فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
انقلاب مشروطیت یکی از وقایع مهم در تاریخ معاصر ایران است. این انقلاب پیامدهای مهم سیاسی و اجتماعی در جامعه ایرانی به همراه داشت. تحلیل گران انقلاب مشروطیت، به نقش روشنفکران، علما و بازاریان پرداخته اند، اما این مقاله به نقش گروه هایی همچون معلمان، شاگردان و فارغ التحصیلان مدرسه های جدید در وقوع انقلاب مشروطیت می پردازد. جمع آوری شواهد به روش اسنادی و تحلیل شواهد به روش تحلیل روایت است. براساس اسناد تاریخی معلمان، شاگردان و فارغ التحصیلان مدارس یکی از نیروهای تأثیرگذار در انقلاب مشروطیت بوده اند. برنامه های درسی، معلمان و شیوه آموزشی مدارس، مطالعه کتاب ها و روزنامه های انتقادی، نگرش ها، گرایش ها و مهارت هایی در شاگردان مدارس شکل داد که برای تغییر و اصلاح وضع موجودشان حضوری فعالانه در انقلاب مشروطیت داشتند. این مقاله تأیید این مدعاست که آموزش می تواند جامعه را تغییر دهد.
بررسی دلایل افول هنر آوانگارد در روسیه و نسبت آن با تصلُّب ایدئولوژی در بازه زمانی پیش از انقلاب اکتبر تا پایان دوران زمامداری استالین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان طور که همه می دانیم مبانی فکری مارکس متأثر از فلسفه هگل بود و به همین دلیل وی در مواجهه با دوگانه معروف هنرمستقل و هنرمتعهد (کانت - هگل) طرف هنرمتعهد هگلی را می گرفت. از لحاظ نظری، این سوگیری به معنای رد خودمختاری و استقلال اندیشمند و مردود دانستن تفرّد سوژه خلاق در ساحت خلق اثر است، اما در عمل خواهیم دید که با توجه به ذات انسان باورانه ادعاهای اتوپیاگرایانه کمونیستی (برابری جامعه بی طبقه)، لاجرم سویه های اومانیستی در آراء متقدم مارکس نیز مشاهده می شود. همین سویه هاست که موتور محرکه هنرمندان نوگرای چپ در سال های منتهی به انقلاب اکتبر شد. در این نوشتار سعی شده تا به جستجوی ریشه های رشد هنرآوانگارد (هنر مارکسیستی پیش از انقلاب اکتبر) در آراء متقدم مارکس پرداخته و حتی الامکان نشان داده شود که چگونه کم رنگ شدن این آموزه ها و سنگینی کفه ترازوی اندیشه مستقل متعهد به سمت رویکرد هگلی و تصلّب نظام ایدئولوژیک، اسباب افول اندیشه نوگرا در فاصله زمانی پسا مارکس [پیش از انقلاب] تا اوج ایدئولوژی استالینیستی را در سپهر اندیشه چپ، فراهم کردند. این مقاله مطالعه ای موردی در باب «نسبت هنر و ایدئولوژی» است که به قبل و بعد انقلاب اکتبر روسیه اختصاص یافته اما به لحاظ نظری، نتایجی قابل تعمیم دارد.
آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود عواطف مثبت نسبت به همسر در زنان دچار طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
633 - 648
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تاثیر آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر عواطف مثبت نسبت به همسر در زنان دچار طلاق عاطفی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل دارای طلاق عاطفی مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده شهر یزد در سال 1399 بود. کلیه زنان مراجعه کننده به این مرکز پرسش نامه طلاق عاطفی را تکمیل کردند. افراد مبتلا به طلاق عاطفی با روش تصادفی ساده به گروه های آزمایش و کنترل تخصیص داده شدند (هر گروه 20 نفر). هر دو گروه پرسش نامه عواطف مثبت نسبت به همسر را تکمیل کردند و گروه آزمایش هشت جلسه هفتگی 90 دقیقه ای در معرض آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. در پایان پرسش نامه مذکور مجدداً در هر دو گروه اجرا شد و در دوره پیگیری پس از 8 هفته هر دو گروه این پرسش نامه ها را تکمیل کردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب بهبود عواطف مثبت نسبت به همسر در زنان متأهل دچار طلاق عاطفی می شود. بنابراین مهارت ACT باعث ارزیابی شناختی هیجان ها، کاهش احساسات منفی، افزایش احساسات مثبت و رفتار سازگارانه و درنهایت منجر به افزایش تنظیم شناختی هیجان می شود.
آسیب شناسی رفاه زنان شاغل با تأکید بر اجرای حقوق حمایتی (مورد مطالعه: شکوائیه های ارائه شده به ادارات تعاون،کار و رفاه اجتماعی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
167 - 190
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به آسیب شناسی رفاه وضعیت اشتغال زنان بر اساس قوانین حمایتی مندرج در قانون اساسی ایران پرداخته شده است. از روش تحلیل محتوا با تکنیک اسناد و مدارک استفاده شد.برای مطالعه اسناد نوشتاری و تعیین مقولات، تحلیل محتوای مقوله ای مورد استفاده قرار گرفته است. اسناد مورد مطالعه همان شکوائیه ها و دادخواست های زنان شاغل است که طی سالهای 1390 تا 1396 به ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی تهران ارائه گردیده است. از میان تعداد 63502 پرونده ی مربوط به شکایات زنان، 380 دادخواست مورد بررسی قرار گرفته و آمارهای قابل تأملی از مغایرت در قوانین و کیفیت و اجرای آن در خصوص اشتغال زنان دیده می شود.از میان 332 شکایت مطروحه تنها 69/49 درصد به سرکار بازگشته اند و از میان زنان دارای مرخصی زایمان نیز که 106 مورد بوده اند، در نهایت تنها 84/35 درصد از این افراد توانسته اند به سر کار خود باز گردند. وجود این موارد مبین ناکافی بودن کیفیت قوانین و ضمانت-های اجرایی در حق زنان شاغل است.یافته ها نشان می دهد که هر چند قوانین حمایتی توانسته اند بخشی از مطالبات زنان از طریق مواد تدوین شده در قوانین کار را برآورده کنند و حقوق زنان را حتی به شکلی جزئی به آنان بازگردانند، اما هنوز آسیب ها و موانعی در خصوص کیفیت و اجرای قوانین حمایتی و همچنین نوع احکام و آراء صادره از سوی هیأت های نظارتی به چشم می خورد.
همسان همسری ارزشی و رضایت زناشویی مطالعه موردی: شهر نورآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
141 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی میزان رضایت زناشویی برحسب میزان توافق در نظام ارزشی زوجین در شهر نورآباد در استان لرستان بوده است. حجم نمونه 200 زوج بود که به شیوه خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه مقیاس ارزشی زوجین «شوارتز» و رضایت زناشویی «اینریچ» استفاده شده است. نتایج نشان داد میانگین نمره زنان در همه ابعاد نظام ارزشی بیش از مردان و میانگین نمره رضایت زناشویی مردان بیش از زنان بوده است. بیشترین تفاوت رضایت زوجین، به مسائل شخصیتی همسر، اوقات فراغت، مسائل مربوط به بچه ها و روابط جنسی و کمترین تفاوت به نظارت مالی مربوط بوده است. در شرایطی که زوجین در نظام ارزشی توافق داشته اند، رضایت زناشویی آنها بیشتر بوده است. ضرایب همبستگی نیز نشان داد افزایش نمره نظام ارزشی مردان در بُعد شخصی و فراشخصی با افزایش رضایت زناشویی زنان و افزایش نمره زنان در بُعد شخصی نظام ارزشی با افزایش رضایت مردان و کاهش رضایت زنان همبسته بوده است. اگرچه میانگین نظام ارزشی زنان بیش از مردان بوده است، این امر سبب توافق نداشتن در نظام ارزشی و نارضایتی زناشویی شده است. در مجموع، می توان گفت همسان همسری ذهنی (همسانی در نظام ارزشی) در مقایسه با همسان همسری عینی (همسانی در تحصیل، سنی، شغل و ...) نقش مهم تری در رضایت زناشویی دارد.
نقش رضایت زناشویی و رضایت جنسی طی همه گیری کروناویروس 2019 در سلامت روانی خانواده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۵
45 - 62
حوزههای تخصصی:
کرونا ویروس 2019 (کووید-19) به عنوان یک بیماری همه گیر باعث ایجاد محدودیت های زیادی در سطح جهان از جمله قرنطینه خانگی شد. با طولانی شدن محدودیت ها بسیاری از خانواده ها دچار مشکلات خانوادگی متعددی مانند خشونت خانگی، تعارضات زناشویی و روابط جنسی خود شدند. در این راستا، پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی نقش رضایت زناشویی و رضایت جنسی طی همه گیری کرونا ویروس 2019 بر سلامت روانی خانواده ها انجام شد. در این مطالعه مروری نظام-مند با جستجو توسط واژگان کلیدی Coronavirus 2019 ، Marital Satisfaction، Sexual Satisfaction Mental Health, Domestic Violence, و COVID-19 در عنوان و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاه های Google Scholar، PubMed، Scopus و ScienceDirect مورد جستجو قرار گرفت. معیار اصلی جهت ورود، مقالات چاپی تمام متن انگلیسی مرتبط طی سال های 2020 و 2021 بود. یافته های به دست آمده نشان داد در مقایسه با قبل از شیوع کووید-19 خشونت کلامی، جسمانی، روانی و تعارضات زناشویی زوجین به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. همچنین عملکرد و رضایت جنسی زوجین در دوران همه گیری کرونا ویروس 2019 کیفیت لازم را نداشت و کاهش چشمگیری داشت. با توجه به پیامدهای بلندمدت خشونت های خانگی بر روی سلامت روانشناختی زنان و فرزندان، لازم است تدابیری در جهت شناسایی، کاهش و کنترل مشکلات خانوادگی اتخاذ گردد.
شمول پذیری «قاعده نفی حرج» نسبت به حرج جنسی و تأثیر آن بر درخواست طلاق قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۵
63 - 80
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهره وری جنسی از جمله حقوق بنیادین زن و شوهر پس از ازدواج است که تأمین آن در آموزه های مختلف دینی مورد تأکید قرار گرفته و فقها نیز آن را در قالب حق همخوابگی، حق تحریک، حق آمیزش و حق عدم عزل به رسمیت شناخته اند. رویارویی زوجه با کژکاری، انحراف یا خشونت جنسی زوج، سبب محرومیت او از این حق شده، وی را در معرض وضعیتی قرار می دهد که تحمل ادامه زندگی مشترک را برای او دشوار می سازد. در این پژوهش بر آن هستیم به این پرسش پاسخ دهیم آیا زوجه می تواند با استناد به وضعیت دشوار خود در عدم تأمین نیازهای جنسی اش آن را مصداق سوء معاشرت زوج دانسته و با استناد به قاعده نفی حرج، متقاضی طلاق قضایی باشد.مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی و با اسناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. .یافته ها: پژوهش حاضر نشان می دهد که احقاق حقوق جنسی در روابط زناشویی بر اساس معیارهای عرفی مورد پذیرش فقهای مسلمان است. هرچند در بیشتر متون فقهی عنوان حرج ناظر به امور جسمانی است، اما اطلاق «حرج» و کاربست های گوناگون آن در مسائل مختلف فقهی، سبب می شود تا قاعده نفی حرج، حرج های غیر جسمی از جمله حرج جنسی را در برگیرد
A Comparative Study of Media Literacy Curriculum Policy in the Education System of Developed Countries and Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was a comparative study of media literacy curriculum policy in the educational system of leading countries and Iran. Methodology: The approach of the research was qualitative approach and the method used in it was comparative-analytical method. The research population in this study included all valid scientific documents, including books, articles in specialized journals related to media literacy, from which the works related to the subject were selected using purposive sampling method and appropriate to the research objectives of the case. Were analyzed and data were collected by documentary method, Descriptive analysis method was used in data analysis. Based on the research question, a framework for data analysis was considered. Based on this framework, the required data from available resources were selected, organized, and then their similarities and differences were identified and compared and interpreted. Findings: Based on the results of this study, the concerns and views on content, necessities and goals of media literacy in different countries are largely similar and educational planners try to maintain their cultural identity in the use of different media. . The results also showed that media literacy has been considered as one of the most effective monitoring tools in the countries. Also, according to the results of the research, the most important differences between the selected countries and Iran in this regard was that the goal of these countries is to institutionalize the media literacy curriculum in an organized manner and in the form of codified policies and long-term plans, but in Iran. Although this issue has been emphasized in the upstream documents, due to the lack of sufficient infrastructure, lack of culture appropriate to the age of technology and teachers not being familiar with this knowledge, these conditions have not been provided and implementation in schools has been unsuccessful. Several years of implementation have not yet led to a successful indigenous approach and model for implementing this skill in schools. Conclusion: The results showed that the concerns and views on the content, necessities and goals of media literacy in different countries are largely similar and educational planners try to maintain their cultural identity in the use of different media.
Identifying and Evaluating the Indicators and Dimensions of Psychological Empowerment of the Faculty Members of the Azad University of East Azerbaijan Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to identify and evaluate the indicators and dimensions of psychological empowerment of professors in the faculty members of the Azad University of East Azerbaijan Province. Methodology: Research method in terms of applied purpose; In terms of data collection method, it was descriptive-survey and in terms of data type, it was a combination (qualitative-quantitative) of confirmatory type. The statistical population of the qualitative part of the research were experts familiar with the field of psychological empowerment of professors, and the quantitative part of the statistical population included members of the faculty of the Islamic Azad University of East Azerbaijan Province (450 people). The sample size in the qualitative section was determined using purposive non-random sampling method and the principle of theoretical saturation of 25 people and in the quantitative section using Cochran's formula, 207 people were selected as the sample. The data collection tool was a semi-structured interview in the qualitative part and a researcher-made questionnaire in the quantitative part. To ensure the validity of the interview, the triangulation method (three-way) was used. To ensure the reliability of the interview, the recoding method was used and to validate part of the experts' point of view, the content and structure validity was used to assess the validity of the questionnaire, which showed the validity of the instrument. Cronbach's alpha reliability coefficient was used to measure the reliability of the interview; Coding, factor analysis and univariate t-test using LISREL software were used to analyze the data. Findings: The results showed that the variables of organizational culture, organizational structure, organizational monitoring system, organizational reward system, organizational management systems had a significant effect on the psychological empowerment of faculty members in the Islamic Azad University of East Azerbaijan Province. Conclusion: Based on the research findings, paying attention to various structural, cultural and managerial factors can enhance the psychological empowerment of professors.
Construction and Standardization of Passion Quotient Test in Elementary Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the role and importance of passion in elementary students, the present study was conducted with the aim of constructing and standardizing passion quotient test in elementary students. Methodology: This study was a descriptive from type of correlation. The population of this research was elementary students in District 5 of Tehran city in the academic year of 2019-20, which number of 500 people of them was selected as a sample by multi-step cluster sampling method. For passion quotient was prepared a researcher-made test (20 items) and its psychometric indices were examined. For this purpose, the content validity of the instrument was calculated by opinion experts, its structural validity was calculated by exploratory factor analysis by principal components method and its reliability was calculated by Cronbach's alpha and combined methods. For analyze data were used from SPSS-25 and LISREL-8.8 statistical software. Findings: The results showed that the content validity of the instrument was confirmed by opinion experts and its construct validity by factor analysis method indicated the existence of four factors of interest, sensation seeking, focus and intimacy in relationships. The reliability of total and factors of interest, sensation seeking, focus and intimacy in relationships with Cronbach's alpha method were calculated 0.94, 0.88, 0.70, 0.90 and 0.71, respectively and with combined method were calculated 0.96, 0.90, 0.88, 0.91 and 0.83, respectively. Conclusion: Passion quotient test with four factors of interest, sensation seeking, focus and intimacy in relationships had good validity and reliability. Therefore, it can be used to investigate and measure the passion quotient of elementary students to plan to improve their passion and motivation.
تأثیر سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، میزان استفاده از اینترنت بر توانمندسازی زنان شاغل با نقش میانجیگری سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، و میزان استفاده از اینترنت بر توانمندسازی زنان شاغل با نقش میانجی سلامت اجتماعی بود. در این پژوهش توصیفی پیمایشی جامعه آماری 4000 نفر از زنان شاغل جمعیت هلال احمر استان تهران بودند که بر حسب فرمول کوکران به روش تصادفی ساده 384 نفربه عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های تحقیق سرمایه اجتماعی هوف وهایسمن (2009)، سلامت اجتماعی کینز(2004)، حمایت اجتماعی شربورن و استووارت(1991)، میزان استفاده از اینترنت و توانمندسازی زنان را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، و میزان استفاده از اینترنت تأثیر مستقیم بر توانمندسازی زنان شاغل دارد. همچنین سلامت اجتماعی نقش میانجی در ارتباط بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان شاغل و نقش میانجی در ارتباط بین میزان استفاده از اینترنت و توانمندسازی زنان شاغل دارد. با توجه به یافته ها به نظر می رسد توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی و بهره گیری از اینترنت و فضای مجازی زمینه ساز توانمندی زنان شاغل را فراهم آورده، ضمن اینکه در این فرایند نباید از نقش کلیدی سلامت اجتماعی زنان غافل شد. از این رو با توجه ویژه مدیران به تقویت اعتماد سازمانی و مشارکت زنان در تصمیم گیری ها، مهیا کردن شرایطى برای ارتباطات مطلوب، آموزش و ارتقاء سواد رسانه ای زنان، سطح سلامت اجتماعی هم به نحو متناسبى افزایش خواهد یافت و این مهم می تواند بر بهبود توانمندسازی زنان بیفزاید.
شناسایی مهارت های غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
328 - 351
حوزههای تخصصی:
ازدواج رابطه منحصربه فردی است که غنی سازی روابط زوجین، نقش مهمی در تحکیم و رضایت مندی آن دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهارت های غنی سازی زندگی زناشویی مبتنی بر فرهنگ بر مبنای روش شناسی کیو انجام شد. برای ایجاد فضای گفتمان با 24 نفر از افراد عادی و 16 نفر از افراد متخصص در حوزه خانواده در استان خراسان شمالی، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. افراد نمونه به صورت هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه یافت. 34 عبارت توسط متخصصان به ترتیب اولویت دسته بندی شدند. تحلیل عاملی دسته کیو با چرخش واریماکس، حاکی از وجود شش عامل بود. یافته ها نشان داد که از دید متخصصان حوزه خانواده، مهم ترین مهارت ها برای غنی سازی زندگی زناشویی به ترتیب عبارت اند از: خودشناسی و آگاهی از تفاوت های شخصیتی، مهارت های ارتباطی، واقع نگری، مهارت های دینی و معنوی، مدیریت هیجانی و آگاهی از چرخه تکاملی خانواده. براساس عامل های شناسایی شده، محتوای پروتکل آموزشی برای غنی سازی زندگی زناشویی در هشت گام ارائه شد. نتایج این پژوهش می تواند برای آموزش به زوج هایی که در آغاز مسیر زندگی زناشویی هستند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین مشاوران خانواده و ازدواج می توانند از یافته های پژوهش برای آموزش های پیش از ازدواج و آموزش به زوجینی که در سال های اول زندگی مشترک هستند استفاده کنند.
ظهور و زوال بازارِ کرمانشاه در سده سیزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
28 - 3
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی شرایط ظهور و زوال بازار کرمانشاه و نقش آن در ایالت کرمانشاهان در سده 13 خورشیدی می پردازد. رویکرد نظری 400مقاله مبتنی بر آراء «کارل پولانی» است. روش پژوهش تاریخی و فنون گردآوری داده بررسی اسناد و مشاهده کالبدِ بازار است. داده ها نشان می دهند که الف) بازار کرمانشاه همزمان با اراده کشورهای اروپایی بر تجارت در سده 19 میلادی، کم رونق شدن مسیرهای ترابوزان-تبریز و قفقاز-پوتی-تبریز به دلیل بیماری کرم ابریشم، حفر کانال سوئز و استفاده از کشتی هایِ بخار در دجله و فرات، موقعیت استراتژیکی در شبکه مبادلات بازرگانی پیدا کرد که به مدت 100 سال پایدار ماند. ب) بازار از بیرون و با اراده نظام بین الملل تحمیل شد و در مناسبات اقتصادی و اجتماعی منطقه «حک» نشد، همچنین نتوانست زمین، کار و پول را وارد مبادله کند. بدین روی، «بازارِ باراندازی» بود که بیرون از شیوه تولید قرار داشت و نقش آن محدود به شهر کرمانشاه بود. ریخت شناسیِ شهر را تغییر داد و خیل عظیمی از بازرگانان را به شهر کرمانشاه کشاند. ج) با شروع جنگ جهانی اول بازار از رونق افتاد. «قانون تفتیش اسعار» در سال 1306 ارز ناچیزی را به آن اختصاص داد به طوری که از رمق افتاد و احداث راه آهن سراسری ضربه نهایی را بدان وارد ساخت.
سازگاری روستاییان با تغییرات اقلیمی و ارتباط آن با عوامل اجتماعی (مطالعه موردی: روستاییان شهرستان بابلسر - استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، سنجش سطح سازگاری روستاییان با تغییرات اقلیمی و رابطه آن با عوامل اجتماعی بود. جامعه آماری این پژوهش، 2877 نفر از روستاییان شهرستان بابلسر بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 224 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود. میزان پایایی پرسش های پرسش نامه (براساس آزمون کرونباخ)، بیشتر از 60 درصد گزارش شد و اعتبار صوری پرسش نامه را نیز متخصصان علوم کشاورزی در دانشگاه علوم کشاورزی و متخصصان علوم اجتماعی در دانشگاه مازندران تأیید کردند. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد مساحت زمین زراعی (20/0)، آگاهی از منابع اطلاعاتی (18/0)، اعتماد نهادی (17/0) و فشار هنجاری کارشناسان کشاورزی و نظرات افراد روستا (16/0) با سازگاری روستاییان با پیامدهای تغییرات اقلیمی، همبستگی مثبت و ضعیف داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد بین فشار هنجاری شورای روستا، سن و درآمد با سازگاری روستاییان با پیامدهای تغییرات اقلیمی، رابطه معنی دار وجود نداشت. در بخش پایانی و براساس یافته های پژوهش پیشنهاد شد با افزایش دانش و مهارت های کشاورزان درباره تغییرات اقلیمی و آشناسازی آنها با راهبردهای سازگاری و برآوردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیامدهای تغییرات اقلیمی، میزان سازگاری روستاییان با آثار زیان بار تغییرات اقلیمی بهبود یابد.
تغییر ساختار حوزه عمومی روحانیون در عصر صفویه: تحول نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
3 - 26
حوزههای تخصصی:
سلسله صفویان اوایل قرن شانزدهم (1501م) در ایران مستقر شد. استقرار سلسله صفویه به شکل گیری دو حوزه عمومی موازی، همکار و رقیب منجر شد: حوزه عمومی دیوانی و حوزه عمومی روحانیون. علما، مجتهدان و آخوندها با تأسیس حوزه عمومی روحانی در دو عرصه با موفقیت فعال شدند: نهادسازی و تحول نظری. نظریه های «حاکم جائر»، «نیابت امام غائب»، «ولایت»، «اجتهاد»، «تقلید» و درنهایت «مرجعیت» از سوئی زمینه نظری را برای تلاش های نهادی فراهم کردند و از سوی دیگر سبب افزایش نفوذ علما و مجتهدان در حوزه عمومی جامعه ی ایرانی شدند. به این ترتیب زمینه برای طرح نظریه های بعدی از قبیل «ولایت فقیه» در قرون بعدی فراهم گردید. روش تحقیق در این پژوهش منبعث از رویکرد مفهوم سازی رابرت مرتون و روش کار در جامعه شناسی جدید تاریخی است. یافته های پژوهش نشان داد که روحانیون با طرح نظریه های مذهبی شیعی و تلاش برای تأسیس نهادها مناسب با این تحول نظری به تدریج بر حوزه عمومی جامعه ایرانی مسلط شدند و به این ترتیب زمینه برای تحول سنت منفعل به سنت بازتابی از طریق بازتولید ته نشست های تاریخی فراهم و در نهایت موجبات تأسیس نظام جمهوری اسلامی فراهم گردید.
پدیدارشناسی مکان در زیست جهان دانشجویی (مورد مطالعه: دانشجویان کارشناسی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
۹۹-۶۲
حوزههای تخصصی:
زیست جهان دانشجویان، به عنوان قشری که در آینده گروههای مرجع جامعه خواهند بود، با تمام پیچیدگی ها و ابعاد و عناصر و جزئیات می بایست مورد پژوهش و توصیف عمیق قرار گیرد. بنابراین مکان تعاملات غیررسمی دانشجویان به عنوان بخشی از این زیست جهان دارای اهمیت است که در این پژوهش به آن توجه شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، توصیف عمیق ادراک ذهنی دانشجویان از مکان های تعاملات غیررسمی خود است. برای دستیابی به معنای ذهنی دانشجویان از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. برای این منظور با 21 دانشجوی دانشگاه تهران از دانشکده های مختلف مصاحبه عمیق پدیدارشناسی انجام شد. در پدیدارشناسی توصیفی، آنچه که به عنوان روش تحلیل توصیه می شود، روش استویک-کولایزی- کین است. دانشجویان به معانی ذهنی گوناگونی از جمله احساس امنیت، آزادی و راحتی، پویایی و تعامل راحت میان دختر و پسر و رشته های گوناگون، بقای دوستی، اتلاف وقت و بی هدفی، افزایش دایره دوستان و همچنین احتراز از سیستم رسمی و نظارت آن بر جمع های دوستانه و تعاملات خود در درون دانشگاه اشاره می کنند. دانشجویان به دنبال دگر مکان ها و مکان های سوم بعنوان مکان هایی که بیرون از سیستم های برنامه درسی رسمی و یا ماشین های سیاسی به آن می پیوندند، هستند. بدین معنا که از مکان های شناخته شده دانشگاه که هنجارها و قواعدی برای آنها تعریف شده است عبور کرده و مکان های جدیدی مناسب با زیست خود و نیازها و ترجیحات خود و دوستانشان انتخاب و در آن مکان به تعاملات خود می پردازند. به نظر می رسد حضور دانشجویان در مکان ها و ایجاد پاتوق های دوستانه تمام ویژگی های مکان سوم را دارد. از جمله اینکه آنها با میل خود به این مکان ها رفت و آمد می کنند، هیچ یک نقش میزبان را ایفا نکرده و همگی احساس آسایش و راحتی دارند. مکان سوم به توسعه شبکه اجتماعی آنها و ایجاد دوستی های جدید در دانشجویان کمک می کند. مکالمه و گفتگوی مفرح و سرگرم کننده مهم ترین وجه تمایز مکان سوم از دیگر مکان هاست. پاتوق های دانشجویان همانند دیگر مکان های سوم، دسترسی پذیر هستند و همانطور که ادراکات ذهنی دانشجویان نشان داد در دسترس بودن یکی از مهم ترین ویژگی های مورد نظر دانشجویان برای ایجاد دورهمی های دوستانه است. یکی از ویژگی های مکان سوم سرزندگی است، دانشجویان در جمع های دوستانه خود در درون و یا بیرون از دانشگاه بدنبال گذراندن اوقات خوش و گفت و شنود و خنده و سرگرمی هستند.
مطالعه تفکر علمی و تفکر تأملی و رابطه آن ها با خودکارآمدی پژوهشی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۳۸-۲۵
حوزههای تخصصی:
مسئله و هدف: یکی از موضوعات مهم در نظام آموزشی که موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته، مهارت های تفکر است. مهارت های تفکر از موضوعات مهم میان رشته ای است که می تواند در حوزه های مختلف حوزه علوم انسانی و اجتماعی بکار برده شود. هدف اصلی این پژوهش مطالعه تفکر علمی و تفکر تأملی و رابطه آن ها با خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. روش شناسی: روش پژوهش از نوع پیمایشی بود. حجم نمونه برابر با سیصد و چهل هفت نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی سه دانشگاه رازی، علوم پزشکی و دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه بودند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانشجویان تحصیلات تکمیلی از لحاظ تفکر علمی، تفکر تأملی و خودکارآمدی پژوهشی پایین تر از حد متوسط نظری (3) بودند. همچنین متغیرهای تفکر علمی و تفکر تأملی با خودکارآمدی پژوهشی رابطه مثبت و معناداری داشتند. بین جنسیت و تفکر علمی و خودکارآمدی پژوهشی و بین مقطع تحصیلی دانشجویان با خودکارآمدی پژوهش تفاوت معناداری وجود نداشت. ولی بین مقطع تحصیلی با تفکر علمی تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین آزمون کروسکال والیس نشان داد بین نوع دانشگاه با تفکر علمی تفاوت معناداری وجود دارد. ولی بین نوع دانشگاه با خودکارآمدی پژوهشی تفاوت معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: به طورکلی خودکارآمدی پژوهشی متأثر از تفکر علمی و تفکر تأملی است. آموزش صحیح تفکر علمی و تفکر تأملی موجب می شود خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان افزایش یابد و روی عملکرد پژوهشی آنان اثرگذار شود.
رابطه رهبری تحول آفرین با خلاقیت با میانجی گری یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه رهبری تحول آفرین با خلاقیت با میانجی گری یادگیری سازمانی بود.روش شناسی: این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش تمامی معلمان مدارس متوسطه شهر کرمانشاه به تعداد 5900 نفر و نمونه آماری تعداد 360 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزار پژوهش سه پرسشنامه استاندارد رهبری تحول آفرین باس و آولیو (2000)، یادگیری سازمانی نیفه (2001) و خلاقیت مقیمی (1388) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های آماری و نرم افزارهای آماری SPSS وLISREL استفاده شد. در تحلیل توصیفی داده ها از جداول توزیع فراوانی، شاخص های مرکزی (نما، میانه و میانگین)، شاخص های پراکندگی(انحراف معیار و واریانس) استفاده شد. در آزمون فرضیات پژوهش از تکنیک های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تائیدی استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که رهبری تحول آفرین دارای اثر مثبت (2532/0) و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 می باشد. یادگیری سازمانی دارای اثر مثبت (08/0) و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 می باشد. رهبری تحول آفرین به واسطه یادگیری سازمانی (0432/0) و مقدار تی (12/2) دارای اثر مثبت و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 می باشد.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، بکارگیری سبک رهبری تحول آفرین در سازمان، یادگیری سازمانی و خلاقیت کارکنان را افزایش می دهد.
الگوی عوامل موثر بر رشد اخلاقی و تعیین وضعیت آنها در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
88 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی الگوی عوامل موثر بر رشد اخلاقی و تعیین وضعیت آنها در دانش آموزان دوره ابتدایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان رشد اخلاقی بودند که با توجه به اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که طبق فرمول کوکران تعداد 377 نفر آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با روش های مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که عوامل موثر بر رشد اخلاقی دارای 88 مفهوم، 20 عامل و 6 مقوله بود که مقوله ها و عامل ها شامل محیط زندگی و نحوه تربیت (با سه عامل نقش محیط خانواده در رشد اخلاقی، نقش محیط آموزشی در رشد اخلاقی و نقش گروه همسالان در رشد اخلاقی)، استدلال های اخلاقی (با سه عامل استدلال های شناختی، استدلال های عاطفی و استدلال های روانی- حرکتی)، فضای حمایتی (با سه عامل برخورداری خانواده و مربیان از دانش علمی، استفاده از مشوق ها و توجه به مسائل معنوی)، آسیب های روانی، اجتماعی و آموزشی (با چهار عامل آسیب های ناشی از ویژگی های شخصیتی و روانی، آسیب های ناشی از استفاده غیرصحیح از رسانه ها، آسیب های ناشی از مشکلات خانوادگی و آسیب های ناشی از کارکردهای آموزشی)، ایجاد شناخت (با سه عامل مسئولیت پذیری، توانمندسازی و الگوپذیری) و فضائل اخلاقی (با چهار عامل نوع دوستی، کرامت انسانی، قانون مداری و توان تصمیم گیری) بودند. یافته های بخش کمی نشان داد که بین میانگین همه عوامل با میانگین جامعه تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر برنامه ریزی برای بهبود رشد اخلاقی دانش آموزان ضروری است. بنابراین، متخصصان و برنامه ریزان حوزه تعلیم وتربیت می توانند با توجه به مقوله ها و عامل های این پژوهش برنامه هایی جهت بهبود رشد اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی طراحی و اجرا کنند.
تحلیل باستان شناختی قلاع اربابی شهرستان بهار (استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلاع اربابی شهرستان بهار از جمله قلاع دشتی هستند که طی سده های متأخر اسلامی به دلیل ضعف حکومت مرکزی و هرج و مرج های ناشی از آن، و نیز با هدف اقامت و سکونت خوانین محلی و اطرافیانشان، احداث شده اند. در ساخت بنای قلعه های منطقه، همچون تمامی قلاع دشتی، تپه های طبیعی و بلندی ها به جهت اشراف به مناطق پیرامون و توان دفاعی بهتر، مورد توجه خاص بوده است. یکی از ویژگی های عمده قلعه های اربابی مورد مطالعه، بهره گیری متفاوت از سازه برج در بنای قلاع است که در طول زمان از کارکردهای متفاوتی چون سکونت و دیده بانی برخوردار بوده اند. عمده تزئینات قلاع مورد مطالعه در بخش ارباب نشین به خصوص در سرستون و پایه ستون های ایوان و نیز در طرح گچ بری های داخل بنا است که با انواع نقش مایه های گیاهی به صورت طرح های اسلیمی و ختایی اجرا شده اند. این بناها با کارکردی به عنوان مراکز حکومتی محلیِ اَمن، در گذشته مورد توجه بوده اند. در این پژوهش، قلاع مذکور با هدف بررسی ساختارهای معماری و تزئینات به کار رفته در آنها و همچنین تحلیل شاخصه های بارز مشترک در میان آنها، مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. بررسی علت شکل گیری این دسته از بناها و نقش آنها در امنیت منطقه در طول دوران قاجاریه مهمترین مسئله ای است که در جریان این پژوهش باید به آن پاسخ داده شود. پژوهش حاضر با رویکرد «میدانی توصیفی تحلیلی»، به تبیین وضعیت این دسته از بناها پرداخته است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش متکی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است.