فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1 - 15
حوزههای تخصصی:
در بین انواع گونه های گردشگری، گردشگری تجاری با توجه به تاثیرات گسترده اقتصادی توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. در ایران نیز گردشگری تجاری در توسعه شهری و منطقه ای مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، شهر مرزی بانه بنا به موقعیت خاص خود با تبدیل شدن به یک کانون تجارتی-گردشگری مرزی اهمیت شایان توجهی کسب نموده و گردشگری تجاری در آن رشد قابل توجهی داشته است. این در حالی است که رشد گردشگری تجاری در این منطقه به صورت برنامه ریزی نشده صورت گرفته است. در این راستا، این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که چالش های پیش روی توسعه گردشگری تجاری در شهر بانه از دیدگاه تسهیلات و زیرساخت های گردشگری کدامند؟ برای پاسخ به این سوال از روش توصیفی- تحلیلی استفاده است. جامعه آماری تحقیق گردشگران تجاری شهر بانه در 20 روز اول تعطیلات نوروزی سال 1393 می باشند که این تعداد گردشگر بر اساس نرخ رشد و روند افزایشی سه سال قبل از آن محاسبه شده است. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد نمونه 323 نفری به دست آمد که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که گران بودن خانه های اجاره ای، تخصصی نبودن بازارها و پاساژها، کمبود مراکز اقامتگاهی برای گردشگران، کمبود مراکز مذهبی، امنیت جانی به دلیل فرهنگ نادرست رانندگی، کمبود امکانات تفریحی و سرگرمی، تبلیغات و اطلاع رسانی ضعیف جهت شناسایی مراکز خرید و مکان های اقامتی، کمبود مراکز پذیرایی، عدم ساماندهی دستفروشان، کمبود پارکینگ، کمبود امکانات بهداشتی، مکان یابی نامناسب مراکز خرید، نامناسب بودن جاده ها و راه های منتهی به شهر، کم توجهی به رعایت بهداشت عمومی محیط، یک باندی بودن ورودی خیابان های بانه و و به تبع آن ایجاد ترافیک زیاد، نبود تابلوهای راهنما در جاده ها و داخل شهر در زمره مهمترین چالش های پیش روی توسعه گردشگری تجاری در شهر مرزی بانه هستند. بنابراین، انجام اقدامات لازم و فراهم کردن امکانات و خدمات گردشگری در منطقه می تواند در سطح خرد زمینه ساز توسعه شهر بانه و در سطح کلان توسعه منطقه شود و با توجه به حجم بالای تعداد گردشگران ورودی به منطقه، لزوم برنامه ریزی همه جانبه برای تامین خدمات، امکانات و زیرساخت های مورد نیاز توسعه گردشگری (در سطح شهر و منطقه بانه) و ساماندهی کالبدی و محیطی داخل شهر وجود دارد.
سنجش و ارزیابی پایداری شهری با استفاده از تکنیک های ANP, Topsis, Saw (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بروز ضایعات زیست محیطی و کاهش سطح عمومی زندگی مردم به ویژه در جوامع شهری طی یکی دو دهه گذشته، رهیافت پایداری شهری به عنوان موضوع روز دهه آخر قرن 20 از سوی سازمان ملل مطرح شد و به عنوان دستور کار قرن 21 در سطوح بین المللی، منطقه ای و محلی تعیین گردید. هدف کلی تحقیق حاضر؛ ارزیابی شاخص های پایداری شهری در شهر کرمان با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه می باشد. روش شناسی تحقیق توصیفی – تحلیلی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه (ANP,Topsis,Saw) می باشد. براساس یافته های به دست آمده از تکنیک ANP، معیارهای اقتصادی با 254/0، زیربنایی با 251/0، اجتماعی با 162/0، زیستی با 125/0 و معیار کالبدی با 35/0 به ترتیب بالاترین مقادیر را از نظر سطوح پایداری به خود اختصاص داده اند. بر همین اساس منطقه 2 با 491/0، منطقه 1 با 302/0، منطقه 4 با 213/0 و در نهایت منطقه 3 با 211/0 اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. نتایج به دست آمده از تکنین SAW نیز بیانگر این مهم می باشدکه از بین معیارهای مؤثر در سطوح پایداری شهر کرمان، معیار زیستی با 26/0 ، اجتماعی و کالبدی با 23/0، اقتصادی با 18/0 و زیربنایی با 07/0 به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند و منطقه 2 با 73/0، منطقه 1 با 63/0، منطقه 3 با 55/0 و منطقه 4 با 53/0 به ترتیب اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. در ادامه یافته های تحقیق، نتایج به دست آمده از تکنیک Topsis نشان می دهد که منطقه 1 با 783/0، منطقه 4 با 743/0، منطقه 2 با 591/0 و منطقه 3 با 170/0 به ترتیب اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند.
ادراک شهروندان از محیط های پاسخده شهری و نقش آن در تعلق مکانی (مطالعه موردی: شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها عرصه های وسیعی از تراکم و تمرکز جمعیت و فعالیت ها هستند و سلامت انسان پیوند تفکیک ناپذیری با شرایط و کیفیت محیط های شهری دارد. تجربه اجرای طرح های شهری در ایران نشان داده است که در زمینه خلق محیط های شهری واجد کیفیت، توفیق چندانی حاصل نشده است. پژوهش حاضر ادراک شهروندان از الگوی شهرسازی اراک را در قالب شاخص های محیط های پاسخده شامل نفوذپذیری، گوناگونی، خوانایی، انعطاف پذیری، تناسب های بصری و رنگ تعلق مطالعه کرده و سپس به بررسی نقش آن در ایجاد غنای حسی و تعلق مکانی پرداخته است. داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتاب خانه ای، مصاحبه و تکمیل پرسش-نامه گردآوری شده و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری هم بستگی پیرسون، آزمون T تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون انجام گرفته است. در تحلیل رگرسیون شاخص های هفت گانه، شاخص غنای حسی (تعلق مکانی) به عنوان متغیر وابسته و سایر شاخص ها به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شد. براساس نتایج، ۲/۵۳ درصد تغییرات تعلق مکانی از طریق ترکیب خطی متغیرهای مستقل تبیین شده است که شاخص های تناسبات بصری، انعطاف پذیری و خوانایی به ترتیب با ضرایب تأثیر ۴۵۳/۰، ۱۹۲/۰ و ۱۵۰/۰ بیشترین تأثیر را بر تعلق مکانی داشته اند. بر این اساس، برخی از پیشنهادهای پژوهش عبارت اند از: تأمین دسترسی مناسب شهروندان به خدمات شهری، ارتقای کارآیی شبکه ارتباطی، ارتقای سرزندگی محیط و تنوع در ارائه خدمات، تأمین نیازمندی های همه گروه های جامعه، خلق ویژگی های منحصربه فرد در طراحی و بهسازی فضاهای عمومی شهری، توجه بیشتر به ویژگی های زیبایی شناسانه محیط و منظر شهری و فراهم کردن زمینه های مشارکت شهروندان در امر بهسازی محیط های مسکونی.
تبیین رابطه بین قابلیت پیاده مداری مناطق شهری با توزیع فضایی مرگ ومیرهای ناشی از سرطان های سینه و کولورکتال در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان مرگ ومیرهای سرطان های سینه و کولورکتال در دهه های اخیر به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. اضافه وزن، چاقی و عدم تحرک فیزیکی از عوامل خطر کلیدی این سرطان ها هستند. با توجه به ارتباط معکوس این عوامل با پیاده روی و نامشخص بودن نقش بالقوه محیط های شهری در کاهش این روند، پژوهش حاضر درصدد است تا ارتباط بین مشخصه های قابلیت پیاده روی فرم شهری (اختلاط کاربری، پیوستگی معابر، تراکم مسکونی، نسبت سطح واحدهای خرده فروشی) و نرخ مالکیت خودرو را با مرگ ومیرهای سرطان های کولورکتال و پستان در مناطق شهر تهران در بازه زمانی (1386-92) تبیین نماید. چراکه شواهد زیادی وجود دارد که شرایط محیط ساخته شده (مصنوع) و محیط اجتماعی نواحی شهری که ساکنان آن ها با آن مواجه هستند به همان اندازه ویژگی های فردیِ خود ساکنان بر سلامت آن ها مؤثر است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی با رویکرد آمار فضایی بوده است. در این راستا از داده های مرگ ومیر ناشی از سرطان های کولورکتال (کولون و رکتوم) و سینه (پستان) برگرفته از سازمان بهشت زهرا تهران، داده های سرشماری مرکز آمار ایران و داده های کاربری زمین و شبکه ارتباطی شهرداری تهران بهره گرفته شده است. نتایج کلی تحقیق ارتباط فضایی معکوس و معنی دار بین قابلیت پیاده مداری مناطق شهری، نرخ مالکیت خودرو و مرگ ومیرهای ناشی از سرطان های کولورکتال و سینه را مورد تأیید قرار داد. یافته ها نشان داد که تمرکز مرگ ومیرها در مناطق نیمه شمالی شهر، یعنی بخش هایی از شهر که عمدتاً الگوی استفاده از خودروی شخصی برای جابجایی غالب است و همچنین از نظر شاخص های قابلیت پیاده روی از شرایط پایینی برخوردار هستند، بیشتر از مناطق نیمه جنوبی شهر بوده اند که از نظر شاخص های مذکور وضعیت بهتری دارند. بااین حال برای تأیید این یافته ها لازم است تحقیقات بیشتری در مقیاس های مختلف (بلوک، محله و ناحیه شهری) صورت گیرد.
بررسی نقش المان های شهری در تقویت هویت کالبدی؛ مطالعه موردی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
المان (یادمان)های شهری نقش مهمی در فرایند شکل گیری، تغییر و بازتولید هویت شهری دارند. در شرایط امروزین که هویت شهرها با شتاب زیادی دستخوش تغییرات است، جایگاه المان های شهری به عنوان عناصر هویت بخش شهر دوچندان می نماید. شهر ایرانی در گذشته از استقلال، شخصیت و هویت ویژه ای برخوردار بوده، در حالی که در شرایط کنونی به سمت کمرنگ شدن هویت خود حرکت می کند. توجه ناکافی پدیدآورندگان فضاها و عناصر شهری به مفهوم زیبایی در کنار رواج روحیه سوداگری در بسیاری از فعالیت های شهری از جمله ساخت و سازها باعث بروز و تشدید این مسأله می گردد. در این پژوهش سعی بر آن است تا ضمن پرداختن به جایگاه المان های خاص در شهر شیراز، اثرات آنها در هویت بخشی به شهر مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش، تحلیلی – پیمایشی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات، میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه است. نمونه های مورد مطالعه شامل پنج المان شهری در شهر شیراز است که مورد توجه شهروندان و گردشگران قرار دارد. نتایج بدست آمده از تحلیل های توصیفی و استنباطی روی داده های جمع آوری شده نشان می دهد ارزیابی کیفی شهروندان از هویت (کالبدی) المان ها، متأثر از جنسیت و سطح تحصیلات آن ها است. بر پایه نتایج، المان دروازه قرآن و المان میدان دانشجو (فلکه عَلَم) به ترتیب دارای بیشترین امتیاز و کمترین امتیاز کسب شده از طرف شهروندان (کاربران) هستند. همچنین نتایج نشان می دهد مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر هویت کالبدی المان های شهری بر اساس نظر شهروندان شامل «طراحی، فرم و معماری المان»،«تاریخی بودن» و «بومی بودن(زمینه گرایی)» است.
اولویت بندی مناطق نمونه گردشگری با استفاده از AHP (مطالعه موردی: مناطق نمونه گردشگری استان چهارمحال و بختیاری)
حوزههای تخصصی:
از جمله سیاست های دولت در ارتباط با رونق گردشگری کشور ، مصوب نمودن 1168 منطقه نمونه گردشگری بوده است که سهم استان چهارمحال و بختیاری 15 منطقه نمونه گردشگری است . در این تحقیق کاربردی با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تلاش شده است تا مهمترین مناطق اولویت دار استان برای اجرا مشخص شود. از جمله مهمترین شاخص ها برای اولویت بندی مناطق نمونه : فاصله تا منبع آب ، فاصله تا شبکه برق ، فاصله تا شبکه گاز ، فاصله تا شبکه تلفن ثابت ، فاصله تا مراکز درمانی ، فاصله تا جاده آسفالته ، منابع گردشگری پیرامون ، فاصله تا مراکز گردشگر فرست ، سابقه حضور گردشگر و معروفیت منطقه ، قرار گیری در مسیرهای گردشگری استان و بکر بودن منطقه مورد مطالعه را می توان نام برد. نتایج نشان می دهد اولویت دارترین منطقه نمونه گردشگری ، سیاسرد بروجن با امتیاز 147/0و ضعیف ترین منطقه نمونه گردشگری ، ارمند با امتیاز 022/0می باشد. همچنین مناطق نمونه گردشگری سیاسرد بروجن ، پیرغار و سامان در سطح بالا ، مناطق نمونه گردشگری سراب بابا حیدر ، چشمه دیمه ، چغاخور ، امامزاده حمزه علی ، تالاب گندمان ، بازفت و شیدا در سطح متوسط و مناطق نمونه گردشگری شلیل ، بهشت آباد ، بارز ، شهریاری و ارمند در سطح پایین سطح بندی شده اند.
بررسی ارتباط بین طراحی و بازطراحی فضاهای شهری و وقوع جرم (موردپژوهی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پیشگیری از وقوع جرائم شهری طراحی فضاهای شهری از لحاظ مؤلفه هایی چون کیفیت محیط، آلودگی دیداری، آلودگی محیطی، نور، فرم و آلودگی نمادی نقش تعیین کننده ای دارند. با توجه به این مهم هدف این مقاله سنجش میزان تأثیر کیفیت طراحی و بازطراحی فضاهای شهری شهر بابل در پیشگیری از جرم در این شهر است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است که روش آن ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای، میدانی، اسنادی بوده که شامل مشاهده، مصاحبه با پرسش های از پیش تعیین شده و مصاحبه با برخی از اعضای جامعه آماری است. حجم نمونه مقاله عبارت است از 383 نفر از اهالی شهر بابل که در تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهش از نرم افزار SPSS و روش های آماری (آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و z فیشر)، استفاده شده است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که در شهر همبستگی مثبت و معنی دار بین مؤلفه های کیفیت محیط (0.176)، کیفیت نور (0.183)، فرم (0.181)، با پیشگیری از وقوع جرم و همبستگی منفی و معنی دار بین مؤلفه آلودگی نمادی (0.219-) و آلودگی محیطی (0.229)، با پیشگیری از وقوع جرم در شهر بابل وجود دارد؛ به عبارت دیگر با بهبود هر کدام از مؤلفه های کالبدی پیشگیری از وقوع جرم امکان پذیر خواهد شد.
تحلیلی بر ساختار فضایی شهرهای استان بوشهر در راستای تدوین برنامه ریزی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای بزرگ جهان در محیط های ساحلی واقع شده اند و همة این شهرها موقعیت های مهمی در اقتصاد، فرهنگ و کارکردهای اجتماعی دارند. با چنین شرایطی، توسعة این شهرها به سرمایه گذاری گستردة سهامداران و ذی نفعان منجر می شود و به این ترتیب ساختار فضایی سایر شهرهای غیرساحلی منطقه از این توسعه تأثیر می پذیرند. هدف از این پژوهش، تحلیلی بر ساختار فضایی شهرهای ساحلی و غیرساحلی در راستای تدوین برنامه ریزی راهبردی شهرهای استان بوشهر است. نوع پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری مورد مطالعه در این تحقیق 31 نقطة شهری ساحلی و غیرساحلی استان بوشهر در سال 1390 است. برای جمع آوری اطلاعات در این تحقیق از روش کتابخانه ای (اسنادی) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های برنامه ریزی شهری و منطقه ای (رتبه– اندازة شهری، نخست شهری، ضریب کشش پذیری و مدل برنامه ریزی راهبردی SWOT) و به منظور بررسی ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته و تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها از آزمون های آمار استنباطی و مدل های پیشرفتة آماری مانند ضریب رگرسیون چندمتغیره، تحلیل واریانس، برازش رگرسیون و آزمون T-text استفاده شده است. یافته های تحلیلی استفاده از مدل رگرسیونی چندگانة توأم نشان می دهد شهرهای ساحلی که میدان های نفتی و گازی عظیمی دارند، سطح توسعة فضایی بسیار بالاتری نیز دارند؛ به طوری که به ازای یک واحد تغییر در اثر انحراف معیار کارکرد اقتصادی ساحل 814/0 واحد تغییر در ساختار فضایی شهرهای ساحلی ایجاد می شود. همچنین، نتایج ضریب اسپیرمن برابر با 865/0 است که این مقدار نشان می دهد ارتباط خیلی مثبت و قوی بین توزیع جمعیت و رشد و توسعة کارکردهای اقتصادی، فرهنگی، زیربنایی و حمل ونقل بین شهرهای ساحلی و غیرساحلی استان بوشهر وجود دارد. درنهایت، با مقایسة شهرهای ساحلی و غیرساحلی به لحاظ شاخص های مختلف مورد مطالعه براساس آزمون T-test می توان گفت از آنجاکه میانگین شهرهای ساحلی در شاخص های اقتصادی، بهداشتی- درمانی و زیربنایی و حمل ونقل بیشتر است، توسعة ساختار فضایی شهرهای ساحلی بیشتر از شهرهای غیرساحلی است.
شهر فشرده و توسعه پ ایدار شهری شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، یافتن شواهدی تجربی در خصوص ادعاهای طرفداران شهر فشرده می باشد. محله 5 از ناحیه 5 شهر سبزوار به عنوان عرصه تحقیق و برای بررسی های میدانی انتخاب گردید. روش تحقیق، توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) است. گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته) صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که در محدوده مورد مطالعه تنها در دو بخشِ احساس تعلق مکانی و دسترسی به خدمات ادعاهای طرفداران اندیشه شهر فشرده مورد تأیید قرار گرفت، اما در مورد بخش هایی چون همبستگی ئ تعاملات اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی، کاهش وابستگی خانوارها به خودروهای شخصی و کاهش هزینه های مصرفی خانوار در حوزه انرژی میان ادعاهای طرفداران شهر فشرده و یافته های حاصله در محدوده مورد مطالعه همخوانی و تطابق وجود ندارد. یافته های تکمیلی گویای آن است که عامل فشردگی یا پراکندگی به تنهایی نمی تواند پایداری شهری را تبیین کند و در کنار آنها متغیرهای زمینه ای و اجتماعی و اقتصادی دیگری نیز وجود دارند که بایستی مد نظر قرار گیرند.
ارزیابی میزان توسعه یافتگی و توزیع فضایی شهرک های صنعتی مجموعه شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان توسعه یافتگی و توزیع فضایی شهرک های صنعتی مجموعه شهری اصفهان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برابر تقسیمات کالبدی مسکن و شهرسازی، مجموعه شهری اصفهان شامل بخش هایی از 7 شهرستان اصفهان، نجف آباد، مبارکه، لنجان، فلاورجان، خمینمی شهر و برخوار و میمه، با مساحتی بالغ بر 8347 کیلومتر مربع می باشد. به منظور بررسی میزان توسعه یافتگی و نحوة توزیع فضایی شهرک های صنعتی در مجموعه شهری اصفهان از مدل تاپسیس استفاده شد. در این روش، برای تشکیل ماتریس تصمیم گیری از 15 شهرک صنعتی موجود در مجموعه شهری به عنوان گزینه های تصمیم و از 8 شاخص تأثیر گذار به عنوان معیارهای تصمیم گیری استفاده شد، سپس ضمن وزن دهی به شاخص ها با استفاده از مدل آنتروپی با مدل تاپسیس، رتبه بندی نهایی انجام شد. نتایج نشان می دهد از 15 شهرک صنعتی موجود، تنها شهرک صنعتی محمود آباد اصفهان با امتیاز 0.948 دارای بیشترین امتیاز (توسعه یافته)، دو شهرک صنعتی مبارکه و اشترجان دارای وضعیت نیمه توسعه یافته و 12 شهرک دیگر مجموعه شهری دارای وضعیت کمتر توسعه یافته بوده اند. توزیع فضایی شهرک های صنعتی مجموعه شهری در سطح شهرستان ها با ضریب 145 درصد، نابرابر ارزیابی شد.
ارزیابی سازگاری کاربری های شهر بیرجند با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف اساسی و مهم برنامه ریزان شهری، تخصیص زمین به کاربری های گوناگون شهری با توجه به نقش و کارکرد شهر، اقتصاد شهر و همچنین تأثیر عوامل متقابل کاربری ها بر یکدیگر است. برنامه ریزی کاربری اراضی شهری را می توان، مهم ترین ابزار و نیروی کاربردی دولت ها و سازمان های مدیریت شهری برای اداره صحیح و منطقی شهرها دانست. امروزه درپی تحولات کالبدی فضایی سریع در شهرها، برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بر پایه دو اصل ارزش های توسعه پایدار و اعتلای کیفیت زندگی، درپی دستیابی به اهدافی همچون توزیع متعادل کاربری ها، جلوگیری از تداخل کاربری های ناسازگار و تدوین معیارها و استانداردهای مناسب کاربری است. به همین منظور ارزشیابی کیفی و سازگاری کاربری های مختلف شهری، برای اطمینان خاطر از استقرار منطقی آن ها و رعایت تناسبات لازم در شهرها ضروری است. از این رو با توجه به اهمیت موضوع، در تحقیق حاضر سازگاری کاربری های شهر بیرجند، با به کارگیری دانش های نوین سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل های محاسباتی نظیر تحلیل سلسله مراتبی ارزیابی شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و شیوه های گردآوری اطلاعات شامل روش های اسنادی و میدانی است. درنهایت نقشه ای به دست آمده که در آن میزان سازگاری و ناسازگاری کاربری های شهر بیرجند در حد قطعات نمایش داده شده است. با توجه به این نقشه، بیشتر کاربری های شهر بیرجند نسبت به هم سازگار و کاملاً سازگار هستند و قطعات محدودی به سبب قرارگیری کارگاه های صنعتی و تأسیسات شهری در کنار کاربری مسکونی و پذیرایی –جهانگردی ناسازگار و کاملاً ناسازگار هستند.
تحلیل سنجش ابعاد احساس امنیت گردشگران در شهرهای مرزی (مورد مطالعه: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت، که به سنجش ذهنی افراد می پردازد، امروزه دارای وسعت زیادی است و با شاخصه های مختلفی سنجیده می-شود. افراد تا زمانی که احساس امنیت نداشته باشند در فضاهای شهری حضور پیدا نخواهند کرد. این مفهوم در شهرهای مرزی، که آمیزه ای از شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورهای هم جوار را نیز پذیرفته اند، دارای اهمیت ویژهای است. وجود احساس ناامنی میتواند تأثیر بازدارندهای در رونق صنعت گردشگری داشته باشد. شهر مریوان نیز، که در استان کردستان و غرب کشور واقع شده است، از کانون های اصلی جذب گردشگران در کشور به شمار می رود. به همین دلیل این پژوهش ارتباط میان امنیت و توسعه گردشگری در این شهر را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. تعداد 150نفر از گردشگران ورودی به شهر مریوان به صورت روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و بااستفاده از آزمونهای T-test و اسپرمن تحلیل شدهاند. نتایج پژوهش گویای آن است که شاخص کل امنیت با مقدار 3.67 دارای وضعیت نسبتاً مطلوبی است و فقط در زیرشاخص امنیت جاده ای میانگین 2.71 بهدست آمده که نشان دهنده امنیت نامطلوب است. همبستگی میان کل امنیت و توسعه گردشگری به صورت مثبت و معنادار با ضریب 0.459 محاسبه شده است. درنهایت، پیشنهاد هایی مانند ارتقای امنیت جادهای و حفاظت از جان گردشگران در مسیرهای برون شهری در راستای یافته های پژوهش ارایه شده است.
تعیین عوامل مؤثر بر شکل گیری نزاع دسته جمعی در فضای شهری (موردمطالعه: شهرستان مشکین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزاع و درگیری به زدوخورد بین بیش از دو نفر یا گروه های اجتماعی اطلاق می شود. تاریخ جوامع بشری حاکی از ستیز و کشمکش اجتماعی بین گروه ها بر سر منابع کمیاب، توزیع ناعادلانه ثروت و وجود کینه های تاریخی و انتقام گیری از یکدیگر می باشد. آمارهای رسمی حاکی از افزایش میزان نزاع دسته جمعی در استان اردبیل به ویژه شهرستان مشکین شهر بوده و به این سبب، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری نزاع دسته جمعی در این شهرستان با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، بوم شناسی شهری و آنومی اجتماعی است. روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی (کمی) بوده و با ابزار پرسشنامه بسته–پاسخ در قالب طیف لیکرت انجام گرفته است. حجم جامعه آماری برابر با ۶۶۰۰۰ نفر بوده که طبق فرمول کوکران، (۳۸۴) نفر به طور تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و آلفای کرونباخ بالای (۷/۰) حاکی از روایی بین گویه هاست. با توجه به نرمال بودن متغیرها، از آزمون پارامتریک پیرسون برای سنجش روابط بین متغیرها استفاده شد. براین اساس، نتایج نشان می دهد که نزاع دسته جمعی در سطح بالا (۴۲%)، متوسط (۲۷%) و پایین برابر با (۳۱%) بوده است. یافته های آزمونی حاکی از این است که میزان اعتقادات مذهبی با مقدار ضریب همبستگی (۲۵/۰)، اعتماد اجتماعی (۳۵/۰-)، میزان قانون گرایی (۶۳/۰-)، حاشیه نشینی (۴۵۷/۰)، میزان بیکاری (۱۹/۰)، طایفه گرایی (۳۴/۰) و بی سازمانی اجتماعی شهری (۴۲/۰-) با نزاع دسته جمعی رابطه معنی دار و متغیر بازدارندگی اجتماعی فاقد رابطه معنی داری بوده است.
تحلیل فضایی کاربری های چندمنظوره در شهر با رویکرد پدافند غیرعامل (مورد مطالعه: کاربری مذهبی شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها با توجه به حجم بالای سرمایه گذاری و استقرار بسیاری از تأسیسات و ابزارهای اقتصادی و از همه مهم تر جمعیت زیادی که در آن ها ساکن هستند، همواره در معرض تهدیدات و خطرات متعددی هستند؛ چه این خطرات طبیعی همچون سیل و زلزله و چه غیرطبیعی همچون جنگ ها و حملات تروریستی و غیره باشند، چاره ای جز اعمال ملاحظات دفاعی و امنیتی و اتخاذ تدابیر لازم در طرح های شهری با استفاده از فضاهای چندعملکردی و چندمنظوره نیست. ملاحظات دفاعی و امنیتی می تواند نقش اساسی و تأثیرات قابل توجهی در کاهش آسیب پذیری ساکنان شهری در برابر تهدیدات داشته باشد که شهر میاندوآب نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین، بررسی هم افزایی تهدیدات و افزایش آسیب ها و خطرات در زمان بحران های نظامی، از اهمیت خاصی برخوردار است. ازاین رو، این تحقیق با هدف بررسی نقش آفرینی کاربری مذهبی (مساجد، حسینیه ها و تکایا) در پدافند غیرعامل شهری انجام گرفته است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و از ابزارهای نزدیک ترین همسایگی و تحلیل شبکه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که نحوه توزیع این کاربری ها در سطح شهر تصادفی است. همچنین، نتایج روش تحلیل شبکه نیز نشان دهنده دسترسی بیشتر ساکنان شهر به این کاربری ها است، درحالی که نتایج بررسی میزان سرانه های مذهبی نشان داد که میزان سرانه مذهبی شهر با توجه به میزان پیشنهادی طرح جامع و همچنین، استانداردهای موجود مطابقت ندارد و با وجود دسترسی مناسب به این کاربری از استفاده از آن محروم هستند.
ارزیابی و مقایسه دو راهبرد پیاده راه سازی و پیاده مداری در مراکز شهری؛ مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر ایلام
حوزههای تخصصی:
سیاست های پیاده مداری و پیاده راه سازی به عنوان نیرومندترین و اثرگذارترین جنبش های طراحی مجدد خیابان، از راهکارهایی هستند که در دهه های اخیر به منظور کاهش تبعات منفی حضور گسترده خودرو در شهرها و رونق اجتماعی، اقتصادی و محیطی مراکز شهری به کار بسته می شوند؛ به گونه ای که بسیاری از مدیران و سیاستگذاران شهرهای کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه با اولویّت بندی دقیق و سنجیده فضاها و خیابان های مساعد و سپس کاربست پروژه های پیاده راه سازی و آرام سازی آمد و شد، ضمن کاهش اثرات زیانبار زیست محیطی ناشی از خودرو-محوری، موجبات بازآفرینی اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مراکز شهری را نیز فراهم آورده اند. در این راستا، در پژوهش حاضر با هدف گزینش سیاست مناسب برای ارتقاء جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل در بافت مرکزی شهر ایلام سعی شده است به مقایسه دو راهبرد پیاده مداری (تقلیل تردد خودروهای شخصی) و پیاده راه سازی (حذف کامل خودروهای شخصی) در داخل بخش مرکزی شهر پرداخته شود. روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی و برای جمع آوری داده ها از روش مشاهده و پیمایش میدانی استفاده شده است. معیارها و شاخص های ارزیابی این دو راهبرد از منابع داخلی استخراج شده و با روش AHP و با استفاده از نرم افزار Expert choice معیارها و زیرمعیارها مورد ارزیابی قرار گرفته اند. بررسی این معیارها در نمونه مورد مطالعه، برتری راهبرد پیاده مداری نسبت به راهبرد پیاد ه راه سازی را نشان می دهد.
تدقیقی بر تقابل یا تعامل سیمای توپوگرافی و آلودگی هوای حاصل از حمل و نقل کلانشهر تهران
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
87-101
حوزههای تخصصی:
تاکنون پژوهش های متعددی در زمینه تحلیل علل ایجادکننده، بسترساز و مؤثر بر آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل در کلانشهر تهرن انجام یافته باشد. اما مسئله این است که تاکنون آنچنان که باید به تحلیل نقش سیمای توپوگرافی در آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل کلانشهر تهران به عنوان یک علت مؤثر و بسترساز در میان مجموعه ای از عوامل دیگر پرداخته نگردیده است، امر مهمی که به سهم خود در تشدید بیش از پیش آلودگی هوا در این نخست شهر کشور مؤثر بوده است. لذا این پژوهش با روشی تحلیلی - کاربردی به هدف تحلیل نقش سیمای توپوگرافی در آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل کلانشهر تهران با بهره گیری ازGIS با تاکید بر منوکسیدکربن به عنوان آلاینده شاخص حاصل از حمل و نقل به تحقیق پرداخت. بر اساس یافته های تحقیق، توپوگرافی سطح تهران به گونه ای است که در مجموع مناسب این همه بارگذاری آلوده کننده ها و عبور و مرور وسایل نقلیه به عنوان مهمترین عامل تولیدکننده منوکسیدکربن به خصوص در مناطق شمالی و شرقی نمی باشد. در پایان نیز بر اساس یافته های تحقیق راهکارهایی پیشنهاد گردید.
تأثیر متقابل ساختار فضایی و نظام جریان های مؤثر منطقه ای در البرز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث بسیار مهم در مطالعات منطقه ای و آمایش سرزمین، از دیرباز تحلیل و بررسی تغییرات ساختار و ارتباط آن با تحولات جریان های شکل دهنده آن است. بدین ترتیب، در این مقاله سعی بر آن است تا تغییرات ساختار فضایی منطقه در پهنه البرز جنوبی مشتمل بر شش استان کشور با تأکید بر جریان مسافران جابه جاشده بررسی شود. در این مقاله به منظور پاسخ گویی به پرسش ها و دستیابی به اهداف ترسیم شده از روش تحقیق توصیفی و تحلیل بهره گرفته شده است. روش تحقیق مقاله از نظر هدف کاربردی و بنیادین و از منظر نوع در دسته مطالعات پس رویدادی قرار می گیرد. برای تحلیل و بررسی ساختار فضایی فعالیت و نظام سکونتگاهی در این مقاله شامل انواع آزمون ها در نرم افزار Arc GIS و آزمون های آماری تحلیلی نرم افزار UCINET و نرم افزار NET DRAW با هدف بررسی سازمان فضایی جریان ها استفاده شده است. بر اساس بررسی ها، الگوی ساختار فضایی جمعیت و فعالیت به عنوان یک کل هماهنگ در ارتباط نزدیک با تغییرات نظام جریان فضایی مسافران در دوره مورد مطالعه است و این مهم در گذر زمان به دلیل تغییرات در نقش پذیری فضا، گاهاً تصویر متفاوتی به نمایش گذاشته است.
تحلیل الگوهای فضایی مهاجرت بین شهرستانی در فضای سرزمینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوهای مهاجرت در دوره های زمانی مختلف اشکال فضایی متفاوتی به خود می گیرد؛ به گونه ای که شهرستان ها در شرایط زمانی و مکانی خاص می توانند مهاجر پذیری/ فرستی بالایی را تجربه کنند. الگوهای نامتوازن مهاجرتی و تجمع و تمرکز آن ها در اطراف سکونتگاه های معین که معمولا دارای فعالیت های مهم اقتصادی و اجتماعی و سیاسی هستند؛ موجب شکل گیری آرایش فضایی متفاوت با سایر مناطق می شود. مقاله حاضر با هدف تحلیل الگوهای فضایی مهاجرت در میان شهرستان های کشور در سال های 1385 و 1390 و به دنبال شناخت ویژگی ها و الگوهای فضایی غالب انجام می شود. روش تحقیق مقاله کمی بوده و رویکرد آن توصیفی- تحلیلی می باشد و در آن از داده های سرشماری نفوس و مسکن و روش های ترکیبی برای تحلیل یافته ها بهره گرفته شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که شهرستان های قرار گرفته در نواحی مرزی که به لحاظ جغرافیایی در حاشیه کشور قرار گرفته اند دارای مهاجر فرستی بالایی بوده و اکثریت شهرستان های مهاجرپذیر در مرکز کشور قرار دارند. از نظر مساحتی نیز بیشترین مساحت کشور (61 درصد سطح کل کشور) در اختیار شهرستان هایی است که دارای مهاجر پذیری بالایی هستند (95 شهرستان). 80 شهرستان مهاجر فرستی بالایی دارند. سایر شهرستان ها از کمترین پویایی در مهاجرت برخوردار بوده اند(78 شهرستان). این یافته ها نشان می دهد هر چه قدر از مرکز به سمت پیرامون کشور حرکت می کنیم روند مهاجر فرستی تشدید می شود که حاکی از اختلاف توسعه در این مناطق و نیازمند توجه ویژه و سیاستگزاری برای دستیابی به تعادل های منطقه ای در نظام برنامه ریزی کشور است.
امکان سنجی اجرای روش انتقال حق توسعه جهت تامین زمین خدمات شهری در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
3 - 14
حوزههای تخصصی:
امروزه نحوه توزیع خدمات شهری یکی از ضروریات مهم زندگی شهری به حساب می آید. این در حالی است که استفاده از روش های سنتی تأمین زمین خدمات شهری، زمینه تخریب اراضی کشاورزی را در پی داشته است. بنابراین این مسئله راهی جز روی آوردن به روش های نوین را پیشِ رویِ برنامه ریزان و مدیران شهری باقی نمی گذارد؛ که از جمله این روش ها می توان به برنامه انتقال حق توسعه که مبتنی بر احترام به حقوق مالکیت بوده اشاره کرد. پژوهش کاربردی حاضر، با به کارگیری زمینه ها و مبانی نظری موضوع به مطالعه تکنیک مزبور در سطح شهر شیراز پرداخته و به دنبال پاسخ به این سئوال است که الزامات و شرایط استفاده از این رویکرد چیست و کدام یک از نواحی شهر شیراز مناسب این الگو می باشند. برای پاسخ به این سئوالات از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. براساس الگوی انتقال حق توسعه، نواحی شهر شیراز به مناطق دریافت و انتقال حق توسعه تقسیم شدند. نتایج نشان داد در مناطق دریافت، پارامتر مشارکت شهروندان با وزن 271/0 رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. تمایل به افزایش تراکم در دهه اخیر و همچنین برخورداری از شبکه معابر در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. در مناطق ارسال نیز پارامتر آثار و ابنیه تاریخی و با ارزش، با امتیاز 273/0 در اولویت نخست قرار دارد. به این ترتیب مشارکت پذیری شهروندان در اولویت دوم و باغات در اولویت سوم قرار دارند. براساس نتایج پژوهش ناحیه 5 از منطقه 1 و ناحیه 7 از منطقه 4 و نواحی 2، 3 و 4 از منطقه 8 از پتانسیل بسیار بالایی در دریافت توسعه و همچنین ناحیه 1 از منطقه 1 و نواحی 1 و 6 از منطقه 2 و ناحیه 2 از منطقه 6 و 8 پتانسیل بسیار بالایی برای ارسال حق توسعه دارند.
راهبردهای توسعه پایدار حمل و نقل شهری با استفاده از تحلیل شبکه (مطالعه موردی: ساختار مدیریت حمل و نقل کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل شهری یکی از مهم ترین مسایل کلانشهرهای ایران است و علی رغم اهمیتی که این سیستم در کلانشهرهای ایران دارد، برنامه ریزی راهبردی مدونی که راهنمای توسعه این سیستم باشد کم تر به چشم می خورد. شهر تبریز نیز به عنوان یکی از کلانشهرهای کشور از مشکلات ناشی از سیستم حمل و نقل ناکارآمد مستثنی نمی باشد. و حمل و نقل این شهر نیز نیازمند یک برنامه جامع و راهبردی می باشد. مقاله حاضر با هدف ارایه راهبردهای توسعه حمل و نقل هوشمند شهر ت بریز به روش کاربردی تهیه شده است؛ از ن ظر روش، این پژوه ش، توصیفی- تحلیلی و ش یوه جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و مطالعات میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) می باشد. در این فرایند، روایی پرسشنامه در زمینه موضوع پژوهش بر اساس نظر کارشناسان حاصل گردید و پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از بررسی آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در ادامه با استفاده از تکنیک SWOT نقاط ضعف و قوت و فرصت ها و تهدیدها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و سپس راهبردهای حاصل از اعمال روش دلفی و تکنیک SWOT، با استفاده از تکنیک ANP اولویت بندی شده اند. نتیجه حاصل از این فرایند پژوهش، نشان دهنده این است که راهبردهای مورد قبول در این برنامه ریزی، راه بردهای تهاجمی بر پایه ت قویت نقاط قوت و استفاده از فرصت ها می باشد. لذا، راهبرد های موجود در رویکرد تهاجمی با استفاده از مدل ANP تجزیه و تحلیل شده و اولویت نهایی آن ها به همراه میزان وزن هر کدام از راهکارها ارایه شده است. نتیجه نهایی حاصل از تحلیل ANP نشان می دهد که بیش ترین نمره (395/0) مربوط به راهبرد SO1؛ (بهره گیری از تجربیات طرح های پایلوت اجرا شده شهر تبریز و سایر کلانشهرهای ایران در زمینه حمل و نقل هوشمند در جهت ارتقاء و توسعه سامانه های هوشمند حمل و نقل) می باشد و اجرای این راهبرد در اولویت اول قرار دارد