مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
شهر میاندوآب
حوزه های تخصصی:
سنجش کیفیت زندگی، پیچیده و تحت تأثیر عوامل فراوانی است. در این پژوهش از تأثیر شاخص های سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی شهروندان استفاده شده است. بر این اساس با توجه به مطالعه ادبیات نظری مربوط به کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی، چارچوب مفهومی متشکل از پنج مؤلفه برای سرمایه اجتماعی که متغیرهای مستقل و نُه مؤلفه برای کیفیت زندگی که متغیرهای وابسته پژوهش هستند، برای تحلیل تأثیر شاخص های سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی شهروندان محلات شهر میاندوآب، تدوین و مبنای پژوهش قرار گرفته است. درواقع هدف پژوهش، سنجش تأثیرپذیری سطح کیفیت زندگی شهروندان بر مبنای شاخص های سرمایه اجتماعی است. نوع پژوهش کاربردی و روش بررسی آن، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری را سی محله شهر میاندوآب شکل داده است. اطلاعات مورد نیاز برای بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی که شامل سی ونه شاخص سرمایه اجتماعی (متغیر مستقل) و سی وپنج شاخص کیفیت زندگی (متغیر وابسته) است، از ابزار پرسش نامه و سرشماری عمومی نفوس مسکن، سالنامه های آماری، سازمان ها و نهادهای مربوطه جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد از دید سطح سرمایه اجتماعی، محله های 20، 22 و 17 در بالاترین سطح و محله های 16، 13 و 23 در پایین ترین سطح قرار دارند. همچنین از دید سطح کیفیت زندگی، محله های 20، 7 و22 در بالاترین سطح و محله های 13، 23 و 16 در پایین ترین سطح قرار دارند. یافته ها نشان می دهد که محلاتی که سطح سرمایه اجتماعی بالاتری داشتند، از سطح کیفیت زندگی بالاتری برخوردار بودند. همچنین از پنج مؤلفه سرمایه اجتماعی، مؤلفه مشارکت اجتماعی بیشترین تأثیر (612/0) را بر کیفیت زندگی داشته و چهار مؤلفه دیگر سرمایه اجتماعی نیز، رابطه معناداری با کیفیت زندگی داشته اند.
تحلیل توزیع فضائی کاربری مسکونی از طریق بررسی تراکم های شهری و نقش آن در توسعه پایدار شهر (مطالعه موردی : شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونت مهم ترین کارکرد شهری است که همواره بیشترین اراضی شهرها را دربرمی گیرد و قلمروهای مهم و متنوعی را در کنار یکدیگر قرار می دهد. نکتة بسیار مهم در مکان گزینی کاربری مسکونی، ضرورت های ارتباطی و زیست محیطی است. در پژوهش حاضر با رویکرد قیاسی و توصیفی- تحلیلی، وضع توزیع فضاهای مسکونی شهر میاندوآب ارزیابی شده و انواع تراکم مانند تراکم خالص مسکونی، تراکم خالص شهری یا تراکم کلی مسکونی، تراکم ناخالص شهری و تراکم ساختمانی مسکونی بررسی می شود. سپس ضمن تحلیل و مقایسة وضعیت کاربری مسکونی شهر میاندوآب و تراکم های شهری با استانداردهای کاربری مسکونی، میزان تراکم و نیاز به زمین با کاربری مسکونی، در مناطق مختلف شهر مشخص می شود. نتایج نشان می دهد میاندوآب، به دلیل مهاجرپذیری بالا و الحاق روستاهای اطراف به محدودة قانونی شهر، تراکم های متفاوتی در مناطق مختلف شهر دارد؛ به طوری که 3/60 درصد سطح شهر، تراکم خالص مسکونی بین 201 تا 250 نفر دارد که نشانة وجود واحدهای مسکونی بزرگ و دارای محوطة باز بیشتر و نیز وجود زمین های خالی بین آن هاست. از نظر تراکم خالص شهری، 86/46 درصد کل سطح شهر، تراکم بین 51 تا 100 نفر دارد که جزء تراکم های بسیار کم برای شهر محسوب می شود. تراکم ناخالص شهری، فقط در بخش کوچکی از شهر (22/3 درصد) زیاد است که بر بافت های قدیمی آن منطبق است، درحالی که بیش از نصف مساحت شهر، تراکم ناخالص کمتر از 50 نفر در هکتار دارد. نتایج نشان می دهد بیشترین تراکم ساختمانی این شهر بین 30 تا 50 درصد است که مهم ترین علت آن، الحاق روستاها به محدودة شهر و وجود فضاهای باز بیشتر در واحدهای مسکونی آن هاست.
ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری زمین پیرامون شهرها با استفاده از مدل CA-Markov (نمونه موردی: شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه سریع شهری در دهه های اخیر موجب تغییرات وسیعی در الگوی کاربری زمین پیرامون شهرها شده و تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی–اقتصادی زیادی را به همراه داشته است. در این زمینه، ارزیابی تغییرات کاربری زمین و شبیه سازی تغییرات آتی آن می تواند در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های شهری راهگشا باشد. ترکیب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS) می تواند ابزار مناسبی برای گردآوری داده ها و تحلیل تغییرات کاربری زمین باشد. این مقاله برای ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری زمین صورت گرف ته در شهر میاندوآب از مدل CA-Markov استفاده می نماید. ابتدا، با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه ای مربوط به سال های 1363، 1376 و 1390 نقشه های پوشش/کاربری زمین شهر و اراضی اطراف آن ایجاد گردید و تغییرات صورت گرفته مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حکایت از افزایش 1013 هکتاری مساحت شهر و مناطق ساخته شده اطراف شهر و کاهش 1114 هکتاری کاربری مزارع طی 27 سال گذشته دارد. سپس، با استفاده از مدل مارکوف، ماتریس مناطق گذار کاربری ها در فاصله سال های 1390-1363 محاسبه گردید. در مرحله بعد، نقشه های تناسب مکانی کاربری ها با استفاده از روش های ارزیابی چندمعیاره (MCE) ایجاد گردید. در نهایت، برای پیش بینی تغییرات آتی کاربری زمین تا سال 2025 از مدل CA-Markov استفاده گردید. نتیجه شبیه سازی، حاکی از روند مداوم کاهشی در اراضی کشاورزی و روند مداوم افزایشی در اراضی شهری می باشد. بنابراین، اگر روند کنونی تغییرات بدون اتخاذ یک سیاست توسعه پایدار ادامه یابد افت شدید شاخص های زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.
بررسی و تحلیل عدالت اجتماعی در برخورداری از خدمات شهری (مورد مطالعه: دسترسی به خدمات آموزشی مقطع راهنمایی شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برقراری عدالت در شهر یکی از مباحث جدی پیشِ روی برنامه ریزان و مدیران شهری است. از مضامین اصلی عدالت در شهرها نیز توزیع عادلانه خدمات و امکانات در شهر است. هدف پژوهش پیشِ رو بررسی نحوه توزیع خدمات آموزشی مقطع راهنمایی در شهر میاندوآب است که یکی از شهرهای میانه اندام استان آذربایجان غربی است و اینکه آیا این خدمات عادلانه در میان نواحی این شهر توزیع شده است و همه شهروندان به طور مساوی به این خدمات دسترسی دارند. نوع پژوهش کاربردی و روش آن نیز تحلیلی مقایسه ای است. روش های تجزیه و تحلیل نیز شامل ضریب آنتروپی برای توزیع جمعیت و شاخص موران برای توزیع مدارس است و برای وضعیت نواحی از لحاظ برخورداری از خدمات نیز از مدل های ویلیامسون و الکتر استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توزیع جمعیت در شهر متعادل ولی توزیع خدمات به صورت تصادفی است. با توجه به نتایج مدل ویلیامسون نیز نواحی ۱ و ۲ داری وضعیت متعادل و در رتبه بندی نیز ناحیه ۴ در بین نواحی رتبه اول را به خود اختصاص داده است. با تطابق نتایج حاصل از این روش ها مشخص می شود که این خدمات در شهر به طور عادلانه توزیع نشده است و توجه جدی مسؤلین به این امر ضروری است.
تحلیل آثار اقتصادی-اجتماعی روستاهای ادغام شده بر روی شهرها (مطالعه موردی: روستای قجلو در شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت اجتماعی و اقتصادی در نواحی شهری بر مشاغل، بازارها، معیشت و محیط زیست روستاها، به ویژه روستاهای پیرامون تأثیرات مثبت یا منفی می گذارد. براین اساس، پراکنده رویی شهری و ادغام روستاها در محدوده شهرها، پیامدهای مختلفی در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای شهرها دارد. هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، بررسی آثار اقتصادی-اجتماعی روستاهای ادغام شده در شهر و عوامل مؤثر در پراکنده رویی شهر میاندوآب است. جمع آوری اطلاعات با کمک منابع اسنادی و میدانی (مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه) صورت گرفت. قلمرو مکانی پژوهش، روستای ادغام شده قجلو در شهر میاندوآب است که براساس سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران جمعیت آن 3834 نفر است و 884 خانوار دارد. جامعه آماری شامل 30 نفر از اساتید دانشگاه و کارمند ارگان های دولتی گوناگون و 187 سرپرست خانوار از روستای قجلو براساس فرمول کوکران است. به کمک روش کمی (تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره) و روش کیفی (فنون مشارکتی و نمودار اثر) داده ها و اطلاعات تجزیه و تحلیل شدند. مطابق یافته ها، مهم ترین آثار ادغام روستای قجلو در شهر میاندوآب، افزایش میزان اشتغال در زمینه های خدماتی و صنعتی، و تغییر شیوه زندگی مردم از روستانشینی به شهرنشینی است. همچنین عوامل اقتصادی-اجتماعی و خدماتی-سرمایه گذاری بیشترین تأثیر، و عوامل سیاسی کمترین نقش را در پراکنده رویی شهر میاندوآب دارد.
تحلیل تطبیقی نابرابری های فضای شهری و فضای پیراشهری مورد: شهر میاندوآب
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل فضایی نابرابریهای اقتصادی- اجتماعی و کالبدی سکونتگاه های غیررسمی و رسمی در شهر میاندوآب پرداخت. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، ماهیت روش آن توصیفی – تحلیلی بوده و داده های تحقیق با پیمایش میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) و مطالعات اسنادی – کتابخانه ای بدست آمد. شهر میاندوآب دارای ده محله غیررسمی است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از بین آنها چهار محله (اکبرنژاد، باکری، قجلو غربی و ملت) به عنوان محلات نمونه (گروه آزمایش) انتخاب شدند و چهار محله (کوی سهند، کوی آزادی، کوی فجر،کوی فرهنگیان) از سکونتگاه های رسمی به عنوان محلات (گروه) شاهد انتخاب شدند. با استفاده از فرمول کوکران 215 خانوار به عنوان حجم نمونه خانوارهای محلات غیررسمی به همین تعداد نیز از محلات شاهد و با تناسب تعداد خانوار هر محله نمونه تعیین شد. پاسخگویان تحقیق نیز به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها نشان داد، محلات غیررسمی در همه ابعاد و شاخص های اقتصادی- اجتماعی و کالبدی تفاوت های اساسی با ساکنان مناطق رسمی دارند. کمبود درآمد، بیکاری مزمن و بیکاری مطلق، پایین بودن کیفیت زندگی و سطح نازل مشارکت، کمبود مطالعه، فضای آشفته کالبد شهری، عدم استاندارد شاخص های مسکن و ... از خصوصیات گریبانگیر سکونتگاههای غیررسمی این شهر است.
اثرات استفاده از دوچرخه در حمل ونقل پایدار شهری مطالعه موردی: شهر میاندوآب
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
265 - 283
حوزه های تخصصی:
حمل ونقل مبتنی بر وسایل نقلیه موتوری، طیف گسترده ای از اثرات منفی بر جامعه و محیط زیست دارد که می توان به آلودگی های هوا، صوتی، ترافیک سنگین، افزایش تصادفات و اختصاص زمین های ارزشمند شهری به خیابان ها و جاده ها و پارکینگ خودروها اشاره کرد. از راهکارهای حمل ونقل همساز با محیط زیست و پایدار استفاده از دوچرخه در سفرهای درون شهری در کنار سایر شیوه های حمل ونقل عمومی و شخصی است. حمل و نقل پایدار شهری در واقع حرکت روان وسایل نقلیه، مردم و کالاهاست که مستلزم آسایش مردم و پایداری محیط با مطلوب ترین هزینه و تلاش است. این تحقیق به بررسی اثرات استفاده از دوچرخه در حمل ونقل پایدار شهری می پردازد. ماهیت روش آن توصیفی- تحلیلی است و داده ها با مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی (تکنیک پرسشنامه و مصاحبه) جمع آوری شد. روایی ابزار، صوری و سطح پایایی آن با آلفای کرونباخ 835/0 بدست آمد. قلمرو مکانی و جامعه آماری تحقیق شهر میاندوآب است. حجم نمونه با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 165 نفر از بین 41459 خانوار شهر (سرشماری 1395) بدست آمد. افراد نمونه با روش های هدفمند (گلوله برفی و روش متواتر نظری) انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش های کمی و در نرم افزار spss صورت گرفت. نتایج نشان داد؛ استفاده از دوچرخه در سفرهای درون شهری در شهر دوچرخه ایران (میاندوآب) امری پذیرفته شده بوده و نزدیک به یک قرن قدمت دارد. 73/39 درصد سفرهای درون شهری با این وسیله نقلیه غیرموتوری انجام می گیرد. بین استفاده از دوچرخه توسط شهروندان میاندوآبی و ابعاد حمل و نقل پایدار )تلطیف ترافیک و دسترسی، اقتصادی، محیطی و اجتماعی) در سطح آلفای 01/0 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. شاخص تلطیف ترافیک و دسترسی با میزان تاثیر کلی 786/0 بیشترین تاثیر را در ایجاد سیستم حمل ونقل شهری پایدار در شهر میاندوآب ایفا می کند.
الزامات مدیریت شهری در توسعه پایدار گردشگری با تأکید بر اقتصاد (مورد مطالعه: شهر میاندوآب)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
449 - 471
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری یک عامل تغییر دهنده فضا در مکان ها و زمان های شناخته شده برای هر شهر و کلانشهری محسوب می گردد. در واقع توریسم شهری به عنوان استفاده کننده از فضای شهری یا وزن دهی و تمرکز بر بخشی از فضای شهری می تواند به عنوان عامل مهم قابل توجه و بررسی باشد. هر میزان که استفاده گردشگران از این فضا و امکانات، خدمات، تسهیلات و جاذبه های شهری بیشتر باشد، فضا و ساختار فضای شهری به سمت گردشگری بیشتر تمایل دارد. به عبارتی ساختار فضای شهر استوار بر ساختار توریسم شهری است. از بعد دیگر بدون شناخت ساختار و فضای شهری نمی توان به اهمیت و نقش گردشگران شهری پرداخت. در پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، با بکار گیری فرایند برنامه ریزی راهبردی، ضمن پی جویی توانمندی ها و کارکردهای گردشگری میاندوآب و به منظور توسعه این کارکردها، اقدام به ارائه راهکارها و تعیین راهبردهای کاربردی در جهت توسعه گردشگری پایدار شده است که هدف اصلی آن بررسی الزامات مدیریت شهری در توسعه پایدار گردشگری با تأکید بر اقتصاد در این شهر می باشد. بر این اساس، ابتدا فهرستی از نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت ها شناسایی شد سپس برای مشارکتی کردن برنامه ریزی آتی در شهر مورد مطالعه، از تکمیل پرسشنامه توسط مردم، مسئولان و گردشگران استفاده گردید و سپس به تک تک عوامل وزن داده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که راهبردهای قابل قبول در برنامه ریزی گردشگری پایدار شهر میاندوآب، در اولویت اول راهبردهای محافظه کارانه است و راهبردهای بعدی در اولویت های بعدی برنامه ریزی قرار دارند.
ارزیابی نقش زیستگاه در جغرافیای جرایم شهری مطالعه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
61 - 76
حوزه های تخصصی:
محیط جرم همیشه از ماهیت ثابت و فضای کالبدی خاص با محدودیت های فیزیکی برخوردار است. انسان همواره در حال تولید تنوع محیطی است و از این رو جرائم شهری با کثرت ملاک های ارتباطات اجتماعی افزایش می یابد. در تقابل با این زیستگاه جرائم، همه تمهیدات لازم برای پیشگیری از تعامل دو عنصر الحاقی و القایی با عنصر محیطی بایستی به کار گرفته شود. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نوع و روش، توصیفی _ تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق نیز 268 نفر از بزهکاران شهر میاندوآب که در کلانتری ها و واحدهاى اجرایى ناجا طى بازه زمانی اول فروردین ماه تا شهریور سال1395 تحت بازداشت موقت و یا روانه زندان شده اند، بوده که به عنوان نمونه، تعداد 122 نفر از این افراد براساس فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب شده اند. بنابراین به منظور ارزیابی نقش زیستگاه در جغرافیای جرائم شهری میاندوآب، با استفاده از نظریه های روان شناختی، جامعه شناسی جنایی و جغرافیای جرائم شهری به تبیین ادبیات نظری موضوع و در تحلیل میدانی نیز براساس اطلاعات دریافتی از جامعه آماری، به تجزیه وتحلیل اطلاعات پرداخته شده است. با بررسی الگوی جغرافیایی جرائم شهری با استفاده از مدل تخمین تراکم کرنل، یافته های این پژوهش نشان می دهد که کوی قره ورن، کوی ولی آباد، خیابان جانبازان و کوی وکیل کندی در میاندوآب، با میزان بسیار بالای بزهکاری مواجه است. کیف قاپی، تخریب اموال عمومی، ولگردی و تکدی گری، نزاع، درگیری خیابانی و زورگیری از مهم ترین جرائم ارتکابى این شهر بوده است. در بررسی تأثیر زیستگاه بر انواع بزهکاری مشخص شد که عناصر محیطی بر وقوع جرائمی مانند سرقت و اعتیاد به مواد مخدر، بیشترین تأثیر را داشته اند. در بررسی ویژگی های اماکن وقوع جرم نیز مشخص شد که تراکم خانه های قدیمی با قیمت نازل در بروز بزهکاری بیشترین نقش را داشته است. نتایج تحلیل ها نشان می دهد که عدم طراحى مناسب ساختمان ها و وجود کوچه های باریک از مهم ترین ویژگی های کالبدى در بروز بزهکاری بوده اند. آزمون آماری همبستگی پیرسون نشان داد که بین زیستگاه و بزهکاری افراد رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مجموع متغیرهای پیش بین «مشخصات کالبدی و اجتماعی کانون های جرم خیز، خصوصیات اماکن مناطق، محیط فیزیکی و عناصر اقلیمی»، حدود 32 درصد متغیر ملاک تحقیق بزهکاری را تبیین نمودند که مؤلفه «مشخصات کالبدی کانون های جرم خیز»، بیشترین سهم را در تبیین متغیر ملاک داشته است.
سنجش خطرپذیری کاربری های شهری از منظر پدافند غیرعامل (نمونه موردی: شهر آبادان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
87 - 100
حوزه های تخصصی:
به هنگام وقوع بحران های انسانی کاربری اراضی حیاتی یک شهر از نظر دشمن دارای اهمیت بالایی می باشد. از این رو امروزه یکی از ابزار برنامه ریزان برای کاهش خسارات شهری در برابر بحران ها بحث برنامه ریزی کاربری اراضی است. با این حال شهر آبادان به خاطر موقعیت مرزی و بندری و همچنین داشتن ویژگی های ممتاز اقتصادی و ارتباطی یکی از مناطق مرزی با خطرپذیری بالا می باشد. روش تحقیق این مقاله از نظر ماهیت نظری- کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. داده ها نیز با استفاده از نرم افزار (Arc GIS) تحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد در تخصیص کاربری اراضی و مکان یابی فضاهای انسان ساخت شهر آبادان، اصول پدافند غیرعامل مورد توجه واقع شده نشده و این امر در مناطق سه گانه نیز یکسان نبوده و ملاحظه می شود که منطقه یک آبادان دارای بیشترین خطرپذیری و منطقه سه دارای کم ترین خطرپذیری می باشد.
تحلیل کیفیت زندگی شهری با استفاده از روش آنتروپی و تکنیک SAW؛ مطالعه موردی: بافت شهری میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال اول پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱
69 - 85
حوزه های تخصصی:
شهر عالی ترین نمود تمدن بشری است که نقش بنیادینی در ایجاد زندگی خوب برای تمام شهروندان دارد. اما در عین حال تأکید بر ابعاد کمی رشد در بسیاری از کشورها بویژه در کشورهای در حال توسعه منجر به دو قطبی شدن شهرها گردیده است. از این روی برای حل مشکلات بشر شهرنشین و ارتقای ابعاد کیفی زندگی او مفهومی با عنوان کیفیت زندگی مطرح و مورد تحقیق قرار گرفت. در واقع هدف مقاله تبیین سطوح کیفیت زندگی در بافت های مختلف (قدیم، جدید، روستایی) و کل شهر میاندوآب بر مبنای 4 شاخص اقتصادی، اجتماعی، کالبدی-محیطی و روانی یا ذهنی است. روش به کار گرفته در این مقاله توصیفی-تحلیلی می باشد. ابتدا مطالعات اکتشافی به صورت کتابخانه ای و بازدید مقدماتی صورت گرفته و مطالعه میدانی با استفاده از روش پرسشنامه ای انجام شده است. برای تعیین حجم نمونه مورد مطالعه از تکنیک کوکران استفاده شده و در نهایت برای تحلیل و رتبه بندی محلات، روش آنتروپی و SAW[1] به کار گرفته شده است. بر مبنای بررسی های صورت گرفته شاخص فضای سبز در3 بافت قدیم، جدید، روستایی و کل شهر میاندوآب با امتیازهای 4768/0، 3518/0، 3265/0 و 2912/0 اختلاف چشمگیری نسبت به بقیه شاخص ها داشته و از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. براساس نتایج بدست آمده از تکنیک SAW در بافت های قدیم، جدید، روستایی به ترتیب محلات 21، 22، 26، و در کل محلات 22 از نظر شاخص های مورد مطالعه در بهترین شرایط و محلات 11، 2، 24 در بافت های مختلف و در کل محله 24 در بدترین شرایط و پایین ترین رتبه قرار دارند.
اولویت سنجی مکانی توسعه ی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی با استفاده از روش AHP ،مطالعه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
953 - 967
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با رویکرد «قیاسی، توصیفی- تحلیلی» تلاش شده است تا ضمن ارزیابی وضعیت موجود، بررسی توزیع و پراکندگی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی میاندوآب، نواحی محروم از این خدمات در سطح شهر با توجه به ضوابط و استانداردهای مکان یابی و با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، اولویت های مکانی توسعه این نوع فضاها در سطح نواحی پنج گانه شهر میاندوآب تعیین گردد. معیارهای مکان یابی مراکز بهداشتی- درمانی در این پژوهش سازگاری اراضی، نزدیکی به مرکز مناطق، نزدیکی به مراکز آتش نشانی، دسترسی به شبکه های ارتباطی درجه یک، فاصله از مراکز و کارگاه های صنعتی، مجاورت با فضای سبز، شیب منطقه، تراکم جمعیت تعیین شدند. گزینه ها نیز نواحی پنج گانه شهر میاندوآب می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که مکان فعلی اکثر مراکز بهداشتی- درمانی در شهر میاندوآب با معیارهای علمی و ضرورت های این نوع کاربری مطابقت ندارد. ضمن اینکه توزیع فضایی این مراکز به گونه ای است که قسمت های شمالی و جنوبی شهر خارج از محدوده خدمات رسانی این مراکز قرارگرفته اند. نتیجه مطالعه نشان داد که ناحیه یک شهر میاندوآب با امتیاز 385/0، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده و در اولویت اول توسعه مکانی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی شهر قرار دارد. نواحی سه، دو و چهار به ترتیب با امتیازهای 278/0، 175/0 و 100/0 در رتبه های بعدی قرار دارند. ناحیه پنج کمترین امتیاز (061/0) را به خود اختصاص داده و درنتیجه کمترین اولویت مکانی را جهت توسعه مراکز خدمات بهداشتی- درمانی شهر دارا می باشد.
بررسی پیامدهای ادغام بافت های روستایی در شهر (مطالعه موردی: شهر میاندوآب)
در ایران یکی از موارد مهم توسعه شهرنشینی، گسترش فیزیکی شهرها و روستاها به سوی یکدیگر است که سبب ادغام سکونتگاه های روستایی درشهر می شود. ادغام روستا در شهر، پیامدهای مثبت و منفی زیادی در روستای ادغامی و شهر بر جای می گذارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی پیامدهای ادغام روستا در شهر با روش توصیفی - تحلیلی به تبیین آثار و پیامدهای کالبدی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی حاصل از ادغام روستاهای مورد مطالعه در شهر میاندوآب می پردازد. برای جمع آوری داده ها از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. روش پیمایشی با بهره گیری از مصاحبه، مشاهده و تکمیل پرسش نامه توسط 260 خانوار در هشت سکونتگاه ادغامی شهر میاندوآب انجام پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد که بیشترین مزایای ادغام روستا در شهر در بعد کالبدی است و کمترین مزیت آن در بعد اقتصادی، حال آن که برعکس، بیشترین معایب ادغام روستا در شهر در بعد اقتصادی و کمترین آنها در بعد کالبدی است. این موضوع مشخص می کند که تأثیر ادغام روستا در شهر در تغییرات کالبدی و افزایش خدمات شهری در سکونتگاه ادغامی بیشتر از ابعاد دیگر بوده و در زمینه مزایای ادغام روستا در شهر از بعد کالبدی، اتفاق نظر بیشتری در بین مسئولان و خانوارهای نمونه وجود دارد. نتایج نشان می دهد با وجود این که اکثر پاسخ گویان اظهار داشته اند آثار و پیامدهای مثبت ادغام روستایشان در شهر بیش از آثار و پیامدهای منفی است و از آن رضایت دارند ولی هنوز این اقدام نتوانسته به تمامی انتظارات ساکنان جامعه عمل بپوشاند. به نظر می رسد برای ایجاد و استقرار بسترهای لازم برای توسعه در نواحی مشابه همزمان با فرایند ادغام روستا در شهر ایجاد بسترهای قانونی و حمایت از سرمایه گذاری در بخش های اقتصادی و رونق کسب و کار ضروری است.
سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت و سنجش کیفیت زندگی در نواحی شهری که معلول اقدامات مدیریت شهری و سایر نهادهای دولتی و خصوصی است، موضوع بسیار حیاتی است. با توجه به عدم سنجش کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی شهری، می توان زمینه ای برای ترسیم نقشه راه جهت مدیریت شهری و آگاهی نهادهای مسوول از وضعیت موجود و اقدام برای تحقق صورت وضعیت مطلوب فراهم نمود. هدف این تحقیق سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها به صورت میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب، 11545 نفر تشکیل داده اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 313 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان می دهد که چهار شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی جهت معناداری گویای نامناسب بودن وضعیت شاخص ها است. همچنین آزمون آنووا تایید کرد که 10 محله مورد مطالعه از نظر شاخص های اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی در سطح کمتر از 05/0 تفاوت معناداری دارند اما در زمینه شاخص اقتصادی(سطح معناداری برابر با 094/0) شرایط یکسانی وجود دارد. سنجش اثر مدیریت شهری بر بهبود کیفیت زندگی از طریق معادلات ساختاری نیز تایید نمود که میزان تبیین برای شاخص اجتماعی برابر با 97/0؛ برای شاخص اقتصادی برابر با 48/0 ؛ برای شاخص کالبدی برابر با 93/0 و برای شاخص زیست محیطی برابر با 55/0 است. بنابراین بیشترین اثر مدیریت شهری بر شاخص اجتماعی و سپس کالبدی است.
تحلیل کیفیت زندگی در بافت فرسوده شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۲۴۰-۲۲۳
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان عالی ترین نمود تمدن بشری، نقش بنیادینی در ایجاد زندگی خوب برای تمام شهروندان را دارد. اما در عین حال تاکید بر ابعاد کمی رشد در بسیاری از کشورها بویژه در کشورهای در حال توسعه منجر به دو قطبی شدن شهرها گردیده است. و از این روی برای حل مشکلات بشر شهرنشین و ارتقاء ابعاد کیفی زندگی او مفهومی تحت عنوان کیفیت زندگی مطرح و مورد تحقیق قرار گرفت. در واقع هدف مقاله تبیین سطوح کیفیت زندگی در بافت فرسوده شهر میاندوآب بر مبنای 6 شاخص اقتصادی، اجتماعی، مسکونی، دسترسی به تسهیلات و امکانات شهری، دسترسی به حمل و نقل عمومی و کیفیت بهداشت محیط می باشد. روش به کار گرفته در این مقاله توصیفی تحلیلی می باشد. ابتدا مطالعات اکتشافی به صورت کتابخانه ای و بازدید مقدماتی صورت گرفته و مطالعه میدانی با استفاده از روش پرسشنامه ای انجام شده است. برای تعیین حجم نمونه مورد مطالعه از تکنیک کوکران استفاده شده و در نهایت برای تحلیل و رتبه بندی محلات، روش آنتروپی و SAW به کار گرفته شده است. بر مبنای بررسی های صورت گرفته شاخص فضای سبز با امتیاز 477/0 و اختلاف چشمگیری نسبت به بقیه شاخص ها از اهمیت بالایی برخوردار بود. در کل میانگین هریک از عامل ها محاسبه شده است که عامل خدمات و تسهیلات شهری با امتیاز 138/0 در رتبه اول قرار گرفت که نشان دهنده عدم رضایت ساکنین بافت فرسوده از این شاخص می باشد که در برنامه ریزی های آینده باید به آن توجه زیادی شود. بر اساس نتایج بدست آمده از تکنیک SAW محلات 21، 19 و 20 از نظر شاخص های مورد مطالعه در بهترین شرایط و محلات 11، 10 و 12 در بدترین شرایط و پایین ترین رتبه قرار دارند.
تحلیل و ارزیابی توزیع و توسعه پایدار فضاهای سبز درون شهری؛ نمونه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۲۷۶-۲۵۹
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر اهمیت و نقش فضای سبز در حیات و توسعه شهرها تا حدی است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار از آن یاد می شود. تأثیرات فیزیکی و طبیعی این فضاها در سیستم شهری و بازدهی های مختلف اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی آن در ساختار جوامع انکار ناپذیر است؛ تا آنجا که کاربری فضای سبز در شهرها و سرانه آن از مباحث اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری محسوب می شود. شهر در حال توسعه میاندوآب با جمعیتی در حدود 120 هزار نفر در جنوب استان آذربایجان غربی، با توجه به توان بالای محیطی و موقع ممتاز چهار راهی در سال های اخیر از جمعیت پذیری و رشد کالبدی چشمگیری برخوردار بوده است. تبعات چنین رشد سریعی را می توان در توسعه فیزیکی ناموزون شهر، تخریب تدریجی محیط زیست شهری، تغییر کاربری باغات و اراضی کشاورزی پیرامون شهر مشاهده کرد. از این رو تحلیل و بررسی کاربری فضای سبز و سرانه آن در شهر میاندوآب و ارائه پیشنهادهای مناسب در جهت تعادل بخشی به ساختار کالبدی و اجتماعی شهر از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهش حاضر که با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با استفاده از آمار و اطلاعات مختلف مربوط دو دوره زمانی 1380 و 1390 انجام پذیرفته است، نشان می دهد که برخلاف استانداردهای ملی و بین المللی ارائه شده برای کاربری فضای سبز شهری و علی رغم توان بالای محیطی، شهر میاندوآب در این زمینه با کمبودهای بنیادین مواجه است و طی یک دهه گذشته همزمان با افزایش نسبی سرانه فضای سبز شهری، اختلاف بین نواحی در برخورداری از این فضاها نیز به نحو چشم گیری افزایش یافته و عدم تعادل موجود در توزیع فضایی پارک های شهری، شدیدتر شده است. در نهایت با استفاده از یک مدل مطلوب و با در نظر گرفتن توان ها و نیازمندی های محیطی و اجتماعی شهر سرانه مناسبی برای شهر میاندوآب پیشنهاد شده است.