فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بر اساس مطالعات انجام گرفته توسط باستان شناسان غربی در دشت های ایران از جمله حوزه درودزن و شاه آباد، برای روستاهای هسته ای در هر هکتار بین 100 تا 150 نفر جمعیت تخمین زده اند. این تخمین جمعیت بیشتر مربوط به دشت های رسوبی نسبتاً بزرگ با شیوه معیشتی کشاورزی و دامداری است. به نظر می رسد که در مناطق مرتفع کوهستانی که دارای شیوه معیشت دامداری و گله داری(کوچ نشینی) است، این وضعیت کمی متفاوت باشد. بر این اساس بخش لاران، با هدف تخمین و برآورد تغییرات جمعیت در درازمدت در یک منطقه کوهستانی که دارای شیوه معیشتی کوچ نشینی و دامداری است انتخاب گردید. سپس با روش توصیفی- تحلیلی و روش های آماری همچون بهره گیری از نرم افزار SPSS سعی شد تا به درک درستی از برآورد و تغییرات جمعیت در درازمدت نائل گردید. در برآورد جمعیت، علاوه بر استفاده از سرشماری روستاهای سال 1391 منطقه، از فعالیت های میدانی و قوم باستان شناسی مانند مطالعه تمام عشایر منطقه که 21 وارگه بودند، نیز بهره گرفته شده است. در نهایت مشخص گردید که برای هر نفر در خانه های روستایی این منطقه 6/5 و در بین کمپ های عشایر 5/6 مترمربع فضای نشیمن وجود دارد. در واقع مجموع فضای خانه های روستایی و فضاهای اطراف آن که متعلق به روستا بوده است مورد محاسبه قرار گرفت که در نهایت در هر هکتار 51 نفر جمعیت وجود دارند، این میانگین در کمپ های عشایر نزدیک به خانه های روستایی با میانگین 27 نفر در هر هکتار است. سپس جمعیت پیش ازتاریخ بخش لاران ابتدا در سطح کوچک مقیاس یا محوطه ای و بزرگ مقیاس یا منطقه ای تخمین زده شد.
تأثیر ساختار سازمانی بر تحقق رویکرد جامعه محوری پلیس با نقش میانجی اعتماد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
141 - 160
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه ضرورت توجه سازمان ها بر بهبود عملکرد و رضایت ذی نفعان، بویژه در سازمان های خدماتی همچون پلیس، یک اصل بسیار مهم به شمار می رود، جامعه محوری، رفع نگرانی مردم را در اولویت قرار می دهد و افزایش اعتماد و رضایت مندی مردم را در پی خواهد داشت. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی میزان تأثیر ساختار سازمانی بر تحقق رویکرد جامعه محوری پلیس با نقش میانجی اعتماد سازمانی می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت، مطالعه ی همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را سرکلانتران، روسا و معاونین کلانتری های تهران بزرگ تشکیل می دهند. بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده تعداد 102 نفر حجم نمونه را تشکیل می دهد. ابزار سنجش پرسش نامه محقق ساخته پلیس جامعه محور و پرسش نامه های استاندارد ساختارسازمانی رابینز (1989) و اعتماد سازمانی ویک و همکاران (2000) تشکیل می دهد. اعتبار ابزار به وسیله ی آلفای کرونباخ محاسبه و مقدار آن 81/. و برای بررسی و تأیید روایی کل مؤلفه های این پرسش نامه، از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها از آزمون های میانگین و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای spss و lizrel استفاده گردید. یافته ها : یافته های پژوهش بیانگر آن است که ساختار سازمانی بر تحقق جامعه محوری پلیس به طور مستقیم 65 درصد تأثیر مستقیم و 38 درصد از طریق اعتماد سازمانی اثر غیرمستفیم دارد. ضمن این که اعتماد سازمانی 59 درصد تأثیر مستقیم بر تحقق جامعه محوری پلیس دارد. همچنین ساختار سازمانی 61 درصد تغییرات اعتماد سازمانی را می تواند پیش بینی نماید. نتیجه گیری : برای افزایش رویکرد جامعه محور پلیس، نه تنها مؤلفه ها و شاخص های ساختاری را باید تقویت نمود، بلکه تقویت مؤلفه ها و شاخص های اعتماد سازمانی نیز باید مورد بازنگری و تقویت قرار گیرند.
مصرف ایماژهای بدن در میان کاربران اینستاگرام در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
141 - 115
حوزههای تخصصی:
اینستاگرام یکی از شبکه های اجتماعی است که بستری قوی برای نمایشِ خود واقعی و ایده آل فراهم کرده است. محبوبیت اینستاگرام تا حدی به خاطر تصویر محور بودن آن است و این که به راحتی می توان تصاویر را به اشتراک گذاشت و متناسب با بازخوردی که از مخاطبان در قالب کامنت گذاری می گیریم، تغییرات لازم را در خود ایجاد می کنیم. این پژوهش با استناد به نظریه نمایشِ گافمن، الگوی بازنمایی فرهنگیِ گیدنز، و آرای نظریه پردازانی چون ترنر و شیلینگ سعی در تحلیل شیوه ها و گونه های مصرف ایماژ بدن در شبکه اجتماعی اینستاگرام دارد. همچنین از رویکرد کیفی و مشخصاً تحلیل روایت برای مصاحبه عمیق با 16 نفر از شهروندان سنندجی (11 نفر دختر و 5 نفر پسر) که بنا بر بررسی های به عمل آمده بیشترین فعالیت را در شبکه اینستاگرام داشته اند، استفاده شده است. نحوه انتخاب این افراد براساس روش نمونه گیری گلوله برفی است. بدین ترتیب که یکی از پژوهشگران نیز با توجه به حضور طولانی مدتی که در این شبکه اجتماعی داشته، به خوانش محتوا و تحلیل مطالب و تصاویر به اشتراک گذاشته شده اقدام نموده است. نتایج حاکی از آن است که تعداد 10 مقوله ی فرعی ذیل 5 مقوله ی اصلی الگوهای غالب مصرف ایماژ بدن در فضای اینستاگرام هستند: الگوهای تعاملی (بازاندیشی زندگی اجتماعی، مدیریت تاثیرگذاری)، نمادین (الگوسازی و الگوبرداری، تجسم و بازنمایی فرهنگ)، نمایشی (نمود و ارایه خود در زندگی اجتماعی و اغواگری)، سلیقه ای (ساخت بازاندیشانه خود و جذب فالوور) و فراغتی (پیج گردی و گذران وقت و بازاریابی).
بازنمایی هویت زن در ضرب المثل های «لکی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
65 - 88
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی بررسی چگونگی بازنمایی هویت زنانه در ضرب المثل های لکی بوده است. رهیافت نظری مقاله ، با تأکید بر ایده های برگر، استوارت هال، جنکینز، و کاستلز، برساخت گرایانه است؛ روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی و فنون گردآوری داده بررسی اسناد و مصاحبه بوده و داده ها براساس فن مقوله بندی تجزیه و تحلیل شده است. در سطح اول تحلیل می توان به بازنمایی زن در مقام یک هستی، با ویژگی های مثبت، مانند «قوام بخش، هویت بخش و بافضیلت» و و ویژگی های هویتی منفی «ابزار بودگی، بی خردی، اخلاق ستیزی و غیرمستقل» اشاره کرد. در سطح دوم، یافته ها نشان می دهند هویتی که زنان لک با آن بازنمایی شده اند، تا حدودی با تصویر یکدست گفتمان های مسلط و متعارف در مورد هویت زنان متفاوت است. زیرا مقولات بدست آمده برای بازنمایی زنان در ضرب المثل های لکی یکدست نیستند؛ این تصویر بازنمایی شده را می توان در سه دسته دِت (دختر)، دا (مادر)، دایا (پیرزن) دسته بندی کرد که از این سه گروه، هویت گروه سنی مادر نسبت به دو گروه دیگر مثبت تر و هویت پیرزن منفی تر از بقیه بازنمایی شده است. به رغم چندگانگی های روایت هویت زن در ادبیات شفاهی لکی، آنچه در کل، به عنوان روح کلی حاکم بر آن می توان درک کرد، تصویر و هویتی در مرتبه دوم است. بیان دیگر، اگر چه این تصویر، کاملاً سلبی نیست، اما در برآیند کلی، در جهان زبانی این ادبیات شفاهی، می توان دید که چگونه از جهات مختلف، هنوز هم برتری با مردان است و زنان، تنها در کنار مردان هویت می یابند. جهان ضرب المثل ها، جهانی عمدتاً مردانه است.
تعیین عوامل راهبردی مؤثر بر پیشگیری از جرایم سایبری با رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
113 - 140
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ویژگی های محیط سایبر و در نتیجه آن پیچیده تر شدن جرایم سایبری موجب زمان بر و هزینه بر شدن کشف این جرایم شده است در نتیجه توجه به پیشگیری از جرایم سایبری از اهمیت بالایی برخوردار می باشد؛ هدف از این پژوهش تعیین عوامل راهبردی مؤثر بر پیشگیری از جرایم سایبری است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را خبرگان پلیس فتا ناجا به تعداد 15 نفر تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که پایایی پرسشنامه از روش ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 0/89 و روایی پرسشنامه با روش محتوایی تأیید شد همچنین با استفاده از روش دلفی فازی، در دو مرحله به جمع آوری اطلاعات از خبرگان مورد نظر اقدام گردید و کلیدی ترین آنها انتخاب شدند. با توجه به ماهیت این پژوهش، جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش دلفی فازی و از نرم افزارهای Excel و Spss استفاده گردید. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مهمترین عوامل راهبردی مؤثر بر پیشگیری از جرایم سایبری، در 31 عامل و 7 گروه شامل عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل فنی، عوامل ایجابی، عوامل سلبی، عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی می باشند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، فرهنگ سازی و تولید رسانه ای، آگاه سازی خانواده ها، استفاده از ابزارهای امنیتی توسط کاربران، در اختیار داشتن نیروهای متخصص و آموزش دیده از جمله عوامل مؤثر و نقش آفرین در پیشگیری از جرایم سایبری می باشند که بایستی در طراحی و انتخاب برنامه ریزی های راهبردی مناسب مورد توجه ویژه قرار گیرند.
بررسی رابطه ی انواع جهت گیری های ارزشی با نگرش به ساختار توزیع قدرت در خانواده (مطالعه ی موردی: زوجین شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نحوه ی تعاملات در خانواده و عوامل فرهنگی مرتبط با آن، این پژوهش به بررسی رابطه ی بین نگرش به ساختار توزیع قدرت در خانواده و جهت گیری های ارزشی پرداخته است. جامعه ی آماری، زوجین شهر دوگنبدان هستند که 380 نفر از آنان بر اساس جدول تعیین حجم نمونه لین، عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم بوده است. بر اساس ادبیات تحقیق، نگرش به ساختار توزیع قدرت در خانواده در دو بعد نگرش اقتدارگرایانه و مشورتی بررسی شد. بر اساس نتایج تحقیق، رابطه ی جهت گیری های ارزشی دینی، تقدیرگرایانه و سنتی با نوع تصمیم گیری اقتدارگرایانه مستقیم و معنادار، و رابطه ی جهت گیری ارزشی مدرن با آن معکوس و معنادار بوده است. رابطه ی جهت گیری های ارزشی تقدیرگرایانه و مدرن با نگرش به قدرت مشورتی، به ترتیب منفی و مثبت بوده است. تأثیرگذراترین متغیر در کاهش تصمیم گیری اقتدارگرایانه، جهت گیری ارزشی مدرن؛ و در افزایش گرایش به تصمیم گیری مشورتی، تحصیلات بوده است. در نهایت می توان گفت ؛ فرهنگ مسلط و "هژمونِ" تصمیم گیریِ عمودیِ مبتنی بر اقتدارِ مردانه، حداقل در ساحتِ انتظار، به سمتِ نوعی وضعیتِ " گذار" تغییر کرده است که در آن دو نوع جهت گیریِ ارزشیِ سنتی و مدرن، همراه با تصمیم گیریِ اقتدارگرا و مشورتی با هم در رقابت و " تخاصم" اند
تبیین ارتباط رسانه مورداستفاده با گذران اوقات فراغت و ورزش در میان سالمندان شهرتهران
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی المپیک سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
83 - 107
حوزههای تخصصی:
سالم پیرشدن حق همه افراد بشراست و این امر بر اهمیت مطالعه ورزش و اوقات فراغت و پیشگیری از مشکلات سالمندان می افزاید. هرم سنی جمعیت در ایران روندی معکوس دارد و در سال های آینده به سالمندی متمایل خواهد شد. با افزایش تعداد سالمندان،آن ها به عنوان یکی از مهم ترین گروه های هدف در برنامه ر یزی های سلامت و رفاه اجتماعی در نظرگرفته می شوند. هدف از انجام پژوهش حاضر، تبیین ارتباط رسانه مورد استفاده و گذران اوقات فراغت و ورزش سالمندان در تهران است. روش اصلی پژوهش پیمایش، جامعه آماری تمامی سالمندان ساکن در مناطق 22گانه شهر تهران و نمونه آماری 400نفر با روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه صوری و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 895/0 محاسبه شد. یافته ها نشان داد، 65 درصد بازنشستگاه تلویزیون و 50 درصد ماهواره و 27 درصد از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند.همچنین 98 درصد از متوسط تا خیلی زیاد به ورزش تمایل دارند و اغلب آنان (51 درصد) در اوقات فراغت به سرگرمی و ورزش می پردازند.سالمندانی که بیشتر از ماهواره و شبکه های اجتماعی استفاده می کنند تمایل بیشتری به ورزش دارند و اوقات فراغت شان را بیشتر از سایر برنامه ها به تفریحات و ورزش می پردازند.مردان سالمند گرایش بیشتری در مقایسه با زنان سالمند به ورزش دارند.به طور نسبی مردان سالمند در مقایسه با زنان سالمند بیشتر از شبکه های اجتماعی و ماهواره استفاده می کنند. سالمندان با تحصیلات پایین تر و هزینه خانوار کمتر ، بیشتر از تلویزیون استفاده می کنند اما سالمندان با سطح تحصیلات بالاتر و هزینه خانوار بالاتر، بیشتر به ماهواره و شبکه های اجتماعی مجازی مراجعه می کنند.میان تحصیلات و هزینه ماهیانه خانوار سالمندان با گرایش آنان به ورزش ارتباط معنادار مستقیم و مثبتی وجود دارد.
شناسایی مولفه ها و شاخص های مدل جدید هدایت تحصیلی: کاربردی در رفاه اجتماعی دانش آموزان و خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
۲۳۵-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدایت تحصیلی و نقش آن در ارتقا شاخصهای رفاه اجتماعی دانش آموزان و خانواده ها از مهم ترین دغدغه های نظام آموزشی و تصمیم سازان امر توسعه در هر کشور است. هدف از مطالعه حاضر شناسایی مؤلفه ها و شاخصهای مدل جدید هدایت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه نظام آموزشی ایران با روش دلفی فازی بوده است. روش: پژوهش با توجه به ماهیت آن توصیفی و با توجه به هدف تعریف شده، از نوع کاربردی است و بر اساس شیوه انجام آن، پیمایش بوده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان، معلمان و مشاوران منتخب و متخصص درزمینه هدایت تحصیلی در مدارس متوسطه تشکیل دادند. ابزار گرداوری داده ها، مصاحبه و پرسشنامه بود و از تکنیک دلفی فازی استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش 26 نفر بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی و استراتژی گلوله برفی انتخاب شدند. یافته ها: از بین 18 مؤلفه شناسایی شده، 13 مؤلفه شامل آمایش منطقه (35/9)، رسانه- فضای مجازی (35/9)، آینده پژوهی بازارکار (82/10)، علاقه (36/9)، کنترل درونی دانش آموز (41/10)، مؤلفه های نگرشی (41/10)، صفات شخصیتی پایدار (09/9)، نظام ارزشی (44/10)، توان حرفه ای مشاور (44/10)، توان حرفه ای معلم (61/14)، قدرت آزمونهای استاندارد (90/11)، مدیریت و مهارت والدین (36/11) و توانمندی عوامل سازمانی (36/11) که میزان معناداری آنها بیشتر از حد آستانه (94/8) بود، به عنوان مؤلفه های اصلی در شکل گیری سه شاخصِ شخصیتی، اجتماعی، فنی و مهارتی مدل جدید هدایت تحصیلی دوره متوسطه انتخاب شدند. بحث: شناسایی مؤلفه ها و شاخصهای مدل جدید، بسترهای مناسبی را برای اجرای صحیح هدایت تحصیلی در راستای تأمین رفاه اجتماعی دانش آموزان متوسطه فراهم می کند که پیامدهای مثبتی همچون رضایت درونی در شغل و زندگی، اصلاح هرم شغلی جامعه، سلامت روان، یادگیری مادام العمر و درنهایت توسعه کشور را به همراه دارد.
مطالعه نقش مدیریت شهری نوین در کاهش آسیب های اجتماعی زنان سرپرست خانوار با تاکید بر شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
149 - 175
حوزههای تخصصی:
حکمرانی و مدیریت شهری نوین بیش از آن که بر مولفه های کالبدی و اقتصادی تاکید کند بر مولفه های اجتماعی و فرهنگی و زیست محیطی تاکید دارد. آسیب های اجتماعی یکی از چالش های اساسی کلان شهرهای امروز است که نیازمند تلاش مدیریت شهری به صورت ویژه در این حوزه است. هدف اصلی مقاله بررسی نقش مدیریت شهری نوین (مبتنی بر دو مولفه ارتقا کیفت زندگی و برقراری عدالت شهری) در حوزه کاهش آسیب های اجتماعی در بین زنان سرپرست خانوار نیازمند به عنوان یک آسیب اجتماعی است. روش مطالعه ترکیبی از نوع کمی و کیفی بوده است. براساس یافته های تحقیق، زنان سرپرست خانوار براساس مشکلاتی که در حوزه خانه و خانواده دارند به 5 دسته تقسیم شدند: 1) نیازمندان معیشتی، 2) آینده پریشان، 3) بی مسکنان و بی کاران، 4) بیماران جسمی و روانی، و 5) در دام افتادگان در خانه. همچنین براساس مشکلات حوزه عمومی و اجتماعی و مناسبات اجتماعی زنان به 5 گروه تقسیم شدند: 1) فاقدان احساس امنیت، 2) تحقیرشدگان، 3) بی اعتمادی ها، 4) آزار دیدگان جنسی، 5) ترحم دیدگان. براساس این تقسیم بندی مهمترین حوزه های مداخلاتی مدیریت شهری و شهرداری کرج تغییر در بینش و برداشت از زن سرپرست خانوار بودن در سطوح اداری و در حوزه عمومی، تلاش برای توانمندسازی مهارتی، معیشتی و شغلی، خدمات حوزه سلامت و گذاران و اوقات و .. است.
مسئله مندی مهارت آموزی: خوانش نظری و انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
105 - 128
حوزههای تخصصی:
مهارت آموزی به عنوان یک رویکرد جدید به ویژه در نظام آموزشی مطرح و این گونه تلقی شده است که آموزش مهارت ابزار توسعه و پیشرفت کشور است و مهارت آموزی باید به موضوع اصلی تبدیل شود. رویکردی که در متون تجربی و سیاست گذاری غالب است طبیعی و بدیهی انگاشتن مهارت آموزی است و کمتر به مسئله مندی آن توجه شده است. هدف اصلی این پژوهش شناخت مسائل و چالش های نظری و بنیادی مهارت آموزی و گفت وگوی انتقادی منتقدان و مخالفان آن است تا ابعاد جدیدتری از آن آشکار شود. با مرور نظامند و مطالعه و بررسی انتقادی سنت های نظری متعدد، مسائل و چالش های آموزش مهارت به بحث و بررسی گذاشته شده است. مسائل بنیادی مطرح شده در حوزه مهارت آموزی عبارتند از: مهارت زدایی از نیروی کار (تباهی کار)، دانش ضمنی و امکان ناپذیری برنامه ریزی برای آموزش آن و مهارت به مثابه بازتولید نابربرای های موجود.
تحلیل جامعه شناختی موانع رشد اقتصاد سرمایه داری در ایران (مطالعه موردی نیمه پایانی دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: در این مقاله سعی شده است تا با بهره گیری از رویکرد نظری ماکس وبر در باب موانعی که سازمان مالیه عمومی مبتنی بر تعهد جمعی برای عقلانی شدن اقتصاد بوجود می آورد و با اتکاء به تلفیقی از راهبرد روشی جامعه شناسی تاریخی تفسیری و تحلیلی، به تحلیل موانع عقلانی سازی اقتصاد در دوره قاجار بپردازیم. در این راستا ابتدا ویژگی های سازمان مالیه عمومی مبتنی بر تعهد جمعی روستا، ایل و صنف رایج در دوره مورد مطالعه تحلیل شده است. سپس مولفه هایی چون غلبه اقتصاد معیشتی؛ ممانعت از فردگرایی و گسترش اقتصاد و تقسیم کار اجتماعی؛ عدم رقابت پذیری اقتصاد در عرصه نظام جهانی؛ تحرک پذیری ضعیف اجتماعی به عنوان برآیندهای نظام مالیه عمومی حاکم بر این دوره مورد مطالعه قرار گرفته است و در پایان بر اساس یافته های پژوهش مفهوم عقلانیت تانیسی به عنوان تعدیل نظری جهت انطباق بیشتر چارچوب و مفاهیم نظری با تفرد تاریخی ایران قاجاری ارائه گردیده است.
Provide a Model for the Establishment of the School in Accordance with the Indicators and Requirements of the Education Transformation Document(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to provide a model for school establishment in accordance with the indicators and requirements of the Education Transformation Document. Methodology: The research method was basic-applied in terms of purpose, descriptive-survey in terms of data collection method and combined in terms of data type. The statistical population of the study in the qualitative section included managers and staff of the Ministry of Education, provincial administrations and education districts, and in a small part, all staff staff of the Ministry of Education and staff of provincial departments. The sample size in the qualitative part was determined using the principle of theoretical saturation of 23 people who were selected using purposive sampling method. Also, in the quantitative part, according to the statistical population, 384 subjects were obtained using Morgan table, the subjects were selected using multi-stage cluster sampling method. In the present study, a semi-structured interview tool was used to collect data in the qualitative section and a researcher-made questionnaire was used in the quantitative section, which confirmed the validity and reliability of both tools. Data analysis in the qualitative part was performed by coding method and in the quantitative part, descriptive and inferential statistical methods (factor analysis (confirmatory and exploratory) and one-sample t-test) were used. Findings: The results showed that the factors that make up the top school at the level of the transformation document included moral, social, economic, political, biological / physical, scientific and technological education; Causal conditions in the implementation of the superior school at the level of the transformation document included teacher, curriculum, management, educational space and equipment, information technology, as internal requirements and Islamic society, media, family, educational justice, as external requirements; The consequences of implementing a top school at the level of the fundamental transformation document included agility, maturity, and continuous learning. Finally, the model presented in this study had a good fit. Conclusion: Top schools smoothly put moral education at the top of the agenda and moral education of students in such a school should be a key factor in development and progress, because this factor is a prerequisite for achieving maturity in various areas of life.
Predicting Academic Engagement Based on Academic Optimism, Competency Perception and Academic Excitement in Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Academic engagement as a basis for reformist efforts in the field of education is very important in achieving learning experience so that indirectly guarantees students' academic achievement. Therefore, purpose of this study was to prediction of academic engagement based on academic optimism, perception competence and achievement emotions in students. The descriptive- correlation method was used. Methodology: The statistical population consists of all male students studying of Hewraman region in year academic 2019-20 to 1476 student. In this study, according to random cluster sampling method, 100 married students by formula Plant of Tabachnick & Fidell (2007) were selected as samples and they were asked to academic engagement scale (AES) of Reeve (2013), perception competence scale of Harter (1982), academic optimism scale (AOS) of Tschannen‐Moran, Bankole, Mitchell and Moore (2013) and achievement emotions questionnaire (AEQ) of Pekrun, Goetz & Perry (2005). Findings: The data were analyzed by tests of Pearson correlation and multivariate regression. Results: Findings showed that there was positive and significant correlation between spdemic optimism, perception competence and positive achievement emotions with academic engagement (P<0/01). There was negative and significant correlation between negative with academic engagement (P<0/01). Regression analyses also revealed that %79/2 of variance of academic engagement was explained by academic optimism, perception competence and achievement emotions. Conclusion: This study confirmed the significant contribution of academic optimism, perception competence and achievement emotions in academic engagement of students. The results of this research can help planners and implementers of education organization to adopt appropriate educational policies in order to engage students in academic studies and the factors affecting it.
مقایسه ادراک انصاف، حمایت اجتماعی ادراک شده و بخشش در مادران کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه- بیش فعالی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
493 - 511
حوزههای تخصصی:
وجود فرزند با اختلال نقص توجه بیش فعالی در خانواده عملکرد خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک انصاف، حمایت اجتماعی ادراک شده و بخشش در مادران کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی و مادران دارای کودکان عادی انجام گرفت. نمونه 100 نفر (50 نفر برای گروه با اختلال نقص توجه بیش فعالی که به شیوه نمونه گیری هدفمند و 50 نفر گروه عادی که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند) از بین مادران کودکان دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی و عادی سنین 12-7 سال مناطق 4 و 8 شهر تهران که در نیم سال دوم تحصیلی 98-97 در حال تحصیل بودند، انتخاب شدند. ابزارهای ادراک انصاف پری، حمایت اجتماعی و بخشش در اختیار آن ها قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی و بخشش مادران دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد (p <0.05). بین ادراک انصاف این دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. با توجه به پایین تر بودن سطوح بخشش و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی نسبت به مادران کودکان عادی، این موضوع می تواند ناشی از اثرات سوء، مبنی بر داشتن کودک دارای این اختلال باشد.
بررسی تاثیر الگوهای همسرگزینی در طلاق قطعی(مورد مطالعه: مراجعه کنندگان به دادگاه های حمایت خانواده شهر تهران از دی ماه 99 تا آخر خرداد 99)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
انتخاب همسر و شیوه های متفاوت آن، همواره مد نظر اندیشمندان حوزه جامعه شناسی خانواده بوده است. این پژوهش،بااستفادهاز یکرویکردتلفیقینوینازنظریه «رابطه ناب» گیدنز بامحوریت نوع الگوی همسرگزینی و نظریه «طلاق» دیوید چیلبه این موضوع پرداخته است.رویکرد روش شناختی تحقیق اثبات گرایی است و روش تحقیق، روش توصیفی و تبیینی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق، شش مجتمع قضایی دادگاه خانواده در شهر تهران بود. نمونه هارابهصورتتصادفیساده و در دسترسانتخابگردید. حجم نمونه به صورت تقریبی از میزان وقوع طلاق در دی ماه سال 1399 در شهر تهران 2500 تا بوده است که در فرمول کوکران عدد 384 بدست آمد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تاثیر همسرگزینی سنتی با همسرگزینی مدرن در طلاق قطعی با یکدیگر متفاوت هستند. میانگین طلاق با سبک همسرگزینی مدرن بیشتر است از میانگین طلاق با سبک همسرگزینی سنتی. در بررسی مدل تحقیق، بار عاملی سبک ازدواج مدرن برابر 89/0 و سبک ازدواج سنتی برابر 71/0 بود. مقدار آماره کای دو برابر 138/76 و سطح معنی داری آمون 000/0 می باشد. با توجه به اینکه مقدار سطح معنی داری آزمون کمتر از 05/0 می باشد، فرض صفر رد شده و با اطمینان 95% می توان گفت هر نوع همسرگزینی در طلاق قطعی تاثیر دارد. با توجه به مقدار ضریب گاما 486/0 می توان گفت شدت وابستگی در حد متوسط می باشد. سبک ازدواج بر وقوع طلاق اثر داشته و سبک ازدواج مدرن اثر بیشتری بر وقوع طلاق داشت.
کاوش پدیدارشناسانه درک جنسی جوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۸
۲۵۶-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
مقد مه: د ر جامعه کنونی ما پیچید گی و تنوع رفتاری متعد د ی وجود د ارد . با توجه به اینکه د رک جنسی از مسائلی است که اکثر افراد را د چار تنش می کند و نسل جوان نمی د اند با این موضوع چگونه برخورد کند ، لذا واکاوی د رک جنسی جوانان ضروری به نظر می رسد و پژوهش حاضر با هد ف کاوش د رک جنسی جوانان بررسی شد . روش: پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد پد ید ارشناسی و با هد ف بررسی د رک جنسی جوانان انجام گرفت. روش این پژوهش کیفی بود که با 18 نفر از جوانان شهر شیراز انجام شد . روش نمونه گیری هد فمند و منطبق بر منطق اشباع نظری بود . تکنیک گرد آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود . پس از کاوش عمیق مصاحبه ها، د اد ه های حاصله بر اساس مد ل تحلیل مضمون کینگ و هاروکس تجزیه شد . یافته ها: نتایج پژوهش نشانگر د و حیطه اصلی د رک جنسی جوانان و پیامد های د رک جنسی است؛ که هرکد ام شامل مقولات مفهومی هستند . د رک جنسی د ارای د و د امنه د رک آزاد اند یشانه و د رک محافظه کارانه و پیامد های د رک جنسی شامل سه د امنه فرد ی، خانواد گی و فرهنگی اجتماعی است. یافته ها بر د رک مثبت اکثر جوانان از هم خانگی و روابط صیغه ای و ترجیح د اد ن این روابط به فراهم آورد ن شرایط سخت ازد واج تأکید د ارند . بحث: یافته ها تأکید می کنند که فرهنگ و خانواد ه سهم بسزایی د ر تقویت و یا تثبیت د رک جنسی فرد د ارد . برخی جوانان د ارای د رک نامطلوب از مسائل جنسی هستند که باعث می شود به امور جنسی نگاهی بسیار باز د اشته باشند و د ر پی آن، هم خانگی، روسپی گری و روابط صیغه ای را تجربه کنند .
بررسی وضعیت موجود آموزش بهداشت روانی در برنامه های درسی دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
121 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناس بررسی وضعیت موجود آموزش بهداشت روانی در برنامه های درسی دوره متوسطه اول بود.روش شناسی: روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، کیفی از نوع اکتشافی و برحسب زمان گرداوری داده، توصیفی بود. در این پژوهش گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای و از روش تحلیل محتوا برای بررسی وضعیت موجود محتوای کتب درسی هدیه های آسمانی، علوم تجربی و تفکر و سبک زندگی در چهار بعد بهداشت روان یعنی سلامت جسمی و رفتاری، اضطراب و روحیات فردی، کنش ورزی اجتماعی، افسردگی و ناامیدی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه درسی دوره متوسطه اول از نظر آموزش بهداشت روان در دروس مورد بررسی وضعیت مناسبی نداشت.نتیجه گیری: بهداشت روانی برابر با سلامت بدنی، روانی، اجتماعی، خشنودی و شاد زیستن می باشد که در آن دانش آموزان قادرند توانایی های خود را شکوفا ساخته، با فشار های روانی روزمره مواجه شده و بر آنها فایق شوند.
سیاست و تولید علم بومی اجتماعی- انسانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
316 - 335
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه ی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در دوران مدرن بدون ابتنای سیاستگذاری ها و برنامه ریزی ها بر دانش و آگاهی میسر نبوده و در این میان علوم اجتماعی روز آمد و کارآمد از جایگاه ویژه ای برخوردار است. علوم اجتماعی نیز هنگامی کارآمد و مفید خواهد بود که توانایی درک مسائل و ارائه ی راه حل های مؤثر برای جامعه ی هدف را داشته باشد. این امر به علت نسبی بودن علوم اجتماعی و وابستگی آن ها به بسترها و فرهنگ ها و زمینه های اجتماعی جامعه ی هدف، بدون بومی نگری علوم اجتماعی محقق نخواهد شد. علی-رغم پنج دهه تلاش و تبلیغات برای بومی کردن علوم اجتماعی در ایران، مع الأسف شاهد شکل گیری و یا نهادینه شدن فرایند تولید علم بومی نیستیم و این امر نشان دهنده ی عدم درک و شناخت ریشه های مشکل عدم تولید علم در کشور می باشد. بنابراین لازم است قبل از هرچیز درصدد درک این موانع و سپس رفع آن-ها برآییم. روش: در این پژوهش سعی شده است نظریه ای دارای عناصر مرتبط و منسجم براساس تبیین علّی طراحی گردد که در صورت موفقیت می تواند بخشی از مجهولات را در این مسیر تبدیل به معلومات نماید.یافته ها: در این پژوهش نقش متغیرهایی چون استعداد و روانشناسی، نظام آموزش و یادگیری، نظام کار و اشتغال و در پایان سیاست و نظام سیاسی مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرند. در پاسخ به چرایی عدم توفیق تولید علم بومی، نظریات و استدلال های مختلفی مطرح شده است؛ بعضی علت ها را ذهنی می دانند و معتقدند مشکل ناشی از نخبگان ذهنی و یا ذهنیات جامعه ی علمی است؛ اما برخی دیگر ریشه ها را در ویژگی های جامعه ی علمی و یا جامعه ی کل محیط بر جامعه ی علمی جست و جو می کنند. عده ای دیگر نیز براساس الگوی پارسونزی به یکی از عناصر و خرده سیستم نظام کل (اقتصاد، سیاست، اجتماع، و یا جامعه پذیری) اشاره دارند.نتیجه گیری: ظاهراً نمی توان هیچ یک از رویکردهای مذکور را در خصوص ایران قانع کننده دانست؛ لذا مسأله ی این پژوهش این است که؛ با چه الگویی می توان به تحلیل عوامل مؤثر در فقدان تولید علم بومی در ایران پرداخت؟ آیا نمی توان به یک الگوی تلفیقی معنادار و دارای عناصر فردی و اجتماعی و نیز ذهنی و ساختاری رسید؟
Predicting the Family Function based on Early Maladaptive Schemas and Couples Communication Patterns (Case Study: Education)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was predicting the family function based on early maladaptive schemas and couple’s communication patterns. Methodology: Present study was descriptive from type of correlation. The research population was married female employees working in public and non-public schools of Tehran city and their spouses in 2017-2018 academic years. The research sample was 482 people (241 couples) who were selected by multi-stage cluster random sampling method. The research instruments were the questionnaires of family function (Epstein and et all, 1983), early maladaptive schemas (Young, 1998) and couple’s communication patterns (Christensen and Sullaway, 1984). Data were analyzed by Pearson correlation coefficients and multivariate regression methods in SPSS software version 24. Findings: The results showed that the schemas of disconnection and rejection, impaired autonomy and performance, impaired limits, other directedness and excessive vigilance and inhibition, constructive communication pattern, avoidance communication pattern and demand/retiring communication pattern had a significant relationship with family function. Also, early maladaptive schemas and couple’s communication patterns significantly could predict 52.9 percent of variance of family function (P<0.05). Conclusion: Based on the results of the present study, to promote the family function can be decrease the rate of their early maladaptive schemas and improve the rate of couple’s communication patterns, who for this purpose the use of psychological interventions include schema therapy can be useful.
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر بهزیستی روانشناختی و تعارض زناشویی زوجین بعد از تولد اولین فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
183-198
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر بهزیستی روانشناختی و تعارض زناشویی بعد از تولد اولین فرزند زوجین شهرستان اهواز بود. بر این اساس، سه زوج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد و زوجین به مقیاس بهزیستی روانشناختی و مقیاس تعارض زناشویی کانزاس پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند باعث کاهش معنادار تعارضات زناشویی شد ولی بر بهزیستی روانشناختی زوجین تاثیر معنادار نداشت. زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند می تواند برای تسهیل انتقال زوجین به مرحله والدگری موثر باشد و خانواده درمانگران می توانند از این روش درمانی برای بهبود روابط زناشویی زوجین ایرانی استفاده کنند.