمینه ها و عوامل مؤثر بر تغییر نسبت جنسی تولد بررسی شد. بر اساس یافته ها اگر چه نسبت جنسی تولد در ایران فعلاً در محدوده طبیعی است اما دست کم در چهار استان از محدوده طبیعی خارج شده و افزایش یافته که به معنای افزایش تعداد پسران نسبت به دختران است. در ایران ترجیح مذکر به عنوان یک خصلت فرهنگی ماندگار، برخی والدین را به سمت پسرخواهی و حذف دختران سوق می دهد. با وجود چنین مشکل فرهنگی، نظام سلامت وسایل تحقق انتخاب جنس جنین را در اختیار والدین می گذارد. نظر به اینکه ادامه این روند علاوه بر اینکه نقض حق حیات مؤنث است، می تواند تبعات اجتماعی منفی همچون مشکلات ازدواج، خشونت و روسپیگری را به دنبال داشته باشد، لازم است توجه کافی به آن صورت گیرد  و تدابیری برای پیشگیری از آن اندیشیده شود.
۲.

هستی زن میوه گان واق و نیستی مادر(ان)، تضاد یا تطبیق؟ (خوانشی زنانه نگر از رساله حیّ بن یقظان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حی بن یقظان ابن طفیل واق واق نقد زنانه حذف مؤنث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۳۸
جستار پیشرو بر آن است تا با واکاوی چگونگی و چرایی حذف مؤنث از رساله فلسفی - ادبی حیّ بن یقظان نشان دهد که اندیشه مذکر، در ساحت فلسفه، چگونه فرودستی اجتماعی زن را در متون تمثیلی خود بازتولید میکند. افزون بر این با وارسی زنانی که میوه درختاند انگاره نامآشنای واق در خیال – جغرافیایی شرح میدهد که جغرافیای اسلامی از رهگذر گیاهانگاری زن بر این برساخته اجتماعی – تأکید میورزد که زن، در قیاس با مرد، به طبیعت نزدیکتر است تا فرهنگ و اینگونه فرودستی او را بازمینمایاند. پس حضور زنمیوهگان واق در متن رساله مذکور با حذف مؤنث از آن، نه در تضاد، که سراسر سازگار است؛ چرا که این هردو یک واقعیت همسان را هویدا میسازند و آن فرودستی زن است.