مطالب مرتبط با کلیدواژه

پدیدارشناسی مکان


۱.

بررسی حس دلبستگی در نگرشی پدیدارشناسانه به مکان: تفسیری از تجربیات زیسته افراد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس دلبستگی پدیدارشناسی مکان حس مکان تجربه زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۷۳
مکان و حس دلبستگی به مکان از مباحث موردتوجه طراحان بوده است که فرد در ارتباطی درونی با محیط قرار می گیرد. احساس تعلق و دلبستگی به مکان سطح بالاتری از حس مکان است که در هر موقعیت و فضا به منظور بهره مندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش اثرگذاری می یابد. دلبستگی به گونه ای فرد را با مکان پیوند می دهد که آدمی خود را جزئی از مکان در نظر می گیرد. این حس، رابطه تعلقی و هویتی فرد به محیط اجتماعی است که در آن زیست می کند. بنابراین، هدف این مقاله دستیابی به عوامل مؤثر در شکل گیری حس دلبستگی به خانه، در پی شناخت ویژگی هایی از خانه است که نقشی مؤثر در ایجاد یا ارتقای این پیوند ایفا می کنند. این مقاله به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه اگزیستانسیال (تجربه زیسته افراد) به انجام رسیده است و در آن، از سه نوع مصاحبه غیررسمی (گفت و گو) و نیمه ساختاریافته و مصاحبه عمیق (ساختاریافته) به عنوان ابزار گردآوری داده ها بهره گرفته شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که دو دسته از عوامل می توانند در حس دلبستگی ساکنان به خانه مؤثر باشند: 1) دیالکتیک بیرون: ویژگی ها و عواملی که مربوط به بیرون خانه هستند (کیفیت جلوه بیرونی خانه، کیفیت خوش نامی محله و امنیت)؛ و 2) دیالکتیک درون: ویژگی ها و عواملی که مربوط به درون خانه هستند (مالکیت، کیفیت آسایش، کیفیت کالبدی خانه، کیفیت رضایت از همسایگی و روابط عاطفی مثبت در خانه) که بر شکل گیری دلبستگی ساکنان به خانه به عنوان مقوله «تعامل انسان و خانه» تأثیرگذار است و به عنوان هسته اصلی مقاله، شناسایی شد. در دیدگاه پدیدارشناسی، حس تعلق به معنی رابطه هم پیوندی میان انسان و محیط است که همه شاخص ها را دربرمی گیرد.
۲.

پدیدارشناسی مکان در زیست جهان دانشجویی (مورد مطالعه: دانشجویان کارشناسی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعاملات و ارتباطات دانشجویان زیست جهان دانشجویی پدیدارشناسی مکان دانشگاه تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
زیست جهان دانشجویان، به عنوان قشری که در آینده گروههای مرجع جامعه خواهند بود، با تمام پیچیدگی ها و ابعاد و عناصر و جزئیات می بایست مورد پژوهش و توصیف عمیق قرار گیرد. بنابراین مکان تعاملات غیررسمی دانشجویان به عنوان بخشی از این زیست جهان دارای اهمیت است که در این پژوهش به آن توجه شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، توصیف عمیق ادراک ذهنی دانشجویان از مکان های تعاملات غیررسمی خود است. برای دستیابی به معنای ذهنی دانشجویان از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. برای این منظور با 21 دانشجوی دانشگاه تهران از دانشکده های مختلف مصاحبه عمیق پدیدارشناسی انجام شد. در پدیدارشناسی توصیفی، آنچه که به عنوان روش تحلیل توصیه می شود، روش استویک-کولایزی- کین است. دانشجویان به معانی ذهنی گوناگونی از جمله احساس امنیت، آزادی و راحتی، پویایی و تعامل راحت میان دختر و پسر و رشته های گوناگون، بقای دوستی، اتلاف وقت و بی هدفی، افزایش دایره دوستان و همچنین احتراز از سیستم رسمی و نظارت آن بر جمع های دوستانه و تعاملات خود در درون دانشگاه اشاره می کنند. دانشجویان به دنبال دگر مکان ها و مکان های سوم بعنوان مکان هایی که بیرون از سیستم های برنامه درسی رسمی و یا ماشین های سیاسی به آن می پیوندند، هستند. بدین معنا که از مکان های شناخته شده دانشگاه که هنجارها و قواعدی برای آنها تعریف شده است عبور کرده و مکان های جدیدی مناسب با زیست خود و نیازها و ترجیحات خود و دوستانشان انتخاب و در آن مکان به تعاملات خود می پردازند. به نظر می رسد حضور دانشجویان در مکان ها و ایجاد پاتوق های دوستانه تمام ویژگی های مکان سوم را دارد. از جمله اینکه آنها با میل خود به این مکان ها رفت و آمد می کنند، هیچ یک نقش میزبان را ایفا نکرده و همگی احساس آسایش و راحتی دارند. مکان سوم به توسعه شبکه اجتماعی آنها و ایجاد دوستی های جدید در دانشجویان کمک می کند. مکالمه و گفتگوی مفرح و سرگرم کننده مهم ترین وجه تمایز مکان سوم از دیگر مکان هاست. پاتوق های دانشجویان همانند دیگر مکان های سوم، دسترسی پذیر هستند و همانطور که ادراکات ذهنی دانشجویان نشان داد در دسترس بودن یکی از مهم ترین ویژگی های مورد نظر دانشجویان برای ایجاد دورهمی های دوستانه است. یکی از ویژگی های مکان سوم سرزندگی است، دانشجویان در جمع های دوستانه خود در درون و یا بیرون از دانشگاه بدنبال گذراندن اوقات خوش و گفت و شنود و خنده و سرگرمی هستند.
۳.

پدیدارشناسی مکان و تخیل در داستان های زندان رضا براهنی بر اساس دو رویکرد «شولتز» و «باشلار»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی مکان پدیدارشناسی تخیل داستان زندان رضا براهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۸
پدیدارشناسی مکان شاخه ای از پدیدارشناسی است که درباره مکان به عنوان یک پدیدار توجه می کند. مکان ها در پدیدارشناسی، شخصیت و روح دارند که توسط عناصر معماری و اشیائی که در مکان قرار می گیرند، خود را به انسان ها نشان می دهند. شناخت شخصیت و روح مکان سبب ایجاد حس مکان می شود. بر اساس ویژگی های فردی، حس مکان در انسان ها متفاوت است. پدیدارشناسی تخیل به مکان ها از نظر رابطه آن ها با تخیل توجه می کند. در تحلیل پدیدارشناسی مکان و تخیل داستان زندان، به مکان زندان توجه می شود تا با توجه به حس مکان، نحوه تعامل شخصیت داستان با زندان مشخص شود. در این پژوهش تلاش شده است تا مکان زندان در آثار داستانی رضا براهنی بررسی شود. رضا براهنی در داستان های «آواز کشتگان»، «رازهای سرزمین من»، «بعد از عروسی چه گذشت؟» و «چاه به چاه» به مکان زندان پرداخته است. در این داستان ها مکان زندان، سلول های انفرادی است. عناصری مانند «چشم بند» و «صدا» در این داستان ها حضور پررنگ دارند. زندان در داستان های براهنی به کمک ایجاد هویت و دیگری سازی آمده است. شخصیت های داستان ها برای فرار از درد ناشی از شکنجه گاه به مدد ادبیات و گاه از طریق خاطره، تخیل را فرامی خوانند و لحظات مشقت بار شکنجه را قابل تحمل می کنند.
۴.

بررسی مؤلفه های سازنده تصویر ذهنی شهروندان از مکان های شهری با تأکید بر رویکردهای پدیدارشناسی و روانشناسی محیطی؛ مورد پژوهی: مقایسه تطبیقی مناطق 1 و 18 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر ذهنی حس مکان پدیدارشناسی مکان روانشناسی محیط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۲۰۴
فضاهای شهری عرصه حضور شهروندان در قلمرو عمومی شهر هستند. این فضاها باید دارای شرایطی باشد که فرد بتواند در آن ها تجربه زیسته را بامعنی و مفهوم زندگی پیوند داده تصویرهای ذهنی از فضاهای شهری درگیر بامعنی زندگی را تولید نماید؛ درصورتی که تجارب زیسته انسان در ارتباط با مکان ها توأم با بسترهای روانی از معنی و مفهوم زندگی نباشد، تصویر شکل گرفته در چارچوب نقشه های ذهنی سراسر اغتشاش و فاقد مفاهیم و معانی زندگی خواهد بود. تحقیق حاضر در برخورد با مسئله تضعیف پیوند انسان و مکان در شهرهای امروزی در تلاش است تا ضمن بررسی نظریات برگرفته از رویکردهای پدیدارشناسی و روانشناسی محیطی، به بررسی عوامل مؤثر بر تشکیل تصویر ذهنی شهروندان از مکان های شهری از منظر این دو دیدگاه پرداخته و ارتباط عوامل فردی با مؤلفه های سازنده تصویر ذهنی از مکان را در دو محیط متفاوت موردبررسی قرار دهد. ازاین رو محله تجریش از منطقه 1 و محله شهرک ولیعصر از منطقه 18 تهران با توجه به تفاوت های موجود درزمینه های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی به عنوان نمونه موردمطالعه و از طریق نمونه گیری وضعی انتخاب شدند. تحلیل آماری حاصل از داده های به دست آمده از طریق پرسشنامه بیانگر این موضوع بود باوجود تفاوت معنادار میان رضایتمندی از مؤلفه های سازنده ی تصویر ذهنی در این دو محله، میان ویژگی های فردی پاسخ دهندگان رضایتمندی از مؤلفه های مذکور در هر دو محله همبستگی وجود دارد؛ بدین معنا که باوجود تفاوت معنادار در خصوصیات ادراکی و شناختی از محیط زندگی در دو محله، ولیکن ویژگی های فردی پاسخ دهندگان فارغ از شرایط مکانی محیط زندگی بر ساخت تصاویر ذهنی تأثیرگذار است.
۵.

بازتاب نگرش پدیدارشناسانه به مکان بر پایه اندیشه مارتین هایدگر در سینمای یاسوجیرو ازو: مطالعه موردی: داستان توکیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی مکان مارتین هایدگر یاسوجیرو ازو داستان توکیو مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۹۸
حضور معماری در سینما در ابعاد مختلفی چون ساختار روایی تا مشخصه های تکنیکی اثر قابل درک است. این نوشتار تجربه معنادار مکان را در میان مشخصه های تکنیکی سینمای یاسوجیرو ازو در «داستان توکیو» جست وجو و به دلیل محوریت «تجربه معنادار مکان» و برداشت ادراکی از نحوه نمایش آن، در چارچوب نگرش پدیدارشناسی بر پایه اندیشه مارتین هایدگر عمل می کند. فرض آن است که تجربه معنادار مکان در مشخصه های تکنیکی «داستان توکیو» در انطباق با مولفه های منتج از نگرش پدیدارشناسانه هایدگر به مکان قرار دارد که به موجب آن چگونگی شکل گیری این تطابق به عنوان پرسش تحقیق مطرح می باشد. پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و به روش پدیدارشناسی انجام شده است. نتیجه بیانگر آن است که در مشخصه های تکنیکی «داستان توکیو» از آنجا که مکان به واسطه تثبیت و ماندگاری در حافظه، توانایی در برانگیختن تخیل و امکان تامل آدمی بر موقعیتش، تجربه ادراکی متنوع، ادراک حسی و بی واسطه، ارتباط با آدمی و فعالیت های او، توجه به جنبه احساسی تجربه، ادراک در بستر محیطی گسترده و توجه به عناصر و اجزای محیط پیرامون، گسترش ارتباطات فضایی میان درون و بیرون، تعامل با دیگران، تعریف حدومرز برای مکان و ارتباط با بستر اجتماعی و فرهنگی خود ادراک پذیر شده است، در قرابت با نگرش پدیدارشناسانه هایدگر به مکان قرار دارد.