فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۴۱ تا ۵٬۳۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
طبیعت گردی گونه ای گردشگری در طبیعت است که کمترین تأثیر را بر محیط زیست و منابع طبیعی وارد می کند و در حفظ و ادامه بقای گونه ها و زیستگاه های طبیعی سهیم است .طبیعت گردی از سال 1990 به عنوان واسطه ای برای توسعه پایدار، توسط سازمان های غیر دولتی، کارشناسان توسعه و مراکز دانشگاهی مطرح شد و مورد مطالعه قرار گرفت. در کشور ما نیز در سال های اخیر به این مسئله توجه ویژه ای شده است؛ مسؤلین، نهاد های مختلف و در رأس آنها سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در مناطق مختلف و در مقیاس های گوناگون اقدام به برنامه ریزی و احداث اینگونه سایت های گردشگری کرده اند. باوجود همه این تلاش ها، گاه انتخاب این سایت ها دچار چالش است و نیاز به یک انتخاب هوشمندانه و مسئولانه که نظرات متخصصین، مسئولان ومردم را جلب کند احساس می شود. حال سؤال اینجاست که چه معیار هایی برای مکان یابی سایت های دارای پتانسیل گردشگری طبیعی می توان در نظرگرفت؟ چگونه می توان اهمیت این معیار ها را با توجه به گزینه های موجود در انتخاب نهایی وارد کرد؟ در این مقاله با تشکیل گروه بحث و ترکیب آن با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، روندی برای مکان یابی اصولی و صحیح این سایت ها پیشنهاد می شود. روش تحقیق، شیوه مورد پژوهی با استفاده از راهکار های ترکیبی، و روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از بازدید میدانی و کتابخانه ای بوده است. ابزار تحقیق مورد استفاده AHP است که با توجه به گستردگی محاسبات جهت فرم دهی به فرآیند ، از نرم افزار مت لب استفاده شده است.
سنجش و ارزیابی ظرفیت زیست اجتماعی محلات در شهرهای کوچک با مدل ELECTRE (مطالعه موردی شهر درق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله به عنوان حیاتی ترین سلول در کالبد شهر، از پیوند و انسجام عناصر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و محیطی هویت یافته که در اکثر مواقع توجه به عنصر پذیرش و قابلیت زندگی اجتماعی در آن با پرداختن محدود به عوامل اقتصادی و محیطی مورد غفلت قرار می گیرد. هدف مقاله حاضر ارزیابی ظرفیت زیست اجتماعی محلات در شهرهای کوچک است و بر این اساس روش تحقیق تحلیلی- پیمایشی و مبتنی بر منابع اسنادی و پرسشنامه ای است. داده ها و اطلاعات نیز شامل شاخص ها و معیارهای مرتبط با سنجش قابلیت و ظرفیت زندگی اجتماعی در محلات شهر درق همچون پویایی و سرزندگی، امنیت، مشارکت، هویت و تعلق مکانی، تنوع و گوناگونی اجتماعی و افزایش تراکم با مدل ELECTRE است. با توجه به هدف تحقیق که سنجش و ارزیابی و انتخاب محله برتر است چهار محله از چهار بافت شهر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نیز رتبه بندی گزینه ها را به صورت نشان می دهد که نمایانگر برتری محله قدیمی بر سایر محلات است و این امر به شاخص پویایی و سرزندگی به عنوان ماحصلی از ارتباط نزدیک همسایگان و البته تعلق مکانی، مشارکت ساکنین در امور مربوط به محله و تن وع و گوناگونی اجتماعی در ساختار این مح له بر می گردد.
تدوین استراتژی توسعه گردشگری در مناطق کویری و بیابانی (مطالعه موردی شهرستان کویری خور و بیابانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بهبود عملکرد توسعه گردشگری در شهرستان کویری خور و بیابانک لزوم بهره گیری از راهبردهای مناسب به طور فزاینده ای احساس می شود. در این مقاله با رویکرد «توصیفی ـ تحلیلی»، پس از استخراج نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها، ضمن تجزیه و تحلیل از دیدگاه کارشناسان گردشگری با استفاده از تکنیک SWOT، راهکارهای مناسب به منظور بهره گیری بهینه ارایه گردیده است. با توجه به ماتریس برنامه ریزی کمی، استراتژی SO1، بهترین راهبرد و ST2 و SO5، دومین و سومین استراتژی می باشد. در نهایت پس از بیان استراتژی ها، راهکارهایی جهت ارتقاء کمی و کیفی گردشگری ارایه شده است تا با ساماندهی گردشگری در این شهرستان کویری به توسعه اقتصادی ـ اجتماعی در منطقه دست یافت.
ارزیابی پراکنش فضاهای گردشگری تاریخی ـ فرهنگی و خدمات جانبی آن در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر موضوع توریسم درحوزههای مختلف علمی مورد بررسی قرار گرفته است، یکی از بخشهای مهم آن توریسم فرهنگی میباشد که عبارتست از: بازدید و شناخت مکانهای تاریخی ـ فرهنگی، جلوههای معماری، موسیقی، چشماندازهای زیبا، که مجموعاً به «میراث» مربوط میگردد.
این مقاله دو موضوع را مورد بررسی قرار داده است، ابتدا پراکنش فضایی مکانهای تاریخی ـ فرهنگی «عناصر اولیه» توریستی، یعنی عواملی که یک گردشگر در مرحله نخست برای مشاهده، شناخت و لذت بردن از آنها مسافرت میکند، و بعد ارتباط فیزیکی و فضایی مکانهای تاریخی ـ فرهنگی نسبت به «عناصر ثانویه» گردشگری هتلها، مسافرخانهها که با استفاده از «تحلیل همپوشانی» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. میتوان گفت، سادهترین شکل تحلیل در Arc GIS تحلیل همپوشانی است که میتواند به تولید اطلاعات جدید بیانجامد؛ در این تحلیل لایههای مختلف با انـواع عوارض در محیط GIS روی هم قـرار گرفته و نـقشههای جدیـدی با اطلاعات تازه ارائه میگردد؛ تا با شناخت موضوع که قدم اول در هر برنامهریزی است، به ساماندهی مکانی و فضایی فعالیتها و عملکردهای شهری، در جهت حذف و یا حداقّل کاهش آثار منفی، توسعه آثار مثبت، همچنین به حفظ و نگهداری میراث شهر کمک کند.
تحلیلی بر اسکان غیررسمی و تعیین ضریب تأثیر عامل ها با استفاده از مدل تحلیل مسیر؛ مورد شناسی: شاطرآباد کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل مبتلا به شهرهای بزرگ، اسکان غیررسمی است. کمبود زمین مناسب و ساخت و ساز با قیمت زیاد در کنار رشد سریع جمعیت و در نتیجه روند فزاینده تقاضا برای مسکن شهری موجب گردیده تا عملاً دسترسی اقشار کم درآمد و حتی متوسط، به بازار زمین و مسکن کاهش یافته و زمینه ساخت و سازهای نامناسب را در بخش غیررسمی شهری گسترش بخشد. محله شاطرآباد از جمله مناطقی از شهر کرمانشاه است که در معرض ساخت و سازهای بیضابطه قرار گرفته و از بافت فضایی ـ کالبدی نامناسبی برخوردار است. ساخت و سازهای غیراصولی، تراکم بالا، بافت اجتماعی روستایی، محیط شهری نامطلوب و کمبود خدمات شهری از جمله مسایل مبتلا به این محله میباشند. در این مقالهمتغیرهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مؤثر در پدید آمدن اسکان غیررسمی در محله شاطرآباد و اثرات فضایی ـ مکانی آن بررسی شده است. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که ده عامل به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار در پدید آمدن محله شاطرآباد نقشآفرین بوده؛ و با استفاده از تکنیک رگرسیون، ضریب تأثیرگذاری هر یک از این عوامل مشخص و با استفاده از مدل «تحلیل مسیر» چگونگی تأثیرگذاری این عوامل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از مدل تحلیل مسیر بیانگر آن است که در پدید آمدن محله شاطرآباد به ترتیب دو دسته عوامل قبل از مهاجرتهای روستا ـ شهری از جمله؛ مالکیت اولیه، چگونگی مهاجرت، سال مهاجرت و شغل قبلی همچنین عوامل بعد از مهاجرت شامل؛ شغل فعلی، مسأله مالکیت، دلایل سکونت، پروانه ساخت و درآمد دارای بیشترین تأثیرگذاری میباشند. در مجموع با محاسبه ضریب تأثیر متغیرهای مختلف و مستقل تأثیرگذار و با تفکیک آنها از یکدیگر، مشخص گردید که عوامل قبل از مهاجرت روستاییان به شهر به میزان 5/57 درصد و عوامل بعد از مهاجرت به میزان 5/42 درصد در پدید آمدن محله شاطرآباد تأثـیرگذار بودهاند. اینک چنانچه برنامهریزان و سیاستگذاران درصدد حل مشکلات ناشی از اسـکان غـیررسمی در شهرها هستند، میبایست ریشههای آن را در عوامل تأثیرگذار قبل از مهاجرت و در روستاها جستجو نمایند و پس از حل این ریشهها به حل مشکلات فعلی اسکان غیررسمی بپردازند
واکاوی تغییرات مکانی هسته ی جزیره ی گرمایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جزیره ی گرمایی شهر که امروزه به مسأله ای بسیار با اهمّیّت در اقلیم شناسی شهری تبدیل شده است، به طورکلّی به افزایش دمای محیط شهر در مقایسه با حومه اشاره دارد. این پدیده که از پیامدهای شهرنشینی و شهرسازی است، در کشورهای رو به پیشرفت که با رشد سریع و بدون برنامه ریزی شهرها روبه رو هستند، پیامدهای اساسی به همراه دارد. تهران، پایتخت و پرجمعیّت ترین شهر ایران، به دلایل مختلف، مانند ساخت وساز ناهمگون و شرایط خاصّ جغرافیایی، از این پیامدها بی بهره نمانده است. در این پژوهش با هدف ردیابی تغییرات مکانی هسته ی جزیره ی گرمایی شهر تهران، 24 روز از سال 2006 بررسی شده و با تلفیق میدان دمای به دست آمده از داده های ایستگاه های هواشناسی و میدان باد حاصل از مدل آلودگی هوا (TAPM)، وضعیّت جزیره ی گرمایی واکاوی شده است. داده های عناصر جوّی 22 ایستگاه هواشناسی در محدوده ی استان تهران دریافت شد. تغییرات موقعیّت مکانی جزیره ی گرمایی شهر با استفاده از منحنی های هم دما در هر روز با فواصل زمانی سه ساعته، در نرم افزار ArcGIS درون یابی و ترسیم شدند. نتایج به دست آمده از محاسبه ی اختلاف میانگین دمای محدوده ی شهری با حومه آن، نشان داد که در تمامی روزها، میانگین دمای محدوده ی شهر تهران بیشتر از دمای ثبت شده در حومه ی آن است. در تحلیل عوامل مؤثّر در شکل گیری جزیره ی گرمایی، سرعت و جهت باد از بیشترین میزان تأثیرگذاری برخوردار بودند؛ به گونه ای که گستره ی مکانی جزیره ی گرمایی توسّط این دو عامل کنترل می شود. همچنین ارتباط معناداری میان فشار هوا و شدّت جزیره ی گرمایی دیده نشد. تغییرات مکانی هسته ی جزیره ی گرمایی نیز در ماه های مختلف در محدوده های حدّ فاصل ایستگاه های دوشان تپّه، فاطمی، مهرآباد و بهمن صورت می گیرد که در بیشتر روزها، ایستگاه های آزادی، بهمن و بازار، مراکز گرمایی این محدوده هستند.
بررسی و ارزیابی نقش دهیاری ها بر کیفیت زندگی در روستاها؛ مطالعه موردی: دهستان کرسف شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۲۰۶-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی و ارزیابی نقش دهیاری ها بر کیفیت زندگی روستاییان در دهستان کرسف شهرستان خدابنده است. در این راستا نخست به تاریخچه مدیریت روستایی در ایران و همچنین به دهیاری ها و وظایف آنها به عنوان مدیران اجرایی در روستاها پرداخته و سپس به بررسی و ارزیابی نقش دهیاران در کیفیت زندگی روستاییان پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق را روستاهای دهستان کرسف در شهرستان خدابنده تشکیل می دهند. تعداد نمونه در هر روستا به نسبت خانوارها انتخاب شدند. پایایی گویه های تحقیق با آماره آلفای کرونباخ سنجیده شده است که برابر با 785/. بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. برای مقایسه کیفیت زندگی در روستاهای نمونه از آزمون U من ویتنی استفاده شد. همچنین 8 شاخص آموزشی، زیست محیطی، شبکه های حمایت اجتماعی، اقتصادی، سلامتی و امنیت، محیط مسکونی، زیرساخت ها، گذران اوقات و فراغت مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج از 8 شاخص مورد مقایسه در 7 شاخص تفاوت معنی داری بین روستاهای دارای دهیاری با روستاهای بدون دهیاری وجود داشت و فقط در حیطه گذران اوقات و فراغت تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
ارزیابی رضایتمندی مسافران از کیفیت سیستم اتوبوس رانی با استفاده از مدل رگرسیون رتبه ای (نمونه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
101 - 112
حوزههای تخصصی:
افزایش سریع وسائل نقلیه موتوری وبالارفتن نرخ مالکیت خودرو درکلانشهرهای کشورمان، مشکلات عدیده ای همچون تراکم ترافیکی وعواقب ناشی از آن همانند افزایش میزان آلودگی هوا را به دنبال داشته است. تجربه نشان می دهد گرایش عمومی به حمل ونقل عمومی، با افزایش سطح درآمدی و دسترسی به وسیله نقلیه شخصی کاهش می یابد. یکی از راهکارهای تشویق اقشار متوسط و برخوردار اجتماعی به استفاده بیشتر از خدمات حمل و نقل عمومی، ارتقاء جذابیت آن بر اساس سلیقه و خواست استفاده کنندگان است و بر همین اساس، تامین رضایت مسافرین از معیارهای تعیین کننده موفقیت سیستم های حمل و نقل عمومی است. این مقاله با هدف بررسی رضایت مسافران از خدمات حمل ونقل اتوبوس رانی درون شهری در سطح کلانشهر شیراز ارائه شده و تلاش می کند تا به شناسائی عوامل مؤثر بر رضایتمندی مسافرین بپردازد. داده های اولیه برای این منظور، ازطریق تکمیل پرسش نامه n=584)) جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل توصیفی و تحلیلی قرار گرفته اند. بابهره گیری از تحلیل همبستگی، مدل رگرسیون رتبه ای و آزمون خطوط موازی مشخص گردید که عواملی همچون سطح تحصیلات، مالکیت و میزان استفاده ازخودرو، سر فاصله زمانی عبور اتوبوس و همچنین فراوانی استفاده از اتوبوس مهمترین عوامل تأثیر گذار بر میزان رضایت استفاده کنندگان می باشند. بررسی نتایج همچنین نشان داد که فراوانی استفاده از اتوبوس توسط یک مسافر لزوما به مفهوم رضایتمندی از خدمات ارائه شده نمی باشد.
آشکارسازی تغییرهای زمانی- مکانی عناصر دما و بارش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، تغییرهای اقلیمی (دما و بارش) را در کل محدودة ایران بررسی و ارزیابی کرده ایم. به همین منظور، به محاسبه و تحلیل میانگین بارش، میانگین دما و حداکثر و حداقل دما پرداخته ایم. ایستگاه های مورد مطالعه برمبنای طول دورة آماری و درستی داده های آماری از چهل ایستگاه در دوره زمانی 1966- 2005 به طول چهل سال است. برای انجام تحلیل ها از روش بررسی آزمون آماری- گرافیکی من کندال و میانگین متحرک پنج ساله استفاده کرده ایم. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد زمان شروع بیشتر تغییرها، ناگهانی و از نوع روند و نوسان است. در بیشتر ایستگاه ها، در متغیرهای دما یعنی میانگین دما، حداکثر و حداقل دما، روند مثبت و بارش، روند منفی را نشان می دهد. در منطقه های جنوبی کشور، روند منفی بارش در ماه های گرم سال، یعنی می تا سپتامبر به وضوح دیده می شود و روند مثبت دماها در ماه های مختلف در منطقه های گوناگون ایران پراکنده شده است؛ همچنین زمان و نوع تغییرها در متغیرهای دما و بارش حاکی از تغییرهای ناگهانی افزایشی و کاهشی است. در متغیرهای حداقل و حداکثر دما در ماه های مختلف سال، تغییرهای ناگهانی افزایشی به وضوح دیده می شود. در جنوب کشور، تغییرهای ناگهانی کاهشی بارش بیشترین گسترش را دارد.
توسعه ی یک مدل توصیفی دسترسی فضایی به خدمات درمان عمومی با استفاده از روش حوزه ی نفوذ شناور دومرحلهای (مطالعه ی موردی: منطقه ی 10 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی فضایی از مفاهیم اصلی در ادبیّات برنامه ریزی حمل ونقل و جغرافیا، به ویژه در ابعاد اجتماعی، ازجمله عدالت است. در مقاله ی پیش رو، مفهوم دسترسی مورد بررسی قرار گرفته و یک مدل توصیفی با استفاده از روش حوزه ی نفوذ شناور دو مرحله ای، برای تحلیل دسترسی فضایی به خدمات درمان عمومی در منطقه ی 10 شهرداری اصفهان ارائه می شود. هدف این مقاله، تحلیل کمّی برابری (یا نابرابری) فضایی حوزه های آماری مختلف، از نظر دسترسی به خدمات درمان عمومی با استفاده از مدل های ریاضی است. روش پژوهش از نوع تحلیلی توصیفی و داده های این تحلیل شامل اطلاعات جغرافیایی مکان و فراوانی نیروهای مراکز خدماتی در منطقه، داده های جمعیّتی حوزه ها و شبکه ی معابر در منطقه است که به واسطه ی رویکرد تحلیل توزیع فضایی، از ابزار تحلیل گر شبکه ی نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که این منطقه از نظر استاندارد تعداد نیرو از وضعیّت به نسبت مناسبی برخوردار است. با این وجود، توزیع فضایی نامناسب این نیروها در سطح منطقه، به ایجاد نابرابری بین حوزه ها در دسترسی به این خدمات منجر شده است. مقادیر به دست آمده برای میانگین و انحراف معیار دسترسی (00461/0 و 000655/0)، حاکی از اختلاف قابل توجّه دسترسی فضایی به خدمات بین حوزه هاست، به گونه ای که دسترسی حدود 68 درصد از حوزه ها، پایین تر از میانگین منطقه است که گویای عدم وجود فرصت برابر برای شهروندان است. حوزه های آماری واقع در شرق منطقه، نسبت به حوزه های غربی، دسترسی ضعیف تری به خدمات دارند. نتیجه ی دیگر اینکه وضعیّت دسترسی در حوزه های غربی، همگن تر از حوزه های شرقی است. از روش مورد استفاده در این مقاله، می توان برای بررسی دسترسی فضایی به انواع مختلف خدمات و چگونگی توزیع جغرافیایی آن، به شکل ریاضی و کمّی برای شناخت وضع موجود و برنامه ریزی برای رفع کاستی های احتمالی بهره برد.
بررسی رابطه طرح کالبدی در مجتمع های مسکونی و حس دلبستگی به مکان در بین ساکنین (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی امام خمینی و امام رضا در همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۲۶۴-۲۵۳
حوزههای تخصصی:
مکان پدیده ایست که انسان در طول زندگی خود به آن معنا بخشیده و به آن وابسته می شود. وابستگی به مکان از کیفیت فضا و نحوه طراحی متأثر است و افراد طی دوره زمانی خاص آن را می آفرینند. میان دلبستگی به مکان و ادراک و شناخت مکان از سوی فرد رابطه مثبت وجود دارد تا آنجا که خود را با آن بازمی شناسد. این پژوهش به بررسی رابطه طرح کالبدی و حس دلبستگی به مکان در بین ساکنین مجتمع های مسکونی می پردازد. پس ازپرداختن به نظریه های موجود در زمینه دلبستگی به مکان بارویکردی استنتاجی و با استفاده از تحقیق پیمایشی به صورت تحلیلی به آزمون فرضیه ها می پردازد، برای به دست آوردن نتایج نهایی روشی ترکیبی در قالب مطالعه موردی که عمده آن راروش همبستگی تشکیل می دهد. برای بررسی مجتمع های مسکونی مورد مطالعه، پرسشنامه سنجش شاخص ها تهیه و تنظیم شده و در بین ساکنین مجتمع های مسکونی توزیع شده و اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که از بین شش شاخص بدست آمده یعنی تسهیلات و امکانات رفاهی، سازماندهی، کیفیت فضاهای داخلی، تعاملات اجتماعی، نوع دسترسی و دید و منظر تنها دو شاخص نوع دسترسی و دید ومنظر می تواند بعنوان عوامل تأثیرگذار در افزایش حس دلبستگی به مکان باشد.
گردشگری خانه های دوم و اثرات آن بر بهبود کیفیت زندگی ساکنان روستایی (مطالعه موردی: بخش رودبار قصران، شهرستان شمیرانات)
حوزههای تخصصی:
از جمله الگوهای گردشگری در نواحی روستایی، گردشگری خانههای دوم است. گردشگری خانههای دوم همانند دیگر انواع گردشگری دارای آثار مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. تاثیر این نوع گردشگری بر کیفیت زندگی ساکنان محلی می تواند از جمله این اثرات باشد در این راستا هدف پژوهش بررسیوتبیین اثرات گردشگری خانه های دوم در بهبود کیفیت زندگی ساکنان محلی در ناحیه روستایی رودبار قصران است. روش شناسی این تحقیق توصیفی و تحلیلی و داده های مورد نیاز با اسنفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش ساکنان محلی در روستاهای ناحیه است که در هر یک از روستاهای نمونه به طور برابر 22 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. همچنین با بهرهگیری از آزمون های آماری در محیطی نرم افزار SPSS دادههای جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که گردشگری خانه های دوم در ناحیه روستایی رودبار قصران نقش موثری بر بهبود کیفیت زندگی ساکنان محلی داشته است. به طوری که از 9 قلمرو مورد مطالعه در هفت قلمرو کیفیت محیط، فعالیت و اشتغال، مسکن، سلامت و رفاه، درآمد و ثروت، مشارکت و همبستگی و امنیت و بهزیستی فردی، موجب بهبود کیفیت زندگی ساکنان محلی شده ولی در دو قلمرو آموزش ـ فرهنگ، تفریح و اوقات فراغت بهبودی حاصل نشده است. همچنین نتایج در خصوص اثرات گردشگری خانههای دوم بر قلمروهای کیفیت زندگی نشان دهنده آنست که جز در قلمرو مسکن در دیگر قلمروها تفاوت معناداری در بین روستاهای مورد مطالعه وجود دارد.
تحلیلی بر نقش شهرهای کوچک در توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاهای پیرامون (مطالعه موردی: شهرستان قیروکارزین)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه گذشته توجه ویژهای به نقش شهر های کوچک در توسعه نواحی روستایی و عملکرد مثبت آنها در الگوی سکونتگاهی مناسب در کشورهای در حال توسعه شده است. مراکز شهری کوچک کارکردهای مهم - بازار نزدیک برای تولیدات کشاورزان، مکانی برای ایجاد فرصت های شغلی کوچک، مرکزی برای تولید خدمات اجتماعی، مرکزی برای انتشار اخبار و اطلاعات جدید از بازار کالاها و خدمات، مکانی برای اسکان جمعیت فاقد زمین و مسکن روستایی- بر پسکرانه های خود دارند. در این پژوهش به بررسی میزان رابطه روستاهای پیرامونی با شهرستان قیروکارزین و توسعه اقتصادی- اجتماعی آنها و تاثیرگذاری عوامل جغرافیایی بر این مقوله پرداخته شده است. ادبیات توسعه شهرهای کوچک، نحوه انتخاب شاخص ها و ارزیابی آنها بررسی شده و در ادامه با استفاده از مدل های آماری ناپارامتریک، توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی متاثر از شهر و تاثیر گذاری عوامل جغرافیایی مورد سنجش قرار گرفته است. با استفاده از مطالعات پیمایشی و نمونه گیری، 15 روستا و 300 خانوار در شهرستان قیروکارزین به عنوان جامعه نمونه بکار گرفته شده است. روش شناسی تحقیق توصیفی- تحلیلی است و طراحی شاخصها در مقوله اقتصادی- اجتماعی توسعه روستایی تنظیم شده است. با استفاده از مدل های آماری، همبستگی بین میزان ارتباط روستاهای پیرامونی با شهر قیر و توسعه اقتصادی- اجتماعی آنها سنجیده شد، که نتایج حاکی از وجود همبستگی بین میزان ارتباط روستاهای پیرامونی با شهر قیر در بسیاری از شاخص های توسعه اقتصادی و اجتماعی است.
برنامه ریزی ترابری شهری و توسعه اجتماعی (مطالعه تطبیقی ایران و فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
87 - 100
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی اصولی ترابری شهری در تامین یکی از ضروریات شهرنشینی یعنی جابجایی، امر اجتناب ناپذیری است. تاریخ سیستم های ترابری مدرن ایران به50 سال محدود شده و سالها پس از پایگذاری شهرسازی در مفهوم واقعی آن، ظاهر شده است. منطق موضوع و نیاز انکارناپذیر آن حکم می کند تا ترابری، توسعه شهر و جمعیت موازی با هم حرکت کرده و نقش خود را در فعالیتهای جامعه ایفا کنند. شهرهای کشور ما، ویژگیهای شهری و ترابری زیادی با شهرهای کشورهای توسعه یافته دارد، لیکن شرایط خاص هریک حکم می کند تا نتوان پاسخ یکسانی به رفع مشکلات آنها داد. در این مطالعات، بر اساس تاریخچه جمعیتی و ترابری گذشته دو کشور در حال توسعه و توسعه یافته ایران و فرانسه، ویژگیها و روند پیشرفت ترابری شهری آنها مقایسه شده است. برای این منظور پایتخت های تهران و پاریس به عنوان دو مرکز شهرنشینی خیلی بزرگ و دو شهر سنندج و رن از شهرهای با جمعیت نسبتاً کم با ویژگیهای حدوداً مشابه انتخاب و مطالعات مربوطه انجام شده است. از نتایج بررسی ها می توان به افزایش قابل توجه جمعیت شهرهای در حال توسعه نسبت به نمونه های توسعه یافته اشاره کرد که با الگوبرداری نامطلوب رشد ترابری خصوصی و نیمه خصوصی آنها نسبت به کشورهای توسعه یافته مشکلات را دو چندان کرده است. در مقابل، توسعه ترابری عمومی و به ویژه سیستم های ریلی ایران همسان با کشورهای توسعه یافته نبوده و روند رشد آن بسیار کند و یا ناچیز بوده است. مهمترین ویژگی ترابری شهری کشور ما کارگماری بالای آن است. لذا ضروری است، با سرمایه گذاری مناسب و تغییر الگوی سنتی،فرهنگی و کارگماری جامعه، روند فعلی توسعه حمل و نقلی اندک اندک اصلاح شود، در غیر این صورت چالش های ترافیکی، آلودگی های زیست محیطی و مصرف بی رویه انرژی فسیلی زندگی سالم اکثر مناطق شهری را به خطر خواهد انداخت.
ارزیابی کنش متقابل حوزه های نفوذ شهری در شبکه شهری استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین شهر و منطقه پیرامون آن پیوندهایی ناگسستنی برقرار و شکل این روابط مختلف و گوناگون است. مجموعه این روابط، حوزه نفوذی را تشکیل داده که به صورت های گوناگون روابط بین شهر و نقاط پیرامون را تعیین می کند. این روابط یکسان نبوده، از شدت و تراکم واحدی برخوردار نیستند؛ بلکه به شرایط جمعیتی، جغرافیایی و نقش شهر در ساختار فضایی منطقه بستگی دارند. در شبکه شهری استان آذربایجان شرقی نیز فرض بر آن است که سکونتگاه های شهری تحت تاثیر همین شرایط از حوزه نفوذ متفاوتی برخوردارند. مقاله با روش توصیفی-تحلیلی تحقیق شده و جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، مراجعه به آمارنامه ها و نقشه ها بوده است. در همین راستا، سعی شده است تا با تکیه بر روش های کمّی، آماری( قانون جاذبه) و جغرافیایی(تحلیل جریان ها)، حوزه نفوذ شهرهای استان آذربایجان شرقی بررسی گردد. نتایج حاصل از این بررسی در سطح فرامنطقه ای؛ بین مراکز استان های همجوار با تبریز، نشان دهنده آن است که حوزه نفوذ شهر تبریز به غیر از شهر ارومیه تا نزدیکی مراکز شهری دیگر(اردبیل، زنجان و سنندج) پیش رفته، به آن شهرها اجازه گسترش و ارائه خدمات به حوزه نفوذ خود را نمی دهد. در سطح درون منطقه ای؛ از پنج شهر بالای پنجاه هزار نفری استان مرند و بناب تا حدی حوزه نفوذ خود را وسعت بخشیده اند و حوزه نفوذ شهرهای مراغه، میانه و اهر به نفع تبریز بوده و در پنجاه و یک شهر دیگر استان، با جمعیت کمتر از پنجاه هزار نفر، حوزه نفوذ به نفع تبریز و به زیان آنهاست. همچنین، توجه به خطوط هم پتانسیل در شهرهای استان، نشان می دهد که شهرهای تبریز، مراغه، بناب، مرند، میانه، اهر و سراب دارای پتانسیل بالا و ضریب جاذبه بیشتری نسبت به شهرهای دیگر استان هستند. در روش تحلیل جریان ها نیز همان نتیجه به دست آمد؛ چنان که حوزه نفوذ تبریز کل منطقه را تحت تاثیر خود دارد و شهرهای ناحیه ای استان(مراغه، مرند، میانه، اهر و بناب) نیز برای خود حوزه نفوذی گسترانده اند. در کل، می توان گفت که حوزه نفوذ نظری و تجربی نتیجه ای یکسان به دست می دهند.
ارزیابی شیوه های تأمین مالی در طرح های نوسازی بافتهای فرسوده شهری؛ نمونه موردی: محله حمزه آباد واقع در منطقه 20 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۲۴۶-۲۳۵
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در روند رو به افزایش فرسودگی و متروک شدن بافت های فرسوده شهری و عدم تحقق پذیری طرح های نوسازی، نبود منابع مالی مورد نیاز است. هدف این پژوهش ارزیابی شیوه های تأمین مالی قابل اجرا در نوسازی بافتهای فرسوده شهری است. محله حمزه آباد شهر تهران یکی از محلات فرسوده شناسایی شده در منطقه 20 این شهر است که طرح نوسازی آن تهیه شده و پروژه های اجرایی نوسازی برای آن تدوین گردیده اند. جهت اجرای پروژه های نوسازی این محله نیاز به منابع مالی است که در حال حاضر یکی از دلایل اصلی عدم اجرای آن است. با توجه به نقاط قوت و ضعف هر یک از رو شهای تأمین مالی، لازم است معیارهای مؤثر در انتخاب از میان آنها مشخص شود. در این پژوهش 6 شیوه تأمین مالی مناسب برای نوسازی بافتهای فرسوده شهری با استفاده از سه شاخص مشارکت، سهولت اجرایی و بازدهی اقتصادی طرح مورد ارزیابی قرار گرفته است. جهت الویت بندی روش ها بر اساس هر یک از این شاخص ها از آزمون فریدمن (Freidman Test) و نرخ بازدهی داخلی (IRR) استفاده شد و تحلیل داده ها توسط نرم افزارهای SPSS و CAMFAR صورت گرفته است. با توجه به نتایج بدست آمده از تحلیل داده های تحقیق سطح مشارکت ساکنین محله حمزه آباد از مقبولیت نسبی برخوردار است. روش مشارکت مدنی در بین روش های تأمین مالی مورد نظر از بیشترین سطح مشارکت ساکنین برخوردار است و در رتبه های بعدی به ترتیب دریافت تسهیلات بانکی، سهامدار پروژه، روش فروش متری و اوراق مشارکت قرار دارد. از نظر مدیران شهری شیوه فروش متری زمین در مدیریت شهری در حال حاضر بهترین شیوه از نظر سهولت در اجراست. روش های اوراق مشارکت و سایر روش ها در رتبه های بعدی از نقطه نظر اجرایی قرار دارند. روش انتشار اوراق مشارکت با بیشترین نرخ بازدهی داخلی، بهترین روش تأمین مالی است. روش فروش متری، BOT، مشارکت مدنی، دریافت وام از مؤسسات و بانک های داخلی، سهامدار پروژه در رتبه های بعدی از نظر بازدهی اقتصادی طرح قرار گرفته اند.
بررسی تطبیقی توسعه منطقه ای مطالعه موردی منطقه خراسان رضوی
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین اهداف برنامه ریزی منطقه ای ، توسعه متوازن مجتمع های زیستی منطقه مورد نظر است. مدلهای مختلفی برای سنجش توفیق برنامه ها و طرحهای منطقه ای، در ارتباط با رشد و توسعه متوازن و نابرابریهای منطقه ای مورد استفاد قرار می گیرد. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از مدل شاخص ترکیبی توسعه انسانی (HDI) ، توسعه منطقه ای خراسان رضوی بررسی گردد و با مقایسه تطبیقی توسعه شهرستان های استان، توسعه مبتنی بر برنامه ریزی و رشد متوازن استان در بازه زمانی سرشماری سال 1375 تا 1385 مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.
بررسی و ارزیابی شاخص های مورد مطالعه حاکی از توسعه نامتوازن استان است. در خصوص شاخص اشتغال، اختلاف سطح محرومیت شهرستانها با رقم میانگین، در سالهای مورد مطالعه بویژه در سال 1375، نشانگر توزیع نامناسب فرصت های شغلی بین شهرستانهای استان است. توزیع فضایی سطح برخورداری و محرومیت شهرستانها از نظر شاخص با سوادی- سوای مرکز استان – مفهوم خاصی را به ذهن متبادر نمی سازد. همچنین بررسی شاخص بارتکفل، حاکی از این موضوع است که غالبا شهرستانهای توسعه یافته این شاخص در مرکز و غرب استان تمرکز یافته اند و شهرستانهای محروم در شرق استان.
کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) درارزیابی توان سرزمین به منظورتوسعه شهری در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز مشکلات محیط زیستی، در ابعاد مختلف، ناشی از عدم رعایت ملاحظات و معیارهای محیط زیستی در مکان یابی شهرهای جدید است. هدف اصلی این مقاله مقایسه معیار های مختلف بر اساس مطالعات کتابخانه ای و نظرات کارشناسان و تعیین معیار های مناسب به منظور ارزیابی توان محیط زیستی جهت استقرار شهر های جدید برای دستیابی به توسعه پایدار شهری است که کمترین اثرات سوءرا در حال حاضر و در بلند مدت به دنبال داشته باشد. در این تحقیق کاربرد رویکرد ارزیابی چند معیاره و به طور مشخص استفاده از روش الگوی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) درارزیابی توان سرزمین حوزه آبخیز زرد خوزستان جهت توسعه شهری، در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، مورد بررسی قرار گرفته است. مدل AHP یکی از معروفترین فنون تصمیم گیری چند منظوره برای وضعیت های پیچیده ای که سنجنده های متضاد وچندگانه دارند، به شمار می رود و قابلیت آن در برنامه ریزی های محیط زیستی از جمله ارزیابی توان سرزمین به اثبات رسیده است. لذا در این مطالعه از 13 معیار استفاده شد که از طریق روش(AHP) به صورت زوجی مقایسه شده و وزن عوامل محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که معیارهای نقاط زلزله خیز، کاربری اراضی، خاکشناسی دارای وزن بیشتری نسبت به دیگر معیارها بوده و براساس نقشه نهایی قسمت شمالی، مرکزی و شرقی حوزه آبخیز زرد و از لحاظ تقسیمات سیاسی دهستان قلعه تل از بخش مرکزی شهرستان باغملک از لحاظ توسه شهری دارای بالاترین اولویت است. نتایج بدست آمده از این تحقیق می تواند به عنوان الگویی جهت انتخاب مکان های مناسب توسعه شهری با توجه به رعایت ملاحظات زیست محیطی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی کارکرد شهرهای جدید ایران در جذب سرریز جمعیت مادر شهرها (مطالعه موردی: شهر جدید سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند رو به افزایش شهرنشینی و بروز آثار ناشی از آن، ضرورت برنامهریزی در خصوص توسعه شهری را بیش از گذشته با اهمیت نموده است. از جمله گزینههای مقابله با مشکلات شهرنشینی شتابان و مسائل کلانشهرها، راهبرد احداث شهرهای جدید ـ بویژه از اواسط قرن بیستم ـ بوده است. بدین ترتیب، این الگو در بسیاری از کشورهای دنیا مورد توجه بوده و در کشور ایران، قبل از سال 1357 با هدف تأمین مسکن شاغلان بخش صنعت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، عمدتاً به منظور جذب سرریز جمعیت مادرشهرها جامه عمل پوشیده است.
اکنون، پس از گذشت بیش از ربع قرن و آغاز مرحله جذب جمعیت برای تعدادی از شهرهای جدید، پاسخ به این سؤال، که «سیاست اخیر تا چه میزان به اهداف خود نزدیکتر شده است»؟ به عنوان هدف اصلی مقاله انتخاب شده است. گفتنی است بررسی کارکرد شهر جدید سهند در جذب سرریز جمعیت مادر شهر تبریز در مقایسه با هدف اولیه پیشبینی شده برای آن، به روش اسنادی و پیمایشی و با انجام نمونهگیری از خانوارهای ساکن و شاغلان واحدهای تولیدی و خدماتی مستقر در شهر جدید انجام پذیرفته است.
یافتهها نشان میدهد، بنابه دلایلی اشباع جمعیت مادرشهر تبریز و آغاز سرریز آن حداقل تا دهه آینده منتفی است. بنابر این شهر جدید سهند از برنامه پیشبینی شده برای جذب جمعیت عقب افتاده و این روند ادامه خواهد داشت. اما به لحاظ کارکرد منظور شده در زمینه جذب جمعیت با ویژگیهای جمعیت سرریز ما در شهر تبریز تا حدودی امکان تحقق اهداف جهتگیری شده میسور مینماید.