مطالب مرتبط با کلیدواژه

نفی حرج


۱.

کاربرد قواعد فقهی (نظیر قاعده نفی حرج و قاعده غرور) در عصر ارتباطات

کلیدواژه‌ها: عسر قاعده غرور مشقت نفی حرج شریعت سمحه و سهله احکام حرجی تکلیف بما لایطاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸۵ تعداد دانلود : ۲۹۱۳
جوامع بشری به موازات افزایش جمعیت، پیچیدگی قوانین، رشد علم و دانشهای مختلف اجتماعی و ارتباطی، دارای ارتباطات وسیعتر و پیچیده تری نیز می شوند.ارتباطات یادشده در جوامع اسلامی به دلیل پایبندی به دین از ویژگی خاصی برخوردار است. بدین معنا که فقه، احکام و قواعد فقهی نیز وارد این ارتباطات می شود که جوامع دینی را با چنین خصوصیتی از سایر جوامع و ملتها متمایز می گرداند. قواعد فقهی را می توان در حکم حروف الفبای یک زبان دانست که گرچند محدودند ولی کاربرد بی پایان دارند. فقیه نیز با همین قواعد محدود می تواند راه حلهای فراوانی را فراروی مکلفین قرار دهد و بدین وسیله رابطه خاصی میان آنان و شریعت برقرار نماید. قاعده های فقهی -که نمایانگر روح تعاطف و مهربانی اسلام اند - همواره بر مدار میزان توانایی مکلف می گردند و هیچگاه زور و تحمیل در اجرای تکالیف را که قبح عقلانی دارد، برنمی تابند بدین سان به راحتی می توان به فطری بودن دین که سازگار با میزان توانایی مکلفین است پی برد.از جمله این قواعد می توان به قاعده «نفی حرج» اشاره کرد که شارع مقدس هرنوع سختی و حرج را در انجام تکالیف از دوش مکلفین برداشته است. از سوی دیگر صداقت و یکرنگی و پرهیز از هرگونه فریب که اصطلاحا «غرور» نام گرفته است؛ از سوی آموزه های دینی کاملا مردود شناخته شده و حتی در این زمینه قاعده ای به همین نام تاسیس گردیده است که به آن «قاعده غرور» اطلاق می شود. هر کدام از این دو قاعده احکام و شرایط خاصی دارد که در این مقاله بررسی و مبانی آنها از منظر فقه و حقوق مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.
۲.

کاوشی در حلّ نسبتِ تعارض نمایی قاعده «لاحرج» با اعمال حرجی اسلام؛ پاسخ ها و تحلیل ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرج نفی حرج قاعده لاحرج تعارض با احکام حرجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۲۳۰
قاعده نفی حرج یکی از کارآمدترین و مهمترین قواعد فقهی به لحاظ کاربرد در ابواب گوناگون فقه است. عمومیت این قاعده با احکام مشقت زا و حرجی که در دین وجود دارد؛ ناسازگار می نماید. از این رو نوشتار حاضر در پی پاسخ به این سؤال برآمد که چگونه می توان هم ادله احکام مشقت آمیز را پذیرفت و هم ملتزم به نفی احکام حرجی در دین شد؟ نتایج این نوشتار که به شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کتابخانه ای تهیه شده است؛ نشان می دهد از مجموع پاسخ های مطرح شده به این شبهه، چهار رویکرد قابل ارائه است: نپذیرفتن وجود احکام حرجی در دین (اشکال صغروی)، نپذیرفتن شمول بدون تخصیص قاعده (اشکال کبروی)، تصرف در معنای «حرج» و نپرداختن به اصل شبهه. در میان همه پاسخ ها، نظریه «تخصیص قاعده نفی حرج»، پاسخی مناسب و بدون اشکال است. سایر جواب ها یا اساساً مخدوش است و یا نیازمند قرائن و شواهد مکمّل و از این رو نمی توان آن ها را به عنوان پاسخی مستقل، پذیرفت.
۳.

تکلیف به وسع یا تکلیف به طاقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکلیف طاقت نفی عسر نفی حرج وسع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۷ تعداد دانلود : ۴۰۹
در مبنا و ضابطه تکالیف میان صاحب نظران دو دیدگاه به چشم می خورد. دیدگاه نخست اینکه مبنا و ملاک برای تکالیف، وسع بندگان است. یعنی هر آنچه از دایره وسع انسان خارج شود، تحت عنوان عسر و حرج قرار می گیرد، اگرچه طاقت انسان بر انجام آن کار باشد. دیدگاه دوم اینکه ملاک برای تکالیف، طاقت بندگان است. یعنی هر آنچه از دایره طاقت انسان خارج شود، تحت قاعده نفی عسر و حرج قرار می گیرد. نگارندگان ضمن بازخوانی مسئله، معتقدند به طور کلی نمی توان گفت که تکالیف به وسع یا به طاقت تعلق گرفته باشند، بلکه به نظر می رسد مقتضای اصل اولیه در هنگام شک و تردید و نبود قرینه، تعلق تکالیف به وسع است و معیار وسع بندگان، توان عرفی است نه طاقت ایشان. آیات قرآن، روایات، ادله تسهیل بر عباد و بنای عقلا را می توان مهم ترین ادله برای تقویت نظریه نخست دانست. اما در مواردی همچون عرض و آبرو، طلاق و اجرای قسامه، به دلیل خاص، ملاک و معیار تکالیف، طاقت (نهایت توان) مکلفان است.
۴.

سقط درمانی؛ تأملات فقهی و سیاست گذاری تقنینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفی حرج سقط درمانی فقه خط مشی گذاری قانون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۶ تعداد دانلود : ۳۲۰
 در این مقاله با بررسی مبانی فقهی ماده واحده سقط درمانی، با روش تحلیلی - توصیفی نشان داده که نظام تقنینی کشور، با توجه به جوانب فرهنگی- اجتماعی این موضوع، اشکالات فقهی این ماده واحده، و به خصوص در بعد سیاست های جمعیتی، نیازمند بازکاوی برای ساماندهی مسئله سقط جنین در جامعه می باشد تا از این رهگذر، موجبات افزایش سقط های غیر قانونی، فراهم نشود. از این رو، هدف پژوهش حاضر آن است که روشن نماید بسیاری از بیماری ها و نواقص جنینی که در اندیکاسیون های پزشکی، ملاک حرج شناخته شده قابل درمان است و یا برخی همانند کوتولگی اساسا یک ویژگی است نه یک بیماری که موجب حرج باشد و نیز با توجه به لزوم احراز قطعی حرج در فتاوا و احتمالات خطای تشخیصی در پاره ای از شیوه های غربالگری نمی توان همه این موارد را در سقط درمانی، مصداق حرج قطعی قبل از ولوج روح دانست؛ به ویژه آنکه ملاک حرج شخصی است و نسبت به توان تحمل مادران نیز متفاوت است و نمی توان برای همه مصادیق، یک ضابطه کلی تنظیم کرد و باید به موارد مسلم، روشن و قدر متیقن از دشواری غیر قابل تحمل در نگهداری کودک توجه کرد و روش آن نیز نه در تکثیر روزانه اندیکاسون های پزشکی به عنوان مصادیق جدید حرج است؛ زیرا سقط جنین به قدری در نزد شارع مقدس، مذموم و ناپسند است که حتی استناد به موارد حرجی نیز چه بسا قبح این عمل و مفسده آن را بر ندارد و لذا باید فقط از باب ناچاری و اضطرار انجام شود. بنابراین باید این موارد بسیار محدود شود و همراه با تشکیل جلسات کارشناسی دقیق برای هر یک از زنان باردار متقاضی باشد که مبتلا به این وضعیت شده اند تا به صورت موردی، میزان اختلال جنین و توانایی هر مادر در نگهداری وی احراز گردد و در صورتی که شرایط استناد به حرج که به صورت مفصل بیان شده، محرز نگردد، اصل اولی حرمت اسقاط جنین، حاکم خواهد بود و پزشک خطاکار مسئول عواقب این کار می باشد.
۵.

شمول پذیری «قاعده نفی حرج» نسبت به حرج جنسی و تأثیر آن بر درخواست طلاق قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرج جنسی نفی حرج طلاق قضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۳۴۱
زمینه و هدف: بهره وری جنسی از جمله حقوق بنیادین زن و شوهر پس از ازدواج است که تأمین آن در آموزه های مختلف دینی مورد تأکید قرار گرفته و فقها نیز آن را در قالب حق همخوابگی، حق تحریک، حق آمیزش و حق عدم عزل به رسمیت شناخته اند. رویارویی زوجه با کژکاری، انحراف یا خشونت جنسی زوج، سبب محرومیت او از این حق شده، وی را در معرض وضعیتی قرار می دهد که تحمل ادامه زندگی مشترک را برای او دشوار می سازد. در این پژوهش بر آن هستیم به این پرسش پاسخ دهیم آیا زوجه می تواند با استناد به وضعیت دشوار خود در عدم تأمین نیازهای جنسی اش آن را مصداق سوء معاشرت زوج دانسته و با استناد به قاعده نفی حرج، متقاضی طلاق قضایی باشد.مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی و با اسناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. .یافته ها: پژوهش حاضر نشان می دهد که احقاق حقوق جنسی در روابط زناشویی بر اساس معیارهای عرفی مورد پذیرش فقهای مسلمان است. هرچند در بیشتر متون فقهی عنوان حرج ناظر به امور جسمانی است، اما اطلاق «حرج» و کاربست های گوناگون آن در مسائل مختلف فقهی، سبب می شود تا قاعده نفی حرج، حرج های غیر جسمی از جمله حرج جنسی را در برگیرد
۶.

امکان سنجی تجویز سقط جنین ناقص الخلقه توسط قاعده لاحرج از منظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۳
تولد نوزادانِ دارای معلولیت های جسمی و ذهنی در همه جوامع و همه زمان ها کم و بیش اتفاق می افتد. در زمان حاضر، به کمک آزمایش های پزشکی می توان برخی از این گونه بیماری ها را در زمان بارداری تا حد اطمینان بخشی تشخیص داد. دشواری پرورش چنین نوزادانی در کنار حرمت اولیه سقط جنین، رواییِ سقط جنین های معیوب را فراروی پژوهشگران فقه و حقوق قرار می دهد. بیشترِ فقیهان معاصر، روایی سقط جنین معیوب را با کم و زیادهایی پذیرفته و آن را با استناد به قاعده «نفی حرج» مستدل کرده اند؛ نتیجه ای که در ماده واحده مصوب 1384، نمود حقوقی نیز یافت. در نوشتار حاضر، مسئله مستحدث یادشده از نظر فقهی مورد بررسی قرار گرفته و استدلال فقیهان در این زمینه از نظر صغروی (حرجی بودن ادامه بارداری)، کبروی (قابلیت قاعده لاحرج در مجاز کردن سقط جنین) و موضوع شناسی (ماهیت نباتی جنین) به چالش کشیده شده است. التزام به روایی سقط جنین در مورد یادشده، مبانی، توابع و الزاماتی دارد که حتی قائلان به آن نیز نمی توانند آن ها را مورد پذیرش قرار دهند.