فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه فقر در ابعاد مختلف عامل حاشیه نشینی برخی افراد در کلان شهرها می گردد که عامل معضلات بسیار و سلب حق شهروندی در مورد آن ها شده است. هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهای توانمندسازی فرهنگی در مناطق حاشیه نشین شهر اصفهان است. شناسایی قابلیت ها و محدودیت های حاشیه نشینان برای دستیابی به راهبردهای توانمندسازی آنان بسیار مؤثر است. روش تحقیق حاضر آمیخته ای از روش توصیفی- پیمایشی مبتنی بر تکنیک سوات است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان و مسئولان شهرداری اصفهان است. در یافته های حاصل از کدگذاری اولیه تحقیق، تعداد 16 نقطه قوت فرهنگی، 23 مورد از نقاط ضعف، 25 فرصت و 22 عامل از تهدیدهای فرهنگی به دست آمد. بر اساس ماتریس ارزیابی عوامل درونی و بیرونی، نتایج نشان می دهد که منطقه شماره (10) شهرداری برخلاف منطقه 12 و 14 شهرداری که در وضعیت نامناسب و رو به ضعف قرار داشته اند، در وضعیت مناسب قرار دارد و می توان با به کارگیری استراتژی تهاجمی رشد و توسعه در جهت حداکثر رساندن فرصت ها استفاده نمود. در مقابل با استفاده از استراتژی رقابتی و تدافعی، نیاز شدیدی به ارزیابی مجدد، اصلاح ساختار و سیاست های راهبردی در مورد حاشیه نشینان ناحیه 12 و 14 شهرداری احساس می شود.
نقش مصرف رسانه ای در مهارت های زندگی (مورد مطالعه: میزان و نوع استفاده از اینترنت و فضای مجازی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مطالعه نقش مصرف رسانه ای طراحی و اجرا شده است. پژوهش حاضر از نظر روش، پیمایشی و ابزار اندازه گیری آن پرسشنامه است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان ساکن شهر تهران است که طبق آخرین سرشماری سال 1395 8,693,706 نفر است. یافته ها نشان داد افرادی که معمولا به منظور جستجوهای علمی و دریافت محتوای آموزشی در اینترنت و فضای مجازی وقت می گذرانند از: مهارت خود آگاهی، روابط بین فردی، تصمیم گیری، بهداشت و سلامت روانی، مهارت های حرفه ای، نحوه گردآوری اطلاعات، مهارت های مربوط به رعایت و بکارگیری نکات ایمنی، و درکل از مهارت های زندگی بیشتری برخوردارند. افرادی که به منظور جستجوی اخبار و اطلاعات در اینترنت وقت می گذرانند از: مهارت های مربوط به ارتباط های انسانی، روابط بین فردی، تصمیم گیری، مهارت در حل مسئله، تفکر انتقادی، نحوه گردآوری اطلاعات، نشان دادن رفتارهای اجتماعی، مهارت های حرفه ای، شرکت در فعالیت هایی که منافع را بهبود می بخشد، درکل از مهارت های زندگی بیشتری برخوردارند. افرادی که به منظور چت و گفت و گو با دوستان، اقوام و خویشاوندان و همکاران در اینترنت وقت می گذرانند از: روابط بین فردی، نشان دادن رفتار های اجتماعی، بیشتری برخوردارند. افرادی که به منظور دانلود و آپلود تصاویر، فیلم ها و ویدئوهای گوناگون در اینترنت وقت می گذرانند از: مهارت مشارکت همگانی، نشان دادن رفتار های اجتماعی، بیشتری برخوردارند. افرادی که معمولا به منظور وب گردی در شبکه های اجتماعی گوناگون و رصد کردن محتوای تولید شده توسط دیگران در اینترنت وقت می گذرانند از: روابط بین فردی کمتری برخوردارند.
مطالعه تطبیقی تحولات علم اجتماعی در عصر توتالیتاریسم (تجربه آلمان، شوروی و چین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمیت های توتالیتر دارای مشخصات خاص خود هستند که در حد امکان این مشخصات را در عرصه های دیگر به ویژه علم و نظام دانشگاهی بازتولید می کنند. مطالعه چالش بین علوم اجتماعی و حاکمیت توتالیتر می تواند در زمینه رشد علم اجتماعی راهگشا باشد. هدف این مطالعه مقایسه تطبیقی تاریخی این رابطه در برهه ای از حاکمیت توتالیتر در آلمان، شوروی و چین است. روش مطالعه مقایسه تطبیقی تاریخی بوده و تجربیات گزارش شده در سه مورد آلمان نازی، اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری خلق چین موردمقایسه تاریخی قرار گرفته اند. گردآوری داده ها از منابع دست دوم صورت گرفته و تحلیل ها به شیوه مقایسه تاریخی ارائه شده اند. یافته های تحقیق برخی شباهت ها و تفاوت ها را بین توتالیتاریسم نازیستی و کمونیستی نشان داد. توتالیتاریسم نازیستی ذهنیت منفی نسبت به علم اجتماعی داشته و از هرگونه نهادسازی اجتناب کرده و با ایجاد انسداد در مقابل فعالیت دانشمندان زمینه را برای هجرت اندیشه اجتماعی فراهم کرده است، درحالی که توتالیتاریسم کمونیستی ذهنیت مثبت به علم اجتماعی داشته و سعی کرده است با نهادسازی برای تولید علم اجتماعی همسو، دانشمندان این حوزه را جذب کند. هردو شکل توتالیتاریسم در اوج استبداد خود طالب علم اجتماعی وابسته به حاکمیت، غیرانتقادی، کمی گرا، کاربردی و مفید برای تداوم قدرت بوده اند.
پوشاک و نقش آن در انعکاس تمایزات اجتماعی عصر قاجار براساس نظریه تمایز بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
146-115
حوزههای تخصصی:
پوشاک اگرچه همیشه ضرورتی حیاتی و انکارناپذیر برای بشر بوده، اما کارکردهای دیگری نیز در زندگی او داشته است. در دوره قاجار پوشاک علاوه براین که نیاز مبرم و اساسی زندگی هر ایرانی بود، اما ازسوی دیگر وسیله ای برای نشان دادن تخصص و تمایز طبقاتی نیز بوده است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با کاربست نظریه «تمایز اجتماعی» پیر بوردیو به این سؤال پاسخ داده می شود: آیا پوشاک در میان ایرانیان عصر قاجار صرفاً کالایی برای رفع نیازهای اساسی زندگی همچون حفاظت در مقابل سرما و گرما یا جلوگیری از برهنه ماندن بوده است یا این که علاوه براین، کارکردهای دیگری همچون نشان دادن تمایز اجتماعی نیز داشته است؟ فرضیه پژوهش این است که لباس علاوه براین که وسیله ای برای رفع نیازهای اساسی زندگی بوده است، اما ازدیگرسو ابزار مناسبی برای نشان دادن تفاخر و تشخّص اشرافی و درنتیجه انعکاس تمایزات اجتماعی میان طبقات بالا و پایین جامعه بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد اگرچه طبقات فرودست در ایران عصر قاجار بیشتر براساس طبع ضرورت پسند خود به لباس به چشم کالایی برای رفع نیازهای اساسی زندگی همچون حفاظت در مقابل سرما، گرما و جلوگیری از برهنگی می نگریستند یا براساس شغل و حرفه خود به دنبال لباس ارزان و بادوام بودند، به همین خاطر آنان نمی توانستند توجه چندانی به رویکرد هنری و زیباشناختی لباس داشته باشند، اما طبقات فرادست که نیازهای اولیه شان برآورده شده بود، در مقابل با به خرج دادن سلیقه ای هنری و زیباپسند، توجه خود را بیشتر معطوف به گران قیمت بودن، زیبایی و استفاده از تجملات در لباس های خود کردند تا از این طریق تشخّص و تمایز اجتماعی خود نسبت به طبقات فرودست را نشان دهند.
نظریه های انحطاط تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
236-189
حوزههای تخصصی:
برآمدن و برافتادن تمدن های گوناگون بشری از حوادثی بوده که توجه بسیاری از اندیشمندان در حوزه تاریخ، تمدن پژوهی و جامعه شناسی را به خود معطوف کرده است. تمدن اسلامی نیز که در سده هایی از تاریخ، از درخشش خیره کننده علمی برخوردار بود، اما در ادامه حیات خویش به افول علمی دچار شد، اذهان اندیشمندان و پژوهشگران را به پرسش در چگونگی و چرایی علت افول یا انحطاط آن درگیر ساخت. پرسش قابل طرح این است که آیا در بررسی انحطاط تمدنی اسلام، جدای از علل و عواملی که استدلال شده، نظریه یا نظریه هایی مطرح شده است؟ هدف این مقاله، ارائه و دسته بندی نظریه های انحطاط تمدن اسلامی از خلال علل و عوامل گوناگونی است که در این باره مطرح شده است. یافته پژوهش نشان داده است که از دیدگاه های مطرح شده در چرایی افول تمدن اسلامی می توان نظریه هایی را برساخت که یا نگاه به عوامل درون تمدنی دارند یا به عوامل برون تمدنی نظر کرده اند.
مطالعه کیفی درباره زباله گردی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
167 - 197
در پژوهش حاضر هدف اصلی مطالعه کیفی درباره زباله گردی در شهر تهران است. مطالعه به روش کیفی انجام شده است و در گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. در نهایت با 15 نفر مصاحبه به عمل آمده و تحلیل داده ها بر مبنای تکنیک تحلیل مضمون انجام شده است. داده ها در 4 سطح مضامین اولیه، اصلی، مرکزی و هسته ای تنظیم شده اند. در مجموع 184 مضمون اولیه استخراج، و در مرحله کدگذاری اصلی این مضامین ذیل 9 مضمون اصلی ادغام شدند. یافته ها حاکی از آن است؛ فقرگریزی در مبداء و انتخاب ناگزیر زیست فرودستانه، زباله گردی از چشم دیگران، فشار روانی زیاد، تقویت چرخه بی میلی تحصیلی و بی سوادی، فرسودگی جسمی و عدم آرامش، افق نامعلوم و سرگردانی خوجی ها، ابهام قانونی و تعاریف و قراردادهای عرفی، گلایه از نهادهای ذی ربط، ورود مافیا و شکل گیری رانت و فساد از جمله مسائل و مشکلات زباله گردان تلقی شده است. این مضامین در نهایت تحت مضمون هسته ای ساختار به لحاظ اجتماعی آسیب زا و به لحاظ نهادی غیرقانونمند، پدیده زباله گردی را توضیح داده اند.
Validation of a Model for the Quality of Education in Multi-Grade Classrooms in Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Quality of education in multi-grade classrooms is important in the education system, neglect of which is associated with the weakness of the education model and related factors. Methodology: The present study was conducted to validate a model for the quality of education in multi-grade classrooms in primary schools as exploratory research. In qualitative study, thematic analysis was used by an inductive approach, and in quantitative study, descriptive survey was used. Given the components, an 81-item questionnaire was provided. To validate the questionnaire, convergent validity, content validity and construct validity were used. The statistical population of the research included teachers, principals and educational leaders of multi-grade classrooms in all the cities of North Khorasan Province, including 1203 multi-grade classrooms. By Cochran's formula, 349 people were selected as the research sample. The structural model of the research was fitted and the path coefficients of the research model were analyzed by the bootstrap method (resampling and sequential sampling) and the Student's t-test statistic. Findings: According to the results, 0.823% of the changes in the quality of multi-grade classrooms have been predicted by the sub-components of teachers' professional competence and characteristics, macro policies, the state of schools, family model and themes related to the students. Conclusion: All questions were confirmed due to a factor load above 0.5, and the model had a good fit.
Presenting a Model for Innovative Organizational Culture in the Islamic Azad University of Mazandaran Region based on Transformational Leadership Style, Professional Ethics, and Quality of Work Life(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Evaluating innovative organizational culture in higher education is crucial because it creates a competitive advantage. Therefore, this research aimed to provide a model for innovative organizational culture in the Islamic Azad University of Mazandaran region based on transformative leadership style, professional ethics, and quality of work life. Methodology: In terms of purpose, this research was practical; it was cross-partial in terms of time, and its methodology was mixed (qualitative and quantitative). The research population was the professors and managers of the Islamic Azad University of Mazandaran region in 2021, and according to the principle of theoretical saturation, 20 of them were selected as a sample using targeted and snowball sampling methods. The quantitative population was the employees of the Islamic Azad University of Mazandaran region in 2021, and according to the table of Karajesi and Morgan, 291 of them were selected as a sample by cluster sampling method. The current research tools were semi-structured interviews in the qualitative part and questionnaires created by the researcher in the quantitative part of innovative organizational culture, transformational leadership style, professional ethics, and quality of work life, whose psychometric indicators were confirmed. The qualitative data were analyzed with the thematic analysis method in MAXQDA software, and the quantitative part with exploratory factor analysis and path analysis methods in SPSS and Smart PLS software. Findings: The findings of the qualitative part showed that 25 components were identified for innovative organizational culture in 4 dimensions of innovation effects (6 components) and for the quality of working life, 13 components in 3 dimensions of the nature of the job, organizational learning (7 components), individual development of employees (7 components) and the desire and tendency to innovate (5 components), for the transformational leadership style, 10 components in 2 dimensions of individual considerations ( 4 components) and mental motivation (6 components), for professional ethics 17 components in 3 dimensions of organizational ethics (5 components), occupational ethics (5 components) and personal ethics (7 components). Finally, the model of innovative organizational culture, transformational leadership style, professional ethics, and quality of work life was designed in the Islamic Azad University of Mazandaran region. Also, the findings of the quantitative part showed that the factor load, average variance extracted, and Cronbach's alpha of all components were higher than 0.70. The model of innovative organizational culture based on transformational leadership style, professional ethics, and quality of work life had a good fit. Professional ethics and quality of work life directly and significantly affected innovative organizational culture (P<0.001). Still, the transformational leadership style did not directly and significantly affect innovative organizational culture (P<0.05). Conclusion: Considering the importance of innovative organizational culture in Islamic Azad University and the present research findings, it is possible to provide the basis for promoting innovative organizational culture by improving the dimensions and components identified for transformational leadership style, professional ethics, and quality of work life.
جهان وطن گرایی در سه کتاب تصویری کودک: با رویکرد ساخت گرایی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کنار گونه های علمی تخیلی، زیست محیطی، فبک و امثالهم گونه نوظهور «داستان های صلح و دوستی» نیز جای خود را در ادبیات داستانی کودک باز کرده است. صلح به دو صورت تعریف می شود: یکی به صورت سلبی، در تقابل با جنگ و دیگری به صورت ایجابی، بر اساس جهان وطن گرایی. «جهان وطن گرایی» همزیستی در جامعه ای واحد در عین احترام به تفاوت های همدیگر است. این پژوهش سه کتاب تصویری کودک به نام های مربعِ کوچولو و بی اهمیت اثر روئی لیر، اجازه هست؟ اثر جان کِلی، خانه دیوانه اثر محمدرضا شمس را مورد بررسی قرار می دهد. دلیل انتخاب سه کتاب با موضوع مشترک «صلح جهان وطن گرا» از سه نویسنده اهل ماداگاسکار (جامعه ای با پیشینه استعمارزدگی)، بریتانیا (جامعه ای با پیشینه استعمارگری) و ایران (جامعه ای با پیشینه دفاع مقدس) این بوده است که با بررسی آنها تأثیر تفاوت ساختارهای فرهنگی جوامع بر تفاوت بازنمایی های یک درون مایه مشترک آشکار شود. رویکرد ساختگرایی تکوینی گلدمن، از تحلیل اثر ادبی به تحلیل شرایط اجتماعیِ پیدایش اثر می رسد. ازهمین رو، ماهیتا روشی میان رشته ای و زیرشاخه جامعه شناسی ادبیات است. پژوهش حاضر با اتخاذ این رویکرد، و با استفاده از روش تحلیلی تطبیقی، در پی پاسخ گویی به چگونگی رابطه ساختار تاریخی اجتماعی ملیّت نویسندگان با ساختار زیبایی شناختی داستان های آنهاست. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در گفتمان استعمارزدگی جهت گیریِ منفعلانه به جهانی شدن، در گفتمان استعمارگری جهت گیری فعالانه به جهانی ساختن و در تباین با این دو، در گفتمان ایرانی گرایش به ملی گرایی دیده می شود.
رابطه سبک زندگی اسلامی با صبر در جوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱شماره ۱۵
61 - 79
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی کانونی سبک زندگی اسلامی با صبر در دانشجویان دانشگاه پیام نور اسلامشهر انجام شده است. روش مطالعه توصیفی- همبستگی است که ۳۱۶ نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور اسلامشهر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سبک زندگی کاویانی و پرسشنامه صبر خرمایی است. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی و با نرم افزار SPSS.26 تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد میان سبک زندگی اسلامی و صبر، رابطه مثبت معنادار وجود دارد. در این پژوهش واریانس مشترک سبک زندگی اسلامی و صبر ۱۵% شده و در تابع سبک زندگی اسلامی، زیرمؤلفه عبادی و باورها بیشترین وزن یا اهمیت را در همبستگی کانونی داشته است. به نظر می رسد سبک زندگی اسلامی تأثیری نسبتاً پایدار بر صبر و بردباری جوانان داشته باشد.
بررسی رابطۀ رهبری استثماری با عملکرد نوآورانه به واسطۀ نقش میانجی پنهان سازی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
123 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه رهبری استثماری با عملکرد نوآورانه، به واسطه نقش میانجی پنهان سازی دانش است. جامعه پژوهش را معلمان ناحیه دو شیراز به تعداد 1945نفر تشکیل می دهند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 319 معلم از این جامعه انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رهبری استثماری اشمید و همکاران (2019)، پنهان سازی دانش کانلی و زویگ (2015) و عملکرد نوآورانه هوانگ و لی (2018) استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 97/0، 94/0 و 92/0 به دست آمد. روایی سازه پرسشنامه ها نیز به وسیله تحلیل عاملی تأییدی تعیین شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و lisrel انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد رهبری استثماری رابطه منفی و معناداری با عملکرد نوآورانه در سطح 05/0 دارد؛ پنهان سازی دانش نیز رابطه منفی و معناداری با عملکرد نوآورانه در سطح 05/0 دارد؛ رهبری استثماری به واسطه نقش میانجی پنهان سازی دانش رابطه غیرمستقیم، منفی و معناداری با عملکرد نوآورانه دارد. درنهایت برای ارتقای خلاقیت و عملکرد نوآورانه، به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد می شود با انجام مصاحبه دقیق و تخصصی و همچنین بررسی رزومه کاری افرادِ متقاضی مدیریت مدارس، اطمینان حاصل کنند برای مدارس مدیری انتخاب می شود که خصایص رهبری استثماری را نداشته باشد و مدیران مدارس نیز با برقراری ارتباطات باز و تعامل صمیمانه با معلمان خود، احساس امنیت را برای به اشتراک گذاشتن دانش در آنها ایجاد کنند.
Policy-Making Model in the Private School System
حوزههای تخصصی:
Purpose: This paper mainly aimed to provide a model for policy-making in the private school system. Methodology: Based on the literature review, 17 influential factors were identified with the mixed method of survey and theme analysis. In the qualitative part, the semantic pattern was discovered and analyzed with the RQDA qualitative analysis software, and in the quantitative part, the Interpretive Structural Modeling (ISM) method was used to determine relationships. Statistical population in the qualitative part were 20 people (policy-making experts, professors and senior managers) were selected and participated in a semi-structured and quantitative interview. A number of 1140 schools were selected from Northern, Central and Southern Khorasan using a simple random sampling method with proof of validity and reliability. Findings: The results of factors affecting policy-making based on fuzzy numerical average are: Investment 0.72, government aid 0.87, managers 0.74, teachers 0.73, executive agents 0.75, educational equipment 0.81, government-approved laws 0.89, banking system 0.88, tax and insurance 0.73, municipal, housing and urban organizations 0.33, community members 0.65, experts 0.8, Farhangian University training 0.8, coordination council 0.81, specialized founders 0.78, special schools 0.78, supervisory council 0.88, which because municipal organizations, housing and urban development 0.33, and community members 0.65 were lower than the average, they were rejected and the rest were accepted. Strategies in the first level (managers, executives and teachers) are the most effective and the sixth level (government laws) is the most effective. Conclusion: Based on the results, the other 15 factors that have a great impact on policy-making should be considered.
واکاوی تجربه زیسته زنان شهر کرمان از توانمندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
1 - 52
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی به فرایندی اشاره دارد که در آن زنان به منابع مادی و غیرمادی دسترسی داشته و می توانند بر زندگی، انتخاب ها و توانایی های خود تأثیر داشته باشند. توانمندسازی دارای دو بعد ایستا و پویاست و عاملیت در این فرایند تأثیر مهمی دارد. به عبارت بهتر توانمندسازی شامل سه مفهوم عاملیت، فرایندها/دستاوردها و نتایج است. توانمندسازی دارای ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، شخصی و روانی است و زمانی رخ می دهد که زنان بتوانند هنجارها و فرهنگ موجود را به چالش کشیده و زندگی خود را بهبود بخشند. پژوهش فوق با هدف درک تجارب زیسته زنان شهر کرمان از توانمندسازی با روش پدیدارشناسی انجام شده است. در این پژوهش با 13 نفر از زنانی که در پروژه های توانمندسازی شهر کرمان شرکت نموده و این زنان عمدتاً از افرادی بودند که به نوعی درگیر در فقر و مسائل اقتصادی بودند، مصاحبه انجام و متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در نرم افزار مکس کیودا، کدگذاری شد که در نهایت 14 مضمون استخراج گردید که عبارتند از: پارادوکس دیگری بزرگ، عدم هزینه در حرفه پیش بینی شده، شکست توانمندسازی مالی، ادراک ارتقای مهارت، پیدایش امیدواری، احساس دیده شدن، برابری و احترام متقابل، ذوب افق ها، تجربه یادگیری مؤثر، هم افزایی، شور و شوق فعالیت گروهی، کار به مثابه فراغت، ادراک ناتمامی و گسست، ادراک ضعف سازماندهی.
ارایه مدل ارزیابی اثربخشی دوره های مجازی آموزش های ضمن خدمت کارکنان در بانک تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به طراحی و ارایه مدل ارزیابی اثربخشی دوره های مجازی آموزش های ضمن خدمت کارکنان در بانک تجارت پرداخت.روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش ، تلفیقی از نوع روش های کیفی و کمی بود. در مرحله اول از روش کیفی تحلیل محتوا (قیاسی) جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد، جامعه آماری در این مرحله حدوداً 80 منبع در حوزه ارزیابی اثربخشی دوره های مجازی آموزش های ضمن خدمت کارکنان بود که به صورت هدفمندانتخاب شد. در این تحقیق تعداد 15 نفر از خبرگان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های استان تهران (تمام وقت و حق التدریس) در رشته های مدیریت آموزشی به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفدار از نوع گلوله برفی جهت تعیین روایی مرحله کیفی در نظر گرفته شدند. در مرحله دوم تحقیق،جامعه آماری اعضای هیئت علمی و دانش آموختگان رشته های مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی بودند، تشکیل دادند. که مطابق اطلاعات سامانه دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران حدودا 2500 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و پس از گردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش در دو سطح توصیفی با استفاده از شاخص های آماری(نظیر فراوانی، درصد و میانگین) و سطح استنباطی تحلیل عاملی تاٌییدی، با استفاده از Spss 22 وLisrel8.54 و Excel صورت گرفت.یافته ها: معناداری ضرایب و پارامترهای بدست آمده ابعاد تدریس اثربخش مدرسان دوره های مجازی ، کیفیت خدمات آموزشی در آموزش مجازی ، نفش فناوری اطلاعات در آموزش های مجازی و روش های آموزش الکترونیکی نشان داد که تمامی ضرایب بدست آمده، معنادار بودند.بحث و نتیجه گیری: یافته های حاصل از تحلیل ابعاد بیانگر آن می باشد که از بین ابعاد مدل ارزیابی اثربخشی دوره های مجازی آموزش های ضمن خدمت کارکنان در بانک تجارت ، بعد کیفیت خدمات آموزشی در آموزش مجازی با میانگین (91/0) بیشترین و بعد نقش فناوری اطلاعات در آموزش های مجازی با میانگین ( 75/0) کمترین تاثیر را در ارزیابی اثربخشی دوره های مجازی آموزش های ضمن خدمت کارکنان در بانک تجارت دارند.
اثربخشی تلفیق آموزش خودتعیین گری و هنر بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی تلفیق آموزش خودتعیین گری و هنر بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 60 دانش آموز بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه (سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش 8 جلسه 40 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه فرسودگی تحصیلی (Schaufeli, Martinez, Pinto, Salanova & Bakker, 2002) بود و داده ها با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در SPSS-19 نرم افزار تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که هر سه روش مداخله یعنی آموزش خودتعیین گری، آموزش هنر و آموزش تلفیق خودتعیین گری و هنر باعث کاهش معنادار فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شدند و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (05/0P<). دیگر یافته ها نشان داد که بین سه روش مداخله در کاهش فرسودگی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P>).بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر برای متخصصان، برنامه ریزان درسی و معلمان تلویحات کاربردی دارد. آنان با آموزش روش های مذکور و یا بهره گیری از آنها می توانند گام موثری در جهت کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان بردارند.
ارائه الگوی آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا با استفاده از تکنیک دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
373 - 385
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت برنامه ریزی مسیر شغلی و آسیب شناسی آن، هدف این مطالعه ارائه الگوی آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا با استفاده از تکنیک دلفی فازی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه کارکنان منطقه ده عملیات انتقال گاز ایران بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 323 نفر برآورد، اما برای اطمینان حجم نمونه 350 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با 132 گویه بود که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد. داده ها با روش های دلفی فازی، تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شدند.یافته ها: گویه های پرسشنامه محقق ساخته آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با مقیاس هفت درجه فازی مورد بررسی قرار گرفتند و بررسی ها نشان داد که پس از دو دور دلفی تعداد 128 گویه دارای ضریب توافق بالاتر از 70/0 بودند. همچنین، مقوله های الگوی آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا دارای بار عاملی بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 بودند. الگوی مذکور دارای برازش مناسبی بود و در این الگو عوامل علّی بر پدیده محوری، پدیده محوری، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و الگوی طراحی شده آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا، برنامه ریزی متناسب با آن برای بهبود مسیر شغلی ضروری است.
ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رهبری خلاق نقش مهمی در بهبود و ارتقای جایگاه سازمان و ایجاد مزیت رقابتی دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش صاحب نظران و خبرگان رهبری خلاق در آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش های نمونه گیری دردسترس و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بود که روایی آن با روش های مثلث سازی و روایی صوری تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 85/0 محاسبه شد. داده های حاصل از اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که برای الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه داده بنیاد 29 مولفه در 16 بعد شناسایی شد؛ به طوری که در مقوله شرایط علّی 4 مولفه در 2 بعد الزامات مدیریت دانشگاهی و فرهنگ سازی (به ترتیب هر کدام با 2 مولفه نوآوری سازمانی، دانش افزایی، مدیریت مشارکتی و جو اخلاقی)، در مقوله شرایط زمینه ای 2 مولفه در 2 بعد بلوغ مدیریتی و نظام پرورش خلاقیت (به ترتیب هر کدام با 1 مولفه ارزیابی و اعمال سیاست هایی برای رهبری خلاق و نگرش راهبردی و گسترش روابط بین فردی و دانشگاهی)، در مقوله شرایط مداخله گر 2 مولفه در 1 بعد واکنش مناسب به نیازهای داخلی و خارجی و اصلاح ساختار (با 2 مولفه هنرمندی اجتماعی و توسعه زیرساخت ها و توجه به منابع اقتصادی)، در مقوله پدیده محوری 14 مولفه در 7 بعد رهبری کارآفرین، رهبری تحول آفرین، رهبری اثربخش، رهبری هوشمند، هوش سازمانی، رهبری آموزشی و هوش هیجانی (به ترتیب هر کدام با 2 مولفه کارآفرینی، توسعه استراتژی ها، مشارکت، اعتماد شناختی و عاطفی، بینش و بصیرت، نوآوری فرهنگی، تفکر استراتژیک و هدف گذاری مشترک، بکارگیری تکنولوژی های نوین و بکارگیری مدیران شایسته و توانمند، آگاهی بخشی، انگیزش و تغییر نگرش، خودانگیزی و خودمدیریتی)، در راهبردها 4 مولفه در 2 بعد توجه به شرایط و ملزومات و خودآگاهی و مسئولیت پذیری (به ترتیب هر کدام با 2 مولفه سیاست گذاری منعطف و خلاق و بکارگیری روش های نوین مدیریتی، خودمدیریتی و داشتن برنامه مشخص برای عملی کردن رهبری خلاق) و در پیامدها 3 مولفه در 2 بعد الزامات درون و برون سازمانی و توسعه اجتماعی (بعد اول با 2 مولفه توسعه شایستگی فردی و توسعه و بالندگی دانشگاه و بعد دوم با 1 مولفه شکل گیری منش اجتماعی و پاسدار توسعه و تحول) وجود داشت. با توجه به ابعاد شناسایی شده در پژوهش حاضر، الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه داده بنیاد ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده برای رهبری خلاق در آموزش عالی، برنامه ریزی برای تحقق رهبری خلاق در نظام آموزش عالی ضروری است.
بررسی عوامل مؤثر بر معاونت زنان در قتل عمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 128
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: معاونت و همکاری در قتل، یکی از دلایل اصلی وقوع این جنایت در جامعه است که منجر به افزایش بی نظمی و نا امنی می گردد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر معاونت زنان در قتل عمد است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ ازحیث ماهیت توصیفی-تحلیلی و از نظر روش، کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، 8 نفر از زنانی هستند که به جرم معاونت در قتل عمد در سال 1397 در ندامتگاه شهر ری بوده اند. ابزار گردآوری داده ها مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و جهت دستیابی به مشخصات فردی زندانیان از پرونده شخصیت آنان استفاده گردیده است. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با بهره گیری از روش کدگذاری استراوس و کوربین و بر اساس رویکرد نظریه مبنایی تحلیل گردیده است. یافته ها: یافته های تحقیق بیانگر این است که سه دسته از عوامل علی، زمینه ای و مداخله گر در معاونت زنان در قتل عمد تأثیر داشته اند که عوامل علی عبارتند از: شرایط نامساعد اقتصادی، وضعیت نابسامان زندگی خانوادگی. شرایط زمینه ای عبارتند از: مهاجرت و حاشیه نشینی، معاشرت و رفت و آمد با دوستان خلافکار و شرایط مداخله گر عبارتند از: استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی، رابطه نامشروع و فساد اخلاقی. استراتژی های کنش(راهبرد) عبارتند از: رفتارهای خشونت آمیز نسبت به دیگران و نایده گرفتن حقوق دیگران که پیامدهایی مانند پشیمانی، بروز مشکلات روحی و حبس های طولانی مدت برای زنان به همراه داشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق بیانگر این است که مجموعه عواملی منجر به معاونت زنان در قتل عمد گردیده که مهمترین آن، نیازهای اقتصادی بوده است. بر این اساس، جهت توانمند سازی زنان و رفع مشکلات مالی آن ها، ایجاد واحدهای اشتغال زایی در حومه شهر تهران می باید اقدام گردد.
مطالعه دلایل استقبال از رمان «ملت عشق» در ایران؛ تحلیل دریافت کاربران زن در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس آمار نشر کتاب، رمان «ملت عشق» یکی از رمان های پرفروش سال های اخیر در ایران است و توجه به دلایل و زمینه های عامه پسند شدن آن می تواند به درکی از حال وهوای جامعه در این دوره کمک کند. ازاین رو، پژوهش حاضر از طریق مطالعه کیفی علل گرایش کاربران زن اینستاگرام به رمان «ملت عشق» سعی کرد تا بتواند به بخشی از مسائل مطرح حول چنین پدیده ای در جامعه ایران دست یابد. به این منظور، با روش تحلیل مضمون و انجام نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، با بیست نفر از این کاربران مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته انجام شد. طبق یافته های این پژوهش، اگرچه به نظر می رسید نوعی فراخوانیِ مخاطب توسط ویژگی های عامه پسند و تبلیغات کنجکاوی برانگیز صورت گرفته باشد، اما از سوی دیگر، توجه به عناصر داستان نظیر فرم، محتوا و مؤلف نیز بیانگر گزینش گری مخاطبان و عاملیت آن ها در انتخاب این اثر بود و به طور کلی، علاوه بر عامل «موج تبلیغاتی» و «جذابیت داستان»، علل گرایش به مطالعه چنین اثری را می توان ناشی از عامل مهم دیگری از جمله پرداختن به مسائلی از جنس «مسئله روز جامعه» در ایران دانست که استقبال بالا از چنین اثری نیز می تواند نشان دهنده نوعی حساسیت اجتماعی نسبت به این گونه مسائل باشد. در مجموع، بر مبنای اطلاعات به دست آمده از مصاحبه های عمیق با تعدادی از مخاطبان این رمان، می توان گفت شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران در توجه و استقبال از این اثر تأثیرگذار بوده و در این میان، نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام در معرفی و استقبال هرچه بیشتر از آن بسیار پررنگ بوده است.
Validating of Applied Model for the Implementation of the School Management Excellence Program(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the present study is to validate the applied model for the school management excellence program implementation. Methodology: This study was a correlation and survey methods. All 20 middle and high schools located in districts 1 and 2 of Ardabil city, which have been the implementers of the excellence program during the last two years, were selected and their human resources formed the statistical population. The researcher-made questionnaire with Cronbach’s alpha coefficient of 0.97 was distributed in 10 schools with the participation of 152 teachers using stratified random sampling method. Smart-PLS and SPSS soft wares were employed to analyze the data using structural equations and Hoteling’s T test. Findings: The findings showed that the current research model meets desirable validity. Therefore, the effective factors identified in the implementation of the excellence program were found to be valid. The results via Hoteling’s T test also showed that there is a significant difference between the factors identified in successful and unsuccessful schools according to the performances of the years 2018 and 2019. The factors of management and leadership style and human resources training were found to meet the highest and lowest discrepancies between successful and unsuccessful schools, respectively. Conclusion: The present results indicated that the factors of the space and resources, efforts of custodians, organizational culture, role of parents, environmental factors, management and leadership style, principal’s features, human resources training, organizational health and usefulness of teachers play a key role in achieving program-centered, self-assessment, school-centered and total quality consequences.