فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
115 - 136
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث حفظ محیط زیست، یکی از چالش های مهم بشر می باشد و تولید محصولات کشاورزی سالم همراه با رعایت استانداردهای جهانی همگام با حفظ محیط زیست در دستیابی به پایداری و کشاورزی پایدار مورد توجه قرار گرفته است. در راستای این مهم پژوهش حاضر با هدف کلی شناسایی عوامل تاثیرگذار بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی در میان کشاورزان شهرستان خرم آباد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کشاورزان شهرستان خرم آباد بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 380 نفر از کشاورزان در مناطق روستایی با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب برای مطالعه شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی توسط نرم افزارهای SPSS و Smart Pls انجام شد. در این پژوهش از مدل اعتقاد سلامت به عنوان چارچوب نظری تحقیق استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل مورد استفاده در این زمینه بسیار کارآمد بوده و قادر است 62 درصد از واریانس عملیات مناسب کشاورزی را تبیین نماید. نتایج بیانگر اثر معنی دار متغیرهای حساسیت و شدت درک شده، منافع و موانع درک شده، خودکارآمدی و راهنمای عمل بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی دارد. نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذارن عالی حوزه محیط زیست جهت حفظ محیط طبیعی و ترویج محصولات سالم در جامعه کمک شایایی نماید.
تحلیل جایگاه برنامه ریزی مشارکت پذیر مردمی در چشم انداز سازی توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستاهای دهستان آبگرم شهرستان سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: غفلت از تبیین تحولات روستایی و برآیند آن بر چشم انداز روستایی، روند توسعه پذیری روستایی را با مسائل و مشکلات جدی مواجه می نماید. هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل جایگاه برنامه ریزی مشارکت پذیر مردمی در چشم انداز سازی توسعه روستایی بر مبنای قابلیت ها و ظرفیت های موجود توسعه آتی به ویژه از منظر مشارکت روستاییان و خواست آنان بر اساس وضعیت موجود در دهستان آبگرم شهرستان سرعین است. هدف: هدف این پژوهش تحلیل میزان تاب آوری منطقه شرق گیلان در برابر زلزله و بررسی تبعات مختلف جلوگیری از آسیب پذیری سکونتگاه ها است. روش شناسی تحقیق: روش مطالعه در این پژوهش که بر پژوهش موردی استوار است، توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری آن نیز ساکنین دهستان آبگرم در شهرستان سرعین است و اطلاعات آن بر مبنای مطالعات میدانی و کتابخانه ای به دست آمده است. پنج شاخص اصلی مسائل توسعه، آماده بودن بستر مشارکت، نقش مدیریت روستایی در توسعه روستایی، ظرفیت پذیری مشارکت روستاییان در مدیریت و توسعه روستایی و همچنین اندازسازی توسعه روستایی با گویه های مختلف، محوریت سنجش موضوع این پایان نامه از میان ساکنین 384 نفر از ساکنین دهستان و مدیریت مجموعه بر اساس مدل کوکران بوده است. استفاده از مدل تحلیلی SWOT و همچنین نرم افزار SPSS و آزمون های آماری متناسب با آن، زمینه های اصلی تحلیل این نوشتار است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل ساکنین دهستان آبگرم در شهرستان سرعین می باشد. یافته ها: یافته های این مطالعه در حوزه پژوهش میدانی نشان می دهد که سه چشم انداز دهستانی توریستی، پایدار، سالم، ایمن، زیبا و با آسایش، دهستانی با هویت و فرهنگی، مشارکت جو و جذاب برای گردشگران و در نهایت دهستانی کشاورزی و دامدار مدار به عنوان چشم اندازهای اصلی توسعه روستایی مورد توجه قرار گرفتند. نتایج: مطابق با نتایج تحقیق می توان گفت که مشارکت دادن روستاییان می تواند به عنوان فرآیندی است که از طریق آن تهیدستان و محرومان سازماندهی می شوند تا بتوانند از طریق این سازماندهی به تلاش های توسعه ای مبادرت ورزند و اگر بتوان اقشار مختلف روستایی را در ایجاد عرصه و سازمان دهی مطلوب به خوبی راهنمایی و هدایت کرد، این عرصه و سازمان ها برای روستاییان به ابزاری برای بیان خواسته هایشان بدل می گردد که از این طریق می توانند به خواسته های منطقی خود دست پیدا کنند که در نهایت بهبود و ارتقای سطح مشارکت روستاییان؛ بهبود وضعیت اقتصادی و درآمدی و توسعه و پایداری روستایی ایجاد می شود.
توسعه اجتماعی روستایی با تمرکز بر نقش زنان کارآفرین (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کارآفرینی روستایی، مفهومی است که تاکنون از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. باور بر این است که به عنوان راهبردی کارآمد برای توسعه اجتماعی روستا ضرورت دارد. کارآفرینی زنان در روستا پدیده ای چند بُعدی وتحت تأثیر عوامل مختلف است. در جامعه امروز ایران، زنان نقش قابل توجه ودر حال گسترشی در زمینه کسب کارها ایفا می کنند. روش پژوهش: پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش زنان کارآفرین در توسعه اجتماعی روستاهای شهرستان صومعه سرا انجام شد. روش پژوهش کاربردی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS ومدل های تلفیقی (FARAS+FCOPRAS) ومدل فازی WASTPAS، استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، بین توسعه اجتماعی روستاهای شهرستان صومعه سرا و زنان کارآفرین ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین شاخص های اجتماعی، به ترتیب شاخص مشارکت اجتماعی با مقدار امتیاز 44/71، بهبود کیفیت زندگی با مقدار امتیاز 31/71، تحول جمعیتی روستا با مقدار امتیاز 20/71، آموزش وآگاهی با مقدار امتیاز 15/71، تقویت ارتباط واعتماد اجتماعی با مقدار امتیاز 11/71، بیشترین وکمترین میزان تأثیرپذیری را از نقش زنان کارآفرین در روستاهای شهرستان صومعه سرا به خود اختصاص داده اند. در ادامه یافته های پژوهش نشان داد، به ترتیب بخش های مرکزی با مقدار وزن 891/3، بخش تولم با مقدار وزن 775/3، بخش میرزا کوچک با مقدار وزن 678/3، بیشترین وکمترین میزان توسعه اجتماعی را با تاکید بر نقش زنان کارآفرین به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: بر این اساس، با توجه به نتایج پژوهش، زنان کارآفرین روستایی به عنوان نیروهای خلاق، نوآور و متفکر در زمینه فعالیتی خود توانسته اند، تحولی در توسعه اجتماعی مناطق روستایی شهرستان صومعه سرا ایجاد کنند و به پویایی روستاهای این شهرستان کمک نمایند.
تدوین راهبردهای تأمین امنیت آبی جوامع روستایی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری جوامع روستایی در برابر بحران های مرتبط با کم آبی بسیار ملموس است؛ زیرا آب یک ابزار اصلی تولید در این نواحی می باشد و امنیت آب دارای ویژگی ها و آثار بزرگ اجتماعی اقتصادی و جمعیتی است و نبود امنیت آب سبب ایجاد اعتراضات و درگیری هایی گسترده در جوامع روستایی می شود. لذا با توجه به ضرورت موضوع و آنچه در مورد اهمیت آب و ناامنی آن در جوامع روستایی ذکر شد، هدف تحقیق حاضر تدوین راهبردهای تأمین امنیت آبی در جوامع روستایی استان ایلام می باشد که در این راستا از رویکرد آینده نگاری و تکنیک تحلیل پیشران ها بهره برده شده است. اطلاعات موردنیاز توسط مصاحبه نیمه ساختارمند با 16 تن از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، شرکت سهامی آب منطقه ای و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی در استان ایلام گردآوری شد. با استفاده از تحلیل محتوا، مصاحبه های جمع آوری شده تحلیل شدند و نتایج اولیه 76 مؤلفه بود و در ادامه این فرایند و بعد از دسته بندی مؤلفه ها، موارد تکراری و مشابه حذف گردید و تعداد 41 مؤلفه نهایی شدند. سپس ماتریس تأثیرات متقاطع طراحی گردید و برای امتیازدهی، مجدداً به مصاحبه شوندگان ارسال شد. وزن دهی این ماتریس به صورت مقایسه ای زوجی و میزان ارتباط مؤلفه ها با همدیگر و با اعداد بین صفر تا سه سنجیده شد. بعد از گردآوری پرسش نامه ها، داده های حاصله تجزیه وتحلیل شدند که در این بخش از نرم افزار میک مک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که تحقق امنیت آب در منطقه موردمطالعه مستلزم توجه به حوزه هایی می باشد که بیشترین توانایی اثرگذاری بر سایر مؤلفه ها را دارند. بدین طریق که " مشخص کردن متولی توسعه روستایی، سیاست گذاری برای مدیریت بحران در روستا، پایش و بررسی میزان مصرف آب در مزارع/ نصب کنتور دیجیتال، تغییر آب بها به تناسب نوع کشت، تشکیل انجمن های آب بران و توسعه سامانه نوین آبیاری" جز مواردی هستند که می توانند هدف مدنظر را پوشش دهند.
تحلیل توسعه SMEها در فرآیند تحول نوآوری روستایی: رهیافتی بر گذار از بحران اقتصادی (مورد مطالعه: شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با شکل گیری مفهوم عمیق فرآیند کارآفرینی در گذر زمان و تحول در فهم چگونگی گذار از بحران های اقتصادی در کشورهای در حال رشد، توجه به توسعه SMEها مورد توجه اندیشمندان توسعه قرار گرفت. بحران اقتصادی در فضاهای جغرافیایی کنش ها و واکنش هایی مختلفی را به همراه دارد. اگر قرار است اقتصاد در نواحی مختلف تصویری از موفقیت را تداعی کند توجه به اقتصاد اجتماعی و ایجاد محیط های رقابتی از طریق توسعه کسب و کارهای کوچک مکانی در جوامع محلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از این رو، پژوهش حاضر به شیوه کمی و با هدف "تحلیل توسعه SMEها در ایران در فرآیند تحول نوآوری روستایی" بدنبال رهیافتی بر گذار از بحران اقتصادی و درک معنایی از واقعیت های موجود کسب و کار در جوامع محلی است که می تواند زمینه ساز نوآوری و کارآفرینی گردد. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را 52 نفر از صاحبان SMEها واقع در دهستان های میان دربند، پشت دربند و بالا دربند شهرستان کرمانشاه تشکیل می دهند که بیشترین میزان از بین رفتن شرکت های جدید را در 15 سال اخیر تجربه کرده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS20 و برای ترسیم نقشه ها از ArcGIS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میزان اثرات متغیرهای توسعه SMEها در فرآیند تحول نوآوری روستایی بر پذیرش یا رد کارآفرینی در شبکه پویای روستانشینی 371/72 درصد بوده که در عامل های تمایل های سیاسی فضا (321/19درصد)، نیروهای دانش بنیان سر ریز فن آوری (32/15درصد)، عامل رقابت پذیری و بهبودیاب اقتصادی (12/11درصد)، نیروی خواسته ها و تعامل های اجتماعی فضا (48/10درصد)، تحولات جمعیتی و تولیدی فضا (08/10درصد) و حمایت های نهادی و محیطی فضا (05/6 درصد)) نمود پیدا کرده است. نتیجه گیری: توسعه کسب و کارهای خرد، کوچک و متوسط منجر شده است که دو دهستان بالادربند و میان دربند به مکان مرکزی تبدیل شده است. به طوری که پیامدهای فضایی کارآفرینی در بیشتر نقاط آن قابل رؤیت است. این دو دهستان می توانند قابلیت انتشار نوآوری و سر ریز دانش به دیگر دهستان های پیرامون دورتر از مرکز شهرستان را دارا باشند.
بررسی تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی عشایر در ییلاق و قشلاق ایل بختیاری (مطالعه موردی: عشایر شهرستان لالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه بهبود کیفیت زندگی، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی ها در هر کشور است. برای این منظور در وهله اول باید شناخت دقیق و همه جانبه ای از وضعیت موجود کیفیت زندگی به عمل آید که این امر بر اساس یک نگرش نظام مند امکان پذیر خواهد بود. هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی شاخص های کیفیت زندگی عشایر شهرستان لالی در ییلاق و قشلاق می باشد. روش شناسی تحقیق: این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را عشایر شهرستان لالی تشکیل می دهند و حجم نمونه که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردید، 322 نمونه مشخص شده است. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای از طریق کتب موجود و مقالات جمع آوری شد و اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، مد، میانه) و آمار استنباطی (تی تک نمونه ای) مبادرت شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، مناطق ییلاق و قشلاق عشایر شهرستان لالی می باشد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد که مقدار میانگین به دست آمده از شاخص اقتصادی در مناطق قشلاق و ییلاق به ترتیب برابر است با (88/1) و (49/1)، شاخص اجتماعی در قشلاق (43/2) و در ییلاق (16/2)، شاخص کالبدی در قشلاق (99/1) و در ییلاق (20/2)، شاخص زیست محیطی در قشلاق (07/2) و در ییلاق (98/1) که نسبت به میانگین فرض صفر (3) پایین تر است که نشان دهنده این است که شاخص های مذکور تأثیر مثبتی در کیفیت زندگی عشایر ایل بختیاری شهرستان لالی نداشته است. نتایج: زندگی کوچ نشینی از قدیمی ترین شیوه های زندگی در مناطق مختلف جهان و ایران است و تداوم آن در طول تاریخ، فراز و نشیب های مختلفی را تحت تأثیر مسائل اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و به ویژه سیاسی تجربه کرده است. تا آنجا که گاهاً تحولات این جامعه نقطه عطفی در تحولات کشور را به همراه داشته است؛ بدین ترتیب ارائه هرگونه طرح و برنامه در خصوص عشایر نیازمند بررسی و مطالعات عمیق علمی است؛ تا بتوان راهبردهای مناسبی که کمترین آسیب را وارد نماید، ارائه داد.
برنامه ها و سیاست های توسعه ای در ایرانِ قبل از انقلاب؛ دگرگونی نظام ارضی و فروپاشی اقتصاد روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
179 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل وضعیت اقتصاد روستایی و نسبت آن با امر توسعه و نوسازی در ایران است. گزاره اصلی این است که اقتصاد روستایی در دوره ی پهلوی دوم، دچار افول و سپس فروپاشی گردید که این مسئله به میانجی سیاست ها و برنامه های توسعه_ برنامه های عمرانی توسعه، اصلاحات ارضی، نظام های بهره برداری مدرن «نظیر ایجاد واحدهای کشت و صنعت شرکت های سهامی زراعی، تعاونی های تولید»_ اتفاق افتاده است. بیشتر مطالعات در مورد توسعه روستایی در ایران با دیدگاه نوسازی انجام گرفته که نشان از پیوند این نظریه با برنامه های توسعه ای می باشد. مدرنیزاسیون و توسعه آمرانه در امتزاج با صنعتی شدن و شهرنشینی در ایران به عنوان دستگاه مفهومی این پژوهش صورت بندی شد. اعتبار داده ها با کیفیت منابع و شیوه تجزیه وتحلیل داده ها به صورت توالی تاریخی و ضرورت برنامه ها مدنظر قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه ها و اقدامات توسعه ای ذیل الگوی نوسازی، باوجود برخی پیامدهای مثبت، به تدریج و با روند روبه رشد فروش نفت و تأثیرات آن بر اقتصاد ایران، و با دگرگونی نظام ارضی، تغییر شیوه حکمرانی روستایی، سلطه نظام برنامه ریزی آمرانه و ظهور نظام سرمایه داری تجاری- صنعتی، زمینه های فروپاشی اقتصاد روستایی را فراهم نموده اند. این روند، مهاجرت روستا- شهری، کاهش تولیدات کشاورزی، خروج نیروی فعال کار از روستاها، عدم سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و تولیدی و وابستگی به دولت، توجه دولت به بخش های عمرانی، به حاشیه راندن مشارکت روستایی و ارجحیت اقتصادِ کلان بر فرهنگ و اجتماع را به دنبال داشته است.
تحقق پذیری شهر دیپلماتیک با هدف تراکم زدایی از شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸۷
۲۶-۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق در پی ارائه الگو و طرح مناسبی برای احداث یک شهرک دیپلماتیک است و با توجه به تعریف تحقیقات کاربردی که به دنبال کاربردی کردن دانش است؛ ازلحاظ هدف، این تحقیق، در زمره تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. روش تحقیق: روش بررسی آن تحلیلی-توصیفی است که بررسی پارادایم نظری جدید و الگوهای نوین منتج از آن نیاز به بررسی متون نظری به ویژه در محدوده تفکرات نظری دارد. علاوه بر آن، با توجه به اهمیت این مسئله در نظام سیاسی کشور به مطالعه اسناد، کتب و مدارک طرح های فرادست و موجود، منابع و مقالات مرتبط خارجی، کسب نظرات افراد صاحب نظر ازطریق مصاحبه و همچنین بررسی مطالعات انجام گرفته توسط متخصصین و یا ارگان ها و سازمان های ذی ربط و با انجام برداشت های تخصصی و نیازسنجی و ارزیابی ساختار نمونه های بارز در مقیاس جهانی است و در ادامه با استفاده از مطالعات میدانی، کتابخانه ای و اسنادی (مانند مطالعات اسناد فرادست) که نتایج آن ها در قالب تلفیق تکنیک SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید) و AHP به دست آمده است و هرکدام از زیر شاخص ها با استفاده از نرم افزار expert choice وزن دهی و درنهایت با استفاده از مدل سنجش وضعیت SWOT تجزیه وتحلیل شده اند و راهبرد نهایی ارائه شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد، راهبرد نهایی متمرکز بر راهبرد تهاجمی است، به این معنی که تحقق شهرک دیپلماتیک در مناطق شمالی استان تهران باید در جهت به حداکثر رساندن فرصت ها و قوت های خود باشد تا بتواند به شهری رقابت پذیر و مؤثر مانند کلان شهر تهران مبدل شود. نتیجه گیری: الگوی پیشنهادی با تلفیق اصول طراحی شهری پایدار، امنیت بالا و امکانات رفاهی ویژه دیپلمات ها، یک محیط کاری و زندگی ایده آل را فراهم می کند. همچنین، این پژوهش به اهمیت همکاری های بین المللی در اجرای این طرح و تأثیرات مثبت آن بر روابط دیپلماتیک کشور تأکید دارد و با ارائه یک نقشه راه جامع، به سیاست گذاران و برنامه ریزان کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه تری در زمینه توسعه زیرساخت های دیپلماتیک اتخاذ کنند.
ادراک مردم روستایی از مؤلفه های مقصد گردشگری هوشمند، مطالعه موردی: استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
155 - 177
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش ویژه تکنولوژی در گردشگری، توجه به هوشمند سازی از مهم ترین مباحثی است که می تواند به رشد و توسعه گردشگری کمک نماید. ازآنجاکه مهم ترین عامل مؤثر بر اقتصاد استان قم، صنعت گردشگری است، پژوهش حاضر به ارزیابی ادراک روستاییان از مؤلفه های گردشگری هوشمند در 12 روستای مقصد گردشگری استان قم می پردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه و تحلیل آماری است. در این مطالعه ابعاد سنجش هوشمندی یک فضای جغرافیایی بر اساس مدل کوهن ذیل شش بعد بررسی شد. واحد تحلیل خانوارهای روستایی ساکن در روستاهای مقصد گردشگری استان قم است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 222 خانوار تعیین شد. ضریب آلفای کرونباخ 76/0 بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق است. نتایج نشان داد بر اساس ادراک روستاییان، روستاهای هدف گردشگری استان قم ازنظر مؤلفه های روستای هوشمند در سطح ضعیف و نامطلوبی قرار دارند، به طوری که در طیف لیکرت میانگین مؤلفه های اقتصاد هوشمند 7/1، مردم هوشمند 2/2، محیط هوشمند 8/1، حکمروایی هوشمند 3/2، زندگی هوشمند 9/1 و تحرک هوشمند 2/2 در سطح پایین بوده است. در مجموع میانگین توسعه هوشمند در مقاصد گردشگری روستایی شهرستان قم با 07/2 پایین تر از میانه نظری ارزیابی شد. لذا روستاهای مقصد گردشگری استان قم راه درازی تا تحقق هوشمندی به معنای واقعی دارند. با توجه به اینکه پیش شرط هوشمند سازی مقاصد گردشگری روستایی دستیابی مطلوب به ابزارهای هوشمند سازی ازجمله ICT می باشد، به نظر می رسد قبل از هر اقدامی، لازم است در زمینه دستیابی به ابزارهای هوشمند سازی اقدام مؤثری صورت گیرد.
Effects of Motivating, Job Performance and Job Satisfaction Factors on the Development of the Handicraft Khamak Dozi (Baluchi) Afghan Rural Women(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
55 - 68
حوزههای تخصصی:
Purpose- Undoubtedly, the correct performance of any activity and the successful performance of any role in the field of handicrafts depends on the interest and motivation of the workers to get familiar with its skills and methods and to use the special methods of that technique in the production of products. Baghlan province which is located in the northeast of Afghanistan, about 50% of the population of this province is women, and recently, most of the rural women of this province have turned to the handicraft industry of Balochi to improve their income. Therefore, this study was conducted to investigate the production status of the handicraft industry of Balochi women and the role of motivating factors of job performance and job satisfaction on the development of the handicraft industry of Balochi.Design/methodology/approach- The main research tool was a questionnaire the validity of which was confirmed by the lecturers of the agricultural extension and economics and the department of sociology of Baghlan university, and Cronbach's alpha confirmed its reliability. The statistical population was all the rural women working in the handicraft industry of Baghlan province, which was selected by purposive sampling (192) samples.Finding- Results showed that all three independent variables, motivational factors, job performance and job satisfaction have a positive and significant effect on the development of the handicraft industry of Balochi women, and explained 59% of the changes in the dependent variable. So, with confidence, it can be said that increasing motivation, job performance and job satisfaction lead to the development of the needlework industry among rural women.Originality/value– The results of this study, especially concerning due to the lack of sufficient and appropriate empirical literature in Afghanistan, can play a major role in providing correct insight to the rural development officials, job creation and poverty reduction in Afghanistan.
تأثیر فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی بر بازگشت مجدد گردشگران روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
217 - 245
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی آثار بازاریابی شبکه های اجتماعی بر تمایل گردشگران روستایی به بازدید مجدد از اقامتگاه های بوم گردی در استان گلستان انجام شد و نقش میانجی آگاهی از برند و آگاهی از ارزش اقامتگاه های بوم گردی را ارزیابی نمود. روش تحقیق ازنظر گردآوری داده ها، توصیفی - پیمایشی و از نوع همبستگی است و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل گردشگرانی است که به اقامتگاه های بوم گردی در شرق استان گلستان مراجعه کرده اند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد که حجم نمونه مورد نیاز 384 نفر تعیین شد. در این راستا، با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس، 400 پرسش نامه توزیع شد که در نهایت 365 پرسش نامه قابل استفاده جمع آوری شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه استاندارد بوده که روایی و پایایی آن پیش از اجرا تأیید شده است. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری بهره گرفته شد. این روش امکان بررسی روابط علی میان متغیرهای پژوهش را فراهم کرده و نقش میانجی آگاهی از برند و آگاهی از ارزش اقامتگاه ها را در ارتباط میان بازاریابی شبکه های اجتماعی و تمایل به بازدید مجدد ارزیابی نموده است. یافته ها نشان داد که بازاریابی شبکه های اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل گردشگران به بازدید مجدد دارد. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که آگاهی از برند و ارزش اقامتگاه های بوم گردی از طریق بازاریابی شبکه های اجتماعی تقویت شده و این دو متغیر میانجی نقش کلیدی در افزایش تمایل به بازدید مجدد ایفا می کنند. بر اساس نتایج، بازاریابی شبکه های اجتماعی باعث تقویت اعتماد و افزایش تجربه رضایتمندانه گردشگران شده که این عوامل به طور مستقیم تصمیم آن ها برای بازدید مجدد را تحت تأثیر قرار داده است. پژوهش نشان داد که بازاریابی شبکه های اجتماعی نه تنها ابزاری مؤثر برای جذب اولیه گردشگران است، بلکه نقش قابل توجهی در حفظ و افزایش تمایل آنان به بازگشت دارد. در پایان، پیشنهاد می شود اقامتگاه های بوم گردی در استان گلستان از استراتژی های بازاریابی محتوایی، مدیریت برند و افزایش آگاهی از ارزش خدمات اقامتگاه ها در شبکه های اجتماعی بهره گیری کرده و این اقدامات را به عنوان بخشی از برنامه های توسعه پایدار گردشگری مورد توجه قرار دهند.
Exposition of the Socio-Economic Impacts of Tourism Development on Local Communities in Rural Areas (Case Study: Baft County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism has various effects on the economic and social aspects of rural households. Considering the significant impact of tourism on the economic and social development of local communities, this research aims to investigate the economic and social effects of rural tourism in Baft County.Design/methodology/approach- The statistical population consists of 2512 households in the rural of Baft Township, out of which 333 households were selected through simple random sampling based on Cochran's; formula. The primary tool for data collection was a questionnaire, the validity of which was examined through content and structural validity, and its reliability was assessed using composite reliability and Cronbach's; alpha (α = 0.90). Data analysis was performed using SPSS and LISREL software. To examine the fit of the measurement model of economic and social effects on rural tourism; the collected data were analyzed using LISREL software and second-order confirmatory factor analysis.Findings- The research findings indicate that the most significant impact is on the economic dimension, including employment and income, investment, and satisfaction. Moreover, the most prominent effects in the social dimension include social participation, protection of intangible heritage, sense of place, heritage and tradition preservation, tourist satisfaction, education and awareness, and ultimately, cultural elevation. The research findings also revealed that the absolute fit indices (AGFI = 0.91, GFI = 0.94), comparative fit indices (NNFI = 0.92, CFI = 0.95), and parsimonious fit indices (RMSEA = 0.054, X2/df = 2.63) confirm the excellent fit of the measurement model of economic and social effects on rural tourism with the observed data. Furthermore, the structural equation modelling results indicate that the most signicant impacts are in the economic dimension of employment and income and the social dimension of social participation.
طراحی الگوی عوامل جامعه شناختی صندوق های کارآفرینی امید با رویکرد تحلیل مضمون در روستاهای استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 128
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی با توجه به نگرش متفاوت نسبت به مقوله اقتصاد، کسب و کارها را بخش اصلی و مبنای اساسی ظرفیت اقتصادی و اجتماعی هر جامعه ای می داند. تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی با هدف طراحی الگوی عوامل تأثیرگذار جامعه شناختی صندوق های کارآفرینی امید بر توسعه کسب و کارهای خرد است. بر این اساس با استفاده از روش تحلیل مضمون، مفاهیم و عوامل نهفته در مضامین بیان شده در مصاحبه با افراد با تجربه شناسایی شد. مشارکت کنندگان پژوهش، مدیران صندوق های کارآفرینی امید و مدیران کسب و کارهای خرد روستایی هستند. گردآوری اطلاعات از نوع مصاحبه های نیمه ساختاریافته است و حجم نمونه به روش نظری تعیین شد. بر همین اساس با 18 نفر در روستاهای استان گیلان در سال 1402 به روش اصل اشباع نظری مصاحبه انجام شد که 12 نفر مدیر کسب و کار و 6 نفر مدیر صندوق های کارآفرینی امید بودند. براساس یافته های تحقیق، شش عامل اصلی مؤثر بر توسعه کسب و کارهای کوچک به لحاظ جامعه شناختی وجود دارند که می توان به واسطه دریافت وام از صندوق های امید وضعیت آن ها را در جامعه بهبود بخشید و به عملکرد اقتصادی مطلوب تری دست یافت. تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از تحلیل مضمون به ایجاد مدل و شناسایی شش مؤلفه اصلی انجامید که عبارتند از رضایت اجتماعی، امنیت اجتماعی، عدالت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، همبستگی (انسجام) اجتماعی.
شکل گیری پدیده مسکن دوم و تحول در جامعه روستایی با جریان جمعیتی از شهر به روستا، موردپژوهی روستاهای منطقه الموت استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
109 - 134
حوزههای تخصصی:
تحول و تنزل تدریجی کارکرد مولد در کنار بورس بازی زمین در جامعه روستایی یکی از مسائل اصلی کشورها به ویژه جوامع در حال توسعه است. روستاها به تدریج با از دست دادن جمعیت به مکان هایی متروکه تبدیل شده اند. لیکن این جریان مهاجرتی همواره از روستا به شهر نبوده و شکل معکوس آن نیز وجود داشته است. روستاهای منطقه الموت یکی از مناطق جالب برای مطالعه در منطقه البرز مرکزی ایران هستند که در اثر مهاجرت معکوس از شهر به روستا در سال های اخیر، جاذب جمعیت اما به صورت موقتی شده اند. این جریان جمعیتی باعث پیدایش شتابان پدیده مسکن دوم در روستاهای این منطقه شده که بررسی زمینه پیدایش و آثار و پیامدهای احداث مسکن دوم در این روستاها هدف بحث و بررسی مقاله حاضر است. برای شناخت و تحلیل آثار و پیامدهای این پدیده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و بازدید میدانی از هشت روستای جاذب جمعیت در منطقه الموت استان قزوین استفاده شده است. به منظور سنجش میزان اهمیت آثار بلندمدت و کوتاه مدت روند احداث مسکن دوم در روستاهای منطقه از روش ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده شده است. پدیده مسکن دوم در کوتاه مدت هرچند برخی تأثیرات مثبت در رونق جامعه روستایی دارد ولی از آثار گسترده منفی آن در بلندمدت نیز نمی توان غافل بود. با لحاظ رویکرد واقع گرایانه برنامه ریزی منطقه ای، پیشنهاد مقاله در مورد مسکن دوم در روستاهای منطقه، تعدیل و نظام بخشی گسترش آن با جهت گیری برای بهره مندی از فرصت های حاصل از پیدایش این نوع مساکن است.
تحلیل عوامل پیش برنده توسعه اشتغال زنان روستایی در شهرستان شوشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
193 - 216
حوزههای تخصصی:
توسعه اشتغال زنان روستایی به عنوان یکی از مهمترین راهبردهای توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و ارتقای رفاه در جوامع روستایی در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. بااین حال، زنان روستایی در شهرستان شوشتر همچنان با چالش هایی نظیر محدودیت دسترسی به منابع مالی، آموزشی و فناوری، کمبود فرصت های شغلی پایدار و ضعف در حمایت های نهادی و زیرساختی مواجه هستند. این موانع نه تنها باعث کاهش مشارکت اقتصادی زنان شده، بلکه توسعه پایدار روستایی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بر این اساس، شناسایی و تحلیل عوامل پیش برنده اشتغال زنان در منطقه می تواند به طراحی سیاست ها و برنامه های کارآمد برای بهبود شرایط اشتغال و توانمندسازی آنان کمک کند. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است که رویکرد حاکم بر آن، کمی و کیفی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدل از شاخص های برازش مناسب برخوردار است و بر همین اساس مورد تأیید قرار گرفت. به عبارت دیگر، عوامل پیش برنده شناسایی شده در پژوهش بر اشتغال زنان روستایی تأثیر معناداری دارند و مدل تأیید شده نیز بیانگر این امر است. در این میان، عوامل نهادی نسبت به سایر عوامل تأثیر بیشتری دارد. پس ازآن، به ترتیب عوامل فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و محیطی در رتبه های بعد قرار دارند.
تحلیل و تبیین شبکه های بازاریابی محصول زیتون در نواحی روستایی شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی محصولات کشاورزی یکی از شیوه های تسریع در توسعه و پیشرفت روستاها بوده که موجب افزایش درآمد، رفاه و سطح کیفیت زندگی خانوارهای روستایی می گردد. در همین ارتباط، شهرستان طارم نیز به عنوان بزرگترین تولید کننده زیتون که بیشتر تولیدکنندگان آن در مناطق روستایی فعالیت می کنند، اما نارسایی در بازار محصول زیتون موجب سود پایین برای بهره برداران آن گشته است. تحقیق با توجه به اهمیت موضوع بازاریابی و آن که تعیین سیاست های خاص آن منطقه برای توسعه کشاورزی دارای اهمیت می باشد، به تحلیل و تبیین شبکه های بازاریابی محصول زیتون در شهرستان طارم پرداخت. تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و از نظر ماهیت کیفی و کمی بود. روش جمع آوری اطلاعات به صورت مصاحبه هدفمند (اشباع نظری از نظر پاسخ ها) و پرسشنامه بود. انتخاب نواحی روستایی برمبنای 3 معیار (15 روستا) و براساس فرمول کوکران شامل 236 بهره بردار بود. براساس نتایج تحقیق، مسیرهای بازاریابی و انتقال محصول زیتون کارایی مناسبی ندارند و سود اندکی را برای تولیدکننده زیتون دارند. در این میان عوامل نهان و آشکاری نیز برای این ناکارمدی وجود دارد که پایداری درآمد و تولید زیتون بهره برداران در گروه رفع و اصلاح این عوامل است. عامل مزرعه ای به عنوان تأثیرگذارترین عامل در شبکه بازاریابی محصول زیتون بوده است. در میان مؤلفه های مورد نظر نیز مؤلفه قیمت عمده فروشی- خرده فروشی و خریداران محصول، تقاضای خریداران و هزینه های تولید محصول بیشترین میانگین را داشته است. بنابراین در خصوص مدیریت و اصلاح بازار محصول زیتون، معیارهای یاد شده راهگشای بخش بیشتری از افزایش عملکرد محصول زیتون خواهند بود.
عوامل مؤثر بر تمایل خانوارهای روستایی شهرستان باغملک برای حفاظت از آب در بخش خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
132 - 147
حوزههای تخصصی:
از اصلی ترین عواملی که امروزه باعث تهدید توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی می شود، کمبود آب است یکی از دلایل اصلی کمبود آب، افزایش تقاضای آب برای فعالیت های خانگی به ویژه در اقتصادهای درحال توسعه است. چراکه افزایش آگاهی مردم و توجه بیشتر به سلامتی و مسائل بهداشتی باعث بالاتر رفتن مصرف آب در این زمینه شده است. بنابراین نیاز به شناخت عواملی که باعث افزایش تمایل خانوارها نسبت به حفاظت از آب می شود، مهم است و باید موردتوجه ویژه قرار گیرد. ازاین رو هدف این مقاله تبیین عوامل مؤثر بر تمایل خانوارهای روستایی جهت حفاظت از آب در بخش خانگی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخت گردآوری شدند. داده های گردآوری شده به وسیله نرم افزارهای SPSS و Amos و با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای روستایی در چهار دهستان شهرستان باغملک استان خوزستان (3005=N) خانوار تشکیل می دهند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 340 سرپرست خانوار انتخاب شدند. افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل مسیر نشان داد، سازه های اثربخشی واکنش درک شده، خودکارآمدی درک شده، هنجار اخلاقی، اطلاعات و آگاهی و عادت، تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری بر تمایل رفتاری خانوارهای روستایی جهت حفاظت از آب دارند و درنهایت نیز نظریه توسعه یافته انگیزش حفاظت می تواند 54 درصد از تغییرات متغیر تمایل رفتاری خانوارهای روستایی را نسبت به حفاظت از آب پیش بینی کند. در این راستا توصیه می گردد نهادهای محلی و سازمانهای دولتی حامی حفاظت از منابع طبیعی به ویژه آب با برگزاری کلاس های آموزشی، کارگاه ها و سمینارها در ذهن مخاطبان دغدغه حفاظت از آب و لزوم توجه به آن را به وجود آورده و همچنین مشارکت مردم و تمایل آنان را به حفاظت از آب افزایش دهند.
شناسایی شبکه مضامین اشتغال زنان در صنایع دستی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
139 - 153
حوزههای تخصصی:
ظرفیت های متنوع صنایع دستی در روستاهای مختلف کشور زمینه ای را برای اشتغال آسان تر و در دسترس تر زنان فراهم آورده است. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر شناسایی موانع و ظرفیت های این حوزه از نگاه زنان فعال در صنایع دستی روستایی کشور بود. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع کیفی است. نمونه گیری (16 نفر) از میان جامعه هدف زنان کارآفرین شاغل در زمینه صنایع دستی کشور به صورت هدفمند- در دسترس شروع و با استفاده از روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. متن مصاحبه با روش تحلیل مضمون به سبک آتراید و استرلینگ و توسط نرم افزار Maxqda2020 کدگذاری گردید. درمجموع 71 کد، 31 مضمون پایه، 12 مضمون سازمان دهنده و سه مضمون فراگیر شناسایی شدند. مضامین فراگیر شناسایی شده شامل ظرفیت های اشتغال در صنایع دستی برای زنان (شامل مضامین سازمان دهنده ظرفیت های خاص صنایع دستی، آثار اشتغال در صنایع دستی و حمایت دیگران از اشتغال زنان)، موانع اشتغال زنان در صنایع دستی (شامل مضامین سازمان دهنده موانع اجتماعی، موانع خانوادگی، موانع دولتی، موانع محصول و بازار گردشگری، موانع مالی و موانع مهارتی) و پیشنهادهای برای اشتغال زنان در صنایع دستی (شامل مضامین سازمان دهنده پیشنهادهای سطح کلان، پیشنهادهای سطح کسب وکار و پیشنهادهای سطح فردی) هستند. یافته ها می تواند برای سیاست گذاری بهتر اشتغال زنان در زمینه صنایع دستی روستایی و همچنین بهبود عملکرد زنان به کار گرفته شود.
ارزیابی محیطی برنامه های توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی جهت تدوین ماتریس راهبردی برتر: کاربرد روش ترکیبی ANP-TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محیطی برنامه های توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی جهت تدوین ماتریس راهبردی برتر اجرا شد. روش پژوهش: پژوهش از روش ترکیبی (کیفی-کمی) بهره برده و برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه در بخش کیفی و پرسشنامه در بخش کمی استفاده شد. با توجه به هدف پژوهش، جامعه آماری متشکل از دوگروه کارشناسان بود. جهت ارزیابی محیطی برنامه های توسعه روستایی از سه گروه کارشناسان سازمان های توسعه روستایی، کارشناسان سازمان بسیج سازندگی و مطلعان روستایی (شوراها و دهیاران)، هر گروه 30 تَن و برای تدوین ماتریس راهبردی برتر، از 8 خبره توسعه روستایی نظرخواهی شد. برای ارزیابی محیطی از تکنیک سوات (SWOT) و برای تدوین ماتریس راهبردی برتر از روش ترکیبی TOPSIS-ANP در محیط نرم افزار Super Decision استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نقاط قوت برنامه های توسعه روستایی بسیج بر نقاط ضعف برتری داشته اما با تهدیدهایی نیز روبروست. ماتریس راهبردی برتر نیز نشان داد که از بین 10 راهبرد استخراج شده از تحلیل محیطی، "هماهنگی بسیج سازندگی با سایر متولیان توسعه روستایی در تدوین برنامه ها و کاهش دوباره کاریها" به عنوان راهبرد برتر مشخص شد. راهبردهای "همفکری و برگزاری نشست های منظم با رهبران محلی جهت اجرا و ارزیابی برنامه های توسعه روستایی" و "همکاری با سمن ها و نهادهای مذهبی جهت بسیج نیروهای مردمی و منابع مالی به سمت پروژه های اشتغال زایی" نیز در دو رتبه بعدی اهمیت قرار گرفتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، ضرورت گسترش شبکه همکاری و همفکری با سایر متولیان توسعه روستایی و پیروی از یک الگوی توسعه روستایی جامع و هدفمند، به منظور بهبود برنامه های توسعه روستایی بسیج سازندگی پیشنهاد می شود.
تبیین کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در مزارع برنج شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل بهبود کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در سطح مزارع برنج شهرستان ساری انجام گرفته است. روش پژوهش: این تحقیق نوعی مطالعه پیمایشی بود که بر اساس رویکرد کمی انجام شد و از نظر هدف در گروه مطالعات کاربردی قرار می گیرد. جامعه آماری تحقیق شامل 25590 نفر از شالیکاران شهرستان ساری بود. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G-Power معادل 170 نفر برآورد شد. نمونه گیری به روش طبقه ای چندمرحله ای با انتساب متناسب انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان و پایایی ابزار تحقیق با شاخص آلفای کرونباخ انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل پوششی داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که به طور کلی، شاخص کارایی پیوند در میان واحدهای مورد مطالعه 198/0 است که حاکی از وضعیت بسیار نامناسب کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در فرآیند تولید محصول برنج است. بر اساس این شاخص، وضعیت کارایی پیوند در میان 70 درصد از واحدهای مورد مطالعه در حد بسیار نامناسب بوده است. همچنین واحدهای دارای مقیاس کوچک تر از کارایی پیوند پایین تری برخوردار هستند. به عبارت دیگر بین شاخص کارایی پیوند با اندازه واحد بهره برداری همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که شاخص کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در میان واحدهای مورد مطالعه از وضعیت بسیار نامناسب برخوردار است. این بدان مفهوم است که فرآیند تولید محصول برنج در استان مازندران از نظر مصرف آب و انرژی وضعیت نامطلوبی دارد. به عبارت دیگر میزان تولید محصول در ازای مقدار آب و انرژی مصرفی در حد نامطلوب بود، هدر رفت منابع آب و انرژی در این نظام تولید بالا بوده و نیازمند بهینه سازی است. برای بهینه سازی مصرف منابع آب و انرژی با هدف بهبود شاخص کارایی پیوند می بایست میزان مصرف آب و انرژی کاهش یابد، بدون آنکه به تولید محصول و در نتیجه آن امنیت غذایی آسیبی وارد گردد. در این خصوص توجه به تفاوت های منطقه ای و الگوی کشت مناسب منطقه در شرق، غرب و مرکز و ضرورت پهنه بندی کشاورزی منطقه از نظر نوع اقلیم و شرایط آب و هوایی در استان حائز اهمیت است. در همین خصوص، پیگیری برنامه ریزی ترویجی- آموزشی برای بهبود عملیات مدیریت مزرعه با معرفی مزارع نمونه و کارا به سایر افراد از طریق مزارع نمایشی، سایت الگویی و مدرسه مزرعه کشاورز، پیشنهاد می شود.