فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری کشاورزی یکی از شاخه های گردشگری است که در سال های اخیر مورد توجه بوم گردها قرار گرفته است و راهبردی جهت دستیابی به توسعه پایدار در مناطق روستایی است. لازمه اتخاذ این راهبرد شناسایی پیشران های توسعه گردشگری در بستر روستایی و مزارع می باشد. شهرستان دورود با توجه به شرایط اقلیمی خاص خود می تواند یکی از مقصدهای مناسب برای توسعه گردشگری روستایی می باشد. دستیابی به این جایگاه نیازمند برنامه ریزی پایدار است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته و کیفی _کمی می باشد و از حیث جهت گیری کاربردی است و براساس هدف از نوع اکتشافی می باشد از اینرو که به دنبال کشف پیشران های توسعه گردشگری کشاورزی با رویکرد توسعه پایدار در روستاهای شهرستان دورود می باشد و از حیث زمانی مقطعی و در بازه زمانی (1401 -1399) انجام شده است. متناسب با روش تحقیق پژوهش، خبرگان پژوهش متشکل از 19 نفر از متخصصین حوزه مدیریت گردشگری، کشاورزی و توسعه روستایی می باشد که خبرگان پژوهش به روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند و متناسب با دو بخش کمی و کیفی در دو مرحله در فرایند مصاحبه و تکمیل پرسش نامه مشارکت داشته اند. برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل مضمون و تکنیک دیمتل فازی با به کارگیری نرم افزارهای متلب استفاده شده است. شناسایی پیشران های گردشگری کشاورزی و ارائه مدل کمی آن بر اساس محاسبات دیمتل فازی مهمترین نتیجه پژوهش حاضر است. براساس نتایج به دست آمده هشت معیار اصلی: منابع انسانی، شایستگی های کارآفرینان، جاذبه های محیطی گردشگری، امکانات رفاهی عمرانی محیط بیرونی و داخلی سایت گردشگری، بستر فکری، ترویج و توسعه و زمینه اقتصادی در قالب بیست و سه زیر معیار به عنوان پیشران های توسعه گردشگری کشاورزی شناسایی شده است همچنین نتایج به دست آمده از رتبه بندی پیشران های شناسایی شده براساس رابطه علی (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین معیارها با استفاده از تکنیک دیمتل فازی حاکی از این است که بستری فکری تأثیرپذیرترین و تأثیرگذارترین پیشران می باشد و و منابع انسانی و اقتصادی به ترتیب در رتبه دوم و سوم قرار گرفته اند و ترویج و توسعه تأثیرپذیرترین پیشران می باشد.
واکاوی تغییرات کاربری اراضی در سکونتگاه های روستایی منطقه کلان شهری تهران، مطالعه موردی: شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
127 - 148
حوزههای تخصصی:
یکی از فعال ترین پدیده ها روی زمین تغییر کاربری اراضی است. مقاله پیش با رهیافت پراگماتیسم و مطالعات میدانی مبتنی بر روش های مشارکتی و با نگاه تبیینی-اکتشافی به دنبال بررسی و شناخت تغییر کاربری اراضی سکونتگاه های روستایی ناحیه شهریار در طی دوره زمانی 10 ساله (1400-1390) و همچنین شناخت عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر ایجاد چنین تغییری است. در راستای هدف مدنظر، پردازش تصاویر ماهواره ای نشان می دهد در سال 1390، اراضی انسان ساخت 65/9502 هکتار (23 درصد) از کل مساحت شهرستان را به خود اختصاص داده است. در سال های 1395 و 1400 نیز به ترتیب 14/10358 هکتار (26 درصد) و 90/11093 هکتار (27 درصد) از اراضی متعلق به کاربری انسان ساخت است. مساحت اراضی زراعی از 88/5531 هکتار (13 درصد) در سال 1390 به 91/4347 هکتار (10 درصد) در سال 1395 کاهش یافته است. البته این روند نزولی تا سال 1400 نیز ادامه دارد. علاوه بر همه این ها کاربری اراضی سایر در بازه زمانی 1400-1390، کاهش داشته است. نتایج حاصل از تحقیقات میدانی نشان داد که ضعف تعاملات سازمانی، مجاورت فضایی با کلان شهر، بحران در مدیریت منابع آب، رشد سوداگری زمین و بهره وری پایین بخش کشاورزی به عنوان عوامل درونی و توسعه مدیریت فضایی چندمرکزی، رانت قدرت در نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی، اقتصاد نفت محور، توسعه اقتصاد صنعتی، خزش کلان شهری، پس زدگی جمعیتی کلان شهر تهران و پایین بودن ظرفیت نهادی به عنوان عوامل بیرونی بر تغییر کاربری اراضی منطقه مؤثر هستند. در این خصوص پیشنهادهایی برای جلوگیری یا کند کردن روند حاضر ارائه شده است
تحلیل توانمندی های روستاهای پیشرو در اشتغال زایی، مطالعه موردی: روستاهای منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
101 - 115
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های به منصه ظهور رسانیدن توانمندی اشتغال است. توجه به استعدادها و توانمندی های محیطی و انسانی روستا یک ضرورت برنامه ریزی می باشد. بالأخص روستاهایی که پیشرو و جلوتر از دیگر روستاها به صورت بالقوه و بالفعل می باشند. هدف از پژوهش حاضر تحلیل توانمندی های روستاهای پیشرو در اشتغال زایی است. ماهیت این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی می باشد. در این راستا جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق 26 روستای پیشروی منطقه سیستان می باشد که اطلاعات روستاها به صورت مشاهده میدانی و مصاحبه با دهیاران و اعضای شورای اسلامی روستا انجام شده است. نتایج گواه از آن است که روستاهای پیشرو منطقه سیستان به لحاظ ویژگی های محیطی و انسانی دارای قابلیت های بالایی جهت ایجاد اشتغال بوده که می تواند الگوی دیگر روستاها باشند. یافته ها نشان می دهد روستای خمر با بیشترین فعالیت های شغلی در ارتباط با ماشین، روستا ماشین منطقه، روستای لوتک با بیشترین فعالیت های خدماتی بازار، روستا بازار و روستای امیرنظام روستای فرش سیستان شناخته شدند. همچنین روستای قلعه نو به عنوان روستای ویژه توریسم و روستای میلک به عنوان روستای بازارچه و مرزی منطقه می باشند. در روستاهای پیشرو در اشتغال نزدیک به 60 نوع فعالیت شغلی، که برخی فعالیت ها قبلاً در روستاها وجود نداشتند، که خود نشان از تنوع فراوان در این روستاها است. این ویژگی ها و توانمندی ها می تواند راهگشای رشد و پیشرفت سایر روستاهای منطقه باشد.
واکاوی و تحلیل زیرساخت های هوشمندسازی شهری با استفاده از رویکرد آزمایشگاه زنده شهری؛ مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۱۰۲-۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف: مفهوم شهر هوشمند مبتنی بر یکپارچه سازی، نوآوری و زیرساخت های فناورانه و دیجیتال، به منظور هوشمندتر کردن شهر و استفاده کارآمدتر از منابع موجود مطرح شده است. این مفهوم به واسطه گسترش پژوهش های مبتنی بر رویکرد آزمایشگاه های زنده شهری در قالب بهره برداری از واقعیت مجازی و استفاده از کلان داده ها و سایر موارد وابسته به فناوری، نویدبخش ورود شهرهای هوشمند به مرحله نوینی از برنامه ریزی شهری با تمرکز بر هوش جمعی و شهروند هوشمند بوده و فناوری تنها ابزاری برای بهره وری از این سرمایه در شهرها است. بدین ترتیب، شهرسازی هوشمند مبتنی بر آزمایشگاه زنده، عمدتا مبتکر و مشارکت محور است، شهروندان و به طور کل ذی نفعان شهری نه تنها به عنوان منابع اطلاعات عمل می کنند، بلکه به عنوان آزمونگر، توسعه دهنده و طراح نوآوری بر پایه عدالت با دیگران در آزمایشگاه های زنده عمل می کنند. روش تحقیق: در مقاله حاضر، از نوع ساختاری-تفسیری است. گردآوری داده ها به صورت مطالعات پیمایشی و کتابخانه ای است. جامعه آماری تحقیق در قالب پنل نخبگان شامل 30 نفر متخصصین برنامه ریزی شهری است، که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش نظریه داده بنیاد با کمک نرم افزار مکس کیودا و مدل معادلات ساختاری با استفاده از تکنیک حداقل مجذور مربع با کمک نرم افزار SmartPLS.3 استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد، برنامه ریزی شهری هوشمند، به واسطه 6 مؤلفه «عدالت اجتماعی؛ بهره وری؛ زیرساختی؛ زیست محیطی؛ فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ کیفیت زندگی» قابل بررسی است. در این میان بر اساس مدل معادلات ساختاری، هوشمندسازی شهر زنجان، بیشتر متأثر از سازه بهره وری با ضریب بتای استاندارد 85/4 و سازه زیرساختی با ضریب بتای استاندارد 83/4 است. همچنین بر اساس تحلیل مسیر، بیشترین ضریب تأثیرگذاری در هوشمندسازی مربوط به شاخص عدالت اجتماعی با ضریب مسیر 341/0 و کمترین تأثیرگذاری نیز مربوط به شاخص فناوری اطلاعات با ضریب 130/0 است. نتیجه گیری: درنتیجه، هوشمندسازی شهر زنجان نیازمند دستیابی به یک مکانیسم منسجم در زمینه تقویت زیرساخت های فناوری اطلاعات و افزایش بهره وری زیرساخت های موجود است.
تحلیل رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی مقاصد گردشگری بر اساس شاخص های چرخه حیات گردشگری (مطالعه موردی: مقاصد گردشگری اردبیل و آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از چالش های اصلی قرن حاضر در حوزه گردشگری، ارتقاء و توسعه فعالیت های گردشگری و در عین حال حفظ پایداری اکوسیستم های طبیعی و ارتقا شاخص های رفاه انسانی است. کلید دست یابی به این هدف در برقراری تعادل بین دو بخش اکولوژیکی و انسانی است که بدون انجام ارزیابی های جامع و کافی محقق نمی شود. این پژوهش می کوشد مقاصد گردشگری استان های اردبیل و آذربایجان شرقی را از منظر کیفیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی به عنوان دو رکن اساسی گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد. روش پژوهش: این بررسی از نوع مطالعات کاربردی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل چرخه حیات گردشگری آلن باتلر استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر روستاهای زنوزق، کندوان و اشتبین در استان آذربایجان شرقی و روستاهای گزج، آلوارس و اونار در استان اردبیل است که مجموعا مشتمل بر 465 خانوار و 1876 نفر جمعیت می باشد. حجم جامعه نمونه در این تحقیق 176 خانوار ست که با روش کوکران برآورد شده است. اطلاعات مورد نیاز با روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. گزینش جامعه میزبان برای پرسشگری با روش تصادفی سیستماتیک و گزینش جامعه گردشگر و بازدیدکننده به روش تصادفی ساده می باشد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان می دهد که رفاه اکوسیستم و انسانی در مقاصد گردشگری غالبا در سطح پایداری متوسط بوده و هنوز با ویژگی های مقاصد دارای ثبات و کاملا پایدار فاصله قابل توجهی دارند و تاکید صرف بر نتایج و درآمدهای اقتصادی باعث غفلت از وجوه طبیعی و انسانی فعالیت های گردشگری در مقاصد مورد مطالعه شده است. نتیجه گیری: نتایج بررسی ها نشان می دهد که شاخص بازدید از مقاصد گردشگری در طول زمان می تواند وضعیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسان را در مقاصد بهبود بخشد، در صورتی که روستای کندوان در هر دو منطقه از وضعیت رفاهی بهتری برخوردار باشد. طبیعتاً عوامل ثانویه مانند ارتقای سطح آگاهی اجتماعی و تبادل فرهنگی بین جامعه میزبان و جامعه گردشگر و آموزش اجتماعی می تواند در این شرایط مؤثر باشد، چنانکه در مقاصدی با بازدید کمتر و جایگاه کمتر این شاخص ها، وضعیت متفاوت دیگری را نشان می دهد.
شناسایی چالش های موثر بر شکل گیری کسب و کارهای دانش بنیان (با تاکید بر سناریوهای توسعه و تجاری سازی در مناطق روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف شناسایی چالش های موثر بر شکل گیری کسب وکارهای دانش بنیان با تاکید بر توسعه و تجاری سازی آن ها در مناطق روستایی با استفاده از رویکرد ماتریس اثرات متقابل و روش سناریونگاری انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش، پیمایشی از نوع کیفی است. نمونه آماری این پژوهش را طبق اصل کفایت (اشباع) نظری 75 نفر از صاحبان مشاغل روستایی و 25 نفر از خبرگان تشکیل می دهند. یافته ها: با روش تحلیل محتوا 54 چالش در شش دسته شامل عوامل «مدیریت منابع انسانی»؛ «مالیات و گمرک»؛ «بازاریابی و فروش»؛ «مجوزدهی و نظارت»؛ «مشکلات مالی و بازار عرضه و تقاضا» و «نظام مالکیت فکری»)، شناسایی شد که از میان آنها 44 چالش به کمک تکنیک دلفی فازی پایش شد. تاثیرگذاری متغیرهای مؤثر با استفاده نرم افزار MICMAC به طور مستقیم سنجش شد و حول محور آن ها سناریوهای آینده تجاری سازی کسب وکارهای دانش بنیان روستایی ایران بوسیله نرم افزار Scenario Wizard استخراج گردید. با توجه به یافته های تحقیق، از مجموع 12 سناریوی شناسایی شده، سناریوی هفتم مطلوب ترین حالت ممکن را به خود اختصاص داد. در این سناریو، تمامی پیشران ها در حالت وضعیت مطلوب قرار دارند و تنها دو سناریوی "استفاده از نظرسنجی ها جهت اطلاع از سلیقه و باور مشتری (E2)" و "استفاده از پلتفرم ها و کانال های متعدد برای تبلیغات"(F2) در وضعیت بینابین قرار دارند. نتیجه گیری: سناریوی طلایی استخراج شده در پژوهش، حول محور تربیت نیروهای حرفه ای و مسئله یاب و خلاق جهت مقابله با ریسک های بی ثبات کننده تجاری سازی کسب و کارهای دانش بنیان روستایی می چرخد.
تأثیر توسعه اکوتوریسم بر توانمندسازی زنان روستایی منطقه الموت غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
183 - 201
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود نابرابری های جنسیتی که عمدتاً در بسیاری از جوامع علیه زنان دیده می شود، بحث توانمندسازی آن ها در سال های اخیر اهمیت خاصی یافته است که در این زمینه نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد، لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر توسعه اکوتوریسم بر توانمندسازی زنان روستایی منطقه الموت غربی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را زنان روستایی بخش الموت غربی قزوین تشکیل دادند که با توجه به پراکندگی روستاها و تعداد زیاد آن ها، 9 روستا (از هر دهستان 3 روستای هدف گردشگری) به عنوان روستای نمونه انتخاب شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 283 نفر به دست آمد که به 290 نفر ارتقاء داده شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش های آماری هم چون T تک نمونه ای، پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون ناپارامتری دوجمله ای در نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد که توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی زنان روستاهای منطقه الموت غربی با میانگین 47/3، توانمندسازی اجتماعی با میانگین 42/3 و توانمندسازی زیست محیطی با میانگین 32/3 تأثیر داشته ولی اثرات آن در توانمندسازی روانی زنان روستایی با میانگین 18/3 کمتر می باشد. همچنین زنان روستاهای جوینک، پررود و سفیدآب بیشترین و زنان روستاهای بلکان، کامان و دستجرد سفلی کم ترین تأثیرپذیری را از توسعه اکوتوریسم در منطقه داشته اند. بنابراین با توجه به تأثیر توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی زنان روستایی، ارائه آموزش های اکوتوریستی و گردشگری به صورت دوره ای به آن ها، هم نسل جدید را دعوت به تلاش خواهد کرد و هم نیازهای اکوتوریست ها برای جامعه محلی بهتر شناسایی می شود.
تحلیل آسیب های پیش روی توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان پسکوه، شهرستان سیب و سوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جامعه روستایی کشورهای ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﺎ ﻣﺸکﻼﺕ و آسیب های مختلف، محدودیت ها ﻭ چالش های مختلفی روبرو هستند که برای توسعه روستایی و رفع این مشکلات و مسائل لازم است که ابتدا آسیب های پیش روی توسعه روستاها شناسایی شوند. هدف: هدف این پژوهش، تعیین آسیب های پیش روی توسعه اقتصادی و اجتماعی روستاهای مناطق مرزی در دهستان پسکوه، شهرستان سیب و سوران است. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کاربردی است و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. داده های لازم با ابزار پرسشنامهء محقق ساخته بدست آمد. جامعهء آماری پژوهش، خانوار های ساکن در روستاهای دهستان پسکوه در شهرستان سیب و سوران بود که 338 خانوار با استفاده از فرمول کوکران مورد پرسشگری قرار گرفتند. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن) صورت گرفت. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، روستاهای مناطق مرزی در دهستان پسکوه، شهرستان سیب و سوران می باشد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که شاخص های درآمد و پس انداز، اشتغال، فقر، فعالیت های کشاورزی، مالکیت از مهم ترین آسیب های اقتصادی و شاخص های آموزش، رفاهی، بهداشت و درمان، تحصیلات، سلامت از مهم ترین آسیب های اجتماعی پیش روی توسعه اقتصادی و اجتماعی روستاهای منطقه مورد مطالعه می باشند. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که دهستان پسکوه در شهرستان سیب و سوران در استان سیستان و بلوچستان با توسعه نیافتگی روبرو است. چرا که روستاهای این منطقه با آسیب های اقتصادی و اجتماعی زیادی روبرو بوده است. آین آسیب ها همواره به عنوان چالش های مانع از توسعه روستاهای این منطقه بوده اند که برای رفع آنها لازم است ضمن شناسایی آنها، این آسیب ها برطرف شوند تا زمینه توسعه روستاهای منطقه فراهم شوند.
آینده پژوهی پیامدهای انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف بر نواحی روستایی شهرستان تایباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
69 - 86
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده صنعت، برداشت بی رویه از منابع محدود، دگرش اقلیم، بی پروایی نسبت به بایسته های توسعه پایدار، بنیادهای زیستی و تعادل بن مایه های زیست کره را به شدت برآشفته اند. در این میان، امنیت غذایی جوامع درهم تنیدگی بالایی با پایداری و پویایی فعالیت های روستایی دارد که به منابع آب در دسترس بستگی دارد. این در حالی است که طی چند دهه گذشته سهم آبِ بخش صنعت افزایش یافته و در برخی مناطق، آب حوزه کشاورزی به سمت صنعت جهت داده شده است. تداوم این وضعیت امنیت غذایی، پایداری و پویایی فعالیت های روستایی را تهدید می کند. شهرستان کم بارش تایباد در خاور کشور، درگیر انتقال آب چاه های عمیق موجود به سنگ معدن سنگان خواف بوده است. مقاله حاضر به آینده پژوهی پیامدهای انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف بر نواحی روستایی شهرستان تایباد پرداخته است. روش شناسی حاکم بر پژوهش، توصیفی تحلیلی است. درون داده های موردنیاز با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری و با بهره گیری از نرم افزارهای Micmac، Scenario Wizard، Vensim و مدل AHP موردبررسی قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که از هجده وضعیت احتمالی مربوط به پنج سناریو با سازگاری قوی، وضعیت هایی که پیامدهای انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف بر نواحی روستایی تایباد را در آستانه بحران بیان می کنند، بیشترین وضعیت های احتمالی ممکن را در برمی گیرند. بر این پایه، راهکار "انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف به علت بحرانی بودن منابع آب در شهرستان تایباد و ضعف در تغذیه آبخوان های این شهرستان متوقف شود"، مناسب ترین راهکار شناخته شد.
شناسایی مدل مفهومی امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در جامعه روستایی استان خوزستان: یک رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش ها و ضعف های متعدد درزمینه امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان، شناسایی ابعاد موضوع ضرورت یافته است. با توجه به اینکه مبحث امنیت غذایی و اقتصاد مقاومتی پدیده های تک وجهی نبوده و صرفاً از طریق روش های کمی نمی توان به تحلیل و کنکاش عمیق آن ها پرداخت، ضرورت مطالعه کیفی و تحلیل عمقی آن از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق به منظور شناسایی معیارها و زیر معیارهای امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی از روش های کیفی تحلیل محتوا، مصاحبه نیمه ساختاریافته، گروه متمرکز و روش طوفان اندیشه استفاده شد. نقطه نظرهای مصاحبه شوندگان از طریق کدگذاری نظام مند، استخراج شد و مؤلفه ها و الگوی پیش فرض تعیین شد. در گام نخست با استفاده از روش بررسی منابع و سوابق تحقیق و تحلیل محتوا 12 معیار و 65 زیر معیار شناسایی شد. سپس با مصاحبه با کارشناسان و بهره گیری از روش گروه متمرکز و جلسه های طوفان اندیشه با 35 نفر از خبرگان، 7 معیار و 35 زیر معیار استخراج شد که خبرگان با درصد 70 و بالاتر بر آن ها اجماع نظر داشتند. این معیارها و زیر معیارها به عنوان معیارهای امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان شناسایی شدند. پیشنهاد می شود برنامه ریزان بخش کشاورزی این ابعاد را برای تحقق امنیت غذایی با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان مورد توجه قرار دهند.
بررسی مؤلفه های جنسیتی در خانه های بندر کنگ بر اساس تحلیل ایزوویست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه جوامع منجر به افزایش تمرکز بر کیفیت فضا و تجربه کاربری شده است. در این زمینه مطالعاتی دررابطه با تأثیر فضا بر ادراک انسان انجام شده است. عوامل متعددی بر کیفیت محیط خانه تأثیر می گذارند و جنسیت را می توان یکی از جنبه های کیفی حیاتی فضا به ویژه در محیط های مسکونی در نظر گرفت. این پژوهش باهدف تحلیل کیفیت بصری فضا با تمرکز بر حوزه های جنسیتی انجام شده است که می تواند به عنوان ابزاری ارزشمند در بررسی خانه های تاریخی به ویژه در بافت بندر کنگ، استان هرمزگان باشد. روش پژوهش: این مطالعه از یک رویکرد تاریخی - تفسیری برای تحلیل چگونگی تأثیر جنسیت بر سازمان فضایی در خانه های سنتی استفاده می کند. دوازده خانه در بندر کنگ به عنوان مطالعه موردی برای بررسی رابطه بین جنسیت، فضا و ادراک بصری انتخاب شدند. خانه ها به چهار حوزه فضایی اصلی طبقه بندی شدند: فضاهای غالب زن، مرد مسلط، اولویت زن و مرد. سپس روابط بصری و پیکربندی های فضایی با استفاده از روش ایزوویست برای ارزیابی تأثیر نقش های جنسیتی بر حریم خصوصی و ترتیب فضایی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که باورهای فرهنگی مبتنی بر جنسیت به طور معناداری بر سازمان دهی فضایی خانه های سنتی بندر کنگ تأثیر می گذارد. قابل ذکر است که فضاهای زنانه از دسترسی مستقیم بصری به ویژه از ورودی خانه به شدت محافظت می شود. در مقابل، در ۷۰ درصد خانه ها، مناطق مردسالار از ورودی قابل مشاهده است. ارتباط بصری حیاط با فضاها نیز متفاوت است و ارتباط بصری مستقیم تری با فضاهای دارای اولویت زنانه وجود دارد، اگرچه در ۳۰ درصد خانه ها دسترسی بصری به این فضاها مجاز نیست. پیوند بصری بین فضاهای مردانه و زنانه از طریق روش های مختلف کنترل حریم خصوصی به حداقل می رسد و دسترسی بصری محدود یا عدم دسترسی مستقیم بین این دو را تضمین می کند. نتیجه گیری: جنسیت نقش مهمی در پیکربندی بصری و سازمان دهی فضایی خانه ها در بندر کنگ دارد. این تحقیق نشان می دهد که حریم خصوصی، به ویژه محافظت از زنان در برابر نگاه بیگانگان، یک نگرانی فرهنگی کلیدی است که در طراحی فضایی منعکس شده است. این مطالعه نشان می دهد که درک این ترتیبات فضایی، تحت تأثیر جنسیت، بینش های ارزشمندی را در مورد طراحی مسکن سنتی ارائه می دهد و می تواند الهام بخش راه حل های مسکن معاصر باشد که رضایت کاربر و ارتباط فرهنگی را در اولویت قرار می دهد.
Cross-Cultural Differences in Rural Landscape Assessment: Iran and Sweden(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
87 - 106
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study explores cross-cultural differences in the assessment of rural landscapes among landscape architecture experts in Iran and Sweden. The research focuses on three key indicators of landscape aesthetics: diversity, naturalness, and sense of place, aiming to understand how cultural background influences the perception and valuation of these elements in rural environments. Design/methodology/approach- A quantitative survey approach was employed using a structured questionnaire based on a 7-point Likert scale. The sample included 31 landscape architecture experts—18 from Iran and 13 from Sweden—who were selected purposively and responded via email. To analyze the data, non-parametric statistical methods were used, including the Kolmogorov–Smirnov test for normality and the Mann–Whitney U test for comparing group differences. Findings-The results revealed that both groups valued vegetation diversity similarly, indicating a shared professional appreciation for diverse plant types. However, a significant divergence was noted in perceptions of naturalness: Iranian experts tended to associate cultivated and managed vegetation with higher natural value, while Swedish experts favored more untouched, wild natural elements. Regarding the sense of place, particularly the activity subcomponent, Iranian experts gave more weight to cultural infrastructure and traditional or religious events, reflecting the socio-cultural importance of communal and ritual activities in Iran. Practical Implications- These findings can guide rural landscape planning and design processes that are sensitive to cultural context, providing a basis for cross-cultural assessment tools tailored to differing aesthetic values. Originality/Value- The study contributes to the underexplored area of non-Western landscape perception research, offering fresh insights into how cultural frameworks shape aesthetic evaluations across distinct environmental and social settings.
شناسایی و تبیین عوامل کارکردی و غیر کارکردی چندگانه در زمینه توسعه پایدار گردشگری روستایی، مطالعه موردی: روستاهای شهرستان سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
117 - 138
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار گردشگری روستایی به عنوان یک پدیده چندوجهی و بسیار مهم است. امروزه اکثر کشورها سعی می کنند تا با استفاده از ظرفیت و پتانسیل های مناطق روستایی، در زمینه ایجاد توسعه پایدار گردشگری روستایی اقدام نمایند. اما این مقوله دارای زمینه و رویکردهای مختلفی است و عوامل متفاوتی در آن نقش دارند. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین عوامل کارکردی و غیر کارکردی چندگانه در زمینه توسعه پایدار گردشگری روستایی در روستاهای شهرستان سرعین است که با استفاده از روش ترکیبی به بررسی این موضوع پرداخته شده است. رویکرد مورداستفاده در این تحقیق، رویکرد نسبی متوالی با وزن نابرابر است که در دو فاز کیفی-کیفی صورت می پذیرد. در فاز اول با استفاده از روش کیفی مرور دامنه، شاخص های مربوطه را از تحقیقات مرتبط شناسایی و احصا شده اند و در فاز دوم، با استفاده از روش کیفی دلفی نقش های کارکردی و غیر کارکردی چندگانه در زمینه توسعه پایدار گردشگری روستایی از منظر خبرگان تبیین شده اند. مطابق با یافته های تحقیق، در فاز اول با استفاده از روش مرور دامنه، 17 تحقیق داخلی و خارجی مرتبط شناسایی و شاخص های تأییدی آن ها استخراج شدند. در فاز دوم، با برگزاری سه راند متوالی دلفی، 12 تن از خبرگان شاخص های کارکردی و غیر کارکردی در شش بعد و 81 شاخص دسته بندی کردند. مطابق با نتایج تحقیق حاضر، توسعه پایدار گردشگری روستایی در شهرستان سرعین، مرهون علل و عوامل مختلفی است که هریک، تأثیر و تأثرات چندگانه ای را در پی دارند. گردشگری روستایی به عنوان یک پتانسیل عظیم و غنی در زمینه های مختلف، نقش توسعه ای و باز سازنده را در روستاهای شهرستان سرعین دارد و توجه به عوامل کارکردی آن می توانند توسعه و پیشرفت همه جانبه روستایی را به بار آورد و اتخاذ اقدامات در قبال مدیریت و کنترل عوامل غیر کارکردی نیز از سایر مضرات و تهدیدات جلوگیری می نمایند.
تاثیر مدیریتِ محلی بر توسعه کالبدی و زیست محیطی سکونتگاههای روستائی (منطقه مورد مطالعه شهرستان شهرکرد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
102 - 117
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه بیش از نیم قرن از برنامه ریزی و برنامه ریزی روستایی در ایران می گذرد، نش انه های ناپایداری از قبیل تخریب پوش ش گیاهی و کاربرد غیر اصولی منابع طبیعی، ب یکاری و عدم وجود اشتغال پایدار، ضعف بنیان های اجتماعی جه ت تعم یم مش ارکت و غی ره در فضاهای روستایی کشور مشهود است. از طرفی سالخوردگی جمعیت روستایی و زمینه بروز مشکلاتی بعدی نظیر مهاجرت و سالخوردگی جمعیت روستایی، کاهش بهره وری از امکانات و خدمات روستائی و افزایش شدید تراکم در شهرها و پیامدهای ناشی از آن خود می تواند ناشی از ضعف سیستم مدیریت در نواحی روستایی باشد. لذا با توجه به اهمیت نقش مدیران محلی در روستاها، در این مقاله سعی شده است تاثیر مدیریتِ محلی بر توسعه کالبدی و زیست محیطی سکونتگاههای روستائی در شهرستان شهرکرد مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و محدوده جغرافیایی مورد مطالعه استان چهارمحال و بختیاری در۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهر اصفهان انجام شده است. اطلاعات و داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاریSEM و تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار نرم افزارAmos تجزیه و تحلیل شد. نتایج نیز نشان داد که با افزایش مدیریت محلی، توسعه کالبدی و زیست محیطی سکونتگاههای روستایی افزایش می یابد. لذا شناخت روند واقعی و وضعیت مشکلات موجود برسر راه مدیریت روستایی می تواند سیاست گذاران و برنامه ریزان این حوزه را جهت ترسیم چشم اندازی مطلوب یاری نماید و راه را برای ارایه طریق و پیشنهادهای راهبردی در این زمینه هموار سازد.
بررسی تأثیر تغییر الگوی کشت بر ابعاد توسعه روستایی دهستان کوت عبدالله شهرستان کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
135 - 158
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلفی که پیرامون توسعه پایدار روستایی انجام شده است، اهمیت تغییر الگوی کشت را در فرایند توسعه روستایی مشخص کرده و نقش آن را به عنوان یک عامل مهم در کاهش فقر خانوارهای روستایی نشان داده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین تأثیر تغییر الگوی کشت بر توسعه پایدار روستاهای دهستان کوت عبدالله شهرستان کارون تدوین شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کشاورزانی است که در دهستان کوت عبدالله همه یا بخشی از اراضی خود را به زیر کشت چای ترش برده اند. تعداد کشاورزان مورد نظر 152 نفر هستند. لذا با توجه به جامعه آماری کم، تمامی آن ها به عنوان حجم نمونه لحاظ شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل از شاخص های برازش مناسب برخوردار است. بر اساس نتایج، بار عاملی متغیرهای توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی- فرهنگی و توسعه زیست محیطی به ترتیب برابر 0/98، 0/94 و 0/84 است. بنابراین با توجه به اهمیت مصرف آب در کشت و کار گیاهان و مقاومت گیاه چای ترش به کم آبی، کشت این گیاه در منطقه مورد مطالعه می تواند به تحقق توسعه کمک نماید.
ارزیابی روستاهای گردشگری ایران از لحاظ آسیب پذیری ژئوفیزیکی با استفاده از سناریوهای فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
آسیب های ژئوفیزیکی می تواند نمونه بارزی از عوامل و مخاطرات طبیعی مؤثر در توسعه روستاهای گردشگری باشد. شناخت و تحلیل روستاهای گردشگری از لحاظ آسیب پذیری ژئوفیزیکی می تواند بسیار مهم و یک اقدام در راستای برنامه ریزی محیطی و پیشگیری از بحران باشد. در این پژوهش این موضوع برای روستاهای هدف گردشگری ایران بر اساس سناریوهای فازی در GIS انجام شده است. روش پژوهش تحلیلی-کمی و مبتنی بر تحلیل داده ها بر اساس سناریوهای منطق فازی (خوش بینانه، بدبینانه و متعادل) در GIS است. در این پژوهش متغیرهای ژئوفیزیکی شامل گسل های فعال؛ بافت و دانه بندی خاک؛ دشت های سیلابی؛ مناطق حفاظت شده؛ نقاط زمین لغزش؛ شیب زمین و سازندهای زمین شناسی استفاده شد. نتایج نشان داد بیش از 543 روستای گردشگری ایران در سناریوی بدبینانه دارای حداکثر آسیب پذیری ژئوفیزیکی با مقدار یک؛ 201 روستا در سناریوی متعادل دارای حداکثر آسیب پذیری با حداکثر مقدار برابر با 7/0 و در سناریوی خوش بینانه، 98 روستا دارای حداکثر آسیب پذیری ژئوفیزیکی با مقدار یک بوده اند. همچنین بررسی الگوی توزیع فضایی روستاهای گردشگری ایران از لحاظ میزان آسیب پذیری ژئوفیزیکی در سه سناریوی بدبینانه، متعادل و خوش بینانه از طریق شاخص موران نشان داد الگوی فضایی غالب، خوشه ای است. در نتیجه آسیب پذیری روستاها تحت تأثیر عوامل جغرافیایی مختلف از جمله مسیل ها، سازندها، توپوگرافی، زمین لغزش و... است. نتیجه آنکه روستاهای گردشگری قابل توجه ای در معرض خطرات ژئوفیزیکی قرار دارند که بایستی رویکرد مناسب با توجه به اولویت برای مدیریت و پیشگیری از مخاطرات برای آن ها اتخاذ شود.
Rethinking Rural Development: Analyzing Paradigmatic Intersections in Iran's Spatial Planning Projects(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
19 - 38
حوزههای تخصصی:
Purpose- The ongoing research endeavors to identify and critically analyze the paradigmatic rural development model embedded within Iran's spatial planning frameworks. As innovative philosophical perspectives in rural development emerge, the necessity of examining and understanding the foundational principles guiding these initiatives has become increasingly vital. This importance is recognized from a theoretical perspective and in practical efficiency and effectiveness, particularly relevant for geographers engaged in spatial analysis. Design/methodology/approach- The research aims to contribute valuable insights to enhance rural development strategies and inform effective spatial planning in Iran by exploring these dimensions. The research strategy uses a mixed-methods approach, allowing for the selection of various methods that are aligned with the overall research objectives. Initially, the qualitative content analysis method was employed. Data collection utilized several tools, including observation, document analysis, and questionnaires. A non-probability sampling technique was applied, and one document was selected from each of the nine study areas. Researchers needed to consider multiple criteria during judgmental sampling, such as clustering levels, time units, geographic units, and the number of document samples, alongside consultations with academic experts. The document analysis, grounded in qualitative content analysis, aimed to objectify findings. Findings- The research revealed that critical characteristics of the paradigmatic model for rural development in the provincial SSP include "objective ontology," "positivism epistemology," "Separate praxis," and "ethics." The findings indicate that the degree of alignment between the selected SPP and the paradigmatic model of retrogressive rural development is rated at 3.73. This score suggests that the retrogressive perspective remains dominant despite advancements in "ideological" and "institutional" reforms. Originality/value- Consequently, the characteristics associated with the paradigmatic elements of rural development have regressed within the SPP framework.
نقش توسعه در تغییر مناسبات اجتماعی، مطالعه موردی: روستاهای حاشیه سد کارون 3(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه به مثابه تغییر اجتماعی برنامه ریزی شده ازجمله برداشت هایی است که الگوی برخی کشورها ازجمله ایران قرار دارد. در این تحقیق به بررسی تغییرات ناشی از احداث سدسازی به عنوان یکی از طرح های توسعه ای پرداخته شد. با ساخت سد کارون 3، تمام یا بخش زیادی از 70 روستای حاشیه سد زیر آب رفت و ساکنان آن ها مجبور به جابجایی ناخواسته شدند. مقصد تعداد زیادی از این مهاجران، شهرستان ایذه و روستاهای اطراف آن بود. این پژوهش به بررسی تغییرات ایجادشده در زندگی روستائیان حاشیه سد کارون 3 پرداخت. رویکرد انجام تحقیق کیفی و روش مورداستفاده پدیدارشناسی بود. نمونه تحقیق 35 نفر و داده های تحقیق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل مضمون، تم های تحقیق استخراج گردید. یافته های تحقیق نشان داد پس از جابجایی روستائیان، همه اشکال مناسبات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قبلی دستخوش تغییر اساسی شدند. شکل گیری روابط مبتنی بر پول؛ شکل جدید همسایگی؛ بهبود اوضاع زندگی زنان و جوانان؛ تغییر الگوی اشتغال و حضور پررنگ بروکراسی و قدرت در زندگی، و سست شدن پایه های پدرسالاری ازجمله تغییرات به وجود آمده در زندگی این اجتماعات بود. همچنین یافته ها نشان داد ضعف یا نبود حمایت نهادی بلندمدت منجر به گسیختگی مکانی، زوال میراث معنوی و حاشیه ای شدن اجتماعی ساکنان این روستاها شد. در خصوص جبران برخی آثار منفی، اقدامات جبرانی نهادی برای گروه های تحت تأثیر پیشنهاد شد.
تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر زیست پذیری روستاها: مورد مطالعه شهرستان درمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
193 - 212
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب لازمه توسعه پایدار روستایی از طریق مدیریت مبتنی بر مشارکت حداکثری مردم و سازگار با ارزش های اجتماعی و زیست پذیری در ابعاد مختلف زندگی روستایی است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر زیست پذیری سکونت گاه های روستایی شهرستان درمیان در استان خراسان جنوبی انجام شده است. این پژوهش ازنظر ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی – تحلیلی و از لحاظ هدف در زمره تحقیات کاربردی به حساب می آید. جامعه آماری پژوهش شامل 23 روستا با 1801 خانوار است که برحسب معیار طبقه های جمعیتی، موقعیت قرارگیری و پراکنش فضایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. حجم نمونه مورد مطالعه در سطح خانوار با استفاده از فرمول کوکران 317 خانوار به دست آمد. مؤلفه حکمروایی خوب با 8 شاخص در قالب 31 گویه و مؤلفه زیست پذیری با 11 شاخص در قالب 53 گویه از طریق پرسش نامه محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که مؤلفه های حکمروایی و زیست پذیری از منظر جامعه محلی در سطح مطلوبی قرار ندارند؛ اما تحلیل همبستگی میان شاخص ها بیانگر همبستگی مثبت و نسبتاً قوی بین آن ها است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز بیانگر این است که متغیرهای پاسخگویی، مسئولیت پذیری و قانون محوری دارای بیشترین تأثیر و متغیرهای مشارکت، عدالت محوری و شفافیت دارای کمترین تأثیر بر زیست پذیری روستایی هستند.
تأثیر ویژگی های سفر و محیط زیست روستا بر مدت زمان اقامت گردشگران در روستای شیوند شهرستان دزپارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های مهم در راستای توسعه گردشگری روستایی، مدت زمان اقامت گردشگران است. این شاخص به عوامل گوناگونی وابسته است. مسائل بهداشتی و به طور کلی محیط زیست روستا، از یکسو برای گردشگران مهم و از سوی دیگر سبب ایجاد جاذبه های مطلوب و با کیفیت بهتر در روستا می شود. در این پژوهش هدف، سنجش تاثیر ویژگی های محیط زیستی روستا بر مدت زمان اقامت گردشگران است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات پیمایشی با استفاده از ابزار پرسش نامه است. روایی پرسش نامه از طریق نخبگان انجام و پایایی نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 79/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را گردشگران وارد شده به روستای شیوند در طی دوره زمانی تابستان 1402 تشکیل داده اند که در مجموع 250 نفر به صورت تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل در نرم افزار spss و AMOS و با آزمون آماری و مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. نتیجه آزمون دوجمله ای نشان داد که در میان ویژگی های سفر، متغیرفاصله و موقعیت جغرافیایی در سطح کمتر از 05/0 و میانگین 028/4، بیشترین تاثیر را در مدت اقامت گردشگران ایفاء نموده است. نتیجه مدل رگرسیونی نشان داد که ویژگی های محیط زیستی روستا بر مدت زمان اقامت گردشگران دارای تاثیرگذاری 69 درصد بوده اند. بر اساس نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، بیشترین تاثیرگذاری بر مدت زمان اقامت گردشگران از لحاظ ویژگی های محیط زیستی، شامل توجه و حساسیت مردم محلی به محیط زیست روستا با تبیین 81/0، مدیریت مطلوب پسماند و زباله روستا با تبیین 79/0 و همچنین وجود اقامتگاه سازگار با محیط زیست روستا با تبیین 78/0 بوده است.