مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
تراکم شهری
حوزه های تخصصی:
پیامدهای منفی ناشی از استفاده گسترده از وسایل نقلیه موتوری، منجر به شکل گیری بحث های زیادی در میان طرفداران توسعه پایدار، در رابطه با راههای کاهش استفاده از اتومبیل شخصی گردیده است. گفته می شود یکی از دلایل استفاده بی رویه از اتومبیل، الگوی مرسوم توسعه شهری است. توسعه پراکنده، افقی و کم تراکم شهرها، به فاصله گرفتن کانون های فعالیتی از یکدیگر منجر شده و در نتیجه، زمینه ساز استفاده بیشتر از اتومبیل شخصی در غیاب سیستم حمل و نقل عمومی کارآمد است. مقاله حاضر، به بیان یافته های یک تحقیق تجربی می پردازد که در آن، نقش عوامل موثر بر وابستگی به اتومبیل بررسی شده است. در این تحقیق، سه ناحیه مسکونی از محدوده منطقه یک شهرداری شیراز به گونه ای انتخاب شده اند که از نظر ویژگی های اجتماعی- اقتصادی مشابه بوده، ولی از نظر شاخص تراکم شهری در سه سطح مختلف قرار دارند. مالکیت اتومبیل و میزان استفاده از آن به عنوان شاخص هایی برای بیان وابستگی به اتومبیل انتخاب شده اند. عوامل مورد بررسی، شامل ویژگیهای شکل شهر در قالب تراکم شهری و خصوصیات اجتماعی – اقتصادی خانوارهای ساکن در این سه ناحیه شهری شیراز هستند. اطلاعات و داده های اولیه از طریق تکمیل پرسشنامه سرپرست خانوار (به تعداد 356 مورد) و نیز بهره گیری از نقشه GIS شهر شیراز جمع آوری گردیده است. توصیف و بررسی رابطه بین تعداد اتومبیل در خانوار و میزان استفاده از آن با شاخص های تراکم شهری و ویژگیهای اجتماعی – اقتصادی خانوار با استفاده از تجزیه و تحلیل های آماری (تحلیل واریانس و تحلیل همبستگی) انجام شده است. یافته های تحقیق، بیانگر این امر است که خصوصیات اجتماعی – اقتصادی خانوار (درآمد، اندازه خانوار، تعداد شاغلان درخانوار، شغل و تحصیلات سرپرست خانوار و وضعیت ملکی مسکن) در وابستگی به اتومبیل تاثیر گذار هستند. افزایش تراکم شهری، نه تنها در کاهش استفاده از اتومبیل موثر نبوده، بلکه در نواحی با سطوح بالای تراکم ساختمانی، تعداد سفرهای روزانه با اتومبیل نیز افزایش یافته است. نتیجه این تحقیق، به طور کلی بیانگر تفاوت شرایط شهرهای ما با شهرهای غربی از نظر عوامل موثر بر وابستگی به اتومبیل است.
بررسی تأثیرات درآمد ناشی از فروش تراکم بر ساختار فضایی کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تأمین مالی شهرداری ها دارای پیچیدگی های خاص خود است. از یک طرف متولیان شهر باید درآمد مورد نیاز خود را از شهر و شهروندان تأمین و از سوی دیگر منبع درآمدی باید به گونه ای باشد که فرآیند حرکت شهر به سمت توسعه پایدار شهری را با خطر روبه رو نسازد. هم چنین شناخت الگوی توسعه کالبدی– فضایی شهر به منظور هدایت آن در راستای توسعه شهری پایدار امری ضروری است.بنابراین ضرورت مطالعات بیشتر در این زمینه از اهمیت بالایی جهت پایداری درآمد و ایجاد کیفیت مناسب زندگی برای شهروندان برخوردار است. از این رو این مقاله در نظر دارد به بررسی تأثیردرآمد ناشی از فروش تراکم بر ساختار فضایی کلانشهر تهران بپردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در این رابطه با بهره گیری از تکنیک آنتروپی شانون، مدل موران و پیرسون به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی و همبستگی میان تراکم ساختمانی و درآمدهای شهرداری شهر تهران پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانونو مدل موران نشان می دهد که شهر تهران دارای الگوی پراکنده است. نتایج مدل پیرسون نشان نیز می دهد به استثناء سال 1378و 79 که همبستگی وجود ندارد در بقیه سال ها بین تراکم ساختمانی و درآمد شهری هبستگی قوی وجود دارد.
ارزیابی شاخص های تراکم شهری در امکانسنجی استفاده از پتانسیل انرژی خورشیدی با استفاده از GIS (مطالعه موردی منطقه 4 اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۴
127 - 103
حوزه های تخصصی:
کاهش انتشار گاز دی اکسید کربن و تاثیر آن بر روند گرمایش جهانی یکی از مهم ترین نتایج استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر می باشد. در مناطق شهری، سیستم های خورشیدی مستقر در سقف های ساختمانی، مناسب ترین روش بهره گیری از منبع پایدار انرژی خورشید می باشد. تراکم یا فشردگی شهری یکی از پارامترهای فرم و شکل شهر است که دسترسی به انرژی تجدیدپذیر خورشیدی را در مناطق ساخته شده تحت تاثیر قرار می دهد، بنابراین ضروریست که اثرات تراکم شهری بر بهره گیری ساختمان ها از انرژی خورشید بررسی شود. هدف این مطالعه ارزیابی پتانسیل انرژی خورشید در مناطق شهری و تعیین ارتباط بین شاخص های تراکم شهری و پتانسیل انرژی خورشید در مقیاس محلی می باشد. در این مطالعه مدل سازی تابش سالیانه خورشید برای هر یک از سطوح ساختمانی منطقه مورد مطالعه، در طول یک سال، با استفاده از مدل Solar Analyst انجام گردید. از طرف دیگر ارتباط بین چندین شاخص تراکم شهری از جمله شاخص های پوشش سایت، نسبت طرح، نسبت حجم-سطح، آنتروپی، تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی با تابش سالیانه رسیده به منطقه مورد مطالعه بحث شد و با استفاده از مدل رگرسیونی حداقل مربعات، روابط بین تابش خورشید و شاخص های تراکم شهری مشخص گردید. هم چنین پتانسیل استفاده از دو نوع سیستم خورشیدی فعال شامل سیستم های یکپارچه فتوولتاییک ساختمانی (PV) و کلکتورهای حرارتی خورشیدی (STC) ارزیابی شد. طبق نتایج میزان تابش سالیانه خورشیدی از 507 (در نواحی فشرده) تا 741 (در نواحی پراکنده) کیلو وات ساعت بر متر مربع افزایش پیدا می کند. شاخص نسبت حجم-سطح بیشترین ضریب تعیینی، R2 برابر با 805/0 را با تابش سالیانه خورشید نشان می دهد. هم چنین در منطقه مورد مطالعه پتانسیل سقف های ساختمانی جهت توسعه سیستم های PV خیلی بیشتر از سیستم های STC تحت تاثیر درجه فشردگی شهری می باشد.
بررسی کارآمدی ساختار فضایی شهری و توزیع کابری خدماتی در شهرهای خطی شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
7 - 21
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی شهرهای کشور در دهه های اخیر، توزیع ناموزون جمعیت و خدمات در بخش های مختلف شهری می باشد. شواهد نشان می دهد که ابعاد این مسله در شهرهای خطی که دارای گستردگی بیشتری هستند با توسعه فیزیکی شهرها تسریع می شود.این مقاله تلاش نموده تا کارآمدی ساختار فضایی شهر خطی فریدونکنار را در بخش مرکزی مازندران در ارتباط با توزیع کاربری های خدماتی مورد مطالعه قرار دهد. تحقیق حاضر با روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و نسبی به تحلیل ساختار فضایی شهر فریدونکنار پرداخته است. بررسی ها نشان دهنده ی رشد پراکنده ی (اسپرال) فیزیکی شهر بوده در صورتی که در 5 سال اخیر نیز این پراکندگی با فشردگی کمتری همراه بوده است. نتایج حاکی از آن است که کاربری های خدماتی در سال 90 متعادل تر از سال 85 مکان یابی و توزیع شده اند، این در حالی است که توسعه ی مراکز تجاری در سال 90 نسبت به سال 85 به سمت فشرده شدن پیش می رود. در نتیجه شهروندان در تامین دسترسی به خدمات و فعالیت های تجاری به لحاظ بعد مکانی و فضایی از دسترسی مطلوب تری برخوردار خواهند شد. به نظر می رسد باوجود ادبیات انتقادی در باره عدم کارآمدی شهرهای خطی، این مطالعه موردی نشان داد که مردم شهر با توجه به نتایج به دست آمده دسترسی آسان و متعادل تری به خدمات شهری خواهند داشت.
بررسی و تحلیل فضایی نابرابریهای اجتماعی درمناطق شهری با رویکرد شهر متراکم مطالعه موردی: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
27 - 38
حوزه های تخصصی:
نابرابری های اجتماعی پدیده ای است که بر تمام مناسبات اجتماعی انسان ها تأثیر می گذارد. تحلیل فضایی توسعه، میزان نابرابری ها و محرومیت نواحی مختلف را مشخص و اولویت اقدامات برای ارتقای سطح زندگی را معلوم می کند. در ادبیات برنامه ریزی شهری دیدگاه های متفاوتی وجود دارند که سعی نموده اند تراکم را به عنوان یکی از متغیرهای تأثیرگذار در توسعه یافتگی مناطق معرفی نمایند. شهر متراکم یکی از الگوهای فرم پایدار می باشد که با هدف جلوگیری از گسترش شهر، به دنبال توزیع مناسب خدمات و تقویت شاخص های اقتصادی_اجتماعی در بین مناطق است. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی است که در آن از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون T و مدل های تصمیم گیری چند معیاره (TOPSIS,SAW,VIKOR) و C.V استفاده شده است. در این تحقیق شاخص های توسعه براساس پنج بعد و 44 متغیر تعریف شده اند و داده های تحقیق نیز از بلوک های آماری سرشماری سال1390 استخراج شده است. جامعه آماری پژوهش، 12 منطقه شهر بابل بوده که محدوده های آن منطبق بر تقسیمات کالبدی مرکز آمار ترسیم شده است. بر اساس نتایج پژوهش، توزیع و پراکنش شاخص های توسعه در شهر بابل نوعی عدم تعادل فضایی را نشان می دهد، به طوری که نزدیک به 8/25 درصد از جمعیت شهر در مناطق توسعه یافته (3، 4و10) ، 5/14 درصد جمعیت در مناطق با توسعه متوسط (7و12) و 5/59 درصد در مناطق ضعیف و کمتر توسعه یافته (1 ،2 ،5 ،6 ، 8 ، 9و11) ساکن هستند. همچنین نواحی مرکزی شهر از سطح توسعه یافتگی بیشتری نسبت به مناطق پیرامونی و نیمه پیرامونی برخوردار می باشند و تفاوت معناداری میان ضریب توسعه در بین مناطق براساس طبقه بندی تراکم ساختمانی دیده می شود؛ به طوری که میانگین این ضریب در مناطق متراکم بیشتر از مناطق کم تراکم است. در نهایت مناطق 3 و 4 به عنوان مناطق توسعه یافته و مناطق 6 و 9 به عنوان مناطق کمتر توسعه یافته شهر بابل مشخص شده اند.
اثرسنجی گردهمایی های انسانی بر خزش شهری با استفاده از تکنیک های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش و خزش فضاهای شهری از جمله حوزه های مهم در حوزه ی پژوهش های شهری است که سیاست-گذاری و برنامه ریزی خاص خود را می طلبد. سرشت خزش شهری، تا اندازه ی زیادی نوع و نحوه ی برنامه ریزی آنرا تعیین می کند. از این رو، شناسایی نوع و جهت خزش شهری با استفاده های از تکنیک ها و روش های کارآمد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا، تحقیق حاضر با استفاده از تکنیک های سنجش از دور (RS) به بررسی تاثیر گردهمایی های انسانی بر خزش شهری در کشور عراق پرداخته است. از میان تجمعات و گردهمایی های انسان ساخت، راهپیمایی اربعین به دلیل اهمیت و کیفیت فزاینده ی آن انتخاب شده است. یافته ها نشان داد که خزش شهری در عراق در فضاهایی که در معرض مستقیم و غیرمستقیم پیاده روی اربعین قرار دارند، از سال 2003 به این سو افزایش یافته است؛ این افزایش هم در بعد مساحت و هم در بعد تراکم شهری رخ داده است. در این میان، گردهمایی اربعین یکی از عوامل مهم در رشد و گسترش شهری در عراق و به ویژه کربلا به شمار می رود؛ رشد شهری از منظر مساحت و تراکم در این شهر، خزش شهری چهار برابری را نشان داد.
مفهوم شهر فشرده و فرم های شهری پایدار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پنجم زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
1 - 13
حوزه های تخصصی:
ساختار فشرده شهری منعکس کننده واقعیت پیچیده زندگی روزمره در بسیاری از شهرهای موفق است که می تواند در مورد الگوی شهرهای شعاعی، طولی و نیز ارگانیک که در امتداد مسیرهای ارتباطی شکل می گیرد صادق باشد.اینها الگوهایی از شهرها هستند که در مقابل پخش شدن و گسترش بیش از اندازه،مقاومت کرده اند.لندن مثالی از شهری هماهنگ و یکپارچه در توسعه شهری است که ساکنان آن در مراکز محله ای- فارغ از اینکه در کدام بخش زندگی می کنند- می توانند از تسهیلات محلی در خیابان های اصلی استفاده کنند و در مقیاس کلانشهری در فعالیت هایی که در مرکز شهر رخ می دهد،مشارکت داشته باشند.
این الگوی توسعه شهری فشرده سطوح مناسبی از فعالیت های اقتصادی و اجتماعی را در اطراف مراکز شهری و محلی نگه می دارد و این اطمینان را به وجود می آورد که تمام بخش های شهر- حتی بخش های دور افتاده تر و محله های ساکت تر-در فاصله مناسبی از تسهیلات اصلی حمل ونقل و خدمات شهری قرار دارند.دقیقاً چنین سطحی ازتوسعه است که در اکثر نواحی شهری و پراکنده امروز،کمبود آن احساس می شود.شهر فشرده ای که دانش طراحی شهری را به طرز مناسبی به کار گرفته است و بخش های آن به هم مرتبط هستند.منظور از این ارتباط،بخش بندی خوانا از فضاهای عمومی است که نه تنها بخش های مختلف محله ها و واحدهای همسایگی را به هم متصل می کند،بلکه مردم را از درون حیطه خانه ها،مدارس و محل کار و مؤسسات اجتماعی شان به هم مرتبط می سازد.به تعریف دیگر در فرم شهر فشرده،تأکید بر رشد مراکز شهری موجود و زمین های بازیافتی و در عین حال اجتناب از گسترش و پخش شده شهر در حاشیه هاست.
از ویژگی های شهرهای فشرده این است که عموم مردم در فاصله پیاده روی با تسهیلات اجتماعی قرار دارند ویک سرویس حمل ونقل عمومی مناسب اتوبوس می تواند کارا و پاسخگوی نیازها باشد.علاوه بر این،توسعه اصلی بناها، خیابان ها و فضاهای عمومی است که مردم را به مراکز شهری جذب می کند و نیز در خدمت حداکثر کارایی از نظر انرژی است.صرفاً تراکم نشان دهنده کیفیت شهری نیست.فرم های مختلف معماری اعم از بلوک های بلند در کنار ساختاری سنتی در خیابان وتعدادی بلوک شهری که یک فضای باز را محصور کرده اند،می توانند با تراکم یکسان ساخته شوند،اما کیفیت های کاملاً متنوعی راعرضه کنند.مقاله حاضر با استفاده از روش اسنادی و بهره مندی از کتابخانه دیجیتالی صورت گرفته است
بررسی تأثیرات تراکم شهری بر سیستم حمل و نقل درون شهری (مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۷
163 - 182
حوزه های تخصصی:
راهبرد بلند مرتبه سازی و توسعه فضایی در ارتفاع به عنوان محصول رشد جمعیت و همچنین کمبود زمین مناسب جهت ساخت و ساز دهه های اخیر در شهرهای جهان به ویژه شهرهای بزرگ رواج یافته است. در شهر ایلام مانند بیشتر شهرهای ایران هسته اصلی و مرکزی شهر در بافت قدیمی این شهر که عمده ترین مراکز سیاسی و تجاری را نیز شامل می شود قرار دارد. این بخش مرکزی شهر ایلام به علت ساختار شهری و پراکنش کاربری های جاذب سفر که در این قسمت از شهر واقع شده، حجم زیادی از جابجایی هایی سطح شهر را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش سعی گردیده است با تحلیلی علمی و مبتنی بر دانش، اثرات کارکردی تراکم ساختمانی بر شبکه حمل ونقل در بافت مرکزی شهر ایلام مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای– کاربردی و ترکیبی از روش های تحقیق (توصیفی/ تحلیلی و میدانی) به بررسی موضوع در بافت مرکزی شهر ایلام پرداخته است. لازم به ذکر است جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزارهای Visio ، Grafer، ArcGIS، SPSS و دیگر برنامه های موردنیاز و تکنیک آنتروپی (Entropy) استفاده گردیده است. بر اساس نتایج تحقیق، ضعف دسترسی و ساختار نامناسب شبکه حمل و نقل شهری و موقعیت فضایی کاربری ها و تراکم ساختمانی بیش از حد در بافت قدیم (مرکزی) شهر، نارسایی در سامانه حمل و نقل عمومی را به وجود آورده و نامنسجم بودن تردد عابر پیاده و وسایل نقلیه در ساختار شهری بافت مرکزی ایلام را نشان می دهد.
واکاوی پیامدهای کالبدی-محیطی ناشی از افزایش بلندمرتبه سازی در کلان شهرهای ایران (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
96 - 109
حوزه های تخصصی:
افزایش سریع جمعیت و کمبود زمین مناسب برای توسعه و از طرف دیگر روشن نبودن سیاست های توسعه ی شهری در ابعاد کلان و محلی، باعث گردیده که راه حل های موقتی و موضعی همچون ایجاد ساختمان های بلندمرتبه مطرح شود. این ساختمان ها با وجود افزایش سرانه ی زمین شهری، باعث ایجاد اثرات منفی در ابعاد مختلف به دلیل عدم طراحی و برنامه ریزی مناسب گردیده اند. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از پژوهش حاضر بررسی پیامدهای کالبدی-محیطی ناشی از افزایش بلندمرتبه سازی در کلان شهر تبریز و ارائه ی پیشنهادهایی در راستای احداث ساختمان های آینده می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (ترکیبی از روش های کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل شهروندان منطقه 1، 2 و 5 تبریز و به عبارتی ساکنان پیرامون برج های آفتاب در ولیعصر (منطقه 1)، برج های آسمان در ائل گلی (منطقه 2) و برج های مهر در شهرک رشدیه (منطقه 5) می باشد که در راستای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شده و حجم نمونه 384 نفر تعیین گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهمترین پیامدهای کالبدی-محیطی ناشی از بلندمرتبه سازی در کلان شهر تبریز مربوط به مؤلفه های آلودگی هوا، عملکردها و کاربری های پیرامون و اثرات بصری می باشد. همچنین در بین مؤلفه های فرعی مهمترین پیامدها مربوط به کاهش ظرفیت پذیری شبکه ی معابر، افزایش آلودگی هوا، تحمیل فشار و بار اضافی به تأسیسات و خدمات شهری و گسیختگی بصری بوده که به ترتیب ارزش مدل ساختاری برای آنها 91/0، 85/0، 77/0 و 71/0 می باشد.